فهرست مطالب

پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) - سال نهم شماره 3 (پاییز1388)

فصلنامه پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار)
سال نهم شماره 3 (پاییز1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/09/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • اکبر کمیجانی، روح الله نظری صفحات 1-28
    جهان در حال دگرگونی است و همسو با آن آراء و نقطه نظرها درباره نقش دولت ها در توسعه اقتصادی و اجتماعی در حال دگرگون شدن است. بسیاری از پژوهشگران در تلاش اند که اثر مخارج دولت را بر رشد اقتصادی آزمون کنند. متاسفانه، برای تبیین این هدف، اغلب آنها از مدل های آماری خاص یا عمدتا از مدل راتی رام (1986) که تابع تولیدی با محدودیت آماری داشت، استفاده می کردند. این مقاله با اهدافی از جمله جایگزین کردن یک چارچوب نظری بر اساس تابع تقاضای قراردادی ارکین بایرام (1990) و با استفاده از داده های سری زمانی دوره 84-1353 به تبیین تاثیر اندازه دولت بر رشد اقتصادی در ایران می پردازد. نتایج به دست آمده از این مقاله با استفاده از یک الگوی خود رگرسیون برداری (VAR) حاکی است که اثر مخارج دولت بر رشد اقتصادی مثبت برآورد شد که با مبانی نظری اقتصاد کینزی که در این مقاله ملاک عمل قرار گرفته و همچنین با نتایج اکثر مطالعات مشابه سازگار است.
    کلیدواژگان: خود رگرسیون برداری، _ رشد اقتصادی، مخارج دولت
  • عباس عصاری آرانی، علیرضا ناصری، مجید آقایی خوندابی صفحات 29-51
    رابطه علی بین توسعه مالی و رشد اقتصادی، از جمله روابط کلان اقتصادی می باشد که در مطالعات تجربی مکررا مورد واکاوی قرار گرفته و همزمان با تکامل مباحث مرتبط با توسعه مالی، توجهات از رشد اقتصادی به دیگر جنبه های رفاه اقتصادی معطوف شده است. در این تحقیق سعی شده با توجه به تحقیقات اولیه ای که ارتباط بین توسعه مالی و رشد اقتصادی و همچنین رشد اقتصادی و کاهش فقر را مشخص کرده اند، فرایند علت و معلولی که ارتباط دهنده توسعه مالی، رشد اقتصادی و فقر و نابرابری در کشورهای عضو اوپک است، طی دوره زمانی 1990 تا 2004 به بوته آزمون گذارده شود. مدل سازی داده ها و اطلاعات آماری در این تحقیق بر پایه مدل های پانل پویا (DPD) و پانل ایستا (SPD) قرار گرفته و روابط موجود بین متغیرها با استفاده از تخمین زن های، گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)، اثرات ثابت و اثرات تصادفی برآورد شده است. نتایج این مطالعه تجربی، حاکی از این است که توسعه مالی از طریق تاثیر بر رشد اقتصادی می تواند سهم بسزایی در کاهش فقر و نابرابری در این کشورها داشته باشد.
    کلیدواژگان: توسعه مالی، فقر و نابرابری، مدل های پویا و استاتیک پانل، گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)
  • داود بهبودی، حسین اصغرپور، محمدحسن قزوینیان صفحات 53-84
    تبیین رابطه مصرف انرژی و رشد اقتصادی، می تواند نقش بسزایی در تنظیم و تدوین سیاستهای بخش انرژی ایفا کند. این رابطه می تواند حسب مورد در صورت وجود یا عدم وجود شکستهای ساختاری و تغییرات رژیمی تغییر کند، لذا توجه به وجود شکست ساختاری و تغییرات رژیمی در بررسی های تجربی امری مهم و ضروری بوده و عدم توجه به آن ممکن است به نتایج غیر قابل اتکا و گمراه کننده ای منتهی گردد. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از داده های سری زمانی سالانه اقتصاد ایران طی دوره 1384-1346 رابطه بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی با تاکید بر شکست ساختاری مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، از آزمونهای ریشه واحد زیوت- اندریوز برای تعیین تغییرات ساختاری به شکل درونزا و همچنین از آزمون همجمعی گریگوری – هانسن جهت بررسی رابطه بلندمدت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی با تاکید بر شکست ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که با در نظر گرفتن شکست ساختاری، رابطه بلندمدت مثبت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی ایران وجود دارد.
    کلیدواژگان: آزمون ریشه واحد زیوت- اندریوز، آزمون همجمعی گریگوری - هانسن، رشد اقتصادی، شکست ساختاری و مصرف انرژی
  • علی اصغر بانویی، فرشاد مؤمنی، مجتبی محققی صفحات 85-111
    نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 نشان می دهد که بیش از 50 درصد جمعیت شاغل کشورمان، درگیر تولید کالاهای ملموس نظیر غذا، لباس، خانه، اتومبیل و غیره نمی باشند. این خود می تواند مستقل از وجود تردیدهای جدی در اصل ایده صنعتی شدن ایران، نشانه ای از ورود اقتصاد ایران به فاز جدیدی باشد که امروزه به «اقتصاد خدمات» معروف است.
    تبیین این نوع اقتصاد نیاز به تعاریف، مفاهیم و طبقه بندی نوین نظام تولیدی دارد که می تواند مؤلفه های اصلی رویکرد «پساصنعتی شدن» را تامین نماید. بررسی این ابعاد به طور کلی در ایران مورد غفلت قرار گرفته است. سنجش، تعیین و شناسایی قلمرو فعالیت های بخش چهارم و سپس تحلیل های ساختاری آن در قالب دو الگوی داده – ستانده متعارف و شبه ماتریس حسابداری اجتماعی، می تواندبستر کنکاش های علمی مربوط به حوزه اقتصاد خدمات را فراهم نمایند. بررسی این ابعاد ارکان اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. برای این منظور، ابتدا بر مبنای معیارهای مشخص، قلمرو فعالیت های بخش چهارم در قالب نظام حسابداری بخشی سال 1380 تعیین می گردد. سپس براساس نظام طبقه بندی نوین، کل فعالیت های اقتصادی به چهار بخش اول، دوم، سوم و چهارم تفکیک می شود. پس از آن، ساختار بخش چهارم برحسب سهم عوامل تولید، ضرایب فزاینده تولید، درآمد و اشتغال در قالب الگوهای داده – ستانده متعارف و شبه ماتریس حسابداری اجتماعی مورد سنجش قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که بخش چهارم، ماهیت کالاهای مصرفی داشته و بدین ترتیب اثرات القایی مصرف و درآمد خانوارها نقش بسزایی در افزایش تولید، درآمد و توان اشتغالزایی بخش چهارم نسبت به سه بخش دیگر اقتصاد دارد.
    کلیدواژگان: الگوی داده - ستانده متعارف، بخشهای اطلاعات اولیه، الگوی شبه ماتریس، بخش چهارم، جدول داده - ستانده، حسابداری اجتماعی، ضرایب فزاینده تولید
  • آمنه ذوقی پور، منصور زیبایی صفحات 113-138
    مدل های تعادل عمومی قابل محاسبه به عنوان ابزاری قوی در تحلیل های اقتصادی شناخته شده و به طور گسترده به منظور ارزیابی اثرات آزادسازی تجاری مورد استفاده قرار گرفته اند.
    در این مطالعه با استفاده از یک الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه، اثرات کاهش تعرفه های وارداتی به عنوان نمادی از آزادسازی تجاری بر متغیرهای کلیدی اقتصادی کشور مورد بررسی قرار گرفت. داده های مورد نیاز مدل بر اساس ماتریس حسابداری اجتماعی سال پایه 1380 به دست آمده و پارامترهای مدل بر اساس آن کالیبره گردید. نتایج مربوط به شبیه سازی نشان داد که کاهش تعرفه در کل بخشها به میزان 50 و 100 درصد منجر به کاهش کل عرضه محصول و سرمایه گذاری و افزایش کل صادرات، واردات، درآمد و مصرف خانوارها خواهد شد.
    کلیدواژگان: آزادسازی، تعرفه، مدل تعادل عمومی قابل محاسبه
  • هاجر اثنی عشری، علیرضا کرباسی صفحات 139-149
    بخش کشاورزی، یکی از بخشهای مهم اقتصاد کشوراست که تامین کننده سهم مهمی ازتولیدناخالص داخلی، اشتغال، نیازهای غذایی، صادرات غیرنفتی و نیازصنایع به محصولات کشاورزی است. اشتغال و میزان آن، مانند هر متغیراقتصادی واجتماعی، تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد که از آن جمله می توان به میزان تولید، سرمایه گذاری، سطح دستمزدها، صادرات ومالیات اشاره کرد. با تغییر هر متغیر، میزان اشتغال به طور مستقیم و یاغیرمستقیم تحت تاثیر آن قرار می گیرد وسطح اشتغال وبیکاری تعیین می شود. این مطالعه تاثیر متغیرهای کلان، مالیات وصادرات بر اشتغال بخش کشاورزی را در سالهای 84-1358 با استفاده از مدل خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهدکه مالیات مستقیم، تاثیر معنی دار ومعکوس و صادرات اثرمستقیم براشتغال دارد.
    کلیدواژگان: اشتغال، صادرات، مالیات مستقیم، مدل خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده
  • محسن رنانی، علیمراد شریفی، رحمان خوش اخلاق، مصطفی دین محمدی صفحات 151-182
    در این مقاله موضوع استفاده بهینه از دارایی منابع گاز ایران در مقاطع بین زمانی و بین کاربرد های مختلف، ارزش سایه ای تخصیص ها و انتخاب های مختلف در توسعه منابع گاز در یک دوره بلند مدت مورد بررسی قرار گرفته است. با تعریف یک تابع رفاه اجتماعی، تخصیص گاز به مصارف داخل، تزریق، صادرات یا ذخیره و انتقال بین زمانی دوره های بهره برداری از منابع گاز در قالب یک مدل برنامه ریزی پویای غیر خطی، مدل سازی شده و اولویت های تخصیص گاز و مقدار مصارف گاز در بخشهای مختلف در دوره1410-1385 مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد: اولویت و مقدار بهینه تخصیص گاز به مصارف مختلف در سالهای آینده تابعی از محدودیت های تولید گاز، سیاست انرژی، نرخ تنزیل، هدف گذاری تزریق برای حفظ فشار مخازن، فشار افزایی متوسط یا بالای مخازن نفت و واردات گاز است. در نرخ تنزیل های پایین، تزریق گاز بر صادرات گاز اولویت مطلق دارد. در این حالت تخصیص گاز به تزریق اولویت پیدا می کند و مازاد گاز به صادرات تخصیص می یابد؛ ولی در نرخ تنزیل های بالاتر، تزریق گاز اولویت مطلق بر صادرات گاز ندارد و مقدار بهینه دو متغیر، همزمان تعیین می شود. اگر رشد مصارف نهایی داخلی گاز به صورت تداوم رشد مصرف موجود (متوسط مصرف 11 سال گذشته) تداوم یابد، نتایج نشان می دهد که در سالهای مورد بررسی امکان تخصیص گاز به تزریق متناسب با سناریوی حفظ فشار موجود مخازن و صادرات گاز وجود نخواهد داشت و کشور با تراز منفی گاز مواجه خواهد بود. نتایج تحلیل سناریوهای مختلف این مطالعه نشان می دهد که تبدیل شدن ایران به صادرکننده بزرگ گاز در دو دهه آینده، سازگار با حداکثر سازی منافع اقتصادی بهره برداری و تخصیص ذخایر گاز کشور نیست.
    کلیدواژگان: اقتصاد نفت و گاز، تزریق گاز، ذخایر گازی، سیاست انرژی، صادرات گاز
  • حسین صادقی، حسین اصغرپور، نازلی گلچین فر صفحات 183-202
    مبحث تقاضا برای مسابقات ورزشی توجهات زیادی را در رشته اقتصاد ورزش به خود جلب کرده است. مسابقات ورزشی یکی از مهمترین محصولات تولیدی در صنعت ورزش می باشد. شناخت عوامل موثر بر تقاضای مسابقات ورزشی می توانند به مدیران تیمها در کسب درآمد بیشتر کمک کند. هدف اصلی این مقاله بررسی عوامل موثر بر تقاضای لیگ برتر فوتبال ایران می باشد از این رو تابع تقاضای لیگ برتر فوتبال در فصل 85-84 تبیین شده و سپس بوسیله مناسبترین روش های اقتصادسنجی تخمین زده شده است. نتایج نشان می دهد که مجموعه ای از متغیرهای فوتبالی و اقتصادی در تعیین تقاضای مسابقات موثرند. فوتبال کالایی پست است و تقاضا برای آن در شهرهای کم جمعیت بیشتر می باشد. تعداد تماشاگران در اواخر فصل کاهش می یابد زیرا عدم اطمینان از نتیجه در تعیین تقاضا در ایران موثر نیست.
    کلیدواژگان: اقتصاد ورزش، تقاضا، تقاضای فوتبال، لیگ برتر
|
  • Akbar Komijani, Rouhollah Nazari Pages 1-28
    The world is changing at a rapid pace and our viewpoint too. Moreover, the impact of government policy on social and economic growth is changing at the same pace. Many researchers have attempted to estimate the impact of government expenditures on economic growth. In this regard, they have used either a particular statistical model or Ram’s model (1986) employing a production function which criticized because of statistical limitations. The purpose of this article is to introduce an alternative theoretical framework based on the conventional demand theory applied by Bairam (1990). The annual time series data from 1974 to 2005 is employed to examine the effect of government size on economic growth in Iran. The empirical findings indicate that the government expenditures have a positive effect on economic growth which is consistent with the theory used in this paper and also it is in harmony with the empirical results of the similar studies.
  • Abbas Assari, Alireza Naseri, Majid Aghaei Pages 29-51
    Casual relationship between financial developments and economic growth is one of the striking empirical macroeconomic relationships. Following the development of financial issues, our attention turns from economic growth to another issue of economic welfare. In this study, we try to examine the relationship between financial developments, economic growth, poverty and inequality in OPEC countries. The simulation of the models and statistical inferences, in this study, are based on the static and dynamic panel data approach. The empirical models are estimated by using GMM estimators, fixed effects and random effects using the data between 1990 and 2004. The results of this study show that financial developments through its effect on economic growth can mainly contribute poverty alleviation and inequality reduction in these countries.
  • Davood Behbudi, Hossien Asgharpour Pages 53-84
    Understanding the different aspects of the relationship between energy consumption and economic growth can outstandingly help to adopt appropriate policies in energy sector. Structural breaks and regime shifts may affect the above relationship. Therefore, it is important to consider structural breaks and regime shifts in empirical analysis. In this paper, the relationship between energy consumption and economic growth is analyzed in the presence of structural breaks. The empirical models are specified and estimated using Iran's time series data during 1967- 2005 period. To this end, unit root tests proposed by Zivot and Andrews (1992) are first used to identify structural breaks found endogenously and then the Gregory-Hansen cointegration test, which allows strctural breaks in time series, is employed to estimate the long-run relationship between energy consumption and economic growth. The results show that in the long run, there is a positive and significant relationship between energy consumption and economic growth in Iran.
  • Ali Asghar Banouei, Farshad Momeni, Mojtaba Mohagheghi Pages 85-111
    The 2006 census reveals that more than 50% of employed population in Iran is not involved in the production of food, clothing, housing and other tangible goods. Apart from the serious reservation of industrialization in Iran, this can be considered as one of the indications of a new phase shift known as “service economy”. To analyze such a post-industrialization economy, it requires new concepts and classifications which, to our knowledge, have been ignored by researchers mainly in Iran. The main objective of this paper is to measure and identify the domain of the fourth sector and its structural analysis in the framework of input-output and semi-social accounting matrix models. Using 2001 input-output data, the overall results show that the fourth sector appears to be oriented as a consumption goods sector compared to the other sectors. Consequently, the consumption-induced effect ploys a significant role in rising production, income and employment.
  • Ameneh Zoghipour, Mansour Zibaei Pages 113-138
    Computable general equilibrium (CGE) models have become a standard tool of empirical economic analysis and were extensively used to assess the impact of trade liberalization by policy analysts. In this study, the effects of imports tariff reduction as a trade liberalization index are investigated on key economic variables using computable general equilibrium approach. The data used in this study are obtained from the social accounting matrix of year 2001 in which parameters of model are calibrated accordingly. Results of simulations show that if the imports tariff rate is cut by 50% and 100% across all sectors, total supply and investment will reduce while total exports, total imports, household income and consumption will increase.
  • Alireza Karbasi Pages 139-149
    Agricultural sector is one of the most significant sectors in Iran. This sector accounts for a significant share of GDP, employment and non-oil exports in the economy. Moreover, it produces food and also raw materials used to produce manufacturing products. Therefore, the effects of macro policies on agriculture need to be well understood. This study aims to investigate the effects of exports and tax policy on agricultural employment in Iran during the period 1979 – 2005. Autoregressive distributed lag (ARDL) approach is used to estimate the empirical model. The findings of this study show that direct tax has significant and negative effect on agricultural employment while exports have significant and positive effect.
  • Mohsen Renani, Ali Morad Sharifi, Rahman Khosh Akhlagh Pages 151-182
    Large natural gas reserves are a great potential economic advantage for Iran's economy. As long as the consumption and production of the natural gas increase in the country, gas industry will play a vital role in meeting oil industry's needs. This paper aims to investigate optimal usage of the Iranian natural gas reserves among different applications and also opportunity cost of allocations by developing the gas industry over a long time horizon. Using welfare function, nonlinear dynamic model is applied to solve the problem of gas allocation among alternatives such as domestic consumption, gas injection, gas exports or gas salvaging using the data over the period 2006-2031. The constraints include gas production, requirements of gas injection, domestic growth, gas consumption and other effective variables and parameters related to the natural gas reserves allocation. Findings confirm that priorities and the values of optimal allocation gas depend on the constraints of natural gas production, energy policy, target of injection for preservation or increasing the pressure of oil reservoirs and gas imports. Furthermore, low discount rate gas injection has an absolute priority to gas exports. In the baseline scenario, if domestic gas consumption continuously growth at its average rate of last 11 years performance, it wont be possible to allocate gas injection according to the preservation pressure of oil reservoirs scenario and gas exports. The results of optimal gas salvage and its shadow price shows that the lack of gas production ability has a very high opportunity cost at the beginning years.
  • Hossein Sadeghi, Hossein Asgharpour, Nazli Gholchinfar Pages 183-202
    The topic of demand for sport has attracted substantial attention in the fields of sports economics in recent decades. Sport contest is one of the important products in the sport industry. Understanding the factors that affect the demand for this product can help football managers to earn more money. The main goal of this article is to identify the factors affecting demand for Iranian Football Premier League. To this end, demand function for Premier League Football is specified and estimated using the data during 2005 - 2006 seasons. The results reveal that match variables as well as economic variables have significant effect on the demand for Premier League Football in Iran. The results of the estimates show that Football is an inferior good and demand for Football is declined in the cities that have greater population. Since the uncertainty of outcome can not be explained by the demand, the numbers of attendance in match decreases at the end of seasons.