فهرست مطالب

تاریخ روابط خارجی - پیاپی 41 (زمستان 1388)

فصلنامه تاریخ روابط خارجی
پیاپی 41 (زمستان 1388)

  • 220 صفحه، بهای روی جلد: 18,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/12/01
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مقاله
  • محمدجعفر چمنکار صفحه 1
    با تشکیل امپراتوری هخامنشیان، مرزهای ایران در جنوب و جنوب شرقی، خلیج فارس و دریای عمان تثبیت شد. اهمیت استراتژیکی این حوزه دریایی که از هزاره های پیش از میلاد آشکار شده بود، حاکمان ایران را به نقش آفرینی نظامی و اقتصادی در نیمه شمالی و جنوبی خلیج فارس واداشت. بررسی جایگاه این حوزه دریایی از دیدگاه نظامی و اقتصادی و اثر آن بر سیاست های کوتاه مدت و بلندمدت دولت هخامنشی هدف اصلی این نوشتار است. ایجاد همگرایی و امنیت جمعی بدون تحمیل الگوهای فرهنگی و اقتصادی، تقویت نظامی و شکوفایی بازرگانی دریایی از دستاوردهای حضور هخامنشیان در این منطقه راهبردی بود.
    کلیدواژگان: خلیج فارس، دریای عمان، اهمیت نظامی و اقتصادی، سیاست خارجی، هخامنشیان
  • محمود صادقی علوی صفحه 21
    علاءالدین حسن کانگوی بهمنی موفق شد در سال747ق حکومت بهمنیان را تاسیس کند. جانشینان او هر کدام برای گسترش این حکومت کوشش هایی کردند اما دوره اقتدار حکومت بهمنیان در زمان حاکمیت سلطان محمد سوم بود. او پس از تثبیت اوضاع داخلی حکومتش به گسترش قلمرو خود پرداخت. این گسترش قلمرو بیشتر به سوی سرزمین هندوها بود که همسایگان بهمنیان بودند.
    فعالیت ایرانیان دربار بهمنی، به ویژه خواجه محمود گاوان که وزیر سلطان محمد بود در تثبیت و گسترش حکومت بهمنیان اثر به سزایی داشت. اصلاحاتی که خواجه محمود گاوان انجام داد سبب تثبیت حکومت مرکزی بهمنیان و تضعیف امرای مناطق گوناگون شد. این اصلاحات بیشتر در زمینه های اداری و مالی بود به گونه ای که نظام اداری حکومت بهمنیان را متحول کرد و در نهایت سبب سرنگونی محمود گاوان شد. با قتل محمود گاوان و سپس مرگ سلطان محمد، حکومت بهمنیان روبه زوال رفت و دوران طلایی این حکومت به پایان رسید.
    در این دوره ورود برخی ایرانیان؛ همچون خواجه محمود گاوان، قلی قطب شاه و عادل شاه به دربار بهمنیان باعث شد تا بهمنیان با ایران روابط فرهنگی، مذهبی، سیاسی و تجاری داشته باشند و این روابط تا دوره حکومت های محلی دکن ادامه پیدا کند. در این پژوهش کوشش می شود تا نقش ایرانیان در گسترش حکومت بهمنیان و چگونگی روابط فرهنگی و سیاسی بهمنیان با ایران بررسی شود.
    کلیدواژگان: بهمنیان، محمود گاوان، محمدشاه، دکن
  • امیرحسین برازش صفحه 39
    عصر صفوی نقطه آغاز گسترش روابط سیاسی ایران با کشورهای اروپایی، به ویژه لهستان بود. دو عامل تهدید عثمانی و تجارت، در گسترش روابط سیاسی ایران با لهستان در سده هفدهم میلادی نقش مؤثر داشته است. با آغاز این سده، تهدید امپراتوری عثمانی نسبت به همسایگانش، به ویژه لهستان و ایران افزایش یافت. ایننقطه اشتراک میان ایران و لهستان سبب گسترش روابط سیاسی و کوشش برای تاسیس اتحادیه ای سیاسی نظامی علیه عثمانی در عهد شاه عباس اول شد.
    با انعقاد معاهده های صلح لهستان عثمانی و ایران عثمانی در سال های 1040 و 1049ق روابط میان ایران و لهستان کاهش یافت. با آغاز سلطنت شاه سلیمان و افزایش تهاجم عثمانی به لهستان بار دیگر لهستانی ها بیش از ده هیئت سیاسی را به ایران فرستادند تا معاهده های سیاسی نظامی منعقد کنند.
    هدف این نوشتار، بررسی روابط ایران و لهستان در سده هفدهم میلادی است. این روابط در پایان این سده کاهش یافت که علل آن را می توان در هماهنگ نبودن ایران و لهستان در جنگ و صلح با عثمانی و امضای معاهده صلح زهاب میان ایران و عثمانی جست وجو کرد.
    کلیدواژگان: ایران، صفویه، لهستان، روابط سیاسی، سده هفدهم میلادی
  • ابوالفضل عابدینی صفحه 61
    دو ملت مسلمان و همسایه ایران و عثمانی در طول تاریخ، روابط خوبی با یکدیگر داشته اند، اگرچه در تاریخ این روابط طولانی، گاهی تنش های نظامی و سیاسی دیده می شد، این تنش ها چنان جدی و عمیق نبود که بتواند دوستی دو ملت را از بین ببرد.
    هدف این پژوهش، بررسی زمینه های این روابط خوب است. بی گمان علاقه های دیرین مذهبی، سیاسی، علمی، فرهنگی و عرفانی بین دو ملت، نقش به سزایی در این مسئله داشته است. قرار گرفتن عتبات عالیات در خاک عثمانی، عبور کاروان های تجارتی و زیارتی، به ویژه زائران بیت الله الحرام از قلمرو عثمانی و مهاجرت گروه های مختلف دو کشور به سرزمین همسایه نیز سبب استحکام این روابط شده است.
    البته، گاهی این روابط به ویژه از سوی عثمانی تیره می شد. با همه احترامی که ایرانیان برای عثمانی ها قائل بودند، حاکمان عثمانی اغلب به زائران و بازرگانان ایرانی بی احترامی و سخت گیری می کردند، یا حق عبور بیشتری می گرفتند. پادشاهان ایران، در اکثر معاهده های خود با عثمانی، بر امنیت راه ها و تامین جانی بازرگانان و زائران ایرانی در خاک عثمانی تاکید می کردند که غالبا بی نتیجه بود.
    کلیدواژگان: ایران، عثمانی، صفویه، روابط اجتماعی، مهاجرت
  • خلیل حقیقی صفحه 79
    تحولات داخلی قاره اروپا در چند سده گذشته موجب شد تا امپراتوری های بزرگ که قدرت نظامی آنها بر نیروی دریایی شان استوار بود، ایجاد شوند و برای ادامه حیات خود بر بسیاری از مناطق جهان تسلط یابند. بریتانیای کبیر از این قدرت هاست که برای چندین سده بر بسیاری از نواحی از جمله هندوستان با منابع طبیعی، بازار فروش و نیروی کار ارزان تسلط داشت. برای انگلستان حفظ هندوستان از راه خلیج فارس بسیار اهمیت داشت. از دید لرد کرزن، یکی از طراحان سیاست خارجی بریتانیا، خلیج فارس از دو جنبه دارای اهمیت بود: نخست منطقه ای برای حفظ هندوستان، دوم آبراهی پراهمیت که باید حفظ می شد. در این نوشتار شیوه های استعمار انگلستان در منطقه، نقش لرد کرزن، مجری و طراح حضور بریتانیا در اواخر سده نوزدهم و اویل سده بیستم، دلایل سرنگونی حکومت قاجاریه و پیامدهای حضور قدرت خارجی در خلیج فارس بررسی می شود.
    کلیدواژگان: ایران، کرزن، انگلستان، خلیج فارس، هندوستان
  • امیر آهنگران صفحه 101
    جنگ های ایران و روس با حمله روسیه به منطقه قفقاز در فاصله سال های (12431218ق/ 18281803م) آغاز شد. منطقه قفقاز از سده ها پیش تا دوره قاجار روابط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ویژه ای با سلسله های ایرانی داشت و حاکمان این منطقه از آن دوران تا واپسین سال های پادشاهی فتحعلی شاه خراجگزار و یا دست نشانده دولت مرکزی ایران بودند.
    با سقوط صفویان و روی کار آمدن افشاریان و زندیان، از تسلط حکومت مرکزی بر منطقه قفقاز کاسته شد و حکمرانان آن منطقه، با مشاهده ضعف حکومت ایران و به دلیل حفظ منافع خود به سمت قدرت نوظهور شمالی جذب شدند.
    با به قدرت رسیدن قاجارها که طرح و نقشه درستی برای تعامل با خوانین این منطقه، به ویژه خوانین گرجستان و آن سوی ارس نداشتند، بر اثر جنگ های ایران و روس و با انعقاد قرارداد گلستان در سال 1228ق/1813م و ترکمانچای در سال 1243ق/ 1828م قفقاز به کلی از ایران جدا شد. در این پژوهش کوشش می شود تا چگونگی جنگ روس ها با ایران بر سر منطقه قفقاز و نقش دولت های اروپایی در این امر و واکنش سران حکومت قاجار به این کنش ها بررسی شود.
    کلیدواژگان: قفقاز، فتحعلی شاه، الکساندر اول، نیکولای اول، عهدنامه گلستان، عهدنامه ترکمانچای
  • سیدرحمان حسنی صفحه 133
    ایران در دوران قاجار به علت ضعف ساختار اقتصادی و نداشتن اقتصاد صنعتی، در اقتصاد بین المللی آن عصر جایگاهی نداشت. اما موقعیت مناسب تجاری ایران، سبب شده بود تا کشورهایی چون روسیه روابط تجاری خوبی با ایران داشته باشند.
    نیاز روسیه و ایران به برخی از محصولات یکدیگر باعث شد تا بازرگانان روسی و قفقازی و ایرانی در زمینه صادرات و واردات کالاهای ایرانی و روسی فعالیت کنند و شرکت های تجاری گوناگونی تاسیس کنند. در این پژوهش کوشش می شود تا با تکیه بر اسناد دوره قاجار جایگاه تجارتخانه های روسی و ایرانی در مناسبات تجاری ایران و روسیه بررسی شود.
    کلیدواژگان: ایران، روسیه، دوران قاجار، شرکت های تجاری، مناسبات تجاری
  • غفار پوربختیار صفحه 147
    پس از کشف نفت در زمین های مسجدسلیمان، منطقه گرمسیری ایل بختیاری، روابط میان خوانین بختیاری و دولت و اتباع انگلیس که از دوره محمدتقی خان چهارلنگ بختیاری آغاز شده بود، وارد مرحله نوینی شد. اما پیش از آن، خوانین بختیاری و نمایندگان دارسی در سال 1323 ق/ 1905 م قراردادی را امضا کرده بودند. بنابراین با کشف نفت در مسجدسلیمان، هر دو طرف اشتیاق بیشتری به حفظ و تداوم روابط داشتند. با وجود این، اختلاف میان خوانین بختیاری و سندیکای امتیازات که بعدها شرکت نفت انگلیس و ایران نام گرفت، همچنان ادامه یافت. مسائلی چون سهام نفتی خوانین و سود آن، حق الحفاظه یا حق الزحمه نگهبانی و محافظت از میدان های نفتی و فروش زمین به شرکت نفت از مسائل مورد اختلاف دو طرف بود که گاهی روابط طرفین را با مشکل روبه رو می ساخت. با این همه، روابط دوستانه خوانین بختیاری و دولت و مقامات انگلیس تا زمان به قدرت رسیدن رضاشاه پهلوی همچنان ادامه یافت. در این پژوهش با استناد به منابع و متن های تاریخی، روابط خوانین بختیاری و دولت انگلیس در زمینه نفت بررسی شده است.
    کلیدواژگان: خوانین بختیاری، سهام نفت، شرکت نفت، دولت انگلیس، حق الحفاظه
  • معرفی سند
  • سجاد راعی گلوجه صفحه 171
    سیاست بی طرفی رضاشاه در قبال جنگ جهانی دوم و ادامه آن تا زمان برکناری و تبعید او و اتحاد بدون قید و شرط محمدرضا پهلوی با متفقین و پذیرش همه شرایط آنها موجب شد تا تحلیل های گوناگونی در این زمینه ارائه شود؛ به گونه ای که شماری از سیاستمداران آن روز سیاست های یادشده را سیاست های ملی و مناسب ترین استراتژی دانسته اند و شماری نیز هر دو سیاست را رد کرده اند و اتحاد ایران با متفقین را ائتلافی تحمیلی در وضعیت اشغال نظامی دانسته اند. در این نوشتار با تکیه بر اسناد و مدارک معتبر این موضوع بررسی شده است.
    کلیدواژگان: سیاست بی طرفی، جنگ جهانی دوم، متفقین، استراتژی، ائتلاف تحمیلی