فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی اراک - سال دهم شماره 4 (پیاپی 41، زمستان 1386)

مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک
سال دهم شماره 4 (پیاپی 41، زمستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/10/11
  • تعداد عناوین: 14
|
  • حمیدرضا ابراهیمی فخار، اسماعیل مشیری، سلیمان زند صفحه 1
    چکیده در حال حاضر تروما سومین عامل مرگ و میر در کشورهای پیشرفته بوده که 50 درصد از آن ناشی از صدمات مغزی است. از آنجا که آسیب های وارده به مغز محدود به زمان بروز حادثه نبوده، بلکه در طی مراحل بعد نیز می تواند ایجاد یا تشدید گردد، لذا نحوه مراقبت و درمان این گونه بیماران به خصوص در مرحله اورژانس نقش مهمی در پیش گیری از آسیب های ثانویه مغزی ایفا می کند. بدین لحاظ ایجاب می کند که کیفیت مراقبت از این گونه بیماران در مراکز درمانی و در مرحله اورژانس مورد بررسی قرارگیرد.
    مقدمه این بررسی یک مطالعه توصیفی است که طی 6 ماه صورت گرفته است. با استفاده از چک لیست نحوه مراقبت، برای سه گروه بیماران با ضربه مغزی خفیف، متوسط و شدید که براساس پروتکل های استاندارد تهیه شده بود، چگونگی مراقبت تیم درمان (پزشک وپرستار) از 693 بیمار مبتلا به صدمه مغزی درمدت 24 ساعت اولیه بستری توسط مشاهده گر آموزش دیده ارزیابی شده است. بررسی در 4 حیطه مراقبت های عمومی، سیستم عصبی مرکزی، تنفسی و همودینامیک صورت گرفت و چگونگی مراقبت ها درچک لیست مربوطه ثبت و نتایج مورد ارزیابی قرار گرفت. حداکثر امتیاز متعلقه در هرحیطه 10 در نظر گرفته شد، به طوری که امتیاز 9 یا بیشتر به منزله مراقبت عالی، کمتر از 9 - 7 به منزله خوب، کمتر از 7 - 5 به منزله متوسط و زیر 5 به منزله ضعیف در نظر گرفته شد.
    روش کار صدمات مغزی، کیفیت مراقبت، تیم درمان، مرحله اورژانس نتایج نتایج نشان داد که تیم درمان در حیطه مراقبت های عمومی امتیاز 59/7 را از حداکثر امتیاز 10 (مراقبت در حد خوب)، در حیطه سیستم عصبی مرکزی امتیاز30/7 (مراقبت در حد خوب)، در حیطه سیستم تنفسی امتیاز 08/5 (مراقبت در حد متوسط) و در حیطه همودینامیک امتیاز 48/7 (مراقبت در حد خوب) را کسب نمود.
    نتیجه گیری نتایج نشان داد که هر چند نحوه مراقبت ها در هیچ یک از 4 حیطه مراقبتی ضعیف نبوده ولی در حد عالی نیز نمی باشد که نشان گر وجود نواقص در مدیریت بیماران با صدمات مغزی می باشد و لازم است با شناسائی موانع از جمله رفع کمبودها و آموزش های لازم در این زمینه، کیفیت مراقبت از بیماران مبتلا به صدمات مغزی، هر چه بیشتر افزایش داده شود.
  • محسن خاکی، علی سیروس، داود گودرزی صفحه 12
    چکیده عارضه تشکیل سنگ های ادراری، به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات مجرای ادراری، با روش های مختلف قابل پیش گیری و درمان است. در این بررسی براساس توصیه های طب سنتی، از پودر تهیه شده از لایه مفروش کننده سنگدان مرغ، در قالب کپسول خوراکی، جهت دفع سنگ های ادراری استفاده شد.
    مقدمه نوع مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی طراحی شد. در این بررسی، 60 بیمار مبتلا به سنگ ادراری تشخیص داده شده توسط متخصص اورولوژی، به دو گروه مساوی مداخله و شاهد، تقسیم شد. هر دو گروه از درمان کلاسیک مربوط به سنگ ادراری برخوردار بوده، گروه مورد تحت درمان کپسول خوراکی با محتوای پودر تهیه شده از لایه داخلی سنگدان مرغ و گروه شاهد از کپسول دارونما استفاده کردند. هر دو گروه از نظر تاثیر درمان، برطبق شاخص های کلینیکی و نتایج ارزیابی های رادیو لوژی و سونوگرافی مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری کراسکال والیس و من ویتنی یو تجزیه و تحلیل شد.
    روش کار سنگ ادراری، سنگدان مرغ، کپسول خوراکی، طب سنتی نتایج نتایج این تحقیق نشان داد که بین گروه مصرف کننده کپسول سنگدان و گروه شاهد، چه از نظر متوسط زمان شروع مداخله تا دفع سنگ و چه از نظر میزان دفع سنگ، تفاوت معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری بر خلاف دیدگاه و توصیه طب سنتی، مصرف لایه داخلی سنگدان مرغ روی انحلال، دفع و درمان سنگ های ادراری بی تاثیر است.
  • سیدعباس طباطبایی، غلامرضا مهاجری، سیدمظفر هاشمی، محمدرضا مهاجری، شیدا سوادکوهی صفحه 18
    چکیده در موارد توده پستان به دو شکل عمل می شود. در روش اول طی دو جلسه جداگانه ابتدا بیوپسی و با تایید بدخیمی جراحی قطعی انجام می شود. در روش دوم براساس فروزن سکشن بر ادامه عمل تصمیم گیری می شود. روش ساده ارزان و سریع سیتولوژی حین عمل(touch imprint)، امکان عمل طی یک جلسه را فراهم می کند. هدف از این طرح تعیین دقت این روش است.
    مقدمه این تحقیق مقطعی تحلیلی، از 1381 تا 1385 بر روی 70 بیماری که با توده پستان بستری شده بودند انجام شد. در اتاق عمل، پس از بیوپسی یا ماستکتومی، از مقطع توده لام سیتولوژی تهیه شد و پس از فیکس کردن، لام ها به یک آزمایشگاه و بقیه نمونه به آزمایشگاه دیگری ارسال شد. سپس با استفاده از اطاعات به دست آمده ارزش اخباری مثبت و منفی، حساسیت و ویژگی، و نسبت درست نمایی مثبت و منفی تست مذکور محاسبه گردید.
    روش کار سیتولوژی، بدخیمی، توده پستان نتایج از 39 بیمار با پاتولوژی بدخیم، 3 نفر سیتولوژی خوش خیم داشتند. سیتولوژی در 2 مورد از 31 بیماری که پاتولوژی خوش خیم داشتند، پاسخ بدخیم داده بود. لذا، این روش در تشخیص بدخیمی توده پستان حساسیت 3/92 درصد، ویژگی 5/93 درصد و دقت 9/92 درصد دارد. نتیجه گیری با توجه به دقت بالای تست به نظر می رسد در مراکزی که فروزن سکشن موجود نیست، بتوان از این روش در جراحی یک مرحله ای توده های پستان سود جست.
  • افسانه طلایی، صابرجباری، محمدحسن بیگدلی، حیدر فراهانی صفحه 23
    چکیده دیابت از شایع ترین بیماری های متابولیک در انسان است. شیوع هر دو نوع دیابت یک و دو در جهان در حال افزایش است. دیابت موجب عوارض متعدد از جمله نارسایی کلیوی پیشرفته (ESRD) می گردد. در حال حاضر شایع ترین علت ESRD دیابت است و دیابت علت30درصد ESRD می باشد. در ایران نیز شیوع نفروپاتی دیابتی بالا گزارش شده است. تعداد زیادی از این بیماران به دیالیز وابسته می شوند. تحقیقات مختلف بیان گر تغییر سطح عناصر کمیاب همچون روی، مس، کروم و منگنز در دیابت است. لذا در این مطالعه ارتباط مس ادرار با نفروپاتی دیابتی بررسی می گردد.
    مقدمه این پژوهش یک مطالعه مورد – شاهدی می باشد که در آن نمونه ها از میان بیماران دیابتی نوع2 از مراجعه کنندگان به کلینیک دیابت بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) اراک انتخاب و براساس وجود یا عدم وجود میکروآلبومینوری به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند که درگروه مورد 42 نفر و در گروه شاهد40 نفر قرار داشتند. سپس بیماران بر اساس مدت ابتلا به دیابت بر حسب سال به 4 گروه و براساس سطح HBA1c به دو گروه تقسیم شده و سطح مس ادراری آنها به روش اتم ابزوربشن اسپکتوفتومتری اندازه گیری و با هم مقایسه شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تی مستقل استفاده شد.
    روش کار دیابت نوع دو، میکروآلبومینوری، مس ادراری نتایج در گروه مورد 1/28 درصد مرد و 9/69 درصد زن و در گروه کنترل 5/37 درصد مرد و 5/62 درصد زن حضور داشتند. میانگین سطح مس براساس میکروگرم بر لیتر در گروه مورد 14/36 (با فاصله اطمینان 95 درصد، 74/57- 54/14) و در گروه شاهد77/14 (با فاصله اطمینان 95 درصد، 37/19- 17/10) بود. از نظر آماری اختلاف معنی داری بین میانگین سطح مس ادراری در دوگروه مورد و کنترل وجود داشت(003/0p=).
    نتیجه گیری یافته های این تحقیق نشان دهنده ارتباط مثبت میکروآلبومینوری در دیابت و میزان مس ادرار می باشد و نتایج سایر مطالعات مبنی بر افزایش سطح مس ادراری در بیماران دچار میکروآلبومینوری را تایید می نماید. همین طور این مطالعه نشان داد که مدت ابتلا به دیابت، سن، جنس و سطح HBA1c تاثیری بر افزایش سطح مس ادراری ندارد.
  • بهنام قلعه نویی، علی فانی، شیما منزوی پور، معصومه شکری نورعینی صفحه 31
    چکیده زخم پپتیک به وجود زخم در معده یا دوازدهه گفته می شود. شیوع آن 10- 5 درصد و در مردان شایع تر از زنان است. از عوامل موثر در ابتلا، عفونت با هلیکوباکترپیلوری، مصرف زیاد NSAID، دخانیات و الکل می باشد. فاکتور مستعد کننده دیگر، افراد با گروه خونی O می باشند. از آنجائی که تقریبا تمامی پژوهش های انجام شده در رابطه با تاثیر گروه های خونی درابتلا به زخم پپتیک در خارج از کشور انجام شده؛ این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین سیستم گروه خونیABO و Rh با زخم پپتیک انجام شد.
    مقدمه
    پژوهش حاضر از نوع مورد – شاهدی بود. حجم نمونه 325 نفر از افرادی بودند که به واسطه علائم سوء هاضمه جهت انجام آندوسکوپی به کلینیک های گوارشی و بخش آندوسکوپی بیمارستان امام خمینی مراجعه کرده بودند. گروه مورد 110 نفر از بیمارانی بودند که نتیجه آندوسکوپی آنها وجود زخم گوارشی را نشان داده بود.گروه شاهد 215 نفر از افرادی بودند که نتیجه آندوسکوپی آنها هیچ گونه زخمی را نشان نداده بود. جهت تعیین گروه های خونی ABO و Rh پس از تهیه 5 سی سی خون وریدی از بیماران، از هر دو روش اسلایدی و لوله ای استفاده گردید. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسش نامه بود. پس از جمع آوری اطلاعات از محاسبه نسبت شانس، خطر نسبی و آزمون آماری کای دو جهت تجزیه و تحلیل استفاده گردید.
    نتایج براساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، سن بیماران مورد مطالعه بین 75-18 سال قرارداشت. زنان به دلیل مراجعه بیشتر 6/68 درصد از بیماران را تشکیل می دادند. بین سن و جنس با ابتلا به زخم پپتیک ارتباط معنی دار بود. 5/25 درصد از بیماران مجرد و 5/72 درصد متاهل بودند. از میان کل مراجعه کنندگان 9/32 درصد گروه خونی A، 5/18 درصد گروه خونی B، 1/11 درصد گروه خونی AB، 5/37 درصد گروه خونی O و 88 درصد دارای Rh مثبت و 12 درصد دارای Rh منفی بودند که هیچ گونه ارتباط آماری معنی داری بین گروه های خونی ABO و Rh با زخم پپتیک وجود نداشت.
    نتیجه گیری اگرچه در برخی مطالعات بین گروه های خونی و زخم پپتیک به اثبات رسیده است اما مطالعه ما نشان دهنده چنین ارتباطی نبود. این امر ممکن است به دلیل شیوع بالای عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران مبتلا به زخم پپتیک باشد که نیازمند مطالعات گسترده تر می باشد. سایر عوامل موثر نیز می تواند سبک و شیوه زندگی و نوع رژیم غذایی باشد.
  • فتح الله محققی، بابک عشرتی، لعبت مجیدی صفحه 36
    چکیده اختلالات اندوکرینی پس از پرتو درمانی در بیماران مبتلا به تومورهای مغزی از عوارض مهم درمان می باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان اختلال ترشح پرولاکتین در بیمارانی که تحت رادیوتراپی مغز (هیپوفیز و هیپوتالاموس) قرار گرفته اند، می باشد.
    مقدمه این مطالعه توصیفی بر روی 42 بیمار مبتلا به تومورهای مغزی مراجعه کننده به مرکز رادیوتراپی آنکولوژی همدان در سال 83 تا 85 انجام شده است. آزمایش اندازه گیری سطح سرمی پرولاکتین در شروع درمان، یک ماه بعد، سه ماه بعد، شش ماه بعد و یک سال پس از پایان پرتو درمانی انجام گردیده است. جهت ارائه اطلاعات از آمار توصیفی استفاده شده است.
    روش کار هایپرپرولاکتینمی، پرتو درمانی، تومورهای مغزی نتایج از 42 بیمار مورد مطالعه 6 بیمار از مطالعه حذف شدند که 1 مورد به علت سابقه پرتو درمانی قبلی به ناحیه هیپوتالاموس و هیپوفیز، سه مورد به علت عدم مراجعه منظم برای پی گیری و دو مورد نیز به علت داشتن سابقه اختلال آندوکرینی در گذشته بود. از بیمارانی که درمان را طبق پروتکل به پایان رساندند، 11 درصد در عرض شش ماه و 22 درصد در پایان یک سال دچار هایپر پرولاکیتنمی شدند که این در خانم ها 37 درصد و در آقایان 15 درصد بوده است.
    نتیجه گیری اختلال ترشح پرولاکتین از عوارض دیررس رادیوتراپی مغز می باشد و درصد قابل توجهی از بیماران پس از رادیوتراپی مغز (ناحیه هیپوفیز و هیپوتالاموس) دچار اختلال در ترشح پرولاکتین (هاپیر پرولاکتینمی) می شوند که این عارضه در افزایش میزان دوز اشعه دریافتی بیشتر دیده می شود و در زنان شایع تر است.
  • دکترمسعود معتمدی، عباس عطاری، منصور سیاوش، دکترفرشته شکیبایی، محمد مسعود ازهر، رضا جعفری هرندی صفحه 43
    چکیده بررسی ارتباط بین فاکتورهای بیولوژیک و رفتارهای تخریبی در کودکان و نوجوانان دارای اهمیت می باشد. رفتارهای ضد اجتماعی، پرخاشگرانه و بزهکارانه در بزرگسالان اغلب در اوایل زندگی شروع می شود. کورتیزول پایه یک مشخصه بیولوژیک با ارزش برای کودکان با اختلال رفتار تخریبی (DBD) می باشد. در این مطالعه تاثیر آموزش والدین بر روی کورتیزول پایه کودکان مبتلا به DBD ارزیابی شده است.
    مقدمه این مطالعه یک کار آزمایی بالینی خود شاهد شده می باشد که در آن کورتیزول پایه در 19 کودک 13- 8 ساله مبتلا به DBD قبل از درمان (آموزش والدین) و دو ماه بعد از درمان و نمره رفتار تخریبی آنها نیز قبل و بعد از درمان (2 ماه بعد از آن) با استفاده از چک لیست رفتاری کودکان (CBCL) سنجیده شد. پس از پایان مطالعه مقایسه میزان کورتیزول و نمره رفتار قبل و بعد از آموزش والدین صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و آزمون تی زوج و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
    روش کار رفتار تخریبی، کودک، نوجوان، کورتیزول، آموزش والدین نتایج میزان کورتیزول بزاق قبل از آموزش والدین 9/7 ± 6/4 و بعد از درمان 84/3 ± 46/10 نانومول در لیتر بود که اختلاف آن با 001/0>p از نظر آماری معنی دار بود و نمره رفتار براساس CBCL نیز قبل و بعد از درمان به ترتیب 11/10±05/72 و 89/11± 36/49 نانومول در لیتر بود که با 0001/0>p معنی دار بود. هم چنین علایم کودکان با کورتیزول پایه پایین تر پاسخ بهتری به درمان آموزش والدین دادند نتیجه گیری آموزش والدین یک روش موثر برای اصلاح رفتار در کودکان مبتلا به DBD است و کورتیزول را می توانیم به عنوان یک عامل پیش گویی کننده رفتار تخریبی هم چنین پاسخ به درمان آموزش والدین در کودکان مبتلا به DBD به کار ببریم.
  • لطیف معینی، علی جواد موسوی صفحه 50
    چکیده هموسیستئینمی یک عامل عمده و یک ریسک فاکتور مستقل برای بیماری های عروقی و ترومبوز وریدی است. لذا توجه به عوامل زمینه ساز و شناسایی ریسک فاکتورهای آن به ویژه در جمعیت های پرخطر از جمله افراد مسن و بیماران شدیدا بد حال اهمیت دارد. این تحقیق با توجه به نقش هموسیستئینمی و عدم وجود آمار و اطلاعات مناسب در زمینه این بیماری در بیماران بستری در ICU طراحی شده است.
    مقدمه مطالعه حاضر مطالعه ای توصیفی- مقطعی بوده است که به روش نمونه گیری سرشماری بر روی بیمارانی که از تاریخ 1/7/1384 الی 29/12/1384 در بخش ICU داخلی بیمارستان رسول اکرم (ص) بستری شده اند، انجام شده است. بر این اساس مشخصات اپیدمیولوژیک بیماران از پرونده استخراج و یک نمونه خون نیز جهت اندازه گیری سطح سرمی هموسیستئین از بیمار اخذ گردید. در ارائه اطلاعات به دست آمده از آمار توصیفی استفاده شد.
    روش کار هموسیستئینمی، بخش مراقبت های ویژه، فراوانی
    نتایج
    تعداد کل بیماران بستری شده در مقطع فوق که تحت بررسی قرار گرفته اند 52 نفر با میانگین سنی 42/58 بوده است. در میان 52 نفر مورد مطالعه، 12 نفر (1/23 درصد) افزایش هموسیستئین داشته اند و 40 بیمار دیگر (9/76 درصد) از سطح پلاسمایی هموسیستئین در محدوده طبیعی برخوردار بوده اند. میانگین میزان هموسیستئین در بیماران با سطح هموسیستئین طبیعی در این مطالعه برابر 28/9 (48/15 - 08/3) و میانگین میزان هموسیستئین در بیماران مبتلا به هموسیستئینی در این مطالعه 05/21 (05/31-05/11) میکرومول در درسی لیتر بوده است. 25 درصد افراد مبتلا به هاپرهموسیستئینمیا مبتلا به نارسایی کلیه و 25 درصد مبتلا به حوادث عروقی مغز (CVA) بوده اند. میانگین هموسیستئین در بیماران مبتلا به CVA و نارسایی کلیه با سایر بیماری ها اختلاف آماری معنی داری نداشت.
    نتبجه گیری با توجه به آن که در مطالعه ما فراوانی افزایش هموسیستئین 1/23 درصد بوده و نیز با توجه به ارتباط سطح فولات و ویتامین های B12 و B6 با افزایش هموسیستئین و با توجه به مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شده، به نظر می رسد که بررسی فاکتورهای سطح سرمی فولات، B6 و B12 وکلیرانس کراتینین و آلبومین پلاسما می تواند نقش این عوامل را به ویژه به عنوان عامل احتمالی پیش گویی کننده در ایجاد هموسیستئینمی مشخص تر سازد.
  • ملک سلیمانی مهرنجانی، سید محمد علی شریعت زاده، پریسا مالکی، منیره محمودی صفحه 57
    چکیده سدیم آرسنیت یک آلاینده زیست محیطی است که به دلیل کاربرد آن در صنایع شیمیایی مقدار آن در شهرهای صنعتی بیش از سایر مناطق است. این ترکیب از طریق مواد غذایی، هوا، آب آشامیدنی و خاک وارد بدن می شود و دارای اثر هیستوپاتولوژیک بر روی اندام های مختلف بدن از جمله کلیه می باشد. هدف از انجام این پژوهش مطالعه کمی اثر هیستوپاتولوژیک سدیم ارسنیت بر ساختمان کلیه رت می باشد.
    مقدمه برای انجام این پژوهش که از نوع تجربی می باشد، 12 سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 20±200 گرم انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تیمار با سدیم آرسنیت به طریق دهانی 8 میلی گرم در کیلوگرم در روز و گروه کنترل (فقط با آب)تقسیم شدند. دو ماه بعد از تیمار، ابتدا رت ها وزن و سپس با اتر بیهوش و پس از تشریح، کلیه چپ آنها بیرون آورده شد. سپس تمیز و وزن گردید و در محلول فرمالین10 درصد فیکس شد. پس از تهیه برش های 1 میلی متری، مراحل پاساژ بافتی انجام شد و آنگاه برش های 5 میکرومتری تهیه وبا روش هماتوکسیلین – ائورین (H&E) رنگ آمیزی صورت گرفت. برش های آماده شده با روش استریولوژی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. داده های به دست آمده با آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تفاوت میانگین ها در سطح 05/0p< معنی دار در نظر گرفته شد.
    روش کارسدیم آرسنیت، کلیه، استریولوژی، رت نتایج حجم کل کلیه و حجم کورتکس (001/0p<) و مدولا (003/0p<) در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل کاهش معنی دار نشان داد. حجم توبول (001/0p<) وحجم بافت بینابینی (003/0p<) نیز در گروه تیمار کاهش معنی دار داشت. حجم گلومرولوس در گروه تیمار کاهش معنی دار نشان داد(001/0p<). حجم کپسول بومن نیز در گروه تیمار کاهش معنی دار نشان داد(03/0p<)، در حالی که تفاوت معنی داری در حجم جدار کپسول بومن، فضای مویرگی و تافت گلومرول مشاهده نشد. در این مطالعه وزن کلیه در گروه تیمار نیز نسبت به گروه کنترل دارای کاهش معنی دار بود (002/0p<) و وزن رت نیز در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل دارای تفاوت معنی دار بود (01/0p<).
    نتیجه گیری نتایج نشان داد که آشامیدن آب آلوده به سدیم ارسنیت موجب تغییرات هیستوپاتولوژیک در کلیه و وزن رت می شود. برای تعیین میزان اثر این تغییرات هیستوپاتولوژیک بر عمل کلیه باید مطالعات بیشتری صورت پذیرد.
  • رضا مهدوی، سید ولی رضویه، محمود رضا نخعی، محمدرضا پالیزوان صفحه 64
    چکیده مطالعات زیادی در زمینه اهمیت مصرف اسیدهای چرب (ضروری) بر روی عملکرد مغز در انسان ها و حیوانات انجام گرفته است. اسیدهای چرب ضروری باید از طریق غذایی دریافت شوند. در این مطالعه ما اثرات مصرف ایزومرهای سیس (cis)و ترانس(trans) اسیدهای چرب موجود در رژیم غذایی را بر روی تشنجات ایجاد شده توسط پنتیلن تترازول درنسل دوم موش هایی که قبلا کیندل شده بودند، مورد بررسی قرار داده ایم.
    مقدمه در این تحقیق تجربی ابتدا حیوانات به چهار گروه تقسیم بندی شدند. در سه گروه آزمون به غذای استاندارد آنها به ترتیب اسیدهای چرب سیس، ترانس، سیس+ترانس اضافه شد و به گروه شاهد فقط غذای استاندارد داده شد. یک ماه پس ار شروع مصرف غذا، حیوانات با دوز 45 میلی گرم بر کیلوگرم داخل صفاقی، تحت کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول (PTZ) قرار گرفتند. پس از تزریق دارو به صورت یک روز در میان، رفتارهای حیوان به مدت 20 دقیقه تحت نظر گرفته شد. منظور از رفتارهای حیوان مشاهده مراحل پنج گانه تشنج است که چنان چه حیوان پس از سه مرتبه متوالی دچار حالت پنجم تشنج می گردید، به عنوان حیوان کیندل شده ثبت می شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری کی اس، تی و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد روش کار پنتیلن تترازول، کیندلینگ، اسیدهای چرب سیس، اسیدهای چرب ترانس نتایج نتایج به دست آمده نشان داد که مرحله حمله در موش های گروه ترانس به شکل معنی داری نسبت به گروه های دیگر بیشتر است. هم چنین مقایسه مدت زمانی که حیوان در مرحله پنجم تشنج به سر می برد، نشان داد که این زمان در موش های گروه ترانس به شکل معنی داری نسبت به گروه کنترل و سیس افزایش پیدا کرده است.
    نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان داد که تجویز اسیدهای چرب سیس و ترانس بر روی کیندلینگ ایجاد شده توسط پنتیلن تترازول در نسل دوم موش هایی که قبلا کیندل شده اند، تاثیر دارد. به این صورت که گروهی که از اسیدهای چرب ترانس استفاده کرده بودند، نسبت به گروه استفاده کننده از اسیدهای چرب سیس حالت شدیدتر تشنج و مدت زمان بیشتر ابتلا به تشنج را نشان دادند.
  • محمدرضا نیکمرام صفحه 74
    چکیده در سلول های قلبی جریان کانال سدیمی تیپ عصبی (neuronal type Na+ channel) یکی از جریان های مطرح در مرحله دپولاریزاسیون پتانسیل عمل در سال های اخیر می باشد. هدف از این بررسی مقایسه اثر مسدود کنندگی تترودوتوکسین (TTX) بر فعالیت پیس میکری گره سینوسی- دهلیزی و دهلیزی- بطنی دست نخورده و سالم موش، بوده است.
    مقدمه در این بررسی که به روش تجربی انجام گرفت فعالیت خود به خودی دو گره سینوسی – دهلیزی و دهلیزی - بطنی سالم که از هم جدا شده بودند، قبل و هنگام مصرف 100 نانو مولار TTX ثبت و طول دوره قلبی اندازه گیری گردید اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شد. روش کار گره سینوسی-دهلیزی، گره دهلیزی-بطنی، طول دوره، جریان کانال سدیمی تیپ عصبی، تترودوتوکسین نتایج مصرف 100 نانو مولار TTX باعث افزایش طول دوره قلبی در نمونه های گره سینوسی- دهلیزی از 45/13±28/212 هزارم ثانیه درحالت کنترل به 29 ±35/263 هزارم ثانیه در زمان مصرف دارو و در نمونه های گره دهلیزی بطنی از 68±40/578 هزارم ثانیه درحالت کنترل به 75/71 ±20/856 هزارم ثانیه در زمان مصرف دارو شد. تاثیر دارو بر هردو گره سینوسی- دهلیزی و دهلیزی- بطنی به ترتیب 6± 25/22 و 5/13±5/52 درصد بوده است. در هر دو گره این تغییرات معنی دار هستند.
    نتیجه گیری براساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که جریان کانال سدیمی تیپ عصبی در هر دو گره موجود بود و اثر TTX بر طول دوره قلبی بر هر دو گره متفاوت بود. یعنی این که اثر دارو بر گره دهلیزی- بطنی بیش از دو برابر گره سینوسی- دهلیزی بوده است که این افزایش احتمالا به افزایش دانسیته جریان کانال سدیمی تیپ عصبی مربوط است.
  • حسین یوسفی، نیلوفر وکیل، دکترهدایت الله شیرزاد صفحه 81
    چکیده مطالعات و آمارهای مختلف نشان می دهد که در کشورهای پیشرفته بیماری های عفونی و انگلی در صد کمی از علل مرگ و میر را به خود اختصاص می دهند و در مقابل سرطان ها از اصلی ترین علل مرگ و میر دراین کشورها می باشند. در کشورهای در حال توسعه الگوی مرگ و میر متفاوت است به این صورت که بیمارهای عفونی وانگلی سبب مرگ و میر بیشتری نسبت به سرطان ها می گردند. اگر چه عوامل متعددی در تفاوت این دو الگوی مرگ و میر در جوامع پیشرفته و در حال توسعه نقش دارند اما شواهد مدللی وجود دارد که احتمالا آلودگی به عوامل عفونی و انگلی به صورت غیر اختصاصی میتواند در رشد سلول های بدخیم تاثیر گذار باشد. لذا در این مطالعه تاثیر آلودگی انگل لیشمانبا ماجور بر رشد سلول های بدخیم در مدل حیوانی مورد بررسی قرار گرفته است.
    مقدمه در این مطالعه تجربی یک گروه شش تایی از موش های کوچک آزمایشگاهی Balb/c به عنوان گروه مورد با انگل لیشمانیای ماجور آلوده شدند. یک ماه بعد موش های فوق همراه با یک گروه شش تایی دیگر از موش های کوچک آزمایشگاهی Balb/c به عنوان گروه شاهد از راه تزریق زیرجلدی در معرض سلول های سرطانی فیبر و سارکوسا قرار گرفتند. این سلول ها از بانک سلولی انسیتو پاستور ایران خریداری شدند. رشد توده های سرطانی در موش های گروه مورد و شاهد از راه اندازه گیری قطر تومورها تا دو هفته بعد از تزریق بررسی شد. در این مدت اندازه تومورها در پنج دفعه در روزهای 5، 7، 11، 13 و16 بعد از تزریق سلول های سرطانی اندازه گیری شد. با استفاده از قطرهای اندازه گیری شده تومورها مساحت هر تومور اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تی- تجزیه و تحلیل شد.
    روش کار تومور، انگل، موش Balb/C نتایج نتایج این بررسی نشان داد که در سه مرحله اول اندازه گیری، میانگین اندازه تومور در موش های گروه مورد کمتر از موش های گروه شاهد بوده است. اما در اندازه گیری های نوبت چهارم و پنجم میانگین مساحت تومور در موش های گروه مورد بیشتر از موش های گروه شاهد بوده است. در هیچ کدام از موارد فوق اختلاف اندازه تومورها از نظر آماری معنی دار نبوده است.
    نتیجه گیری نتایج این تحقیق نشان می دهد که اختلاف میانگین مساحت تومورها در گروهای شاهد و مورد از نظر آماری معنی دار نمی باشد. لذا برای بررسی بیشتر فرضیه این تحقیق پیشنهاد می گردد آزمایش های مذکور با استفاده از انگل های بافتی دیگر و رده های سلول های سرطانی بیشتر مورد تحقیق قرار گیرد.
  • سید حمزه حسینی، فاطمه شیخ مونسی صفحه 87
    چکیده حمله انقباضی عضلات چشم(Oculogyric crisis) یک نوع دیس تونی حاد ناشی از نورولپتیک محسوب می شود. این عارضه در مصرف داروهای آنتی سایکوتیک آتیپیک به خصوص کلوزاپین که دارای خواص آلتی کلینرژیک است نادر می باشد. در این مقاله یک مورد حمله انقباضی چشم به دنبال مصرف کلوزاپین گزارش شده است.
    مقدمه بیماری که در این گزارش معرفی می شود خانم 25 ساله ای است که به دلیل توهمات شنوایی، سست شدن تداعی و بدبینی به اطرافیان با تشخیص اسکیزوفرنی تحت درمان قرار گرفت. وی به علت عدم پاسخ به داروهای آنتی سایکوتیک تی پیک تحت درمان با کلوزاپین قرار گرفت و بعد از آن دچار دفعات مکرر حمله انقباضی چشم شد که نهایتا با تجویز آنتی کلینرژیک (قرص آرتان) بهبود یافتروش کار کلوزاپین، حمله انقباضی چشم، دیستونی حاد، آرتان نتایج در این مورد خاص، کلوزاپین مسئول ایجاد دیستونی حاد به صورت حمله انقباضی چشم بوده است. هر چند این عارضه نادر است، باید به عنوان یک عارضه جانبی کلوزاپین مد نظر پزشکان باشد. براساس مورد گزارش شده، به نظر می رسد که قرص آرتان درمان مناسبی برای این عارضه باشد.
    نتبجه گیری در این مورد خاص، کلوزاپین مسئول ایجاد دیستونی حاد به صورت حمله انقباضی چشم بوده است. هر چند این عارضه نادر است، باید به عنوان یک عارضه جانبی کلوزاپین مد نظر پزشکان باشد. براساس مورد گزارش شده، به نظر می رسد که قرص آرتان درمان مناسبی برای این عارضه باشد.
  • ناصر شرف الدین زاده، رضا باورصاد شهریپور صفحه 92
    چکیده :سندرم اسندون(Sneddon)، ترکیبی از ضایعات پوستی لویدورتیکولاریس همراه با حوادث حاد عروق مغزی می باشد. سندرم مذکور ارگان های متعدد از جمله کلیه و قلب به همراه پوست و مغز را درگیر می کند. برخی بیماران با دریافت آسپرین و دی پریدامول پروگنوز خوبی داشته اند. در این مقاله یک مورد از سندرم مذکور گزارش می شود.
    مقدمه
    بیمار خانم 40 ساله می باشد که با سابقه 8 نوبت مرگ داخل رحمی، اکنون با علائم ضعف نیمه چپ بدن و دیزآرتری و فلج مرکزی عصب 7 به همراه ضایعات پوستی با نمای لویدورتیکولاریس به بخش نرولوژی معرفی گردید. تمامی آزمایشات خونی و سرولوژی و میکروبیولوژی ایشان منفی بوده است. پس از انجام نمونه گیری از ضایعات پوستی اندام بیمار ونیز رد نمودن علل ثانویه احتمالی، بیمار مذکور با تشخیص سندرم (اسندون فرم اولیه) تحت درمان آنتی پلاکت قرار گرفت.
    روش کار سندرم اسندون، لویدورتیکولاریس، داروهای آنتی پلاکت نتایج علیرغم نادر بودن سندرم مذکور به نظر می رسد با در نظر گرفتن احتمال بروز این سندرم، به خصوص در بیماران جوان مبتلا به علائم درگیری عروق مغزی و ضایعات پوستی هم زمان، می توان با شروع سریع درمان مناسب از گسترش سندرم مذکور به سایر ارگان ها جلوگیری نمود.
    نتیجه گیری علیرغم نادر بودن سندرم مذکور به نظر می رسد با در نظر گرفتن احتمال بروز این سندرم، به خصوص در بیماران جوان مبتلا به علائم درگیری عروق مغزی و ضایعات پوستی هم زمان، می توان با شروع سریع درمان مناسب از گسترش سندرم مذکور به سایر ارگان ها جلوگیری نمود.
|
  • Mohsen Khaki *, Ali Cyrus, Davoud Gudarzi Page 12
    Introduction
    Urolithiasis as one of the most common disorder of urinary tract, could be treated and prevented by different methods. In this study according to the traditional medicine recommendations, the powder prepared from the inner layer of hen's crop, in the form of oral capsules were used for elimination of urinary stones.
    Materials And Methods
    This is a clinical trial study. In this study 60 urolithiasis patients, were diagnosed by an urologist, were studied in two equal case and control groups. All the patients were treated classically for urolithiasis whereas the case group was also treated by the capsule and control group used placebo. In both groups, the effectiveness of treatment was assessed by clinical indexes, and radiology and sonography evaluations. Data was analyzed using Man Whitney U and Kruskal Wallis tests.
    Results
    The results of this study showed that, there were no significant differences between case and control groups for rate and duration time of stone elimination.
    Conclusion
    In spite of traditional medicine comments, the usage of inner layer of hen's crop was not effective on solubility, elimination and treatment of urolithiasis.
  • Abbas Tabatabaii, Gholamreza Mihajeri *, Mozafar Hashemi, Mohammad Reza Mohajeri, Sheida Savadkoohi Page 18
    Introduction
    Due to the absence of frozen section in the majority of hospitals, malignant breast masses are being operated in two admissions first for biopsy and second for mastectomy. With simple and rapid technique of touch imprint (intraoperative cytology) both operations can be done in the same time. In this study the diagnostic accuracy of intraoperative cytology (touch imprint) in malignancy of breast masses is evaluated.
    Materials And Methods
    During 2003 to 2006, reports of touch imprints of 70 patients with breast masses were compared to reports of their permanent section. Based on gathered data, positive and negative predictive value, sensitivity and specificity, and positive and negative likelihood ratio of the test were determined.
    Results
    In 70 patients, 39 cases had malignant and 31 cases had benign masses. In 39 patients with malignant masses, 36 patients had malignant and 3 patients had benign cytologic reports. In 31 patients with benign masses 2 patients had malignant reports in cytology. Therefore sensitivity, specificity and accuracy of touch imprint in diagnosis of malignant breast masses were 92.3%, 93.5% and 92.9% respectively.
    Conclusion
    Because of high specificity of touch imprint, it seems that this test can be done in centers that do not have frozen section for intraoperative diagnosis of malignant breast masses.
  • Afsane Talaei *, Saber Jabari, Mohammad Hassan Bigdeli, Heidar Farahani Page 23
    Introduction
    Diabetes is the most important metabolic disease in human. The prevalence of both types of diabetes is rapidly increasing ocross the world. Diabetes causes many complications including End Stage Renal Disease (ESRD). Diabetes is responsible for 30% of ESRD. The prevalence of diabetic nephropathy in Iran is also high. Many of these patients are becoming dialysis dependent. Many studies have shown the changes of trace metals’ levels in diabetic patients including Copper, Zinc, Manganese and Chromium. This study evaluates the correlation between urinary Copper and diabetic nephropathy
    Materials And Methods
    This is a case-control study. Samples were selected among type 2 diabetic patients attending to diabetes clinic in Vali-e-Asr hospital in Arak. Diabetic patients were divided in two groups based on microalbuminuria, 42 patients in case and 40 patients in control group. Then the patients were classified based on duration of diabetes into 4 groups and based on the HbA1c into two groups. Then urinary Copper was determined with atomic absorption spectophotometry and compared. Independent t-test was used to analyze data.
    Results
    Patients were 28.1% male and 69.9% female in case group and 37.5% male and 62.5% female in control group. The mean Copper level was 36.14µg /L (14.54-57.74) in case group and 14.77% µg /L (10.17-19.37) in control group. There was a statistically significant difference between the two groups (p=0.003).
    Conclusion
    The results show a positive relation between urinary Copper and diabetic nephropathy and confirmed the results of other studies that reported the elevation of Copper in microalbuminuria. This study also showed that age, gender, duration of diabetes and HbA1c level have no effect on urinary Copper.
  • Behnam Ghalenoei *, Ali Fani, Shima Monzavi, Masoumeh Shokri Page 31
    Introduction
    Peptic ulcer is a condition in which there is an ulcer in the stomach or duodenum. The incidence of peptic ulcer is 5 to 10% and is more prevalent in men. Infection with helicobacter pylori, NSAIDS, smoking and alcoholism are of the most important risk factors. Another risk factor is the O blood group. Since most research in this field are done abroad this study is done with the aim of determining the relation between ABO blood group and Rh with peptic ulcer.
    Materials And Methods
    In this case-control study, 325 persons with dyspepsia were investigated. These individuals were referred for endoscopy. The case group consisted of 110 persons in whom endoscopy had revealed a peptic ulcer and control group 215 persons in whom endoscopy had showed no sign of ulcer. Blood grouping was performed by slide and tube methods. Chi square test was used for data analysis.
    Results
    Based on the results, patients’ age was between 18-75 years. 68.6% of samples were women because they had more referrals. There was a significant relation between age and sex with peptic ulcer. 25.5% of patients were single and 72.5% married. Among all samples 32.9% had A blood group, 18.5% B, 11.1% AB and 37.5% O and 88% were Rh positive and 12% Rh negative. There was no significant relation between ABO blood group and Rh with peptic ulcer. The gathered data was analyzed using odds ratio, relative risk and Chi square test.
    Conclusion
    Although some investigations have showed correlations between ABO blood group and peptic ulcer, our data showed no correlation. This may be due to the prevalence of helicobacter pylori infection among patients with peptic ulcer which needs more investigations. Other effective factors may be life style and nutrition.
  • Fatolah Mohaghegh *, Babak Eshrati, Lobat Majidi Page 36
    Introduction
    Endocrinopathy is a known consequence of external beam radiotherapy to the brain tumors. The aim of this study was to find out the incidence of hyperprolactinemia in brain tumor patients treated with radiotherapy, when radiation portals included whole hypothalamus and pituitary glands.
    Materials And Methods
    This descriptive study was conducted from December 2004 to February 2006 on about 42 patients with brain tumors. They were referred to radiation oncology center of Hamadan to be treated with external beam radiotherapy, whose radiation portals included whole hypothalamus and pituitary glands. Serum prolactin levels were measured at the beginning of treatment, and at one month, three months, six months and one year after completion of radiotherapy. Data was introduced using descriptive statistics.
    Results
    Of 42 patients 6 were excluded one because of previous hypothalamus and pituitary radiotherapy, three because of nonadherence to follow up program and two because of previous endocrinopathy Of the patients attending the follow up clinic, 11% were found to have hyperprolactinemia at six months, and 22 at one year. This condition in women and men was 37% and 15% respectively.
    Conclusion
    Abnormality in Prolactine secretion is a late complication of brain radiotherapy and a significant number of patients develop hyperprolactinoma following radiotherapy to the brain (hypothalamus and pituitary region). It seems this complication increases by increasing the radiation dose and is more prevalent in women.
  • Masoud Motamedi *, Abbas Atari, Mansour Siavash, Fereshte Shakibaii, Mohammad Masoud Azhar Page 43
    Association between biological factors and disruptive behaviors in children and adolescents is important to investigate. Antisocial, aggressive and delinquent behaviors in adults often begin early in life. Basal cortisol is a valuable biological characteristic of children with disruptive behavior disorder (DBD). In this study the effect of family training on basal salivary cortisol in children with DBD was investigated.
    Materials And Methods
    This is a clinical trial study. Basal salivary cortisol levels were studied in 19 children between 8-13 years old with DBD, before and 2 months after intervention (family training). The disruptive behavior of the child was assessed with child behavior checklist (CBCL). Cortisol levels and score of behavior were compared before and after intervention. Data was analyzed using descriptive statistics, paired t-test and pearson correlation.
    Results
    Salivary cortisol before family training was 7.9±4.6 nmol/L and after that was 10.46±3.84 nmol/L which was significantly different (p<0.001). Behavior score before intervention was 72.05±10.10 and after that was 49.361±1.89 that was also significantly different (p<0.0001). Children with lower basal salivary cortisol had a better response to intervention.
    Conclusion
    Parent training is an effective method for behavioral modification in DBD. Salivary cortisol can be considered as a predictive factor for severity of disruptive behavior, also a factor to assess the response to parent training in children with DBD.
  • Latif Moini *, Ali Javad Mousavi Page 50
    Introduction
    Homocysteinemia is currently regarded as an independent risk factor in venous thrombosis and vascular diseases. So noticing its causes and risk factors in high risk populations, such as elderly and chronically ill patients is of much importance. This research is designed, considering the important role of homocysteinemia and the lack of statistics and adequate information about the prevalence of this disease among hospitalized patients in Intensive Care Unit (ICU).
    Materials And Methods
    The is a descriptive, cross-sectional study, done by census sampling method on patients admitted in ICU of Rasoul-Akram hospital, during a 6 months period. Epidemiologic data was collected from the patient's files. A blood sample was taken from the patient to measure homocysteine level. Data was introduced using descriptive statistics.
    Results
    52 patients with the mean age of 58.42 were included in this study. Among these, 12 (23.1%) had a high homocysteine level and the other 40 patients (76.9%) had a normal range of homocysteine. The mean homocysteine level in patients with normal levels was 9.28(3.08-15.48) micromol/dl and the mean in patients with homocysteinemia was 21.05(11.05-31.05). Among patients with homocysteinemia, 25% had renal failure and 25% were presented with cerebrovascular accident (CVA). There was no significant difference between homocystein level in patients with renal failure and those with CVA.
    Conclusion
    According to the 23.1% frequency of hyperhomocysteinemia in hospitalized patients of our study, also considering the Folate and vitamin B6 and B12 role in homocysteinemia, and also due to previous epidemiologic studies, it seems that evaluating Folate, vitamin B6 and B12, creatinine clearance and plasma albumin level may clarify the role of these factors as the probable predictive factor in patients with homocysteinemia
  • Malak Soleimani Mehranjani *, Seyed Mohammad Shariat-Zadeh, Parisa Maleki, Monireh Mahmoodi Page 57
    Introduction
    Sodium arsenite is an environmental pollutant which its amounts in industrial cities are more than other places because of its use in chemical industry. Human populations are exposed to this chemical compound through food, soil, air and water which has toxic and histopathological effects on different body organs including kidney. The aim of this investigation is to study the quantitative histopathological effects of sodium arsenite on the kidney structure of rats.
    Materials And Methods
    12 male Wistar rats with mean body weight of 200±20 g were randomly divided into 2 groups (n=6). One treated with sodium arsenite (8 mg/kg/day in drinking water) and the other one (the control group) received drinking water only. 2 months after treatment the rats were weighed, anesthetized with ether and dissected. The left kidney was taken out, cleaned, weighed and then fixed in 10% formaldehyde solution. After obtaining 1mm thick slices, tissue processing was carried out, then 5µm thick sections were prepared and stained using H&E method. Slides were finally studied stereologically and data was statistically analyzed using paired sampled t-test and the means were considered significantly different at p<0.05.
    Results
    The results of this investigation indicated significant reduction in the total mean volume of kidney (p<0.001), cortex (p<0.001), and medulla (p<0.003) in sodium arsenite treated group compared to the control rats. The mean volume of tubules and interstitial tissue as components of cortex reduced significantly compared to the control group (p<0.003).The mean volume of glomeruli and Bowman's capsule was significantly reduced in treated group (p<0.001), while the other components did not show a significant reduction in volume. A significant reduction was also found in the kidney (p<0.002) and the body weight (p<0. 01) in the treated group compared to the control ones at the end of the experiment.
    Conclusion
    It was concluded that exposure to sodium arsenite leads to histopathological changes in kidney structure, however more studies are needed to determine the effects of these structural changes on the kidney function.
  • Raza Mahdavi *, Seyed Vali Razavieh, Mahmood Reza Nakhai, Mahmood Reza Palizvan Page 64
    Introduction
    Impressive research demonstrate the importance of essential fatty acids for many physiological and behavioral mechanisms in both humans and animals. Essential fatty acids must be supplied via the diet. In this study the dietary effect of cis and trans fatty acids on seizures induced by Pentylenetetrazol (PTZ) in second generation of rats is studied.
    Materials And Methods
    In this experimental study animals were divided into four groups. In the three case groups cis, trans, or cis+trans fatty acids were added to the standard food of rats and in control group only standard food was dietary administrated. After one month, kindling was established in rats with PTZ in subconvulsive dose (45mg/kg i.p.). Convulsing activities were monitored for 20 minutes. Five stages of convulsing activities were observed. If after three consecutive sessions the animal was in the fifth stage, it was considered as a kindled animal. Data was analyzed using K-S, t, Tukey tests and analysis of variance.
    Results
    Results showed that the convulsion stage in trans group was significantly more than the others. Also it was found that duration of the fifth stage in trans group was significantly more than control and cis groups.
    Conclusion
    Results suggest that, administering sis and trans fatty acids have some effects on PTZ induced kindling in second generation of the rats who were kindled before. More severe seizure and longer duration of seizure was seen in trans group comparing to cis
  • Mohammad Reza Nikmaram * Page 74
    Introduction
    In resent years, neuronal type Na+ channel is one of the important currents for action potential depolarization phase in heart cells. In this study neuronal type Na+ channel is blocked by low concentration of Tetrodotoxin (TTX) to compare the effect of TTX blocker on pacemaker activity of sinoatrial node (SAN) and atrioventricular node (AVN) of mouse heart.
    Materials And Methods
    In this experimental study the pacemaker activity of distinct intact SAN and AVN, was recorded before and during consuming 100 nM TTX, and cycle length (CL) was measured. Data was analyzed using t-test.
    Results
    100 nM TTX increased CL on SAN preparations by 22.2±6% and on AVN preparations by 52.5±13.5 %. These changes were significant in the two nodes.
    Conclusion
    It is passible to conclude that the neuronal type Na+ channel was present in the two nodes, and the effect of TTX on CL of the two nodes was different.
  • Hossein Yoosefi, Nilofar Vakil *, Hedayat Alah Shirzad Page 81
    Introduction
    Previous investigations and available data demonstrate that there are different patterns of diseases distribution in developed and developing countries. While in developed countries the major cause of death are cancers, in developing countries the main cause of death are infectious diseases. Various factors may be responsible for different causes of death in two those groups of countries. There are raising scientific evidences that some infectious and parasitic organisms when enter the body may effect the tumor growth. In order to explore this presumption, in this work the effect of Leishmania major infection on fibrosarcoma tumor growth in mouse model has been investigated.
    Materials And Methods
    In this experimental study a group of inbred mice (n=6) were infected with Leishmania major as case group. After one month both these mice and some more mice as control group (n=6) were challenged with fibrosarcoma cells. The size of growing solid tumors was measured in individual mouse every two days up to two weeks. This measurement was performed 5 times on days 5, 7, 11, 13 and 16. Tumor area was also calculated for every single mouse. T-test was used to analyze data.
    Results
    Results of this work showed that the mean size of tumor in case group was smaller than that of control group only in the first week following challenge with fibrosarcoma cells but the tumor mass was bigger in days 13 and 16 in case group. However the difference between the tumor mass in case and control groups was not statistically significant.
    Conclusion
    Results of this investigation revealed that there was no significant difference between the tumor mass in case and control mice. However to explore more about the hypothesis of this study, it is recommended that the research work be carried out using different tissue parasites and also different cell lines.
  • Seyed Hamzeh Hoseini *, Fatemeh Sheikh Moonesi Page 87
    Introduction
    Oculogyric crisis which is a dystonic reaction, is commonly caused by neuroleptics and rarely occurs with atypical antipsychotics specially Clozapine. In this article a case of Clozapine induced oculogyric crisis is reported. Case: The patient was a 25 years old woman with auditory hallucination, loosening of association and persecutory delusion that was admitted and treated. Because of poor response to typical antipsychotics, Clozapine was prescribed. Then she experienced multiple episodes of oculogyric crisis and was treated successfully with anticholinergic medication (Artane).
    Conclusion
    In this special case, Clozapine caused oculogyric crisis. This side effect is rare but should be considered as a possible adverse effect of Clozapine. On the basis of this report, Clozapine induced oculogyric crisis may be treated successfully with Artane
  • Naser Sharafaddin-Zadeh *, Reza Bavarsad Shahripoor Page 92
    Introduction
    Sneddon syndrome is a combinaison of skin lesions (Livedo Reticularis) and acute cerebrovascular accident. The syndrome involves many organs such as kidney, heart, skin and brain. Some patients have a good prognosis when taking Aspirin and Diprydamol. In this article a case of this syndrome is reported. Case: The patient is a 40 years old woman with a history of 8 times intrauterine fetal deaths. She was admitted to the neurology ward with signs of weakness in left side of the body (hemiparesis), dysarthria, 7th central nerve paralysis, and skin lesions (Livedo Reticularis). All laboratory data such as serology and microbiology were normal. After skin biopsy from the lower limbs and rule out possible secondary etiologies, this patient was recognized with Sneddon syndrome and recieved antiplatelet treatment.
    Conclusion
    Despite the fact that this syndrome is rare, it seems considering the probability of appearing this syndrome, especially in young patients who are suffering from acute cerebrovascular signs and skin lesions in the same time, early treatment can prevent the desease from developing to other organs.