فهرست مطالب

تحقیقات جنگل و صنوبر ایران - سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 24، تابستان 1385)

فصلنامه تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 24، تابستان 1385)

  • 87 صفحه، بهای روی جلد: 1,800ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/05/12
  • تعداد عناوین: 8
|
  • یحیی دهقانی شورکی، احمد رحمانی، کامکار جایمند صفحه 92

    صمغ و رزین طبیعی یکی از نیازهای نخستین صنایع مختلف از جمله صنایع غذایی، دارویی، آرایشی، رنگ و غیره است که از گونه های مختلف گیاهی مانند سوزنی برگان، مرکبات، نارون، سنجد، زردآلو و پسته جنگلی یا بنه تهیه می شود. یکی از مشکلات اصلی این است که استخراج این مواد را باید از درختان میانسال تا مسن تهیه کرد. یکی از روش های استخراج صمغ و رزین (در عصاره مجاری رزینی بنه، هم صمغ و هم رزین وجود دارد که برای سهولت، فقط مجاری رزینی در متن آمده است). شکافتن پوست و در مواردی بخش کوچکی از چوب جوان تنه و یا شاخه های جوان این درختان است. راه دیگر تولید صمغ و رزین حاصل از نیش حشرات و یا صدمه پوستی برخی قارچها است که باعث می شود تا گیاه برای مقابله با این عوارض از خود واکنش نشان دهد که حاصل این واکنش تراوش صمغ است. البته در مورد دوم معمولا زمانی اتفاق می افتد که گیاه خیلی مسن و یا ضعیف شده باشد. به هر حال تراوش صمغ و رزین، به ویژه در مواردی که تکرار شود ضعف گیاه را به دنبال دارد که می تواند موجب نابودی گیاه هم بشود.
    در این تحقیق تلاش شد تا در صورت ممکن از نهالهای جوان، عصاره مورد نیاز استخراج گردد که لازمه آن، در مرحله نخست، شناسایی ساختار فیزیکی و روند رشد و تکامل مجاری صمغ و رزین در بنه است. در این تحقیق روند پیدایش و بلوغ مجاری صمغ در نهالهای بنه Pistacia atlantica subsp. mutica مطالعه شد. کیفیت مجاری مولد رزین که در مجاورت سیستم آوندی و یا در بافت چوب نخستین قرار داشتند بررسی گردید و معلوم شد که مجاری مولد رزین در مرحله تشکیل و مرحله بلوغ و نیز ذخیره رزین در مراحل فوق چه وضعیتی دارند و آیا امکان تهیه رزین از نو نهالهای بنه وجود دارد یا خیر. همچنین وجود مجاری مولد رزین در همه اندامهای نهال یکساله پسته بنه این فرضیه را که بنه فقط در سنین بالا می تواند رزین تولید کند، رد کرد. از طرفی وجود تعداد مشخص و در عین حال متنوع مجاری رزین در پوست تنه و برگ ژنوتیپهای مختلف تفکیک و تشخیص ژنوتیپها را از این طریق امکان پذیر ساخت.

    کلیدواژگان: پسته وحشی یا بنه، نهال یکساله، مجاری مولد صمغ و رزین، ژنوتیپ
  • علیرضا مدیر رحمتی، رضا باقری صفحه 100

    صنوبرها با سرعت رشد زیاد و امکان تولید جست های متعدد برای دوره های متوالی از مناسبترین گونه های درختی برای تولید ماده چوبی در کوتاه مدت محسوب می گردند. این درختان می توانند در دوره های زمانی کوتاه مدت2 تا 5 سال، مقادیر فراوانی چوب تولید کنند. چوبهای تولیدی در این روش در صنایع مختلفی همچون تخته خرده چوب، ام دی اف، صنایع سلولزی و کاغذ سازی مورد استفاده قرار می گیرد.
    در این بررسی 18 کلن صنوبر از گروه ها وگونه های مختلف در دو دوره بهره برداری 4 ساله مورد بررسی قرار گرفت. طرح در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. از هر کلن در مجموع سه تکرار 90 قلمه در سه ردیف 10 عددی کاشته شد و پس از کف بر کردن سال اول، چهار سال به رویش خود ادامه داد. با اندازه گیری شاخصه های رویشی همچون زنده مانی، تعداد، قطر و ارتفاع جست ها بصورت سالانه و قطع، دسته بندی و توزین تر وخشک دستجات تنه وشاخه های تولیدی در پایان دوره چهار ساله در نهایت میزان تولید هر کلن و وضعیت شاخصه های رویشی آن تعیین گردید. پس از پایان دوره بهره برداری اول، عرصه برای رویش جست ها در دوره دوم آماده شده و کلیه مراحل اجرایی و اندازه گیری ها مشابه دوره اول تکرار گردید. پس از پایان دوره دوم کلیه آمار واطلاعات مورد بررسی و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته و در نهایت وضعیت و عملکرد کلن های مختلف تعیین شد.
    نتایج بدست آمده از دو دوره بهره برداری 4 ساله عبارتند از:- گروه کلن های دورگ P. euramericana و به ویژه کلن های P. e. triplo، P. e. 561/41، P. e. vernirubensisP. e. costanzo با تولید 24 تا 27 تن ماده خشک در سال ودر هکتار بیشترین تولید را داشته اند.
    - از نظر زنده مانی چهار کلن مذکوردر بند بالا به همراه کلن های گونه P. nigra از وضعیت مناسب وقابل قبولی برخوردارند. وضعیت زنده مانی کلن های گونهP. deltoids وP. alba چندان رضایت بخش نیست.
    - افزایش قابل توجه تولید در دوره دوم (تا نزدیک به دوبرابر دوره اول ودر مورد کلن های برتر) را می توان ناشی از استقرار مناسب، توان تغذیه بالای ریشه های گسترده وقوی و بهبود شرایط رویشی دانست.

    کلیدواژگان: صنوبر، کلن، جست، کوتاه مدت، ارقام پرمحصول
  • پروین صالحی شانجانی صفحه 116
    پلی مورفیسم DNA کلروپلاست (cpDNA) در 14 جمعیت راش (Fagus orientalis Lipsky) توسط مارکرهای PCR-RFLP و میکروساتلایتی (SSR) مطالعه شد تا تاریخچه تکاملی این گونه مهم اقتصادی- اکولوژیکی جنگلهای شمال ایران روشن گردد. دو منطقه ژنی cpDNA، OAو DT تکثیر و به وسیله آندونوکلئازهای محدود کننده HaeIII و HinfI هضم شده و قطعات حاصل توسط الکتروفورز ژل پلی آکریل آمید جداسازی گردیدند. قطعات محدود کننده منطقه DT هیچ پلی مورفیسمی در میان افراد جمعیتهای مورد مطالعه نشان نداد. در حالی که در میان افراد درون جمعیتهای مورد مطالعه منطقه اسالم و جمعیت نکا- 1400، شاهد وجود پلی مورفیسم در قطعات محدود کننده منطقه OA بودیم. سه هاپلوتایپ (که از نظر فیلوژنتیکی مرتب شده اند) در گستره توزیع این گونه مشاهده شد. میزان بالای تمایز ژنتیکی (7/68%=Gst) با ساختار جغرافیایی در گوناگونی آن برخلاف مطالعات قبلی تمایز ژنتیکی هسته ای پایین (که از مطالعات قبلی توسط مارکرهای آنزیمی بدست آمده است) نشان دهنده کم بودن جریان ژن توسط بذر در راش می باشد. از 9 میکروساتلایت کلروپلاستی مطالعه شده فقط 2 میکروساتلایت کلروپلاستی پلی مورفیسم نشان دادند که براساس ترکیبهای مختلف آللهای مشاهده شده، 10 هاپلوتایپ شناسایی شد. توزیع هاپلوتیپها تمایز قابل ملاحظه ای را با ساختار جغرافیایی مشخص (Fst= 80%) نشان دادند. طبق آزمون واریانس ملکولی (AMOVA) 52% از گوناگونی کل میکروساتلایتهای کلروپلاستی به اختلافهای میان منطقه ای، 28% به تفاوتهای میان جمعیتی و 20% به اختلافهای درون جمعیتی تعلق دارد. اگرچه تنوع هاپلوئیدی مشاهده شده توسط مارکر PCR-RFLP بسیار کمتر از SSR بود. با وجود این، هر دو مارکر غنای هاپلوئیدی بالایی در بخش غربی جنگلهای راش خزری نشان دادند. غنای هاپلوتیپی بالا در جمعیتهای غربی که توسط هر دو مارکر در این بررسی مشاهده گردید تاکیدی بر این فرضیه است که سمت و سوی گسترش راش در جنگلهای خزری از غرب به شرق بوده و فاصله جغرافیایی مهمترین عامل تمایز جمعیتی در راش می باشد.
    کلیدواژگان: راش، جنگلهای خزری، میکروساتلایت، cpDNA، PCR، RFLP، _ AMOVA
  • سید کاظم بردیار، مجتبی حمزه پور، لادن جوکار، عبدالرضا رعیتی نژاد صفحه 127
    در این مطالعه به منظور بررسی اثرات بهره برداری سقز در نحوه ترمیم پوست درختان بنه، طرح آماری اسپلیت پلات که در آن عاملA طبقات قطری (30-20 و 31-40و 41-50 و بیش از 50 سانتیمتر) وعامل B تعداد تیغ (50، 45، 40، 35، 30، 25، 20، 15، 10، 5) بوده در چهار تکرار و سه سال متوالی بر روی درختان بنه در محدوده طرح جنگل تحقیقاتی بنه به مورد اجرا گذاشته شد. پس از تیغ زنی در دو نوبت (تیر و مرداد) علاوه بر تعیین میزان سقز، روند ترمیم پوست درختان مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی نحوه ترمیم در درختان مورد آزمایش حاکی از وجود اختلاف معنی داری میان طبقات قطری مختلف بوده و بیشترین ترمیم پوست مربوط به درختان جوان تا میانسال و کمترین ترمیم مربوط به درختان مسن می باشد. نتایج این بررسی نشان داد که با توجه به ابعاد علمی و فنی بهره برداری از درختان بنه، شرایط اکولوژیکی حاکم بر این جنگلها و قدرت ترمیم پذیری کم به دلیل بالا بودن نسبت درختان مسن در توده های جنگلی موجود، بهره برداری از بنه به صلاح درختان بنه نمی باشد.
    کلیدواژگان: بهره برداری سقز، بنه، ترمیم پوست، زنده مانی
  • جمشید مختاری، علیرضا مدیر رحمتی صفحه 135
    به منظور تعیین بهترین ارقام مناسب صنوبر درصنایع سلولزی که بیشترین تولید چوب را در واحد سطح دارا می باشند طرح تحقیقاتی بهره برداری کوتاه مدت صنوبر، در سه دوره بهره برداری دو ساله، سه ساله و چهار ساله به صورت جداگانه در چمستان به مرحله اجرا گذاشته شد و ارقام صنوبر با توجه به قدرت تولید جست (از محل یقه و ریشه)، رویش و مقدار تولید بیوماس چوبی در واحد سطح مورد مقایسه قرار گرفتند.
    در این طرح که با کاشت مستقیم قلمه انجام شد، پس از طی یک دوره رویش (در زمستان سال بعد)، کلیه جست های حاصل از محل یقه کف برگردیدند تا تنظیم و یکنواختی و تسریع در رشد و قدرت جست زنی نهالها صورت گیرد. در پایان هریک از دوره های بهره برداری، کلیه جست ها قطع و برداشت شدند و بیوماس چوبی یک بار، بلافاصله پس از قطع (به صورت تر) و بار دیگر پس از 6 ماه به صورت خشک شده توزین گردید. در این طرح 15 کلن صنوبر ازگونه های دلتوئیدس، اورامریکن و نیگرا مورد آزمایش قرارگرفتند. پس از اندازه گیری و آماربرداری سالیانه، متغیرهایی همچون درصد زنده مانی نهال، تعداد کل جست تولید شده به ازاء هر پایه، تعداد جست های بلندتر از دو متر، میانگین قطر و ارتفاع جست های بلندتر از دو متر، قطر و ارتفاع بلندترین جست ها و مقاومت یا حساسیت کلن ها در برابرآفت ها و بیماری ها تعیین گردیدند. در پایان اجرای طرح، مقایسه کلن ها از نظر رویش و زنده مانی و تولید ماده خشک چوبی در واحد سطح به عمل آمد. تجزیه و تحلیل نتایج براساس قالب آماری طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. براین اساس در دوره بهره برداری دوساله، کلن Populus deltoides 69/55 با تولید 05/20 تن ماده خشک چوبی در سال و در هکتار بیشترین تولید را داشته و پس از آن کلن هایPopulus euramericana triplo با تولید 52/17 تن در هکتار و کلن P.d. 73/51 با تولید 19/17 تن در هکتار قرار گرفته اند.
    در دوره بهره برداری سه ساله، صنوبر دلتوئیدسP.d. 77/51 با تولید70/16 تن در هکتار و در سال بالاترین تولید را داشته است و پس ازآن کلن های P.e. triplo وP.d. 69/55 به ترتیب با تولید 75/15 تن و 73/14 تن در هکتار قرار گرفته اند.
    در دوره بهره برداری چهار ساله، صنوبر دلتوئیدسP.d. 69/55 با تولید 19 تن ماده خشک چوبی درهکتار و در سال حداکثر تولید را داشته و پس از آن، کلن های P.d. 77/51و P.e. triplo به ترتیب با تولید 77/17 تن و 96/16 تن درهکتار قرار دارند. میان کلن ها در هر سه دوره از نظر تولید ماده خشک چوبی اختلاف معنی دار وجود دارد.
    کلیدواژگان: صنوبر، کوتاه مدت، چمستان، تولید چوب
  • کیومرث محمد سمانی، حمید جلیلوند، علی صالحی، مینا شهابی، ایوب گلیج صفحه 148
    این تحقیق به منظور بررسی خصوصیات شیمیایی خاک در ارتباط با چند تیپ پوشش جنگلی در زاگرس (جنگلهای مریوان) انجام گردید. جهت مطالعه، ابتدا نقشه تیپ بندی شده منطقه تهیه شد. منطقه دارای چهار تیپ برو (بلوط ایرانی)- زالزالک، برو-افرا، وی ول- برو و وی ول-بنه همراه گلابی بود. برای مطالعه خصوصیات شیمیایی خاک، در هر تیپ در ارتفاع و درصد شیب یکسان چهار پروفیل حفر گردید و در سه عمق 25-0، 50-25 و 75-50 سانتیمتری نمونه های خاکی برداشته شد و به آزمایشگاه منتقل شد. تجزیه واریانس داده های حاصل از آزمایشگاه درقالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که در لایه اول همه تیپ ها کربن آلی بیش از سایر لایه ها بوده و تیپ برو- افرا دارای کمترین کربن آلی نسبت به سایر تیپ ها بود. اسیدیته در هر سه لایه در تیپ برو- افرا بیشتر از سایر تیپ ها بود که این ممکن است به علت بالا بودن مقدار آهک در آن تیپ نسبت به سایر تیپ ها باشد. ازت در تیپ های مختلف تفاوت معنی داری از خود نشان نداد و فسفر در تیپ برو- افرا از سایر تیپ ها کمتر است که علت آن را می توان به پایین بودن کربن آلی در این تیپ نسبت داد. در مورد پتاسیم نیز در همه تیپ ها هر چه به سمت عمق خاک می رویم مقدار آن کم می شود. در نهایت تیپ های مختلف از نظر خصوصیات شیمیایی خاک از هم متفاوت بوده و در تیپ هایی که مقدار کربن آلی (که به همان لاشبرگ بر می گردد) بیشتر بوده، خصوصیات خاک نیز مناسب تر بوده است.
    کلیدواژگان: تیپپوششی، خصوصیات شیمیایی خاک، بلوط، زاگرس، مریوان
  • حسن جهانبازی گوجانی، یعقوب ایران منش، محمود طالبی صفحه 159
    یکی از روش های حفظ و احیای منابع جنگلی، دستیابی و معرفی توان جنگلها در زمینه های تولیدی، بخصوص محصولات فرعی است. در میان گونه های درختی و درختچه ای زاگرس، بنه به دلیل خصوصیات ویژه، به خصوص در زمینه تولید سقز و بذر، از اهمیت بالائی برخوردار است و در برخی از مناطق جنگلی زاگرس از آنها به شیوه صنعتی بهره برداری و فرآوری می گردد. خصوصیت ویژه این گونه درتولید بذر، که مورد توجه برخی از صنایع نظیر تولید ترشی، روغن وتنقلات است، می تواند جایگزین مناسبی برای بهره برداری از سقز باشد. آگاهی از میزان تولید بذر بنه و توان جنگلهای منطقه در گام نخست اطلاعات مورد نیاز را جهت برنامه ریزی دقیق و اصولی در اختیار متولیان امر قرار می دهد. به همین منظور موضوع میزان تولید بذر بنه در درختان با سنین مختلف بررسی گردید. در این تحقیق که در جنگلهای منطقه پشتکوه فلارد واقع دراستان چهارمحال و بختیاری صورت پذیرفت، پس از بررسی وضعیت کمی و کیفی پایه های بنه از نظر سنی و تولید میوه، تعداد10 پایه ماده بنه در طبقات قطری مختلف انتخاب گردید. سپس بصورت جداگانه اقدام به جمع آوری بذر (اعم از رسیده و نارس)، از کلیه پایه ها نموده وبا توزین بذر ها، وزن کل و 100 دانه مربوط به هر یک از پایه ها تعیین گردید. سپس ارتباط بین تولید بذر با قطر برابر سینه و سایر روابط همبستگی، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که با افزایش قطر برابر سینه میزان تولید بذر رسیده و بذر کل افزایش می یابد، اما نسبت بذر رسیده به بذر کل در طبقات قطری 15 و 20 سانتیمتر بیشتر از سایر طبقات می باشد. همچنین با توجه به تعداد پایه های بنه موجود در استان، بیشترین میزان تولید بذر رسیده مربوط به طبقات قطری 20 و 25 سانتیمتر می باشد. با توجه به اینکه پایه های بنه استان غالبا در طبقات قطری15 تا 25 سانتیمتر قرار دارند، درآمد حاصل از تولید بذر بنه می تواند برای روستائیان حاشیه جنگل بسیار قابل توجه باشد.
    کلیدواژگان: محصولات فرعی، بنه، جنگل نشین، استان چهارمحال و بختیاری
  • علی اکبر فرخ نیا همدانی، قاسم اسدیان، مصطفی زارعی لطفیان صفحه 168
    در این مقاله، سازگاری 13 گونه و واریته مختلف سوزنی برگ کاشته شده در سال 1380، در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در اقلیم نیمه خشک و خیلی سرد همدان بر روی خاک عمیق آبرفتی با بافت شنی لومی و 65/7= pH مورد بررسی قرار گرفت. مشخصه های درصد زنده مانی، رشد طولی و میانگین رشد طولی سالیانه در سال کاشت و بعد در سال 1384 مورد اندازه گیری و ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج تجزیه واریانس حاکی است که گونه های ارس، نوش، کاج تهران، کاج جنگلی و سرو نقره ای و چهار واریته از کاج سیاه با بیش از 86 درصد زنده مانی سازگارترین و گونه های پیسه آو سدروس با کمتر از 40% زنده مانی سازگاری قابل قبولی نداشتند. تفاوتهای موجود از نظر آماری در سطح 5% معنی دار بودند. آزمون دانکن نشان داد که در کاج تهران با حدود 190 درصد میانگین رشد طولی سالیانه در صدر جدول طبقه بندی و گونه های پیسه آو سدروس با 37 درصد میانگین رشد طولی سالیانه در پایین ترین حد طبقه بندی قرار گرفتند.
    با توجه به نتایج بدست آمده و اهداف مورد انتظار کاشت گونه های سرو نقره ای، نوش و واریته کاج سیاه اتریش برای مراحل بعدی توصیه می شوند. در مورد سایر گونه ها بررسی بیشتری باید صورت پذیرد.
    کلیدواژگان: رشد طولی، زنده مانی، سازگاری، سوزنی برگ، همدان
|
  • Y. Dehghani Shuraki, A. Rahmani, K. Jaimand Page 92

    Natural gum and resins are basic materials required by different industries, including food, pharmaceutical, cosmetic, painting, etc. They are extracted from various plants such as coniferous, citrus, elm, oleaster, apricot and wild pistachio species. The main problem is that the gum should be extracted from mature and aged trees. Cutting the trees bark and some times the young wooden layer of the stem or young branches, is one of the methods of extracting gum and resin in these trees. Insects bit and bark damage by some fungi also is a way to extract gums, because the trees produce gum or resin against disease contamination. In that case, the plants are very aged and weak. Thus, gum and resin exudation, particularly when is repetitive, can lead to general plant weakness and finally to its death..It was tried to obtain extract from young seedlings of Pistacia atlantica in this research program which require a preliminary study of resin and gum ducts physical structure and their growth and development process. Resin ducts were studied in root, shoot and leaf by picking one-year organ samplings. Samples were fixed with FAA fluid and kept in fridge (4- 8 °C) for a while. Then the samples were hydrated with an alcohol series and cut using Rm-2035 microtome. five to 10 thick sections were stained with periodic acid and Schiff’s reagent (PAS) and toluidine blue O. Preparations were studied under a light microscope and photographs were taken using 100 ISO Konica Minolta color film.As a result, the number of gum duct in the bark of root, stem and leaf was discriminated in Pistacia atlantica seedlings. The results showed that it is possible to identify different genotypes of Pistacia atlantica through this differentiation. Moreover, it might be demonstrated that despite of former idea for resin production of seedlings, it is possible to have resin product at seedling stage

  • A. R. Modir, Rahmati, R. Baghery Page 100

    Poplar as fast growing tree with a great potential of coppicing at consecutive periods is the most suitable tree species to provide wood at short period. The high volume of wood at short periods (2-5years) produced under the short rotation system is used in different industries such as particle board, pulp and paper.In this study, 18 poplar clones of various groups and species were being examined in two 4 year rotation period. A randomized complete blocks design with three replications was applied. Overall, cuttings of each clone were planted in each plot including 10 cuttings on each planting row. At end of the first year, the seedlings were clear-cut to produce vigorous shoots and roots (to provide more nutrition for shoots). The annual measurements contained: survival, height, stem diameter, total number of shoots and those more than two meters height and shoots diameter at breast height. At the end of each rotation period, the measurements including: intermediate diameter, collar diameter and classification of wood products, based on different parts of crown, wet and dry weights of the wood were determined under field and laboratory conditions. The results for two consecutive harvesting showed that:-P.e. vernirubensis, P.e. 561/41, P.e. triplo and P.e. costanzo were able to produce the highest yield of 24 to 27 tone/ha/year dry matter. -In terms of survival rate, the four above mentioned clones and P.nigra clones achieved the highest and both P.deltoides and P.alba achieved the lowest percentage. -The second rotation period produced higher volume of wood (about double) compared to the first period due to the optimal establishment, vast and vigorous roots and modified growing conditions.

  • P. Salehi Shanjani Page 116
    Chloroplast (cp) DNA polymorphism was analyzed in 14 populations of beech (Fagus orientalis Lipsky) by PCR-RFLP and microsatellite (SSR) chloroplast markers. Two cpDNA inter genic regions DT and OA were amplified and treated with HaeIII and HinfI, respectively. The restriction fragments of the region DT did not show polymorphism among individuals within any population analyzed. However, among individuals within the analyzed populations of Asalem region and Neka-1400 population, polymorphism in the restriction fragments of the OA region was found. Three haplotypes, which could be phylogenetically ordered, were detected in this survey encompassing most of the natural range of the species. The high level of genetic differentiation (Gst=%69) together with the highly structured geographic variation contrast with low level of nuclear genetic differentiation measured in previous studies with isozymes and indicate a low level of gene flow by seeds. Among nine analyzed microsatellites, two showed polymorphism. Two and six different length variants at ccmp4 and ccmp7 loci were found, respectively, which combined into 10 different haplotypes. The distribution of haplotypes showed a very strong differentiation among populations (Fst=80%) and clear geographic structure. The analysis of molecular variance (AMOVA) showed that 52, 28 and 20% of the total cpSSR variation was attributable to differences among regions, among populations within regions and within populations, respectively. Clear evidence has been obtained that geographical distance is a major factor of population differentiation in the beech. This long-range pattern of variation was partially expected, given the huge natural range of beech and the existence of a gradient of variation in ecological factors. The high haplotype richness in the western populations, which found by the both markers in this investigation, is in accordance with this hypothesis that the beech forests of the Hyrcanian regions distributed from West to East.
  • S. K. Bordbar, M. Hamzehpour, L. Joukar, A. Rayatinejad Page 127
    The aim of the study was to investigate the effects of terbinthine exploitation on bark redress and longevity of wild pistachio (P. atlantica Desf subsp. mutica (F.&M. Rech.F.) under statistical design of split plots with four replicates and at three year period. The treatments consisted of stem diameter at four classes (20-30, 31-40, 41-50, > 50 cm) and bark slits at 10 different numbers (5, 10, 15, 20, 25, 30, 35, 40 and 50). The trial was conducted in the pistachio Experimental Forest at Fars province of Iran. The bark slits were made twice a year (the first two months of summer). After measuring terbinthine production at each treatment, mechanism of bark redress was also studied. The mechanism of bark redress was significanty different at various stem diameter classes, in which the highest and the lowest rate of bark redresses were found in young or middle-aged and old-aged trees, respectively. It might be concluded that terbinthine exploitation from wild pistachio trees of the studied forest will negativly affect the growth and longevity of the trees, due to inadequate scientific and technical method of bark wounding, ecologicaly hard environment condition and high percentage of old-aged trees at the studied site. For this reason, terbinthine exploitation is not recommended at such forests.
  • J. Mokhtari, A.R.Modir-Rahmati Page 135
    For determining of suitable poplar clones for utilizing in cellulose industries on the basis of maximum wood production in hectar, 15 clones of Populus deltoides, P.euramericana and P.nigra were studied in three exploitaion period (2,3 and 4 years) in chamestan of Mazandran province.In order to homogenize the material, all the shoots were cut at the bottom after the first growth year. At the end of each exploitation period, all stems and shoots were cut and weighted two times; 1) wet wood product and 2) dry biomass after six months of drying in the open air.Some parameters such as survival, number of total coppice stems per collar, number of shoots over 2 m height, mean diameter and mean height of shoots over 2 m height, diameter and height of the highest stems and resistance to pests and diseases were studied and compared at the end of the project. Results were analized on the basis of randomized complete block design.Results showed that: a) In 2 years short rotation system, P.d. 69/55, P.e. triplo and P.d. 73/51 produced the highest amount of dry biomass of 20.05, 17.52 and 17.19 ton/ha/year,respectively.b) In 3 years short rotation system, P.d.77/51, P.e. triplo and P.d. 69/55 produced the highest amount of dry biomass of 16.70, 15.75 and 14.73 ton/ha/year, respectively.c) In 4 years short rotation system, P.d. 69/55, P.d. 77/51 and P.e. triplo produced the highest amount of dry biomass of 19.00, 17.77 and 16.96 ton/ha/year, respectively.The diffrences between dry biomass production of poplar clones in each rotation system were significant.
  • K. Mohammadi Samani, H. Jalilvand, A. Salehi, M. Shahabi, A. Goleij Page 148
    The purpose of the study was to investigate some of the soil chemical characteristics of few forest types of Zagros region of Iran at Marivan City of Kurdistan province. For this reason, map of the forest types was developed at first. The forest types were: Quercus brantii- Crataegus potnica, Quercus brantii- Acer monspessulanum, Quercus libani- Quercus brantii, and Quercus libani- Pistacia atlantica accompanied with Pyrus syriaca. In order to study the chemical characteristics, four soil profiles were dug in each forest type at same level of altitude and slope. Soil samples were taken from different depths of the profiles (0-25, 25-50, and 50-75 cm). The trial was conducted under the design of Randomized Complete Blocks with four replicates.The results showed that the amount of organic carbon of the first layer of the soil profiles in all forest types was greater than the other two layers, whereas Quercus brantii - Acer monspessulanum type had the lowest amount among the forest types. Furthermore, pH of the soil profile of this forest type was greater than the other forest types due to probably higher level of lime in its soil profile. There was not significant difference between the forest types in respect to amount of nitrogen, whereas the amount of phosphorus at the mentioned forest type was at the lowest level due to low amount of organic carbon. The amount of potassium at the all forest types decreased when the soil depth increased. Overall, the forest types differed significantly in respect to their soil chemical characteristics and the forest type in which there was greater level of organic carbon, they had more appropriate soil characteristics in comparison to the other forest types.
  • H. Jahanbazi, Y. Iranmanesh, M. Talebi Page 159
    Identification and introduction of forests production potential, particularly in respect to their by- products, can conserve and rehabilitate the forest resources. Among the trees and shrubs of Zagros region of Iran, Pistacia atlantica Desf. subsp. mutica (F.&M.) Rech. F. is highly important for its special characteristics, particulary gum and seed production. Gum and seed are exploited and processed artfully in some parts of Zagros region. Special characteristic of this species in seed production which is concerned by some food industries such as pickle, oil and dessert, could be concerned as substitution for gum exploitation.Information about amount of local seed production and the forest potential can provide data for the local authorities to make clear and basic programme. For this reason, seed production at different age classes was studied. The trial was conducted in Poshtkooh-Falard forests of Chaharmahal va Bakhtiari province. After investigation on quantitative and qualititative characteristics of the Pistachio trees such as fruit production and age, 10 femal trees at different diameter classes were selected. Seeds were collected separately from each tree and total seed weight of each tree and weight of 100 seeds was measured. Furthermore, correlation between seed amount and breast height diameter dbh and other parameters was determined.The results showed that increase in stem diameter increased the total and the mature seeds, but the greatest seed mature/ total ratio was found at 15 and 20 cm dbh classes. The trees of 20 and 25 cm dbh classes produced the highest amount of mature seeds, based on total number of pistachio trees at the province. Because most of pistachio trees of the province are at diameter classes of 15 to 25 cm, their seed production and consequently the dwellers income will be highly remarkable.
  • A. Farrokhnia, G. Asadian, M. Zarei Page 168
    The aim of the research was to study the adaptability of 13 needleleaved species and provenances under semi-arid and severe cold climate of Hamadan province of Iran on deep alluvial and light textured (Sandy loam) soils (pH= 7.65). The trail was conducted in 2001 under randomized complete blocks design and was harvested in 2005, using 13 treatments, including Juniperus virginiana, Thuja orientalis, four provenances of Pinus nigra, P.eldarica, P. sylvestris, two provenances of Cupressus arizonica, two provenances of Picea abies and Cedrus deodara at spacing of 3 × 3 m.The result showed that J.virginiana, B. orientalis, P. eldarica, P.sylvestris, C.arizonica and four prevanances of P. nigra were the most adaptable species (>86% survival), whereas P.abies and C.deodora were the worst adaptable species (<40% survival). The species differed significantly in respect to survival and height growth at 5% error. The greatest and the lowest values of height growth belonged to P.eldarica and P.abies, respectively. Based on the results and aims of the study, it could be concluded that the species C.arizonica, B.orientalis and P. eldarica are appropriate species for forest plantation, but the other species need further more studies.