فهرست مطالب

تحقیقات جنگل و صنوبر ایران - سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 39، بهار 1389)

فصلنامه تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 39، بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/01/20
  • تعداد عناوین: 14
|
  • سیدماجد حسامی*، عبدالرضا رعیتی نژاد، علیرضا عباسی، حسین زینلی صفحه 1
    بلوط ایرانی (Quercus brantii L.) گونه غالب و کندرشد جنگلهای ناحیه رویشی زاگرس جنوبی در استان فارس است که حدود 291 هزار هکتار از جنگلهای استان فارس را در بر می گیرد. به منظور بررسی رابطه عمق کاشت بذر با زنده مانی و ارتفاع نهال های بلوط، آزمایشی در قالب فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال 1374 انجام شد. تیمار ها شامل عمق کاشت بذر در 6 سطح (صفر، 5/2، 5، 5/7، 10 و 5/12 سانتی متر) و کود حیوانی در 3 سطح (خاک معمولی، مخلوط خاک و کود 20% و 50%) در زمینی به مساحت 5600 مترمربع در شمال غربی منطقه جنگلی بلوط استان فارس (کامفیروز) اجرا شد. صفت زنده مانی بذر در سال 1376 و ارتفاع نهال ها طی دو سال 1380 و 1383 اندازه گیری و اطلاعات جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین ارتفاع نهال ها در عمق های مختلف کاشت در سطح 1% با یکدیگر اختلاف معنی داری دارند. مقایسه میانگین ارتفاع نهال در عمق های مختلف نشان داد که ارتفاع نهال های بلوط در عمق صفر نسبت به سایر سطوح عمق کاشت بیشتر بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بهترین عمق برای درصد زنده مانی عمق 5/2 سانتی متر بوده است. بنابراین می توان پیشنهاد کرد که بذر بلوط به طور سطحی کاشته شود.
    کلیدواژگان: بلوط ایرانی، زنده مانی، ارتفاع، عمق کاشت بذر
  • احمد همتی، علیرضا مدیر رحمتی*، رفعت الله قاسمی، فرهاد اسدی صفحه 11
    مرحله اول اجرای این تحقیق تهیه نهال از بذرهایی بود که به طور طبیعی از پایه مادری کلن P.deltoides 69/55 بدست آمده بودند که یک رقم پرمحصول و سازگار برای استانهای گیلان و مازندران می باشد. از میان تعداد زیادی نهال دورگ، 254 اصله نهال انتخاب و در خزانه تحقیقاتی پس از سه سال بررسی و آزمایش، 10 کلن دورگ برتر این مجموعه برای آزمایش های بعدی تعیین و به آنها شماره های 1/63 تا 10/63 داده شد. معیار انتخاب این کلن ها رشد ارتفاعی، قطری و مقاوم بودن به آفات بود. در مرحله دوم، بررسی های نهایی و انتخاب ارقام پرمحصول در مقایسه با رقم معرفی شده پایه مادری (P.deltoids 69/55) در ایستگاه های تحقیقات البرز کرج، گیلان، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری و کردستان به اجرا درآمد. از سال 1377 از کلن های P.d. 63/1 تا P.d. 63/10 به تعداد کافی قلمه تهیه و در خزانه تحقیقاتی کرج کشت شد. در پایان سال 1378 از بین تعداد زیادی نهال از هر کلن تعداد 75 اصله نهال که از نظر ارتفاع تقریبا یکنواخت بودند انتخاب و در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و با فاصله 4×4 متر همراه با کلن شاهد P.deltoids 69/55 کاشته شدند. اندازه گیری های رشد ارتفاعی تا دقت سانتی متر و قطری تا دقت میلی متر همه ساله پس از پایان دوره رویش سالیانه انجام شده و نیز جنسیت (نر و ماده بودن) کلن ها مشخص و مدت زمان دوره رویش سالیانه هم با شرایط آب و هوایی منطقه تعیین گردید. تحلیل داده ها براساس تجزیه واریانس دوطرفه و با استفاده از نرم افزار SAS انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که از بین 10 کلن دورگ، چهار کلن پایه نر بوده و 5 کلن پایه ماده، در حالی که یک کلن تا پایان دوره تحقیق گل نداد. نتایج تجزیه واریانس رویش متوسط حجمی، اختلاف معنی داری را در سطح 5% میان کلن های دورگ نشان داد. همچنین نتایج آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد که از میان 10 کلن دورگ، کلن شماره P. deltoids 63/1 با 9/23 مترمکعب در هکتار و در سال بیشترین و کلن P.deltoids 63/6 با 17/9 مترمکعب در هکتار و در سال کمترین تولید حجمی را داشته اند.
    کلیدواژگان: صنوبر، دورگ طبیعی، تولید چوب، فنولوژی، کرج
  • محمد امینی*، خسرو ثاقب طالبی، سیف الله خورنکه، روجا امینی صفحه 21
    این قطعه بررسی دائمی با وسعت 1/6 هکتار در جنگلهای میان بند مازندران و سری سه از بخش پنج طرح جنگل داری نکا- ظالمرود قرار دارد. پس از محصور کردن قطعه نمونه و انجام آماربرداری صددرصد، پلاک فلزی نشانگر شماره هر پایه بر روی درختان نصب شد. پس از آن در هر طبقه قطری ده اصله از درختان برای تهیه منحنی ارتفاع اندازه گیری شدند. بعد از تعیین ارتفاع غالب توده، طبقات قطری درختانی که در هر آشکوب (طبقه های ارتفاعی) واقع شده اند، بدست آمد. در ادامه، فراوانی تعداد درختان در هر آشکوب براساس فراوانی تعداد درختان در طبقات قطری و رابطه بین قطر و ارتفاع درختان، محاسبه شد. بررسی های مربوط به ساختار توده، آشکوب بندی و تعیین سهم درختان صدمه دیده (توخالی، خشک سرپا، سرشکسته و افتاده) در توده انجام شد. براساس نتایج، جنگل مورد مطالعه دارای سه آشکوب، ساختار ناهمسال، ضریب دولیوکور 27/1 و تیپ غالب راش- ممرز است. رابطه قطر و ارتفاع با مدل S مطابقت می کند. افزایش ارتفاع درختان راش تا زمانی که به قطر برابرسینه 45 سانتی متر برسند، بیش از زمانی است که این درختان در طبقات قطری بیشتر از 45 سانتی متر جای می گیرند. درختان ممرز در رقابت با درختان راش، در جوانی با سرعت بیشتری خود را به ارتفاع بالاتر می کشانند؛ سپس با رشد بطئی ارتفاعی، بیشتر توان خود را صرف رویش قطری می کنند. درختان صدمه دیده، ده درصد حجم توده را تشکیل می دهند که یک سوم از آن را درختان توخالی، یک سوم را نیز درختان سرشکسته و یک سوم دیگر به درختان افتاده و خشک سرپا مربوط می شود.
    کلیدواژگان: ساختار، خشکه دار، قطعه بررسی دائمی، آشکوب، ضریب قدکشیدگی، درختان صدمه دیده
  • ذوقعلی سیاهی پور*، بیت الله امان زاده، خسرو ثاقب طالبی صفحه 35
    گونه پیسه آPicea abies (L.Karst) در سال 1353 در جنگل اروستون منطقه اسالم در ارتفاع 1400 متر بالاتر از سطح دریای آزاد کشت گردید. در سال 1375 به منظور بررسی واکنش توده به عملیات تنک کردن، 4/1 هکتار از جنگل کاری های این گونه در قالب آماری بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار و 4 تیمار شامل شاهد (بدون دخالت)، تنک کردن سبک (10 تا 15 درصد رویه زمینی) با گردش زمانی سه ساله، متوسط (15 تا 20 درصد رویه زمینی) با گردش زمانی پنج ساله و شدید (20 تا 25 درصد رویه زمینی) با گردش زمانی هفت ساله انتخاب گردید. قطر درختان هرساله در 12 کرت 1200 مترمربعی اندازه گیری شده و عملیات تنک کردن با در نظر گرفتن وضعیت توده و تیمارهای موردنظر به روش سوئیسی انجام شد. مطالعه در سن 23 سالگی توده آغاز و طول دوره بررسی شامل سالهای 1375 تا 1385 بود. نتایج اولیه اختلاف معنی داری را بین تیمارهای مختلف از نظر تعداد در هکتار و رویش قطری نشان داد. بیشترین و کمترین تعداد در واحد سطح به ترتیب در قطعات شاهد و تنک کردن سبک دیده شد و میزان رویش قطری در تیمار شاهد نسبت به تیمارهایی که در آن دخالت شده بود، کمتر بود (P<0.05).
    کلیدواژگان: پیسه آ، تنک کردن، شدت، اسالم
  • مصطفی مرادی*، محمدرضا مروی مهاجر، محمود زبیری، علی امیدی صفحه 46
    برای بررسی ویژگی های مورفولوژیک درختان راش قطورتر از یک متر و ارتباط آن با سلامت درختان، تعداد 33 اصله درخت راش قطورتر از یک متر در طرح جنگل داری سیستان واقع در استان گیلان انتخاب شد. در این بررسی ابتدا مشخصه های کمی (ارتفاع کل، ارتفاع تنه، ارتفاع تنه بدون شاخه و ارتفاع تاج) و همچنین صفاتی از قبیل شکل تاج، شاخه های رشد کرده بر روی تنه، کج تاری، سبیل ترکمنی، نوع و شدت زخم های پایین تنه مورد بررسی و قضاوت قرار گرفت. پس از قطع درختان، پوسیدگی درون تنه و بعد میزان درون قرمزی، سلامت پوست و تاج نیز بررسی شد. بیشتر درختان مورد مطالعه دارای پوسیدگی درون تنه بودند که حجم پوسیدگی 24/0 تا 9/47 درصد حجم درخت را شامل می شد. این بررسی مشخص نمود که زخم های پایین تنه درختان رابطه معنی داری با پوسیدگی درون تنه آنها دارد، به طوری که درختانی که دارای این قبیل زخم ها بودند به احتمال 99 درصد دارای پوسیدگی درون تنه بودند.
    کلیدواژگان: راش، مورفولوژی، سلامت، پوسیدگی
  • محمدنبی قلی زاده، شهرام کیادلیری، رضا مهدوی صفحه 59
    این تحقیق در راستای بررسی سازگاری گونه های سوزنی برگ صنعتی با هدف کاهش هزینه تولید، به همراه افزایش تولید در واحد سطح به فرض سازگاری تعدادی از گونه های کاشته شده و توسعه کشت آنها در عرصه جنگلهای مخروبه در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار با 9 گونه و واریته در جنگل پاتم خیرودکنار، در ارتفاع450 متر بالاتر از سطح دریا در سال 1369 اجرا شد. مشخصه های ارتفاع درخت، قطر برابرسینه، قطر یقه، درصد زنده مانی و شادابی درختان در سال پانزدهم بررسی شد. همچنین مطالعه پوشش گیاهی منطقه، وضعیت خاک (با حفر پروفیل و با تشریح خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک) و شرایط اقلیمی منطقه نیز مدنظر قرار گرفت. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار spss و آزمون میانگین ها به روش دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که از نظر زنده مانی گونه کاج سیاه کالابر (Pinus nigra var. calabrica) با مبدا جنوب فرانسه و کریپتومریا (Cryptomeria japonica) با مبدا کلاردشت بیشترین درصد بقا را نشان داده و در گروه اول قرار گرفتند. گونه های کاج تدا (Pinus taeda) و کاج سیاه اطریش (Pinus nigra var. austriaca) در گروه دوم جای گرفتند. گونه سکویا (Sequoia sempervirens) با مبدا بذر شهرپشت نوشهر (یوگسلاوی) نتایج خوبی ارائه کرد، ولی به دلیل سقوط یک اصله درخت قطور راش در قطعه تکرار اول، در گروه پایین تری قرار گرفت. در ضمن گونه Cedrus atlantica با مبدا بذر فرانسه به دلیل تلفات زیاد از آزمایش حذف شد. از نظر ارتفاع، گونه سکویا در گروه اول و کاج الیوتی (Pinus elliottii) در گروه دوم آزمون دانکن جای گرفتند. از نظر قطر برابرسینه و قطر یقه، گونه سکویا به همراه کاج الیوتی در گروه اول و گونه های کاج تدا و کاج سیاه کالابر در گروه دوم قرار گرفتند. از مجموعه صفات مورد بررسی، گونه سکویا بهترین رشد قطری و ارتفاعی و شادابی را داشت و بعد از آن گونه های کریپتومریا و کاج سیاه کالابر از گونه های موفق و سازگار تا سن 15 سالگی بودند. بر این اساس کاشت گونه های کاج تدا و الیوتی به رغم رشد قطری و ارتفاعی، به دلیل نابردباری به شرایط محیطی و چنگالی شدن، خشکیدگی و شکستن تاج بیشتر پایه ها در اثر برف و توفان در مناطق مشابه، توصیه نمی شود.
    کلیدواژگان: سازگاری، سوزنی برگان، مازندران، زنده مانی، قطر، ارتفاع
  • محسن کلاگری*، رفعت الله قاسمی، رضا باقری صفحه 69
    گونه پده در مناطق وسیعی از کشور به طور طبیعی گسترش یافته است. تنوع جغرافیایی و اقلیمی موجب تغییراتی به لحاظ رویشی و مورفولوژیکی در میان درختان جوامع مختلف شده است. این بررسی با هدف تعیین ویژگی های رویشی پروونانس های پده با مبادی جغرافیایی متفاوت و تعیین مناسبترین پروونانس ها به لحاظ وضعیت رشد انجام گردید. تعداد 30 قلمه (از ده درخت و از هر درخت سه قلمه) از 16 پروونانس با مبادی جغرافیایی مختلف انتخاب و در خزانه آزمایشی کرج کشت و با تجزیه واریانس یک طرفه تحلیل گردید. مشخصه های درصد زنده مانی، قطر، ارتفاع، تعداد برگ، وزن برگ، وزن ساقه، وزن ریشه و طول ریشه اصلی مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات رویشی در پروونانس های مختلف پده نشان می دهد که اختلاف معنی داری برای صفات قطر، ارتفاع، تعداد برگ، وزن خشک ریشه و طول ریشه اصلی(P<0.01) و صفات وزن خشک برگ و وزن خشک ساقه (P<0.05) وجود داشته است. مقایسه میانگین صفات رویشی نشان می دهد که پروونانس های رامهرمز، گتوند، تفرش و حمیدیه دارای بیشترین متوسط قطر و ارتفاع (نهال های دوساله به ترتیب 62/2، 37/2، 26/2، 92/1 سانتی متر و 51/2، 76/2، 43/2، 32/2 متر) و مجموع وزن خشک برگ، ساقه و ریشه (به ترتیب 8/87، 8/107، 8/114، 95 گرم) بودند. همچنین پروونانس های ماه نشان و گتوند کمترین مقدار را به لحاظ صفات رویشی مذکور داشتند.
    کلیدواژگان: پده، پروونانس، رویش قطری، رویش ارتفاعی، بیوماس، درصد زنده مانی
  • نغمه صوفی زاده، سیدمحسن حسینی*، مسعود طبری صفحه 77
    کاج بروسیا در خاک های آهکی و فقیر که از عمق کمی برخوردارند به عنوان گونه پیشاهنگ در اراضی فقیر کاشته می شود و به دلیل توقع کم و تحمل خشکی از گونه های مهم خشکی گرا برای جنگل کاری در اکوسیستم های تخریب یافته و نیز فضای سبز شهری و برون شهری محسوب می گردد. این تحقیق به منظور تعیین بهترین زمان کاشت بذر کاج بروسیا و آگاهی از تاثیر نقش آبیاری و وجین در رشد و زنده مانی نهال های این گونه در نهالستان زاغه خرم آباد انجام شد. برای انجام پژوهش حاضر از طرح کاملا تصادفی با آزمایش فاکتوریل، در دو تیمار زمان کاشت بذر (آذرماه و بهمن ماه)، آبیاری (در دو سطح هر 2 روز یکبار و هر 4 روز یکبار) و وجین (در دو سطح هفته ای یکبار و هر دو هفته یکبار) با 4 تکرار و 15 گلدان در هر تکرار استفاده شد. پس از پایان اولین فصل رویش اندازه گیری های موردنظر شامل: بیوماس و نسبت طول ساقه به طول ریشه و درصد شادابی بود. نتایج بدست آمده نشان داد که اثر تاریخ کاشت، آبیاری و وجین و ترکیب کلیه تیمارها بر میزان بیوماس نهال های حاصل معنی دار می باشد، به طوری که بیشترین میزان بیوماس در کاشت زمستانه، آبیاری در سطح هر دو روز یکبار و وجین هر هفته یکبار بدست آمد. آبیاری اثر معنی داری بر نسبت طول ساقه به طول ریشه داشت. بیشترین میزان این نسبت در سطح آبیاری 4 روز یکبار بود و اثر تاریخ کاشت و وجین و ترکیب کلیه تیمارها بر نسبت طول ساقه به طول ریشه معنی دار نبوده است. اثر تیمارهای تاریخ کاشت و عملیات وجین و ترکیب کلیه تیمارها بر درصد شادابی نهال ها معنی دار بوده، به طوری که بیشترین درصد شادابی در کاشت پائیزه، آبیاری در سطح هر 2 روز یکبار و وجین در سطح هر هفته یکبار بدست آمد. براساس نتایج بدست آمده به منظور کاهش هزینه های تولید نهال در نهالستان زاغه خرم آباد می توان دوره آبیاری این گونه را در دوره زمانی وسیع تری انجام داد و با توجه به کمبود نیروی کارگری زمان کاشت بذر را از فصل زمستان به پائیز تغییر داد.
    کلیدواژگان: کاج بروسیا، بذر، نسبت طول ساقه به ریشه، شادابی، بیوماس
  • سید مرتضی مرتضوی جهرمی*، آهنگ کوثر صفحه 90
    درختان جنس های اکالیپتوس و آکاسیا به واسطه مقاومت به خشکی، قابلیت انعطاف در شرایط سخت رویشگاه و مصارف چوب و فرآوده های فرعی، از نظر جنگل کاری در مناطق خشک، به ویژه با استفاده از سیلابهای فصلی همواره مورد توجه بوده اند. به همین منظور و در ادامه آزمایش های مقدماتی سازگاری گونه ها، آزمایش پیشاهنگ گونه های درختی در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی و در چهار تکرار به صورت دیم در سال 1374 در اراضی پخش سیلاب گربایگان فسا به اجرا درآمد. هر تکرار شامل هشت کرت (گونه) و هر کرت شامل 49 اصله درخت با فاصله کاشت 3×3 متر بود. در طول ده سال اجرای طرح متغیرهای درصد زنده مانی، رویش ارتفاعی و قطری و وجود یا عدم وجود آفات و بیماری ها و وضعیت شادابی درختان همه ساله اندازه گیری و با استفاده از نرم افزار SAS مورد تجزیه و تحلیل سالانه و مرکب قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از نظر درصد زنده مانی، گونه های Eucalyptus camaldulensis، E. oleosa، Acacia victoriae، A. salicina و E. microtheca در سال پایانی طرح بسیار موفق و همگی بیش از 80 درصد بقا داشته و با یکدیگر اختلاف معنی داری ندارند. گونه E. fruticetorum با 70 درصد زنده مانی دارای تفاوت معنی داری با گونه های فوق بود. از نظر ارتفاع و قطر برابرسینه، گونه های E. camaldulensis و A.salicina بیشترین و دو گونه A. cyanophylla و A. saligna کمترین رشد را نشان دادند. در طول سالهای اجرای طرح هیچ گونه آفت و یا بیماری خاصی بر روی هیچ کدام از پایه های درختان گونه های مختلف مشاهده نگردید و وضعیت شادابی و شکل ظاهری درختان رضایت بخش بود. بررسی نتایج فوق نشان می دهد که در مجموع گونه های E. camaldulensis، E. oleosa، E. microtheca، E. fruticetorum، Acacia salicina و درنهایت A. victoriae به رغم وجود تفاوت های زیاد به ویژه از لحاظ ارتفاع و قطر برابرسینه، گونه های کاملا موفق آزمایش پیشاهنگ بوده و برای استفاده از آنها در جنگل کاری با سطوح وسیع در مناطق خشک و با استفاده از سیلابهای فصلی قابل توصیه می باشند. به علاوه احتمال می رود که چنانچه ارقام و پروونانس های مقاوم تر به سرما از دو گونه A. cyanophylla و A. saligna وارد و مورد آزمایش قرار گیرند، در شرایط رویشگاهی مشابه بتوانند به موفقیت دست یابند.
    کلیدواژگان: اکالیپتوس، آکاسیا، درصد بقا، ارتفاع، قطر برابرسینه، سازگاری، رویش، گربایگان
  • سعید ورامش، مسعود طبری* صفحه 107
    تحقیق حاضر با توجه به مشکلات تجدیدحیات گونه بلندمازو در جنگلهای شمال کشور و نقش کلیدی میزان نور و رقابت رستنی های علفی (با گونه غالب گرامینه) در استقرار زادآوری و رویش نهال آن انجام شد. برای این منظور، بذرهای سالم و هم اندازه بلندمازو از پای یک درخت بالغ جمع آوری و در یک عرصه باز جنگل جلگه ای خزری (حوزه شهرستان نور) به طور مستقیم کاشته شد. آزمایش، در قالب طرح فاکتوریل، با بلوک های کاملا تصادفی با تیمارهای آزاد کردن (حذف علف هرز و رقابت علف هرز) و شدت نور (نور کامل و سایه 40 درصد یا نیم سایه) به مدت سه سال انجام گردید. برای ایجاد سایه از سایبان مشبک به ارتفاع 100 سانتی متر استفاده شد. نتایج در پایان سومین فصل رویش نشان داد که در شرایط رقابت گرامینه، رویش ارتفاعی، قطر یقه و تعداد شاخه های جانبی نهال های تولید شده بلندمازو به طور معنی داری کاهش یافت، ولی زنده مانی تغییری نکرد. با افزایش نور، تعداد شاخه های جانبی افزایش یافت، ولی تغییر معنی داری در میزان زنده مانی، رویش طولی و قطری نهال ها ایجاد نشد. زنده مانی نهال ها در رقابت با رستنی های علفی 4/86 درصد و در نور کامل از 6/90 درصد بدست آمد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که رشد و استقرار نهال بذرکاری شده بلندمازو در عرصه باز، همانند عرصه نیم سایه، از موفقیت برخوردار است. بنابراین پیشنهاد می شود که برای احیای عرصه های مخروبه و تجدیدحیات نشده برخی جنگلهای جلگه ای شمال کشور، از کشت مستقیم بذر بلندمازو در عرصه های باز استفاده شود. برای کم کردن فشار رقابت گرامینه، بهتر است در سالهای نخست بعد از بذرکاری، آزاد کردن نهال صورت پذیرد.
    کلیدواژگان: بلندمازو، بذرکاری، شدت نور، رقابت، رشد
  • حسین سردابی*، احمد رحمانی، بهنام حمزه، محمدحسن عصاره، محمود قرآنی صفحه 116
    هدف از این تحقیق بررسی اثرات مثبت و منفی کاشت شش گونه اکالیپتوس بر خصوصیات مختلف خاک عرصه جنگل کاری می باشد. بدین منظور این تحقیق در ایستگاه شیخ نشین شرکت شفارود استان گیلان که شش گونه اکالیپتوس شامل: E. camaldulensis، E. macarthurii، E. maidenii، E. rubida، E. saligna و E. viminalis در قالب طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار، با فاصله کاشت 2×2 متر و به تعداد 100 اصله در هر کرت آزمایشی در سال 1362 کاشته شده بودند، انجام شد. در هر واحد آزمایشی (از جمله تیمار شاهد) بررسی خصوصیات فیزیکی- شیمیایی خاک انجام گردید. بررسی های خاک شناسی با تهیه یک نمونه خاک در هر واحد آزمایشی به وسیله اوگر تا عمق60 سانتی متری (28 نمونه با در نظر گرفتن چهار نمونه برای چهار واحد آزمایشی شاهد) انجام شد. مطالعه مورفولوژی خاک با حفر سه نیمرخ به عمق 5/1 متر در سه قطعه اکالیپتوس، صنوبر و جنگل مخروبه بلوط و نمونه برداری چهار نمونه از چهار افق هر نیمرخ (در مجموع 12 نمونه) انجام شد. نتایج نشان داد که میان شش گونه اکالیپتوس از نظر خصوصیات خاک شامل درصد لای، وزن خشک لاشبرگها، وزن مخصوص ظاهری، مقاومت به فروروی، اسیدیته و فسفر، اختلاف معنی دار وجود دارد. نیمرخ خاک در سه قطعه اکالیپتوس، صنوبر و جنگل مخروبه از چهار افق A، AC، B و C تشکیل شده بود. عمق ریشه دوانی در قطعات اکالیپتوس، صنوبر و جنگل مخروبه بلوط به ترتیب 100، 85 و150 سانتی متر بود. به طور کلی، جنگل کاری اکالیپتوس قادر بوده است که نقش مثبتی در بهبود ساختمان و تخلخل خاک، به ویژه در سطح خاک داشته باشد، زیرا فشردگی خاک واحدهای آزمایشی مربوط به گونه های مورد آزمایش به میزان بسیار معنی داری کمتر از واحدهای شاهد بوده است، به نحوی که از نظر مقاومت به فروروی که شاخصی دقیقتر از وزن مخصوص ظاهریست، میان گونه ها از این نظر اختلاف معنی داری دیده نمی شود ولی فشردگی قسمت شاهد در حد زیاد است. همچنین اسیدیته خاک پس از 22 سال کاهش یافته، اما مقدار آن کمتر از یک واحد بوده است.
    کلیدواژگان: اکالیپتوس، خاک، حاصلخیزی، فشردگی
  • منیژه رجب پور رحمتی*، علی اصغر درویش صفت، علی خلیل پور صفحه 132
    به منظور بررسی قابلیت تصاویر سنجنده SPOT5–HRG در تهیه نقشه انبوهی جنگلهای خزری، داده های این سنجنده با اندازه تفکیک مکانی 5 و 10 متر مربوط به سال 1381 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مطالعه در منطقه ای به وسعت 10000 هکتار در جنوب غربی شهرستان املش در استان گیلان انجام شد. پردازش رقومی داده های ماهواره ای به روش های مناسبی چون نسبت گیری، ادغام و تبدیل PCA انجام شد و تعداد زیادی باند مصنوعی همراه با باندهای اصلی، در تجزیه و تحلیل ها مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی صحت نتایج طبقه بندی، یک نقشه واقعیت زمینی نمونه ای در سطحی حدود 2500 هکتار از منطقه مورد مطالعه با استفاده از 7 قطعه عکس هوایی 1:40000 مربوط به سال 1380 تهیه گردید. بدین منظور بعد از تهیه ارتوفتوموزائیک رقومی عکس هوایی، تعداد 2520 قطعه نمونه یک هکتاری در کل سطح منطقه پیاده شد و درصد تاج پوشش در هر قطعه نمونه با استفاده از شبکه نقطه چین 45 نقطه ای، محاسبه گردید. طبقه بندی داده های ماهواره ای با استفاده از الگوریتم های طبقه بندی نظارت شده حداقل فاصله از میانگین و حداکثر تشابه در ابتدا با 6 طبقه انبوهی انجام شد. به دلیل تفکیک پذیری کم بین برخی طبقه ها، این طبقات در هم ادغام شدند. در نهایت طبقه بندی با 3 طبقه انبوهی (1 تا 10، 10 تا 50 و 50 تا 100 درصد) و یک طبقه غیرجنگل با روش حداکثر تشابه، بهترین نتیجه را در بر داشت. در این طبقه بندی، صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب 74 درصد و 33/0 برآورد شد. بیشترین صحت تولیدکننده و کاربر (به ترتیب 95 و 82 درصد) مربوط به طبقه 3 انبوهی (50 تا 100 درصد) و کمترین آنها (به ترتیب 11 و 32 درصد) مربوط به طبقه یک انبوهی (1 تا 10 درصد) بود. هرچند که صحت کلی 74 درصد برای طبقه بندی 4 طبقه ای را می توان نسبتا خوب ارزیابی کرد، ولی با توجه به ضریب کاپای کم (33/0)، در مجموع نتایج طبقه بندی را نمی توان چندان مطلوب ارزیابی نمود. بنابراین برای کسب نتایج بهتر، آزمون قابلیت سنجنده هایی با توان تفکیک طیفی بهتر و روش هایی مانند طبقه بندی شیء- پایه پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: ماهواره SPOT5، واقعیت زمینی، عکس های هوایی، نقشه انبوهی جنگل، طبقه بندی، صحت
  • زهرا عزیزی، اکبر نجفی*، پرویز فاتحی، مهتاب پیرباوقار صفحه 143
    برآورد حجم سرپای جنگل اهمیت زیادی از نظر کاربردهای آن برای آگاهی از وضعیت جنگل و نحوه عملکرد آن، برآورد میزان تولید، پیش بینی و مدل سازی فشارهای وارده به جنگل، مسائل اقتصادی و زیست محیطی و برنامه ریزی در جنگل دارد. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی برآورد حجم سرپای جنگل با استفاده از داده های طیفی سنجنده LISS_IV ماهواره IRS_P6 در بخشی از جنگلهای حوضه آبخیز 35 (لیره سر) با مساحت 1240 هکتار در استان مازندران بود. به این منظور تعداد 87 قطعه نمونه زمینی دایره ای به ابعاد 1/0 هکتار به روش منظم- تصادفی (سیستماتیک) برداشت و حجم سرپا در هر قطعه نمونه محاسبه گردید. داده های رقومی متناظر با قطعات نمونه زمینی از باندهای طیفی استخراج و به عنوان متغیرهای مستقل و حجم سرپا به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. با استفاده از رگرسیون گام به گام بهترین مدل های رگرسیونی تولید و با در نظر گرفتن معیارهای مجذور میانگین مربعات خطا، همبستگی، مقدار F و اریبی مدل مناسب (Mb3044/0Mb3 – 19/0 - 64/8LogV =) انتخاب شد. در مدل یادشده جذر میانگین مربعات خطا 5/32 درصد، ضریب همبستگی 83/0 و مقدار اریبی 6/12 درصد بود که آزمون t معنی دار بودن این مقدار اریبی را رد کرد. نتایج نشان داد که داده های طیفی این ماهواره برای برآورد حجم سرپای جنگل دارای قابلیت متوسطی هستند.
    کلیدواژگان: تحلیل رگرسیون، داده های طیفی، موجودی جنگل، لیره سر
  • محمد متینی زاده*، مصطفی خوشنویس، مریم تیموری، محمدحسن قاسمی صفحه 152
    بررسی آنزیم های خاک روش متداولی است که به طور گسترده برای سنجش فرآیندهایی که در چرخه های مواد غذایی خاک روی می دهد استفاده می شود. فعالیت آنزیم های خاک به اثرات تخریبی انسان و طبیعت حساس بوده و اندازه گیری فعالیت های گروهی آنها می تواند ارزیابی معتبری از پاسخ متابولیک خاک به روش های مدیریتی و تنش های محیطی را فراهم کند. این تحقیق در چهار رویشگاه ارس ایران شامل لاین (استان خراسان)، چهارباغ (استان گلستان)، کندرق (استان اردبیل) و چهارطاق اردل (استان چهارمحال و بختیاری) انجام شد. از عمق 20-0 سانتی متری خاک نمونه برداری شد. سه آنزیم اسید فسفاتاز، آلکالین فسفاتاز و دهیدروژناز در بهار و پاییز 1387 و در زیر و بیرون تاج پوشش با استفاده از واکنش با سوبسترا و با اسپکتروفتومتر سنجش شدند. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم های بررسی شده در کلیه رویشگاه ها در زیر تاج پوشش درختان ارس بیشتر از بیرون تاج پوشش است که نشان می دهد زیر تاج پوشش محیط غنی تری به لحاظ فعالیت میکروارگانیسم های خاک و گسترش ریشه های ارس است. یافته ها همچنین نشان می دهد که آنزیم های خاک در فصل بهار فعالیت بیشتری در مقایسه با اوایل پاییز داشته و تحت تاثیر دوره خشکی و گرمای تابستانه از فعالیت میکروارگانیسم ها کاسته شده است. این تحقیق نشان داد که آنزیم های خاک تحت تاثیر فرآیندهای اقلیمی و پوشش گیاهی می توانند شاخص های مناسبی برای ارزیابی اکوسیستم خاک باشند.
    کلیدواژگان: بیولوژی خاک، اسید فسفاتاز، آلکالین فسفاتاز، دهیدروژناز، ارس، فصل، تاج پوشش
|
  • M. Hesami*, A.R. Abbasi, A. Rayati Nejad H. Zynali Page 1
    Manna Oak (Quercus brantii Lindl.) is a slow growing dominant tree species in the Zagros forests of Iran. This tree covers about 291000 ha of total forest area in Fars province. In order to study the effects of seed sowing depth on seed germination and height growth of seedlings, an experiment was carried out in a randomized block design with 4 replications in 1995. Seed sowing depths included: 0, 2.5, 5, 7.5, 10 and 12.5 cm, manure treatments were mixture of soil and manure in the ratio of 50 to 50, mixture of soil and manure in the ratio of 80 to 20, and soil alone. Investigation was located in a 5600 m² land area in an oak forest area in Kamfirouz district, northwest of Fars province. The height of the seedlings was recorded two times during 2001 and 2004 years. Results showed significant differences among different sowing depth levels for germination rate and seedling height. Results indicated that the best treatment for having maximum seed germination and seedling height is 2.5 cm sowing depth. Interaction of sowing depth and soil treatment was not significant on germination rate, while it significantly affect the height growth of oak seedlings.
    Keywords: Manna Oak, germination, seedling, height, sowing depth
  • A. Hemati*, A.R. Modir Rahmati, R. Ghasemi, F. Asadi Page 11
    The research project consisted of two phases. At first phase, the required seedlings were propagated from seeds produced naturally on clonal material stock of P.deltoides 69.55, which is a fast growing clone for Guilan and Mazandaran provinces of Iran. Among the propagated seedlings, 254 individuals were selected and planted at a research nursery. After three years study and evaluation program, 10 samples from the nursery were selected for further trials and 10 numbers were allocated for the samples (P.d. 63.1-P.d. 63.10). Height and diameter growth and resistance to pests characteristics were used to select the samples. At the second phase, final investigation and selection of more productive clones in comparison to the material stock, was made at experimental Stations of Alborz (Karadj city), Guilan, Kermanshah, Chaharmahal va Bakhtiary and Kurdistan provinces. In 1998 cuttings were made as more as possible from clones of 63.1 to 63.10 and then planted at Karadj nursery. At the end of 1999, 75 rooted cuttings were selected from each clone (similar height) and planted under the statistical design of randomized complete blocks, with three replications, 4m×4m spacing. Besides, cuttings of P.deltides 69.55 were planted as control treatment. The annual measurements consisted of determination of sexuality, height and diameter growth, annual increment and climate records. The statistical analysis was made, using SAS software. Results showed that among the 10 clones, four clones were male, five clones were female, one clone did not produce flower yet. P.deltoides 63.10 was the most productive clone (23.9 m3/ha/y) whereas the control clone (P.deltoides 69.55) produced about 17.4 m³/ha/y wood.
    Keywords: Poplar, half, sib hybrid, wood production, phenology, Karadj
  • M. Amini*, Kh. Sagheb, Talebi, S. Khorankeh, R. Amini Page 21
    The permanent plot, with 6.1 ha area, is located on mid-elevation of Hyrcanian forests at district 3 of Section 5 in Neka-Zalem Roud forest project. After fencing the border of the area, a metal number tag was installed on each tree. The full census inventory method performed and in each diameter class, ten trees were measured for preparing of tree height curves. Tree frequency in height classes (or crown layers) was obtained in the basis of: the diameter classes in each height stage, tree frequency in diameter classes and relationship between tree diameter and height. Forest structure, dead trees (snag and log) and damaged trees (hollow and broken), and rate of them within the stand were analyzed. Results showed that the stand consists of uneven-aged Beech-Hornbeam (Fagus orientalis-Carpinus betulus) with three layers. De Liocourt factor of stand is 1.27; diameter and height regression is fitted with S form model. The ratio of Beech height increment is higher in ages before reaching to 45 cm dbh. Hornbeam trees have higher height increment speed in younger stages in competition to beech. Damaged trees contain 10 percent of the stand volume, of which one-third is hollow trees, one- third broken trees and the rest are snag and log.
    Keywords: Structure, dead tree, permanent plot, layer, wounded tree
  • Zh. Siahipour*, B. Amanzadeh, Kh. Sagheb, Talebi Page 35
    Norway spruce (Picea abies (L.) Karst) trees were planted in Asalem region in 1974 in altitude of 1400 m.a.s.l. In order to study the stand response to thinning practice, 1.4 ha of this area was selected and an experiment was conducted by Complete Randomized Block with four treatments and three replications. The thinning treatments included light removal of basal area (10-15%), moderate (15-20%) and heavy (20-25%) and control (with no intervention). Thinning rotation were 3, 5 and 7 years for the treatments, respectively. Diameter at breast height (DBH) of all trees were measured every year. The study began at the age of 23 years and the study period extended between 1996 to 2006 when the trees were 34-years old. The thinning method was positive and from above (Swiss method). Results showed significant difference of stem numbers and diameters among different treatments after 11 years of study (P> 0.05). The lowest and the highest diameter increment was observed in control and light thinning treatments, respectively.
    Keywords: Norway spruce, thinning, intensity, Asalem, Iran
  • M. Moradi*, M.R. Marvie Mohadjer, M. Zobeiri, A. Omidi Page 46
    For investigation of morphological characters of health of beech trees by diameter more than one meter at breast height, 33 trees were selected in Guilan province, Sistan district. Studied morphological characters were crown shape, spiral growth, nodes, collar rot, red wood heart, trees height, trunk height, crown height and trunk decay. Results showed that collar rot had significant correlation with trunk decay in the trees (p<0.01). More than half of the studied trees had decay which consisted 0.24 to 47.9 percent of tree volume and causes decrease of quantitative values of trees. Since such large sized trees with high amount of decay can not produce qualitative wood, it is recommended not to mark or cut them and leave them as deadwood because of the other ecological values.
    Keywords: Beech, morphology, healthiness, decay
  • M.N. Gholizadeh*, Sh. Kiadaliri, R. Mahdavi Page 59
    This paper presents the result of 15-years elimination trial in the form of completely blocks design with 3 replications and nine treatments (9 species and provenances of exotic needle leaves) after establishment in Patum district of Kheyroud forest at Nowshahr region in Mazandran province (Caspian forest, North of Iran). The planted species were Sequoia sempervirens, Cedrus atlantica, Cryptomeria japonica, Pinus elliottii, P. taeda, P. ponderosa, P. nigra var. calabrica, P. n. var. pallasiana and P. n. var. austriaca. The area is located at 450 m.a.s.l. and has a humid climate with less than one month dry period. Results showed that there are significant differences in survival, diameter at breast height and total height among the planted species. Sequoia sempervirens was the most promising species. However, Cryptomeria japonica and Pinus nigra var. calabrica have also showed acceptable results which can be introduced for the region.
    Keywords: elimination, needleleaves, Mazandran, survival, height, diameter
  • M. Calagari*, R. Ghasemi, R. Bagheri Page 69
    Populus euphratica cuttings were collected from 16 natural populations in 11 provenances of Iran. These populations cover most of the geographic distribution of this species in Iran. 30 cuttings (3 cuttings from every mother tree), from each population location were planted in an experimental field in Karadj Research Station. Survival percentage, tree height, diameter (at 0.5 m up ground), biomass (leaf, stem and root dry weight) and main root length parameters were measured at the end of each growing season. Results of analysis of variance showed significant differences among provenances of P. euphratica for growth parameters of diameter, height, leaf number, root dry weight, main root length (P>0.01) and leaf dry weight and stem dry weight (P<0.05). Survival varied from 20% (Gherekhlar) to 92% (Kerman and Tafresh) among P. euphratica provenances at the end of growing season. Also the Duncan multiple range test showed different classifications for growth parameters among P. euphratica provenances. Four provenances of Ramhormoz, Gotvand, Tafresh and Hamidiyeh had an average diameter (2.62, 2.37, 2.26, 1.92 cm), height (2.51, 2.76, 2.43, 2.32 m) and biomass (87.8, 107.8, 114.8, 95 gr) after two years.
    Keywords: Populus euphratica, provenance, growth height, diameter, biomass, survival
  • N. Soofizadeh, S.M. Hosseini*, M. Tabari Page 77
    Pinus brutia is one of the most important species respect to low ecological needs and tolerance against winter drought and summer heat. This species is used in degraded ecosystems and dry and semidry shrub lands in Iran. It is an important species for urban green space as well. This experiment was performed as complete randomized and factorial design with three treatments, sowing date (autumn and winter), irrigation periods (every 2 and 4 days) and weed mechanical control (every 7 and 14 days) with four replications and 15 vases (per replications) in Zaghe nursery in Khorramabad city. At the end of the first growing season, measurements included biomass and vitality rate. Results showed that the effect of treatments on amount of biomass was significant. The maximum of biomass was showed in winter sowing, every 2-days irrigation and every 7-days weeding. Effect of irrigation on shoot/root ratio was significant and maximum rate concluded in every 4-days irrigation but conversely effect of sowing date and weed control and composition of treatments were not significant. Effect of treatments including, sowing date, weed control and composition of treatments on vitality rate were significant. Maximum vitality achieved at autumn sowing with every 2-days irrigation and 7-days weeding. Based on the results, for decreasing of nursery costs, the duration of irrigation can be extended and winter sowing can be replaced by autumn.
    Keywords: Pinus brutia, seed, shoot, root ratio, vitality, biomass
  • S.M. Mortazavi Jahromi*, A. Kowsar Page 90
    Tree planting with drought tolerant species, particularly Acacia and Eucalyptus species may be considered as a logical method for rehabilitation of marginal lands which can potentially meet the needs of local people in terms of wood, fuel wood, fodder, edible fruits, etc. These goals may be much better attained when the trees are planted in floodwater spreading (FWS) systems which drastically change the desert ecosystems through provision of more water and better rooting environments. In 1994, a pilot project was carried out in FWS systems in Gareh Baygan Plain in Fars Province of Iran to study the growth and performance of four Eucalyptus and four Acacia species which had previously been tested successfully in a preliminary adaptation experiment. A randomized complete block design with four replications was employed to establish the experiment. Each replication comprised of eight plots (species) and each plot contained 49 trees with 3m×3m spacing. The seedlings were irrigated only by rain and ephemeral floodwaters. In a ten year period, growth parameters including survival percentage, height and diameter at breast height were assessed or measured every year. The existence of pests or diseases and the viability of the trees were also monitored annually and the final evaluation was made at the age of ten. Survival and growth performance of the trees were quite satisfactory. Eucalyptus camaldulensis, E. oleosa, Acacia victoriae, A. salicina, and E. microtheca were all promising species, showing over eighty percent survival in the final year of experiment and were not significantly different from each other. The survival of E. fruticetorum was significantly different (p=0.0001) from those of the other species. Eucalyptus camaldulensis showed the highest growth in terms of height and diameter, while A. saligna ranked the lowest. It may be concluded that E. camaldulensis, E. oleosa, E. microtheca, E. fruticetorum, A. salicina, and A. victoriae were highly promising species and may be recommended for large-scale plantations in arid zones of southern Iran, using floodwater spreading systems. Moreover, further tests of cold resistant provenances of A. cyanophylla and A. saligna are recommended.
    Keywords: Acacia, Eucalypt, survival, height, dbh, Gareh Baygan
  • S. Varamesh, M. Tabari* Page 107
    The present study was carried out with considering the problem of Quecus castaneifolia (C.A.Meyer) natural regeneration in Caspian forests and the key rule of light and vegetation competition (with dominant species of grass) in growth and establishment. For this target, homogenous, sound acorns were collected from a mature tree and directly sown in an open area of Caspian plain forest, Noor region (15 m a.s.l.). The experimental design was based on factorial and completely randomized blocks with cleaning treatment (weed removal, weed competition or control) and light treatment (full light and 40% shade). To make a shadow, the wooden network with 100 cm in height was applied. Results at the end of third growth season revealed that under weed competition, height growth, collar diameter and number of branches of Q. castaneifolia seedlings were significantly decreased but survival did not differ. With increasing light intensity, number of branch was significantly increased, but no significant difference obtained in survival rate, height growth and collar diameter growth. Survival did not decrease from 86.4% in competition with weed and from 90.6% in full light. It is deduced that growth and establishment of Q. castaneifolia in open areas, like in shaded places, has been successful. So, it can be suggested that direct seeding of Q. castaneifolia is a suitable method for restoration of degraded and non-regenerated areas in some lowland forests of northern Iran. In these conditions to reduce competition in early years it is better to use weeding practices around the seedling following direct seeding.
    Keywords: direct seeding, light intensity, competition, growth
  • H. Sardabi*, A. Rahmani, B. Hamze, M.H. Assareh, M. Ghorany Page 116
    The aim of this study was to investigate the positive or negative effects of eucalypt plantation on different soil properties. For this reason, an eucalypt trial consisting of six species: E. camaldulensis, E. macarthurii, E. maidenii, E. rubida, E. saligna, E. viminalis which were planted in 1983 in Sheikh-Neshin state of Shafarud Company in Guilan province under experimental design of Randomized Complete Blocks with four replications at 2×2 m spacing and total number of 100 seedlings at each plot, was used for this research. Soil samples were taken from each plot, including four control ones by auger up to 60 cm. depth (totally 28 samples). Soil morphology was studied by digging three soil profiles at the eucalypt site and two adjacent parcels, including poplar plantation and the oak forest. Soil samples were taken from four soil horizons of each profile (totally 12 samples). Results showed that the species have differed significantly in respect to only few soil properties, including silt percentage, litter dry weight, bulk density, penetration resistance, pH and phosphorous amount. The soil profiles at the eucalypt site and the two adjacent sites of poplar plantation and oak forest consisted of four horizons, including A, AC, B and C. Root development at eucalypt, poplar and oak sites limited to 100, 85 and 150 cm soil depth, respectively. Overall, eucalypt plantation was able to improve soil structure and porosity, particularly at topsoil. Although there was intensive livestock traffic in the eucalypt site, but soil compaction was significantly less than the control plots and there was not significant difference between the eucalypt species in response to penetration resistance. Eucalypt plantation after 22 years reduced soil pH, but it was less than one unit.
    Keywords: Eucalyptus, soil, fertility, compaction
  • M. Rajabpour*, A.A. Darvishsefat, A. Khalilpour Page 132
    In order to investigate the capability of SPOT5-HRG data for forest density mapping in Caspian forests, the data of this sensor with 5 and 10 spatial resolutions dated 2002 were analyzed. The study area with 10000 ha is located in south western of Amlash city in Guilan province. In addition to original bands, some synthetic bands using ratio, fusion and transformation methods were created and used. In order to accuracy assessment of classification results, a ground truth map covering 26% of total area was prepared based on seven aerial photos (1:40000) dated 2001. The aerial photos were orthorectified and mosaiced. A total of 2520 circle sample plots with one ha area were selected on the digital orthophotomosaic. Canopy closure percent of each plot was interpreted using a 45 dot grid. Satellite data were classified by supervised classification methods including minimum distance to mean (MD) and maximum likelihood (ML). The highest overall accuracy and kappa coefficient equal to 74% and 0.33 were obtained by maximum likelihood classifier with four classes (1-10%, 10-50%, 50-100% and non-forest). Third density class (50-100%) represented highest producer and user accuracy, 95% and 82%, respectively. Lower producer and user accuracy were related to first density class 11% and 32%, respectively. It could be concluded that due to low kappa coefficient (0.33), even if reaching to pretty good overall accuracy (74%), the result of classification was not desirable. To obtain a better result, it is suggested to test other classification methods like object-based. Using higher spectral resolution data are also offered.
    Keywords: SPOT5 satellite, ground truth, aerial photos, forest density map, classification, accuracy
  • Z. Azizi, A. Najafi *, P. Fatehi, M. Pirbavaghar Page 143
    Stand volume is an important criterion in forest sciences for monitoring status and function of forests, estimation of productivity, prediction and modeling of forest disturbance, economic and environmental issues and forest planning. The aim of this research is evaluation of the LISS_IV sensor of IRS_P6 satellite data ability for forest timber volume estimation. The study area (1240 ha) is located in watershed No. 35 (Lirehsar) of Mazandaran province. Using systematic random method, 87 circular plots with 0.1 ha area were measured to study the relationship between forest stand volume and satellite data. Correspondent digital data to plots were extracted from spectral and considered as independent variables. Original stand volume data, square root and logarithm of them were considered as dependent variables. Using stepwise regression, the best model (LogV= 8.64 – 0.19Mb3 – 0.044Rb3) respect to some criteria including RMSE, bias and correlation coefficient was chosen, while the value of criteria were 32.5%, 12.6% and 0.83%, respectively. Result showed that spectral data of the mentioned sensor have a moderate potential for stand volume estimation.
    Keywords: LISS, IV, growing stock, regression analysis, spectral data, Lirehsar
  • M. Matinizadeh*, M. Khoshnevis M. Teimouri, M.H. Ghasemi Page 152
    Soil enzyme analysis is a widely used technique for examining nutrient cycling processes in soil. These enzymes are sensitive to the effects of anthropogenic activities and disturbance on the soil and provide valuable assessing of the metabolic response of soil to management practices and environmental stresses. This research was performed in four juniper habitats of Iran including Layen (Khorasan province), Chaharbagh (Golestan province), Kanderagh (Ardebil province) and Chahartaghe Adaral (Chaharmahal va Bakhtiari province). Three enzymes including acid phosphatase, alkaline phosphatase and dehydrogenase were assessed by reaction with substrate and photometrical method under canopies and intercanopy in May and September 2008. Our results showed that the activities of all studied enzymes were significantly higher in soils under Junipers that represented more activity of microorganisms at this area. Soil enzyme activities showed seasonal variation with higher activity in September at both areas. It seems that the activity of microorganisms has been reduced under drought and heat duration. Our research indicates that soil enzymes may be valuable indexes for assessing soil ecosystem because of changing climatic conditions and vegetation.
    Keywords: soil biology, acid phosphatase, alkaline phosphatase, dehydrogenase, Juniperus, season, canopy