فهرست مطالب

نشریه علوم تربیتی
سال شانزدهم شماره 2 (تابستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1389/06/01
  • تعداد عناوین: 9
|
  • صفحه 1
  • محمدجعفر پاک سرشت، محمدحسین حیدری، مسعود صفایی مقدم، یدالله مهر علی زاده صفحه 3
    خودگردانی فردی ایده ای است که با دو واکنش متفاوت صاحب نظران تربیتی روبرو شده است. در حالی که طرفداران این ایده آن را هدفی مثبت ارزیابی کرده اند که توانایی انتخاب آزاد و مستقل را در فرد ایجاد می کند، مخالفان آن بر این باورند که در نظر گرفتن خودگردانی فردی به عنوان هدفی تربیتی ممکن است منجر به جدایی فرد از جامعه شده و او را به سمت خودشیفتگی و عدم تبعیت از اصول و ارزش های جمعی سوق دهد. به نظر می رسد که منشاء این مخالفت ها، به سوء برداشت ها و اختلاف نظرهایی بر می گردد که درباره ی «مفهوم» و «درجه ی» خودگردانی فردی وجود دارد. در این مقاله، مدلی از خودگردانی بر اساس «مفهوم عقلانی» و «درجه ی حداقلی» آن معرفی شده است که می توان آن را به عنوان مدلی توجیه پذیر و متعادل از خودگردانی فردی پذیرفته شده، به مثابه «هدفی تربیتی» پیشنهاد کرد.
    کلیدواژگان: خودگردانی فردی، هدف تربیتی، خودگردانی عقلانی
  • زهرا رحیم زادگان، بختیار شعبانی ورکی، امیرحسین کهن صفحه 21
    هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر میدان وابستگی دبیران دبیرستان های ناحیه ی سه مشهد بر روش تدریس آن ها است. در این مطالعه از روش «تحقیق کمی غیر آزمایشی گذشته نگر تبیینی»، استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از آزمون «شکل های گروهی نهفته» و پرسشنامه روش تدریس، و به منظور آزمون فرضیه از «آزمون T» استفاده شده است. نتیجه های به دست آمده نشان داد که بین روش تدریس دبیران میدان وابسته و میدان ناوابسته، تفاوت معنا داری وجود دارد؛ و دبیران میدان ناوابسته بیش از دبیران میدان وابسته، روش تدریس غیر مستقیم را ترجیح می دهند.
    کلیدواژگان: روش تدریس مستقیم و غیر مستقیم، میدان وابسته، میدان ناوابسته
  • راحله شهبازی دستجردی، سید ابراهیم میر شاه جعفری صفحه 41
    هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه ی بین ذهنیت فلسفی و روش تدریس دبیران مدارس متوسطه ی شهر اصفهان است. روش انجام این پژوهش توصیفی- همبستگی است. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسش نامه ی محقق ساخته ذهنیت فلسفی و روش تدریس استفاده شد. نمونه ی آماری مشتمل بر 90 نفر از دبیران و 300 نفر از دانش آموزان مدارس متوسطه ی شهر اصفهان در سال 87- 1386 بود که از طریق نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار SPSS انجام پذیرفت. نتایج نشان داد بین ذهنیت فلسفی و ابعاد آن شامل جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری با روش تدریس دبیران همبستگی معناداری وجود دارد. هم چنین بین ذهنیت فلسفی و روش تدریس دبیران بر اساس متغیرهای جنسیت، رشته ی تحصیلی، مدرک تحصیلی و سابقه ی خدمت نیز همبستگی معناداری مشاهده شد.
    کلیدواژگان: ذهنیت فلسفی، جامعیت، تعمق، انعطاف پذیری و روش تدریس
  • معصومه ترابی، جعفر جهانی، محبوبه فولاد چنگ، رحمت الله مرزوقی صفحه 59
    هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین مهارت های ارتباطی مدیران و کارآیی آن ها از دیدگاه مدیران مدارس متوسطه ی شهر شیراز بوده است. متغیر پیش بین مهارت های ارتباطی مدیران با سه بعد فردی، گروهی و سازمانی و متغیر ملاک، کارآیی مدیران است. تعداد 130 نفر از مدیران دبیرستان های دولتی شهر شیراز در سال تحصیلی 87- 86 به شیوه ی نمونه گیری تصادفی سهمیه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده ی این پژوهش، دو پرسش نامه ی مهارت های ارتباطی و کارایی مدیران بود. یافته ها نشان داد که بر اساس ادراکات مدیران، بین مهارت های ارتباطی مدیران و کارآیی آن ها رابطه ی معنا دار وجود دارد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که بعد فردی مهارت های ارتباطی از نظر مدیران قدرت پیش بینی کنندگی کارایی مدیران را دارد (250/0P ≤ و 30/0B =)‎؛‎‎ ولی دو بعد مهارت های گروهی و سازمانی نمی تواند کارایی مدیران را پیش بینی کند. هم چنین مقایسه ی میانگین نمرات مدیران زن و مرد در زمینه ی مهارت های ارتباطی و کارایی نشان داد، مدیران زن مهارت های ارتباطی و کارایی بیش تری نسبت به مدیران مرد دارند.
    کلیدواژگان: مهارت های ارتباطی، کارایی، مدیران، جنسیت
  • اقبال زارعی صفحه 79
    این مطالعه در زمینه ی تاثیر ارزشیابی توصیفی بر خلاقیت، مشارکت یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی سوم دبستان در شهر بندرعباس انجام شد، که در نظام ارزشیابی توصیفی و سنتی شرکت داشتند. در این پ‍‍ژوهش، برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده؛ و 52 دانش آموز که با روش ارزشیابی توصیفی ارز یابی شدند و 50 دانش آموز که به روش سنتی مورد ارزشیابی قرار گرفتند، به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار های این پ‍‍‍ژ‍وهش عبارت بودند از پرسشنامه خلاقیت عابدی، مصاحبه ساخت مند با معلمان در زمینه ی مشارکت دانش آموزان در امر یادگیری، نظم و انضباط در کلاس و چگونگی تعامل دانش آموزان با یکدیگر و با معلم در کلاس و همچنین عملکرد تحصیلی آن ها در پایان سال تحصیلی بوده است. نتیجه های به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که بین میزان مشارکت در یادگیری دانش آموزان با روش توصیفی و سنتی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین پسران و دختران در روش توصیفی و سنتی تفاوت وجود ندارد. همچنین بین خلاقیت دانش آموزان با نظام ارزشیابی توصیفی و نظام ارزشیابی سنتی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین پسران و دختران تفاوت معناداری وجود ندارد. در بخش کیفی، نتیجه ها نشان داد که مشارکت و فعالیت در کلاس، تعامل دانش آموزان با یکدیگر و با معلم، نظم و انضباط حاکم در کلاس در گروه ارزشیابی توصیفی بیش تر از گروه ارزشیابی سنتی بوده است. همچنین، در گروه ارزشیابی توصیفی، مشارکت و فعالیت در کلاس و نظم و انضباط و تعامل با یکدیگر و با هم، در بین دختران بیش تر از پسران بوده است.
    کلیدواژگان: ارزشیابی توصیفی، ارزشیابی سنتی، مشارکت در یادگیری، خلاقیت و عملکرد تحصیلی
  • حسین سپاسی، منیجه شهنی ییلاق، صرفناز باقری صفحه 93
    هدف این تحقیق مقایسه ی عملکرد دانش آموزان پایه ی اول در دروس علوم، ریاضی، بخوانیم و بنویسیم، و معدل این دروس برحسب جنسیت و آموزش های پیش دبستانی با کنترل هوش می باشد. جامعه ی آماری تحقیق را دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی نواحی پنجگانه سازمان آموزش و پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 84-85 تشکیل دادند. نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بود. برای نمونه گیری از هر ناحیه ی آموزش و پرورش 6 مدرسه ی پسرانه و 6 مدرسه ی دخترانه و در کل 60 مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس پایه ی اول و از هر کلاس دو دانش آموز که دوره ی آموزش های پیش دبستانی را گذرانده و دو دانش آموز که این دوره را طی نکرده بودند، انتخاب شد و در کل240 دانش آموز پایه ی اول در این تحقیق شرکت کردند. از آزمون های هماهنگ در دروس ریاضی، علوم، بخوانیم بنویسیم، معدل این دروس، آزمون ریون رنگی مخصوص کودکان استفاده گردید. روش آماری به کار رفته جهت تجزیه و تحلیل نتایج، تحلیل کواریانس (ANCOVA) می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که با کنترل هوش، بین عملکرد دانش آموزان در دروس ریاضی، علوم، بخوانیم و بنویسیم و معدل این دروس بر حسب آموزش های پیش دبستانی در 05/0> pتفاوت معنا دار وجود دارد. با کنترل هوش، بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان در دروس ریاضی، علوم، معدل این دروس بر حسب جنسیت تفاوت معنا دار وجود ندارد. بین نمره های درس بخوانیم و بنویسیم بر حسب جنسیت در 05/0p < تفاوت معنا دار وجود دارد و میانگین نمره های دختران بیشتر از پسران است. اما بین معدل دانش آموزان پایه ی اول برحسب جنسیت و آموزش های پیش دبستانی اثر تعاملی معنا دار مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: آموزش های پیش دبستانی، ضریب هوش، آزمون معلم ساخته
  • رحمت الله خسروی، کورش فتحی واجارگاه، محبوبه عارفی صفحه 113
    پژوهش حاضر با هدف نیازسنجی برای تدوین برنامه ی درس مهارت های زندگی در دوره ی متوسطه ی نظری و براساس مدل تحقیقاتی «کلاین» انجام گرفته است. عمده ترین یافته های پژوهش از این قرار است: 1- از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت، تناسب اهداف با نیازهای دانش آموزان، وجود ارتباط منطقی بین انواع محتوا، انتخاب فعالیت های یادگیری براساس آمادگی دانش آموزان، انتخاب روش های تدریس فعال، و ارزشیابی براساس مشارکت و همکاری معلم و دانش آموزان در برنامه ی درسی مهارت های زندگی حائز بیش ترین درجه اهمیت بودند. 2- از دیدگاه معلمان، طراحی اهداف براساس نیازهای دانش آموزان، تناسب محتوا با توانایی های یادگیری دانش آموزان، به کارگیری روش های تدریس فعال و مفید واقع شدن خود ارزیابی در برنامه درسی مهارت های زندگی در اولویت های نخست بودند. 3- از دیدگاه دانش آموزان تناسب فعالیت های یادگیری با معلومات و تجارب فعلی دانش آموزان، به کارگیری روش های تدریس فعال، مفید واقع شدن خود ارزیابی در برنامه ی درسی مهارت های زندگی از بیش ترین درجه ی اهمیت برخوردارند. 4- از دیدگاه هر سه گروه مورد مطالعه، فعالیت دانش آموزان در گروه های کوچک، مدیریت زمان جلسات و مفید واقع شدن فضاهای آموزشی خارج از مدرسه در برنامه ی مهارت های زندگی از اهمیت بیشتری برخوردارند.
    کلیدواژگان: نیازسنجی، عناصر برنامه ی درسی، مهارت های زندگی، دوره ی متوسطه نظری