فهرست مطالب

پایش - سال چهارم شماره 3 (پیاپی 15، تابستان 1384)

مجله پایش
سال چهارم شماره 3 (پیاپی 15، تابستان 1384)

  • 83 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/07/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مژگان کاربخش داوری*، سهیلا دبیران صفحات 155-161

    ارزیابی دوره‎ای سلامت مشتمل است بر معاینات یا آزمایشات طبی که به عنوان اقدامات پیشگیرانه برای حفظ و ارتقای وضعیت سلامت مورد استفاده قرار می‎گیرند. این مطالعه آگاهی کارآموزان و کارورزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان غربی (ارومیه) را نسبت به تجویز ارزیابی های آزمایشگاهی دوره‎ای سلامت در سال 83 بررسی می کند.
    در این بررسی مقطعی، تمام کارآموزان و کارورزان دانشگاه علوم پزشکی ارومیه در سال تحصیلی 84-83 مورد مطالعه قرار گرفتند (300 نفر). جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ای صورت پذیرفت که روایی و پایایی آن پیش از انجام مرحله اصلی تحقیق مورد تایید قرار گرفته بود. امتیاز آگاهی کلی، جمع امتیاز فرد از پاسخ صحیح به نحوه تجویز 18 تست آزمایشگاهی مورد سوال بود که می‎توانست امتیاز حداقل صفر و حداکثر 18 را به خود اختصاص دهد.
    در جریان مطالعه 274 نفر از دانشجویان، پرسشنامه را تکمیل شده عودت دادند (میزان پاسخ گویی 3/91 درصد). در این بین فقط 5/24 درصد عنوان کردند که در مورد نحوه تجویز آزمایشات دوره‎ای سلامت آموزش دریافت کرده‎اند و قریب به اتفاق دانشجویان دریافت این آموزش ها را ضروری می دانستند (5/98 درصد). میانگین امتیاز افراد از متغیرآگاهی کلی نیز 5/5 با انحراف معیار 8/3 و میانه 5 بود. همچنین میانگین امتیاز در دانشجویانی که قبلا آموزش دریافت کرده بودند با دانشجویانی که آموزشی دریافت نکرده بودند اختلاف آماری معنی دار نشان داد. (p=0.002)میانگین امتیاز آگاهی کلی دانشجویان در مورد نحوه تجویز آزمایشات دوره‎ای سلامت 5/5 بود که با در نظر گرفتن حداکثر امتیاز 18، امتیاز پایینی به نظر می‎رسد. اکثر افراد مورد مطالعه دریافت آموزش در مورد نحوه تجویز ارزیابی های دوره‎ای سلامت را ضروری می‎دانستند.
    به نظر می‎رسد آموزش دانشجویان و حتی بازآموزی پزشکان در این زمینه می‎تواند از دیدگاه طب پیشگیری به نفع سلامت عمومی جامعه و نیز اقتصاد بهداشت باشد.

    کلیدواژگان: ارزیابی دوره ای سلامت، آزمایشات دوره ای (چک آپ)، آگاهی، دانشجویان پزشکی
  • محمدحسین فروزان فر *، کاظم محمد، سید رضامجدزاده، رضا ملک زاده، فرید ابوالحسنی، محسن نقوی صفحات 163-174

    مطالعات متعددی افزایش قابل توجه خطر سرطان کبد و سیروز را در مبتلایان به عفونت مزمن هپاتیت B نشان داده اند. نظر به نادر بودن و سهم ناچیز پیامدهای فوق در مرگ کلی و پیش آگهی خوب در اکثر بیماران، تاثیر ابتلای مزمن به هپاتیت B در بقا و امید به زندگی آنان ناشناخته است. در این مطالعه سعی شد نسبت مرگ مبتلایان به هپاتیت مزمن B و نیز امید به زندگی آنان در ایران و در مقایسه با کل جامعه برآورد شود.
    محاسبه، مبتنی بر مقایسه شیوع آنتی ژن سطحی هپاتیت B در جامعه (زنده) و متوفیات می باشد. شیوع مثبت بودن آنتی ژن سطحی در متوفیات (ابتلای مزمن)، با میانگین وزنی نسبت مبتلایان به عفونت مزمن در چهار گروه مرگ به علل سرطان کبد، سیروز و هپاتیت ویروسی و سایر علل برآورد می شود. نسبت شانس مرگ محاسبه شده برای محاسبه امید به زندگی مبتلایان به عفونت مزمن با فرض عدم بهبودی و نیز به شرط بهبود سالانه 5/0 درصد در سنین مختلف به کار رفته، نتایج با جدول عمر جامعه مقایسه می گردد.
    محاسبات نشان داد که نسبت مرگ مبتلایان به عفونت مزمن به غیر مبتلایان به عفونت مزمن در اثر خطر افزایش یافته مرگ به علل کبدی در مردان حدود 3/1 و زنان 4/1 می باشد. در تحلیل حساسیت احتمالی، انحراف معیار برآورد های نسبت مرگ در حد 03/0 به دست می آید. این افزایش مرگ مبتلایان به عفونت مزمن به علل بیماری های کبدی مذکور، امید به زندگی آنان را به اندازه 3 سال در یک سالگی تا 1 سال در 80 سالگی کاهش می دهد. نتایج فوق نشان داد که پیامدهای هپاتیت B در مبتلایان به عفونت مزمن، کاهش امید به زندگی و سال های از دست رفته قابل توجهی را ایجاد می کند که شایسته توجه است. مطالعه ما کمبود بسیاری از داده های اپیدمیولوژیک بیماری هپاتیت B و پیامدهای آن را نشان داد که برای تبیین سیر طبیعی بیماری در جامعه ضروری بوده و مطالعات جامع جهت تعیین آنان توصیه می شود.

    کلیدواژگان: مدلسازی، مرگ، نسبت مرگ، هپاتیت B، امید به زندگی
  • راهب قربانی *، محمد نساجی زواره، گوهر جورابلو صفحات 175-180

    از عفونت های شایع و مهم بیمارستانی، ترومبوفلبیت ناشی از کاتتر ورید محیطی است. عواملی که خطر ابتلا به ترومبوفلبیت را افزایش می دهند عبارتند از: سن بالای 60 سال و وجود یک سری بیماری های زمینه ای (سوختگی پوست، بیماری عفونی و...)، گذاشتن اورژانسی کاتتر، کاتتر اندام تحتانی و اندازه کاتتر.
    هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان بروز ترومبو فلبیت کاتتر ورید محیطی در بیماران بالغ بستری در بیمارستان های آموزشی شهر سمنان و بررسی برخی عوامل مرتبط با آن است.
    300 بیمار بستری در بیمارستان که حداقل 72 ساعت کاتتر داشتند، تحت نظر گرفته شدند و اطلاعات لازم ثبت گردید. این بیماران روزانه از نظر علایم ترومبوفلبیت (گرمی، قرمزی، درد یا حساسیت و تورم محل کاتتر) بررسی و هر بیماری که چهار علامت فوق را پیدا می نمود، از نظر ابتلا به فلبیت مثبت تلقی شده و بیمارانی که قبل از سه روز ترخیص کاتتر آنها خارج می شد، از مطالعه خارج می گردیدند. داده ها نیز با استفاده از رگرسیون لجستیک در سطح معنی داری 5% مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مطالعه انجام شده 26 درصد بیماران (با فاصله اطمینان (%21-31:95% دچار ترومبوفلبیت شدند.
    بین میزان بروز ترومبوفلبیت کاتتر ورید محیطی با محل قرارگرفتن کاتتر OR=3.3) با فاصله اطمینان (1.4-3.1:95%، نحوه گذاشتن کاتتر OR=2.1) با فاصله اطمینان (4-3-9:95%، بیماری عفونی زمینه ای OR=6.2) با فاصله اطمینان (4.3-9:95%، بیماری دیابت OR=7.8) با فاصله اطمینان (4.6-13.2:95%، جنس بیمار OR=1.5) با فاصله اطمینان (1.01-2.2:95% و سوختگی پوست محل ورود کاتتر (OR=4 با فاصله اطمینان (3.3-4.8:95% ارتباط معنی داری دیده شد. بروز فلبیت در زنان بیشتر از مردان بود. همچنین اورژانسی گذاشتن کاتتر نسبت به حالت غیر اورژانسی و نیز قرار دادن کاتتر در اندام تحتانی نسبت به اندام فوقانی خطر بروز فلبیت را بیشتر می نمود.
    با توجه به شیوع قابل توجه فلبیت در بیمارستان های آموزشی شهر سمنان، توصیه می شود آموزش های لازم در خصوص نحوه گذاشتن و محل قرار دادن کاتتر داده شود. همچنین در بیماران دیابتی تا حد امکان از گذاشتن کاتتر خودداری شود و در بیماران عفونی از آنتی بیوتیک هایی استفاده شود که احتمال فلبیت در اثر مصرف آنها کمتر است.

    کلیدواژگان: کاتتر، ترومبوفلبیت، ورید محیطی
  • علی منتظری*، مریم سادات جعفری، ماندانا ابراهیمی صفحات 181-188

    ماموگرافی یکی از انواع روش های غربالگری و تشخیص سرطان پستان است. از آنجا که انجام ماموگرافی معمولا همراه با نوعی اختلال روحی روانی است، لذا بانوان در انجام آن با مشکلاتی مواجه هستند. این مطالعه به بررسی اضطراب و افسردگی در بانوان مراجعه کننده به کلینیک ماموگرافی می پردازد.
    در مجموع 1147 زن به هنگام مراجعه به کلینیک های ماموگرافی با یک پرسشنامه استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج نشان داد که بر اساس معیارها و امتیازات به دست آمده 27 درصد از بانوان در معرض اختلال اضطراب و 14 درصد از آنان در معرض اختلال افسردگی قرار داشتند. همچنین نتایج ماموگرافی نشان داد که فقط 7 درصد از بانوان مشکوک به سرطان پستان بوده اند. وقتی امتیاز اضطراب و افسردگی بانوان با تشخیص ماموگرافی آنان مقایسه شده، تحلیل داده ها نشان داد که رابطه ای بین تشخیص ماموگرافی و میزان اضطراب و افسردگی وجود ندارد. در این مطالعه بانوانی که از تحصیلات کمتر برخوردار بودند و از نظر سنی در گروه سنی جوان تر قرارداشتند اضطراب بیشتری را به هنگام ماموگرافی از خود بروز دادند. درمورد افسردگی نیز بانوان بی سواد و مسن تر بیشتر دچار اختلال بودند.
    به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که برای کاهش اضطراب و افسردگی در بانوانی که جهت انجام ماموگرافی مراجعه می کنند، لازم است دو گروه سنی جوان و مسن و همچنین افرادی که از آموزش کمتری برخوردارند مورد توجه قرار گرفته و راهنمایی های لازم برای آنان فراهم شود.

    کلیدواژگان: سرطان پستان، ماموگرافی، اضطراب، افسردگی
  • مهدی عبادی*، علی منتظری، سیدعلی آذین، علی شهیدزاده، امیر محمود حریرچی، دکمتر حمیدرضا برادران مقدم، فاطمه یوردخانی صفحات 189-195

    پژوهش حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بوده و با هدف تعیین میزان رضایت شغلی و برخی عوامل موثر بر آن در پزشکان عمومی دارای مطب در شهر تهران طراحی شده و در فاصله خرداد تا دی 1382 به انجام رسیده است.
    ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای خود ساخته مشتمل بر 16 سوال بوده است. قبل از انتخاب نمونه ها شهر تهران بر اساس موقعیت جغرافیایی به پنج منطقه شمال (مناطق 3-1)، جنوب (مناطق 20-15)، مرکز (مناطق 6، 7، 10، 11 و 12)، شرق (مناطق 4، 8، 13 و 14) و غرب (مناطق 5، 9، 21 و 22) تقسیم شده و نمونه مورد نیاز پس از تخمین بر حسب تعداد و نحوه پراکندگی مطب ها در هر منطقه بین مناطق مذکور توزیع گردید و در مجموع 934 تن از پزشکان عمومی که در زمان اجرای طرح به کار در مطب اشتغال داشتند به عنوان نمونه وارد مطالعه شدند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و استخراج داده ها اطلاعات با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS11.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میانگین سنی شرکت کنندگان، 5/39 سال (انحراف معیار 9 سال) بود و 87 درصد آنان مرد و 91 درصد متاهل بودند. یافته ها نشان داد در مجموع 11 درصد از شرکت کنندگان از رضایت زیاد یا خیلی زیاد، 41 درصد از رضایت متوسط و 48 درصد از رضایت کم و یا خیلی کم برخوردار بودند. همچنین رضایت عمومی نمونه ها از شغل خود به عنوان پزشک عمومی، با گروه سنی (P<0.002)، سابقه کار (P=0.003) و مالکیت مطب (P<0.0001) دارای رابطه مستقیم و معنی دار بوده، ولی با جنس، وضعیت تاهل، تحصیلات همسر و محل جغرافیایی مطب در مناطق مختلف شهر تهران (شمال، جنوب و...) رابطه ای نداشته است.
    با توجه به یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد پزشکان مسن تر به علت دارا بودن موقعیت شغلی مناسب تر و رفاه نسبی بالاتر، از شغل خود به عنوان پزشک عمومی، رضایت بیشتری دارند. پیشنهاد می شود برای بهبود میزان رضایت شغلی پزشکان جوان، مسوولان سعی نمایند در فراهم آوردن و توزیع امکانات شغلی مناسب بیشتر جانب عدالت را نگاه دارند.

    کلیدواژگان: رضایت شغلی، پزشک عمومی، مطب، شهر تهران
  • اکرم سادات سجادیان، احمد کاویانی، علی منتظری، مهرگان حاجی محمودی، ماندانا ابراهیمی، فرهاد سمیعی، مسعود یونسیان، محمداسماعیل اکبری صفحات 197-205

    برخی از مبتلایان به بیماری های مزمن و صعب العلاج مانند سرطان گاه جهت کاهش عوارض بیماری یا پیشگیری از رشد متاستازها به طب مکمل مراجعه می کنند. هدف از این مطالعه بررسی روش های شایع مورد استفاده و تعیین فراوانی و علل مراجعه بیماران سرطانی به این گونه روش های درمانی طب مکمل است. مطالعه به صورت مقطعی بر روی 625 بیمار مبتلا به سرطان انجام شد که در مدت 10 ماه در سال 1381 به مراکز درمانی بیمارستان امام خمینی و مرکز پرتودرمانی نوین مراجعه کرده بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاری معتبر شده و با رضایت کامل از بیماران جمع آوری شد.
    شرکت کنندگان در مطالعه دارای متوسط سنی 61/47 سال (انحراف معیار 1/15±) بودند. اکثر بیماران زن و متاهل بوده و تحصیلات آنها در حد دیپلم بود. فراوانی استفاده از طب مکمل در بین بیماران 35 درصد (N=219) بود. از این تعداد بیشترین استفاده از طب مکمل مربوط به دعا و شفا با 81 درصد (N=178) و انرژی درمانی به میزان 9 درصد (N=20) بود. بالاترین میزان مراجعه به طب مکمل مربوط به دستگاه گوارش (37 درصد) بود. بین سطح تحصیلات بیماران با میزان استفاده از شاخه های مختلف طب مکمل ارتباط معنی داری مشاهده شد (P<0.032). اکثر بیماران خواستار ارایه درمان های مکمل از طریق پزشک بودند (80 درصد) و نیز در این مطالعه مشاهده شد نیمی از دریافت کنندگان طب مکمل به خاطر عدم پرسش از طرف پزشک معالج، وی را در جریان درمان به وسیله طب مکمل قرار نداده اند.به نظر می رسد چنانچه برنامه ریزی دقیقی جهت آموزش پزشکان در زمینه طب مکمل و نیز بهبود بخشیدن ارتباط بین پزشکان و بیماران انجام گیرد، می توان امیدوار بود که در آینده استفاده های صحیح تر و مفیدتری از روش های طب مکمل در ایران به عمل آید و همچنین از بروز عوارض خطرناک آن جلوگیری گردد. اطلاعات به دست آمده در این مطالعه بررسی اولیه ای جهت شناسایی گوشه ای از وضعیت طب مکمل در کشور بوده و می تواند مبنایی برای دیگر مطالعات در زمینه بررسی اثر بخشی، عوارض ناشی از درمان های طب مکمل و نیز تاثیرات مفید به دنبال درمان های این رشته های درمانی باشد.

    کلیدواژگان: سرطان، طب مکمل، طب جایگزین
  • توزیع مکانی و تحلیل اکولوژیک تولدهای زنده با وزن پایین در روستاهای شهرستان رشت
    قاسم زمانی، مریم شکیبا، عباس رحیمی فروشانی، سید رضامجدزاده، علی اکبر حقدوست، مهندس علی اکبر نوروزی صفحات 207-216

    برای درک و شناسایی سلامتی و پیامدهای بهداشتی، مکان و موقعیت جغرافیایی محل زندگی همواره نقش قابل توجهی داشته است. از این دیدگاه سیستم اطلاعات جغرافیایی محیطی مناسب و کارآمد برای بررسی داده های مکانی است. با افزایش کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی در بررسی های بهداشتی درک ما از عوامل دخیل در ایجاد بیماری و نیز شناسایی الگوی مکانی بیماری ها و مکان های پرخطر بیشتر خواهد شد.
    تحقیق حاضر با هدف تعیین توزیع جغرافیایی و شناسایی مکان های پرخطر تولدهای با وزن پایین در روستاهای شهرستان رشت با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نیز تعیین ارتباط تولدهای با وزن پایین با برخی شاخص های اقتصادی و بهداشتی روستا از طریق آنالیز رگرسیون پواسون انجام گرفت.
    در این بررسی داده های تعداد کل تولد و تولدهای با وزن پایین به تفکیک روستاهای شهرستان رشت در فاصله زمانی 1380 و 1381 جمع آوری شدند و سپس این داده ها با نقشه پایه ای شهرستان رشت دارای مختصات جغرافیایی روستاها که داده های مکانی طرح را تشکیل می دادند ترکیب شدند. اطلاعات مربوط به شاخص های اقتصادی اجتماعی از داده های مرکز آمار ایران در سرشماری سال 1375 به دست آمد. محدوده های پرخطر از نظر تولدهای با وزن پایین با استفاده از نقشه های هموار شناسایی شد. در آنالیز رگرسیون پواسون تنها بین متغیر میزان باروری عمومی و تولد با وزن پایین تفاوت معنی دار وجود داشت. این بررسی نشان داد سیستم اطلاعات جغرافیایی می تواند برای تعیین الگوهای مکانی پیامدهای بهداشتی و شناسایی مناطق دارای مشکل کاربرد قابل توجهی داشته باشد.

    کلیدواژگان: سیستم اطلاعات جغرافیایی، آنالیز مکانی، تولد با وزن پایین
  • سیما جعفری راد*، سیدعلی کشاورز، هاله صدرزاده یگانه، احمدرضا درستی مطلق، علیرضا خلیلیان صفحات 217-223

    از آنجایی که نوجوانی دورانی از زندگی است که طی آن آخرین مرحله رشد و متابولیسم سریع رخ می دهد توجه به وضعیت تغذیه نوجوانان به ویژه دختران دارای اهمیت است. به همین منظور مطالعه ای روی 240 دختر نوجوان14 تا 18 ساله دبیرستان های ناحیه یک ساری انجام گردید. قد، وزن و سپس نمایه توده بدن (Body Mass Index-BMI) تمامی افراد محاسبه گردید و با نمودارهای استاندارد رشد وزن، قد و BMI مرکز کنترل و پیشگیری بیماری های آمریکا (CDC) مقایسه شد. جهت تعیین وضعیت دریافت مواد مغذی نیز از پرسشنامه یادداشت خوراک (Food-Record) استفاده و مواد مغذی به دست آمده با استاندارد جیره توصیه شده روزانه آمریکا (RDA) مقایسه گردیدند.
    با بررسی یافته ها مشخص گردید که به ترتیب بر اساس معیار وزن برای سن و BMI برای سن، 5/7 و8/3 درصد دختران نوجوان در ساری دچار کم وزنی، 5/7 و 3/13 درصد در معرض خطر اضافه وزن و 8/3 و3/3 درصد مبتلا به اضافه وزن بودند.3/13 درصد افراد نیز با توجه به معیار قد برای سن به کوتاه قدی تغذیه ای دچار بودند. همچنین 7/11 درصد افراد کمبود شدید دریافت انرژی (کمتر از 80 درصد RDA) و 6/14 درصد اضافه دریافت انرژی (بیش از 120 درصد RDA) داشتند.
    نوجوانان این بررسی در مورد ویتامین ها و املاحی مانند ویتامین A، ریبوفلاوین، ویتامین C، فولاسین، ویتامین B12، کلسیم و فسفر نیز دچار کمبود بودند. یافته های بررسی نشان می دهد که نوجوانان شرکت کننده در این مطالعه در یک گذر تغذیه ای قرار دارند. اگرچه درصد کمی از آنها از نظر شاخص های BMI برای سن و وزن مبتلا به سوءتغذیه هستند، اما درصد قابل توجهی در معرض خطر اضافه وزن و مبتلا به اضافه وزن می باشند. همچنین کمبود دریافت مواد مغذی خاصی در این نوجوانان مشهود است که راهکارهای ویژه ای را جهت مقابله با این موضوع می طلبد.

    کلیدواژگان: نوجوانان، تن سنجی، نمایه توده بدن، مواد مغذی
|
  • Karbakhsh Davari M *, Dabiran S Pages 155-161
    Objective(s)

    To study the views of medical students in Oroumieh Medical University on laboratory based periodic health evaluation.

    Methods

    In this cross-sectional study, we surveyed all externs and interns in Oroumieh Medical University's school of medicine in the academic year 2004-2005. The subjects were asked about the frequency and indications of eighteen different check-up tests. A total knowledge score was also developed which showed the overall knowledge on these 18 tests.

    Results

    Nearly all (98.5%) of the students recognized the importance of education in this field, though only 24.5% said they had received any relevant training. The mean of the overall knowledge score was 5.5 (SD= 3.8), which was significantly higher in those who had received education (P=0.002).

    Conclusion

    The mean knowledge score was rather low. The remarkable "unmet need" for education in this field also confirmed this considerable gap (24.5% vs 98.5%). Systematic education of medical students in appropriate administration of periodic, laboratory-based health exams (check-up) seems that it should be mandatory.

    Keywords: Laboratory periodic health exams, Check-up, Knowledge, Medical student
  • Forouzanfar M.H *, Mohammad K, Majdzadeh S.R, Malekzadeh R., Abolhassani F, Naghavi M Pages 163-174
    Objective(s)

    Studies have shown that chronic hepatitis B infection could lead to an increased risk of poor outcomes like hepatocllular carcinoma and cirrhosis. This study aimed to estimate relative risk of mortality of chronic hepatitis B infection to no infected population and their life expectancy in Iran.

    Methods

    Analysis is based on comparing prevalence of hepatitis B infection in general population and annual death. Prevalence of HBs Ag in all dead men and women was estimated as a weighted average of prevalence of HBs Ag in 3 liver related death (Cirrhosis, HCC and acute viral hepatic failure) and non-hepatic death by relative frequency of them. According to total death and death due to HCC and cirrhosis, relative risk of mortality was estimated. Then with age specific mortality rate of general population, life table for community and HBV infected subjects with and without 0.5 percent annual chance of seroclearance of HBs Ag were calculated and loss of life expectancy due to HBV related death was estimated.

    Results

    There was a paucity of evidence based epidemiologic data from Iran in these regards. In spite of this fact the relative risk of mortality due to HBV infection associated death was estimated to be 1.3 in males and 1.4 in females. By probabilistic sensitivity analysis of used parameters in acceptable range of values, the standard deviation of RR mortality was about 0.03. This excess mortality decreased 3 years of life expectancy at one-year-old to 1 year at age 80 in both sexes.

    Conclusion

    Based on existing data and modeling, we estimated that chronic hepatitis B infection results in significantly increase mortality and decrease in life expectancy. This study should be validated by long-term prospective epidemiologic studies.

    Keywords: Hepatitis B, Relative mortality, Life expectancy, Modeling
  • Ghorbani R *, Nassaji Zavareh M, Jurabloo G Pages 175-180
    Objective(s)

    Thrombophlebitis from superficial catheters is one of the common and important problems in hospitals. The prevalence is between 2.3% - 30%. Risk factors include age>60, underlying disease, bums, infectious diseases, urgent catheterization, lower extremity catheterization and size. The aim of this study was to determine the phlebitis incidence and evaluation of some risk factors in semnan hospitals.

    Methods

    We observed 300 patients who had catheters for at least 72 hrs. They were checked daily for symptoms of phlebitis such as erythema, pain or tenderness, warmness and swelling. We excluded patients who were discharged or had their catheters removed before completing 3 days of catheterization. A logistic regression model was used for data analysis.

    Results

    In this study, 26% (95% CI: 21-31%) of patients developed thrombophlebitis. There were significant relationships between phlebitis and catheter size (OR=3.3), type of catheterization (OR=2.l), underlying infectious diseases (OR=6.2), diabetes mellitus (OR=7.8), Gender (OR=l.5) and burn (OR=4.0). The risk of phlebitis was greater in females and in cases where catheters were placed in emergency settings. Also, catheterization of lower limbs was associated with a greater risk of phlebitis.

    Conclusion

    We detected a high prevalence of phlebitis in this study. Like the other studies, most risk factors had a significant relationship with the outcome variable. Diabetes was also an important risk factor in our study. There is a need for more education and better sanitary conditions in catheterized patients. It is suggested that were possible, one should avoid the use of catheters in diabetic patients.

    Keywords: Catheter, Thrombophlebitis, Superficial venous
  • Montazeri A *, Jaafari M.S, Ebrahimi M Pages 181-188
    Objective(s)

    The objective of this study was to measure anxiety and depression in women undergoing diagnostic or screening mammography in a specialized breast cancer clinic.

    Methods

    Anxiety and depression were assessed using the Hospital Anxiety and Depression Scale (RADS). A consecutive sample of women was entered into the study and the RADS was administered at their first clinic visit, before the diagnosis was made.

    Results

    In all 1147 women completed the questionnaire. The results indicated that 27% of women suffer from severe anxiety and 14% from severe depressive symptoms. However, the mammography results indicated that only 7% of the women had suspicious lesions. There was no significant association between mammography-based diagnosis and severe anxiety or sever depressive symptoms. In addition, the findings showed that those who were younger and had lower level of education were more likely to suffer from server anxiety. In contrast, old age and low education were associated with severe symptoms of depression.

    Conclusion

    The results suggest that young and poorly educated elderly women need more attention when they are attending for mammography. The finding form present study also might contribute to improvements of the service is offered in order to reduce anxiety and depression.

    Keywords: Breast cancer, Mammography, Anxiety, Depression
  • Ebadi M *, Montazeri A, Azin S.A, Shahidzadeh A, Harirchi A.M, Baradaran Moghadam H.R, Yourdkhani F Pages 189-195
    Objective(s)

    The objective of this study was to measure anxiety and depression in women undergoing diagnostic or screening mammography in a specialized breast cancer clinic.

    Methods

    Anxiety and depression were assessed using the Hospital Anxiety and Depression Scale (RADS). A consecutive sample of women was entered into the study and the RADS was administered at their first clinic visit, before the diagnosis was made.

    Results

    In all 1147 women completed the questionnaire. The results indicated that 27% of women suffer from severe anxiety and 14% from severe depressive symptoms. However, the mammography results indicated that only 7% of the women had suspicious lesions. There was no significant association between mammography-based diagnosis and severe anxiety or sever depressive symptoms. In addition, the findings showed that those who were younger and had lower level of education were more likely to suffer from server anxiety. In contrast, old age and low education were associated with severe symptoms of depression.

    Conclusion

    The results suggest that young and poorly educated elderly women need more attention when they are attending for mammography. The finding form present study also might contribute to improvements of the service is offered in order to reduce anxiety and depression.

    Keywords: Job Satisfaction, General Practitioner, Tehran
  • Sajadian A.S *, Kaviani A, Montazeri A, Hajimahmoudi M, Ebrahimi M, Samiei F, Younessian M, Akbari M.E Pages 197-205
    Objective(s)

    A cross-sectional study was conducted to evaluate the use of complementary medicine by cancer patients, in two comprehensive clinics, in Tehran, Iran.

    Methods

    A specially designed questionnaire was completed for 625 cancer patients after informed consent was obtained.

    Results

    The age of the participants ranged from 25 to 80 years, with a mean of47.61 years (SD=± 15.1). The majority was married (77%) and 219 (35%) reported that they used or were using complementary medicine. Users and non-users differed significantly in educational level. The most commonly used CM methods were prayer and spiritual healing (n= 178, 81%), bio-energy therapy (9%) and homeopathy (6%). The main sources of information on complementary medicine were previous information (75%), and information obtained from relatives or friends (22%). Only 7% of users had received relevant information from their physicians. Two-Thirds of users stated that they preferred to receive CM treatment from their physicians.

    Conclusion

    Our findings suggest that cancer patients frequently use complementary medicine after diagnosis and they would rather receive such treatment from their physicians. It seems that doctors should ask patients explicitly about their use of complementary medicine when they obtain medical history. They must also have greater knowledge of complementary medicine to offer better advice to their patients.

    Keywords: Cancer, Complementary medicine, Iran
  • Spatial and ecological analysis of low birth weight in Rasht rural areas
    Zamani Gh *, Shakiba M, Rahimi Foroushani A, Majdzadeh S.R, Haghdoost A.A, Norouzi A.A Pages 207-216
    Objective(s)

    Spatial analysis of LBW using a geographic information system and determining the relationship between LBW and factors related to health and economic status, using a poison regression model.

    Methods

    In each village, data were obtained on Total Births and cases of Low Birth Weight. Data were then combined with the information gathered from village maps. Relevant socioeconomic and health statistics were obtained from the Statistical Center of Iran.

    Results

    Smoothed maps of LBW revealed a number of "hot spots". In the Poisson regression model the only statistical significant relationship was noted between LBW and General Fertility Rate.

    Conclusion

    The geographic information system is a way to query specific places and through the use of this technology communities of concern could be identified.

    Keywords: Geographic Information System, Spatial Analysis, Low Birth Weight
  • Jafarirad S *, Keshavarz S.A, Sadrzadehyeganeh H, Dorostimotlagh A.R, Khalilian A.R Pages 217-223
    Objective(s)

    Assessment of nutritional status in adolescent girls in the city of Sari, Mazandaran Province, Iran.

    Methods

    The samples included 240 girls 14 to 18 years. Weight and height measurements were taken, and body mass index (BMI) was calculated and compared with standard charts issued by the US Centers for Diseases Control and prevention (CDC) in 2002. To assess nutrients intake, a food record questionnaire was used and results were compared with the recommended dietary allowances (RDA).

    Results

    About 7.5% were underweight for their age and 3.8% had low BMI for their age. Using the same weight-for-age and BMI criteria, 7.5% and 13.3% were in risk of overweight and 3.8% and 3.3% were overweight respectively; 13.3% of girls had low height for age. There was also inadequate intake of such nutrients as riboflavin, vitamins C, Bl2, A and minerals like calcium and phosphor. 11.7% had severe food insecurity and 14.6% had excessive energy intake.

    Conclusion

    We conclude that theses adolescents are in a phase of nutritional transition because malnutrition, overweight and inadequate intakes of some nutrients were observed.

    Keywords: Adolescents, Anthropometry, Body Mass Index, Nutrients