فهرست مطالب

تحقیقات جنگل و صنوبر ایران - سال پانزدهم شماره 4 (پیاپی 30، زمستان 1386)

فصلنامه تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
سال پانزدهم شماره 4 (پیاپی 30، زمستان 1386)

  • 116 صفحه، بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/03/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • ایرج مسیب نژاد، تیمور رستمی شاهراجی، احسان کهنه، حسن پوربابایی صفحات 311-319
    کاهش سطح جنگل های طبیعی در نتیجه عوامل مختلف سبب شده است که جنگل کاری با هدف توسعه سطح جنگل و تولید چوب از اهمیت ویژه ای برخوردار شود. بنابراین ارزیابی جنگل کاری های انجام گرفته می تواند نقش مهمی در ایجاد جنگل کاری های با کیفیت و کمیت بهتر در آینده ایفا نماید. هدف از این مطالعه، ارزیابی کمی و کیفی سه توده جنگل کاری شده با گونه های پلت، توسکا و ون است، که با فاصله 2×2 متر در سال های 1364 تا 1365 به مساحت 49 هکتار جنگل کاری شده اند. در سال 1380 برای جمع آوری داده ها، 90 قطعه نمونه 400 مترمربعی به روش تصادفی- سیستماتیک در سطح منطقه مورد مطالعه پیاده شد و مولفه های قطر، ارتفاع درخت، ارتفاع تنه، دو شاخگی و تعداد درختان در طبقات قطری مختلف و تعداد و نوع گونه های بومی مستقر شده در توده های جنگل کاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که جنگل کاری توسکای ییلاقی با داشتن 3.2 درصد در طبقه قطری 5 سانتیمتر و 47.5 درصد درختان در طبقه قطری 15 و 20 سانتیمتر، موفقیت زیادی در رشد قطری نهال های کاشته شده دارد. در حالی که جنگل کاری ون با داشتن 31.7 درصد تعداد در طبقه قطری 5 سانتیمتر و 19.7 درصد در تعداد درختان در طبقه قطری 15 و 20 سانتیمتر دارای موفقیت زیادی در زنده مانی نهال ها داشت. از نظر کیفیت تنه، درختان ون با 31.6 درصد دو شاخگی نسبت به درختان توسکا با 18.5 درصد از کیفیت پایینی برخوردار است. بنابراین تهیه بذر مرغوب و مدیریت در تولید نهال، کاشت و مراقبت های بعد از کاشت موجب افزایش کیفیت جنگل کاری می گردد. نتایج حاصل از اندازه گیری قطری نشان داد که گونه توسکا دارای قطر بیشتری نسبت به دو گونه دیگر است.
    کلیدواژگان: جنگل کاری، ارزیابی، پلت، توسکا، ون، شرق گیلان
  • بهران دلفان اباذری، خسرو ثاقب طائبی صفحات 320-328
    جوامع جنگلی کنونی شمال ایران نتیجه و ثمره تحولات پیچیده ای است که در اکوسیستم طبیعی این جنگل ها حادث گردیده است. اساسا تحولات در اکوسیستم های طبیعی و به ویژه جنگل ها بصورت بسیار بطئی و کند اتفاق می افتد، به طوری که این تحولات در زمان کوتاه قابل مشاهده و یا ارزیابی نیستند. زمان سیکل تحولی در جوامع مختلف، متفاوت است. به عبارت دیگر یک درخت جنگلی در نتیجه رسیدن به سن دیرزیستی فیزیولوژیک مورد تخریب واقع شده و با افتادن خود حفره ای را در جنگل ایجاد می کند، بعد بذرهای ریخته شده در این حفره ها بدلیل مهیا بودن شرایط رشد، رویش خود را آغاز می کنند. نهال های حاصل در نتیجه رقابت و طی مراحل رویشی گوناگون، توده های جنگلی نهایی را بوجود می آورند. تمام اتفاقاتی که در این مدت به وقوع می پیوندد همراه با تحولاتی در جنگل است که اصطلاحا تحت عنوان مراحل و فازهای توالی و یا تحولی نامگذاری می شوند. زمان سیکل توالی در جوامع جنگلی مختلف، متفاوت است. در این مطالعه به منظور تعقیب وضعیت رشد قطری و ارتفاعی در ارتباط با سن در طول سیکل توالی در راشستان های طبیعی، تعداد 4 اصله درخت راش با قطر بین 16 تا 70 سانتیمتر انتخاب و با آنالیز تنه، بررسی های متفاوتی روی آن انجام گرفت. بررسی های به عمل آمده نشان داد که طول این سیکل و یا به عبارت دیگر، مدت زمانی که یک نهال راش بطور طبیعی در جنگل مستقر می شود تا زمانی که در نتیجه ضعف فیزیولوژیک دچار آسیب جدی شده و از بین می رود در راشستان های طبیعی کلاردشت حدود 200 تا 230 سال می باشد. به علاوه میزان رویش قطری راش نیز در طول سال های مختلف از نظم خاصی پیروی نمی کند و دارای نوسان های متفاوتی است.
    کلیدواژگان: جنگلهای طبیعی، رویش، راش، سیکل توالی
  • سیف الله خورنکه، سعید پورنجف، کامبیز اسپهبدی، عبدالرضا دهبندی صفحات 329-335
    این تحقیق با هدف تعیین بهترین تراکم و عمق کاشت بذر دیودار در خزانه برای ارتقای کمی تولید نهال در سال 1376 در قالب طرح اسپلیت پلات با سه تکرار و 2 تیمار در ایستگاه تحقیقات جنگل و مرتع پاسند انجام شده است. تیمارهای تحقیق شامل عمق کاشت در 4 سطح 2.5, 1.5, 1) و 3.5 سانتیمتر) و تراکم کاشت بذر در خزانه در 5 سطح (40، 60، 80، 100 و 120 گرم در واحد سطح) بوده است. دوره جوانه زنی در سال 1377 و صفات زنده مانی طی سال های 1377 و 1378 بررسی گردید. در سال 1379 قطر یقه و ارتفاع نهال (در سن 3 سالگی) ثبت گردید. نتایج نشان داد که اثر عمق کاشت روی دوره جوانه زنی بذر و زنده مانی نهال ها در سطح (p<0.05) معنی دار بود، اما در رابطه قطر یقه و ارتفاع، اثر عمق کاشت معنی دار نگردید. بیشترین مقدار زنده مانی به نهال های بدست آمده از بذرهایی مربوط شد که در عمق 1 و 1.5 سانتیمتری کشت شدند. بیشترین دوره جوانه زنی نیز به بذرهایی اختصاص یافت که در عمق 3.5 سانتیمتری کاشته شدند. اثر تراکم کاشت بذر تنها در ارتفاع نونهال ها معنی دار شد (p<0.01) ولی اثر آن روی سایر صفات مورد بررسی معنی دار نگردید. به طوری که بیشترین ارتفاع در بیشترین تراکم کاشت (120 گرم در واحد سطح) بدست آمد.
    کلیدواژگان: نهال دیودار (سدروس)، عمق کاشت بذر، تراکم کاشت بذر، خزانه، جوانه زنی
  • سید مرتضی مرتضوی جهرمی صفحات 336-348
    درختچه هوهوبا (Simmondsia chinensis (Link) Schneider) بومی مناطق خشک جنوب غربی ایالات متحده آمریکا و شمال مکزیک و از مقاوم ترین گیاهان به خشکی و گرما بوده که از نظر ایجاد فضای سبز و حفاظت خاک و احیای مناطق بیابانی حایز اهمیت است. به علاوه دانه های گیاه حاوی 40 درصد موم مایع یا روغن منحصر به فردی است که در صنایع داروسازی، مواد و لوازم آرایشی و بهداشتی، تولید روغن خوراکی، و نیز در صنایع سنگین موارد مصرف بالقوه فراوانی دارد. به منظور بررسی سازگاری این گیاه در جنوب استان فارس در شرایط آبی و دیم، در سال 1372 تعداد 286 اصله در جهرم و در سال 1373 تعداد 225 اصله نهال در ایستگاه نیمه لارستان غرس و همه ساله درصد زنده مانی، میزان رویش طولی و قطر تاج پوشش، فنولوژی، تفرق صفات در پایه های نر و ماده و سایر عوامل اندازه گیری و یادداشت برداری گردید. نتایج بدست آمده در جهرم حکایت از سازش گیاه با شرایط منطقه دارد و تولید بذر هوهوبا برای اولین بار در کشور در این آزمایش تحقق یافته است. میانگین (آبی و دیم) بذر تولید شده از 120 پایه ماده در سال های 1377، 1378 و 1379 به ترتیب در حدود 15، 22، و 35 کیلوگرم و میزان روغن اندازه گیری شده 43 درصد برآورد گردید. ادامه آبیاری از سال چهارم به بعد رویش طولی، تاجی و محصول پایه های ماده را در مقایسه با نهال های شاهد به طور معنی داری افزایش داد. گرچه در لارستان، درصد زنده مانی در تیمار دیم و رویش طولی و تاجی و تولید بذر به دلایلی از قبیل تغییر پروونانس، بافت سنگین تر خاک و نیز مشکلات حفاظتی، به اندازه جهرم رضایت بخش نبود، ولی گیاه هوهوبا در این منطقه نیز سازگاری نسبی داشته و به مرحله تولید بذر رسید. کسب نتایج مطمئن تر برای توصیه به دستگاه های اجرایی و بهره برداران منوط به اجرای فاز دوم تحقیقات در زمینه مقایسه پروونانس ها، کلن ها و ارقام مختلف می باشد.
    کلیدواژگان: هوهوبا، دیم، مقاوم به خشکی، زنده مانی، تاج پوشش، ارتفاع
  • محمود طالبی، علیرضا مدیر رحمتی، حسن جهانبازی، احمد همتی، فرشاد حقیقیان صفحات 349-364
    از مجموع 39 کلن غیر بومی صنوبر که قلمه های آنها از کف بر خزانه های موجود در مجتمع تحقیقاتی البرز کرج تهیه شده بودند و همچنین 9 کلن بومی جمع آوری شده در فروردین 1375 که در خزانه تحقیقاتی کشت گردیدند، در نهایت 34 کلن شامل 18 کلن Populus nigra، 11 کلن Populus x euramericana و 5 کلن Populus deltoides در خزانه مستقر شدند (بقیه کلن ها در اثر سرمای دیررس بهاره حذف شدند). پس از سبز شدن قلمه ها، عملیات وجین علف های هرز و تک شاخه کردن نهال ها به دقت انجام گرفت و پس از کف بر خزانه های سال اول و دوم، سه خزانه با سنین مختلف بوجود آمد. در مورد آماربرداری، مشخصه هایی همچون درصد سبز شدن در ابتدای فصل رویش، حساسیت به آفات و بیماری ها و سرما در طول فصل رویش و در نهایت اندازه گیری قطر و ارتفاع در پایان فصل رویش اندازه گیری گردید. نتایج این بررسی نشان داد که بیشترین میانگین درصد سبز شدن در میان کلن های مختلف مربوط به کلن های Populus nigra و به میزان 96 درصد می باشد. باتوجه به نتایج بررسی های کمی می توان کلن P. e.561.41 را به عنوان برترین کلن از نظر رشد قطری و ارتفاعی معرفی کرد و کلن های P. triplo, P. d.77.51 و P. n.56.21 را در رده های بعدی اهمیت قرار داد. همچنین کلن های P. regenerate, P. nigra 62.149 و P.deltoides 63.10 در این بررسی به عنوان ناموفق ترین کلن ها معرفی می شوند. در رابطه با تاثیر کف بر کردن بر رشد نهال های با ریشه دو ساله و ساقه یکساله نیز بیشترین رشد مشاهده شده بعد از کف بر کردن نهال های با سن مذکور به میزان 129 درصد و متعلق به کلن های P. marilandica و P. gelrica می باشد.
    کلیدواژگان: صنوبر، کلن، استان چهارمحال و بختیاری، خزانه، رویش
  • کیومرث سفیدی، محمدرضا مروی مهاجر، محمود زبیری، وحید اعتماد صفحات 365-373
    استقرار زادآوری طبیعی در جنگل، ضامن بقای جنگل و تولید مستمر در آن می باشد که به این جهت همواره مورد توجه جنگل شناسان بوده است. این پ‍ژوهش با هدف بررسی تاثیر خشکه دارها بر فراوانی تجدید حیات طبیعی در یک جنگل آمیخته راش و ممرز در جنگل خیرودکنار نوشهر صورت گرفت. در حدود 100 هکتار از این جنگل مورد بررسی اولیه قرار گرفت و 108 قطعه نمونه در اطراف خشکه دارها و درختان سالم در پارسل های 112 و 214 پیاده شد. از خشکه دارها آماربرداری صددرصد صورت گرفت و درجه پوسیدگی آنها نیز یادداشت گردید. در اطراف آنها اقدام به پیاده کردن قطعات نمونه متحدالمرکز با شعاع متفاوت یک و 5 آری و شمارش نهال های راش و ممرز موجود در این قطعات نمونه گردید. همچنین در اطراف خشکه دارها و در فاصله 20 تا 30 متری از آنها، در اطراف درخت سالمی که از نظر گونه و ابعاد مشابه خشکه دار بود، به عنوان شاهد انتخاب و اقدام به پیاده کردن قطعات نمونه گردید. طبق نتایج بدست آمده، در توده های نیمه انبوه استقرار نهال های راش و ممرز در اطراف خشکه دارها بیشتر از درختان سالم است. در توده های انبوه نیز استقرار نهال های راش و ممرز در اطراف خشکه دارها اندکی بیشتر از درختان سالم است که این اختلاف معنی دار نمی باشد. این درحالی است که طبق آزمون های صورت گرفته، استقرار نهال های راش و ممرز در اطراف خشکه دارهای واقع در توده های نیمه انبوه اختلاف معنی داری را در سطح 5 درصد نشان می دهد. بیشترین میزان استقرار نهال ها در اطراف خشکه دارهایی با درجه پوسیدگی 4 مشاهده می شود. همچنین با افزایش درجه پوسیدگی خشکه دارها میزان استقرار نهالها افزایش یافته و با افزایش فاصله از آنها میانگین استقرار نهال در اطراف خشکه دارها کاهش می یابد. با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که خشکه دارها در استقرار نهال های راش و ممرز در جنگل های آمیخته راش به ویژه در توده های نیمه انبوه تاثیر مثبت زیادی دارند.
    کلیدواژگان: خشکه دار، زادآوری طبیعی، جنگل خیرودکنار، جنگل آمیخته، راش و ممرز
  • مهتاب پیرباوقار، هوشنگ سبحانی، جهانگیر فقهی، علی اصغر درویش صفت، محمدرضا مروی مهاجر صفحات 374-385
    مدیران عملیات بهره برداری به دلیل افزایش سریع هزینه های تجهیزات، استهلاک زود هنگام آنها و تغییر روش های بهره برداری از درختان بزرگ به سمت بهره برداری درختان کوچکتر، با کاهش سودآوری مواجه هستند. ساده ترین راه حل این مشکل، بهبود عملیات بهره برداری است که با استفاده از فن مطالعه کار می توان به اطلاعات مورد نیاز در این زمینه دست یافت. هدف این تحقیق ارایه مدل پیش بینی زمان چوبکشی و برآورد تولید و هزینه چوبکشی تیمبرجک 450C در دو جهت چوبکشی مخالف و نیز تحت سیستم بهره برداری ترکیبی تمام تنه، گرده بینه بلند و گرده بینه کوتاه بسته به شرایط مختلف جنگل است. نتایج بررسی نشان داد که میزان تولید اسکیدر تیمبرجک در چوبکشی در جهت شیب مثبت 16.31 مترمکعب در ساعت و بیشتر از میزان تولید آن در چوبکشی در جهت شیب منفی (12.32 مترمکعب در ساعت) است. تغییر سیستم بهره برداری (سیستم ترکیبی یاد شده با میزان تولید 14.31 مترمکعب در ساعت) باعث افزایش میزان تولید در مقایسه با سیستم بهره برداری گرده بینه کوتاه (با میزان تولید 8.88 مترمکعب در ساعت) که در سال های گذشته اجرا می گردیده، شده است. از آنجایی که چوبکشی با اسکیدر به صورت پیمانکاری انجام می شد، بنابراین بر اساس قرارداد موجود، هزینه چوبکشی به ازای هر مترمکعب 145000 ریال می باشد.
    کلیدواژگان: تولید، تیمبرجک 450C، جهت چوبکشی، سیستم بهره برداری ترکیبی، مطالعه زمانی، هزینه
  • منوچهر نمیرانیان، آزاد هناره خلیانی، قوام الدین زاهدی امیری، هدایت غضنفری صفحات 386-397
    منطقه مورد مطالعه 14 هکتار از جنگل های بلوط آرمرده شهرستان بانه واقع در استان کردستان می باشد. در این جنگل مشکل اصلی عدم وجود زادآوری جنسی می باشد. در این پژوهش چهار تکنیک مختلف از عملیات احیا در چهارچوب مدیریت مشارکتی در قالب طرح آزمایشی کاملا تصادفی با پنج تیمار و 30 تکرار مورد آزمون قرار گرفتند. تکنیک ها عبارتند از: اعمال حفاظت خارج از تاج پوشش، حفاظت زیر تاج پوشش، حفاظت همراه با بذرکاری مستقیم و حفاظت همراه با استفاده از تکنیک پلیت های جی فی 7 جنگل کاری (بسته های کاشت). ابتدا 30 قطعه نمونه 10 آری در منطقه مورد مطالعه به صورت تصادفی پیاده شدند و بررسی های کمی و کیفی در آنها انجام شد. سپس در هریک از این قطعه نمونه ها پنج ریز نمونه یک متر مربعی پیاده شد و راهکارهای احیایی به عنوان تیمار در آنها اعمال شد. داده های آزمون تعداد بذرهای اولیه و ستاده ها تعداد نهال های تولید شده و ارتفاع نهال ها در هر یک از راهکارها بوده است. نتایج نشان داد که در این جنگل در حالت طبیعی تا اواخر بهار 2 درصد بذرهای ریخته شده به نونهال تبدیل می شوند. اعمال حفاظت حتی در خارج از تاج پوشش باعث افزایش کارآیی زادآوری جنسی به میزان یک نونهال در متر مربع می شود؛ بنابراین مهمترین عامل محدود کننده زادآوری جنسی چرای دام می باشد. اگر حفاظت در زیر تاج پوشش اعمال شود زادآوری جنسی به میزان 3.9 نونهال در متر مربع افزایش می یابد. اعمال راهکارهای تجدید حیات مصنوعی زادآوری جنسی را به صورت معنی داری بیشتر می کند. در نهایت راهکار حفاظت و بذرکاری با استفاده از تکنیک جی فی بهترین راهکار فنی چه از نظر تعداد نونهال های تولید شده و چه از نظر ارتفاع نونهال ها بوده است.
    کلیدواژگان: بلوط، پلیت های جی فی، حفاظت، چرای دام، زادآوری جنسی، زاگرس شمالی
  • اسدالله متاجی، خسرو ثاقب طالبی صفحات 398-416
    مراحل تحولی و تعدد آنها در نتیجه تغییرات ساختار توده که ناشی از رشد و مراحل رویشی توده های جنگلی می باشد، مشخص می گردند. در هر جنگل طبیعی بر اساس مشخصات ظاهری درختان و ساختار توده، مراحل تحولی مختلف قابل تشخیص است. شناخت مراحل تحولی و روند پویایی این امکان را فراهم می سازد که دخالت های جنگل شناسی مناسبی را اتخاذ نمود تا اصل استمرار تولید و پایداری جنگل حفظ شود. این مطالعه نیز با هدف بررسی ساختار توده های طبیعی و روند تحول آنها در دو راشستان مختلف در جنگل های طبیعی، در سری چلیر جنگل آموزشی- پژوهشی دانشگاه تهران واقع در خیرودکنار نوشهر انجام گرفته است. در هر کدام از این جوامع، مراحل تحولی و ساختار آنها مورد بررسی قرار گرفت که برای انجام آن در قطعات نمونه یک هکتاری مشخصه های کمی و کیفی مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که کلیه مراحل تحولی (اولیه، اپتیمال و تخریب) در جامعه Rusco – Fagetum قابل تشخیص بوده ولی مرحله اپتیمال در جامعه Carpineto-Fagetum به مفهوم واقعی تحقق نیافته که این مساله می تواند به دلیل حضور گونه های با سرشت اکولوژیک و دیرزیستی متفاوت باشد که فراوانی قابل توجهی در عرصه دارند. جامعهCarpineto – Fagetum در مقایسه با جامعه Rusco – Fagetum در کلیه مراحل تحولی به لحاظ مشخصه های کمی جنگل شناسی، در ردیف پایین تری قرار دارد. بنابراین می توان پایداری بیشتری را برای توده های استقرار یافته در جامعه Rusco – Fagetum مد نظر قرار داد. این پایداری بیشتر متاثر از طول روند تحول است، چرا که این روند متاثر از آمیختگی و دیرزیستی گونه ها می باشد که در جامعه Rusco – Fagetum به ویژه در توده های خالص از این جامعه، روند تحولی طولانی تر می باشد و این امر می تواند در الگوی مدیریت و بهره برداری از عرصه تاثیرگذار باشد.
    کلیدواژگان: مراحل تحولی، جوامع گیاهی، راش شرقی، جنگلهای طبیعی
  • حمیدرضا عدل صفحات 417-426
    جنگل های یاسوج نماینده جنگل های بخش زاگرس جنوبی قلمداد می شوند که از نظر تراکم و ترکیب گونه ای از اهمیت ویژه ای در سطح کشور برخوردارند. دو گونه عمده این جنگل ها را بلوط ایرانی (Quercus brantii) و بنه (Pistacia mutica) تشکیل می دهند. در این تحقیق با استفاده از اندازه گیری اجزای مختلف درختان و یافتن رابطه های همبستگی بین مولفه های مختلف، دو شاخص اکولوژیک میزان بیوماس برگ و شاخص سطح برگ (Leaf Area Index) برآورد شده است. برای این منظور تعدادی از درختان بلوط ایرانی و بنه به روش تصادفی- سیستماتیک انتخاب و مولفه هایی نظیر قطر برابر سینه، ارتفاع درخت، ارتفاع تاج و دو قطر بزرگ و کوچک تاج اندازه گیری شدند. همچنین برگ های قطاعی از تاج درختان که بر حسب کوچکی یا بزرگی تاج درختان بین یک هشتم تا یک چهارم کل درخت بودند، چیده شد. پس از توزین، وزن خشک برگ ها در آزمایشگاه تعیین گردید. برای محاسبه شاخص سطح برگ از روش Gravimetric Method استفاده شد که در آن رابطه بین «سطح برگ» و «وزن خشک» به عنوان معیاری برای برآورد مساحت کل برگ های درخت می باشد. برای تعمیم نتایج بدست آمده از درختان نمونه به کل جنگل از روش «درخت متوسط» (Mean Tree Method) استفاده شد. نتایج نشان داد میزان بیوماس برگ گونه های بلوط ایرانی و بنه به ترتیب 1317.3 و 57.2 کیلوگرم در هکتار است. برای برآورد سریع این شاخص نیز روابط ریاضی مربوط به درختان ارایه گردید. متوسط شاخص سطح برگ در منطقه مورد مطالعه حدود 1.2 برآورد شد. همچنین آزمایش تجزیه برگ گونه های نام برده برای بررسی های بیشتر در زمینه میزان عناصر موجود در برگ انجام شد.
    کلیدواژگان: بلوط ایرانی، بنه، بیوماس برگ، جنگل یاسوج، شاخص سطح برگ