فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات
پیاپی 48 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/09/30
  • تعداد عناوین: 9
|
  • ابوعلی ودادهیر، امیرحسین صالحی صفحات 13-34
    با فراگیر شدن گوشی های هوشمند، که ذیل تکنولوژی های ارتباطی اطلاعاتی هوشمند مطرح می شوند، این مسئله پدید می آید که ما به ازاهای فرهنگی این پدیده چه می تواند باشد؟ این مابه ازاها هنگامی مهم می شوند که تغییرات عمده ای در ساحت زندگی روزمره از حیث مواجهه با تجربهزیسته رخ دهد. لذا ما در این مقاله تلاش می کنیم دلالت های فرهنگی مصرف این گونه تکنولوژی ها را از وجه انسان شناختی آن مورد مداقه قرار دهیم. روش ما کیفی است در وجه عام و به طور اخص اتنوگرافی تفسیری است. شیوه آنالیز داده استخراج مضامین یا درون مایه های موجود در مصاحبه ها و مشاهدات با استفاده از روش های آنالیز داده های کیفی مایز و هابرمن (1994) بوده است. عمده میدان پژوهش در این تحقیق مراکز عمده فروش و خدمات پس از فروش گوشی های هوشمند، ازجمله مرکز تجاری پایتخت واقع در خیابان میرداماد تهران بوده است. مضمون محوری ما در این قسمت معطوف به ارتباط تکنولوژی و سپهر معنای کنشگران است؛ سپهر معنا مفهوم محوری برساخت هویت کنشگران شهری ارزیابی شده است. لذا در پژوهش اخیر، این مقوله و رابطه اش با امر تکنیکی در شش تم یا مضمون قابل بحث است که مضامین از بدین قرارند: آثار ماتاخر انفجار اطلاعاتی، تکنولوژی و تاثیر آن بر ارتباطات اجتماعی، تنهایی و صمیمیت مهندسی شده، تغییر در ساحت مکان و زمان، و دست آخر، تغییر در تجربهزیسته کنشگران.
    کلیدواژگان: اینترنت، شبکه های اجتماعی، تنهایی، زمان، مکان
  • سمیه توحیدلو، علیرضا ذاکری، محسن جعفری مقدم صفحات 35-56
    در این مقاله تلاش شده تا وضعیت فرهنگ کار در سازمان های ایرانی اعم از دولتی و خصوصی مطالعه شود. برای فهم این وضعیت، شاغلین ایرانی خارج از کشوری مورد مطالعه قرار گرفته اند که تجربه کار در ایران و غیر از ایران را به طور همزمان داشته اند. مطالعه فرهنگ کار در سه سطح فردی، سازمانی و کلان صورت گرفته و این مصاحبه ها با کمک تلفن های اینترنتی و شبکه های ارتباطی به انجام رسیده است. در میان موانع موجود در برابر شکل گیری فرهنگ سازنده کار، بی عدالتی، خودگرایی، نبود بیمه های حمایت گر، نبود چشم انداز و آینده روشن کار، زمینه های فرهنگی و اجتماعی مانع از کار، نبود مشوق های علمی پیش برنده، نظم اجتماعی و نظم مستقر در سازمان ها از مواردی است که در نگاه ایشان وجود داشته است.
    برخلاف دیدگاه هایی که متاثر از مطالعات شرق شناسانه اجزایی را در تاریخ دراز مدت و ذات فرهنگ ایرانی به عنوان عوامل بازدارنده در مسیر شکل گیری فرهنگ سازنده کار بیان می دارند، مطالعه حاضر نشان می دهد که مجموعه ای از عوامل اجتماعی و ساختاری سازنده موقعیت هایی است که باعث می شود همان کنشگران غیر فعال در ساختار ایران به کنشگران موثر در ساختار خارج از ایران تبدیل شوند.
    کلیدواژگان: فرهنگ کار، سازمان دولتی، خصوصی، تبعیض و بی عدالتی، فردگرایی خودخواهانه، فقر اقتصادی
  • حمید عبداللهیان صفحات 57-76
    این مقاله به رابطه تحلیلی بین اصول آکادمیک و رشته های ارتباطات و مطالعات فرهنگی و نسبت آنها با مطالعات انسان شناختی از جمله سفرنامه ها و بازمانده های تولیدات تاریخی قرون گذشته‏، از یک سو،‏ و مسائل روش شناختی بازسازی شواهد تاریخی از سوی دیگر، می پردازد تا جنبه های بافتارشناسانه زندگی روزمره در گذشته را آشکار کند. لازم به توضیح است که منظور از بافتار، همان جزئیات زندگی روزمره است که اغلب در تاریخ نگاری، آن طور که «مکتب آنال»[1] می خواهد، مورد غفلت واقع شده است. این مقاله با روش تحلیل متن، به مطالعه زندگی روزمره مردم ایران در عصر ماقبل صفوی (قرن هشتم خورشیدی) یعنی عصر مغول و تیموریان و از منظر سفرنامه کلاویخو (نماینده پادشاه اسپانیا و جهانگرد اسپانیایی)، می پردازد. ضمنا این مقاله تفاوت بین دو تحلیل سفرنامه کلاویخو و تذکره الاولیاء عطار نیشابوری را نشان می دهد؛ به ویژه اینکه عطار نیشابوری مشاهداتش را با توجه به تجربه زیسته اش تنظیم کرده بود، در حالی که کلاویخو ایرانی نبود و تجربه زیسته ایرانی نداشته است و صرفا مشاهده گر مشارکت کننده بوده است. در عین حال مشاهداتش برای فهم بافتار و بستر زندگی روزمره ایرانی در زمان ماقبل صفویه اهمیت فراوانی دارد. این مطالعه را با تاکید بر خوراک، پوشاک و مسکن از یک سو و فرهنگ سیاسی مردم و دولت از سوی دیگر انجام خواهم داد. در پایان مقاله، رابطه بین ساخت قدرت و زندگی روزمره را بحث می کنم تا روایتی جدید را از زندگی روزمره در عصر مغول و تیموریان ارائه کنم.
    [1] Annales School
    کلیدواژگان: بافتار شناسی، زندگی روزمره، تحلیل متون تاریخی، ملزومات مطالعات فرهنگی، تحلیل سفرنامه ها
  • محمد تقی عباسی شوازی، مریم هاشم پور صادقیان صفحات 77-100
    این پژوهش، با هدف مطالعه رابطه رسانه های اجتماعی و شبکه روابط خویشاوندی و دوستی در شهر شیراز انجام شده است. در این مقاله از نظریه مرزهای خانوادگی و نظریه فردگرایی شبکه ای مورد استفاده قرار گرفته اند. بدین منظور 600 پاسخگو از دو نسل جوان و بزرگسال با روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب و طی یک مطالعه پیمایشی مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که استفاده از رسانه های اجتماعی به افزایش ارتباط با دوستان واقعی و مجازی و افزایش حمایت دریافت شده از آنها برای جوانان و بزرگسالان کمک می کند. همچنین استفاده از این رسانه ها حمایت دریافتی از خویشاوندان نزدیک و دور را نیز تا حدی بهبود می بخشد؛ بدین صورت که حمایت دریافت شده از خویشاوندان نزدیک را برای بزرگسالان و خویشاوندان دور را برای جوانان افزایش می دهد. اما در مقابل، نتایج نشان می دهد که استفاده از این رسانه ها ارتباطات خانوادگی را تضعیف می نماید و با آن ارتباط معکوس دارد.
    کلیدواژگان: اینترنت، تلفن همراه، شبکه های اجتماعی مجازی، شبکه خویشاوندی، شبکه دوستی، اندازه شبکه، حمایت شبکه
  • مهدی منتظرقایم، رویا حکیمی صفحات 101-128
    پژوهش حاضر به مطالعه توصیفی نقش توامان قومیت و جنسیت در نحوه مصرف و دریافت سریال قهوه تلخ توسط زنان شهر سنندج می پردازد. علاوه بر این، تحلیل چگونگی شکل گرفتن گونه های متفاوت خوانش در میان مخاطبان و مطالعه تاثیرگذاری عوامل فردی و اجتماعی بر نحوه خوانش مخاطبان با توجه به متغیرهای سن، تحصیلات، وضعیت تاهل و شغل، مورد مطالعه قرار می گیرد. بدین منظور از روش کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق با 28 نفر از زنان شهر سنندج با اتکا به رویکرد مطالعات فرهنگی و تئوری دریافت استفاده شده است.
    نتایج تحقیق نشان می دهد که از یک سو سریال قهوه تلخ به دلیل قرار گرفتن در ژانر طنز، باعث ابهام در زمینه جدی بودن و طنز بودن محتوا می شود. بنابراین امکان چندخوانی را برای مخاطب فراهم می کند و به همین دلیل، خوانش مرجح ندارد. از سوی دیگر زنان شهر سنندج با مصرف این سریال، تشکیل جماعتی تفسیری را می دهند که به دلیل تجربه های روزمره مشابه، قومیت و جنسیت مشابه در برخی زمینه ها دارای تحلیل های مشابه هستند. به گونه ای که بیشتر آنها از روایت سریال برای صحبت در مورد دغدغه ها، مشکلات اجتماعی و فردی خود استفاده می کنند، اما همین زنان به دلیل تفاوت در متغیرهای ذکر شده، تفاوت هایی در نحوه مصرف و دریافت سریال با یکدیگر دارند. به عنوان نمونه، زنان دارای تحصیلات بالا، سریال را با دقت و تمرکز تماشا کرده و به موازات لذت بردن از سریال، نسبت به آن انتقاداتی محتوایی نیز مطرح می کردند. علاوه بر این زمینه های اجتماعی و سیاسی جامعه، وجود گفتمان دیگری، قومیتی و فمینیستی حاکم بر شهر سنندج نیز یکی از عوامل تاثیرگذار بر خوانش مخاطبان بوده است.
    کلیدواژگان: سریال قهوه تلخ، مصرف و دریافت، زنان شهر سنندج، سن، تحصیلات، اشتغال، تاهل
  • محمدرضا کلاهی، فاطمه شفیعی صفحات 129-150
    هدف این مقاله دستیابی به فهمی عمیق از تجربه روایت شده زنان، از ساختار توزیع قدرت در خانواده است. روش تحقیق، کیفی است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختار یافته و تکنیک تحلیل داده ها، تحلیل داستان زندگی است. طرح نمونه گیری در این مقاله هدفمند است و شیوه نمونه گیری، اشباع نظری است. پرسش شوندگان شامل 25 نفر از زنان شاغل و 25 نفر از زنان غیرشاغل هستند. چهارچوب نظری تحقیق برگرفته از نظریه منابع بلاد و ولف است که بر اساس پیش فرض های آن، تقسیم قدرت در خانواده و پایگاه قدرت هر یک از همسران، متاثر از منابع در دسترس هر یک از آنها و انتظارات هنجاری ارزشی از زن و شوهر است؛ به بیان دیگر، هر چه منابعی که شخص در اختیار دارد بیشتر باشد، از قدرت بیشتری نیز برخوردار است.
    نتایج تحقیق نشان دهنده وجود سه الگوی تصمیم گیری: زن مسلط، مرد مسلط و الگوی توافقی در خانواده زنان شاغل و غیرشاغل است. نتایج تحقیق نشان می دهد، زنان شاغل، علی رغم آنکه از منابع، دارایی و ثروت برخوردار بوده اند، اما این دارایی ها در برتری تصمیم گیری آنها اثرگذار نبوده است. لذا زنان هر دو گروه، عمدتا در تصمیم گیری های خرد و کم هزینه، برتری تصمیم گیری داشته اند و کمتر در تصمیم گیری های کلان و پرهزینه اثرگذار بوده اند. همچنین زنان هر دو گروه در مقابل اقتدارگرایی مردان، به خاطر «حفظ زندگی شان» منعطف بوده اند و از تصمیمات خود کوتاه آمده اند.
    کلیدواژگان: تجربه روایت شده زنان، قدرت، ساختار قدرت در خانواده، الگوی تصمیم گیری
  • حمیده طائب، طوبی شاکری گلپایگانی، محمد رضایی صفحات 151-172
    این مقاله، به بررسی مفهوم مادری مبتنی بر سه رویکرد سنت محور، مدرن/ فمنیستی و اسلامی می پردازد. هرچند که مفهوم مادری در نگاه اولیه، ذهن را به سوی جنس مونث که حامل و زاینده فرزند است، رهنمون می کند، اما واکاوی متون علوم اجتماعی، گستردگی و پیچیدگی های این مفهوم را نشان می دهد. در رویکرد سنت محور، مادری، شاخصه هویتی زن است، اما در رویکرد مدرن/ فمنیستی زن و مادری از هم تفکیک شده و با فناوری های جدید، واژگانی چون مادر ژنتیک، مادر زیستی و مادر اجتماعی مطرح شده است. بنابراین، مطالب موجود در این حوزه، بر اساس دو رویکرد سنت محور و مدرن/ فمنیستی جمع آوری شد که رویکرد مدرن/ فمنیستی مرهون تلاش فمنیست ها برای مقابله با رویکرد سنت محور بوده است. اما از آنجا که این رویکرد نیز در موج سوم فمنیسم بازگشت به مادری را در برنامه خود قرار داده و همچنان با ابهاماتی مواجه است، رویکرد اسلامی مورد بررسی قرار گرفت تا در کنار ادبیات مفهومی موجود، به معرفی مادری با محوریت قرآن بپردازد.
    کلیدواژگان: زن، مادری، سنتمحور، مدرن، فمنیستی، دین، اسلام
  • سیدعلی اصغر سلطانی، پویا مرشدی صفحات 173-197
    فیلم گوزن ها، ساخته مسعود کیمیایی در سال 1353، یکی از پرحاشیه ترین فیلم های ایران در حساس ترین روزهای این سرزمین در قرن اخیر بوده است. اکران این فیلم، حواشی بسیاری داشته که مهم ترین آن، آتش سوزی سینما رکس آبادان در حین اکران فیلم بوده است. به همین سبب غالبا از سوی منتقدان سینمایی و غیرسینمایی و همچنین عامه مردم، بحث های بسیاری حول آن صورت گرفته است. از این رو، برای شناختن گفتمان های بازنمایی شده در این فیلم، ارتباط میان این گفتمان ها با یکدیگر و نسبت آنها با فضای اجتماعی - سیاسی آن روزهای ایران به سراغ تحلیل این فیلم رفته ایم. برای رسیدن به پاسخ، از مدل نشانه شناسی گفتمانی بهره جستیم که مبتنی بر آرای لاکلا و موف است. بر پایه این روش، چهار خرده گفتمان سنت، انقلابی گری، سرمایه داری و حکومتی را در فیلم شناسایی کردیم. در این میان گفتمان انقلابی، به عنوان گفتمان برتر فیلم به مدد گفتمان سنت آمده و در برابر دو گفتمان دیگر می ایستد. این تصویر با جبهه بندی های روزهای انقلاب 57 سنخیت دارد.
    کلیدواژگان: سینما، نشانه شناسی گفتمانی، گوزن ها، مسعود کیمیایی
  • ضیاءالدین صبوری، رضا سیمبر صفحات 197-214
    استفاده سیاسی از فناوری های نوین ارتباطی و به خصوص شبکه های اجتماعی اینترنتی در روابط بین الملل در دهه اخیر، بیش از پیش باب شده است، از این رو، بررسی تاثیرات این امر، نه تنها برای پژوهشگران علاقه مند، بلکه برای سیاست پیشه گان و تصمیم گیرندگان کشور نیز از اهمیت اساسی برخوردار است تا بتوانند به درستی ابعاد این پدیده نوین را درک کرده و عملکردی مناسب در مقابل آن داشته باشند. در این راستا تحلیل تحولات بین المللی نگرشی جدی با توجه به تاثیرگذاری اینترنت را می طلبد، چنانکه در تحولات اخیر خاورمیانه که آن را به اسمی چون «بهار عربی» و «بیداری اسلامی» می خوانند، وجود شبکه های اجتماعی در روند شکل گیری و کنشگری معترضان اقتدارگرایی تاثیرگذار بود. براین اساس، در این تحقیق سعی شده است با گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای و تحلیل آنها به صورت کاربردی ،ماهیت شبکه های اجتماعی و تاثیرگذاری بر نقش دولت ها در روابط بین الملل مورد بررسی قرار گیرد. دوره زمانی این مقاله از سال 2004 و ظهور فیسبوک تا سال 2017 که دراین بین انقلابات خاورمیانه نیز اتفاق افتادند-، در بر می گیرد. سوال ما این گونه مطرح می شود که تاثیرگذاری شبکه های اجتماعی در روابط بین الملل (خاصه دولت های خاورمیانه که از سال 2010 تا کنون دچار تحولات و تغییرات هستند) چگونه ارزیابی می شود؟ فرضیه ما نیز بر این قول است که تاثیرگذاری شبکه های اجتماعی در روابط بین الملل در قرن بیست و یکم غیرقابل کتمان است.
    کلیدواژگان: شبکه های اجتماعی، خاورمیانه، روابط بین الملل
|
  • Abuali Vedadhir, Amirhossein Salehi Pages 13-34
    Twenty-first century was launched once the computer revolution reached into its climax in IT, the combination of informational technologies with communication technologies, and the process of “smartization” entered into the level of mass consumption. This “somartization” was an opportunity to stay online continuously. The mass dilemma of being online without any specialization resolved. Many celebrate the “liberation” of humane, but the problem goes another way; whereas the internet was the icon of decentralization of power and hence liberating the individuals, it became an inner control means in practice; social media became a place for bombardment of the mass with news (both fake and real). Hence, it opiates the mass with the idea of security. People learn to seek their savior through internet, and their smartphone became a great member of their family, in fact the main member, without whom it was fear and trembling. After all, the consequence of being connected was the metamorphosis in the notion of the communication itself. Our struggle thorough this paper is to discover the cultural significance of this situation based on the evidence retrieved from field with an interpretative ethnography as our main approach amongst Tehrani middle class consumers of iPhone.
    Keywords: internet, Social Networks, Solitude, Time, Space
  • Somayeh Tohidlo, Alireza Zakeri, Mohsen Jafari Moghadam Pages 35-56
    This paper attempts to study the status of work culture in Iranian organizations (public and private). To understand this situation, Iranian workers in foreign countries have been studied, those who have had experience in Iran before leaving the country. we wanted to compare the two situation. The study was conducted on three levels of individual, organizational and macro. Several nterviews are accomplished with the help of Internet and communication networks. Among the issues that they indicate are injustice, egoism, lack of supportive insurances, lack of prospects and clear vision of work in future, cultural and social barriers of working, lack of incentives, social order and the bureaucracy in the organisations. Contrary to the Orientalist viewpoint, which states that components in the long history and the essence of Iranian culture as the obstacles of the formation of the constructive culture of work, this study suggests that, social and structural factors are the most important barriers. the result is that the same people that are not efficient in iran will be efficient in foriegn countries.
    Keywords: Work culture, Public, private organizations, Discrimination, injustice, Egocentric individualism, poverty
  • Hamid Abdollahyan Pages 57-76
    This paper will examine a package in which, on one hand, there is the academic and disciplinary principles of communication and cultural studies and how they relate to anthropological studies including studying Clavijo's journey to Iran that took place between 1403 and 1406 (Mongols and Timurids). On the other hand, there is an assumption about presence of a link between the above-mentioned historical reports and cultural studies, and the methodological problems surrounding construction of historical evidence. The claim here is that these methodological considerations will allow us to construct the contextual aspects of everyday life in the period in which this journey took place. By 'context’, I mean the details of everyday life in that period, as issues that have often been neglected in historiographic reports. I will use Clavijo's journey reports which are available as text both in English and Farsi. The difference between these two analyses is that Attar Neyshabouri introduced it observations in accordance to his lived experience while Clavijo was a political and Spanish figure who had no previous touch on life in Iran. His observations are very useful because they provide an understanding of the context of everyday life at that time. I will offer this study with an emphasis on observing elements such as housing, food, and clothing, on one hand and political culture of people and state, on the other. In the end I will offer an argument on the power structure and everyday life.
    Keywords: Studying context, Everyday life, Analysis of historical texts, Necessities for cultural studies, Analysis of journey reports
  • Mohammad Taghi Abassi Shavazi, Maryam Hashempour Pages 77-100
    This study aimed to investigate the relationship between social media with kinship and friendship network in Shiraz. In this article, family boundaries theory and networked individualism theory have been used. We surveyed 600 young and old adults who were chosen by quota multistage random sampling. The findings show that the use of social media enhances communication with actual and virtual friends and also enhances received support from them. Moreover, the use of social media enhances received support from close and far relatives; old adults receive more support from close relatives via their usage of social media while young adults receive more support from far relatives. However, the results show that the use of social media undermines family relationships.
    Keywords: internet, Cell phone, Virtual social networks, Kinship network, Friendship network, Network size, Network support
  • Mehdi Montazerghaem, Roya Hakimi Pages 101-128
    The present descriptive study addresses the women's manner of consumption and reception of Qahve Talkh sitcom series in Sanandaj City. We analyze the formation of various types of readings among viewers and also investigate the individual and social factors affecting these readings, including age, educational level, marital status, and employment. We used qualitative method and the technique of in-depth interview with 28 women, relying on cultural studies and reception theory approaches. The findings show that Sanandaji women form interpretive communities within which they develop similar analyses of the series in some areas due to their similar everyday experiences, ethnicity, and gender. However, they have some differences in their consumption and reception of the series regarding the above-mentioned variables. In addition to these issues, social and political contexts at the time of release also affected viewer's readings of this media artefact.
    Keywords: Qahve Talkh sitcom series, Consumption, reception, Women of Sanandaj City, Age, Education, Employment, Marital status
  • Mohammad Reza Kolahi, Fateme Shafiee Pages 129-150
    This paper aims to achieve a deep understanding of women's described experience of the structure of power distribution in the family. The method of this research is qualitative. Data were collected by semi-structured interviews and analyzed by life story analysis. We used purposeful sampling and our technique of sampling is theoretical saturation. We interviewed 25 employed and 25 unemployed women. Theoretical framework of this research is based on the theory of Blood and Wolfe which argues that the distribution of power in family is affected by a) the availability of resources and b) normative expectations from wife and husband; in other words, more resources means that each person will have more power.
    The results of this research show that there are three patterns of family decision making: woman-dominant, man-dominant and agreement in two categories of families. Although employed women have more resource and money, they cannot be influential in the making decisions. Both employed and unemployed women are dominant in micro and low-cost decisions and are less powerful in making huge and high-cost decisions. Women in both groups were flexible towards men's authoritarianism and sacrifice their wants for "saving their family lives".
    Keywords: Narrated experience, Women, Power structure, Family, Decision model
  • Hamide Taeib, Toba Shakeri Golpaygani, Muhammad Rezaei Pages 151-172
    This article examines the concept of motherhood in three approaches; tradition-oriented, modern/feminist and Islamic. Although the concept of motherhood leads to females giving birth to a child at the first glance, more careful scrutiny of social texts reveals the broadness and complexity of this phenomenon. From a tradition oriented point of view, motherhood is the characteristic of female identity. However, the modern/feminist approach views woman and the maternal instinct separately. Terminologies such as genetic mother, biological mother and social mother have been mentioned in this literature. In this article, we review the existing literature based on these two approaches and demonstrate how the feminist approach encounters the traditional point of view towards motherhood. However, as the third wave of feminism has addressed return to motherhood and raised some confusions and uncertainties, we suggest a re-reading of the Islamic approach toward motherhood based on Quranic literature.
    Keywords: Motherhood, Tradition-oriented, Modern, Feminist, woman, Religion
  • Seyed Ali Asqar Soultani, Pouya Morshedi Pages 173-197
    “The Deer”, a film by Masoud Kimiai (1974), is the most controversial movie in the most critical period of contemporary Iranian history on the verge of the Islamic Revolution. Cinema critics, social analysts, and ordinary people have discussed the movie for a long time. We decided to analyze this movie in order to understand the relationship between socio-political discourses and the socio-cultural contexts in that historical period. to this end, we used discourse-semiotic approach which is based on Laclau and Muffe’s discourse theory. We identified four major discourses in the movie, namely traditional discourse, revolutionary discourse, capitalist discourse and governmental discourse. Revolutionary discourse, as the primary discourse in this movie, joins the traditional discourse to confront the other two discourses. The discursive map we arrived at on the basis of this film seems to be compatible with the prevailing discourse in Iran at time of 1979 Islamic Revolution.
    Keywords: Cinema, Discourse-Semiotic, The Deer, Masoud Kimiai
  • Ziauddin Sabouri, Reza Simbar Pages 197-214
    In the last decade, the political use of modern communication technologies, especially Internet social networks, has become more common in international relations. Hence, studying the impacts of this phenomenon is significantly important not only for scholars, but also for politicians and decision-makers. It is essential for both groups to understand and adequately identify the dimensions of this new phenomenon. In this regard, an analysis of international politics would not be possible without a careful examination of the impact of the Internet, as in the recent political changes in the Middle East, the so-called Arab Spring and Islamic Awakening, social networks impacted the process of shaping and transforming the protests against authoritarianism. In this research, we analyze the nature of social networks and their influence in the role played by states in international relations.
    Keywords: Social Networks, Middle East, International Relations