فهرست مطالب

دانش علفهای هرز - سال سیزدهم شماره 1 (بهار و تابستان 1396)

نشریه دانش علفهای هرز
سال سیزدهم شماره 1 (بهار و تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/06/30
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مقاله پژوهشی
  • سید محمد میروکیلی *، امین آناقلی، فریبا میقانی، حسن کریم بیکی صفحات 1-9
    به منظور بررسی مدیریت تلفیقی کهورک آزمایشی طی سال های 1389 تا 1393 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و 16 تیمار در استان یزد اجرا شد. تیمارها شامل: کاربرد علف کش گلایفوسیت به میزان شش، هشت و 10 لیتر در هکتار یک نوبت، و همچنین علف کش گلایفوسیت سه، چهار و پنج لیتر در هکتار دو نوبت. مخلوط توفوردی و ام سی پی آبه میزان دو و چهار لیتر در هکتار یک نوبت، مخلوط توفوردی و ام سی پی آبه میزان یک و دو لیتر در هکتار دو نوبت. تیمارهای تلفیقی شامل مخلوط توفوردی+ام سی پی آو گلایفوسیت به ترتیب به میزان دو و چهار لیتر یک نوبت و نیز یک و دو لیتر در هکتار دو نوبت و قطع کامل کهورک یک نوبت، قطع کهورک به همراه مخلوط توفوردی و ام سی پی آدو لیتر ، قطع کهورک به همراه گلایفوسیت چهار لیتر و شاهد بدون کنترل. نتایج نشان داد تیمار قطع کامل و قطع + مخلوط توفوردی و ام سی پی آ2 لیتر در هکتار و قطع + گلایفوسیت 4 لیتر در هکتار وزن خشک کهورک را به میزان مطلوبی کاهش داد. بالاترین درصد کنترل در تیمار مخلوط توفوردی و ام سی پی آ2 لیتر+گلایفوسیت 4 لیتر و مخلوط توفوردی و ام سی پی آ1لیتر+گلایفوسیت 2 لیتر و مخلوط توفوردی و ام سی پی آ4 لیتر در هکتار به ترتیب با 78/97 ، 22/97 و 00/85 درصد مشاهده شد. همچنین بر اساس نتایج سه ساله کمترین وزن خشک بوته به ترتیب در تیمارهای قطع، مخلوط توفوردی و ام سی پی آ2 لیتر در هکتار دو مرتبه و مخلوط توفوردی و ام سی پی آ4 لیتر در هکتار و مخلوط توفوردی و ام سی پی آ1 لیتر در هکتار دو مرتبه به ترتیب با 09/1، 12/2، 37/4 و 57/4 گرم بدست آمد.
    کلیدواژگان: علف کش توفوردی + ام سی پی آ، علف کش گلایفوسیت، کنترل تلفیقی، کهورک
  • سیدکریم موسوی *، علی قنبری، رضا قربانی، محمد علی باغستانی میبدی صفحات 11-28
    تعیین دماهای آستانه جوانه زنی و رویش با انجام آزمایش در دامنه دمایی صفر تا 40 درجه سانتی گراد، تبیین پاسخ جوانه زنی و رویش به نوسان دمایی و ارزیابی اثرات یخبندان کوتاه مدت و بلندمدت بر توانایی جوانه زنی بذور علف های هرز باریک برگ گندم وحشی و جودره جمع آوری شده از سطح مزارع گندم دیم در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس معادلات دو قسمتی برازش داده شده دمای پایه، دمای بهینه و بیشینه دمای جوانه زنی بذور پوشینه دار گندم وحشی به ترتیب برابر 79/0، 24 و 28 درجه سانتی گراد و برای بذور پوشینک دار جودره به ترتیب برابر 82/0، 6/30 و 36 درجه سانتی گراد برآورد شد. میانگین رویش بذور گندم وحشی پوشینه دار کاشته شده در خاک برای شش رژیم نوسان دمایی شب و روز برابر 3/71 درصد بود. میانگین جوانه زنی بذور فاقد پوشینه و پوشینه دار گندم وحشی در داخل پتری دیش برای شش رژیم نوسان دمایی به ترتیب 5/70 و 9/17 درصد بود. در مورد بذور پوشینه دار گندم وحشی برای رژیم های دمایی 1/10، 10/30 و 15/35 اصلا جوانه زنی اتفاق نیفتاد و حداکثر سطح جوانه زنی برآوردی (79 درصد) برای رژیم دمایی 10/15 درجه سانتی گراد محقق شد. در این شرایط میانگین جوانه زنی رژیم های دمایی 5/20 و 10/25 برابر 14 درصد بود. پایین بودن میانگین جوانه زنی بذور پوشینه دار گندم وحشی در آزمایش جوانه زنی داخل پتری دیش در مقایسه با میانگین جوانه زنی بذور فاقد پوشینه و میانگین رویش بذور کاشته شده در داخل خاک گویای نقش بازدارنده مواد موجود در پوشینه بذر است که در شرایط خاک به دلیل خاصیت جذب کنندگی آن تجمع مواد بازدارنده در محیط پیرامونی بذر حادث نمی شود.
    کلیدواژگان: خفتگی بذر، دماهای آستانه، سرمادهی، نوسان دما
  • منصور سارانی *، علی قنبری، محمد گلوی، ابراهیم ایزدی دربندی، محمدعلی باغستانی صفحات 29-44
    علف پشمکی ژاپنی (Bromus japonicus Thunb.) مهم ترین علف هرز باریک برگ یک ساله زمستانه در مزارع گندم استان سیستان و بلوچستان به شمار می رود. آزمایش مزرعه ای در سال های 1393 و 1394 با هدف بررسی اثرات زمان و مقدار مصرف علف کش سولفوسولفورون در کنترل علف هرز علف پشمکی در ارقام مختلف گندم در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی زهک، زابل انجام شد. سه رقم گندم (هیرمند، کلک افغانی، سیستان)، سه مرحله کاربرد علف کش بر اساس فنولوژی علف هرز (3-2 برگی، 5-4 برگی، پنجه زنی) و چهار مقدار مصرف (شاهد بدون علف کش، 17، 22، 27 گرم ماده تجاری آپیروس در هکتار)، به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در همه ارقام، کاربرد علف کش سولفوسولفورون در مرحله 5-4 برگی و پنجه زنی علف هرز به ترتیب بیشترین و کمترین کارایی را بر کنترل علف پشمکی از خود نشان داد. در تیمار کاربرد در مرحله پنجه زنی علف پشمکی در رقم هیرمند، مقدار علف کش مورد نیاز برای کاهش تراکم علف پشمکی به نصف بیشینه حتی از مقدار توصیه شده هم بالاتر رفت (3/28= ). در همه ارقام و مراحل کاربرد ، بین مقدار مصرفی 22 و 27 گرم ماده تجاری در هکتار اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. نرخ افزایش عملکرد دانه به ازای کاهش در تراکم علف پشمکی برای رقم هیرمند در بالاترین (31/0=b) و برای رقم کلک افغانی کمترین (14/0=b) مقدار بود.
    کلیدواژگان: تراکم، توان رقابتی، مدل لجستیک، مدیریت تلفیقی علف های هرز
  • محمد فرهنگ فر، مصطفی اویسی *، حمید رحیمیان مشهدی، حسن علیزاده صفحات 45-56
    به منظور ارزیابی تاثیر تیمارهای مختلف کود نیتروژن، تراکم گندم و مقدار علف کش سولفوسولفورون + مت سولفورون (توتال) بر پارامترهای رشدی علف هرز جودره و عملکرد گندم، آزمایشی در سال 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، واقع در محمدشهر کرج و مزرعه تحقیقاتی جهاد کشاورزی استان قم به صورت اسپلیت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل: سه سطح تراکم گندم (300، 400 و 500 بوته در مترمربع) دو سطوح نیتروژن (240، 300 کیلوگرم در هکتار) و پنج سطح غلظت علف کش توتال (0، 20، 33، 45، 54 گرم ماده موثره در هکتار) بود. نتایج نشان داد برهمکنش تیمارهای مورد بررسی در دو منطقه معنی دار بود. تاثیر کاهشی افزایش تراکم گندم بر زیست توده علف-هرز جودره در غلظت های مختلف علف کش توتال، متفاوت بود. به نحوی که در غلظت های پایین علف کش، افزایش تراکم گندم منجر به کاهش علف هرز جودره شد. درحالی که با افزایش غلظت علف کش توتال، اثر کاهشی تراکم گندم بر روی زیست توده جودره حذف گردید. با توجه به بالا بودن کارایی مصرف کود نیتروژن در گندم، کاربرد سطح پایین کود نیتروژن منجر به بهره مندی بیشتر گندم و کاهش توان رقابتی جودره در آزمایش کرج گردید. در آزمایش قم اگرچه این روند بطورکلی مشاهده شد، ولی تغییرات از لحاظ آماری معنی دار شناخته نشد. به طورکلی می توان گفت که تلفیق کاربرد مصرف 240 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن به همراه تراکم 400 بوته در متر مربع گندم و اعمال 45 گرم در هکتار از علف کش توتال در منطقه کرج بهترین تیمار شناخته شد. درحالی که در منطقه قم تلفیق کاربرد مصرف 300 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن + تراکم 500 بوته در متر مربع گندم و اعمال 45 گرم در هکتار از علف کش توتال منجر به حداکثر عملکرد گندم گردید.
    کلیدواژگان: زیست توده جودره، کارایی مصرف نیتروژن، علف کش توتال، عملکرد گندم
  • دلاور بهروزی، مهدی راستگو *، lمحمد علی باغستانی، قربانعلی اسدی صفحات 57-70
    به منظور ارزیابی اثرات بستر بذر کاذب بر کنترل علف هرز چاودار آزمایشی طی سال زراعی 93-1392 در قالب طرح اسپلیت پلات فاکتوریل در سه تکرار در شهرکرد اجرا شد.کرت اصلی در سه سطح 1- کشت مرسوم گندم (خشکه کاری)، 2- آبیاری بعد از آماده کردن زمین و کنترل چاودار و سایر علف های هرز یک ماه پس از آبیاری با علف کش عمومی پاراکوات (مقدار 2 لیتر در هکتار از ماده تجارتی) و سپس کاشت گندم و 3- آبیاری بعد از آماده کردن زمین و سپس یک ماه بعد از آن خراش دهی (عملیات هرس) سطح خاک و سپس کاشت گندم، و کرت فرعی در نه سطح شامل فاکتوریل رقم در سه سطح (الوند، پیشگام و بک کراس روشن زمستانه) و تراکم کاشت در سه سطح (200، 250 و 300 کیلوگرم در هکتار) اجرا شد، نتایج نشان داد تیمار بستر کاذب و کاربرد علف کش باعث کاهش تراکم و زیست توده چاودار به ترتیب به میزان 7/67 و 9/74 درصد شد، رقم پیشگام باعث کاهش تراکم و زیست توده چاودار به ترتیب به میزان 9/36 و 7/18 درصد گردید و تراکم 200 کیلو گرم در هکتار تراکم و زیست توده چاودار را به ترتیب 3/24 و 4/22 درصد کاهش داد. بیشترین عملکرد دانه و بیولوژیک مربوط به روش تهیه بستر کاذب و کار برد علف کش پاراکوات به ترتیب 4206 و 3/8872 کیلو گرم در هکتار بود. بهترین روش تهیه بستر بذر، بستر بذر کاذب با کنترل شیمیایی علف های هرز با علف کش پاراکوآت، بهترین رقم پیشگام و بهترین تراکم کاشت، 200 کیلوگرم در هکتار قابل توصیه است.
    کلیدواژگان: زیست توده، علف هرز، کنترل مکانیکی، کنترل شیمیایی، مدیریت تلفیقی
  • مریم رجبیان*، جعفر اصغری، محمدرضا احتشامی، بیژن یعقوبی صفحات 79-96

    به منظور ارزیابی توان رقابتی ژنوتیپ های برنج با علف های هرز در سیستم کشت مستقیم و تعیین صفات مرتبط با آن، آزمایشی در سال زراعی 96-95 در موسسه تحقیقات برنج کشور واقع در شهرستان رشت انجام گرفت. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. کرت های اصلی شامل دو سطح مدیریت علف هرز (رقابت کامل تحت شرایط جامعه طبیعی علف های هرز و عاری از علف هرز) و کرت های فرعی شامل 10 ژنوتیپ برنج (هاشمی، آبجی بوجی، تازه حسنی، گیلانه، شیرودی، صالح، RI18430-1، RI18430-60، RI18430-72 و RI18430-77) بودند. نتایج نشان دهنده تفاوت ژنوتیپ ها از نظر توانایی رقابت با علف های هرز بود. تحت شرایط عاری از علف های هرز، میزان عملکرد دانه از 5/3293 در رقم صالح تا 1/6796 کیلوگرم در هکتار در رقم شیرودی متغیر بود. تحت شرایط رقابت کامل علف های هرز نیز عملکرد دانه از 6/260 در لاین RI18430-72تا 2/1291 کیلوگرم در هکتار در رقم هاشمی ثبت شد. تغییرات زیست توده علف های هرز در مرحله گلدهی از 53/153 تا 63/212 گرم در متر مربع بود که بالاترین و پایین ترین میزان آن به ترتیب در رقم آبجی بوجی و شیرودی مشاهده شد. متوسط افت نسبی عملکرد به واسطه رقابت با علف های هرز از 55/73 تا 1/94 درصد در میان ژنوتیپ های مختلف، متغیر بود. نتایج همچنین نشان دهنده وجود همبستگی مثبت معنی دار میان توانایی رقابتی و عملکرد دانه بود. ارقام هاشمی، شیرودی و لاین RI18430-60 با دارا بودن بالاترین توانایی رقابتی و عملکرد دانه (مبنای انتخاب مستقیم تحت شرایط رقابت کامل) می توانند در برنامه های مدیریت تلفیقی علف های هرز به منظور کاهش مصرف علف کش ها به کار روند. بر مبنای نتایج به دست آمده، رشد اولیه (بنیه)، شاخص سطح برگ، زیست توده و ارتفاع بوته، صفاتی هستند که همبستگی مثبت معنی داری با توان رقابتی داشته و از این رو می توانند به عنوان معیاری جهت تشخیص و انتخاب غیر مستقیم ارقام دارای توان رقابتی بالا مورد استفاده قرار گیرند.

    کلیدواژگان: افت نسبی عملکرد، انتخاب غیر مستقیم، توانایی رقابتی، مدیریت تلفیقی علف های هرز
  • صبا یزدانی پور، حسن علیزاده *، ایرج نصرتی، صحبت بهرامی نژاد صفحات 89-96
    گل گندم مرهمی (Centaurea balsamitaLam.) علف هرز یک ساله پاییزه از تیره کاسنی است، که در مزارع غلات پاییزه کشور در حال گسترش است. به منظور بررسی سطوح مختلف پتانسیل اسمزی، شوری، pH، نیترات پتاسیم، جیبرلین و عمق دفن در دمای 20 درجه سانتی گراد در شرایط روشنایی ، آزمایشی در سال 1394 در آزمایشگاه علوم علف های هرز گروه زراعت و اصلاح نباتات پردیس کشاورزی دانشگاه تهران انجام شد. آزمایش در سطوح مختلف پتانسیل اسمزی، شوری، pH، نیترات پتاسیم، جیبرلین و عمق دفن در دمای 20 درجه سانتی گراد در شرایط روشنایی بررسی شد. نتایج بدست آمده نشان داد که گل گندم مقاومت خوبی به تنش خشکی تا حدود 76/0- مگا پاسکال را داشته، ولی به شوری خاک حساس است. بهترین خاک از نظر قلیایی و اسیدیته، خاک خنثی می باشد. بذور گل گندم به تیمارهای نیترات پتاسیم و جیبرلین به خوبی واکنش دادند و درصد جوانه زنی با افزایش این تیمارها افزایش یافت. بذور این علف هرز در عمق کم و نهایتا تا سه سانتی متری بخوبی سبز می شود. بیشترین درصد جوانه زنی در سطح خاک اتفاق می افتد، بنابراین با شخم عمیق می توان از سبز شدن آنها جلوگیری کرد، زیرا بذر آن ریز بوده، و ذخیره غذایی اندکی داشته و قادر نیست از اعماق سبز شود.
    کلیدواژگان: پتانسیل اسمزی، جیبرلین، شوری، عمق دفن، نیترات پتاسیم، pH
  • فرخ فرزانه *، بابک عندلیبی، اسکندر زند، سعید صوفی زاده صفحات 97-106
    به منظور بررسی تاثیر ماده افزودنی کوداساید با علف کش های کلودینافوپ پروپارژیل (تاپیک ای سی 8 درصد) و تری بنورون متیل(گرانستار دی اف 75 درصد) بر علف های هرز و عملکرد و اجزای عملکرد گندم آزمایشی در سال 93-1392 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور در استان البرز در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 13 تیمار و چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل علف کش تری بنورون متیل در سه مقدار (5/10، 75/12 و 15 گرم ماده موثره در هکتار)، و سه مقدار(5/10، 75/12 و 15 گرم ماده موثره در هکتار + 25/0 درصد حجم به حجم کوداساید)؛ و علف کش کلودینافوپ پروپارژیل در سه مقدار (048/0، 064/0 و 08/0 لیتر ماده موثره در هکتار)، و سه مقدار ( 048/0، 064/0 و 08/0 لیتر ماده موثره در هکتار + 25/0 درصد حجم به حجم کوداساید) در زمان پنجه زنی به همراه شاهد با وجین (حذف علف های هرز) بودند. نتایج تحقیق نشان داد برترین تیمار 08/0 لیتر ماده موثره در هکتار علف کش کلودینافوپ پروپارژیل بود. کاربرد ماده افزودنی کوداساید با علف کش کلودینافوپ پروپارژیل باعث کاهش کاراییبر کنترل علف های هرز باریک برگ شد. برترین تیمار، 75/12 گرم ماده موثره در هکتار علف کش تری بنورون متیل با کوداساید به مقدار 25/0 درصد حجم به حجم با کنترل وزن خشک و تراکم مجموع علف های هرز پهن برگ به ترتیب 93 و 95 درصد، اختلاف معنی داری نسبت به شاهد با وجین (حذف علف های هرز) نداشت. همچنین این تیمار عملکرد زیست توده (3275 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد دانه (2200 کیلوگرم در هکتار) و تعداد سنبلچه های بارور (6/4 در سنبله) را به ترتیب 22، 40 و 13 درصد نسبت به شاهد (آلوده به علف هرز) افزایش داد. کمترین مقدار عملکرد نسبت به بقیه تیمارها متعلق به تیمار 5/10 گرم ماده موثره در هکتار علف کش تری بنورون متیل با شاخص برداشت (04/34) و سنبلچه بارور (50/36) بود.
    کلیدواژگان: تراکم علف های هرز، شاخص برداشت، عملکرد دانه، وزن خشک علف های هرز
|
  • Seyed Mohammad Mirvakil *, Amin Anagholi, Fariba Mighani, Hasan Karimbeiki Pages 1-9
    In order to investigatsion of integrated management of mesquite, an experiment was conducted with 16 treatments in randomized compelete blocks design with 3 replications at Yazd province during 2010-2014. Treatments included: Glyphosate at 6, 8 and 10 Lit.ha-1 one time and Glyphosate at 3, 4 and 5 Lit.ha-1 two times; 2,4-D〣 at 2 and 4 Lit.ha-1 one time and 2,4-D〣 at 1 and 2 Lit.ha-1 two times. Integrated treatments include 2,4-D〣 plus Glyphosate at 1 and 2 Lit.ha-1 two times; 2,4-D〣 plus Glyphosate at 2 and 4 Lit.ha-1 one time; cutting one time; cutting 2,4-D〣 at 2 Lit.ha -1 ; cutting Glyphosate at 4 Lit.ha-1 and Control with no treaetment. Results of the 3 years experiments showed that the treatments of cutting, cutting (2,4-D〣) at 2 lit.ha-1 and cutting Glyphosate 4 lit.ha-1 decreased the dry weight of mesquite in acceptable quantity. The highest percent control of mesquite was observed in 2,4-D〣 (2 lit.ha-1) Glyphosate (4 lit.ha-1), with 97.78% ; 2,4-D〣 (1 lit.ha-1) Glyphosate (2 lit.ha-1) with 97.22% and 2,4-D〣 (4 lit.ha-1) with 85.00 %. Based on the results of 3 years of the experiment the lowest of dry weight observed in cutting treatment and 2,4-D〣 at 2 lit.ha-1 two times; 2,4-D〣 4 Lit.ha-1 and 2,4-D〣 1 Lit.ha-1 two times with 1.09, 2.12, 4.37 and 4.57 gr. respectively.
    Keywords: 2_4_D + MCPA_Glyphosit_Integrated control_Mesquite
  • Ali Ghanbari, Reza Ghorbani, Mohammad Baghestani, Seyed Karim Mousavi * Pages 11-28
    A series of laboratory tests were conducted on wild wheat and wild barely, collected from dryland wheat farms of Lorestan province to determine the effect of temperature on their germination and emergence. Treatments included tempereatures raging 0-40 °C. According to the two segments equations fitted to the trend of seed germination, different constant temperatures, base temperature, optimum temperature and maximum temperature for germination of wild wheat intact seed with seed coat (lemma and palea), were estimated at 0.79, 24 and 28 °C respectively, as for wild barley were estimated at 0.82, 30.6 and 36 °C respectively. Average emergence of wild wheat intact seeds planted in the soil at six fluctuating temperatures of day/night regimes was 71.3%. A average of wild wheat dehusked and intact seeds germination in Petri dish experiments for six fluctuating temperatures of day/night regimes, were 70.5 and 17.9 percent respectively. In the case of wild wheat, intact seeds for day/night regimes of 10/1, 30/10 and 35/15 °C seed germination did not happen, and maximum seed germination (79%) was achieved for the 15/10 °C temperature regime. Under these conditions, wild wheat intact seed germination mean of 20/5 and 25/10 °C temperature regimes were 14 percent. The lower mean germination of wild wheat intact seeds with lemma and palea in the testing germination in Petri dishes compared with the mean of dehusked seed germination without lemma and palea, and the emergence mean of intact seeds planted in the soil suggest existence of probable inhibitor substances in the seed coat, that under soil conditions are leached from the surrounding environment of the seed.
    Keywords: Chilling, seed dormancy, temperature fluctuation, temperature threshold
  • Mansoor Sarani *, Ali Ghanbari, Mohammad Galavi, Ebrahim Izadi Darbandi, Mohammad Ali Baghestani Meybodi Pages 29-44
    Japanese brome (Bromus japonicus Thumb.) is the most important winter annual grass weed in the wheat fields of Sistan & Baloochestan province. During 2013-2014 and 2014-2015 growing season at Zahak Agriculture and Natural Resources Research Station, Zabol, field experiments were conducted to investigate the effect of rate and time of sulfosulforoun application in order to control Japanese brome in different wheat cultivars. Three wheat cultivars (Hirmand, Kalak Afghani, Sistan), three stages of herbicide application (2-3 leaves, 4-5 leaves, tillering of B. japonicus) and four herbicide doses (control, 17, 22, 22 gr. ha-1) of the commercial form of Apirus 75% were arranged in a factorial experiment under a randomized completed blocks design.Japanese brome density and dry weight were measured 30 days after final herbicide application. We also evaluated biological and grain yields of wheat at harvest. In all cultivars, herbicide application at 4-5 leaves and tillering of Japanese bromeshowed the highest and lowest weed density and dry weight respectively. Based on a logistic model fitted to density data of Japanese brome, the estimated dose to 50% loss in Hirmand at tillering stage was more than labeled-recommendation dose of sulfosulforoun ( =28.3). The grain yield values in Hirmand and Kalak Afghani cultivars showed the highest and lowest in response to. Japanese bromedensity, respectively.
    Keywords: Competitive ability, density, integrated weed management, logistic model
  • Mohammad Farhangfar, Mostafa Oveisi *, Hamid Rahimian, Hassan Alizadeh Pages 45-56
    Field experiments were conducted to study the effect of nitrogen, wheat density and herbicide doses on wheat-wild barley competition in Karaj and Qom. Experiment was a split-factorial with three replications. Experimental factors were wheat densities of 300, 400 and 500 plants m-2, nitrogen levels of 240 and 300 kg ha-1 and five doses of metsulfuron-methyl plus sulfosulfuron at 0, 20, 33, 45 and 54 g ha-1. Results from both locations indicated significant interactions between treatments. Depending on herbicide dose applied wheat density effect on wild-barley biomass was different. Decrease in wild-barley biomass obtained from increasing wheat density was significantly higher with low doses of herbicide. Regarding higher nitrogen efficiency in Karaj wheat, lower nitrogen level caused more competition ability of wheat and lower wild-barley biomass. In Qom experiment, the general trend was similar, differences were not significant at p-value
    Keywords: wild barley biomass, nitrogen use efficiency, herbicide dose, wheat yield
  • Delavar Behrouzi, Mehdi Rastgoo *, Mohammad Ali Baghestani, Ghorbanali Asadi Pages 57-70
    To evaluate the effect of false seedbed preparation on rye (Secale cereale L.) control, an experiment was conducted during 2013 in Shahrekord. Experimental factors were arranged in split plot factorial design with three replications. The main plots included seed bed preparation at three levels: 1. conventional dry cultivation of wheat, 2. seedbed preparation, irrigation, weed control (including rye) with paraquqt (20% SL) at 2 L ha-1 after one month, wheat cultivation, 3. seedbed preparation, irrigation, mechanical weed control (using harrow), wheat cultivation. Subplots 1. included cultivars at three levels (Alvand, Pishgam and Back Cross Roshan) and 2. planting densities at three levels (200, 250 and 300 kg ha-1). According to the mean comparison, density and biomass of rye in the treatment of irrigation application of herbicide decreased relative to dry cultivation by 67.7 and 74.9 percent, respectively, Pishgam cultivar decreased rye density and biomass by 36.9 and 18.7 percent, respectively. The seeding rate of 200 kg ha-1 of wheat reduced density and biomass of rye by 24.3% and 22.4%, respectively. The highest grain and biological yield of wheat was observed in irrigation and application of paraquat with 4206 and 8872.3 kg ha-1, respectively. Based on the results of this research, for weed control, especially rye, yield and yield components of winter wheat, the best method of seedbed preparation, is false seedbed preparation using chemical control of weeds. The best wheat cultivar, was Pishgam and best wheat seeding rate, was 200 kg ha-1.
    Keywords: Biomass, weed, mechanical control, chemical control, integrated management
  • Maryam Rajabian *, Jafar Asghari, Mohammad Reza Ehteshami, Bijan Yaghoubi Pages 79-96

    In order to evaluate the competitive ability of rice genotypes against weeds in direct seeding system and determination the traits that may confer such attributes, a field experiment was conducted at the Rice Research Institute of Iran in Rasht during 2016-17 cropping season. The experiment was laid out in a split plot based on randomized complete blocks design with three replications. The treatments included two levels of weed management (weedy (under natural weed flora) and weed-free) as the main plots, and ten rice genotypes (Hashemi, Abjiboji, Tazeh Hasani, Gilaneh, Shiroodi, Saleh, RI18430-1, RI18430-60, RI18430-72, RI18430-77) as subplots. The results showed genotypic differences in competitive ability against weeds. Under weed- free conditions, grain yield varied from 3293.5 in Saleh to 6796.1 kg.ha-1 in Shiroodi. Under weedy conditions, grain yield was also registered from 260.6 in breeding line RI18430-72 to 1291.2 kg.ha-1 in Hashemi. The highest and lowest amounts of weed biomass at flowering were also observed in Abjiboji and shiroodi, respectively. Average yield loss due to weed competition ranged from 73.55 to 94.1% in different rice genotypes. The results also indicated a positive significant correlation between competitive ability and grain yield, thus Hashemi, Shiroodi and the breeding line RI18430-60 had the highest competitive ability against weeds and also grain yield (the basis for direct selection under weedy condition). This method can be applied in integrated weed management programs to reduce herbicide use. The study revealed that early growth (vigor), leaf area index, crop biomass and height had significant positive correlation with competitive ability and hence, can be used as useful indirect selection criteria of genotypes with high competitive ability.

    Keywords: Competitive ability, indirect selection, integrated weed management, relative yield loss
  • Saba Yazdanipoor, Hassan Alizadeh *, Iraj Nosratti Pages 89-96
    Knapweed (Centaurea balsamita Lam.) is an annual winter weed in Asteraceae. It is expanding in winter cereal fields of Iran. During 2015, an experiment was conducted in the Weed Science Laboratory, Department of Agronomy & Plant breeding in the College of Agriculture and Natural Resources, University of Tehran. Different levels of osmotic potential, salinity, PH, KNO3, GA3 and burial depths at 20 ̊C were evaluated. Results showed that C. balsamita has a good tolerance to drought stress (-0.76 MPa), but it is sensitive to soil salinity. The best pH is neutral for germination. C. balsamita seeds reacted to KNO3 and GA3 treatment well. By increasing KNO3 and GA3, germination percentage raised. This weed grows in shallow depths (3 cm). Most germination occurs at the soil surface. Deep plowing is, therefore, recommended to prevent seed germination.
    Keywords: GA3, KNO3, pH, Osmotic potential, Salinity
  • Farrokh Farzaneh *, Babak Andalibi, Ekandar Zand, Saeid Soufizadeh Pages 97-106
    In order to investigate the effect of codacide adjuvant on the efficacy of clodinafop propargyl and tribenuron methyl, a field experiment was carried out on wheat at the Iranian Research Institute of Plant Protection in Alborz province during 2013-2014 growing season. Treatments included tribenuron methyl at three doses (10.5, 12.75 and 15 g a.i. ha-1), tribenuron methyl at three doses (10.5, 12.75 and 15 g a.i. ha-1) 0.25% V/V codacide, clodinafop propargyl at three doses (0.048, 0.064 and 0.08 L a.i. ha-1), clodinafop propargyl at three doses (0.048, 0.064 and 0.08 L a.i. ha-1) 0.25% V/V codacide, and weed-free control. Herbicides were sprayed at tillering stage of wheat. Results showed that clodinafop propargyl at 0.08 L a.i. ha-1 performed better regarding grass weed control and application of codacide adjuvant with this herbicide increased its efficacy. Application of tribenuron methyl (12.75 g a.i. ha-1) codacide resulted in highest reductions in broad-leaved weed density and dry matter (95% and 93%, respectively), which was not significantly different with weed-free control. Wheat biological yield (3275 kg ha-1), grain yield (2200 kg ha-1) and the number of fertile spikelets/spike (6.26) were 22, 40 and 13% higher than the weed-infested control, respectively. The lowest yield among herbicide treatments belonged to tribenuron methyl (10.5 g a.i. ha-1) with harvest index of 34.04% and 36.50 fertile spikelets/spike.
    Keywords: Harvest Index, grain yield, weed density, weed dry weight