فهرست مطالب

مجله پایش
سال هجدهم شماره 2 (پیاپی 84، فروردین و اردیبهشت 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/02/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی محمد مصدق راد، مبین سخن ور* صفحات 113-126
    مقدمه
    فرهنگ سازمانی بخش های پرستاری با عملکرد پرستاران، کیفیت خدمات پرستاری و رضایت بیماران ارتباط دارد. این مطالعه با هدف شناسایی نوع فرهنگ سازمانی بخش های پرستاری بیمارستان های شهر تهران انجام شد.
    مواد و روش کار
    این پژوهش مقطعی در 18 بیمارستان شهر تهران در سال 1393 انجام شد. پرسشنامه فرهنگ سازمانی دارای 8 بعد توجه به جزئیات، مشتری مداری، کار تیمی، نوآوری، خطر پذیری، انسجام، فاصله قدرت و افق زمانی کوتاه مدت یا بلند مدت و 32 گویه، توسط 244 نفر از پرستاران تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از نسخه 20 نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. از آزمون های آماری  پیرسون، آنالیز واریانس یکطرفه و رگرسیون چند متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین امتیاز فرهنگ سازمانی بخش های پرستاری بیمارستان های شهر تهران 60/3 از 6 امتیاز بود. بیشترین و کمترین امتیاز فرهنگ سازمانی بخش های پرستاری به ترتیب مربوط به بیمارستان های تامین اجتماعی (3/75) و بیمارستان های دولتی (3/53) بود. بیشترین و کمترین میانگین ابعاد فرهنگ سازمانی به ترتیب مربوط به ابعاد توجه به جزئیات (4/24) و خطر پذیری (3/07) بود. استقبال مدیران از ایده های جدید پرستاران، انجام وظایف به صورت تیمی، وجود روحیه خلاقیت و نوآوری در بین پرستاران، توجه به تغییر به عنوان فرصت بهبود وضع موجود و پاسخگویی به نیاز بیماران بیشترین تاثیر را بر فرهنگ سازمانی بخش های پرستاری بیمارستان های شهر تهران داشتند. نوع مالکیت بیمارستان با ابعاد کار تیمی، نوآوری و افق زمانی فرهنگ سازمانی بخش های پرستاری مرتبط بود. میانگین توجه به جزئیات پرستاران با افزایش تعداد تخت بیمارستان افزایش می یافت. افراد با سابقه کار بالا در بعد توجه به جزئیات و افراد متاهل در بعد کار تیمی به صورت معنی داری میانگین بیشتری از سایرین کسب کردند.
    بحث و نتیجه گیری
    فرهنگ سازمانی بخش های پرستاری بیمارستان های شهر تهران در حد متوسط ارزیابی شد. مدیران پرستاری بیمارستان ها باید با تقویت فرهنگ سازمانی به ویژه ابعاد خطر پذیری، خلاقیت، انسجام و کار تیمی زمینه ارتقای بهره وری پرستاران را فراهم کنند.
    کلیدواژگان: فرهنگ سازمانی، بخش پرستاری، بیمارستان، پرستاران
  • مسعود اعتمادیان، علی محمد مصدق راد، محمودرضا محقق دولت آبادی، حامد دهنوی* صفحات 127-148
    مقدمه
    مشارکت عمومی - خصوصی راهبرد مناسبی برای ارائه خدمات سلامت با کیفیت به مردم و با قیمت تمام شده کمتر برای دولت است. با این وجود، چالش های متعددی بر سر راه مشارکت عمومی - خصوصی در نظام سلامت ایران وجود دارد. هدف این پژوهش شناسایی و تبیین چالش های مشارکت عمومی - خصوصی در بهره برداری از بیمارستان است.

    مواد و روش کار
    مطالعه موردی حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از مصاحبه، تحلیل اسناد و مشاهده در بیمارستان جامع زنان محب یاس وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1397 انجام شد. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 24 نفر از ذی نفعان کلیدی مشارکت کننده در تاسیس و بهره برداری بیمارستان و مدیران و کارکنان بیمارستان انجام شد. از روش تحلیل محتوا برای تحلیل داده های پژوهش استفاده شد.
    یافته ها
    راهبرد مشارکت عمومی - خصوصی در بهره برداری از بیمارستان محب یاس با چالش های قانونی، ساختاری، انسانی، فرهنگی و مدیریتی مواجه شد. نوع مدل مبهم و غیر شفاف مشارکت عمومی- خصوصی، تغییرات سیاسی، ضعف قوانین و مقررات، مشکلات طراحی و ساخت بیمارستان، استفاده محدود از ظرفیت بیمارستان، کمبود منابع مالی، امنیت شغلی پایین کارکنان، نابرابری در جبران خدمت کارکنان، تفاوت های فرهنگی، ضعف در مدیریت تعارض، بی ثباتی مدیران و ضعف مدیریت مشارکتی، منجر به ناکامی مشارکت عمومی - خصوصی در این بیمارستان شد.
    بحث و نتیجه گیری
    تجربه مشارکت عمومی - خصوصی در بیمارستان جامع زنان محب یاس موفق نبوده است. جدید بودن نوع مشارکت عمومی - خصوصی، تجربه پایین مدیران در این زمینه و نداشتن یک مدل استاندارد آزمون شده برای بکارگیری این مشارکت، چالش هایی در ساخت و بهره برداری بیمارستان محب یاس ایجاد کرد.
    کلیدواژگان: مشارکت عمومی - خصوصی، بیمارستان، مدیریت بیمارستان، چالش ها، مطالعه موردی
  • پرویز زبده*، داریوش سرداری صفحات 149-159
    مقدمه
    مدل های مختلفی برای رشد تومورهای سرطانی ارایه شده است که پویایی جمعیت بافت و رشد بیولوژیکی آن را بررسی می کنند. کمی سازی با کمک این مدل هامی تواند نتایج تحقیقات سرطان راتا حدود زیادی پیش بینی کند. بسیاری از تحقیقات به یک ابزار ارزشمند برای بهینه سازی مراقبت از بیمار سرطانی، تبدیل خواهد شد.
    مواد و روش کار
    درک پاسخ سلولهای سرطانی به مداخلات بالینی، هدف اصلی شبیه سازی های مختلف ریاضی، محاسباتی و فیزیکی است که در مورد جنبه های مختلف رشد تومور مورد استفاده قرار می گیرند. موفق ترین مدل های پیش بینی کننده بر اساس گونه های توسعه یافته از معادله رشد آمادی وکلاسیک است. در این پژوهش ضمن بررسی مدلهای مختلف و مقایسه چندین  مدل به محاسبه و بررسی پاسخ مدل رشد آمادی به شرایط خاص رشد پرداخته شده است. نرخ رشد با درنظرگرفتن آن به صورت تابعی خطی، نمایی و خطی- میرایی از زمان شبیه سازی شد. پاسخ ها با روش حل عددی رانگ-کوتا (Runge-Kutta) به دست آمد.
    یافته ها
    شکل عمومی پاسخ به صورت منحنی رشدآمادی بود، لیکن عوامل خارجی در درمان می توانند بصورت کنترل شده پاسخ مدل را به سمت مطلوب هدایت کردند. شرایط بهینه کنترل رشد تومور با آهنگ رشد خطی- میرایی برای ثابت های K1 و به ترتیب 1/0 و 1 به دست آمد.
    بحث و نتیجه گیری
    ساختار تومور جامد، قبل از رگزایی با کاهش مرحله رشد سلول ها همراه است. افزایش عوامل عقب مانده مانند تسریع در پاسخ ایمنی در برابرآنتی ژن های بیگانه و بیماری زا، رشد توموررا می تواند کنترل کند. نتایج عددی به دست آمده در این تحقیق مدیریت برنامه درمانی بهینه ای را از طریق کاهش حجم سرطان اولیه بامحاسبه مهار کننده های رگزایی ارایه می دهد. همچنین باتحلیل آسیب شناسی، خواص مکانیکی رشد تومور، انطباق سلول و مقاومت درمانی، می توان بر بعضی محدودیت های قبلی در مدل رشد عمومی فائق گردید.
    کلیدواژگان: درمان، رشدتومور، سرطان، مدل ریاضی آمادی، کنترل
  • الهام کوه کن علی آبادی، غلام رضا رجبی، سعید یوسفیان، فیروزه زارع فراشبندی* صفحات 161-171
    مقدمه
    ارزیابی مستمر نیازهای اطلاعاتی والدین و عوامل مرتبط با آن می تواند موجب افزایش کیفیت مراقبت از کودک شود. هدف از پژوهش حاضر، تعیین عوامل مرتبط با نیازهای اطلاعاتی خانواده کودکان سرطانی بود.
    مواد و روش کار
    پژوهش مقطعی حاضر بر روی 244 نفر از خانواده های دارای کودکان سرطانی مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهدای اصفهان صورت گرفت که به صورت نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند و داوطلبانه وارد مطالعه شدند. اطلاعات توسط، پرسشنامه محقق ساخته با 48 گویه در 4 بعد (دسترسی، ارائه و تبادل اطلاعات سلامت مرتبط؛ ارائه اطلاعات در مورد سرطان توسط کادر درمان؛ امکانات و خدمات سلامت و مشاوره؛ و حمایت های اجتماعی، اقتصادی و معنوی) و گردآوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد.
    یافته ها
    جنسیت والدین و سن کودک با نمره کل نیازهای اطلاعات سلامت خانواده کودکان سرطانی و بعد دوم از ابعاد چهارگانه این نیازها رابطه داشت. جنسیت والدین، سطح تحصیلات آنان، مدت تشخیص بیماری کودک، نوع سرطان وی و وجود بیمار سرطانی در خانواده درجه دو با بعد اول؛ جنسیت والدین و سطح تحصیلات آنان، محل سکونت، میزان درآمد و سن کودک بیمار از عوامل مرتبط با بعد سوم؛ و جنسیت والدین و تحصیلات آنان، میزان درآمد و سن کودک بیمار با بعد چهارم نیازهای اطلاعات سلامت خانواده کودکان مزبور ارتباط معنادار داشت.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به ارتباط برخی از عوامل فردی، زمینه ای و اجتماعی- اقتصادی بر نیازهای اطلاعاتی خانواده کودکان سرطانی، لازم است متولیان حوزه سلامت در راستای تامین و رفع نیازهای اطلاعاتی مذکور به این عوامل توجه نمایند.
    کلیدواژگان: نیازهای اطلاعات سلامت، خانواده، کودکان سرطانی، عوامل مرتبط
  • محمد عباس زاده، توکل آقایاری هیر، محمد باقر علی زاده اقدم، صمد عدلی پور* صفحات 173-182
    مقدمه
    به باور جامعه شناسان، بخشی از تغییر و تحولات خانوادگی در ایران محصول تغییر نگرش های افراد است. یکی از این تغییرات، تغییر ارزش فرزند و فرزندآوری است. از آنجایی که نگرش ها، باورها وارزش های افراد در تمایلات و رفتار فرزندآوری آنها تاثیرگذارند، پژوهش حاضر درصدد مطالعه برخی از عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر نگرش به فرزندآوری در بین زنان و مرد متاهل است.
    مواد و روش کار
     این مطالعه مقطعی (توصیفی- تحلیلی)، بر روی زنان و مردان متاهل 49-18 سال شهر تبریز انجام گرفت. 415 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته نگرش به فرزندآوری، دینداری، خانواده گرایی و بازاندیشی مدرن بود. داده ها با استفاده از آزمون های متناسب (T و F، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) تحلیل شدند.
    یافته ها
    وفق نتایج نگرش به فرزندآوری زنان و مردان تفاوت معنادار نداشت. اما نگرش به فرزندآوری در بین افراد با تحصیلات و پایگاه اقتصادی- اجتماعی مختلف با هم تفاوت معنادار داشت.
    بین خانواده گرایی و دینداری با نگرش به فرزندآوری همبستگی مستقیمی وجود داشت و بین بازاندیشی مدرن، میزان استفاده از اینترنت و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با نگرش به فرزندآوری همبستگی معنادار معکوس وجود داشت. همچنین متغیرهای مستقل وارد شده در مدل رگرسیونی پژوهش توانسته اند 40 درصد از واریانس نگرش به فرزندآوری مشارکت کنندگان را تبیین کنند.
    بحث و نتیجه گیری
    برای ایجاد نگرش مثبت به فرزند و فرزندآوری در بین خانواده های ایرانی باید به نقش عواملی چون خانواده گرایی و دینداری توجه نمود و برای تقویت آنها برنامه ریزی و سیاستگذاری نمود.

    کلیدواژگان: دینداری، خانواده گرایی، رسانه های نوین، بازاندیشی مدرن، فرزندآوری
  • سارا کاظمی، محمود طاووسی، فاطمه زارعی* صفحات 183-189
    مقدمه
    با توجه به اهمیت ارزیابی پیشگیری از عفونت های قابل انتقال از راه جنسی در گروه آسیب پذیر زنان این مطالعه با هدف ترجمه و ارزیابی روایی و پایایی مقیاس های پیشگیرانه عفونت های قابل انتقال از راه جنسی در زنان  برای اولین بار در ایران طراحی گردید.
    مواد و روش کار
    ابتدا نسخه فارسی چهار مقیاس پیشگیری از عفونت های قابل انتقال از راه جنسی در زنان  با روش ترجمه و باز ترجمه تهیه شد. روایی محتوای مقیاسهای پیشگیرانه عفونت های قابل انتقال از راه جنسی در زنان (دانش، آسیب پذیری درک شده، خودکارآمدی و قصد)  با استفاده از اجماع متخصصان بصورت کیفی و کمی (تعیین شاخص روایی محتوا و نسبت روایی محتوا) و  سپس روایی صوری آن ها بصورت کیفی و کمی (تعیین امتیاز تاثیر) مورد بررسی و تائید قرار گفت. پایایی پرسشنامه از روش آزمون-باز آزمون (محاسبه ضریب همبستگی درون طبقه ای) و نیز بررسی همبستگی درونی ( محاسبه ضریب آلفا-کرونباخ) تعیین شد.
    یافته ها
    وفق نتایج طیف مقادیر محاسبه شده برای نسبت و شاخص روایی محتوای  گویه های چهار مقیاس مورد بررسی به ترتیب (1/00- 0/56) و (1/00- 0/83) و امتیازتاثیر همه آن ها بالاتر از 1/5 بود. در بررسی پایایی طیف ضریب همبستگی درون طبقه ای و ضریب آزمون آلفاکرونباخ گویه های چهار مقیاس به ترتیب(0977- 0/846) و (0/85- 0/66) محاسبه شد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج روان سنجی در این مطالعه نشان داد نسخه فارسی چهار مقیاس پیشگیری از عفونت های قابل انتقال از راه جنسی در زنان، از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است و از آن ها می توان به عنوان ابزاهایی مفید و کاربردی در ارزیابی دانش، آسیب پذیری درک شده، خودکارآمدی و قصد پیشگیری از عفونت های قابل انتقال از راه جنسی در زنان استفاده کرد.
    کلیدواژگان: ترجمه و روان سنجی، مقیاس، عفونت های قابل انتقال از راه جنسی
  • سحر سمنانی، مجیده هروی کریموی*، ناهید رژه، علی منتظری صفحات 191-201
    مقدمه
    ارزیابی دانش بیماران مبتلا به نارسایی قلبی نیازمند وجود ابزاری مختص این گروه است. پرسشنامه سنجش دانش بیماران مبتلا به نارسایی قلب HFKS)) از ابزارهای  مورد استفاده برای سنجش دانش بیماران مبتلا به نارسایی قلبی است. پژوهش حاضر با هدف ترجمه و اعتباریابی نسخه فارسی پرسشنامه HFKS انجام گرفته است.
    مواد و روش کار
    پژوهش حاضر با هدف تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه سنجش دانش بیماران مبتلا به نارسایی قلبی (HFKS) انجام شد. مطالعه حاضر یک پژوهش روش شناختی بود که روی 150 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی انجام گرفت. پس از ترجمه و اخذ نظرات کارشناسان ادبیات فارسی و بیماران قلبی، روایی محتوایی و صوری پرسشنامه به صورت کیفی انجام گرفت. سپس بررسی روایی شامل مقایسه گروه های شناخته شده از نظر (وضعیت کفایت اقتصادی)، سنجش همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامه (HFKS) و پرسشنامه اروپایی رفتار مراقبت از خود و آزمون مینه سوتا و نیز بررسی پایایی ابزار با تحلیل همسانی درونی و آزمون باز آزمون صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج تحلیل مقایسه گروه های شناخته شده نشان داد که میانگین دانش بیماران مبتلا به نارسایی قلبی با سطح اقتصادی متوسط طور معنا دار بالاتر از سایر بیماران است. روایی ملاکی بیانگر همبستگی معنا دار بین نسخه  فارسی پرسشنامه HFKS و پرسشنامه اروپایی رفتار مراقبت از خود (0/83=r) و آزمون مینه سوتا (0/175 =r) بود. میزان کل همبستگی درونی (آلفا کرونباخ) برای زیر مقیاس ها 0/843 بود. ضریپ پایایی آزمون باز آزمون شاخص همبستگی درون خوشه ای(ICC )به فاصله زمانی دو هفته در کل 0/886 بود.
    بحث و نتیجه گیری
    این پرسشنامه می تواند جهت اندازه گیری دانش بیماران مبتلا به اختلال نارسایی قلبی در بخش های پژوهشی و درمانی مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد می گردد در مطالعات آینده روایی سازه پرسشنامه HFKS با استفاده از تحلیل عاملی در نمونه بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: روایی، پایایی، اعتباریابی اولیه، پرسشنامه سنجش دانش بیماران مبتلا به نارسایی قلبی
  • نامه به سردبیر
  • محمدزکریا پزشکی* صفحات 203-205
    بر اساس تازه ترین نتایج مطالعه جهانی بار بیماری ها، فشار خون بالا شایع ترین و مهم ترین عامل خطر مرگ و ناتوانی در ایران می باشد. از این رو، بیست و هفتم اردیبهشت 1398، همزمان با روز جهانی کنترل فشار خون بالا، بسیج ملی کنترل فشارخون بالا در سراسر ایران شروع خواهد شد. در این مقاله به طور اختصار سطوح پنج گانه پیشگیری در ارتباط با کنترل فشارخون بالا توضیح داده می شود. سطوح پنج گانه پیشگیری از پیشگیری ابتدایی شروع و به پیشگیری سطح چهارم ختم می شود. در برنامه های کنترل فشارخون بالا نقش هر کدام از این سطوح پیشگیری در کنترل موفقیت آمیز فشار خون بالا باید تعیین گردد و بر اساس آن، مداخلات جامع در هر پنج سطح پیشگیری طراحی گردد.
|
  • Ali Mohammad Mosadeghrad, Mobin Sokhanvar* Pages 113-126
    Objective (s)
     Nursing wards’ organizational culture is related to nurses’ performance, quality of nursing care and patients’ satisfaction. This study aimed to examine the organizational culture of nursing wards.
    Methods
    This descriptive and cross sectional study was conducted in 18 hospitals in Tehran, Iran. The organizational culture questionnaire with 32 questions covering 8 dimensions (i.e., attention to details, customer-oriented, team working, creativity, risk taking, coherence, power distance and short/long- oriented) was completed by 244 nurses. Data was analyzed using SPSS-V20 software and by applying descriptive statistics, Pearson test, one-way ANOVA and multivariate regression.
    Results
    The mean score of nursing wards’ culture was 3.60 out of 6 (Moderate). The highest and lowest scores in organizational culture were observed in social security hospitals (3.75) and public hospitals (3.53), respectively. The highest and lowest scores were related to attention to details (4.24) and risk taking (3.07) dimensions of organizational culture, respectively. Seeking nurses’ new ideas, doing tasks in teams, a spirit of creativity among nurses and considering change as an opportunity for improvement had the most effect on nursing wards’ culture.  The hospital ownership type was associated with team working, creativity and short/long- oriented dimensions of organizational culture (p<0.05). Nurses’ attention to details was increased by increasing the hospital beds (p<0.05). Senior nurses paid more attention to details and married nurses were more team oriented (p<0.05).
    Conclusion
    A moderate organizational culture was reported in nursing wards of Tehran hospitals. Nurse administrators should strengthen nursing wards’ organizational culture, especially the risk-taking, creativity, coherence and team working dimensions.
    Keywords: Organizational culture, Nursing wards, hospitals, Nurses
  • Masoud Etemadian, Ali Mohammad Mosadeghrad, Mahmoud Reza Mohaghegh Dolatabadi, Hamed Dehnavi* Pages 127-148
    Objective (s)
    Public private partnership (PPP) is a good strategy to increase the capacity and efficiency of the public sector and to deliver high quality healthcare services to the community at a lower price for the government. However, there are several challenges related to PPP in Iranian health sector. Moheb-Yas hospital is one of the few hospitals built with the PPP method in Iran. The purpose of this study is to identify, explore, and explain the challenges of PPP in Moheb Yas hospital operations.
    Methods This case study was carried out in 2018 using semi-structured interviews, documentation, archival records, and direct observation. Twenty-four key stakeholders involved in the establishment and operations of the hospital were purposefully selected and interviewed. Content analysis was used for data analysis.
    Results
    Moheb-Yas hospital PPP faced legal, structural, human related, cultural and managerial challenges. These challenges include vague and unclear model of partnership, political changes, insufficient supportive regulations and rules, design and built problems, limited utilization of the hospital capacity, lack of long term funding, employees’ low job security, unequal employees’ compensation, cultural differences, insufficient conflict management and resolution, management turnover and lack of participative management.
    Conclusion
    The PPP experience in Moheb-Yas hospital was unsuccessful. Political support, stable economic condition, establishing a PPP unit, strong leadership, proper planning, trust and mutual responsibility are necessary for the success of PPP in the health sector.
    Keywords: Public private partnership, Hospital, Hospital management, Challenges, case study
  • Parviz Zobdeh*, Darush Sardari Pages 149-159
    Objective (s)
     In this research, we examined the different mathematical models of cancerous tumor growth and compared several models to calculate and evaluate the response of the growth logistic model to the specific growth rate conditions.
    Methods
    The growth rate was simulated by considering it as a function of time (linear, exponential growth, and linear growth-decay). Responses were obtained by using Range-Kutta's numerical solution method.
    Results
    The general response is the logistic growth curve, but the external factors in the treatment can be controlled to optimally respond of model.The optimal conditions for controlling the growth of the tumor obtained by the linear growth rate-decay for the constants k1=0.1 and k2=1.
    Conclusion
    Solid tumor structure is associated with a decrease in the stage of growth of the cells prior to angiogenesis. Increasing lagging agents such as accelerating immunological response during exponential growth functions can control tumor growth. The numerical results obtained in this study can provide an optimal therapeutic strategy by reducing the volume of primary cancer by calculating angiogenic inhibitors. Also, by analyzing pathology, mechanical properties of tumor growth, cellular adaptation and therapeutic resistance, we can overcome some of the previous constraints in the general growth model.
    Key Words: Treatment, Tumor growth, Cancer, logistic mathematical models, Control
    Keywords: Treatment, Tumor growth, Cancer, logistic mathematical models, Control
  • Elham Koohkan Aliabadi, Gholamreza Rajabi, Saeed Yousofian, Firoozeh Zare, Farashbandi* Pages 161-171
    Objective (s)
     The continuous assessment of the parents' information needs and its factors affecting can increase the quality of childcare. The purpose of this study was to determine the factors affecting the information needs of families who had children with cancer.
    Methods
    This cross-sectional study conducted on the 244 families referring to Isfahan's Seyyed-Al-Shohada Hospital, who had children with cancer. The data was gathered through a researcher-made questionnaire with 48 items in four dimensions: access, presentation, and exchange of related health information; provision of cancer information by the health care provider; health and counseling facilities and services; and social, economic and spiritual supports. The construct validity of the questionnaire was assigned and its reliability through Cronbach's alpha coefficient was 0.96.
    Results
    The findings showed that the sex of the parent and the child's age were related to the overall score of the health information needs and the second dimension of the four dimensions of these needs (P>0.05). The sex of the parents, their level of education, the duration of diagnosis, the type of cancer, and the presence of a cancer patient in the second-degree family were related to the first dimension. Also the sex of the parents and their level of education, place of residence, income, and child’s age were factors affecting on the third dimension. And sex of the parents and their education, income, and child’s age were related to the fourth dimension of the health information needs of the children's family (P>0.05).
    Conclusion
    Considering the impact of some individual, contextual, and socio-economic factors on the information needs of the families who had children with cancer, health care providers need to consider these factors to meet these information needs.
    Keywords: Health Information Needs, Family, Cancer Children, Related Factors
  • Mohammad Abbaszadeh, Tavakkol Aghayari Hir, Mohammad Bagher Alizadeh Aghdam, Samad Adlipour* Pages 173-182

    Objective (s)
     As sociologists believe, some part of family changes in Iran is due to changes in people's attitudes toward childbearing values. The present study aimed to study some social factors affecting the attitude towards childbearing among married women and men.
    Methods
    This cross-sectional was conducted among a sample of married women and men aged 18 to 49 years using cluster sampling technique in Tabriz, Iran. The research instrument consisted of a self-designed questionnaire on attitude towards childbearing, religiosity, family and modern media and modern rethinking.
    Results
    In all 415 citizens were selected. There was no significant difference in attitudes toward childbearing between women and men (p = 0.919), but there was significant difference between participants with different educational levels (p = 0.010) and socioeconomic statuses (p = 0.027) regarding attitudes toward childbearing. There was a direct correlation between family orientation (p=0.000, r=0.54) and religiosity (p < 0.0001, r=0.42) with the attitudes toward childbearing, and between modern reflexivity (p < 0.0001, r= -0.38), degree of usage of internet (p < 0.0001, r= -0.30) and degree of usage of virtual social networks (p= <0.0001, r= -0.24) with the attitudes toward childbearing. Independent variables entering the regression model explained 40% of the variance in attitudes toward the participants’ childbearing.
    Conclusion
    To create positive attitudes towards childbearing among Iranian families, special attentions should be paid to strengthen family life and religion believes
    Keywords: Religiosity, Familialism, Modern Media, Modern Reflexivity, Childbearing
  • Sara Kazemi, Mahmoud Tavousi, Fatemeh Zarei* Pages 183-189
    Objective (s)
     Considering the importance of preventive behaviors of sexually transmitted infections in women as a vulnerable group, for the first time this study aimed to translate and evaluate the validity and reliability of four sexually transmitted infection prevention scales in females.
    Methods
    A standard forward-backward translation method used to develop the Persian version of four sexually transmitted infection prevention scales. Content validity of the scales (knowledge, perceived vulnerability, self-efficacy, and Intention) was assessed through a panel expert. Face validity of scales was established via impact score and a sample of lay people. The reliability of the questionnaire was evaluated by the test-retest method (intraclass correlation coefficient) and internal consistency (calculating the Cronbach’s alpha coefficient).
    Results
    The CVR and CVI for the four-scales ranged from 0.56 to 1.00 and from 0.83 to 1.00 respectively. The impact score of all items was more than 1.5. The Cronbach's alpha coefficient and intraclass correlation coefficient was 0.66 – 0.85 and (0.84- 0.97 respectively.
    Conclusion
    The results showed that the Persian version of four sexually transmitted infection prevention scales has proper validity and reliability. It can be used as a useful tool to evaluate knowledge, perceived vulnerability, self-efficacy, and intent to prevent infections about STI in females.
    Keywords: Translation, psychometric, Scale, Sexually Transmitted Infections, female
  • Sahar Semnani, Majideh Heravi, Karimooi*, Nahid Rejeh, Ali Montazeri Pages 191-201
    Objective (s)
     The Heart Failure Knowledge Scale: (HFKS) is an instrument for measuring the knowledge of patients with heart failure disease. This study aimed to translate and validate the questionnaire in Iran.
    Methods
    This was a methodological study. After translation from English into Persian and obtaining the views of experts, the content and face validity of the questionnaire were determined qualitatively. In order to determine the validity known groups comparison and criterion validity (correlation coefficient between Persian version of HFKS and European Heart Failure Self-Care Behavior and Minnesota Living with Heart Failure Questionnaire-MLHF) were performed. Reliability was examined using internal consistency analysis and test re test..
    Results
    In all 150 patients with coronary hear disease completed the questionnaire. The results of known groups comparison showed that the mean knowledge of patients with heart failure with moderate economic level was significantly higher than other patients (p = 0.0001). Criterion validity showed a significant correlation between Persian version of the HFKS and the European Heart Failure Self-Care Behavior (r = 0.83) and Minnesota Living with Heart Failure Questionnaire-MLHF (r = 0.175). The internal consistency (Cronbach’s alpha) was 0.84. Test-retest reliability (ICC) of the questionnaire with interval time of two weeks was 0.88 (p < 0.001).
    Conclusion
    The findings indicated that the Iranian version of the HFKS is a valid instrument and could be used to measure the knowledge of patients with heart failure in research and treatment departments. It is suggested that in the future studies the construct validity of the HFKS questionnaire should be investigated using a factor analysis in a more representative sample.
    Keywords: Validity, Reliability, Primary Validation, the Heart Failure Knowledge Scale (HFKS)