فهرست مطالب

پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) - سال هشتم شماره 4 (زمستان 1387)

فصلنامه پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار)
سال هشتم شماره 4 (زمستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/10/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • میرفیض فلاح شمس، شهریار عزیزی صفحات 1-20
    در این مقاله با هدف شناسایی عوامل موثر قصد سرمایه گذاری سرمایه گذاران حقیقی، پرسشنامه ای 28 سوالی مطرح و در بین نمونه 450نفری توزیع گردید. آلفای کرونباخ ابزار گردآوری داده ها برابر با 0.871محاسبه شد که بالا بوده و حاکی از پایا بودن پرسشنامه است. نتایج مدل ساختاری با استفاده از نرم افزار LISREL نسخه 8.7 حاکی از تایید کلیه فرضیه های تحقیق و مدل مفهومی ارایه شده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که اطلاعات مالی شرکتها و اطلاعات عمومی منتشر شده در بازار بطور مستقیم و از طریق تاثیر گذاری بر انتظارات سرمایه گذاران بر تصمیمات خرید آنها اثر گذار است. همچنین نیازهای شخصی مستقیما بر قصد خرید سهام تاثیر گذار است. نتایج نشان داد که بالاترین اثر کل بر قصد سرمایه گذاری به ترتیب به متغیرهای: اطلاعات عمومی(0.5461)، اطلاعات حسابداری و مالی(0.4702)، انتظار سرمایه گذار(0.31) و نیاز سرمایه گذار(0.24) تعلق دارد.
    کلیدواژگان: قصد سرمایه گذاری، مالیه رفتاری، نظریه انگیزش، نظریه مطلوبیت JEL: G11
  • رضا راعی، سعید باجلان * صفحات 21-47

    این مقاله به بررسی اثرات تقویمی بازده بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در ابتدا با استفاده از یک مدل کلی که طیف وسیعی از اثرات تقویمی شناخته شده درسایر بورس های اوراق بهادار جهان را شامل می گردد به شناسایی اثرات تقویمی موجود در مقادیر بازده بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. شواهد بیانگر اثر ماه مهر و اسفند قوی مقادیر بازده می باشد. بعلاوه نتایج نشان می دهند که بازده روزانه بورس با گذشت زمان کاهش یافته است. بعد از شناسایی اثرات تقویمی و حذف این اثرات از بازده بورس و قبل از برازش مدل های ARCH و GARCH جهت شبیه سازی نوسان پدیزی بازده، با استفاده از آماره BDS به بررسی نشانه های وجود ساختار غیر خطی درمقادیر پسماند حاصل از رگرسیون پرداخته شده است. نتایج حاصل از بکارگیری این تست موید این مطلب است که باوجود شناسایی و حذف اثرات تقویمی از مقادیر بازده روزانه، بازهم شواهدی مبنی بر وابستگی بین آنها یافت می شود. برازش مدل های ARCH و GARCH حاکی از موفق بودن این مدل ها در شبیه سازی وابستگی مقادیر پسماند می باشد. در انتها مقاله به بررسی اهمیت منظور کردن اثرات تقویمی در پیش بینی بازده بورس پرداخته است. شواهد نشان می دهد که منظور کردن اثرات تقویمی باعث افزایش قدرت پیش بینی می گردد هر چند مدل رگرسیون معمولی که اثرات تقویمی در آن منظور شده باشد نسبت به مدل های GARCH(1،1) عملکرد بهتری را دارد.

    کلیدواژگان: اثرات تقویمی، بازار کارآ، مدل های GARCH، نوسان پذیری، همبستگی سریالی
  • علی اصغر بانویی، مجتبی محققی صفحات 49-76
    در این مقاله نشان می دهیم که بررسی کمی آثار و تبعات و نیز نقش و اهمیت «اطلاعات» در عرصه های مختلف سیاستگذاری و برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی، بدون توجه به تعاریف و مفاهیم، روش شناسی، پایه های آماری و روش محاسبه امکان پذیر نیست. از میان واژه های مختلف «اطلاعات» که در سه دهه اخیر وارد عرصه اقتصاد شده است، جنبه های روش شناسی، فرایند محاسبه، اندازه، اهمیت و قلمرو فعالیتهای «بخش های اطلاعات اولیه» آن برای اولین بار در چارچوب نظام حسابداری بخشی در اقتصاد ایران مورد سنجش قرار می گیرند. سپس نتایج حاصله با نتایج بعضی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مقایسه می گردند. برای این منظور از جدول داده- ستانده 99 بخشی استخراج شده از ماتریس های ساخت و جذب سال 1380 مرکز آمار ایران و نتایج تفصیلی سرشماری عمومی کارگاهی سال 1381 همان مرکز استفاده می گردند. نتایج نشان می دهند که سهم بخش های اطلاعات اولیه در تولید ناخالص، ارزش افزوده و تقاضای نهایی کل کشور به ترتیب 8 درصد، 2/10 درصد و 6/8 درصد می باشد که بسیار کمتر از ارقام مشابه بعضی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دهه های 60، 70، 80 و 90 میلادی است.
    کلیدواژگان: بخش های اطلاعات، بخش های اطلاعات اولیه، بخش های اطلاعات ثانویه، جدول داده، ستانده، ضرایب شدت اطلاعات اولیه
  • سید کمیل طیبی، کریم آذربایجانی، بتول رفعت صفحات 77-94
    این مقاله به دنبال کشف رابطه تعاملی بین جریان های تجاری و سرمایه گذاری مستقیم خارجی در بلوک های اقتصادی است. با توجه به عضویت ایران در بلوک های اقتصادی D8 و اکو، روابط مذکور در چارچوب الگوهای پانل دیتا در این بلوک ها مطرح شده اند و الگوهای مورد نظربا استفاده ازبرآورد معادلات همزمان و از طریق بکارگیری متغیر های ابزاری و روش حداقل مربعات دو مرحله ای (G2SLS) بررسی و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
    نتایج حاصل از برآورد الگوها مبین این نکته است که در تمامی الگو های مورد بررسی جریان تجاری و سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارای ارتباط مستقیم و معنی داری بر روی یکدیگر هستند، یعنی افزایش جریان تجاری منجر به افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی (و بالعکس)گردیده که بیانگر وجود رابطه مکملی بین این دو متغیرمهم اقتصادی است. علاوه بر تجارت، تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز و برخی متغیر های همگرایی نیز از جمله عواملی هستند که دارای اثر معنی داری بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و جریان تجاری در این گروه ها و در طول دوره مورد مطالعه بوده اند.
    کلیدواژگان: سرمایه گذاری مستقیم خارجی، داده های تابلویی
  • سهیلا پروین، احسان طاهری فرد * صفحات 95-128

    سیاستهای پولی از سه طریق ممکن است توزیع درآمد و فقر را تحت تاثیر قرار می دهند. مهمترین آن افزایش متوسط درآمد (اثر مستقیم بر فقر) می باشد. این نتیجه با قبول این فرض که در کوتاه مدت توزیع درآمد تغییر نمی کند، صحیح خواهد بود. تحت شرایطی که تغییرا ت توزیعی ثابت نیست این اثر لزوما«به کاهش فقر نمی انجامد. مسیر دوم از طریق تغییر در دستمزد حقیقی، اشتغال گروه فقیر را بهبود می بخشد. بالاخره سیاست پولی از طریق تورم می تواند توزیع درآمد را به ضرر گروه های فقیر تغییر دهد.
    اگرچه در مطالعات تجربی تغییرات توزیعی بسیار کند و بطئی گزارش شده اند، اما در اقتصاد ایران با توجه به تاثیرپذیری الگوی توزیع درآمد از سیاستهای بودجه ای که خود متاثر از درآمدهای نفتی است، تغییرات توزیعی محسوس است. بررسی رابطه متغیرهای متاثر از سیاست پولی با شاخصهای فقر و نابرابری در این مطالعه از طریق روابط رگرسیونی این فرضیه که»سیاست پولی در راستای کاهش فقر عمل نمی کند«را تائید می کند. این نتایج را می توان به تورم زا بودن سیاستهای پولی و بسته بودن مسیر تاثیرگذاری عرضه پول بر سرمایه گذاری و اشتغال نسبت داد.

    کلیدواژگان: سیاستهای پولی، تورم، توزیع درآمد، فقر
  • رحمان خوش اخلاق، جواد شهرکی * صفحات 129-145

    تخمین تابع تقاضای آب این امکان را فراهم می سازد تا با ذخایر آب بتوان به بهترین شکل نیازمندی های آب مصرفی شهر وندان را با استفاده از حساسیت تقاضا نسبت به متغیرهای تاثیر گذار نظیر جمعیت، درآمد، قیمت آب یا هر متغیر دیگری پاسخ داد. هدف این مقاله برآورد تابع تقاضای آب خانگی شهر زاهدان برای دوره زمانی 1385-1378 و شناخت عوامل موثر بر تقاضای آب و تعیین حداقل آب مورد نیاز برای معشیت می باشد نتایج نشان میدهد که کشش قیمتی تقاضای آب 06/- و کشش درآمدی تقاضای آن 062/. و حداقل مور نیازآب مصرفی یک شهروند زاهدانی درروز 95 لیتر می باشد یعنی آب یک کالای کم کشش وضروری است.

    کلیدواژگان: آب مصرفی، تقاضای آب - تابع مطلوبیت استون - گری
  • حسین صادقی، محمد مهدی برقی اسگویی * صفحات 147-174

    اغلب مباحث در خصوص نابرابری دستمزدها، بر اساس تئوری معروف هکشر- اوهلین و استاپلر – سامئلسون شکل گرفته است. طبق نظریه هکشر- اوهلین، اگر کشوری از وفور نسبی عامل تولیدی که با شدت بالایی در تولید کالایی مورد استفاده می گیرد برخوردار باشد، در آنصورت در تولید آن کالا دارای مزیت نسبی خواهد بود. تئوری استاپلر – سامئلسون نیز اشاره به اثرات آزادسازی تجاری روی توزیع درآمد بین عوامل تولید دارد. چنانچه با توجه به تئوری استاپلر – سامئلسون، افزایش در قیمت نسبی کالا سبب افزایش پاداش یا درآمد عامل تولیدی می گردد که با شدت بیشتری در تولید آن کالا بکار رفته و باعث کاهش پاداش عامل تولیدی می گردد که با شدت کمتری در تولید آن کالا بکار رفته است.
    در این مقاله با استفاده از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) و ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) سال 1380، اثر آزادسازی تجاری روی پاداش عوامل تولید و دستمزدهای نسبی از طریق اعمال سناریو های مختلف کاهش نرخ تعرفه در بسته نرم افزاری GAMS شبیه سازی گردیده است. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که کاهش عمومی نرخ تعرفه کالاهای وارداتی منجر به کاهش روند افزایشی نابرابری دستمزدها می گردد. از طرفی با توجه به این که بخش کشاورزی در ایران نسبت به بخش صنایع غذایی، پوشاک و نساجی شدت پذیر از نیروی کار غیر ماهر می باشد، لذا در این مطالعه به منظور بررسی نابرابری دستمزدها به دنبال آزادسازی تجاری در بخش های مختلف - با توجه به ویژگی متفاوت آن بخش ها از لحاظ شدت پذیری نیروی کار ماهر و غیر ماهر - اثر کاهش نرخ تعرفه کالاهای کشاورزی و کالاهای صنایع غذایی، پوشاک و نساجی روی نابرابری دستمزدها مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصل از این ارزیابی، کاهش نرخ تعرفه کالاهای مربوط به صنایع غذایی، پوشاک و نساجی سبب افزایش نابرابری دستمزدها و کاهش نرخ تعرفه کالاهای کشاورزی سبب کاهش نابراری دستمزدها گردیده است.

    کلیدواژگان: آزادسازی تجاری، تعادل عمومی محاسبه پذیر، نابرابری دستمزدها
  • سیدحمیدرضا اشرف زاده، میثم موسایی صفحات 175-192
    در این مقاله در صدد اندازه گیری درجه قیمت گذاری انحصاری در صنایع مختلف ایران و عوامل مؤثر بر آن و نیز تاثیرات آن بر میزان بهره وری و جذب تکنولوژی بوده ایم. بر اساس مدل اسمال(1997) چارچوبی برای اندازه گیری درجه قیمت گذاری انحصاری و اضافه بها در زیربخشهای صنعت ایران استخراج و برای هر زیربخش و هر یک از سالهای دوره 1359-1381 با روش داده های تلفیقی(پانل دیتا) آنرا اندازه گیری کرده ایم. نتایج نشان می دهد در چهار بخش محصولات شیمیایی، کانی غیر فلزی، فلزات اساسی و ماشین آلات این قیمت گذاری شایع ودر سایر صنایع نیز بالاست. تمرکز سرمایه و افزایش تعداد بنگاها باعث کاهش قیمت گذاری انحصاری و آزاد سازی اقتصادی باعث افزایش بهره وری می شود. تجربه آزاد سازی در دوره کوتاهی در اقتصاد ایران نیز مؤید این نکته مهم است که در طول دوره آزادسازی مازاد بهای قیمت گذاری انحصاری کمتر شده و بهره وری افزایش و تمرکز سرمایه کاهش یافته است.
    کلیدواژگان: اضافه بها، انحصار، بهره وری، تمرکز سرمایه و آزاد سازی
|
  • Mir Faiz Falah Shams, Shahryar Azizi Pages 1-20
    For identifying factors effect Individuals Investment intention in Tehran Stock Exchange, we employed a 28-items questionnaire among 450 persons. Cronbachs alpha was equaled 0.871 and depicted a good reliability. Based on SEM methodology via using LISREL8.7, we found that proposed conceptual model and the entire hypothesis confirmed. Findings indicated that financial-accounting information (FAI) and general information (GNI) directly and indirectly via investor expectation (EXP) effect investing intention (INTENT). Investor need (NEED) directly effects investing intention. The order of total effects of factors effect Individuals Investment intention in Tehran Stock Exchange is (from high to low): GNI (0.5461), FAI (0.4702), EXP (0.31) and NEED (0.24).
  • Reza Raei, Saeed Bajalan Pages 21-47

    This paper examines the calendar anomalies in daily return of the Tehran stock market. ARCH and GARCH models are employed to capture the wide range of different calendar anomalies exist in the literature. This study finds the evidence of strong Esfand and Mehr effects in the stock return. In addition, the results show that the stock market return has decreased with the lapses of time. After identifying and removing the calendar effects from daily return, BDS statistic is used to test the presence of any remaining non-linearity in the residuals before employing the GARCH models. The BDS test shows that there is a high probability of the dependency between residuals in spite of removing calendar anomalies. The results confirm that both the ARCH and GARCH models have considerable success in modeling dependencies. Finally, the importance of calendar effects in return forecasting is tested. The conclusion is that the inclusion of calendar effects improves the forecast accuracy. However, simple regression which includes calendar effects has better performance than the GARCH (1, 1) models.

  • Ali Asghar Banouei, Mojtaba Mohaghaghi Pages 49-76
    Considering multifaceted nature of "information", it has been introduced into different terminologies by the different researchers during the last three decades. In this article, we attempt to examine empirically the measurement of a sub-set of "information", namely “Primary information sectors (PIS)”, which requires the following factors: definition and conceptualization, methodology, Process of estimation, and data requirements. Based on the 99 sectors of input-output table derived from a 2002 version as well as the availability of the results from the 2002 manufacturing Census of the country; the size, importance, and scope of the PIS of Iran have been worked out. The results indicate that the shares of PIS in gross output, value added and final demand are 8, 10.2, and 8.6 percent respectively. However, these percents are relatively less than those shares found in the selected developed and developing countries over the 1960s, 1970s, 1980s, and 1990s.
  • Seyed Komail Tayyebi, Karem Azarbayegani, Batool Rafat Pages 77-94
    Based on the early theories of the foreign direct investment (FDI), trade and FDI are substitutes while the new international trade theories emphasize the complementary relationship between trade and FDI. This introduces new aspects to model fundamental concepts such as increasing returns to scale, product differentiation, and technology differences among countries. This paper is an empirical study of the interaction between trade and FDI using data on inward FDI to the ECO and D8 countries. To end this, we use instrumental variable and generalized two-stage least squares (G2SLS) techniques for panel data models. The results show that there is a complementary relationship between trade and FDI. Moreover, GDP, exchange rate, population, inflation, and some convergences variables have significantly influence on trade and FDI.
  • Soheila Parvin, Ehsan Taherifard Pages 95-128

    The aim of this paper is to investigate empirically the effects of monetary policy on poverty and income distribution in Iran using the data over the period 1976-2005. Monetary policy is one of the most potent instruments for managing the economy. There is a useful question to ask if the monetary policy is used as an instrument to reduce poverty. Most of the existing literature on monetary policy and poverty focuses on the short run. Monetary policy affects most of the macroeconomic variables such as output, unemployment, and inflation. Moreover, anticipated inflation and unanticipated inflation redistribute differently income from creditors to debtors. If poverty and inequality respond to these macroeconomic variables, monetary policy affects the well-being of the poor. The findings of this study show that monetary policy cannot be used as a poverty alleviation policy in Iran, since the expansionary monetary policy followed commonly by expansionary fiscal policy results in a rise in budget deficits. This policy increases the aggregate demand for all the goods and services in the economy resulting in higher inflation. Furthermore, there is no significant link between monetary policy and investment through interest rate. Consequently, monetary policy has no supply side effects in the economy and just it increases inflation rate. As a result of expansionary monetary policy, the poor would find its real income being gradually eroded by the growth in money supply, and hence the possibility of running into poverty.

  • Rahman Khosh-Akhlagh, Javad Shahraki Pages 129-145

    This paper examines urban residential water demand for the city of Zahedan in Iran using the data over the period 1999 – 2006. The continuously intensifying scarcity of water resources is a crucial problem in almost all contemporary societies. Even in areas where there are adequate quantities of water. The problem of scarcity is usually confronted through the deterioration of water quality resulting in increasing costs for certain water uses. In the framework of water demand, it is vital to analyze and understand the characteristics of water demand. There are several important questions that need to answer. They are as follows: How the demand is formulated? Which factors determine the demand? How the demand responds to the changes in income and the cost of water? Stone-Gray approach is used to model and answer the above questions. The results show that the main determinants of residential water demand comprise water price, income, and temperature. The price elasticity of demand equals –0.06 while the income elasticity equals 0.062. Finally, the findings confirm that the minimum water requirements are 95 liters per person per day.

  • Hossein Sadeqi, Mohammad Mehdi Barghi Oskooee Pages 147-174

    Most debates on the role of trade openness and the wage inequality are based on the well-known Hecscher-Ohlin and Stopler-Samuelson (HOS) theories. According to the Heckscher-Ohlin theory, Countries have comparative advantages in those goods for which the required factors of production are relatively abundant locally while the Stopler-Samuelson theory refers to the income distribution effects of trade openness. In this paper, a computable general equilibrium (CGE) model and social accounting matrix (SAM) approach are used to assimilate the effect of tariff cuts on the earnings of production factors and relative wages by using Iran's data for 2001. The results confirm that general tariff cuts lead to a decrease in wage inequality while it leads to an increase in wage inequality in the foods, apparel and textile sectors. However, tariff cuts in agriculture sector reduce wage inequality.

  • Seyyed Hamid Reza Ashrafzadeh, Maysam Musai Pages 175-192
    This paper aims to measure the extent of mark-up and monopoly pricing in different sub sectors of the Iranian manufacturing. We measure annually the degree of monopoly pricing and mark-up for sub sectors over the period from 1959 to 2003. A panel data approach is developed and applied to gauge the mark-up and degree of monopoly pricing The results show that in four sub sectors, including chemical, non-ferrous metals, basic metals and machinery, these kinds of pricing are dominated and it is also prevalent in other sub sectors. Capital intensity and increase in the number of firms in each sector cause a reduction in mark-up while trade liberalization leads to an increase in productivity. The experience of liberalization in Iran over a short period of time confirms that mark-up is reduced, productivity is increased and capital intensity is decreased.