فهرست مطالب

Strides in Development of Medical Education
Volume:14 Issue: 2, 2017

  • تاریخ انتشار: 1396/04/21
  • تعداد عناوین: 9
|
  • سیده اعظم سجادی، ناهید رجایی، جمیله مختاری نوری صفحات 75-82
    زمینه و هدف
    در رشته پرستاری، عدم طراحی برنامه های آموزشی مناسب خسارات جبران ناپذیری بر سلامت جامعه و اعتبار علمی دانشگاه وارد می کند. متاسفانه برنامه آموزشی مقطع کارشناسی ارشد پرستاری در ایران متناسب با نیاز جامعه نبوده و فارغ التحصیلان از کیفیت کاری مناسبی برخوردار نیستند. از آنجایی که ژاپن به لحاظ سطح کیفی آموزش عالی از جمله کشورهای مطرح جهان است، هدف از مطالعه حاضر بررسی تطبیقی برنامه آموزش پرستاری در مقطع کارشناسی ارشد میان ایران و ژاپن است.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک بررسی توصیفی- تطبیقی است. برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز، جستجوی گسترده ی الکترونیکی در داده پایگاه های فارسی و انگلیسی Iranian Scientific Information (SID) PubMed، ،Iran Medex ، Medline، Scopus، Google Scholar، Iranian Journal Databas و Magiran روی منابع سال های 1997 تا 2016 صورت پذیرفت. سپس، داده های مورد نظر بر اساس هدف پژوهش، طبقه بندی و مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    کشور ژاپن به لحاظ قدمت تاسیس مقطع کارشناسی ارشد رشته ی پرستاری از ایران جلوتر بوده و سیستم آموزشی آن از نقاط قوت برجسته ای برخوردار است: استفاده از مصاحبه و شرط داشتن مدرک معتبر زبان برای پذیرش دانشجو، تنوع و انعطاف پذیری در طراحی برنامه های درسی جهت ایجاد شرایط بهتر برای اشتغال حین تحصیل، اختصاص واحد های بیشتر به پژوهش، توجه به پرستاری جامعه محور، و تربیت پرستار برای ارائه خدمات مراقبتی در منزل.
    نتیجه گیری
    مقایسه نظام آموزشی دو کشور، لزوم طراحی برنامه های درسی انعطاف پذیرتر و مبتنی بر نیاز جامعه ی ایران را بیش از پیش نمایان می سازد.
    کلیدواژگان: مقایسه تطبیقی، برنامه ریزی آموزشی، کوریکولوم، آموزش پرستاری، ایران، ژاپن
  • سید احمد احمدی، منصوره تقوی نیا، سید کامران سلطانی عربشاهی، محمد صادق قاسمی صفحات 83-93
    زمینه و هدف
    در راستای برنامه تحول و نوآوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دانشگاه های علوم پزشکی و توجه گسترده به ارتقای کیفی دانشگاه ها در اجرای این برنامه ها، یکی از مواردی که می توان به آن توجه ویژه ای کرد، رتبه بندی دانشگاه ها در سطح جهان می باشد؛ چرا که پرداختن به کم و کیف اجرایی رتبه بندی دانشگاه ها، می تواند راهگشا باشد. بر این اساس، در مطالعه حاضر اقدام به جمع آوری اطلاعاتی در خصوص رتبه بندی دانشگاه ها در سطح جهان و معیارها و شاخص های مد نظر در این رتبه بندی ها و ارتباط آن ها با بین المللی سازی گردید.
    روش کار
    برای دستیابی به پایگاه های اطلاعاتی معتبر رتبه بندی دانشگاه ها، ابتدا جستجوی گسترده ای در Google Scholar صورت گرفت. سپس با دستیابی به پایگاه های معتبر از جمله دانشگاه شانگهای جیائوتانگ (Shanghai Jiao Tong University یا SJTU)، نشریه آموزش عالی تایمز (Times Higher Education World University Rankings یا THE)، QS (Quacquarelli Symonds World University Rankings)، وبومتریک یا وب سنجی (Webometric) و پایگاه اطلاعاتی جهان اسلام (Islamic World Science Citation Center یا ISC) اطلاعات جمع آوری و دسته بندی شد.
    یافته ها
    با جمع آوری داده های تاریخچه رتبه بندی دانشگاه ها، نظام های رتبه بندی و معیارها و شاخص های رتبه بندی دانشگاه ها در سطح بین المللی ارایه و ویژگی این معیارها و شاخص ها توصیف گردید.
    نتیجه گیری
    رتبه بندی دانشگاه ها بر اساس ترکیبی از معیارها و شاخص های عملکرد انجام می شود. تلاش در جهت رسیدن به موقعیت مطلوب در زمینه معیارها و شاخص ها در نظام های رتبه بندی جهانی، نقش موثری در ارتقای کیفیت و بین المللی سازی ایفا خواهد کرد.
    کلیدواژگان: رتبه بندی بین المللی، دانشگاه ها، شاخص، بین المللی سازی
  • رقیه ولی پور خواجه غیاثی، سید ابراهیم میرشاه جعفری، لیلا شهباز نژاد صفحات 94-101
    زمینه و هدف
    آموزش بین حرفه ای، یکی از رویکردهای آموزشی با هدف آماده کردن کارکنان نظام سلامت برای ارایه خدمات بهتر به بیماران در یک جو مشارکتی می باشد و تدریس و یادگیری بین حرفه ای در حرفه های سلامت، از اهمیت زیادی برخوردار است. با توجه به نقش کلیدی اعضای هیات علمی در پیشبرد اهداف آموزش بین حرفه ای، مطالعه حاضر به بررسی ادراک آن ها نسبت به آموزش بین حرفه ای پرداخت.
    روش کار
    این پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی و جامعه مورد مطالعه شامل اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران بود. برای جمع آوری اطلاعات، از مقیاس ادراک آموزش بین رشته ای (Interdisciplinary Education Perception Scale یا IEPS) استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (آزمون های t، Independent t و ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 05/0 ≥ P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین نمره ادراک آموزش بین حرفه ای اعضای هیات علمی، 44/0 ± 71/3 به دست آمد. بین ادراک اعضای هیات علمی زن و مرد نسبت به آموزش بین حرفه ای تفاوت معنی داری وجود نداشت (104/0 = P)، اما بین ادراک اعضای هیات علمی دانشکده های مختلف نسبت به آموزش بین حرفه ای تفاوت معنی داری مشاهده گردید (037/0 = P). همچنین، تفاوت بین سابقه فعالیت آموزشی و ادراک نسبت به آموزش بین حرفه ای معنی دار بود (001/0 > P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نگرش مثبت اعضای هیات علمی نسبت به آموزش بین حرفه ای در مطالعه حاضر و آمادگی دانشجویان برای یادگیری بین حرفه ای در مطالعات دیگر و پیامدهای مثبت این رویکرد آموزشی در حوزه های مختلف مراقبت سلامت، ضروری است برنامه ریزان حوزه آموزش علوم پزشکی با بررسی راهکارها و موانع اجرای آموزش بین حرفه ای، زمینه و بستر لازم را برای آن فراهم نمایند.
    کلیدواژگان: آموزش بین حرفه ای، اعضای هیات علمی، دانشگاه علوم پزشکی
  • سلیمان احمدی، فریبا حق نژاد، زینب عباسی صفحات 102-111
    زمینه و هدف
    ارزشیابی، از جمله موثرترین روش ها جهت تضمین کیفیت و شرط اساسی روند ارتقای کیفیت مستمر در سیستم های آموزشی به شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف تعیین دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان رشته پزشکی مقطع علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران نسبت به ارزشیابی استادان توسط دانشجویان انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی بود و در زمستان سال 1394 در دانشکده پزشکی انجام گرفت. روش نمونه گیری به صورت سرشماری بود که در آن تمام دانشجویان علوم پایه (335 نفر) و اعضای هیات علمی (35 نفر) مورد مطالعه قرار گرفتند و از میان آن ها، 300 دانشجو (میزان پاسخدهی 5/89 درصد) و 33 عضو هیات علمی (میزان پاسخدهی 2/94 درصد) در مطالعه شرکت نمودند. ابزار تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته ای متشکل از 20 سوال بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود که بعد از تعیین روایی صوری، روایی محتوا [ضریب نسبی روایی (Content validity ratio یا CVR) و شاخص روایی محتوا (Content validity index یا CVI)] و روایی سازه با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی و تعیین پایایی با کمک ضریب Cronbach¢s alpha، مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون t در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    مهم ترین عوامل موثر بر ارزشیابی استادان توسط دانشجویان عبارت از محبوبیت استاد، نمره و ارایه شواهد پژوهشی توسط استاد در کلاس و کم اهمیت ترین آن ها، جنسیت و نوع درس بود. میانگین نمره دیدگاه دانشجویان و استادان به ترتیب 89/11 ± 14/79 و 15/8 ± 00/78 به دست آمد. بر اساس داده های حاصل از آزمون Independent t، اختلاف معنی داری بین میانگین نمرات دیدگاه استادان و دانشجویان وجود نداشت (01/0 < P).
    نتیجه گیری
    ابزار طراحی شده، ابزاری روا و پایا برای تعیین دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان نسبت به ارزشیابی استادان توسط دانشجویان می باشد. محبوبیت استاد، نمره و ارایه شواهد پژوهشی به عنوان مهم ترین عوامل و جنسیت و نوع درس به عنوان کم اهمیت ترین عوامل موثر بر ارزشیابی توسط اعضای هیات علمی و دانشجویان بیان گردید.
    کلیدواژگان: ارزشیابی استادان، عوامل موثر، دانشجویان، اعضای هیات علمی
  • آرام فیضی، پریوش محمدلو، لیلی صالحی صفحات 112-121
    زمینه و هدف
    کمک به استادان جهت اصلاح و ارتقای روش تدریس خود، از جمله مهم ترین اهداف ارزشیابی به شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف بررسی روان سنجی پرسش نامه ارزشیابی عملکرد تدریس استادان در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام گرفت.
    روش کار
    ابزار اولیه 28 سوالی با مقیاس لیکرت از مطالعات قبلی اقتباس گردید که پس از کسب اجازه از نویسنده اصلی، به زبان فارسی ترجمه شد. سپس ضریب تاثیر، شاخص روایی محتوا (Content validity index یا CVI) و نسبت روایی محتوا (Content validity ratio یا CVR) با قضاوت 11 متخصص و روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مورد ارزیابی قرار گرفت. پایایی ابزار نیز با روش همسانی درونی آزمون- بازآزمون ارزیابی گردید.
    یافته ها
    در مقیاس اولیه 28 سوالی بر اساس شاخص ضریب تاثیر بالای 5/1، CVI بالای 59/0 و CVR بالای 70/0، در نهایت 23 سوال حفظ شد. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی نیز تمامی این 23 سوال در پرسش نامه باقی ماند. با در نظر گرفتن ارزش ویژه برای هر عامل، سه عامل استخراج گردید. این مقیاس قادر به پیش بینی 51 درصد از تغییرات کل مقیاس بود.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده استحکام ساختار عاملی و پایایی ابزار روان سنجی ابزار بررسی صلاحیت تدریس استادان می باشد. این نتایج می تواند جهت سنجش صلاحیت تدریس استادان در دانشگاه ها و سایر موسسات آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: روایی، پایایی، روان سنجی، ارزشیابی عملکرد تدریس، استادان
  • فرزانه اقبال، رضا هویدا، سیدعلی سیادت، حسین سماواتیان، محمدحسین یارمحمدیان صفحات 122-136
    زمینه و هدف
    با توجه به این که به کارگیری مدیریت استعداد در دانشگاه ها به عنوان سیستمی برای شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری اعضای هیات علمی مستعد و با هدف بهینه کردن توان دانشگاه به منظور تحقق اهداف ضروری می باشد، مطالعه حاضر با هدف شناسایی مولفه های مدیریت استعداد اعضای هیات علمی در دانشگاه ها انجام شد.
    روش کار
    در این پژوهش کیفی، بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف، با مدیران و اعضای هیات علمی دانشگاه های اصفهان، صنعتی و علوم پزشکی مصاحبه های نیمه ساختار یافته به عمل آمد. همه مصاحبه ها ضبط، دست نویس و تایپ گردید. سپس در نرم افزار MAXQDA وارد و کدگذاری، طبقه بندی و توصیف شد و مطابق روش تحلیل محتوا، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    پس از مصاحبه با 18 نفر از مدیران و اعضای هیات علمی، دستیابی به غنای اطلاعاتی، اشباع و تکرار داده ها حاصل شد. 107 کد از داده های تحقیق به دست آمد و در 7 طبقه اصلی «شناسایی و تعیین نیازهای استعدادی، کشف منابع استعداد، جذب استعدادها، توسعه توانایی های بالقوه استعدادها، به کارگیری استراتژیک استعدادها، حفظ و نگهداری استعدادها، ارزیابی و هم راستایی فعالیت های مدیریت استعداد» دسته بندی گردید.
    نتیجه گیری
    مشارکت کنندگان به 7 طبقه اصلی و 20 طبقه فرعی که بیانگر مولفه های مدیریت استعداد اعضای هیات علمی در دانشگاه بود، اشاره نمودند که این مولفه ها در قالب مدل مفهومی ارایه گردید. بر این اساس، ارزیابی و هم راستایی فعالیت های مدیریت استعداد، مهم ترین عامل پشتیبان فرایند مدیریت استعداد می باشد و قدرت این مدل در انسجام و یکپارچگی پویای قابلیت های شناسایی، کشف، جذب، توسعه، حفظ و نگهداری و به کارگیری اثربخش استعداد و هم راستایی این قابلیت ها با استراتژی کلی دانشگاه، نهفته است.
    کلیدواژگان: مدیریت استعداد، شایستگی ها، اعضای هیات علمی، دانشگاه
  • ریتا مجتهدزاده، عاتکه موسوی، ماندانا شیرازی، آیین محمدی صفحات 137-145
    زمینه و هدف
    با توجه به رشد و توسعه فن آوری اطلاعات، فرصت های بی نظیری برای هدایت یادگیری در بستر الکترونیکی ایجاد شده است. در این میان، محیط یادگیری الکترونیک در راستای کمک به آموزش مورد توجه قرار گرفته است. از آن جایی که محیط آموزشی یکی از عوامل موثر در موفقیت برنامه آموزشی به شمار می رود، مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل تبیین کننده جو آموزشی در فضای مجازی انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل محتوا (Content analysis) بود و نمونه گیری در آن به روش هدفمند انجام شد. 11 نفر از دانشجویان و 13 نفر از اعضای هیات علمی در سال 1394 مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. مصاحبه ها تا مرحله اشباع داده ها برای دانشجویان و استادان هر کدام به صورت جداگانه ادامه یافت. بعد از انجام مصاحبه، تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت.
    یافته ها
    پس از تحلیل مصاحبه ها، 685 کد از داده های کیفی استخراج گردید. سپس کدها در چندین مرحله مورد بررسی مجدد قرار گرفت و به 38 زیرطبقه تقلیل یافت. در مرحله بعد، از کنار هم قرار دادن موارد نزدیک به هم، 13 طبقه اصلی و 6 مولفه شامل «جایگاه قانونی مجازی، پشتیبانی از یاد گیرنده، مهارت تدریس، ارزشیابی، حرفه ای گری و اخلاق حرفه ای و خودکارامدی» ایجاد شد.
    نتیجه گیری
    از آن جایی که محیط آموزشی جزء جدایی ناپذیر توسعه برنامه آموزشی به شمار می رود، عوامل تبیین کننده جو آموزشی در فضای مجازی جهت ارزیابی کمی و کیفی آن، شاخص قابل توجهی در پیش بینی پیامدهای آموزشی و از جمله موارد ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: جو آموزشی، فضای مجازی، مطالعه کیفی، تحلیل محتوا
  • صالحه صبوری شهربابک، محمود رضا دهقانی صفحات 146-151
    زمینه و هدف
    روش های یادگیری فعال، راهکار بسیاری از دانشگاه های جهان جهت بالا بردن قدرت حل مساله و تفکر نقاد در دانشجویان می باشد. یکی از این روش ها، یادگیری مبتنی بر تیم (Team-based learning یا TBL) است. در این روش، یادگیری به صورت فعال است و دانشجویان باید قبل از برگزاری کلاس، مطلب مورد بحث را مطالعه نمایند. در شروع جلسه، آزمون تضمین آمادگی فردی (Individual Readiness Assurance Test یا iRAT) از دانشجویان به عمل می آید و سپس دانشجویان باید همان سوالات را به صورت گروهی و در تیم خود پاسخ دهند. در نهایت، مشکلات آن ها توسط مدرس حل شده، به دانشجویان بازخورد داده می شود.
    روش کار
    در این مطالعه، 30 دانشجوی رشته داروسازی به صورت تصادفی در دو گروه 16 و 14 نفره تقسیم بندی شدند. مطالب درس بیوتکنولوژی دارویی برای گروه 16 نفره به روش سخنرانی و برای گروه 14 نفره به روش TBL ارایه شد. در نهایت، هر دو گروه با استفاده از یک آزمون مشترک مورد سنجش و مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین نمرات گروهی روش سخنرانی و TBL به ترتیب 97/1 ± 77/6 و 65/2 ± 32/8 از 75/13 نمره به دست آمد. 25/6 نمره مربوط به فعالیت های کلاسی بود که در مقایسه ها وارد نشد. تفاوت معنی داری بین نمرات گروه ها مشاهده نگردید (07/0 = P). با این وجود، نتایج به معنی داری بسیار نزدیک بود. یکی از دلایل می تواند مربوط به تعداد اندک نمونه ها باشد. تعداد مردودی در روش TBL، 1 نفر و در روش سخنرانی، 6 نفر بود که نکته قابل توجهی است.
    نتیجه گیری
    اگرچه نتایج مطالعه حاضر پاسخ های معنی داری مبنی بر مزیت روش TBL نسبت به روش سخنرانی نداشت، اما میزان رضایت دانشجویان از این روش زیاد بود. بنابراین، توصیه می شود روش TBL از سال های ابتدایی ورود دانشجویان به دانشگاه مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: یادگیری مبتنی بر تیم، داروسازی، آزمون تضمین آمادگی، درس بیوتکنولوژی دارویی
  • مجید زارع بیدکی صفحات 152-153
|
  • A. Sajadi, N. Rajaei, J. Mokhtarinoori Pages 75-82
    Background and Objectives
    Lack of suitable educational programs in nursing causes irreparable damage to the community's health and reduces the academic credibility of universities. In Iran, the Master of Science in Nursing (MScN) program is not tailored to the needs of the community, and graduates lack the required nursing skills. Considering the distinguished quality of higher education in Japan, the aim of the present study is to perform a comparative analysis of MScN programs in Iran and Japan.
    Materials And Methods
    In this descriptive comparative study, an extensive electronic search was carried out in Persian and English databases, including PubMed, Iran Medex, Medline, Scopus, Google Scholar, Scientific Information Database (SID), and MagIran among articles published during 1997-2016. The gathered data were categorized and compared according to the study objectives.
    Results
    In comparison with Iran, Japan has a longer history of postgraduate nursing programs, and its educational system has prominent strengths and advantages including: admission interviews; English language requirements for admission; versatility and flexibility of the educational curricula to facilitate student employment during education; integration of research-based units in the curricula; and attention to community-based and home care nursing.
    Conclusion
    Comparison of the educational systems of Iran and Japan highlights the need for more flexible curricula in Iran in accordance with the community's needs.
    Keywords: Comparative study, Educational planning, Curriculum, Nursing education, Iran, Japan