فهرست مطالب

پایش - سال هفتم شماره 3 (پیاپی 27، تابستان 1387)

مجله پایش
سال هفتم شماره 3 (پیاپی 27، تابستان 1387)

  • 114 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/06/20
  • تعداد عناوین: 14
|
  • حمیدرضا ناصحی نیا، سیدمحمود مهدی نیا، راهب قربانی، محمد نوری سپهر صفحات 197-202
    نیتریت سدیم (NaNo2) از جمله موادی است که جهت عمل آوری گوشت ها به منظور تثبیت رنگ قرمز آنها و جلوگیری از فعالیت میکروارگانیسم های مولد فساد و همچنین بهبود طعم، مورد استفاده قرار می گیرد. ولی امروزه به دلیل ارتباط آن با تشکیل نیتروزآمینها که سرطانزایی آنها ثابت شده است و همچنین تاثیر آن در ایجاد بیماری متهموگلوبینمیا، میزان نیتریت مورد استفاده تا حدود یک پنجم نسبت به دو دهه قبل کمتر شده است. در صورت استفاده از نیتریت سدیم، میزان آن در فرآورده نهایی نباید از ppm 120 بیشتر گردد. هدف از این پژوهش اندازه گیری میزان نیتریت سدیم در فرآورده های گوشتی سوسیس و کالباس و مقایسه آن با میزان استاندارد و تغییرات مقدار آن طی زمان است. جهت انجام نمونه برداری، در 30 تاریخ تولید مختلف از هر یک از محصولات تولیدی 11 کارخانه وارد کننده فرآورده های گوشتی به استان سمنان اقدام گردید و نمونه ها در شرایط مناسب به آزمایشگاه منتقل شد. برای اندازه گیری میزان نیتریت از روش استاندارد شماره 923 که توسط مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران ارائه شده است استفاده شد. بعد از مشخص شدن غلظت نمونه ها نسبت به برآورد فاصله اطمینان 95% میانگین برای کلیه نمونه ها اقدام گردید و معنی دار بودن آن با مقدار استاندارد نیتریت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در آزمایشات انجام شده بر روی محصولات تولیدی، در محصولات کالباس با کد A با میانگین 2/55 میلی گرم در هر کیلوگرم بیشترین میزان و در فرآورده های سوسیس با کد C با میانگین 9/7 میلی گرم در کیلوگرم کمترین میزان نیتریت سدیم به دست آمد که مقادیر نیتریت سدیم در محصولات 11 کارخانه با 05/0P< بسیار کمتر از مقدار استاندارد است. در آزمایش انجام شده بر روی محصولات A جهت تعیین تاثیر زمان، مقدار نیتریت سوسیس های تولیدی در روزهای اول، هفتم، دهم و چهاردهم به ترتیب 39.42.43.50 میلی گرم در کیلوگرم و در محصولات F در روزهای اول، هفتم و چهاردهم به ترتیب 42.51.62 میلی گرم در کیلوگرم به دست آمد. در محصولات تولیدی با کد M- L- K-H-C-G- E- B- F- D- A مقدار نیتریت موجود از حد مجاز پائین تر بود و مشکل خاصی در این محصولات مشاهده نگردید. همچنین مطابق با آزمایشات انجام شده بر روی محصولات دو شرکت به صورت تکراری در زمان های مختلف مشخص شد که میزان نیتریت، طی زمان به مرور در فرآورده های گوشتی سوسیس و کالباس کاهش می یابد.
    کلیدواژگان: سمنان، سوسیس، کالباس، نیتریت سدیم
  • فریده فرخی، طلعت خدیوزاده صفحات 203-210
    هدف از این مطالعه تعیین کیفیت عملکرد ماماها در ارائه مراقبت های دوران بارداری در مراکز بهداشتی درمانی شهری مشهد در سال 1380 بود.
    در این مطالعه توصیفی، عملکرد 37 ماما از 26 مرکز بهداشتی درمانی شهری که به روش طبقه ای و تصادفی انتخاب شدند، در ارائه هر یک از اجزاء مراقبت های دوران بارداری در سه نوبت (در سه روز متفاوت) مورد مشاهده قرار گرفت. داده ها نیز از طریق پرسشنامه و فرم راهنمای مشاهده مراقبت های دوران بارداری جمع آوری گردید.
    نتایج نشان داد نمره عملکرد 5/18 درصد از ماماها خوب، 70 درصد در حد متوسط و 5/11 درصد ضعیف بود و فقط 8/55 درصد از مراقبت های انجام شده مناسب و صحیح ارائه شده بود. مطلوب ترین وضعیت عملکرد ماماها در حیطه های ارجاع جهت آزمایشات دوران بارداری، ارزیابی سلامت جنین، کنترل وضعیت واکسیناسیون، تعیین تاریخ احتمالی زایمان و گرفتن شرح حال و نامطلوب ترین وضعیت عملکرد ماماها مربوط بود به معاینات فیزیکی، بررسی شکایات شایع، به کارگیری اصول مشاوره و توصیه جهت محل زایمان.
    با توجه به نتایج مطالعه می توان چنین نتیجه گرفت که برخی از اجزا مراقبت از جمله معاینات فیزیکی و مشاوره که در تشخیص و درمان به موقع عوارض مامایی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار هستند، در مراکز بهداشتی درمانی مورد غفلت واقع شده اند. لذا پایش خدمات و ارزشیابی آنها جهت رفع مشکلات فوق ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: مراقبت دوران بارداری، عملکرد ماما، مراکز بهداشتی، درمانی
  • افخمی آزاده، کشاورز سیدعلی، رحیمی عباس، جزایری سیدابوالقاسم، صدرزاده یگانه هاله صفحات 211-217
    سالمندان ساکن آسایشگاه ها، علاوه بر اختلالات دندانی و مصرف داروهای مختلف، مشکلات دیگری نظیر افسردگی و بی اشتهایی نیز دارند که باعث می شود از لحاظ تغذیه ای آسیب پذیرتر از دیگر سالمندان باشند. بررسی حاضر مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی است. در این بررسی با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 290 سالمند مرد و زن از پانزده آسایشگاه واقع در شهرستان های تهران و شمیرانات به صورت تصادفی انتخاب شدند. نمایه های تن سنجی نمونه ها اندازه گیری شده و برای آنها پرسشنامهMNA Mini Nutritional Assessment)) و پرسشنامه ای مربوط به عوامل غیر رژیمی مرتبط با وضع تغذیه سالمندان تکمیل گردید. در نهایت امتیازات کلی وضع تغذیه بر اساس MNA محاسبه شده و ارتباط عوامل مورد بررسی با امتیاز MNA مورد تحلیل قرار گرفت. در برسی حاضر، براساس MNA، 8/12 درصد از سالمندان مورد بررسی مبتلا به سوء تغذیه و 2/56 درصد در معرض سوء تغذیه بودند. در تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که بین وضعیت تغذیه سالمندان مورد بررسی بر اساس MNA و مصرف روزانه دارو، بیماری حاد یا تنش روانی در سه ماهه اخیر، توانایی حرکت، مشکلات عصبی روانی، افسردگی، وضعیت گذراندن، نظر شخصی در مورد وضع تغذیه و وضع سلامت خود، ارتباط آماری معنی داری وجود داشت.
    با توجه به درصد بالای سالمندان مبتلا به سوء تغذیه و در معرض سوء تغذیه در آسایشگاه ها، ضرورت انجام مداخلات تغذیه ای به چشم می خورد. در ضمن به منظور تشخیص به موقع سوء تغذیه احتمالی، تکمیل این پرسشنامه برای تمامی سالمندان در زمان پذیرش در آسایشگاه، پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: عوامل غیر رژیمی، سو تغذیه، سالمندان، آسایشگاه سالمندان، تهران
  • فرهاد ادهمی مقدم، شبنم رفیع زاده، مریم سادات متولی صفحات 219-223
    کدورت عدسی علت حداقل 50 درصد موارد نابینایی در سراسر جهان است. پیری، تروما، داروها، سیگار، بیماری های سیستمیک، بیماری های چشمی، علل مادرزادی و غیره از عوامل اتیولوژیک کدورت عدسی محسوب می شوند.
    مطالعه حاضر با هدف بررسی انواع کدورت عدسی و فراوانی عوامل تعیین کننده آن و نیز تعیین ارتباط برخی از این عوامل با نوع کدورت عدسی انجام شد.
    نوع مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی می باشد. از بین بیمارانی که در سال 82 در بیمارستان لبافی نژاد تهران با تشخیص کدورت عدسی جراحی شده بودند، تعداد 400 نفر به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از فرم اطلاعاتی انجام گردید که بر اساس پرونده بیماران تکمیل گردید. متغیرهای سن، جنس، نوع کدورت عدسی، بیماری های سیستمیک، بیماری های چشمی غیر از کدورت عدسی و نوع آنها، مصرف سیگار، سابقه ضربات وارده به چشم و نوع آنها، علت کدورت عدسی مادرزادی، معاینه اسلیت لمپ و نوع درگیری (یک یا دو طرفه بودن) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    میانگین سنی بیماران 7/54 سال بود و بیشتر بیماران در گروه سنی 69-50 سال قرار داشتند. شایع ترین انواع کدورت عدسی به ترتیب انواع ناشی از سن (78 درصد) و مادرزادی (15 درصد) بودند. بین نوع کدورت عدسی و سن (0001/0P<)، جنس (016/0=P)، میانگین سنی (0001/0P<) و نوع درگیری چشمی (0001/0P<) ارتباط معنی داری وجود داشت. شایع ترین بیماری های سیستمیک، پرفشاری خون با 5/35 درصد و دیابت با 22 درصد فراوانی بودند. در معاینه اسلیت لمپ، شایع ترین نوع کدورت در کدورت عدسی مادرزادی، نوع لاملار و در سایر انواع کدورت عدسی نوع مختلط بود. در 8 درصد بیماران سابقه ضربه به چشم مثبت بود که در 67 درصد آنها نوع ضربه، بسته بود. 5/18 درصد بیماران بالای 15 سال سیگار مصرف می کردند. 62 درصد کل بیماران نیز سابقه سایر بیماری های چشمی غیر از کدورت عدسی را داشتند. در 84 درصد بیماران نیز کدورت عدسی، دو طرفه بود.
    در مجموع، تعداد مردان مبتلا به کدورت عدسی بیشتر از زنان بود که در بیشتر منابع بیماری در زنان شایع تر ذکر شده است. در ضمن 5/65 درصد بیماران زیر 70 سال سن داشتند که لزوم بررسی علل پایین بودن سن کدورت عدسی را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: کدورت عدسی، علل مادرزادی کدورت عدسی، بیماری های سیستمیک
  • فریده صادقیان، احمد خسروی، محمدحسن امامیان، ربابه یونسیان صفحات 225-233
    مرگ و میر و جراحت های ناشی از حوادث ترافیکی از مشکلات مهم بهداشتی و اقتصادی اجتماعی ایران است. هدف از این مطالعه، بررسی الگوی آسیب های حوادث ترافیکی در شهرستان شاهرود است تا بتوانیم با بهره گیری از نتایج آن و تنظیم راهبردهای پیشگیری، صدمات حوادث ترافیکی را بهبود بخشیم.
    مطالعه توصیفی تحلیلی در مورد مصدومین حوادث ترافیکی به اجرا درآمد که در مرکز ترومای بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود در 6 ماه اول سال1384 پذیرفته شده بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه شامل مشخصات جمعیت شناختی، اطلاعات پیش بیمارستانی و اطلاعات زمان بستری جمع آوری و تحلیل گردید.
    یافته ها نشان دادند که از تعداد 621 مصدوم حوادث ترافیکی در مدت شش ماه، 72 درصد مرد هستند و میانگین سنی مردان و زنان به ترتیب برابر 2/15±2/29 و 6/16±32 سال است. گروه سنی 29-20 و 19-13 سال به ترتیب با 188 (3/30 درصد) و 122 نفر (6/19 درصد) دارای بیشترین مصدومیت هستند. در داخل شهر، موتورسواران با 7/53 درصد و در خارج از شهر، مسافرین و رانندگان خودرو با 62 درصد بیشترین فراوانی مصدومین را داشتند. نسبت بستری شدن در این مطالعه برابر 8/63 درصد و میانگین روزهای بستری 3 روز (انحراف معیار 4/3) بوده است. 8 نفر از مصدومین به علت ترومای ناشی از حوادث ترافیکی دچار قطع عضو شدند. بیشترین موارد مصدومیت (30 درصد) در بین ساعات 10صبح تا ا بعد از ظهر اتفاق افتاده است و شکستگی ها با 4/41 درصد، شایع ترین صدمات وارده به مصدومین بوده اند. 1/90 درصد از رانندگان موتور از کلاه ایمنی و 1/44 درصد از رانندگان ماشین مصدوم از کمربند ایمنی در هنگام سانحه استفاده نمی کردند. در دوره مطالعه از بین مصدومین ارجاع شده به مرکز تروما، 31 مورد مرگ ناشی از حوادث ترافیکی ثبت شده بود که 18 درصد از موارد مرگ ثبت شده در بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود را تشکیل می دهند.
    این مطالعه اطلاعات مفیدی برای تعیین اولویت ها در پیشگیری از آسیب های حوادث ترافیکی فراهم نمود. تعداد کمی از رانندگان موتور و خودرو در هنگام تصادف از کلاه و کمربند ایمنی استفاده کرده بودند. راهکارهای اصلی برای کاهش آسیب های حوادث ترافیکی شامل بهبود محیط جاده ها، برقرار نمودن قوانین ایمنی، افزایش اتحاد ذی نفعان و تغییر آگاهی و عملکرد ایمنی است و به طور خاص قانون کمربند و کلاه ایمنی باید به درستی اجرا شود.
    کلیدواژگان: صدمات، تروما، حوادث ترافیکی
  • محمدعلی حیدرنیا، پروین رهنما، علی منتظری، مهدی عبادی، فاطمه رحمتی نجارکلایی صفحات 235-239
    هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پذیرش زودرس زنان باردار در فاز نهفته و عوارض ناشی از آن است.
    زایمان از طریق سزارین، رایج ترین عمل جراحی موجود بوده و دارای عوارضی برای مادر و جنین می باشد. انجام عمل سزارین در دنیا رو به افزایش است و افزایش میزان سزارین یک پدیده بین المللی است و یکی از دلایل آن پذیرش زودرس زائو و عوارض ناشی از آن می باشد.
    در این مطالعه مقایسه ای بین 466 زن باردار اول زا که در مرحله نهفته زایمانی بستری شدند و با 329 نفر زن اول زا که در فاز فعال زایمانی بستری شده بودند، صورت گرفت. دو گروه مورد مطالعه به دلیل شروع دردهای زایمانی یا فرا رسیدن روز زایمان به بیمارستان مراجعه کرده بودند و غیر از انجام زایمان واژینال، هیچ مشکل دیگری نداشتند. سن حاملگی افراد 37 هفته یا بیشتر، حاملگی با جنین منفرد و پرده سالم و بر طبق مراقبت های قبل از تولد جزء افراد با خطر پایین در نظر گرفته شده بودند.
    نتایج مطالعه بیانگر آن بود که تعداد زایمان سزارین در گروهی که در فاز نهفته بستری شدند بیشتر از گروهی بود که در فاز فعال بستری شده بودند (5/64 درصد در مقابل 3/24 درصد (0001/0P<). دلیل اصلی سزارین در هر دو گروه زایمان سخت و دیسترس جنین مشاهده شد. میزان سخت زایی در گروهی که در فاز نهفته بستری شدند، بیش از افرادی بود که در گروه فاز فعال بستری شده بودند (6/32 درصد در مقابل 3/24 درصد، 0048/0=P). مقدار اکسی توسین استفاده شده درافرادی که در فاز نهفته بستری شدند نیز نسبت به افرادی که در فاز فعال بستری شدند بیشتر بود (001/0P<).
    بنا بر نتایج به دست آمده پیشنهاد می گردد ازآنجایی که بستری شدن زودهنگام زنان باردار در فاز نهفته منجر به دخالت بیشتر در انجام زایمان شامل تجویز بیشتر اکسی توسین و تشخیص بیشتر سخت زایی می گردد، لذا در صورتی که اندیکاسیون خاصی برای بستری شدن زائو در فاز نهفته وجود ندارد، از پذیرش وی در فاز نهفته خودداری گردد و به بیمار در طول مراقبت های پیش از زایمان، آموزش داده شود که در این مرحله می تواند در منزل به سر برده، استراحت کند و دوش بگیرد.
    کلیدواژگان: فاز فعال، سزارین، فاز نهفته، زمان پذیرش
  • رامین مظفری کرمانی، شبنم ذوالجلالی، افسانه آذری، سعید کاظمی آشتیانی، جلیل کوهپایه زاده، فاطمه خادمی صفحات 241-245
    هدف از این بررسی ارزیابی فراوانی ابتلا به پدیکولوز سر میان دانش آموزان مقطع راهنمایی شرکت کننده در اردوهای تابستانی است.
    این بررسی، یک مطالعه مقطعی (Cross-Sectional) از وضعیت ابتلا به پدیکولوز سر در 13206 دانش آموز مقطع راهنمایی استان های مختلف کشور است که در تابستان سال 1384 انجام شد. معاینه در روز اول اردوها و بلافاصله بعد از ورود دانش آموزان به اردو صورت گرفت. اطلاعات جمعیتی شامل جنس، سن، استان محل زندگی و میزان سواد پدر و مادر از دانش آموزان پرسیده شد. معاینه توسط پزشک صورت گرفت و موهای سر دانش آموزان به فاصله 1 تا 2 سانتی متر توسط دست از هم جدا می شد. چنانچه رشک یا پدیکولوز زنده مشاهده می شد، وی توسط پزشک به عنوان فرد آلوده تلقی می گردید. اطلاعات به دست آمده به نرم افزار آماری SPSS وارد شده و آمار توصیفی با استفاده از جداول توزیع فراوانی ارائه گردید. از 13206 دانش آموز، 758 نفر (7/5 درصد) مبتلا به پدیکولوز بودند. از این تعداد 3 نفر (1/0 درصد) پسر و 755 نفر (9/9 درصد) دختر بودند. با استفاده از آزمون آماری مجذور کای به بررسی تفاوت فراوانی رخداد ابتلا به پدیکولوز سر در دو جنس پرداخته شد و نتایج نشان داد که تفاوت معنی دار آماری وجود دارد (000/0=P). بیشترین درصد فراوانی ابتلا به پدیکولوز به ترتیب در دانش آموزان استان سیستان و بلوچستان (1/11 درصد)، هرمزگان (6/10 درصد) و اردبیل (1/7 درصد) گزارش شد. با استفاده از همین آزمون به بررسی تفاوت ابتلا به پدیکولوز بین دانش آموزان دارای پدران بی سواد و با سواد پرداخته شد و تفاوت معنی دار آماری به دست نیامد (7%=P). همچنین با استفاده از همین آزمون به بررسی تفاوت ابتلا به پدیکولوز با سطح سواد مادران پرداخته شد و تفاوت معنی دار آماری به دست آمد (39%‍P=). ابتلا به پدیکولوز به خصوص در سنین نوجوانی و در دختران شایع تر از پسران است. ابتلا به این انگل پوستی انتشار وسیعی دارد و در تمام استان های کشور مشاهده می شود. ابتلا به پدیکولوز دانش آموزان با جنسیت و بی سوادی مادر ارتباط معنی داری دارد(000/0P= و 039/0P=).
    کلیدواژگان: پدیکولوز سر، دانش آموزان، ایران، سواد والدین
  • ندا علی بیگی، سپیده نورگستر، علی بیداری، شهرام صادقی، لیلی شاه قلی صفحات 247-252
    پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سلامت روانی و عوارض روان شناختی درد مزمن در یکی از کارخانجات صنعتی ایران پرداخته است.
    در زمان اجرای پژوهش یعنی از مهر 1384 تا خرداد 1385، تعداد 45 نفر به عنوان گروه مورد و 72 نفر نیز به عنوان گروه کنترل از افراد فاقد درد وارد پژوهش شدند. از پرسشنامه GHQ-28 برای سنجش سلامت عمومی، نشانگان جسمی، افسردگی، اضطراب و اختلال در عملکرد اجتماعی و از پرسشنامه درد برای ارزیابی عوارض درد استفاده شده است.
    یافته ها نشان داد که دو گروه مورد بررسی در سطح کلی سلامت عمومی با هم تفاوت دارند و سطح سلامت عمومی افراد دارای درد مزمن به طور معناداری پایین تر از افراد گروه غیر بیمار است. همچنین بین دو گروه در نشانه های جسمی، اضطراب و افسردگی تفاوت وجود دارد و نمرات گروه دارای کمردرد مزمن در این سه خرده مقیاس به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل است. ولی بین خرده مقیاس اختلال در عملکرد اجتماعی دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. افرادی که غیبت از کار بیشتری داشتند، اضطراب، افسردگی و اختلال عملکرد اجتماعی بیشتری نیز نشان دادند. همچنین بین دو گروه مبتلا به کمر درد مزمن و کنترل در اختلال خواب، خستگی و رضایت از کار تفاوت معنی داری وجود داشت. ولی در مصرف سیگار بین آنها تفاوتی دیده نشد. نتایج پژوهش حاضر همسو با پژوهش های انجام شده قبلی است.
    کلیدواژگان: سلامت روانی، عوارض روان شناختی، رضایت از کار، غیبت از کار، کمردرد مزمن
  • تیمور آقاملایی، صدیقه سادات طوافیان*، شهرام زارع صفحات 253-258

    فعالیت فیزیکی منظم به عنوان یکی از ابعاد مهم سبک زندگی سالم به شمار می رود. هدف از انجام این مطالعه تعیین مراحل تغییر رفتار فیزیکی در جمعیت بزرگسال شهر بندرعباس بود.
    در این مطالعه مقطعی، 1600 نفر از افراد 15 سال و بالاتر از طریق نمونه گیری خوشه ایمورد مصاحبه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه Physical Activity Staging استفاده شد که بر اساس آن افراد در پنج مرحله تغییر رفتار فعالیت فیزیکی شامل مرحله پیش از قصد، قصد، آمادگی، عمل و حفظ، طبقه بندی می شوند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی از طریق جداول توزیع فراوانی و آزمون آماری کای اسکوئر، در برنامه آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    میانگین سنی افراد مورد مطالعه، 1/15 ± 2/40 سال بود. از میان شرکت کنندگان در مطالعه، 6/49 درصد مرد و 4/50 درصد زن بودند. نتایج مطالعه نشان داد که از نظر تغییر رفتار فعالیت فیزیکی، 9/59 درصد در مرحله پیش از قصد، 3/1 درصد در مرحله قصد، 2/3 درصد در مرحله آمادگی، 5/0 درصد در مرحله عمل و 1/35 درصد در مرحله حفظ و نگهداری بودند. بین مردان و زنان، افراد زیر 40 سال و بالای 40 سال و افراد با تحصیلات زیر 5 سال و بالای 5 سال، اختلاف آماری معنی داری از نظر تغییر فعالیت فیزیکی وجود داشت(001/0>P).
    نتایج این مطالعه روشن نمود اکثریت قریب به اتفاق افراد مورد مطالعه در مرحله پیش از قصد و قصد قرار دارند.

    کلیدواژگان: الگوی بین نظریه ای، تغییر رفتار، فعالیت فیزیکی منظم، مراحل تغییر، بندرعباس
  • سحرناز نجات، ژیلا صدیقی، ژاله غلامی، سید رضامجدزاده صفحات 259-268
    هدف این مطالعه شامل طراحی ابزاری برای خودارزیابی سازمان های انجام دهنده پژوهش و تولید کننده دانش، به منظور ایجاد توانمندی شناسایی موانع انتقال دانش و دستیابی به راه کارهای مناسب برای بهبود وضعیت انتقال دانش سازمان های پژوهشی هدف این مطالعه بوده است.
    این ابزار با استفاده از نتایج مطالعه ای طراحی گردید که در آن، با بررسی متون و بحث گروهی متمرکز، مدلی برای «ترجمه دانش حاصل از پژوهش» ارایه گردیده است. با تکمیل پرسشنامه توسط 21 پژوهشگر از 3 مرکز تحقیقاتی، به فاصله زمانی دو هفته، تکرار پذیری ابزار مورد سنجش قرار گرفت و همچنین یکنواختی درونی دامنه ها با تکمیل پرسشنامه توسط 45 پژوهشگر از 5 مرکز مورد بررسی قرار گرفت.
    ابزار طراحی شده شامل 50 عبارت در 4 حیطه مجزا است: 1- سؤال پژوهش 2- تولید دانش 3- انتقال دانش 4- ترویج استفاده از دانش. این ابزار امکان بررسی موانع انتقال دانش در سطح سازمان های تولید کننده دانش را فراهم می سازد. شاخص همبستگی درون خوشه ایو آلفای کرونباخ در حیطه سؤال پژوهش به ترتیب 94/0 و 79/0، در حیطه تولید دانش، 87/0 و 70/0 و در حیطه انتقال دانش نیز 90/0 و 86/0 بود. در حیطه ترویج استفاده از دانش این شاخص ها به ترتیب 48/0 و 27/0 بود.
    ابزار خود ارزیابی سازمان های تولید کننده دانش در واقع روشی برای شناسایی و فهرست نمودن موانع انتقال دانش در سازمان است که به صورت گروهی و نه به صورت فردی، به کار گرفته می شود و نکته مهم این است که این ابزار برای انجام مطالعات پیمایشی و ارزیابی های کمی نتایج آن تهیه نشده است. لذا در طراحی آن قابلیت انعطاف زیادی برای تغییر، اضافه کردن و یا حذف عوامل مؤثر احتمالی متناسب برای شرایط هر سازمان در نظر گرفته شده است و این ابزار می تواند راهشگای سازمان ها در تحلیل وضعیت خود از نظر انتقال دانش و پیدا کردن راه های مداخله مؤثر در این زمینه باشد.
    کلیدواژگان: نظام های پژوهشی، به کارگیری، بهره برداری از دانش، دانشگاه
  • خدیجه محمدی، معصومه حیدری، سقراط فقیه زاده صفحات 269-278
    هدف مطالعه حاضر، تعیین پایایی و اعتبار نسخه فارسی پرسشنامهFemale Sexual Function Index- FSFI به عنوان شاخص عملکرد جنسی زنان است که از طریق تکنیک ترجمه و ترجمه مجدد از زبان مبدا (انگلیسی) به زبان فارسی (Forward and Backward Translation) برگردانده شد.
    نمونه ها از مراجعین به دو درمانگاه جنسی واقع در سطح شهر تهران انتخاب و افراد سالم از مراجعین به سایر کلینیک های درمانی بیمارستان در نظر گرفته شدند. تمامی افراد پس از پر کردن پرسشنامه بر اساس مصاحبه بالینی روانپزشک به دو گروه زنان دارای اختلال عملکرد جنسی (53n=) و گروه کنترل (28n=) تقسیم شدند که از نظر سنی و تحصیلات مورد همسان سازی قرار گرفتند. میزان پایایی مقیاس و خرده مقیاس ها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد که برای کل افراد ≤70/0 محاسبه شد که نشانگر پایایی خوب این ابزار است. بررسی اعتبار یا روایی نسخه فارسی تفاوت معنی داری را بین میانگین نمرات کل مقیاس و هر یک از حوزه ها در دو گروه مورد و کنترل نشان داد (001/0P≤). نمرات حاصل از مقیاس، خرده مقیاس ها و تشخیص روانپزشک با استفاده از منحنی راک (Receiver Operating Characteristic Curve-ROC) و سطح زیر منحنی راک (Area Under the Curve-AUC) تحلیل شد. نمره برش مناسب (Cut-off point) کل مقیاس برای تشخیص اختلال عملکرد جنسی 28 تعیین گردید که بر اساس آن، 83 درصد زنان دارای اختلال و 82 درصد زنان بدون اختلال، به درستی طبقه بندی شده اند. شاخص صحت ارزیابی مقیاس و خرده مقیاس ها در تشخیص اختلالات عملکرد جنسی، میزان سطح زیر منحنی راک است. در این مطالعه بیشترین سطح زیر منحنی را کل مقیاس (917/0AUC=) و سپس حوزه رضایتمندی جنسی (873/0=AUC) دارا بود.
    بنابر یافته های این مطالعه، نسخه فارسی FSFI یک ابزار پایا و معتبر جهت ارزیابی عملکرد جنسی زنان است و به عنوان ابزار غربالگری (Screening) می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: اعتباریابی، اختلالات کارکرد جنسی، پرسشنامه FSFI
  • کاظم محمد، فرشته عسگری، محمد مهدی گویا، اکبر فتوحی، ابوالقاسم یوسفی صفحات 279-286
    هپاتیت، شایع ترین بیماری کبدی است و در اثر ویروس ها، داروها و برخی عوامل دیگر ایجاد می شود. هپاتیت Bیکی از انواع هپاتیت های ویروسی منتقله از راه خون است. یکی از مهم ترین عوامل خطر آلودگی به HBV اعتیاد تزریقی است، لذا بررسی وضعیت آلودگی به این بیماری در زندان ها اهمیت خاصی دارد. این مطالعه با هدف بررسی میزان آلودگی به HBVدر زندان های کشور انجام شده است.
    این مطالعه مقطعی (Cross sectional) به بررسی نتایج حاصل از آزمایشات انجام شده درزندان های 7 استان برروی 5317 نمونه خون از سال 1379 تا 1384، در زمینه آلودگی به هپاتیت B می پردازد.
    آلودگی به HBV در زندان های کشور، از 1 درصد تا 15 درصد متغیر بوده و در مجموع زندان های بررسی شده شیوع آلودگی بهHBV، 7/6 درصد (4/7%-1/6% =95 % CI) بود. در بررسی سن، ارتباط معنی داری بین افزایش میزان شیوع با بالارفتن سن در زندان های مختلف مشاهده نشد (88/0=P). با توجه به در دست بودن اطلاعات اعتیاد تزریقی در زندان های سبزوار (سال 1384) و بیرجند(سال 1383) مشاهده شد که شیوع HBV در معتادان تزریقی به طور معنی داری بیش از سایر زندانیان است (به ترتیب 03/0= Pو 0003/0=P).
    در مجموع شیوع ابتلا به HBV در زندانیان کشور به طور قابل ملاحظه ای از جمعیت عادی بیشتر است. بیماریابی های منظم و اقدامات پیشگیرانه مانند واکسیناسیون HBV، رعایت موارد احتیاطی و سهولت دسترسی این جمعیت پرخطر به امکانات درمانی قویا توصیه می شود.
    کلیدواژگان: زندان، HBV، اعتیاد تزریقی
  • امیرمنصور علوی نایینی، سیدابوالقاسم جزایری، مریم چمری، سودابه حامدی صفحات 287-293
    هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه وضعیت تغذیه دختران دانش آموز در دو ناحیه آموزش و پرورش شهر کرمان بود. به طور کلی شهر کرمان به دو ناحیه تقسیم شده است که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و موقعیت جغرافیایی، تفاوت هایی با یکدیگر دارند و این خود انگیزه ای برای این بررسی شد. با مراجعه تیم بررسی به مدارس و به روش نمونه گیری خوشه ایطبقه بندی شده منظم، تعداد 396 نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و پرسشنامه یادآمد 24 ساعت خوراک تکمیل شد و تقریبا در یک پنجم از کل نمونه ها، نمونه گیری خون برای آزمایش Hb (هموگلوبین) وHct (هماتوکریت) از دانش آموزان انجام گرفت. وضع تغذیه بر اساس نماگرهای وزن برای سن، قد برای سن و نمایه توده بدن سنجیده شد. بطوریکه دو نماگر اول با داده های استاندارد مرکز ملی آمارهای بهداشتی (National Center for Health Statistics-NCHS) و نمایه توده بدن با مرکز کنترل بیماری ها (Centers for Disease Control and Prevention-CDC) مقایسه گردیدند. میانگین هموگلوبین در ناحیه 1 و 2 به ترتیب، 97/13 و 04/14 (انحراف معیار 01/1 و 80/0) و میانگین هماتوکریت دانش آموزان در نواحی 1 و 2 به ترتیب 05/43 و 7/43 (انحراف معیار 7/2 و 36/2)بود که بین این مقادیر در دو ناحیه اختلاف معنی دار آماری مشاهده نگردید. میزان سوء تغذیه شدید در ناحیه 1 و 2 با نماگر وزن برای سن و با استفاده از طبقه بندی صدک به ترتیب 9/3 و 7/4 درصد بود و با توجه به نماگر قد برای سن و با استفاده از طبقه بندی صدک سوء تغذیه شدید در ناحیه 1 و2 به ترتیب 7و 3/6 درصد بود که بین دو ناحیه اختلاف معنی دار آماری دیده نشد. میزان دریافت انرژی، پروتئین، ویتامین A، آهن و روی در ناحیه 1 بیشتر از ناحیه 2 بوده است. ولی این تفاوت بین دو ناحیه از نظر آماری معنی دار نبود. همچنین با توجه به نتایج حاصله میزان درصد پروتئین و آهن در دو ناحیه از مرز 100 درصد RDA (Recommended Dietary Allowance of vitamins and other nutrients)گذشته است. کمترین میزان دریافت بر حسب درصد RDA در دو ناحیه مربوط به عنصر کلسیم است. تفاوت های مربوط به درصد دریافت روزانه مواد مغذی در دو ناحیه از نظر آماری معنی دار نبود. نتیجه این مطالعه بیانگر این است که وضعیت تغذیه در دو ناحیه آموزش و پرورش کرمان چه از نظر کم خونی و چه از نظر سوء تغذیه و دریافت غذایی با یکدیگر مشابه هستند و توصیه می شود مصرف منابع غذایی حاوی کلسیم و ویتامین A بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تغذیه، دختران نوجوان، دانش آموز
  • خلاصه انگلیسی مقالات
    صفحه 294
|
  • Farokhi F., Khadivzadeh T. Pages 203-210
    Objective(s)
    To determine the quality of midwive's performance in delivering prenatal cares in urban health centers in Mashhad in 2001.
    Methods
    In this descriptive study, the performance of 37 midwives from 26 urban health centers (selected by multi-stage random sampling) was observed on three separate occasions. Data were collected by administrating a self-report questionnaire dealing with personal characteristics of the midwives and an observation form used for assessing the quality of prenatal care based on the existing prenatal care guidelines. Data analysis included chi-square and T- tests and was performed using the SPSS package.
    Results
    In this study, the practice score was good in 18.5% of the midwives, while 70% showed moderate, and 11.5% showed poor performance. Only 55.8% of prenatal care items were performed appropriately., referral for laboratory tests, fetal heart rate auscultation, control of vaccination status, estimating the date of delivery and history taking were good in most cases, whereas physical examination, assessment of common complaints, consultation and recommendation for the place of delivery were at an undesirable level.
    Conclusion
    It seems that certain areas of prenatal care, such as physical examination and assessment of common complaints, which are important in the diagnosis and treatment of obstetric disorders, are largely neglected in urban health centers. Hence to address these problems and improve practice in prenatal care, midwives and other health workers must receive further training. The quality of prenatal care in urban health centers must be supervised and monitored accurately.
  • Afkhami A., Keshavarz S.A., Rahimi A., Jazayeri S.A., Sadrzadeh H. Pages 211-217
    Objective(s)
    To determine nutritional status and associated non-dietary factors in the elderly living in nursing homes of Tehran and Shemiranat, 2004.
    Methods
    In a cross-sectional study that used two-stage cluster sampling, 290 elderly subjects were randomly selected from 15 nursing homes. We measured anthropometric indices and filled the MNA questionnaire) Mini Nutritional Assessment) and another one dealing with non-dietary factors associated with nutritional status. We calculated the total MNA score for nutritional status and determined the correlations between factors and total point were analyzed.
    Results
    In this survey, 12.8% of the subjects were malnourished and 56.2% were at risk of malnutrition. Data analysis indicated that the use of drugs, psychological stress or acute disease, mobility, neuropsychological problems, depression, time spend, self assessment of nutritional and health status had significant relationship with nutritional status as measured by the MNA.
    Conclusion
    According to high percentage of malnourished subjects and those at risk of malnutrition, nutritional interventions seem necessary. In addition, to diagnose early malnutrition; we suggest filling the MNA questionnaire for every elderly person upon admission to the nursing home.
  • Adhami Moghadam F., Rafizadeh Sh., Motevalli M Pages 219-223
    Objective(s)
    To evaluate the etiology of cataract and prevalence and correlation of risk factors with various types of cataract.
    Methods
    Among the patients who underwent cataract surgery in Labafinejad Hospital in 2004, 400 patients were chosen by a systemic sampling method. Information were collected from the patient's records and recorded in a check list.
    Results
    Senile and congenital types of cataract were the most prevalent in the sample. There was a correlation between age, mean age, sex, type of involvement and type of cataract. Among systemic diseases, hypertension was the most common (35.5%), followed by diabetes mellitus (22%). In slit lamp examination, of congenital cases, the most common opacity was lamellar type and in other types of cataract, mixed opacity was the most common type.
    Conclusion
    In this study the proportion of male cases was greater than that reported in other studies. Meanwhile, 65.5% of the patients were under the age of 70, which shows the need for evaluation of the relatively low age of onset in Iran.
  • Sadeghian F., Khosravi A., Emamian Mh., Younesian R Pages 225-233
    Objective(s)
    Injuries and deaths from traffic crashes have become a major public health and socio-economic problem in Iran. Our study aimed to investigate patterns of road traffic injuries (RTI) in Shahrood and to furnish evidence for developing measures and strategies and to improve RTI.
    Methods
    A descriptive-analytical study was performed on cases of road traffic injury admitted between 21 Mars and 22 Sept 2005 (the first six months of Iranian calendar) to the trauma center of Imam Hossein Hospital in Shahrood. Data were collected by a questionnaire and analyzed with regard to demographic, pre-hospital and hospital information.
    Results
    Of the 621 injured traffic victims admitted over the 6-month period, 72% were men. The majority were in the 20-29y (30/3%) and 13-19y (19/6%) age categories. The mean age of the men and women were 29/2±15/2 and 32±16/6 respectively. Motorcyclists were more likely to be injured in urban areas whereas the majority of car drivers and occupants had been injured on country roads. Moreover, 63/8% of the subjects were admitted as inpatients and the mean length of hospitalization was 3 days ± 3/4 and 8 subjects had undergone amputations. Fracture of bones (41/4%) was the most common injury; 30% of the road injuries occurred from 10 am to 1 pm. A total of 90.1% of motorcycle drivers were not wearing helmets and 44/1% of injured car drivers were not using seat belt. Thirty-one deaths were recorded, accounting for 18% of all deaths registered at Imam Hossein Hospital.
    Conclusion
    This study provides useful information for establishing priorities for the prevention of road accident injuries. Only a minority of motorcyclists and car drivers used safety devices (helmet and seat belt respectively) at the time of accident. Strategies to reduce RTI would include: improving the road traffic environment, setting road safety rules and ensuring compliance, developing stakeholder coalitions, changing current perceptions and promotion of healthy practices by enforcing the laws requiring the use of helmets and safety belts a helmet and seatbelt.
  • Heydarnia M.A., Rahnama P., Montazeri A., Ebadi M., Rahmati Najarkolaei Pages 235-239
    Objective(s)
    We evaluated the effect of the timing of admission in labor on the occurrence of obstetrical complications.
    Methods
    The study involved a comparison between 460 low-risk nulliparous women who were admitted on labor unit in latent phase with 329 parturients admitted in the active phase with singleton pregnancy, intact membranes, and low risk as determined by their physicians according to the protocols of prenatal care.
    Results
    There were more cesarean deliveries in the latent phase than in the active phase (64/5% vs24/3% P<0/0001). The main reasons for cesarean delivery in the latent phase and active phase were dystocia and fetal distress. The rate of dystocia in the latent phase was greater than in the active phase. (32/6 % vs 24/3 % P=0/0048). The oxytocin dose was greater in the latent phase than in the active phase (1/1+_ 0/7 vs 0/18+-0/1).
    Conclusion
    Our results show that more cesarean operations are performed in women admitted during the latent phase of labor.
  • Mozafari R., Zoljalali Sh., Azari A., Kazemi Ashtiani S., Kouhpayezadeh J., Khademi F. Pages 241-245
    Objective(s)
    To determine the rate of Pediculosis Capitis among Iranian students participating in bonyad-e-mostazafan summer camps.
    Methods
    This is a cross-sectional study of Perdiculosis Capitis rate among 13206 students from different provinces of Iran in 1384 (2005).The students were examined immediately after arrival the camps. Examination was then carried out by general practitionnaires through direct observation of the hair. The hair and scalp were examined for Pediculosis Capitis by hand separation of the hair every 1-2 cm. the presence of either live or head eggs, or nits, was considered infestation with Pediculosis Capitis. The data analysis was done by SPSS soft ware and chi square.
    Results
    The total number of children from 21 provinces of Iran was 13, 206. Of all these subjects, 758(5.7%) were infested by Pediculosis Capitis. 3 (0.1%) of the infested cases were boys and 755 (9.9%) were girls. The results showed a significant sex difference in infested cases (P=0/000). The most prevalence was seen in Sistan & Baluchestan (11.1%). Hormozgan (10.6%). and Ardebil (7.1%). Also according the results, the education level of the mother, was found to be associated with the rate of infestation (P=0.039). Father education level had no meaningful association.
    Conclusion
    Pediculosis Capitis infestation is a disease of adolescence with a higher prevalence in girls. This skin parasite has a wide distribution all over the country and a significant association with sex and maternal education.
  • Alibeigi N., Nourgostar S., Bidari A., Sadeghi Sh., Shahghli L Pages 247-252
    Objective(s)
    The present study examines the mental health of labors diagnosed with CLBP in one of the Iranian industrial factory as one of the top ranked factories in the Middle-East.
    Methods
    In all, 45 people with CLBP and 72 controls were entered into the study. The General Health Questionnaire (GHQ-28) and a pain questionnaire were administered to assess mental health and pain intensity.
    Results
    Findings showed a significant difference between the two groups; the overall level of mental health in CLBPP was significantly lower than the control group. However, no significant difference was shown in the Social Dysfunctional (SD) subscale, CLBP patients showed a noticeable difference in the rest subscales. Patients with more sick leave, showed more anxiety, depression and social dysfunction. In addition, there were significant difference in the sleep disorder, fatigue and job satisfaction between CLBP patients and control group but no significant difference was shown in the smoking.
    Conclusion
    According to our hypothesis, CLP impressed mental health in more aspects; anxiety and depression as two important factors for disability are related to sick leave and job satisfaction. Main results of the present study are congruent with the previous researches in this field.
  • Aghamolaei T., Tavafian S.S., Zare Sh. Pages 253-258
    Objective(s)

    The Trans theoretical Model is a behavior change model that incorporates the stages of change in physical activity behavior. The aim of this study was to determine these stages in adults living in Bandar Abbas, Iran.

    Methods

    This was a cross sectional study. Using cluster random sampling, 1600 subjects, aged 15 years and over, were studied from April to May 2007 in Bandar Abbas, Iran. To describe different levels of behavior change, we used The Physical Activity Staging questionnaire and collected data on five stages of physical activity change, including pre-contemplation, contemplation, preparation, readiness and maintenance.

    Results

    In all, 1600 individuals with a mean age of 40.1± 15.2 were studied. Among these, 724 (49.4) were men. A total of 959 individuals (59.9%) were at pre-contemplation stage and 1.3%, 3.2%, 0.5 % and 35.1% were at stages of contemplation, readiness, action, and maintenance respectively. There were statistically significant differences between stages of change with regard to gender, age, and education (P<0.001).

    Conclusion

    This study revealed the majority of participants were in pre-contemplation and contemplation stages. These findings should be considered in future studies.

  • Nedjat S., Sadighi J., Gholami J., Majdzadeh R. Pages 259-268
    Objective(s)
    The main purpose of the study was the development of a self-assessment tool for research organizations to enable them to assess knowledge translation in their own settings.
    Methods
    The development of this self-assessment tool is done based on a narrative review and subsequent focus group discussions, to design a knowledge translation model that would provide a conceptual framework for linking the different components of a knowledge translation cycle, which reported previously.Repeatability of the self-assessment domains was assessed in the 21 participants using intraclass correlation coefficient (ICC). Each participant filled the form twice within a two-week interval. The internal consistency for each domain was estimated in the 45 study subjects using Cronbach’s alpha.
    Results
    This self-assessment tool is an instrument that allows stakeholders in a research organization to review their own knowledge translation activities. This tool consists of 50 statements in four domains; 1- The research question, 2- Knowledge production, 3- Knowledge transfer and 4- Promoting the use of evidence. The respective ICCs and Cronbach’s alpha for the four domains were 0.94 and 0.79 for the research question, 0.87 and 0.70 for knowledge production, 0.90 and 0.86 for knowledge transfer, 0.48 and 0.27 for promoting the use of evidence.
    Conclusion
    This self-assessment tool is a way of listing the wide range of variables that affect knowledge translation at organizational level. Although the tool is intended for use by a group of people and not by individuals, it is not a survey instrument and its results should not be interpreted quantitatively. Therefore, this self-assessment tool can be useful for assessing the knowledge translation activities of each research organization, thereby identifying its shortcomings and seeking ways to improve them.
  • Mohammadi Kh., Heydari M., Faghihzadeh S. Pages 269-278
    Objective(s)
    To validate Persian version of the FSFI and to determine its diagnostic cut off score.
    Methods
    This was a descriptive analytic study. To fill in the Persian version of the FSFI. In addition clinical interviews were carried out by a psychiatrist on DSM-4 criteria. Women divided in two age and educational matched groups: the control group (n=28) who have not sexual dysfunction and the case group (n=53) who have sexual dysfunction.Data were analyzed by Cronbach’s alpha and validity was assessed by comparing mean scores of two groups. Optimal cut off score determined by Receiver Operating Characteristic (ROC) curve.
    Results
    The findings showed satisfactory results for full scale and each subscale with Cronbach’s alpha ranging from 0.66 or above for sexually dysfunctional sample and 0.70 or above for sexually active sample. Discriminant validity confirmed the ability of both total and domain scores to differentiate between active and inactive women. On the basis of sensitivity and specificity analyses we found that the optimal cut off score was found to be 28 for differentiating women with and without sexual dysfunction.
    Conclusion
    The findings showed that the Iranian version of Female Sexual Function Index (FSFI) is a reliable and valid instrument for measuring sexual function in women.