فهرست مطالب

مطالعات اقتصاد انرژی - پیاپی 51 (زمستان 1395)

فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی
پیاپی 51 (زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1396/01/07
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی حسین استادزاد*، ابراهیم هادیان صفحات 1-32
    الگوهای پویای استخراج از منابع طبیعی و انرژی به دلایل مختلف بانااطمینانی روبرو می باشد. با استخراج از منابع انرژی (نفت و گاز) انتظار داریم که حجم منابع قابل استخراج همواره در طول زمان در حال کاهش باشد، ولی با توج به نتایج این تحقیق در برخی از زمان ها به دلیل اکتشافات تصادفی (کشف چاه های جدید) حجم منابع قابل استخراج افزایش یافته است. نگاه غالب در مورد روند منابع قابل استخراج انرژی تجدیدناپذیر در طول زمان آنرا نزولی و در حال کاهش معرفی می کند، این نکته یکی از پیش فرض های اساسی در مدل های رشد که در آن منابع انرژی به عنوان یکی از عوامل موثر در نظر گرفته می شود، به شمار می رود. اگر چه این نکته برای تمام منابع انرژی تجدیدناپذیر (اعم از کشف شده و کشف نشده) و در یک افق نامحدود غیر قابل انکار است، اما بسط آن به منابع قابل استخراج در یک مدت زمان معین، چندان قابل دفاع نیست. در این تحقیق با استفاده از آزمون تصادفی غیرپارامتری RUNS در سطح اطمینان 95 درصد نشان داده شده که تغییرات حجم منابع مورد نظر از یک فرآیند تصادفی تبعیت می کند. برای این منظور 16 نوع توزیع تصادفی برای این فرآیند تصادفی در سه الگوی مختلف در نظر گرفته شده است. با توجه به معیار بهترین برآورد و پیش بینی صورت گرفته، توزیع فوق هندسی و نرمال برای این فرآیند به عنوان بهترین توزیع تصادفی تایید می گردد. به منظور پیش بینی حجم منابع قابل استخراج، در ابتدا سری زمانی مقدار استخراج انرژی های فسیلی (نفت و گاز) و همچنین متغیر تحقیق و توسعه (متغیرهای دارای روند) با استفاده از روش هموارسازی نمایی هالت برآورد و پیش بینی شده است. با توجه به برآورد انجام گرفته حجم منابع قابل استخراج از سال 1394 تا سال 1410 دارای نرخ رشدی به طور متوسط 04/0- درصد باشد. این درحالی است که بین سال های 1359 تا 1393 منابع قابل استخراج سالانه دارای متوسط رشد 1/3 درصد بوده است. به عبارت دیگر با توجه به پیش بینی صورت گرفته رشد حجم منابع، نرخ نزولی داشته و حجم منابع در نقطه ای از زمان، دیگر افزایش نیافته و نزولی خواهد شد. با توجه به بهترین الگوی در نظر گرفته شده پس از سال 1402 حجم منابع قابل استخراج نزولی خواهد شد. این موضوع اهمیت برنامه ریزی جهت استفاده بیشتر از انرژی های تجدیدپذیر و جایگزین برای نفت و گاز در بلندمدت را برای اقتصاد ایران نشان می دهد.
    کلیدواژگان: موجودی منابع انرژی تصادفی، هموارسازی نمایی هالت، اقتصاد ایران
  • داود حاجیان پیروز، تقی ابراهیمی سالاری*، سیدسعید ملک ساداتی صفحات 33-66
    نوسانات درآمدهای نفتی از مهم ترین مسائل اقتصادی در کشورهای تولیدکننده نفت است. اتخاذ سیاست های مالی و پولی صحیح برای کاهش از آثار نوسانات برونزای درآمد نفت در اقتصاد داخلی این کشورها، همواره موضوعی بحث انگیز در نهادهای سیاست گذار اقتصادی بوده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر نوسانات درآمد نفت بر نقدینگی در ایران در دوره ی زمانی 1391-1369 با استفاده روش همبستگی پویای شرطی[1] انگل[2] (2002) است. این روش با متغیر فرض کردن همبستگی ها طی زمان، علاوه بر افزایش توان تحلیل حوادث طی دوره مورد بررسی مانند جنگ ها، چرخه های تجاری، پدیده های اقتصادی، سیاسی و محیط زیستی، امکان مشاهده نحوه واکنش سیاست های پولی به نوسانات درآمدهای نفتی را فراهم می نماید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که باوجود نوسان شدید رابطه ی میان درآمد نفت و نقدینگی، همبستگی بین این دو متغیر همواره مثبت بوده؛ یعنی درآمد نفت، با شدت اثرگذاری های مختلف، همواره یکی از عوامل افزایش دهنده نقدینگی در ایران بوده است.
    کلیدواژگان: سیاست پولی، حجم نقدینگی، نوسانات درآمد نفت، همبستگی پویای شرطی
  • عباس معمارزاده *، علی امامی میبدی صفحات 67-109
    از زمان وقوع اولین شوک قیمتی نفت خام که در 74-1973رخ داد، حدود 40 سال گذشته است. این بحران نفتی یکی از حوادث اقتصادی مهم دهه 1970 بوده است و تفکرات و عقاید بسیاری از اقتصاددانان را پیرامون شوک های قیمتی نقت خام شکل داده است. طی سال های اخیر، مطالعات بسیاری درباره عوامل اقتصادی نوسانات قیمتی نفت خام انجام شده است. با توجه به این مطالعات، در این مقاله ابتدا دلایل اساسی نوسانات قیمتی نفت خام بین سال های 1973 تا 2014 مرور شده و سپس اهمیت و دشواری پیش بینی نوسانات قیمت نفت به رغم تکامل و بهبود فهم و دانش اقتصاددانان از بازار نفت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در عمل، سیاست گذاران و عاملان بازارهای مالی و اقتصاددانان می توانند انتظارات قیمتی متفاوتی از قیمت نفت خام داشته باشند. در این میان ممکن است آنچه برای برخی شگفت انگیز بوده به همان میزان برای دیگران جالب توجه نباشد. در پایان، شش عامل مهم را می توان پیرامون چشم انداز قیمت نفت خام متذکر شد که نشان می دهند در ماه های آتی قیمت نفت خام نه تنها افزایش نیافته بلکه روند کاهشی شدیدتری نیز به خود خواهد گرفت.
    کلیدواژگان: بازار نفت خام، شوک قیمتی نفت خام، انتظارات قیمتی ناهمگن، اوپک، نفت خام نامتعارف
  • روح الله مهدوی*، علی طاهری فرد، جواد کیپور، حامد صاحبهنر صفحات 111-149
    آمارها نشان دهنده سوزاندن 40 درصد گازهای همراه نفت در ایران می باشد که این حجم سوزندن گازهای همراه، ایران را در رتبه چهارم جهان و رتبه اول در منطقه خاورمیانه از این نظر قرار داده است. ابعاد اقتصادی و زیست محیطی این مسئله موجب برنامه ریزی برای اجرای طرح های جمع آوری گازهای همراه نفت در کشور گردیده است. در این راستا صنایع گاز و گاز مایع (NGL) سهم عمده ای دارند، در این میان، واحد NGL-3200 با ظرفیت 15/14 میلیون متر مکعب در روز به دلیل جمع آوری گازهای همراه نفت میادین نفتی غرب کارون، اهمیت به سزایی دارد. از اینرو، در تحقیق حاضر، با استفاده از روش تحلیل هزینه-فایده و شاخص های مالی ارزش فعلی خالص (NPV)، نرخ بازده داخلی (IRR) و دوره ی بازگشت سرمایه، طرح NGL-3200 مورد مطالعه ارزیابی مالی- اقتصادی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که اگر این واحد با ظرفیت کامل فعالیت کند آنگاه طرح NGL-3200 با نرخ بارده داخلی 29/28 درصدی توجیه اقتصادی خواهد داشت. همچنین نتایج تحلیل حساسیت طرح گویای این است که در صورت کاهش بیش از 22 درصدی خوراک این واحد کاهش بیش از 40 درصدی ظرفیت اسمی این واحد، توجیه اقتصادی طرح از دست خواهد رفت. ثالثا برای IRR معادل 25 درصد، قیمت گاز همراه نفت در ظرفیت اسمی فعلی طرح بایستی برابر با 1/5 سنت و در ظرفیت اسمی 50 درصدی بایستی معادل 24/3 سنت باشد.
    کلیدواژگان: گاز همراه نفت، ارزش فعلی خالص، نرخ بازده داخلی، کارخانه گاز و گاز مایع 3200
  • زهرا کریمی تکانلو، سید کمال صادقی، محسن پورعبادالهان کویچ، سید مهدی موسویان * صفحات 151-179
    بررسی روند همگرایی در کارایی انرژی مناطق، دارای دلالت های سیاستی مهمی در جهت توسعه پایدار و برنامه ریزی منطقه ای انرژی می باشد. در این راستا، این مطالعه به دنبال استفاده از رویکرد همگرایی در جهت بررسی تفاوت کارایی انرژی بخش صنعت در بین استان های ایران طی دوره 1392-1383 است. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش ارائه شده توسط هو و وانگ (2006) شاخص کارایی انرژی کل عوامل (TFEE) کارگاه های صنعتی ده نفر کارکن و بیشتر بر مبنای روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) محاسبه شده و در مرحله بعد، با استفاده از ماتریس احتمال انتقال مارکوف و ماتریس احتمال انتقال مارکوف فضایی، همگرایی باشگاهی و همگرایی باشگاهی فضایی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد استان های بوشهر، سمنان و تهران بیش ترین و استان های آذربایجان غربی و ایلام کمترین میزان کارایی انرژی در بخش صنایع کارخانه ای را داشته اند، ضمن اینکه نتایج ماتریس انتقال مارکوف نیز حاکی از وجود همگرایی باشگاهی در بین استان ها و تاثیر میزان کارایی در همسایگی بر احتمال انتقال بین باشگاه های همگرایی می باشد، به نحوی که داشتن وقفه فضایی با کارایی بالا احتمال انتقال به باشگاه با کارایی بالا را افزایش می داد؛ بنابراین افزایش همکاری های منطقه ای در استان های با کارایی بالا در جهت تقویت استان های هم جوار می تواند بر افزایش کارایی انرژی اثرگذار باشد.
    کلیدواژگان: کارایی، انرژی، همگرایی باشگاهی فضایی، صنعت
  • سید محمد علی حاجی میرزایی*، علی امامی میبدی، سید مهدی حسینی، محسن ابراهیمی، علی سوری صفحات 181-213
    در این مقاله با تطبیق تعریف واژه تولید صیانتی با مفهوم مسیر بهینه استخراج، نشان داده شده که امکان برنامه ریزی تولید صیانتی از مخزن در هر چارچوب قراردادی، مهم ترین شاخصه یک قرارداد مطلوب از نظر دولت می باشد. و این امکان در صورتی فراهم خواهد شد که برنامه ریزی توسعه و تولید از مخزن از ویژگی های انعطاف پذیری، افق برنامه ریزی بلندمدت، جامعیت و یکپارچگی و امکان جذب منابع مالی و دانش روز برخوردار باشد. چنانچه این شرایط در برنامه ریزی بهره برداری از مخزن، رعایت شود می توان از بهره برداری صیانتی از مخزن اطمینان حاصل نمود. بررسی قراردادهای بیع متقابل از این دیدگاه، نشان می دهد که به دلیل تعیین مدل توسعه ی مخزن، تعهدات کاری پیمانکار، سقف هزینه های سرمایه گذاری و سطح تولید پایدار از مخزن قبل از امضای قرارداد، کوتاه بودن دوره ی زمانی قرارداد نسبت به دوره ی عمر مخزن و محدودیت حوزه ی عملیات قرارداد نسبت به کل زنجیره توسعه ی مخزن، عملا امکان تحقق شرایط لازم جهت برنامه ریزی بهینه تولید با توجه به آثار مستقیم و غیر مستقیم شرایط قراردادی مذکور فراهم نخواهد شد. با توجه به انتقال مدیریت میدان پس از اتمام عملیات توسعه به شرکت ملی نفت ایران، انجام برنامه ریزی بهینه استخراج و طراحی و اجرای پروژه های ازدیاد برداشت در زمان لازم توسط مدیریت میدان نیز با محدودیت های ناشی از « اقدامات انجام شده توسط پیمانکار درگذشته» مواجه خواهد بود. بررسی مدل مفهومی قراردادهای جدید ایران نشان می دهدکه بخش مهمی از مشکلات ساختاری قراردادهای بیع متقابل جهت برنامه ریزی تولید صیانتی مورد توجه قرار گرفته است. ایجاد انعطاف پذیری هم در طراحی و هم در اجرای مدل توسعه ی مخزن (امکان توسعه ی مرحله ای)، انعطاف پذیری مدل مالی و اجرایی (بودجه ریزی سرمایه ای سالانه، امکان بازپرداخت کل هزینه های سرمایه ای انجام شده) و مدل پرداخت حق الزحمه بر اساس ویژگی های طبیعی و عملکرد برنامه ی تولید از مخزن، افزایش دوره ی قرارداد و گسترش حوزه ی عملیات آن در بخش مهمی از دوره ی عمر میدان، مهم ترین اصلاحاتی است که به عنوان پیش نیاز سیاست گذاری تولید صیانتی مورد توجه قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: قرارداد های نفتی، قراردادهای خدماتی ایران، تولید صیانتی
  • سهراب دل انگیزان، آزاد خانزادی، مریم حیدریان* صفحات 215-246
    با اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و افزایش قیمت حامل های انرژی، انتظار می رفت که مصرف انرژی در بخش حمل ونقل کاهش یابد. موضوع تغییر قیمت سوخت و حامل های انرژی و از این طریق افزایش قیمت واقعی سوخت نسبت به سایر عوامل تولید؛ از نگاه نظری می تواند منجر به تغییر رفتار مصرف کنندگان سوخت به سمت استفاده از تکنولوژی های جایگزین با کارایی بالاتر و هزینه مصرفی کمتر گردد. لذا می توان انتظار داشت که در اثر افزایش قیمت واقعی بنزین و نفت گاز، نوسازی ناوگان جاده ای و توجه بیشتر به سوخت های جایگزین صورت گرفته باشد. بدین منظور این مطالعه به بررسی اثرات تغییر قیمت واقعی سوخت (بنزین و نفت گاز) بر بهبود تکنولوژی در بخش حمل ونقل جاده ای ایران در بازه زمانی 1393-1370 و با استفاده از روش حداقل مربعات پایدار (RLS) می پردازد. بهبود تکنولوژی در حمل ونقل جاده ای به دو گروه تکنولوژی در سوخت (شاخص مصرف CNG) و تکنولوژی در موتور (میانگین سنی ناوگان) تقسیم می شود. ازآنجایی که پیشرفت هر تکنولوژی بایستی با شرایط اقتصادی و زیست محیطی همسو باشد تا توسعه پایدار شکل بگیرد، لذا در این مطالعه ابتدا تاثیر قیمت سوخت را بر هرکدام از شاخص های تکنولوژی سنجیده، سپس اثر این شاخص ها بر میزان تولید گازهای گلخانه ای برآورد شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد در شاخص استفاده از سوخت جایگزین، افزایش قیمت سوخت موجب افزایش مصرف CNG و به تبع آن کاهش گازهای گلخانه ای شده است. در شاخص تکنولوژی در موتور نیز، افزایش قیمت سوخت در زیربخش های سواری و اتوبوس موجب کاهش طول عمر ناوگان شده ولی در زیربخش های مینی بوس و کامیون این رابطه معکوس بوده است. لذا افزایش طول عمر ناوگان بر تولید سرانه گازهای گلخانه ای در هر زیربخش جاده ای، مثبت و معنادار بوده است.
    کلیدواژگان: قیمت سوخت، تکنولوژی، حمل ونقل جاده ای، حداقل مربعات پایدار
  • غلامعلی رحیمی*، علی اکبر ناجی میدانی صفحات 247-289
    با توجه به رخداد ها و روندهای نوین اقتصاد انرژی جهانی، گاز طبیعی یکی از کالاهای استراتژیک است که دارندگان منابع آن می توانند از گاز برای تاثیر گذاری بر معادلات جهانی به نفع خود استفاده نمایند. در این راستا تشکیل مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) که جمهوری اسلامی ایران در ایجاد آن نقش اساسی داشت، از مهم ترین تحولات بین المللی در عرصه جهانی گاز در سال های اخیر محسوب می شود. این مجمع برای حضور موثر در بازار گاز و جهت دهی به تحولات آینده این بازار با محدودیت ها، مسایل و مشکلات مختلفی مواجه است. در عین حال از مزایا و نقاط قوت مناسبی نیز برخوردار می باشد.
    حال سوال اصلی این است که ایران برای حضور فعال و موثر خود در این مجمع می بایست چه راهبردها و استراتژی هایی را مدنظر قرار دهد؟ مقاله ی حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بر گرفته از مدل تحلیلی چند متغییره مونتلی در مورد عوامل موثر در همگرایی اقتصادی سازمانی، در صدد پاسخ به این سوال می باشد. جمهوری اسلامی ایران با توجه به این محدودیت ها و امکانات، می باید چالش های درونی مجمع را شناسایی نموده و براساس توانایی خود، راهبردهای حضور فعال در مجمع را طراحی کند.
    نتایج تحقیق به طور کلی بیانگر آن است که عضویت ایران در مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز هم ماهیت سیاسی دارد و هم ماهیت اقتصادی. اقتصادی از این منظر که درآمد حاصل از فروش گاز سبب افزایش درآمدهای ارزی ایران می شود و سیاسی از این منظر که این افزایش درآمد سبب افزایش توانایی ایران در پی گیری اهداف سیاست خارجی خود به دلیل افزایش وابستگی متقابل جهانی به عرضه انرژی ایران و جلوگیری از بازگشت تحریم ها خواهد شد. در این راستا با شناخت رقبا و بررسی نقاط قوت و ضعف آنها، استراتژی ها و راهبردهای موثر جهت تاثیرگذاری بیشتر و بهتر ایران در مجمع و همچنین بازار جهانی گاز تدوین شده است.
    کلیدواژگان: مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز، ایران، راهبردها و استراتژی ها، بازار گاز، روسیه، قطر
|
  • Ali Hoseiin Ostadzade * Pages 1-32
    By extraction of energy resources (oil and gas), we expect the extractive resource is always be decrease over time. But study by authors shows, because of random exploration in the specific time, we have increased in the levels of extractable resources. We indicated (using non-parametric random RUNS test) that change in the level of resources follows a random process at 95 percent significant. In this study we considered sixteen random distributions for this stochastic process in three different models. According to criteria of best Estimation and prediction, hyper geometric and normal distribution is confirmed for this stochastic process as the random distribution of resources. According to the best estimations for extractive resources from 2015 to 2031 the averaging growth rate is predicted -0.4 percent per year. While, average annual growth rate of extractive resources have been 3.1 percent between years 1980 to 2014. According to the forecast, the growth rate for the years of this study (2015-2031) is negative, so the stock of resource will not increase over time. Result of the best model is considered before 2023 the stocks of extractive resources are increasing, but after 2023 the level of resources that can be extracted will be decreasing.
    Keywords: Random stock of resources, Holt's exponential smoothing, Iranian economy
  • Davoud Hajiyan Pirooz, Taghi Ebrahimi Salary *, Saeid Maleksadati Pages 33-66
    Fluctuations in oil revenues are one of the most important economic issues in oil producing countries. Sound fiscal and monetary policy to soften the effects of exogenous fluctuations in oil revenues in the domestic economy has been a controversial issue in economic policy-making bodies. The main purpose of this study is investigating the effects of oil revenue on liquidity in Iran during 1990-2012 using Engle (2002) dynamic conditional correlation method. As this method assumes correlations varying during time, it makes it possible to enhance the analyzing power of phenomena during studied period Such as wars, business cycles, economic, political, and environmental phenomena. The results show that despite the volatile nature of the relationship between oil revenues and liquidity, correlation between these two variables has been always positive. That is, oil with the severity of different impacts, has always been one of the factors increasing liquidity.
    Keywords: monetary policy, liquidity, oil revenue fluctuations, dynamic conditional correlation
  • Abbas Memarzadeh*, Ali Ememi Meybodi Pages 67-109
    It has been forty years since the oil crisis of 1973/74. This crisis has been one of the defining economic events of the 1970s and has shaped how many economists think about oil price shocks. In recent years, a large literature on the economic determinants of oil price fluctuations has emerged. Drawing on this literature, we first provide an overview of the causes of all major oil price fluctuations between 1973 and 2014. We then discuss why oil price fluctuations remain difficult to predict, despite economists’ improved understanding of oil markets. We document that, in practice, policymakers, financial market participants and economists may have different oil price expectations, and that, what may be surprising to some, need not be equally surprising to others. Finally, six main factors is documented about the outlook of oil price which not only will oil prices rise but also to take more dramatic downward trend.
    Keywords: Oil market, oil price shock, heterogeneous price expectations, OPEC, unconventional oil
  • Roholla Mahdavi *, Ali Taherifard, Javad Keypour, Hamed Sahebhonar Pages 111-149
    The Statistics are indicated flare of 40 percentage of Associated Petroleum (APG) in iran that in this volum, iran have fourth rank in world and first rank in Middle East. Economic and enviomental dimensions of flare of this gased has led to in country is planned projects for gathering APG. In between these projects, NGL Unit has the main share in gathering of APG that in this between, NGL-3200 Unit, with capacity of 14.15 million cubic meters in day, is important due to gathering of APG from oil fields of karon West. Therefore, in present research, using Cost-Benefit Analysis method and financial index of Net Present Value (NPV), Internal Return Rate (IRR) and payback period is evaluated NGL-3200 project. The result of economic evaluation demonastrate that if this unit is acted with 100 percentage of capacity, then NGL-3200 project will have economic feasibility in IRR 28.29 percentage. Also, the result of sensivity analysis of project illustrate that first if feedof this unit have decrease excess 22 percentage, then this project don’t will have economic feasibility, second in the event of review NGL-3200, if nominal capacity of this unit have decrease excess 40 percentage, then will be lost economic feasibility of NGL-3200 project. Thirdly for given IRR 25 percentage, APG price should be 5.1 cent in current nominal capacity and 3.24 cent in nominal capacity Equivalent to 50 percentage of current capacity.
    Keywords: Associated Petroleum Gas, Net Present Value, Internal Return Rate, NGL-3200
  • Seyed Mehdi Mosaviyan * Pages 151-179
    The purpose of this study is to analysis of convergence among Iran’s province-level industrial energy efficiency over the period of 2004 to 2013. In this regard, data envelopment analysis method (DEA) was adopted to calculate the total-factor energy efficiency (TFEE) of Iran’s provincial industrial energy efficiency and then, using Transition probability matrix of Markov and Matrix of spatial Markov transition probability, club convergence and spatial club convergence is studied. According to the results Semnan and Bushehr provinces had the most energy efficiency in their industrial sector while Ilam and West Azerbaijan provinces had the lowest energy efficiency. In addition, the results suggest province-level industrial energy efficiency in Iran has been globally characterized by “club convergence” So that a high-efficiency spatial lag increased the probability of transmission to high-efficiency club. Thus increasing regional cooperation in provinces with high efficiency in order to strengthen the neighboring provinces could have a positive impact on their efficiency.
    Keywords: Efficiency, Energy, Spatial Club Convergence, Industry
  • Sohrab Delangizan, Azad Khanzadi, Maryam Heidarian * Pages 215-246
    With the implementation of targeted subsidies and increasing energy carrier’s prices, is expected to reduce energy consumption in the transportion sector. Subject of fuel price change and energy carriers and thus increase the fuel real price compared to other factors of production; theoretically could lead to changing the behavior of fuels consumers towards the use of alternative technologies with higher efficiency and lower costs. It can be expected that by increase in the gasoline and diesel fuel real price, is taken pay more attention to motor fleet renewal and alternative fuels. For this purpose, in the present study, will be examined effects of the relative price changes of fuel (Gasoline and Diesel Fuel) on technology improving in sector Iran road transport during period 1991-2014 using Robust Least Squares method (RLS). Improving technology in road transport is divided into two groups; fuel technology (CNG consumption indicator) and engine technology (average age of the fleet). Since that technology advances should be aligned with economic and environmental conditions to be formed sustainable development. Therefore in this study, first measured effect of fuel prices on each of technology indicators, then effect of these indicators will be calculated on amount of greenhouse gas emissions. The obtained results of model estimate indicates confirmation of hypotheses proposed in this study. So that in fuel technology indicator, increasing fuel prices led to increasing CNG consumption and consequently increasing CNG consumption reduces greenhouse gas emissions. In engine technology indicator, increasing fuel prices in cars and buses sub-sectors led of decreased fleet longevity and this relationship in minibuses and trucks sub-sectors is inverse. Finally, increasing fleet longevity have positive and significant effect on greenhouse gas emissions per capita in each road sub-sectors.
    Keywords: Fuel Price, Technology, Road Transportation, Robust Least Squares Method