فهرست مطالب

پایش - سال دوم شماره 2 (پیاپی 6، بهار 1382)

مجله پایش
سال دوم شماره 2 (پیاپی 6، بهار 1382)

  • 70 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1382/02/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • شاهرخ ایزدی*، کورش هلاکویی نایینی، سید رضا مجدزاده، صادق چینی کار، فاطمه رخشانی، ابوالحسن ندیم، بدخشان هوشمند صفحات 87-95

    تب خونریزی دهنده کنگو-کریمه که یک بیماری آربوویروسی به شمار می رود از اواسط سال 1378 از نواحی مختلف ایران گزارش شده است. هدف این مطالعه در درجه اول مشخص کردن شیوع عفونت این ویروس در دو شهرستان زاهدان و زابل، واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان بود. این منطقه درحال حاضر یکی از مهم ترین کانون های این بیماری در ایران محسوب می شود.
    در این مطالعه که به روش مقطعی انجام شد، از 300 نفر که با یک نوع روش "نمونه گیری خوشه ای" از کل جامعه شهرستان های مذکور انتخاب شدند، ضمن انجام مصاحبه و پرکردن پرسشنامه، نمونه سرم تهیه شد. متغیرهایی که توسط پرسشنامه جمع آوری شدند عبارتند از: سن، جنس، محل زندگی (شهر- روستا)، تعداد سال های تحصیل، شغل، سابقه گزش کنه، سابقه تماس با احشام، سابقه ذبح احشام، داشتن محلی خاص برای نگهداری از احشام در منزل. سپس ضمن برآورد شیوع موارد سرم مثبت در جامعه مورد بررسی حدود اطمینان شیوع به دست آمده نیز مورد بررسی قرار گرفت و به علاوه از آزمون دقیق فیشر برای بررسی برخی صفات استفاده شد. از 300 نفری که در این مطالعه مورد پرسش گری قرار گرفتند، 297 نفر با نمونه گیری خون موافقت نمودند که از این عده 7 نفر در آزمایش ELISA برای IgG ضد ویروس تب خونریزی دهنده کنگو - کریمه (Crimean-Congo Hemorrhagic Fever-CCHF) مثبت گزارش شدند. به عبارت دیگر می توان شیوع موارد سرم مثبت در این مطالعه را معادل 0.003-0.044)0.024 =(%95CI در نظر گرفت. شیوعی که محاسبه شده است در واقع شیوع موارد سرم مثبت در جامعه مورد بررسی است (سروپروالانس). متغیر سابقه نگهداری از احشام در منزل نیز به طور معنی داری شانس مثبت شدن سرم را افزایش می دهد (p=0.018) این مطالعه که در واقع یک مطالعه مقدماتی برای انجام یک مطالعه جامع تر بوده است، نشان می دهد شیوع بیماری در جامعه مورد بحث که یکی از کانون های بحران این بیماری در ایران محسوب می شود، بسیار پایین تر از آن چیزی است که حدس زده می شد.

    کلیدواژگان: تب خونریزی دهنده کنگو، کریمه، ایران، سیستان و بلوچستان، مطالعه مقطعی
  • محمدحسین کاوه*، داود شجاعی زاده، داود شاه محمدی، حسن افتخار، عباس رحیمی، جعفر بوالهری صفحات 101-109

    هدف اصلی این مطالعه، تعیین تاثیر مداخله آموزشی بر آگاهی، نگرش و عملکرد معلمان در زمینه سلامت روانی دانش آموزان بوده است. منظور از عملکرد، شناسایی و ارجاع دانش آموزان دارای علایم و نشانه های اختلال در سلامت روانی است. از بین معلمان پایه چهارم در دبستان های دولتی شهر حرم آباد در استان لرستان در سال تحصیلی 81-1380، 64نفر به روش نمونه گیری خوشه ایدو مرحله ای با انتخاب تصادفی ساده برگزیده شده بودند که از این افراد 57 نفر در مطالعه مشارکت کردند. کارگاه آموزشی به مدت 3 روز برای معلمان گروه مورد (27 نفر) برگزار گردید. اطلاعات پژوهش در سه مرحله شامل قبل و بعد از کارگاه آموزشی و در پایان فعالیت ها با استفاده از پرسشنامه های خود اجرا (در گروه های مطالعه) و مدارک مربوط به ارجاع دانش آموزان و گزارش های روان شناسان جمع آوری گردید. داده ها نیز در نزم افزار آماری SPSS و با استفاده از روش های آمار غیر پارامتری پردازش و تحلیل شده اند.
    51 درصد مشارکت کنندگان زن، 42 درصد دارای مدرک تحصیلی دیپلم، 35 درصد فوق دیپلم و 23 درصد کارشناس بودند. اکثر آنها در دوره آموزشی بهداشت روانی تا قبل از این پروژه شرکت نداشته اند. یافته های قبل از مداخله آموزشی نشان داد که معلمان در هر دو گروه از آگاهی ضعیفی درباره اختلالات روانی- عاطفی کودکان برخوردارند. ولی بعد از مداخله آموزشی افزایش بارز در نمرات آگاهی و نگرش معلمان در گروه مورد مشاهده گردید این در حالی بود که هیچ تغییر بارزی در این متغیرها در گروه شاهد مشاهده نشد. همچنین معلمان گروه مورد در طی این پروژه 106 دانش آموز را شناسایی و به مرکز مشاوره ارجاع کردند که روان شناسان وجود اختلال را در 79 نفر از آنان تایید نمودند. در همین مدت معلمان گروه شاهد تنها ارجاع 2 دانش آموز را گزارش دادند. تحلیل یافته ها در بیشتر موارد حاکی از سطوح بالاتر آگاهی، نگرش و عملکرد معلمان زن و افرادی است که دارای تحصیلات دانشگاهی بوده اند.
    این مطالعه نشان داد که معلمان آموزش دیده از پتانسیل قابل توجهی برای شناسایی و ارجاع دانش آموزان نیازمند خدمات سلامت روانی و در مجموع مشارکت در ارایه این خدمات در مدارس برخوردارند. از این رو، برنامه ریزی برای ارتقای سطح دانش، نگرش و درنهایت توسعه مشارکت معلمان در بهداشت روانی مدارس، اقدامی مفید بلکه ضروری برای دانش آموزان بسیاری است که در خطر آسیب های روان شناختی قرار دارند.

    کلیدواژگان: معلم، آگاهی، نگرش، عملکرد، بهداشت روانی مدارس
  • بهمن نیکپور، حمیدرضا بهرامی طالقانکی صفحات 109-115

    هدف از این مطالعه شناخت تاثیر کیفیت مراقبت های مادران در دوران بارداری و شیرخواران، در مرگ کودکان زیریک سال در شهرستان بجنورد، و ارایه راهکارهایی مناسب جهت بالا بردن کیفیت مراقبت ها ودرنهایت کاهش مرگ شیرخواران بود. مطالعه به صورت مورد شاهدی (Case-control) در کودکان زیریک سالی که از سه سال قبل از مطالعه ساکن بجنورد بودند انجام گرفت. مجموعا 150 کودک زیر یک سال در طی سال 1379 (1/1/79 تا 1/1/80) در منطقه فوت نمودند که به عنوان مورد ودر مقابل 450 کودک به عنوان شاهد انتخاب شدند. داده ها نیز از طریق پرسشنامه، مصاحبه با والدین، مراجعه به پرونده های بهداشتی مراکز بهداشتی- درمانی، اطلاعات موجود در ادارات ثبت احوال شهرستان، زایشگاه و تسهیلات زایمانی جمع آوری گردید. نتایج حاصله نشان داد که در مورد کیفیت مراقبت دوران بارداری نه تنها هر کدام از فاکتورها (جدول شماره 3) به تنهایی بلکه مجموع فاکتورهای خدماتی به طور معنی دار در کل شهرستان با مرگ کودکان ارتباط داشتند (P=0.000). از طرف دیگر در مورد کیفیت مراقبت از شیرخواران، هر یک از خدمات به تنهایی و نیز در مجموع ارتباط معنی داری با مرگ شیرخوار در سال اول تولد داشتند (P=0.0001). با توجه به مطالب ذکر شده می توان چنین نتیجه گرفت که وجود این مشکل ضرورت پایش خدمات و ارزشیابی آن را در منطقه ایجاب می کند.

    کلیدواژگان: کیفیت، مراقبت، مرگ
  • علیرضا ظهور*، علیرضا فکری صفحات 119-126

    علم، پژوهش، فرهنگ و سیاست به هم وابسته اند و بروز تحولات در هر یک از این حوزه ها نمی تواند بدون ایجاد تحولاتی هماهنگ در دیگر حوزه ها تحقق یافته و پایدار بماند. پژوهش یکی از محورهای کلیدی در امنیت ملی کشورها محسوب می گردد. آگاهی از موانع تحقیقات و مرتفع نمودن آنها به منظور ارتقای کمی و کیفی پژوهش و آموزش در کشورمان ضروری به نظر می رسد. این پژوهش به صورت مقطعی در بهار 1382 به منظور تعیین موانع پژوهش از دیدگاه اعضای هیات علمی در دو دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی و پرستاری و مامایی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ای که توسط پژوهشگران ساخته شد صورت پذیرفت و اعتبار پرسشنامه نیز به صورت صوری طی چند مرحله مورد ارزیابی قرار گرفت. پرسشنامه از طریق پست برای کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت شاغل در دو دانشکده (87 نفر) ارسال گردید و نهایتا 60 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های مجذور کای و تی تجزیه و تحلیل گردیدند.
    75 درصد از اعضای هیات علمی تحت بررسی زن و بقیه مرد بودند و 22 درصد مدرک دکترای تخصصی و بقیه کارشناسی ارشد داشتند. بنا به اظهار افراد تنها حدود نیمی از آنان مهارت لازم را در تدوین پروپوزال، اجرای پژوهش، آنالیز و تفسیر داده ها و نیز مقاله نویسی دارند. محدودیت های تایپ، پرینت، زیراکس، مشاوره پژوهشی، اینترنت و کتابخانه به ترتیب مهم ترین عوامل نارضایتی این افراد از خدمات کمک پژوهشی در دانشکده بود. همچنین جمعا 32 طرح تحقیقاتی توسط 27 نفر از اعضای هیات علمی طی سه سال گذشته به دفتر پژوهشی دانشگاه ارسال شده که 37 درصد آنها تصویب شده است. تنها حدود 42 درصد از افراد نامبرده طی سه سال گذشته به عنوان مجری یا همکار اصلی در اجرای 47 پروژه تحقیقاتی (در دانشگاه یا خارج از دانشگاه) مشارکت داشته اند و بقیه در اجرای هیچ پروژه تحقیقاتی فعالیت نداشته اند. از 38 درصد اعضای هیات علمی هیچ مقاله ای طی سه سال گذشته پذیرفته نشده، در حالی که از بقیه 224 مقاله به صورت سخنرانی یا پوستر یا چاپ در مجلات داخلی و بین المللی پذیرفته شده است.
    با توجه به نتایج، توصیه می شود جهت رفع موانع پژوهشی مسوولان دانشکده ها اقدام به برگزاری کارگاه های آموزش روش تحقیق، آنالیز داده ها، مقاله نویسی، آیین نگارش و نیز استفاده از شبکه های اطلاع رسانی نمایند. ضمنا ضرورت دارد که مسوولان نسبت به تاسیس دفتر مشاوره پژوهشی در دانشکده ها و بیمارستان ها، امکان دسترسی آسان به شبکه های اطلاع رسانی و اینترنت در دانشکده، تجهیز اتاق اساتید به کامپیوتر و پرینتر، توسعه امکانات کتابخانه ای و امکان استفاده از زیراکس اقدام نمایند. کاهش ساعات تدریس و امکان فرصت برای انجام پژوهش، کوتاه کردن پروسه بررسی و تصویب طرح های پژوهشی، تخصیص واحد برای فعالیت های پژوهشی، ضابطه مند سازی تقسیم پایان نامه ها بین اعضای هیات علمی، شیوه تصویب طرح های پژوهشی و تشکیل هسته های تحقیقاتی از دیگر پیشنهادات اعضای هیات علمی است.

    کلیدواژگان: موانع، پژوهش، تحقیق، هیات علمی
  • محمدرضا موقری، علیرضا نیکبخت نصر آبادی صفحات 123-128

    بررسی های جهانی نشان می دهد که جمعیت سالمندی به علت ارتقای سطح بهداشت و کیفیت زندگی در حال افزایش است. لذا در بسیاری از کشورها از جمله آمریکا و انگلیس که طب و پرستاری سالمندی شناخته شده است تحقیقاتی در رابطه با نیازهای جسمی و روانی آنان به خصوص کیفیت توجه به نیازهای معنوی پیران در ایجاد امیدبخشی و آسان سازی زندگی آنها صورت گرفته است. در ایران نیز همیشه مراقبت های مبتنی بر اصول اعتقادی در کنار طب کلاسیک به دلیل نقش جنبه های معنوی توجه به سالمندان به عنوان انسان هایی کامل و واصل به حقایق و عارف به دقایق که مسوولیت راهبری طالبان و سالکان راه حقیقت را به عهده داشته و دارند مورد توجه خاص بوده و عدم توجه به آن در هر زمانی زوال اجتماعی دردناکی را به همراه داشته است. هدف از این تحقیق، تعیین کیفیت ارایه مراقبت های توانبخشی معنوی در سالمندان بستری در بخش های روانی دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی است که در سال 1381 با تعداد 54 نمونه در بخش های روانی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات، یک چک لیست بود که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و فرم تعدیل یافته ابزار استاندارد کوآل پکس در سه بخش تنظیم شده بود. در نهایت اطلاعات جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق در ارتباط با میزان رفتارهای ناشی از احترام به عقاید و اعمال مذهبی سالمندان نشان داد که فراوانی نسبی این رفتار فقط 34 درصد بوده و از این میزان کار انجام شده بیشترین درصد(45 درصد) در حد متوسط بود. نتیجه نهایی در ارتباط با میزان فراوانی نسبی تدارک امکانات و وسایل لازم جهت ادا ‎‍ی فرایض نیز، 41 درصد بوده و از این میزان کار انجام شده بیشترین درصد (53 درصد) در حد خوب بوده است. همچنین یافته ها در ارتباط با کمک به فرد سالمند در ادای فرایض، فروانی نسبی 62 درصد را نشان داد و از این میزان کار انجام شده بیشترین درصد (57 درصد) در حد خوب بوده است. در نهایت، در رابطه با هدف کلی پژوهش، نتایج نشان داد که بیشترین درصد (50 درصد) در ارایه مراقبت های توانبخشی معنوی خوب و 6 درصد عالی بوده است، که نتیجه ای در حد مطلوب و قابل قبول است ولی تا رسیدن به سطح عالی که هدف نهایی سیستم درمانی در یک نظام اسلامی است فاصله زیادی وجود دارد. با توجه به این که بازتوانی همه جانبه این گروه سنی به خصوص بازتوانی معنوی (که نیازی به تکنولوژی خاصی نداشته، هزینه ای برای بیمار و خانواده او ایجاد نمی کند و ضمن ایجاد آرامش جسمی و روانی جهت بیمار عاملی فرهنگ ساز و مستحکم کننده در روابط بین فردی است) لازم است این مراقبت ها به صورت فراگیر و همه جانبه در سالمندان مورد توجه قرار گیرد.

    کلیدواژگان: کیفیت مراقبت، توانبخشی معنوی، سالمندی، نیازها، بخش های روانی، پرستاری
  • طیبه فصیحی هرندی، سید کامران سلطانی عربشاهی صفحات 131-136

    آموزش بالینی فرآیندی است که در آن دانشجویان با حضور بر بالین بیمار و به صورت تدریجی به کسب مهارت پرداخته و با استفاده از تجربیات و استدلال های منطقی کسب شده برای حل مشکلات بیمار آماده می شوند. این مطالعه توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی وضعیت درون داد و فرآیند آموزش بالینی در دانشگاه علوم پزشکی ایران درنیمسال دوم سال 81-1380 انجام شد. داده های مربوط به هریک از موارد کمیت و کیفیت درون داد با استفاده از پرسشنامه های پژوهشگر ساخته وباروش نمونه گیری غیر احتمالی به صورت سرشماری از میان دانشجو یان، اعضای هیات علمی و کارکنان بالینی(n=2171) و داده های مربوط به فرآیند آموزش بالینی بانظر سنجی از دانشجویان بالینی به طور تصادفی(n=249) گردآوری وبا استفاده ازشاخص مرکزی و پراکندگی، آزمون t، آنالیز واریانس یکراهه و شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با توجه به شاخص های ارزیابی کیفیت آموزش، میانگین تعداد دانشجوی همراه استاد در هنگام ویزیت 23/9 و نسبت تخت آموزشی، بیمار، کارکنان بالینی و کتب تخصصی موجود در بیمارستان های منتخب دانشگاه فوق الذکر به دانشجو به ترتیب 5/2، 9/1، 3/1، 5/25 می باشد. همچنین بیشترین میانگین نمره نظرات دانشجویان در حیطه تسلط علمی و مدیریت آموزشی مربوط به بخش داخلی به ترتیب 32/3 و 95/2 و بیشترین میانگین نمره (04/3) در حیطه توانایی ارتباط و مشاوره مربوط به بخش زنان است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که وضعیت موجود درون داد آموزش بالینی در بیمارستان های منتخب در حد مطلوب قرار دارد، لیکن ارتقای کیفیت فرآیند آموزش بالینی نیازمند مدیریت و برنامه ریزی صحیح، حضور فعال و موثر اعضای هیات علمی در عرصه های خدمات آموزش بالینی است.

    کلیدواژگان: درون داد، فرایند، کمیت، کیفیت، آموزش بالینی
  • معصومه علی محمدیان*، مامک شریعت، محمود محمودی، فاطمه رمضان زاده صفحات 137-142

    امروزه میزان انجام عمل سزارین درحال افزایش بوده و درخواست مادر برای انجام سزارین انتخابی در حاملگی هایی که بدون مشکل هستند، شایع شده است. سازمان جهانی بهداشت حداکثر میزان سزارین را براساس اندیکاسیون های واقعی و عملی، 15 درصد پیشنهاد نموده است. حال آن که در بسیاری از جوامع از جمله ایران، میزان سزارین بسیار بالاتر بوده و در بسیاری از موارد اندیکاسیون علمی انجام عمل سزارین متولی تعیین نوع زایمان نیست، بلکه ناآگاهی، عقاید، رفتارها و نگرش های غیرآزمون شده و غلط، تعیین کننده نوع انجام زایمان شده است.
    این مطالعه یک بررسی مقطعی و توصیفی- تحلیلی بوده و با هدف بررسی تاثیر درخواست مادر بر میزان سزارین انتخابی در شهر تهران انجام پذیرفته است. طی دو مرحله نمونه گیری، 824 مادر که برای انجام زایمان به زایشگاه های شهر تهران اعم از دولتی وغیردولتی در سال 1380 مراجعه کرده اند، انتخاب شدند و پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه، داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج بررسی حاکی از آن است که 5/66 درصد از زایمان ها در سطح شهر تهران به روش سزارین و 5/33 درصد به طریقه واژینال انجام شده است. همچنین 72 درصد از سزارین ها، به صورت سزارین انتخابی بوده که 22 درصد از این سزارین ها به درخواست مادر انجام گرفته است.
    پس از تفکیک نوع بیمارستان ها نتایج حاکی از آن است که در بیمارستان های غیردولتی، به طور معنی داری میزان درخواست مادر برای سزارین انتخابی بیشتر از بیمارستان های دولتی است (86 درصد) در مقابل 14 درصد(p<0.0001). همچنین نتایج به دست آمده در رابطه با علل درخواست مادر برای انجام سزارین انتخابی نمایانگر آن هستند که بیشتر مادران (71 درصد) به دلایل غیرموجه نظیر ترس از درد زایمان درخواست سزارین می نمایند و اکثر پزشکان متخصص (65 درصد) نیز به علل غیرضروری و بدون اندیکاسیون منجر به سزارین، پیشنهاد ختم حاملگی به روش سزارین را داده اند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که بیشترین (73.5 درصد) علت پزشکی و مامایی انجام سزارین انتخابی به دلیل سزارین تکراری بوده است. همچنین دراین مطالعه افزایش سطح سواد مادران، اشتغال آنها و بارداری اول، به طور معنی داری موجب افزایش درخواست مادران برای انجام سزارین انتخابی شده است (p<0.05). با ارتقای سطح آگاهی، نگرش مادران به عنوان محور اصلی خانواده ها و گروه آسیب پذیر جامعه و همچنین با افزایش امکان انجام زایمان طبیعی بی درد و زایمان واژینال پس از سزارین، می توان از میزان انجام سزارین های غیرضروری و به دنبال آن عوارض ناشی از عمل جراحی سزارین کاست.

    کلیدواژگان: سزارین، سزارین انتخابی، اندیکاسیون های سزارین، درخواست مادر
  • مریم سادات وحدانی نیا *، محمود حریرچی، علی منتظری صفحات 147-154

    مطالعه ای به منظور بررسی میزان بقای 5 ساله بانوان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز آموزشی- درمانی امام خمینی شهر تهران انجام شد. صد و شصت و هفت بیمار مبتلا به سرطان پستان که در طی سال تقویمی 1376 در مراجعه به مرکز فوق تشخیص ابتلا به سرطان پستان در آنها مورد تایید گزارش آسیب شناسی بود، وارد مطالعه شدند. متوسط سنی بیماران 2/47 با انحراف معیار 5/13 سال بود.
    در پی گیری نمونه مورد مطالعه از نظر بقای 5 ساله دستیابی به 39 مورد از بیماران امکان پذیر نبود. به این ترتیب اطلاعات مربوط به 128 بیمار مورد تحلیل آماری قرار گرفت. پس از پیگیری 5 ساله مشخص شد که 79 بیمار زنده و 49 مورد فوت شده اند. بیشتر بیماران در زمان تشخیص در مرحله پیشرفته بیماری)مراحل III و (IV بودند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که میزان بقای 5 ساله 62 درصد است (SEM=0.04) با استفاده از مدل رگرسیون Cox پس از همخوان نمودن متغیرهای سن تشخیص بیماری، درمان اولیه انجام شده (برداشت کامل بافت پستان، جراحی نگهدارنده بافت پستان و درمان کمکی) و مرحله بیماری، مشخص شد بیمارانی که درمان کمکی دریافت کرده اند بیشتر در خطر مرگ بوده و از میزان بقای کمتری برخوردار بوده اند (HR=4.6, 95%CI=2.2-9.4, p<0.0001) متغیر های سن بالاتر و مرحله بالاتر بیماری نیز نسبت خطر بیشتری را با میزان بقا نشان دادند، اگرچه از نظر آماری معنی دار نبودند. به طور کلی یافته های مطالعه نشان می دهد که میزان بقا در بیماران مبتلا به سرطان پستان در ایران نیاز به بهبود دارد. همچنین به نظر می رسد که تشخیص زودرس و درمان مناسب تر بیماری با به کار بردن پروتکل های درمانی معتبر در بهبود میزان بقا در بانوان مبتلا به سرطان پستان در ایران نقش موثری را ایفا نماید.

    کلیدواژگان: میزان بقای 5 ساله، سرطان پستان، مطالعه بقا
|
  • Izadi Sh *, Holakouie Naieni K, Madjdzadeh S.R, Chinikar S, Rakhshani F, Nadim A, Hooshmand B Pages 87-95
    Objective(s)

    Several cases of Crimean-Congo Hemorrhagic Fever, which is an arboviral disease, have been reported since summer 1999 from different parts of Iran. The main objective of this study was to determine the prevalence of the infection within Zahedan and Zabel, two districts of the Sistan and Baluchestan province in Iran. Material &

    Methods

    In this seroprevalence study 300 subjects sampled through "probability proportional to size cluster sampling” method from the general population of the Zabol and Zahedan districts. For every subject in the sample a questionnaire was completed and a blood sample was taken. The following variables were measured through questionnaire: age, sex, living environment (rural versus urban), education, job, history of tick bite, history of contact with domestic animals, history of slaughtering, presence of places for keeping livestock at house and history of keeping of livestock in house.

    Results

    All but just 3 of 300 samples were consent for blood sampling and just 7 out of the 297 serum samples were found to be ELISA positive. In other words the calculated seroprevalence was 0.024 (95%CI= 0.003 - 0.044). History of keeping of domestic animals in house seemed to have significant relationship with seropositivity (P = 0.018).

    Conclusion

    This pilot study showed that the prevalence of Crimean-Congo Hemorrhagic Fever in the study population is much lower than expected.

    Keywords: Crimean-Congo Hemorrhagic fever, Iran, Sistan, Baluchestan, Cross-sectional study
  • Kaveh M.H *, Shojaeezadeh D, Shahmohammadi D, Eftekhar Ardebili H, Rahimi A, Bolhari J Pages 101-109
    Objective(s)

    To determine the effect of an educational intervention about mental health on teachers' knowledge, attitude and practice. Material &

    Methods

    64 teachers in 24 governmental elementary schools in Khorramabad city in Lorestan province of Iran, I.R. during the academic years: 2001-2 were selected, through two step cluster randomized sampling. Of these 57 agreed to participate in the study. A 3-day workshop administered for teachers in case group. Research data were collected using self-administered questionnaires before and after workshop, and at the end of the project. Data were analyzed using SPSS software.

    Results

    At pretest, most teachers in both groups had a weak knowledge about common mental disorders in children. The findings showed significant improvements in teachers’ knowledge and attitude scores in intervention group after workshop. No significant changes were observed in comparison group. Teachers in case group identified and referred 106 students. Psychologists confirmed psychiatric disorders in 79 of the referred cases. During the same period only 2 students have been referred by control group.

    Conclusion

    The findings suggest that trained teachers have significant capabilities for participating in School-Based Mental Health Services. In addition this might imply that schools are currently the best place for helping children who need mental health services. The results indicated a better knowledge, attitudes and practice among females and those with higher education.

    Keywords: Teachers, School Mental Health, Attitude, Practice
  • Nikpour B *, Bahrami H Pages 109-115
    Objective(s)

    To study the impact mother and child care; quality delivered during pregnancy and infancy, on the infant mortality in Bojnourd City, (North East of Iran), and to suggest appropriate strategies for improving the quality of care in order to reduce infant mortality.

    Material & Methods

    This was a case- control study. The study population were infants whose parents were resident of Bojnourd for at least three continuos years. The cases were 150 infants who had passed away during the year 2000 (From 21 March 2000 to 20 March 2001). Controls were 450 infants selected from the rest of the study population. Data were collected through questionnaires, interviews with parents, extracted of medical records in health centers, birth and death certificates and delivery facilities.

    Results

    The results of this study indicate that both quality characteristied and all of the service delivery measured were significantly associated with infant mortality (P=0.001). On the other hand, quality characteristied of services, both individually and collectively, were significantly associated with infant mortality (P=O. 000 1 ) .

    Conclusion

    The results of this study further emphasizes the existence of problems in the quality of maternal and child care and its effect on infant mortality. This indicates that there is need for continuos monitoring and evaluation of the system in the region.

    Keywords: Quality, Care, Mortality
  • Zohoor A.R *, Fekri AR Pages 119-126
    Objective(s)

    This study aimed to investigate research barriers as perceived by academic staff of the Iran University of Medical Sciences. Material &

    Methods

    This was a cross-sectional study of 60 academic staff of two faculties of the Iran University of Medical Sciences: school of Management & Medical Information Sciences and school of Nursing & Mid wifery. Data were collected using a self-design questionnaire.

    Results

    %75 of faculty members were women and %25 were men. %22 had M.D. or Ph.D. and others had M.Sc. The results indicated that only about half of the respondents had expertise in writing a proposal, conducting a research, analyzing data and writing a scientific paper. The most important barriers as indicated by the respondents were: typing, printing, using internet and access to library.

    Conclusion

    The findings indicate that there is need to improve research abilities among academic staff. Also there is need to provide initial research facilities to encourage academic staff to do more research

    Keywords: Research barriers, Academic staff
  • Movaghari M *, Nikbakht Nasrabadi A.R Pages 123-128
    Objective(s)

    The aim of this study was to determine the quality of spiritual rehabilitation in hospitalized elderly patients in mental wards in the affiliated hospitals of Tehran University of Medical Sciences.

    Material & Methods

    This was a descriptive study of 54 elderly patients in mental wards in Tehran, Iran. Data were collected using a check list regulated in three sections derived from the QualPacs.

    Results

    The results in relation to respect to the religious believes and practices of the elderlies was found to be 34 percent and this mostly was evaluated to be in average level (45%). Providing facilities for worship was found to be 41 % and most elderlies evaluated this as good (%53). In addition 62% indicated that they have receiving help for worship and most evaluated this help as good (%57). Finally the findings showed that most elderly patients indicated that in general spiritual rehabilitation care they had received was good (%50) or excellent (6%).

    Conclusion

    The findings suggest that spiritual rehabilitation care for elderlies was acceptable but it is too far 'from a high level care.

    Keywords: Quality of care, Spiritual rehabilitation, Aging, Mental wards, Nursing
  • Fasihi Harandy T *, Soltani Arabshahi K Pages 131-136
    Objective(s)

    To determine the quality and quantity of input and process of clinical education in Iran University of Medical Sciences. Material &

    Methods

    Through a descriptive analytic study, 3 questionnaires were used to gather data.

    Results

    The result indicated that the proportion of clinical students to teachers, in each teaching round was (9.23) and the proportion of students to teaching bed, patient. medical personnel, books in selected hospitals was (2.5), (1.9), (1.3), (25.5) respectively. The highest total mean score in scientific mastery and educational administration domain was related to internal medicine ( x =3.32, X=2.95) respectively and in communication and consultation was related to obstetrics and gynecologic group ( x =3.04).

    Conclusion

    Promoting quality of clinical education is related to changing attitudes and introducing new educational methods, evaluation and also active and effective presence of teachers in clinical fields.

    Keywords: Input, Process, Quality, Quantity, Clinical education
  • Alimohamadian M *, Shariat M, Mahmoodi M, Ramezanzadeh F Pages 137-142
    Objective(s)

    To assess the in influence of maternal request on the elective cesarean section rate and related factors in maternity hospitals in Tehran.

    Material & Metods

    This was a cross-sectional study using data from 824 pregnant women via a two• step random sampling. A standardized form was completed for each mother, collecting past and present obstetric history and demographic characteristics.

    Results

    66.5% of mothers delivered by cesarean section and 33.5% vaginally. 72% of cesareans were elective and of these 22% were performed because of maternal request and 71 % of mothers who requested cesarean had no explanations for their request. Also 65% of doctors suggested cesarean for their patients without any true medical indications. The majority of elective cesarean section on maternal request were performed in private hospitals (86% in private VS. 14% in state hospitals, P<0.0001. The level of education employment status and first pregnancy were significantly related to the request for performing elective cesarean section.

    Conclusion

    To decrease the frequency of unnecessary cesarean section and their unwanted complications, there is need to increase women's awareness. Also performing painless normal vaginal delivery might help to decrease cesarean section rate.

    Keywords: Cesarean section, Elective cesarean, cesarean section indications, Maternal request
  • Vahdaninia M *, Harirchi A.M, Montazeri A Pages 147-154
    Objective(s)

    To examine survival rate in Iranian breast cancer patients.

    Material & Methods

    One hundred and sixty- seven breast cancer patients diagnosed at 1997 were entered into the study and followed up for five years.

    Results

    The mean age of patients at diagnosis was 47.2 (SD=13.5) ranging from 24 to 81 years. In all 39 patients were lost in the follow- up period. This led to analysis of data for the 128 remaining patients. Of these at five years 79 patients were alive and 49 patients were dead. Most patients (61 %) presented with advanced disease (stage III, n=42 and stage IV, n=36). The remaining 39% had stag I (n=lO) or stage II (n=40) breast cancer. Using the life table analysis the overall 5-year survival rate was found to be 62% (SEM=0.04) In addition, after adjustment for age at diagnosis, initial treatment (mastectomy, breast conserving surgery, and neo-adjuvant therapy), and disease stage, using The Cox's regression model, it was found that receiving neo-adjuvant therapy as initial treatment was an independent predictor of poorer survival (Hazard ratio= 4.56, 95%CI=2.20 to 9.044, P<0.0001). The other variables (older age and late stage disease) although showing a higher hazard rate were not significant.

    Conclusion

    The study findings suggest that overall survival rate in Iranian breast cancer patients stands between western and eastern European countries and needs to be improved. It seems that early detection and better management using standard guidelines could contribute considerably to improved survival in women who are experiencing breast cancer.

    Keywords: Breast cancer, 5-year survival, Iran, Survival rate