فهرست مطالب

تحقیقات جنگل و صنوبر ایران - سال نوزدهم شماره 3 (پیاپی 45، پاییز 1390)

فصلنامه تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
سال نوزدهم شماره 3 (پیاپی 45، پاییز 1390)

  • تاریخ انتشار: 1391/01/26
  • تعداد عناوین: 14
|
  • پروانه عبدالهی، علی سلطانی، حبیب الله بیگی هرچقانی صفحه 265
    کشت گونه های مقاوم گیاهی یکی از کم هزینه ترین روش های مقابله با مشکل شوری آب و خاک در مناطق شهری است. پژوهش حاضر واکنش چهار گونه از متداولترین درختان شهری شامل اقاقیای چتری (Robinia pseudoacacia var. umbraculifera)، سرو خمره ای (Thuja orientalis)، افرای سیاه (Acer negundo) و زبان گنجشک (Fraxinus angustifolia) را پس از کشت در محیط های شور، مورد مطالعه قرار داده است. نهالهای این چهار گونه طی یک آزمایش گلدانی- گلخانه ای با محلول های مختلف نمک طعام در پنج سطح شوری صفر، 40، 80، 120 و 160 میلی مول در لیتر (م.م.ل) به مدت سه ماه از طول دوره رشدشان آبیاری شدند و مشخصه های مختلف رشدی و فیزیولوژیک آنها اندازه گیری شد. نتایج تفاوتی را در افزایش رشد قطری و وزن ساقه در گونه اقاقیای چتری نشان نداد، در حالی که هر دوی این مشخصه ها در زبان گنجشک و سرو خمره ای از شوری 40 م.م.ل و بیشتر کاهش یافتند. در افرای سیاه نیز رشد قطری از شوری 120 م.م.ل و افزایش وزن ساقه از شوری 40 م.م.ل کاهش نشان دادند. برخلاف سه گونه دیگر، با افزایش شوری تنها در برگهای اقاقیای چتری میزان سدیم تغییر نکرد، در حالی که افزایش مقدار پتاسیم تنها در برگهای اقاقیای چتری از شوری 160 م.م.ل مشاهده شد. برخی از نتایج نیز در گونه های مختلف، متفاوت بود، به طوری که مثلا با وجود ارتفاع بیشتر نهالهای افرای سیاه و سرو خمره ای، با افزایش شوری، کاهش رشد طولی در این گونه ها اتفاق افتاد. نسبت سدیم به پتاسیم نیز تنها برای دو گونه زبان گنجشک و سرو خمره ای افزایش یافت و با افزایش شوری (از 80 م.م.ل)، میزان کلسیم تنها در برگهای افرای سیاه افزایش یافت، ولی میزان منیزیم در برگهای هیچ گونه ای تغییر نکرد. در تمام گونه های پهن برگ با افزایش شوری بر میزان زرد شدن برگها افزوده شد.
    کلیدواژگان: مقاومت به شوری، جنگل داری شهری، افرای سیاه، زبان گنجشک، اقاقیای چتری، سرو خمره ای
  • بایزید یوسفی، علیرضا مدیررحمتی صفحه 283
    این آزمایش با 14 کلن تاج بسته (Populus nigra) با فاصله کاشت 5×5 متر از سال 1380 به مدت 7 سال در اراضی حاشیه رودخانه قشلاق سنندج با هدف بررسی سازگاری و تولید چوب آنها اجرا شد. انتقال و کاشت نهال کلن ها در قالب طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در فروردین ماه 1381 انجام شد. عملیات داشت از جمله آبیاری، وجین و هرس به صورت یکنواخت برای مزرعه اعمال گردید. اندازه گیری صفات مورد بررسی (رشد قطری و ارتفاعی و قطر تاج) به صورت یکنواخت به تفکیک کرت، تکرار، کلن و سال انجام شد. نتایج نشان داد که سهم سالهای اول و دوم پس از کاشت در رشد قطری، ارتفاعی و حجمی ناچیز و سنوات مذکور مرحله استقرار نسبی نهال بوده است. میانگین صفات قطر تنه، ارتفاع و حجم چوب در هکتار کلن ها در پایان سال 1386 به ترتیب 2/15سانتی متر، 82/9 متر و 55/107 مترمکعب بود. تجزیه واریانس سالانه بیانگر وجود اختلاف بسیار معنی دار در بین کلن ها از لحاظ کلیه صفات مورد بررسی و در تمام سالها بود. نتیجه مقایسه میانگین صفات مورد بررسی در ارقام با آزمون دانکن (01/0 p≤) نشان داد که در پایان سال 1386 چهار کلن Populus nigra 56/52، P.n 56/75، P.n. 62/140 و P.n. 63/135 به ترتیب با میانگین قطر برابرسینه 9/17، 3/18، 7/15 و 16 سانتی متر، ارتفاع 61/10، 94/9، 53/10 و 01/10 متر و میانگین رویش حجمی سالانه در هر هکتار 61/25، 80/24، 98/19 و 70/19 مترمکعب، وضعیت شادابی عمومی متوسط تا خوب، عدم آلودگی به آفات و تنه نسبتا صاف و به طور عمده یک یا دوشاخه به عنوان کلن های سازگارتر و برتر از لحاظ تولید چوب بوده در شرایط مشابه سنندج معرفی می گردند. البته نوع و حتی ترتیب کلن های برتر در شرایط عادی آزمایش (1382 تا 1385) ثابت بود و تنش خشکی سال 1386 نیز بدون تغییر در ترکیب فقط ترتیب آنها را تغییر داد. بنابراین می توان تعیین کلن های برتر را حداکثر در 5 ساله اول طرحهای سازگاری انجام و با این کار علاوه بر صرفه جویی در زمان و هزینه های تحقیقات موجب تسریع در معرفی کلن و توسعه صنوبر گردید.
    کلیدواژگان: سازگاری، صنوبر، تاج بسته، حجم چوب
  • محمدرضا مروی مهاجر، مصطفی مرادی صفحه 300
    درخت راش بومی جنگلهای شمال ایران (Fagus orientalis Lipsky) جزء با ارزشترین گونه های جنگلی محسوب می شود. با توجه به این که درختان راش قطور از اهمیت اکولوژیک زیادی برخوردارند و تعداد آنها در جنگلهای تحت مدیریت در حال کاهش است، بنابراین بررسی ویژگی های این درختان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اطلاعات با ارزشی برای آیندگان ارائه می نماید. بدین منظور راشستانهای بخش نم خانه از جنگل خیرود واقع در نوشهر و طرح سیستان واقع در حوضه 23 استان گیلان مورد مطالعه قرار گرفتند. هدف این مطالعه بررسی خصوصیات مورفولوژیک و اندازه ای درختان راش قطورتر از یک متر و مقایسه آنها در این دو رویشگاه می باشد. برای این منظور در هر یک از دو رویشگاه، 33 درخت راش قطورتر از یک متر انتخاب و خصوصیات مورفولوژیک و اندازه ای آنها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که فراوانی شکل تاج منشعب در رویشگاه خیرود بیشتر از رویشگاه سیستان بود و اختلاف معنی داری (1% =α) در دو رویشگاه وجود داشت، اما در مورد فراوانی گره های کمانی شکل و پیچیدگی تنه اختلاف معنی داری در دو رویشگاه بدست نیامد، در حالی که درختان مورد بررسی از نظر ارتفاع تاج، ارتفاع درخت (5% =α) و ارتفاع تنه بدون شاخه (1% =α) دارای اختلاف معنی داری در دو رویشگاه بودند. بدین صورت که ارتفاع تاج و ارتفاع درخت در رویشگاه خیرود بیشتر از رویشگاه سیستان گیلان بود و ارتفاع تنه بدون شاخه در رویشگاه سیستان بیشتر از رویشگاه خیرود در مازندران بود. ضریب قدکشیدگی درختان در دو رویشگاه اختلاف معنی داری را نشان ندادند.
    کلیدواژگان: ویژگی های مورفولوژیک، راش، خیرود مازندران، سیستان گیلان، ضریب قدکشیدگی
  • محمدحسن صالحه شوشتری، کورش بهنام فر، پدرام غدیری پور صفحه 312
    به منظور تثبیت بیولوژیکی عرصه های ماسه زار استان خوزستان، عملکرد زیست توده هوایی سه گونه از نیام داران درختی و درختچه ای در فواصل کاشت مختلف و در حالتهای خالص و آمیخته از سال 1379 تا 1385 در شرایط بدون آبیاری مورد بررسی قرار گرفت. انتخاب گونه ها با توجه به چندمنظوره بودن آنها از نظر تغذیه دام، تقویت و حفاظت خاک و در عین حال سازگاری با شرایط دیم انجام شد. در این راستا سه گونه درختی و درختچه ای شامل Acacia victoriae، A. farnesiana و سمر (Prosopis juliflora) انتخاب و در یک طرح آماری کرتهای یکبار خرد شده، در قالب بلوک های کامل تصادفی کشت شدند. فواصل کاشت گونه ها در سه سطح 3×3، 4×4 و 5×5 متر به عنوان تیمار اصلی و ترکیب کاشت گونه ها به صورت خالص و آمیخته 50 درصد در شش سطح به عنوان تیمار فرعی در نظر گرفته شد. نتایج بررسی ها پس از 7 سال نشان داد که بیشترین میزان زیست توده کل (خشبی+ علفی) و خشبی در واحد سطح مربوط به کشت خالص گونه سمر در هر سه فاصله کاشت بود، در حالی که بیشترین میزان زیست توده علفی در واحد سطح مربوط به گونه A.victoriae در فواصل کاشت سه متری با حدود 67/1719 کیلوگرم در هکتار و کمترین مقدار تولید این مولفه مربوط به گونه A. farnesiana با 33/191 کیلوگرم در هکتار در فواصل کاشت پنج متری بود.
    کلیدواژگان: تثبیت ماسه های روان، فاصله کاشت، زیست توده، نیام داران درختی و درختچه ای، خوزستان
  • آیدین عبادی، آریان امیدوار صفحه 327
    به منظور بررسی اثر برخی از عوامل اکولوژیکی در چگونگی پراکنش درختان سرخدار و نحوه زادآوری این گونه در جنگلهای ارسباران، دو رویشگاه کلاله در حوزه ایلگنه چای و رویشگاه کوران در حوزه هوراند مورد بررسی قرار گرفت. به منظور پراکنش مناسب قطعات نمونه، برای هر منطقه سه طبقه ارتفاعی از سطح دریای آزاد (1100 تا 1200 متر، 1200 تا 1300 متر و 1300 تا 1400 متر) در رویشگاه های موردنظر انتخاب گردید. بر این اساس 43 قطعه نمونه 10 آری به شکل دایره و به صورت انتخابی (Selective sampling) برداشت شدند. به منظور مطالعه وضعیت تجدید حیات نیز از قطعات نمونه کوچک (میکروپلات) 1 آری دایره ای شکل به شعاع 64/5 متر استفاده شد. مشخصه هایی مانند، ارتفاع از سطح دریا، شیب منطقه، جهت منطقه، درصد تاج پوشش، قطر برابرسینه و ارتفاع کل برای تمامی گونه های درختی و زادآوری در این قطعات مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که سرخدار، دامنه ارتفاعی 1200 تا 1300 متر، شیب های 51 تا 75 درصد و جهت های شمالی را بیشتر ترجیح داده و از تراکم بیشتری برخوردار می باشد. مطالعه زادآوری ها نیز نشان داد که رویشگاه کلاله با داشتن 53 درصد نهالهای سرخدار با منشا دانه زاد نسبت به رویشگاه کوران با 35 درصد در وضعیت مطلوبتری قرار دارد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که حضور پایه های سرخدار در توده های دخالت نشده (کلاله) بیشتر از توده های بهره برداری شده (کوران) می باشد.
    کلیدواژگان: اکولوژی، سرخدار، ارسباران، زادآوری، نمونه برداری انتخابی
  • سید احسان ساداتی، مسعود طبری، محمدحسن عصاره، حسین حیدری شریف آباد، پیام فیاض صفحه 340

    در این تحقیق قلمه های سفیدپلت از سه مبدا گلستان (اقلیم نیمه مرطوب)، مازندران (اقلیم مرطوب) و گیلان (اقلیم خیلی مرطوب) تهیه و نهالهای بازکاشتی آن در نهالستان کلوده تحت آزمایش غرقابی قرار گرفتند. آزمایش به صورت فاکتوریل در پایه بلوک های کامل تصادفی (RCBD) در 2 تیمار (غرقابی و شاهد) و 3 مبدا یادشده در 4 تکرار در گلدانهای 5 لیتری محتوی خاک لومی- رسی- شنی به مدت 150 روز (تیر- آبان 1388) اجرا گردید. براساس نتایج در نهالهای شاهد، زنده مانی بین مبدا ها فرقی نکرد و از 7/93 تا 100 درصد در نوسان بود. رویش قطری و ارتفاعی در مبدا گلستان و اندازه سطح برگ، بیوماس ریشه و بیوماس کل در مبدا گیلان بیش از دو مبدا دیگر بوده است. در نهالهای غرقاب شده نیز زنده مانی بین مبدا ها فرقی نکرد و همواره بیش از 7/93 درصد بود، همچنین در رویش قطری و ارتفاعی، بیوماس ریشه و زی توده کل نهال نیز تغییری بین مبدا ها مشاهده نشد. در مجموع، اگرچه اندازه های اغلب مشخصه های نهال در شرایط غرقابی نسبت به شاهد کمتر بود، ولی می توان اظهار کرد که نهالهای هر سه مبدا به شرایط غرقابی پاسخ نسبتا خوبی دادند. بنابراین استفاده از آن برای کاشت در عرصه های ماندابی، مناطق سیل گیر و حواشی رودخانه های شمال کشور قابل توصیه است.

    کلیدواژگان: مبدا، تنش غرقابی، زنده مانی، سفیدپلت، نهال
  • بهمن کیانی، مسعود طبری *، اصغر فلاح، سیدمحسن حسینی، محمدحسین ایران نژاد پاریزی صفحه 356

    جوامع تاغ (Haloxylon sp.) پوشش های درختچه ای مهمی در مناطق بیابانی ایران هستند که مطالعه خصوصیات آنها به ویژه در مورد تراکم و الگوی پراکنش با توجه به نقش فوق العاده شان در حفاظت خاک و ایجاد بستر حیات وحش بسیار قابل توجه می باشد. در این مطالعه یک قطعه 10 هکتاری درختچه زار طبیعی تاغ در منطقه حفاظت شده سیاه کوه استان یزد انتخاب و در قالب 111 کوادرات 30×30 متری به طور کامل مورد اندازه گیری قرار گرفت. در این کوادرات ها علاوه بر نوع گونه، قطرهای بزرگ و کوچک تاج و موقعیت مکانی تمامی پایه ها از طریق اندازه گیری فاصله و آزیموت آنها نسبت به یکی از گوشه های هر کوادرات، ثبت گردید. سپس به کمک نرم افزار ArcMap نقشه موقعیت مکانی درختان ترسیم و الگوی پراکنش با سه روش نزدیکترین همسایه، تابع K رایپلی و میانگین مربعات که حالتی از روش کوادرات واریانس است، تعیین شد. براساس نتایج روش نزدیکترین همسایه، الگوی پراکنش پایه ها در این جوامع تصادفی (Random) است. دو روش دیگر نیز نشان دادند که الگو تصادفی بوده و با افزایش فاصله از پایه ها به بیش از 10 متر، تجمعی (کپه ای) می شود. از برآیند این سه روش، الگوی پراکنش تصادفی ارزیابی می گردد که با افزایش مقیاس (فاصله از پایه ها) به سمت حالت کپه ای تمایل پیدا می کند. به نظر می رسد شرایط یکنواخت رویشگاهی در این منطقه، مهمترین عامل ایجاد الگوی تصادفی در مقیاس کوچک برای درختچه های تاغ بوده است. در مقیاس بزرگتر درختچه ها در فواصل دور از کویر تراکم بیشتری داشته و الگو به سمت کپه ای تغییر می یابد.

    کلیدواژگان: الگوی توزیع، تابع K رایپلی، تحلیل الگوی مکانی، کوادرات واریانس، گیاهان بیابانی
  • اسعد مهدوی، تقی شامخی، هوشنگ سبحانی صفحه 370
    در این بررسی به منظور دستیابی به میزان و نقش محصولات غیرچوبی جنگل و محاسبه سهم این محصولات در معیشت مردم در مقایسه با دامداری و کشاورزی، کل جمعیت جنگل نشین شهرستان کامیاران (3725 خانوار) به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب گردید. برای انتخاب نمونه های آماری با استفاده از جدول مورگان، تعداد 320 خانوار به صورت تصادفی و پراکنده در تمام روستاهای واجد جنگل منطقه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. در گام بعدی، پرسشنامه های تهیه شده به صورت مصاحبه با اهالی منطقه تکمیل گردید. نتایج نشان داد که منبع تغذیه و تعلیف دامهای موجود در منطقه بیشتر درختان جنگلی و پوشش گیاهی کف جنگل می باشد، بدین معنی که جنگل و دامداری در منطقه کاملا به هم مرتبط و وابسته هستند. پس از بررسی منابع مختلف درآمدی مردم منطقه و مقایسه سهم هر یک، مشاهده گردید که حدود 8/3 درصد از درآمد مردم منطقه به وسیله محصولات فرعی جنگل تامین می شود که بیشترین میزان آن مربوط به سقز است.
    کلیدواژگان: محصولات غیرچوبی جنگل، معیشت، کامیاران، بهره برداری، جنگل نشینان
  • نیره شاهسوند بغدادی، مهتاب پیرباوقار *، هوشنگ سبحانی صفحه 380

    هدف از این پژوهش ارائه روشی است به منظور بهینه سازی طراحی شبکه جاده های جنگلی با در نظر گرفتن معیارهای زیست محیطی، فنی و اقتصادی و بهره گیری از قابلیت های GIS و AHP، به نحوی که بتوان تعداد بیشتری از این معیارها را در فرایند طراحی وارد نمود. در این تحقیق که در بخش بهاربن جنگل آموزشی- پژوهشی خیرود نوشهر انجام شد، پس از تهیه لایه های اطلاعاتی مربوط به مشخصه های زیست محیطی موثر در طراحی شبکه جاده جنگلی، 6 گزینه شبکه جاده براساس اصول فنی با استفاده از نرم افزار ضمیمه Pegger طراحی گردید. پس از طبقه بندی و ارزش گذاری طبقات داخلی نقشه ها، به منظور ارزیابی زیست محیطی گزینه ها از روش مقایسه دو به دو در فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. برای تلفیق مشخصه ها و محدودیت ها با توجه به اهمیت آنها از روش ارزیابی چندمعیاری (MCE) استفاده گردید. سپس همه گزینه ها در محیط GIS به روش های بکموند (Backmond) و زگبادن (Segebaden) مورد ارزیابی فنی قرار گرفتند، به طوری که شبکه جاده موجود در منطقه مورد مطالعه نیز به عنوان گزینه هفتم مورد ارزیابی قرار گرفت. به این ترتیب با توجه به محاسبات حاصل از ارزیابی های به عمل آمده (زیست محیطی، بکموند و زگبادن)، گزینه 6 که به طور نسبی علاوه بر مطلوبیت زیست محیطی از نظر فنی نیز دارای مطلوبیت بود، به عنوان گزینه نهایی انتخاب و پس از انجام ارزیابی اقتصادی، در نهایت قابلیت پیاده نمودن آن در عرصه نیز بررسی و تایید گردید. حجم زیاد اطلاعات در بهینه سازی طراحی شبکه جاده های جنگلی با در نظر گرفتن مسائل زیست محیطی، استفاده از قابلیت های GIS و AHP را در راستای بهبود روش های طراحی شبکه جاده های جنگلی، اجتناب ناپذیر می نماید.

    کلیدواژگان: جاده جنگلی، ملاحظات زیست محیطی، فنی و اقتصادی، ارزیابی چندمعیاری، سامانه اطلاعات جغرافیایی، تحلیل سلسله مراتبی
  • احمد علیجانپور، جواد اسحاقی راد، عباس بانج شفیعی صفحه 396
    جنگلهای ارسباران در شمال غرب کشور و در استان آذربایجان شرقی قرار دارند. مسائل اقتصادی- اجتماعی جنگل نشینان تنوع زیستی منحصر به فرد این جنگلها را با تخریب فزاینده ای مواجه کرده است. از راهکارهای اساسی حفظ و بازسازی این جنگلها جلب مشارکت مردم از طریق آگروفارستری در تولید محصولات فرعی از درختان چندمنظوره همچون ذغال اخته است. این گونه به طور طبیعی در جنگلهای ارسباران وجود داشته و سالانه مقادیر قابل توجهی میوه از این درخت به روش های سنتی استحصال می گردد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر شیب، جهت و ارتفاع از سطح دریا بر خصوصیات کمی و کیفی ذغال اخته می باشد. بدین منظور 40 قطعه نمونه دایره ای شکل به مساحت سه آر در جهت های مختلف جغرافیایی (10 قطعه نمونه در هر جهت) با توجه به حضور قابل توجه پایه های ذغال اخته در توده های بالغ انتخاب شدند. براساس نتایج این بررسی در رویشگاه های ذغال اخته و در توده بالغ، میانگین قطر برابرسینه و درصد تاج پوشش در دامنه شمالی به طور معنی داری بیشتر از سایر جهت هاست و ذغال اخته در توده بالغ حدود 5/4 درصد پایه ها را به خود اختصاص داده است. فراوانی پایه های دانه زاد ذغال اخته در دامنه های شمالی بیشتر و در دامنه های غربی کمتر از فراوانی پایه های شاخه زاد این گونه است. زادآوری این گونه در مرحله خال گروه با قطر برابرسینه کمتر از 5/2 سانتی متر، بیشترین تعداد را دارد و متوسط زادآوری در رویشگاه های ذغال اخته 1/117 اصله در قطعه نمونه می باشد.
    کلیدواژگان: ارسباران، توده های جنگلی، زادآوری، ذغال اخته
  • سیدعلی اکبر رضایی طالشی، غضنفر اخلاصی صفحه 408
    این بررسی طی یک دوره 15 ساله (از سال 1368 تا 1383) در منطقه جنگلی سنگ بن لاجیم واقع در ارتفاع میان بند جنگلهای ساری در استان مازندران و در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با 5 تیمار فاصله نهال کاری در 3 تکرار و به منظور بررسی تاثیر فواصل کاشت بر روی کمیت و کیفیت درختان توسکای ییلاقی انجام شد. تیمارهای فواصل کاشت نهالها شامل 1×1، 2×1، 2×2، 3×2 و 3×3 متر بودند. براساس نتایج بدست آمده، میانگین قطر برابرسینه در تیمارهای فواصل کاشت دارای اختلاف معنی داری بوده، به طوری که این میانگین ها در فواصل کاشت 1×1 و 2×1 متر از کمترین کمیت قطری برخوردار بوده، در حالی که تیمار 5 (فاصله کاشت 3×3 متر)، از بیشترین قطر برابرسینه بهره مند است. همچنین بیشترین ارتفاع توسکای ییلاقی در فواصل کاشت 3×2 و 3×3 متر و کمترین آن در فاصله کاشت 1×1 متر ثبت گردید. به طور معمول با کاهش فاصله کاشت (افزایش تراکم نهالها) ضریب قدکشیدگی افزایش می یابد. در کل تا سن 15 سالگی، با در نظر گرفتن کلیه نتایج کمی و کیفی می توان این گونه قضاوت نمود که فاصله کاشت 3×2 متر با داشتن حداکثر قطر برابرسینه و رویش قطری، ارتفاع کل، رویش ارتفاعی و ضریب شکل مناسب برای احیاء و غنی سازی جنگلهای منطقه مناسب می باشد.
    کلیدواژگان: جنگل کاری، فاصله کاشت، کیفیت، کمیت، توسکای ییلاقی
  • علی اکبر عامری، هاشم کنشلو صفحه 421
    به منظور تعیین مناسبترین روش استفاده از ذخیره نزولات و بهترین دور آبیاری به منظور استقرار نهالهای چش، این بررسی در منطقه دشتیاری چابهار در استان سیستان و بلوچستان از سال 1378 به مدت پنج سال به اجرا در آمد. این آزمایش به صورت طرح آماری کرت های خرد شده (split- plot) در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتور اصلی روش ذخیره نزولات در دو سطح (تورکینست و بند خاکی) و فاکتور فرعی دور آبیاری در سه سطح (10، 20 و 30 روزه، هر نوبت 20 لیتر) بود. صفات مورد بررسی شامل درصد زنده مانی، قطر ساقه در ارتفاع 25 سانتی متری، ارتفاع ساقه، طول تاج نهال، ارتفاع نهال، قطر متوسط تاج و رشد متوسط جوانه های سالیانه بود. نتایج تجزیه واریانس داده های آزمایش نشان داد که گونه چش (Acacia nilotica) برای استقرار در منطقه دشتیاری چابهار، گونه مناسبی است، زیرا درصد زنده مانی و سایر صفات مورد بررسی در آن در حد بالایی می باشد. دور آبیاری 10 روزه، مناسبترین تیمار آبیاری برای استقرار این گونه بود. در این دور آبیاری درصد زنده مانی، قطر ساقه در ارتفاع 25 سانتی متری، ارتفاع ساقه، طول تاج نهال، ارتفاع نهال و سایر صفات در حد بالایی قرار داشتند. تیمار ذخیره نزولات به دو روش تورکینست (Turkey nest) و بند خاکی در بسیاری از موارد، تاثیر معنی داری بر زنده مانی و سایر صفات گونه چش نداشت.
    کلیدواژگان: چش، روش ذخیره نزولات، تورکینست، بند خاکی، دور آبیاری، درصد زنده مانی
  • احمد توکلی، مرتضی پوررضا، یحیی خداکرمی صفحه 432
    ارایه روش ها و راهکارهای مناسب و عملی، گام مهمی برای احیا جنگلهای زاگرس به شمار می رود. در این تحقیق امکان ریشه زایی جست های بلوط ایرانی از طریق خوابانیدن زمینی به منظور تکثیر رویشی آنها بررسی شد. این مطالعه در قالب طرح آماری کاملا تصادفی با چهار فاکتور و هر فاکتور در 2 سطح و در محیط طبیعی جنگل اجرا شد. فاکتورها شامل: نوع خاک بستر (خاک جنگل و خاکبرگ)، هورمون IBA (ppm 2000 و ppm 0)، هیدروژل سوپر جاذب (gr 100 و gr 0) و آبیاری کوزه ای (استفاده از کوزه و عدم استفاده از کوزه) بودند و در کل تعداد 16 تیمار در 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در همه تیمارهای مورد بررسی کالوس زایی مشاهده شد، ولی بیشترین درصد کالوس زایی مربوط به تیمارهایی بود که از هورمون IBA در آنها استفاده شده بود و از شرایط رطوبتی خوبی نیز برخوردار بودند. ریشه زایی فقط در تیمارهایی مشاهده شده که از هورمون IBA استفاده شده بود. بیشترین درصد ریشه زایی در تیمارهایی دیده شد که از شرایط رطوبتی مناسبی همچون استفاده از هیدروژل سوپرجاذب و کوزه سفالین برخوردار بودند.
    کلیدواژگان: بلوط ایرانی، تکثیر رویشی، جنگلهای زاگرس، IBA، خوابانیدن
  • فرهاد اسدی، حسین میرزایی ندوشن صفحه 441
    گونه سفیدپلت به عنوان درختی سریع الرشد و انحصاری در مناطق شمالی ایران، گونه ای در معرض خطر شناخته شده و در شرایط طبیعی، زادآوری بذری آن کمتر یافت می شود. برخلاف سایر گونه های جنس صنوبر، در مورد تکثیر جنسی سفیدپلت اطلاعات کمی در دسترس است. سفیدپلت به طور سالانه مقادیر زیادی بذر ریز، سبک و با عمر کوتاه در هوا پراکنده می کند که برای سبز شدن و ادامه رشد تا تولید نهال به شرایط و بستر مناسبی نیازمند است. چنین شرایطی به صورت طبیعی معمولا فراهم نمی شود. این مطالعه به منظور دستیابی به روش های تولید انبوه نهال بذری و گسترش اساس ژنتیکی این گونه انجام شده است. به این منظور کپسول های در حال باز شدن از 25 درخت متعلق به 25 رویشگاه متفاوت در استان های گلستان، مازندران و گیلان در فروردین ماه 1389 جمع آوری شد. پس از بوجاری، تعداد 30 بذر در گلدان های لاکی در سه تیمار خاک شامل 1) خاک خالص مزرعه، 2) ترکیب خاک خالص و ماسه بادی، و 3) ماسه بادی خالص کاشته شدند. کلیه گلدان ها مربوط به 16 درخت مختلف، در سه تیمار جهت شرقی، غربی و جنوبی (در پناه دیوار) قرار داده شدند. طرح آزمایشی فاکتوریل و براساس طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. گلدان ها درون تشت های بزرگتر قرار داده شدند و عملیات آبیاری به صورت روزانه و کنترل علف های هرز در مواقع لزوم در طول فصل رشد انجام گردید. ارتفاع کلیه نهالها در هر واحد آزمایشی در پایان فصل رشد اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت های معنی داری بین کلیه منابع تغییرات وجود دارد. در تیمار خاک، مقادیر متوسط ارتفاع نهال 113، 57 و صفر سانتی متر به ترتیب برای سه تیمار خاک خالص، مخلوط ماسه و خاک و تیمار ماسه خالص حاصل شد. تفاوت های معنی دار در ارتفاع نهالها نیز بین درختان مشاهده گردید، به طوری که نهالهای حاصل از رویشگاه های زرین گل 2، زرین گل 3، کنسی و جنگل گلستان 4 به ترتیب با مقادیر ارتفاع 4/111، 9/98، 9/98 و 3/94 سانتی متر، بلندترین نهالها بودند و از این نظر از میان 16 درخت منتخب، 11 گروه متفاوت حاصل از گروه بندی به روش دانکن معرفی شد. بین جهت های مختلف هم تفاوت معنی دار از لحاظ رشد ارتفاعی دیده شد، به طوری که تیمارهای جهت های شرقی و جنوبی به ترتیب با 88 و 3/87 سانتی متر ارتفاع نهال، در گروه اول و تیمار جهت غربی با 4/81 سانتی متر در گروه دوم قرار گرفتند. در نهایت این تحقیق نشان داد که تولید انبوه نهال بذری با ارتفاع مناسب، در خاک خالص مزرعه و در جهت های شرقی و جنوبی بیشتر از سایر تیمارها بوده است.
    کلیدواژگان: سفیدپلت، تکثیر جنسی، زنده مانی نهال، تولید نهال، رویش ارتفاعی
|
  • P. Abdollahi, A. Soltani, H. Beigi Harchegani Page 265
    The saplings of four well known urban trees, namely: Acer negundo, Fraxinus angustifolia, Robinia pseudoacacia and Thuja orientalis were regularly watered by 0, 40, 80, 120 and 160 milimole per liter NaCl, during a three-month period in growing season and some of their quantitative and physiological characteristics of growth and development were measured, immediately after pot-planting in greenhouse conditions. In general, saplings of Robinia demonstrated better survival characteristics, as the results indicated. It was the same story for increasing in diameter growth and weight of stem: a decline in these factors for Acer (from 120 and 40 mMol/l) and Fraxinus (from 40 mMol/l), respectively and no change in Robinia. Significant decrease in leaf sodium and increase in leaf potassium contents were recorded only in Robinia. Other results were rather different or controversial. As salt become more accumulated, for example, the least height increasing was observed in Acer, along with Thuja, or the ratio of Na+/K+ raised from 120 and 40 mMol/l for Fraxinus and Thuja, respectively. The leaf calcium content was increased only in Acer (from 80 mMol/l), and no change was observed in leaf magnesium content. In general, for all broadleaved species, saltier water was associated with more leaf decoloration, as expected.
  • B. Yousefi, A.R. Modir-Rahmati Page 283
    In this trial, 14 clones of Populus nigra were studied during 2001-2008 in Sanandaj, Kurdistan province. Planting of cuttings were accomplished in early March of 2000 and transplanting and planting of saplings were conducted in early April of 2001 with space of 3m × 3m based on the Randomized Complete Block Design (RCBD) with 3 replications. Each plot contains 25 saplings that were planted as 5×5 (9 saplings as main and 16 as buffer) and some morphological and qualitative characteristics were evaluated every year. Results showed that the first and second years after planting (2000 and 2001) were "establishing phase" of saplings, which showed a very low portion of diameter at breast height (DBH), tree height (H) and wood volume (V) increment. Total means of DBH, H and V in the sixth year of experiment (2007) as final year of the study were 15.2 cm, 9.82 m and 107.55 m³/ha, respectively. Analysis of variance showed significant differences at p≤0.01 among poplar clones for all studied traits. This provides a suitable background for selection of superior clones. The combined analysis of variance revealed significant differences of clone × year interaction variance, indicating that clones responses to years conditions were different. According to the comparisons of means with Duncan’s test (p≤0.01), clones of P.n. 56/52, P.n. 56/75, P.n.62/140, and P.n. 63/135 were superior clones among the studied clones with DBH of 17.9, 18.3, 15.7 and 16.0 cm, tree height of 10.61, 9.94, 10.53 and 10.01 m, wood volume (V) at the end of the experiment 153.68, 148.79, 119.87 and 118.19 m³/ha, mean annual volume growth of 25.61, 24.80, 19.98 and 19.70 m³/ha/y and mortality percentage due to drought stress in 2007 about 25.93%, 29.63%, 40.74% and 48.15%, respectively. Superior clones showed moderate to good vitality, mainly safe from a contamination by pests point (in the normal conditions of 2000-2007) and straight stems. The wood yield of superior clones was about 1.1-1.4 times more than clones average and 1.3-1.6 times more than 2 standard clones (P.n.Saghez and P.n.Grizah) averages. Order of superior clones in the third to the seventh years of trial was almost similar. Therefore, decreasing of study time from 10 to 5 years could be possible in elimination trails. The occurred drought stress in 2007 resulted in (i) decreasing of growth of all clones and changing of order of superior clones, (ii) attacking of Melanophylla picta to field due to poor growth as secondary stress and (iii) early fall in the all clones. Because of various environmental stresses in Iran, we recommend that the stress effects (mainly drought stress) and clone tolerance as important parameters in clone selection and breeding programs should be evaluated in the future studies of clone adaptation.
  • M.R. Marvie Mohadjer, M. Moradi Page 300
    Oriental Beech (Fagus orientalis Lipsky) is one of the most important forest tree species in the north of Iran. This study aimed to investigate the morphological and quantitative characteristics of mature beech trees (d.b.h.>1 m) in two forest regions, located at Kheiroud district in Mazandaran province and at Sistan district in Guilan province. In each region, 33 trees were selected and some morphological and quantitative characteristics were studied. Results showed that frequency of forked crown shape has significant difference (α= 0.01) in two regions and in Kheiroud was more than Sistan. Frequency of spiral growth and Chinese beard node didn’t show significant difference in two regions. The differences of crown height, tree height (α= 0.05) and trunk length (α= 0.01) were significant in the two regions. Crown height and tree height in Kheiroud were higher than in Sistan, but trunk height in Sistan was higher than in Kheiroud. Slenderness coefficient didn’t show any significant difference in two regions.
  • M.H. Saleheh Shooshtari, K. Behnamfar, P. Ghadiripour Page 312
    In order to study the above ground biomass of three leguminous species in different planting (pure and mixed) for biological sand dune fixation, this investigation was carried out on sandy hills of Khuzestan province, located in southwest of Iran. This experiment was conducted in 1999 under rain fed condition and split plots method in frame of Randomized Complete Blocks Design with three replicates. The main treatments consisted of three levels of spacing (3 m×3 m, 4 m×4 m and 5 m×5 m), and the secondary treatments consisted of three species (Prosopis juliflora, Acacia victoriae and A. farensiana) in form of pure and mixed (50%) in six levels. The measured characteristic was biomass (total, forage and woody). After seven years, the data were analyzed, using Duncan test and analysis of variance (ANOVA). The results showed that the maximum total woody biomass achieved by P. juliflora in pure plantation in all three planting spaces. The maximum forage biomass belonged to A. victoriae with 1719.67 kg/ha in 3 m ×3 m planting space, and the least belonged to A. farnesiana with 191.33 kg/ha in 5×5 m spacing, respectively.
  • A. Ebady, A. Omidvar Page 327
    In order to study the influence of some ecological factors on distribution of yew tree and its regeneration in Arasbaran forests, two habitats of yew including Kalaleh in Ilganechay and Kooran in Horand regions were studied. To provide appropriate distribution of sample plots, three altitudinal levels were selected for each region in each habitat (1100-1200, 1200-1300 and 1300-1400 m.a.s.l.) and on this basis, 43 circle sample plots, each 1000 m2, were laid out by selective sampling method. Also micro sample plots, each 100 m2, were laid out within the macro sample plots to study the regeneration. Some sample characteristics including altitude, slope gradient, aspect, crown cover, diameter at breast height and total height of all trees were recorded. Results indicated that yew trees prefer 1200 to 1300 m.a.s.l., north aspects with 51-75% slope gradient. Our study reveals that yew regeneration in undisturbed habitat (Kalaleh) with 53% seed origin seedlings were more in compare to the disturbed habitat (Kooran) with only 35% seed origin seedlings.
  • S.E. Sadati, M. Tabari, M.H. Assareh, H. Heidari Sharifabad, P. Fayaz Page 340

    In this study, hardwood cuttings of Populus caspica Bornm. were collected from three origins of Golestan (sub-humid), Mazandaran (humid) and Guilan (very humid) regions and their transplants were planted in nursery of Koloudeh, Amol, north of Iran. In July 2009, seedlings were subjected to flooding stress for 150 days. Experiment was carried out as Completely Randomized Block Design in four replications. Results showed that among control seedlings, survival rate of origins varied between 93.7 and 100%. Golestan origin showed maximum height and collar diameter increment and Guilan origin indicated highest root biomass, total biomass and leaf area. In flooded conditions, survival did not differ among the origins and it always was higher than 93.7%. Likewise, no significant differences of height and collar diameter increment, root biomass, and total biomass were found among the origins. Generally, although the values in most of attributes of seedlings were smaller under flooding than control, but seedlings of three origins displayed relatively good response to flooding. This study confirms that Populus caspica is a good flood-tolerant species and thus, it can be used for planting in wetlands, riversides and flooded areas of northern Iran.

  • B. Kiani, M. Tabari, A. Fallah, S.M. Hosseini, M.H. Iran, Nejad Parizi Page 356

    Saxaul (Haloxylon ammodenderon C.A.Mey) communities are important part of vegetations in central deserts of Iran. Due to their protective and conservative role specially in providing habitat for wildlife and soil erosion control, any research about them has an outstanding worth. In this research, primarily a 10 ha shrub-land of Saxaul in Siahkooh of Yazd was selected and fully callipered in 30×30 meters quadrates. In each quadrate, species, crown diameters, distance and azimuth from left downside angle were measured. Stem map of all plants was drawn by ArcMap software. Then spatial pattern of plants was determined by three

    Methods

    i) Nearest Neighbor, ii) Ripley’s K- function and iii) mean square method which is a kind of quadrat variance methods. Results of Nearest Neighbor method showed that, spatial pattern of plants is random. Other methods showed that spatial pattern is random, but by increasing the distance over 10 meters, the pattern tended to be clumped. Overall, the spatial pattern of Saxaul was random and tended to be clumped by increasing the distance. It seems that homogenous site conditions are the most important causes of random pattern for Saxaul species in small scale. In larger scale (far from playa), Saxaul shrubs were more dense and the spatial pattern tended to be clumped.

  • A. Mahdavi, T. Shamekhi, H. Sobhani Page 370
    In order to determine the role of non-wood forest products in livelihood of people, all of the forest dweller community in Kamyaran city (3725 family) were selected. Then 320 scattered families were picked out randomly by Morgan table and questionnaires were filled out. Results showed that the main source of fodder are trees and ground flora of forest, so livestock is completely dependent on forest. The study of the various income sources of local people showed that about 3.8% of the people’s income obtained from non-wood forest products, from which most of them belongs to Pistachio gum.
  • N. Shahsavand Baghdadi, M. Pir Bavaghar, H. Sobhani Page 380

    The goal of this study is presenting a proper method to improve the planning of forest roads network based on environmental, technical and economical considerations using GIS (Geographical Information System) and AHP (Analytical Hierarchy Process). Six different variants regarding to technical principles of roads network were designed using Pegger (an extension of ArcView software). Inner levels of layers were evaluated and ranked to get a proper environmental evaluation. The parameters were compared in pair-wise comparison in the context of AHP to develop map layers weights. Then weights, factors and constraints were entered to multi criteria evaluation (MCE) module to create final suitability map. All variants were evaluated from a technical stand of view in GIS using Backmond and Segebaden methods. In addition to six variants, in every 3 evaluation, we evaluate exiting plan in the study area as seventh variant. With review the result of environmental and technical evaluations of 7 variants, the variant with lowest total value in MCE with regard to technical principals was determined. This variant was evaluated economically, and then was checked by field reconnaissance. The obtained results showed that using GIS and AHP will improve planning methods.

  • A. Alijanpour, J. Eshaghi Rad, A. Banej Shafiei Page 396
    Arasbaran forests located in East Azarbayjan (North-West of Iran). Socio-economical problems of villagers cause increasingly destruction on exclusive biodiversity of these forests. A basic approach for preserving this forest is public cooperation in agroforestry activities for nonwood production using multipurpose trees such as cornelian cherry (Cornus mas L.). This species grows naturally in Arasbaran forests and a plenty amount of its fruit have annually been exploited in traditional manner. This study aims to assess the ecological requirement of cornelian cherry and the important factors which affect on distribution of this species. For this purpose, 40 circular samples, each 300 m2 were selected in different aspects regarding to occurrence of Cornus mas in mature stands. Results showed that DBH and crown cover means in the north aspect were significantly more than those of other aspects and the proportion of cornelian cherry in mature stands counted for 4.5% of individuals recorded in the sample. North facing aspects have more seed-origin trees of cornelian cherry than coppice ones; on the contrary west facing aspects had more coppice trees. Regeneration of this species has the highest individuals in the sapling stage with 0-2.5 cm DBH. The mean number of total regeneration (including all species) per sample was 117.1 individuals in the Cornus mas sites.
  • S.A.A. Rezaei Taleshi, G. Ekhlasi Page 408
    Current research was conducted for evaluation of spacing impact on quantitative and qualitative characteristics of alder (Alnus subcordata C. A. Meyer) in fifteen years period (1999-2004) by Randomized Completely Block Design with 5 treatments based on spacing in three replications at Ladjim forest region. Spacing trial treatments included 1×1, 1×2, 2×2, 2×3 and 3×3 meter. Results indicated that mean dbh was significantly different in spacing treatments. Hence, dbh and height for spacing 1 m × 1 m and 1 m × 2 m were minimum, while in spacing 3 m × 3 m were maximum. The results showed that decreasing in spacing causes increasing in slenderness coefficient. Also the slenderness coefficient significantly varied with age and spacing of alder stands. Overall, in current study till fifteen years experiment of spacing trials, we are able to conclude that spacing 2 m × 3 m is suitable for reforestation in north of Iran based on maximum amounts of dbh, annual diameter increment, mean total height, annual height increment, and optimum slenderness coefficient.
  • A.A. Ameri, H. Keneshlou Page 421
    In order to determine the most suitable water storage method and irrigation interval on growth characteristics of Acacia nilotica for using in afforestation, a split- plot experimental design with four replications was conducted in south of Sistan and Baluchestan province in Iran. The main factor was rain saving method with two levels (turkey nest and small soil dam), and the sub factor was irrigation intervals with three levels (10, 20 and 30 days intervals). Results of the experiment showed that Acacia nilotica is a suitable species for afforestation in Dashtyari region of Chabahar. The best irrigation period was 10-day interval, due to better survival rate and growth characteristics of Acacia nilotica than in other treatments. 20-day irrigation interval could be introduced for regions with scarcity of water. Two methods of rain water saving did not have any statistically significant effect on establishment of this species.
  • A. Tavakoli, M. Pourreza, Y. Khodakarami Page 432
    Introducing appropriate and applicable methods is an important step towards restoration of Zagros forests. In this study the possibility of rooting and propagation of sprouts of Manna oak was investigated by layering in soil. This study was conducted in Completely Random Design with four factors including soil type (forest soil and litter), super absorbent hydrogel (100 gr and 0 gr), IBA hormone (2000 ppm and 0 ppm) and pitcher irrigation (using earthen pot and disusing earthen pot). Overall, 16 treatments with three replications were prepared. The result of ANOVA test indicated that there are significant differences among treatments both in callus production and rooting. Callus production was observed in all of the treatments. In contrast, rooting was just observed in treatments treated by IBA. The highest proportion of callus production and rooting was observed in treatments with the best moisture conditions.
  • F. Asadi, H. Mirzaie-Nodoushan Page 441
    Populus caspica Bornm. is an endemic and fast growing tree distributed in northern Iran, considered as endangered species without proper sexual reproduction in natural conditions. In contrast to other poplar species, knowledge about regeneration of this species is little. The tree yearly disperse plentiful of short-lived tiny seeds that need the suitable conditions and substrates to germinate and grow. Usually, the required conditions are not available in its natural habitats. The study was carried out to consider the mentioned problem. Therefore, for mass production of seed-born seedlings and broadening genetic basis of the species, matured capsules were collected from 25 single trees, distributed at different sites in Golestan, Mazandaran, and Guilan provinces at early April 2010. Sixteen trees of the 25 trees produced suitable and enough seeds. After well sifting, 30 seeds of each tree were sown per pot at three different soil treatments including: i) only nursery soil, ii) combination of nursery soil and fine sand (wind shifting sands), and iii) only fine sand, as well as three light aspect treatments including: 1) Eastern aspect, 2) Southern aspect and 3) Western aspect for 16 provenances. The experiment design was factorial model based on Completely Randomized Block Design with three replications. Pots were kept in large basins and irrigation was done daily in basin and pots. Weed control was done at different dates during growing season. Height of all seedlings was recorded at the end of growing season. Results of analysis of variance showed significant differences among all of the sources of variance. Soil treatments caused 113, 57 and 0 centimeters in seedling height, respectively. Significant differences were observed among the mother trees based on their seedling height. The results indicated that the progenies of Zarringol 2, Zarringol 3, Kenesy and Golestan 4 trees revealed 111.4, 98.9, 98.9 and 94.3 centimeter in height, respectively as the longest one, so that 11 groups were specified among the 16 mother trees. Significant differences among the direction treatments were observed, so that the seedling height of 87.6, 87.3 and 81.4 centimeters were recorded for eastern, southern and western aspects, respectively. As a main result, the study shown significant differences for height in soil, mother trees and light aspect treatments. Therefore, mass seed-born seedling production for the species would be possible using the best treatments of the study.