فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل
پیاپی 58 (زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/11/25
  • تعداد عناوین: 11
|
  • شیما آبتین، لطف الله خواجه پور *، مهناز کسمتی، حسین نجف زاده صفحات 348-359
    زمینه و هدف
    مریم گلی یکی از گیاهان دارویی بهبود دهنده حافظه است که از گذشته مورد استفاده بشر قرار دارد. از طرف دیگر، نانو ذرات اکسید آهن که امروزه کاربرد وسیعی در پزشکی و صنعت دارد، ممکن است فرایند‬های مغزی مرتبط با حافظه را مختل نماید. در تحقیق حاضر، اثر عصاره آبی الکلی مریم گلی بر تخریب حافظه ناشی از نانو ذرات اکسید آهن و نقش گیرنده های بتا- آدرنرژیک در این اثر، مورد مطالعه قرار گرفت.
    روش کار
    جهت ارزیابی حافظه اجتنابی مهاری، حیوانات در دستگاه استپ داون آموزش داده شدند و بلافاصله پس از آموزش، داروها (سالین، عصاره آبی- الکلی برگ مریم گلی، نانو ذرات اکسید آهن و پروپرانولول) به صورت درون صفاقی تزریق گردید. 24 ساعت بعد، حافظه بلند مدت آنها مورد آزمون قرار گرفت و مدت زمان تاخیر پائین آمدن حیوانات از سکو ثبت گردید.
    یافته ها: تزریق نانو ذرات اکسیدآهن (5 میلیگرم/کیلوگرم) فراخوانی حافظه را کاهش داد (P < 0.05). همچنین تزریق عصاره گیاه مریم گلی (mg/kg20،40)، مانع از اثر کاهش دهنده نانو ذرات اکسید آهن بر حافظه بلند مدت گردید (P < 0.01). از طرف دیگر تزریق پروپرانولول (mg/kg5،10) پیش از عصاره مریم گلی (40 میلیگرم/کیلوگرم) به اضافه نانو ذرات اکسید آهن (5 میلیگرم/کیلوگرم)، اثر مریم گلی را در بهبود حافظه مهار کرد.
    نتیجه گیری
    به نظر می‬رسد عصاره گیاه مریم گلی اثر تخریبی نانوذرات اکسید آهن بر حافظه را کاهش می‬دهد. ممکن است مکانیسم‬های بتا آدرنرژیک در این اثر عصاره گیاه مریم گلی دخالت داشته باشد.
    کلیدواژگان: گیرنده?های بتا آدرنرژیک، عصاره برگ گیاه مریم گلی، نانو ذرات اکسید آهن، حافظه اجتنابی غیرفعال، استپ داون
  • میر محمد تقی مرتضوی، مسعود نیازی غازانی، ناصر رضاپور، مسعود پریش * صفحات 360-368
    زمینه و هدف
    جراحی بر روی قسمت فوقانی فمور در افراد سالمند می‬تواند بعلت شکستگی های گردن و تنه فمور و آرتروپلاستی هیپ باشد. تغییرات همودینامیکی و عوارض ناشی از بیهوشی یک مسئله مهم می‬باشد. هدف از این مطالعه مقایسه تغییرات همودینامیک بیهوشی با غلظت پایین ایزوفلوران با پروپوفول در بیماران پیر تحت جراحی قسمت فوقانی فمور بود.
    روش کار
    این مطالعه بصورت کارآزمایی بالینی بر روی 60 بیمار بالای 65 سال سن با وضیعت فیزیکی کلاس 1 و 2 طبقه‬بندی انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا که کاندیدای جراحی قسمت فوقانی فمور بودند، از نظر تغییرات همودینامیک داروی هوشبر حین نگهداری بیهوشی در دو گروه استنشاقی (ایزوفلوران MAC) (0.5 – 0.6) و گروه کامل داخل وریدی (پروپوفول min/kg/mic 50 -100) صورت گرفت. هر دو گروه از نظر تغییرات همودینامیک (تعداد ضربان قلب، فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و متوسط شریانی و اشباع اکسیژنی هموگلوبین) پایه و حین عمل در عمق بیهوشی یکسان با مونیتورینگBIS با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    بیماران دو گروه از نظر سن و جنس همسان بودند و ریت قلبی در دو گروه تفاوت معنی‬دار نداشت. فشار خون سیستولیک در دقایق 20 و 25، و فشارخون دیاستولیک و متوسط شریانی در دقایق 20، 25 و 35 بطور معنی‬داری در گروه پروپوفول کمتر از گروه ایزوفلوران بود. اشباع اکسیژن هموگلوبین در زمان شروع جراحی و دقایق 5، 25، 35 و 45 در گروه پروپوفول بیشتر از گروه ایزوفلوران بود.
    نتیجه گیری
    در بیهوشی با اندکس بای اسپکترال یکسان، ایزوفلوران ثبات همودینامیک بیشتری ازگروه پروپوفول برای بیماران سالمند فراهم می‬کند.
    کلیدواژگان: جراحی فمور، بیماران سالمند، تغییرات همودینامیک، بیهوشی عمومی، پروپوفول، ایزوفلوران
  • زهرا حسامی، مریم آیت الهی *، بیتا گرامی?زاده، اکرم جمشید زاده، اکبر وحدتی صفحات 369-383
    زمینه و هدف
    آسیب کبدی منجر به تجمع فراوان ماتریکس خارج سلولی شده که روی عملکرد کبد در درازمدت تاثیر گذاشته و آن را از کار می اندازد. فاکتورهای رشد موجود در عصاره پلاکتی مقرون به صرفه، در دسترس و بسیار پایدارتر از فاکتورهای رشد نوترکیب هستند. در این مطالعه برای مشخص شدن چگونگی اثرات عصاره پلاکتی روی تغییرات بافتی در کبد آسیب‬دیده با تتراکلریدکربن از آنالیز ایمنوهیستوشیمی در رت‬های نر بالغ استفاده گردید.
    روش کار
    برای انجام این پژوهش از 28 سر موش صحرایی نر بالغ با نژاد ویستار با وزن تقریبی 300-250 گرم استفاده شد که به صورت تصادفی در چهار گروه 7 تایی تقسیم شدند.گروه اول شم که در طول آزمایش تنها روغن زیتون را به عنوان حلال تتراکلرید کربن به صورت درون صفاقی دریافت کردند، گروه دوم تتراکلریدکربن که آن را دو بار در هفته به مدت هشت هفته به صورت محلول در روغن زیتون)به نسبت 1:1(به میزان 1 میلی لیتر/کیلوگرم به صورت درون صفاقی دریافت کردند، گروه سوم که عصاره پلاکتی را به تنهایی به مدت سه هفته دو بار در هفته به میزان 5/0 میلی لیتر/ کیلوگرم به صورت زیر جلدی دریافت کردند و گروه چهارم که علاوه بر اینکه تتراکلریدکربن را به مدت هشت هفته به صورت درون صفاقی دریافت کردند، عصاره پلاکتی را نیز سه هفته آخر به صورت زیرجلدی دو بار در هفته دریافت کردند. بعد از هشت هفته از رت‬ها نمونه خون جهت آزمایش‬های آنزیمی و بافت کبد جهت بررسی های بافت شناسی و ایمنوهیستوشیمی فراهم شده و به آزمایشگاه منتقل گردید. داده های حاصل با استفاده از تست های آماری توکی و آنوای یک طرفه توسط برنامه آماری گرف پد ویرایش پنجم مورد ارزیابی قرار گرفت و P < 0.05 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از آزمایش‬ها نشان داد که عصاره پلاکتی کاهش قابل ملاحظه ای (P < 0.001) را درآنزیم های کبدی ایجاد می کند و با افزایش میزان آلبومین (P < 0.05) منجر به بهبود عملکرد آن می‬گردد و با تجویز عصاره پلاکتی میزان اکتین آلفای ماهیچه صاف به عنوان شاخصی برای فعالیت سلول‬های ستاره ای کبد کاهش پیدا کرد که در نهایت نکروز و فیبروز را در مدل حیوانی موش‬های صحرایی القا شده با تتراکلریدکربن کاهش داد.
    نتیجه گیری
    شواهد نشان داد که عصاره پلاکتی از طریق کاهش میزان شاخص اکتین آلفای ماهیچه صاف که شاخص فیبروز کبدی است، منجر به بهبود عملکرد کبد آسیب دیده شد.
    کلیدواژگان: آسیب کبدی، ایمنوهیستوشیمی، تتراکلرید کربن، عصاره پلاکتی، رت
  • مریم زرکش، کامران گیتی، نیما حسین زاده، فریدون عزیزی، مریم سادات دانشپور * صفحات 384-394
    زمینه و هدف
    با توجه به اهمیت مطالعات ژنتیکی بر روی سندرم متابولیک، هدف از این مطالعه بررسی تجمع خانوادگی این سندرم و خطر ابتلای آن در میان خواهر و برادرها در جمعیت تهرانی بود.
    روش کار
    در مطالعه مقطعی حاضر، شاخص های تن سنجی، بیوشیمیایی و فشار خون 566 خانواده از افراد شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران اندازه گیری شد. سپس، نقش عوامل خطرساز در سندرم متابولیک، همبستگی نسبی پیرسون بین اجزای سندرم متابولیک و عوامل مربوط به فاکتورهای لیپیدی افراد محاسبه گردید.
    یافته ها
    شیوع سندرم متابولیک در میان مادران و دختران به ترتیب 4/78 و 9/12 درصد بود. میزان عوامل خطرساز از جمله کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته پایین، فشار خون سیستولی، تری گلیسیرید و قند خون ناشتا در مادربزرگ ها بیشتر بود. چهار فاکتور خطرساز از جمله فاکتور 1 تری گلیسیرید و کلسترولLDL-، فاکتور 2 اندازه دور کمر و شاخص توده بدنی، فاکتور 3 فشار خون سیستولی و دیاستولی و در نهایت فاکتور 4 لیپوپروتئین با دانسیته بالا، تری گلیسیرید و قند خون ناشتا مشخص گردید که 7/77 درصد از کل واریانس جمعیت را شامل بودند. نسبت خطر ابتلا به سندرم متابولیک در بین خواهر و برادرها 61/5 بود (ضریب اطمینان 95%: 97/9-15/3). بخت ابتلای تعدیل شده برای سن و جنس نسبت به فرد مبتلا در خانواده 33/1 (ضریب اطمینان 95%: 67/1-06/1) که از بین چهار فاکتور به دست آمده عامل چاقی از خطر بالاتری50/7، برخوردار بود (فاصله اطمینان 95%: 52/9-19/5).
    نتیجه گیری
    یافته های حاضر وجود تجمع خانوادگی سندرم متابولیک و بخت خطر ابتلای آن را در جمعیت مورد مطالعه تایید کرد. همبستگی میان خواهر و برادرها بسیار بالاتر از سایر اعضای خانواده بود، که نشاندهنده نقش عوامل ژنتیکی در این سندرم بود و افزایش خطر ابتلا حدود 2 برابر را نشان داد
    کلیدواژگان: تجمع خانوادگی، سندرم متابولیک، مطالعه قند و لیپید تهران
  • سمیه بهرامی *، محمدحسین راضی جلالی، زهرا رمضانی، مهدی پورمهدی بروجنی، فریال طعیمه پور صفحات 395-403
    زمینه و هدف
    یکی از مهمترین بیماری های انگلی مشترک انسان و دام، هیداتیدوز است که توسط مرحله لاروی اکینوکوکوس گرانولوزوس ایجاد می شود. تحقیقات نشان داده است که متابولیت های ثانویه گیاهان دارویی مانند اسانس‬ها دارای خواص ضد انگلی می باشند. از آن جایی که برای تره تیزک خصوصیات ضدانگلی عنوان شده است، در مطالعه حاضر اثرات ضد پروتواسکولکسی اسانس گیاه تره تیزک مورد تحقیق قرار گرفته است.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی اسانس تره تیزک به روش تقطیر با آب تهیه گردید. کروماتوگرافی گازی- اسپکترومتری جرمی (GC/MS)، جهت تعیین ترکیبات اسانس به کار گرفته شد. کبدهای گوسفندی آلوده به کیست هیداتیک از کشتارگاه صنعتی اهواز جمع آوری گردیدند، پس از جمع آوری مایع کیست هیداتیک در شرایط استریل و سانتریفوژ آن ها پروتواسکولکس های کیست هیداتیک جمع آوری گردید. پروتواسکولکس ها تحت غلظت های مختلف اسانس (1، 3، 5، 10 و 15 میلی گرم در میلی لیتر)، به مدت 10، 20، 30 و 60 دقیقه قرار داده شدند. میزان زنده ماندن پروتواسکولکس ها توسط رنگ ائوزین 1/0 درصد تعیین گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه 19 ترکیب که 5/95% کل اسانس را تشکیل می داد، تشخیص داده شد. Thujene -alpha (86/88%)، Myrcen (9/2%) و P-cymene (67/1%) اجزای اصلی اسانس تعیین شدند. بر اساس نتایج بدست آمده میزان مرگ و میر پروتواسکولکس ها در غلظت 1، 3 و 5 میلی گرم در میلی لیتر اسانس با گروه کنترل ارتباط معنی داری نداشت، در حالی‬که اختلاف در کشندگی در غلظت 10 میلی گرم در میلی لیتر اسانس در زمان های 30 و 60 دقیقه معنی دار بود. همچنین غلظت 15 میلی گرم در میلی لیتر اسانس در تمامی زمان های انکوباسیون به شکل معنی داری درصد پروتواسکولکس کشی بالاتری نسبت به گروه کنترل داشت. در مطالعه حاضر بین میزان پروتواسکولکس کشی غلظت های مختلف اسانس و زمان های متفاوت انکوباسیون ارتباط معنی داری وجود داشت، بعبارتی با افزایش غلظت اسانس و زمان انکوباسیون میزان کشندگی هم افزایش می یافت.
    نتیجه گیری
    نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن است که اسانس تره تیزک غنی از Thujen - alpha بوده و دارای قدرت بالای اسکولکس کشی می‬باشد. این گیاه ممکن است به عنوان عامل طبیعی اسکولکس کش مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تره تیزک، اسانس، پروتواسکولکس، کیست هیداتیک، برون تنی
  • لیلا اربابی، مینا بوستان شناس، مریم آدابی، سارا فتحی زاده، سمیرا رسولی کوهی، مستانه افشار، محمد رهبر، علی مجیدپور، ملیحه طالبی، مهشید طالبی طاهر * صفحات 404-413
    زمینه و هدف
    انتروکوک ها فلور نرمال دستگاه گوارش انسان، پرندگان و سایر حیوانات هستند که از مهمترین عوامل رایج در ایجاد عفونتهای بیمارستانی محسوب میشوند. توانایی ایجاد مقاومت به چندین آنتی بیوتیک و ظرفیت بالای آنها برای انتقال افقی ژنها؛ این گروه از باکتری ها را به یک گروه مناسب و ایده آل برای تحقیق، جهت بررسی مقاومت به آنتی بیوتیک تبدیل نموده است در تحقیق حاضر مقاومت دارویی گونه های مختلف انتروکوک بر علیه ونکومایسین و 7 آنتی بیوتیک اختصاصی دیگر تعیین گردید.
    روش کار
    120 سوش انتروکوک جدا شده از بیمارستان رسول اکرم شهر تهران جمع آوری گردید. انتروکوکها با روش های استاندارد تشخیص داده شدند و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی تا حدگونه شناسایی گردیدند. آزمون حساسیت به آنتی بیوتیک ها طبق روش استاندارد دیسک دیفیوژن CLSI انجام شد. مقاومت دارویی (MIC) با روش آگار دایلوشن بر روی نمونه های مقاوم به ونکومایسین تعیین گردید.
    یافته ها
    از 120 سویه انتروکوک جداشده از بیماران بخش‬های مختلف بیمارستان رسول اکرم 74 سویه (61%) Enterococcus faecalis و 46 سویه (38%) Enterococcus faecium بودند. مقاومت به آنتی بیوتیک های. ونکومایسین، تتراسایکلین، جنتامایسین، کلرامفنیکل، سیپروفلوکساسین، پنی سیلین، آمپی سیلین و اریترومایسین بترتیب 37%، 73%، 86%، 35%، 69%، 31%، 45% و 79% بود. 45 سویه (37%) مقاوم به ونکومایسین بودند. 70% از سویه ها نیز دارای MIC > 256 μg/ml بودند. علیرغم اینکه شیوع سویه های VRE متعلق به هر دوگونه بود، اما E. faecium بالاترین میزان مقاومت به ونکومایسین را داشت..
    نتیجه گیری
    افزایش سویه های مقاوم به آنتی بیوتیک به خصوص ونکومایسین در میان انتروکوک ها، تهدید جدی برای بیمارستانهای ایران بوده و موجب محدودیت در گزینه های درمانی برای بیماران مبتلا به عفونتهای بیمارستانی میگردد. نتایج این مطالعه نشان دهنده نقش بسیار مهم نمونه های بیمارستانی بعنوان مخازن شاخصهای مقاومت است، بنابراین باید نسبت به نظارت دقیق بر سیستم بهداشتی وکنترل عفونت جهت جلوگیری از انتشار آن توجه شایانی مبذول داشت
    کلیدواژگان: انتروکوک، VRE، تهران
  • محسن رحیمی، مهدی محسنی، حجت بستان، سجاد پارسی پور، عنایت دارابی، طاهره محمد زاده * صفحات 414-422
    زمینه و هدف
    آلودگی های انگلی یکی از مشکلات مهم بهداشتی در سراسر جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه میباشند. با توجه به اهمیت اپیدمیولوژیکی بیماری های انگلی و ضرورت تعیین شیوع انگلها در مناطق و جوامع مختلف، مطالعه حاضر به تعیین میزان شیوع انگلهای روده ای در بیماران مراجعه کننده به آزمایشگاه های بیمارستان بقیه الله (عج) تهران پرداخته است.
    روش کار
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی- مقطعی گذشته نگر است که در آن گزارش آزمایش مدفوع تمام مراجعه کنندگان (70978 نفر) به آزمایشگاه های مرکزی و اورژانس بیمارستان بقیه الله طی سالهای 1389 تا 1393 مورد ارزیابی قرار گرفت. طی این دوره، نمونه مدفوع بیماران حداقل در یک نوبت به روش های لام مستقیم و فرمالین- اتیل استات بررسی شد. اطلاعات بدست آمده با کمک نرم افزار SPSS-16 و با استفاده از شاخصهای آماری توصیفی مورد ارزیابی و آنالیز قرار گرفتند. برای مقایسه فراوانی از آزمون مجذور کای استفاده گردید.
    یافته ها
    از تعداد 70978 نفر مراجعین این مطالعه، 42421 (77/59%) مرد و 28557 (23/40%) نفر زن بودند. تعداد 2617 (7/3%) نفر به انگلهای روده ای آلوده بوده که از این تعداد 1841 (3/70%) نفر را جمعیت مردان و 776 (7/29%) نفر را جمعیت زنان به خود اختصاص دادند. تعداد و میزان شیوع انگلهای بیماریزا و غیربیماریزای روده ای به ترتیب (23/87%) 2283 و (76/12%) 334 تعیین شد. همچنین شیوع کرمها و تک یاخته های روده ای در جمعیت آلوده به انگل به ترتیب 42/0% و 57/99% تعیین گردید. بلاستوسیستیس هومینیس و پس از آن ژیاردیا لامبلیا از بیشترین شیوع برخوردار بودند.
    نتیجه گیری
    شیوع انگلها در این مطالعه نسبت به شیوع گزارش شده در سایر مطالعات کمتر است. در این زمینه، اختلاف منطقه جغرافیایی، فصل، طول مدت و نوع مطالعه (گذشته یا آینده نگر بودن)، حجم نمونه و جامعه مورد بررسی ممکن است از جمله عوامل موثر باشند. شیوع بالاتر بلاستوسیستیس هومینیس در مقایسه با انگلهای دیگر، میتواند توجه بیشتر محققین را به افزایش کیفیت تشخیص آزمایشگاهی و بالینی این تک یاخته جلب کند
    کلیدواژگان: انگل?های روده ای، تک یاخته?ها، کرم?ها، بیمارستان بقیه الله (عج)
  • نغمه موری بختیاری *، لیلا جوزی صفحات 423-431
    زمینه و هدف
    تاریخچه استفاده از گیاهان دارویی در التیام دردها به 5 هزار سال می رسد. علاوه بر آن خصوصیات ضد میکروبی قوی در بسیاری از این گیاهان مشاهده شده است. در این تحقیق تاثیر عصاره آبی و الکلی گیاه سازویی و همچنین فرم هموژنیزه آن بر برخی باکتری های پاتوژن سیستم تنفسی و همچنین برخی پاتوژن های سیستم ادراری- تناسلی مورد بررسی قرار گرفت. هدف از انجام این مطالعه بررسی اولیه تاثیر این عصاره بر باکتری های بیماریزای تفسی و ادراری میباشد.
    روش کار
    در ابتدا تمامی جدایه های باکتریایی مورد بررسی با روش دیسک دیفیوژن کربی- باور تعیین حساسیت شدند و کنترل مثبت برای هر جدایه تعیین گردید. سپس رقت های مختلف (1000- 500-250- 125-5/62 میلی گرم/میلی لیتر) از هر نوع عصاره به صورت جداگانه در آب مقطر استریل تهیه گردید. از رقت های مختلف هر عصاره به میزان 30 میکرولیتر بر روی دیسک بلانک سترون قرار داده شد و با روش E-test حداقل غلظت مهاری هر نوع عصاره برای باکتری های مورد مطالعه بررسی گردید. حداقل غلظت مهاری و حداقل غلظت باکتریسیدی عصاره ها با روش ماکرودایلوشن مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    بر اساس نتایج مانهیمیا همولایتیکا تنها با غلظت های بالای عصاره آبی، تروپرلا پیوژنز با عصاره الکلی و هموژنیزه و کورینه باکتریوم رناله تنها با فرم هموژنیزه هاله عدم رشد مشاهده شد که البته قطر آن کمتر از قطر هاله عدم رشد در کنترل مثبت آن ها بود و در خصوص سایر باکتری های مورد مطالعه هاله عدم رشد مشاهده نگردید. عصاره الکلی با غلظت 5/62 میلی گرم/میلی لیتر اثر متوقف کننده رشد و با غلظت 125 میلی گرم/ میلی لیتر اثر باکتری کشی بر مانهیمیا همولایتیکا داشت که مشابه تاثیر این نوع عصاره و فرم هموژنیزه آن بر باکتری تروپرلا پیوژنز بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از تاثیر اشکال مختلف عصاره بر باکتری های مورد مطالعه و با توجه به کاربرد متداول این عصاره در درمان عفونت های تنفسی و ادراری، احتمال نقش سویه های دیگر این باکتری ها در ایجاد بیماری و یا تاثیرگذاری این عصاره از طریق سیستم ایمنی قابل بررسی است. بنابراین کارهای تحقیقاتی دیگری در این زمینه توصیه میگردد.
    کلیدواژگان: گیاه سازویی (Scrophularia striata)، عصاره الکلی، عصاره آبی، پاتوژن تنفسی و ادراری
  • مهراب حجت، پرویز امری *، شهناز برات، علی بیژنی، ولی الله امری صفحات 432-440
    زمینه و هدف
    در این تحقیق تاثیر دو روش بیهوشی عمومی و بی حسی داخل نخاعی بر میزان هموگلوبین و هماتوکریت پس از سزارین در خانم ها مقایسه شده است.
    روش کار
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی در 88 خانم حامله کلاس 1 ASA کاندید سزارین الکتیو انجام شده است. 42 بیمار تحت بی حسی داخل نخاعی با 12 میلی گرم بوپیواکایین 5/0 درصد و 46 بیمار تحت بیهوشی عمومی با اکسیژن و N2O 50 درصد و ایزوفلوران 75/0 درصد قرار گرفته اند. معیارهای خروج شامل بیماری سیستمیک مادر و سایر علل افزایش خونریزی حین عمل بود. عمل جراحی توسط یک جراح انجام شد. در دو گروه متغیرهای هموگلوبین و هماتوکریت قبل از عمل و بعد از عمل و میزان آپگار نوزادان ثبت شد.
    یافته ها
    علت جراحی در گروه اول با 21 بیمار و در گروه دوم با 22 بیمار، سزارین قبلی بود. دو گروه از نظر میانگین سنی، وزن و قد ورتبه تولد تفاوتی نداشتند. میانگین هموگلوبین و هماتوکریت قبل از عمل در دو گروه تفاوتی نداشت، ولی بعد از عمل میزان هموگلوبین و هماتوکریت در هر دو گروه کاهش یافت (0.05> p). کاهش هموگلوبین و هماتوکریت در گروه بیهوشی عمومی بیشتر بود (p < 0.05). میانگین آپگار نوزادان متولد شده در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان کاهش هموگلوبین و هماتوکریت در بیمارانی که تحت بیهوشی عمومی قرار گرفتند، بیشتر از بی حسی داخل نخاعی است.
    کلیدواژگان: بی حسی داخل نخاعی، بیهوشی عمومی، سزارین، هموگلوبین، هماتوکریت
  • حسن بسکابادی، مریم کلاته ملایی * صفحات 441-450
    زمینه و هدف
    کاهش وزن و دهیدراتاسیون هیپرناترمیک از مشکلات شایع در نوزادان با تغذیه ناکافی است. بررسی فاکتورهای خطر و علائم بالینی این نوزادان ممکن است در جلوگیری از بروز و یا تشخیص زودرس هیپرناترمی کمک کننده باشد. مطالعه حاضر جهت تعیین فراوانی علایم بالینی دهیدراتاسیون هایپرناترمیک و عوامل خطر بروز آن طراحی و اجرا گردید.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود که روی 418 نوزاد که از آذرماه سال 1385 تا دیماه 1393 به بیمارستان قائم (عج) در شهر مشهد مراجعه کردند، انجام شد. 197 نوزاد به عنوان گروه هیپرناترمیک (سدیم سرم >150 mmol /l) و 221 نوزاد ایزوناترمیک با سطح سدیم کمتر از mmol /l150 به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. علایم بالینی دهیدراتاسیون و عوامل خطر مادری و نوزادی در دو گروه با هم مقایسه شد. کلیه اطلاعات به دست آمده توسط پرسشگر در فرم اطلاعاتی ثبت گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و آزمون های آماری تی زوجی و مجذور کای انجام شد.
    یافته ها
    در مطالعه حاضر 8/2% از نوزادان دچار هیپرناترمی بودند. شایعترین علایم بالینی نوزادان هیپرناترمیک شامل زردی (2/62%)، هیپرترمی (8/25 %)، لتارژی (6/23 %)، بیقراری (8/20 %) و خشکی مخاط (2/17%) بود. 63% نوزادان گروه مورد کاهش وزن بیش از 10% داشتند، زمان اولین شیردهی و تعداد دفعات شیردهی در شبانه روز بین نوزادان گروه مورد و شاهد تفاوت آماری معنی داری داشت (05/0 p<).
    نتیجه گیری
    بروز دهیدراتاسیون هیپرناترمی در جامعه مورد مطالعه قابل توجه بوده و شناسایی عوامل خطر آن میتواند میزان بروز یا تشدید آن را تعدیل نماید
    کلیدواژگان: نوزادان، دهیدراتاسیون هیپرناترمیک، عامل خطر
  • عبدالله اسدی، حامد رضاخانی مقدم *، عقیل حبیبی، کاظم معاضدی، یوسف حمیدزاده اربابی، محمدتقی سوادپور صفحات 451-461
    زمینه و هدف
    سرمایه اجتماعی به معنای هنجارها و شبکه هایی است که امکان مشارکت مردم در اقدامات اجتماعی را در راستای کسب سود متقابل، فراهم میکند. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط بین نگرش مذهبی و سرمایه اجتماعی بود.
    روش کار
    این مطالعه بصورت توصیفی- تحلیلی در نیمسال دوم 94-93 در بین 500 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه سرمایه اجتماعی بالن و پرسشنامه استاندارد سنجش نگرش مذهبی جمع آوری گردید. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 و با بهره گیری از آزمونهای آماری همبستگی، تی تست، تی تک نمونه ای، رگرسیون چندگانه و آزمونهای توصیفی مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین نمره کسب شده سرمایه اجتماعی 16±8/80 بدست آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای حاکی از آن بود که دانشجویان از نظر نگرش مذهبی دارای وضعیت مطلوبی بودند (7/22±8/135). آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که سرمایه اجتماعی بیشتر متاثر از حیطه رفتار دینی است (0001/0 p=).
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های مطالعه حاضر میتوان گفت بهترین راهکار در جهت افزایش سرمایه اجتماعی جوانان، بویژه دانشجویان، نهادینه کردن آموزه های دینی در وجود آنها جهت انجام رفتارهای دینی و شرکت در مناسک مذهبی است. این امر نیازمند همکاری تمامی نهادهای فرهنگی در سطح ملی است
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، ابعاد نگرش مذهبی، دانشجویان
|
  • Shima Abtin, Lotfollah Khajehpour *, Mahnaz Kesmati, Hosein Najafzadeh Pages 348-359
    Background and Objectives
    Salvia officinalis is one of the memory-enhancing herbs that were used in the past. On the other hand, iron oxide nanoparticles which are widely used in medicine and industry may impair the brain process related to memory. In this investigation, the effect of hydro-alcoholic extract of Salvia officinalis on iron oxide nanoparticle induced memory impairment and the role of beta-adrenergic receptors in this effect were studied.
    Methods
    To assess the inhibitory avoidance memory, animals were trained in the step-down task and drugs (saline, hydro-alcoholic extract of sage leaves, nanoparticles of iron oxide and propranolol) were injected immediately after training by intraperitoneal (ip) injections. Long-term memory was tested 24 hours later and step-down latencies were recorded.
    Results
    Administration of iron oxide nanoparticles (5 mg/kg, ip) impaired memory retrieval. Salvia officinalis extract (40 mg/kg, ip) also prevented iron oxide nanoparticle induced long-term memory impairment. On the other hand, administration of propranolol (5, 10 mg/kg, ip) before Salvia officinalis extract (40 mg/kg, ip) and iron oxide nanoparticles (5 mg/kg, ip) attenuated the effect of Salvia officinalis extract.
    Conclusion
    It seems that extract of Salvia officinalis leaves decreases iron oxide nanoparticle induced memory impairment. Beta-adrenergic mechanisms are possibly involved in these effects of Salvia officinalis extract.
    Keywords: Beta, Adrenerigc Receptors, Extraction of Salvia officinalis Leaves, Iron Oxide Nanoparticle, Passive Avoidance Memory, Step, Down
  • Mir Mohammad Taghi Mortazavi, Masoud Niazi, Naser Rezapour, Masoud Parish* Pages 360-368
    Background and Objectives
    Surgery of upper part of femor in elderly patients can be due to the fracture of femoral neck, shaft and arthroplasty. Hemodynamic changes and complications of the anesthesia are among the major concerns. The aim of this study was to compare the hemodynamic changes in low dose isoflurane with propofol in upper femoral surgeries in elderly patients.
    Methods
    This prospective clinical trial study was done on 60 patients over 65 year-old elderly patients with ASA physical status of I and II that were candidate for upper femoral surgery in two groups (inhalational: isoflurane 0.5-0.6 MAC) and (total intravenous anesthesia with propofol 50-100 mic/kg/min). Hemodynamic changes were compared in these groups with the same anesthetic depth (HR-SBP-DBP-MBP-SaO₂).
    Results
    There was no significant difference in heart rate, age or sex between two groups. In isoflurane group SBP on 20 and 25th minutes and DBP and MBP on 20, 25 and 35th minutes were significantly higher than propofol group. In propofol group SaO₂ was significantly more than isoflurane group on induction, start of surgery and on 5, 25, 35 and 45th minutes of surgery.
    Conclusion
    In anesthesia with the same Bi-Spectral Index, isoflurane provides more stable hemodynamic parameters than propofol.
    Keywords: Hemodynamic Changes, Propofol, Isoflurane, Femoral Surgery, Elderly Patients, General Anesthesia
  • Zahra Hesami, Maryam Ayatollahi *, Bita Geramizadeh, Akram Jamshidzadeh, Akbar Vahdati Pages 369-383
    Backgrounds &
    Objectives
    Liver damage results in a large accumulation of external cellular matrix that affects the function of this important body organ in a long term and finally stops its function completely. The growth factors existing in platelet extract are more cost-effective, available, and stable than recombinant ones. To determine whether the platelet extract effects on histological changes in liver injury induced by carbon tetrachloride (CCl4), we used immunohistochemical analysis in male rats.
    Methods
    In this project the 28 male Wistar rats (250-300 g) were randomly divided into 4 groups, each consisting of 7 animals. The rats were divided into four experimental groups as follows: the first group (sham) intraperitoneally received only olive oil as the solvent of carbon tetrachloride; second group (CCl4) intraperitoneally received carbon tetrachloride dissolved in olive oil (ratio of about 1: 1) at a concentration of 1 ml/kg and a twice a week for eight weeks; third group subcutaneously received only platelet extract at a concentration of 0.5 ml/kg twice a week for three weeks; and fourth group received both CCl4 intraperitoneally for eight weeks and platelet extract subcutaneously for last three weeks. After 8 weeks of trial blood and liver sampling were done. Blood samples sent for enzymatic (AST, ALT) tests and liver samples tested for histological and immunohistochemical studies. The data were analyzed using one-way ANOVA followed by Tukey test by Graph pad Prism 5 software and data were considered significant at p≤ 0.05.
    Results
    The results show that platelet extract causes a significant (p≤ 0.001) decrease in liver enzymes and albumin improves the function of liver. The level of alfa smooth muscle actin (α-SMA) as an index of hepatic stellate cell activation was decreased by platelet extract administration which eventually reduced the necrosis and fibrosis induced by carbon tetrachloride in studied rats.
    Conclusion
    The existence evidence shows that platelet extract improves the function of damaged liver by reducing the index of smooth muscle alpha-actin which is an indication ofliver fibrosis.
    Keywords: Liver Injury, Immunohistochemistry, CCl4, Platelet Extract, Rat
  • Maryam Zarkesh, Kamran Guity, Nima Hosseinzadeh, Freidoon Azizi, Maryam Sadat Daneshpour* Pages 384-394
    Background and Objectives
    In this study, we aimed to determine the extent of possible genetic influence on cardio-metabolic risk factors and to evaluate the familial aggregation of metabolic syndrome (MetS) in a Tehranian population.
    Methods
    In a cross-sectional observational study, the anthropometry, blood pressure andbiochemical measurements were examined in each member of 566 nuclear families. The role of risk factors in MetS and the Pearson partial correlation between MetS and lipid related factors were calculated.
    Results
    The prevalence of MetS among the mothers and girls was 78.4 and 12.9%, respectively. Grandmothers had the highest incidence of atherosclerotic risk factors. Four factors were found which explained 77.7% of the overall variance. Recurrence risk ratio among siblings was 5.61 (95% confidence interval [CI]: 3.15-9.97). The adjusted odds ratio (OR) of proband’s MetS status was 1.33 (95% CI: 1.06–1.67) and adjusted OR for the four factors to predict MetS were all significant with the obesity factor having the highest risk (OR: 7.50, CI: 5.91–9.52) followed by dyslipidemia/hyperglycemia factor (OR: 4.86, CI: 4.03–5.87), and blood pressure factor (OR: 4.20, CI: 3.51-5.02).
    Conclusion
    The present findings confirm the idea of familial aggregation and the recurrence risk ratio in MetS traits. Sibling correlations were higher than other relatives indicating the high genetic factors of these quantitative components in which a high risk of MetS (two-fold) was found
    Keywords: Familial Clustering, Metabolic Syndrome, Tehran Lipid, Glucose Study
  • Somaye Bahrami *, Mohammad Hossein Razi Jalali, Zahra Ramezani, Mehdi Pourmehdi Boroujeni, Ferial Toeimepour Pages 395-403
    Background and Objectives
    One of the most important zoonotic parasitic diseases, hydatidosis, is caused by the larval stage of Echinococcous granulosus. Investigations have shown that plants secondary metabolites, such as essential oils have anti parasitic properties. Based on previous reports on antiparasitic properties of Lepidium sativum, in this study we investigated the scolicidal effects of the essential oil (EO) extracted from this plant.
    Methods
    Lepidium EO was obtained by hydrodistillation method. Gas chromatography-mass spectrometry (GC-MS) was employed to determine the chemical composition of the EO. Protoscolices were exposed to various concentrations of EO (1, 3, 5, 10 and 15 mg/ml) for 10, 20, 30 and 60 min. Viability of protoscolices was confirmed by 0.1% eosin staining.
    Results
    A total of 19 compounds representing 95.5% of the total oil, were identified. α-Thujene (88.86%), Myrcene (2.9%) and P-cymene (1.67%) were found to be the major EO constituents. Based on the results, protoscolices mortality rates at 1, 3 and 5 mg/ml of EO didn’t have a significant relationship with the control group. While, the difference in mortality rate at a concentration of 10 mg/ml of EO in 30 and 60 min was significant. Also, the concentration of 15 mg/ml of EO at all times of incubation had significantly higher protoscolicidal effect. In the present study there was a significant relation between the amount of protoscolicidal activity of different EO concentrations and different incubation times. In other words mortality rates enhanced with increasing concentrations and incubation times.
    Conclusion
    The results of present study revealed that the EO of Lepidium is rich in α-Thujene and has a high scolicidal power. This plant may be used as a natural scolicidal agent
    Keywords: Lepidium sativum, Essential Oil, Protoscolex, Hydatid Cyst, In vitro
  • Leila Arbabi, Mina Boustanshenas, Maryam Adabi, Sara Fathizadeh, Samira Rasouli Koohi, Mastane Afshar, Mohammad Rahbar, Ali Majidpour, Malihe Talebi, Mahshid Talebi, Taher* Pages 404-413
    Background and Objectives
    Enterococci are among the normal microbial flora in human and animals digestive tract. The nosocomial pathogenicity of enterococci has emerged in recent years and has caused great concern due to developing resistance to many antimicrobial agents. The aim of this study was to investigate and identify the prevalence of VRE (vancomycin resistant enterococcus) within Enterococci isolates obtained from different parts of the hospital.
    Methods
    Putative Enterococci (n=120) were isolated on Membrane Filter Enterococcus Selective Agar Medium and supplemented with 2, 4 and 8 µgr/ml vancomycin in medical samples. A total isolates passed the standard biochemistry tests for the genus and species as well as their specific primers. The antibiotic susceptibility was determined by the disc diffusion method for 8 antibiotics. Microbiologically-influenced corrosion (MIC) of vancomycin was also done using Agar-dilution assay by CLSI recommendations.
    Results
    Results showed that 38 and 84 of the isolates were E. faecium and E.faecalis, respectively. According to antimicrobial susceptibility tests 45, 88, 103, 42, 83, 73, 54 and 95 of the isolates were resistant to vancomycin, tetracycline, gentamicin, chloramphenicol, ciprofloxacin, penicillin, ampicillin and erythromycin, respectively. MIC test on 70% of the isolates was>256 µgr/ml.
    Conclusion
    Despite the fact that the prevalence of VRE strains belongs to two species, E. faecium had high resistance to a broad range of antibiotics. The results of this study indicate the important role of medical samples as reservoirs of resistance elements. Early detection of VRE with their virulence trait will help in preventing the spread of vancomycin resistant enterococcus species and urgent infection control is required in hospital setting
    Keywords: Enterococcus, VRE, Tehran
  • Mohsen Rahimi, Mehdi Mohseni, Hojjat Bostan, Sajjad Parsipour, Enayat Darabi, Tahere Mohammadzadeh* Pages 414-422
    Background and Objectives
    Parasitic infections are among important health problems all over the world especially in developing countries. Considering the epidemiological importance of parasitological diseases and necessity to evaluation the parasites prevalence in different areas and populations, current study aimed to determine the prevalence of intestinal parasites in patients admitted to the laboratories of Baqiyatallah Hospital in Tehran.
    Methods
    This is a retrospective cross sectional study in which stool examination reports of all referred patients (70978) to central and emergency laboratories of Baqiyatallah hospital were evaluated during 2010-2014. In this course, at least one stool sample of patients was assessed by direct smear and formalin-ethyl acetate methods. The data were analyzed using descriptive statistics in SPSS 16. Chi-square test was used for comparison of the prevalence.
    Results
    From 70978 patients, 42421(59.77%) and 28557(40.23%) were male and female, respectively. From 2617 infected individuals, 1841(70.3%) and 776 (29.7%) were males and females, respectively. The prevalence of pathogen and non-pathogen intestinal parasites was 2283(87.23%) and 334(12.76%) respectively. Also the prevalence of intestinal helminthes and protozoa in infected population was 0.42% and 99.57%, respectively. Blastocystis hominis and then Giardia lamblia were the prevalent parasites.
    Conclusion
    In current study the prevalence of parasites is lower than those reported in other investigations. Differences in geographical location, sample size, duration and type of study (prospective or retrospective) and study population may be effective agents. The higher prevalence of "Blastocystis hominis" in comparison with other parasites can attract more attention to improve the quality of laboratory and clinical diagnosis of this protozoa
    Keywords: Intestinal Parasites, Protozoa, Helminthes, Baqiyatallah Hospital
  • Naghmeh Moori Bakhtiari *, Lila Jowzi Pages 423-431
    Background and Objectives
    History of medicinal plants in healing the pains goes back to five thousand years ago. In addition, strong antibacterial properties have been observed in many of these plants. In this research, the effect of aqueous and ethanolic extracts and also homogenized form of scrophularia striata was examined on some respiratory and urogenital tract bacterial pathogens.
    Methods
    At first, bacterial isolates susceptibility test was done by kerby-bauer disc diffusion method and positive control was determined for every isolate. Then, several dilutions (1000, 500, 250, 125, 62.5 mg/ml) of aqueous, ethanolic and homogenized extracts were prepared in distilled water separately. Thirty microliter of each diluted extract was inoculated on sterile blank disc and minimum inhibitory concentration was examined for every studied bacteria by E-test. Minimum inhibitory and bactericidal concentration of extracts was determined by macrodilution method.
    Results
    Based on the results, smaller inhibitory zone than inhibitory zone of positive control was observed only with high concentration of aqueous extract in mannheimia haemolytica and with serial dilutions of ethanolic and homogenized extract in trueperella pyogenes, and with homogenized form in corynebacterium renale. No response was observed with other bacteria. Ethanolic extract showed bactericidal property with 62.5 mg/ml concentration and bacteriostatic property with 125 mg/ml concentration on mannheimia haemolytica which was similar to effect of this extract and homogenized form on trueperella pyogenes.
    Conclusion
    According to the results of this study and common application of this plant in respiratory and urogenital tract infections treatment, study on the role of different bacteria in this infections or effect of this extract on immune system stimulation can be recommended
    Keywords: Scrophularia striata, Ethanolic Extract, Aqueous Extract, Respiratory, Urinary Pathogen
  • Mehrab Hojjat, Parviz Amri *, Shahnaz Barat, Ali Bijani, Valiollah Amri Pages 432-440
    Background and Objectives
    This study was designed to compare the effect of general and spinal anesthesia on hemoglobin and hematocrit values in women following cesarean section.
    Methods
    This clinical trial study performed on 88 ASA class 1 pregnant women who were candidate for elective cesarean. Forty six patients received general anesthesia with isoflorane 0.75, N2O 50% and O2 and also 42 patients received spinal anesthesia with 12 mg of bupivacaine. The patients with a systemic disease or other causes of intraoperative excessive bleeding were excluded. All the operations were performed by same surgeon. Pre- and post-operative Hb and HCT values and Apgar score were recorded in both groups.
    Results
    Previous cesarean section history was the cause of surgery in 21 patients in group one and 22 patients in group two. Both groups were similar in age, weight, height and parity. The preoperative mean Hb or HCT values did not differ significantly between two groups. In both groups, postoperative mean Hb and HCT values were decreased significantly. Postoperative Hb and Hct reduction was significantly higher in general anesthesia group (p<0.05). There was no significant difference between two groups regarding Apgar score.
    Conclusion
    This study showed higher postoperative Hb and Hct reduction in general anesthesia than spinal anesthesia.
    Keywords: Spinal Anesthesia, General Anesthesia, Cesarean Section, Hemoglobin, Hematocrit
  • Hasan Boskabadi, Maryam Kalateh Molaee* Pages 441-450
    Background and Objectives
    Weight loss and hypernatremic dehydration is a common problem in infants with inadequate nutrition. Determination of risk factors and clinical characteristics of these neonates may help to prevent or early detection of hypernatremia. This study designed to determine the prevalence of clinical signs and risk factors for hypernatremic dehydration.
    Methods
    This study is a sectional descriptive study that conducted on 418 newborns during 1385 to 1393 AHS that referred to Ghaem hospital in Mashhad. The hypernatremic group consisted of 197 neonates with serum sodium level higher than 150 mg/dl and 221 isonatremic newborns with sodium level less than 150 mmol/L were included as controls. Both groups were compared in terms of clinical symptoms of dehydration and maternal risk factors. All data were recorded and coded. Data analysis performed using paired T test and chi square tests by SPSS 16 software.
    Results
    In the present study, 2.8% of infants were hypernatremic. The most common symptoms were neonatal jaundice (62.2%), hyperthermia (25.8%), lethargy (23.6%), agitation (20.8 %) and mucous membranes dryness (17.2%). Problems in pregnancy (p=0.002), inappropriate feeding techniques (p=0.000), the first lactation duration (p=0.022) and frequency per day (p=0.000) had statistically significant difference between case and control groups.
    Conclusion
    Prevalence of hypernatremic dehydrationis considerable in our study and identifying the risk factors may help to reduce its incidence or exacerbation. Weight loss, especially in newborns having jaundice, hyperthermia and irritability, may be helpful in the early diagnosis of hypernatremic dehydration
    Keywords: Neonates, Hypernatremic Dehydration, Risk Factors
  • Abdollah Asadi, Hamed Rezakhani Moghaddam *, Aghil Habibi, Kazem Moazedi, Yoosef Hamidzadeh, Mohaamad Taghi Savadpour Pages 451-461
    Background and Objectives
    Social capital is defined as norms and networks which provide conditions for participation in social activities in order to profit mutually. This study was designed to evaluate the social capital status of students of Ardabil University of Medical Sciences and its relationship with religious attitudes.
    Methods
    This was a cross-sectional study of 500 students from Ardabil University of Medical Sciences during second half of the academic year 2014. Data were collected using demographic, social capital and religious attitudes questionnaires and analyzed by SPSS 22 using T-Test, Pearson correlation and ONOVA tests.
    Results
    Total means score for social capital was 80.0±16. There was significant correlation between all dimensions of social capital (except for dimension of family and friends connections) and religious attitudes status (p<0.05).
    Conclusion
    Due to the influence of social capital and its relationship with the religious attitude, it can be a guide for reduction of concerns about the educated classes and increasing their social capital
    Keywords: Religious Attitudes, Social Capital, Students