فهرست مطالب

علمی شیلات ایران - سال دوازدهم شماره 4 (پیاپی 45، زمستان 1382)

مجله علمی شیلات ایران
سال دوازدهم شماره 4 (پیاپی 45، زمستان 1382)

  • تاریخ انتشار: 1382/10/01
  • تعداد عناوین: 16
|
  • یوسفعلی اسدپور، سیدعباس شجاع الساداتی، احمد غرقی، محمدرضا کلباسی، علی اصغر خسروشاهی صفحه 1
    پوسته های سیست آرتمیای دریاچه ارومیه به منظور استخراج کیتین طی ماه های دی و بهمن 1380 از سواحل رشکان و بزرگراه جمع آوری، خالص سازی و خشک گردید. در مرحله اول آنالیز ترکیب شیمیایی و بیوشیمیایی پوسته با روش استاندارد (A. O،A. C. -1995) 1 تعیین شد. براساس نتایج بدست آمده پوسته های سیست آرتمیااورمیانا دارای 5/0 ±8/4 درصد چربی، 1±5/10 درصد رطوبت، 2±32 درصد مواد پروتئینی، 2/0±5/0 درصد مواد رنگی و 1±65/20 درصد خاکستر خالص می باشد. نوع ترکیب و درصد عناصر معدنی تشکیل دهنده آن با روش XPF 2 تعیین گردید. بر این اساس پوسته سیست آرتمیا دارای 05/0 Zn= ، 68/1 Fe2O3=، 05/4CaO=، 12/2K2O=، 23/3C1=، 82/6SO3=، 14/1MgO= و 98/1Na2O= می باشد. استخراج کیتین از پوسته با انجام تغییراتی در روش های مرسوم شیمیایی طی چهار مرحله کانی زدائی، حذف مواد پروتئینی، لیپیدی و مواد رنگی انجام شد. تخلیص مواد حاصل با محلول کلرید سدیم و اسیداستیک بود. براساس نتایج حاصله پوسته سیست آرتمیا دارای 3±28 درصد کیتین است. شناسایی و تعیین ساختار مولکولی کیتین حاصله با روش های طیف سنجی مادون قرمز (FTIR) و پراش پرتوایکس (XRD) و تجزیه عنصری دستگاهی (C. H. N. O- analysis) انجام شد. سپس به منظور مقایسه کیفیت کیتین بدست آمده، طیف های حاصله از آن با طیف استاندارد سیگما و طیف دو نوع کیتین وارداتی از کشور ویتنام و چین مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه عنصری نشان داد که کیتین استخراج شده از پوسته سیست آرتمیااورمیانا دارای 6/7 درصد نیتروژن، 6/48 درصد کربن، 7 درصد هیدروژن و 8/36 درصد اکسیژن است. براساس این نتایج فرمول تجربی هر واحد کیتین حاصله (C7. 6 H12. 8 N1. 006 O5. 2) تعیین شد.
    کلیدواژگان: آرتمیااورمیانا، Artemia urmiana، کیتین، سیست
  • رضا اسماعیل زاده کناری، محمدعلی سحری، زهره حمیدی اصفهانی صفحه 13
    ماهی سفید دریای مازندران (Rutilus frisii kutum) و ماهی علف خوار پرورشی (Ctenopharyngodon idella) دو گونه مهم تجاری با ظاهری یکسان هستند. نوع دوم در کارگاه های پرورشی تولید می گردد و شبیه ترین گونه به ماهی سفید دریایی می باشد. در این تحقیق ترکیبات غذایی گوشت این ماهی ها و کیفیت روغن حاصله از آنها با یکدیگر مقایسه شد. سپس به منظور نگهداری بهتر، از این دو نوع ماهی به روش گرم ماریناد تهیه و مورد ارزیابی ارگانولپتیکی قرار گرفت. همچنین عدد پراکسید و میزان مواد ازته فرار ماریناد تولیدی و نگهداری شده در 10 درجه سانتیگراد و فواصل زمانی 2، 4، 6، 8 ماه محاسبه گردید و مدت زمان ماندگاری آن تعیین شد. مقایسه ترکیبات غذایی با آزمون دانکن در سطح 5 درصد احتمال، نشان داد که میانگین میزان پروتئین، خاکستر و انرژی در این دو نوع ماهی اختلاف معنی داری ندارد ولی میانگین میزان چربی، فسفر، کلسیم، عدد یدی، عدد صابونی، عدد اسیدی و عدد اکسید در زمانهای 0، 1، 3، 5 و 7 روز پس از استخراج روغن آن، اختلاف معنی داری دارد. یعنی میزان چربی، عدد پراکسید و عدد اسیدی ماهی علف خوار پرورشی بترتیب به اندازه 93/0 درصد، mEq/kg 5/1 و 33/4 درصد اسید چرب برحسب اسید اولئیک، بیشتر است اما میزان کلسیم، فسفر، عدد یدی و عدد صابونی ماهی سفید دریایی بترتیب به اندازه 89/39 و 01/12 100 میلیگرم در 100 گرم (mmg/100gr) ، 2I% 20/6 و mgKOH/g 62/8، بیشتر بود. در ارزیابی حسی، داوران در ماریناد تولیدی با توجه به تجزیه واریانس، طعم، رنگ و پس طعم، ماریناد حاصله از ماهی علف خوار پرورشی را ترجیح دادند. همچنین مشخص شد ماریناد تهیه شده در 10 درجه سانتیگراد به مدت 6 ماه به خوبی نگهداری می شود.
    کلیدواژگان: ترکیبات غذایی، ماهی سفید، Rutilus frisii kutum، ماهی علف خوار پرورشی، Ctenopharyngodon idella، ماریناد
  • سیامک باقری، شهرام عبدالملکی صفحه 29
    قسمت اعظم آبزیان دریای خزر را بی مهرگان تشکیل می دهند که از این بی مهرگان، کفزیان بیشترین درصد را دارا هستند. راسته Cumacea متعلق به شاخه Arthropoda و رده Crustacea بوده و نقش مهمی در تغذیه تاسماهیان دریای خزر دارند. این بررسی طی سالهای 1370 و 1371 روی 16 خط عمود بر ساحل، در اعماق 10، 20، 50 و 100 متر در دریای خزر (سواحل گیلان) با نمونه بردار grab با دو تکرار در سه مرحله انجام شد. بررسی ها نشان دادند که حداکثر میانگین زی توده این خانواده در عمق 10 متر مربوط به خط مطالعاتی 15 (منطقه شرق) با میزان 62/9 گرم در مترمربع و کمترین زی توده این آبزی در عمق 20 متر مربوط به خط مطالعاتی 1 با میانگین 07/0 گرم در مترمربع بود. بیشترین زی توده در فصل بهار با میانگین 48/6 گرم در مترمربع و کمترین زی توده، در فصول پاییز- زمستان با میانگین 47/1 گرم در مترمربع مشاهده گردید. عمق 100 متر با میانگین 45/0±99/4 بیشترین و عمق 10 متر با میانگین 55/0±48/3 SE)± (X گرم در مترمربع کمترین زی توده را بخود اختصاص داد. در مجموع میانگین زی توده این کفزیان در اعماق و فصول مختلف تفاوت معنی داری را نشان داد (P<0. 05). درصد کل مواد آلی بستر دارای تغییرات محسوسی بوده بطوریکه میانگین آن از حداکثر 37/10 درصد در عمق 100 متر تا حداقل 55/3 درصد در عمق 10 متر متغیر بود. همچنین بیشترین درصد ماسه بستر در عمق 10 متر با میزان 64/58 درصد و کمترین مقدار آن در عمق 100 متر با میزان 73/34 درصد بود. بطور کلی میزان زی توده این کفزیان در مناطق شرقی نسبت به مناطق غربی این استان بیشتر است، بطوریکه میانگین زی توده این آبزی در منطقه شرق 45/0±75/4 و در منطقه غرب 31/0±59/3 SE)± (X گرم در مترمربع است. آنالیز غیرپارامتری کروسکال- والیس نشاندهنده اختلاف معنی دار میانگین زی توده این آبزی در دو منطقه می باشد (P<0. 05).
    کلیدواژگان: پراکنش، زی توده، کوماسه، گیلان، دریای خزر
  • منصور ذبیحی، محمد پورکاظمی، رضوان الله کاظمی، ابوالقاسم کمالی صفحه 41
    هامون ماهی (Schizothorax zarudnyi) یکی از با ارزشترین گونه های اقتصادی بومی از سیستم آبهای جریان دار رودخانه ای به آبهای ساکن، تالابهای سه گانه هامون و چاه نمیه های سیستان می باشد. در این مطالعه، چرخه تولید مثل، نوع تخم ریزی، زمان تخم ریزی و همچنین محدوده دمای تخم ریزی این ماهی با انجام زیست سنجی، کالبد شکافی، توزین گناد و کبد از تیر ماه 1377 لغایت خرداد ماه 1378 مورد بررسی قرار گرفتند. حداکثر مقدار شاخص وزنی گناد Gonadosomatic Index (GSI)، 9/7 و 63/9 بترتیب در ماه های اسفند و فروردین با میانگین دمای ماهانه 14 تا 18 درجه سانتیگراد و حداقل مقدار (GSI)، 92/0 در اردیبهشت ماه مشاهده گردید. تغییرات مقادیر GSI نشان از داشتن چرخه تولید مثل سالانه می باشد که تقریبا از اردیبهشت ماه شروع و در فروردین ماه سال آینده خاتمه می یابد. قطر اووسیتها از مهر ماه که با افزایش معنی دار GSI)01/0(P< همراه بود در دو گروه مجزا قرار داشتند در حالیکه پراکنش اووسیتها از اردیبهشت ماه فقط در یک گروه مشاهده گردید. مقادیر شاخص وزنی کبد Hepatosomatic Index (HSI) در طول دوره استراحت تخمدان (اردیبهشت ماه تا شهریور ماه) کم و بیش دارای نوساناتی بودند و از مهر ماه توام با افزایش معنی دار GSI، شاخص وزنی کبد افزایش یافت و این روند تا بهمن ماه ادامه داشت و در ماه های اسفند و فروردین نسبت به ماه های قبل سیر نزولی داشت. شاخص چاقی Condition Factor (CF) در طول چرخه تولید مثل ماهی نوساناتی داشت و حداقل مقدار در فروردین ماه (92/0) مشاهده گردید. با توجه به بررسی های فوق، تخمدان این گونه از نوع Synchronous و از گروه یک بار تخم ریز (Single Spawner) می باشد.
    کلیدواژگان: هامون ماهی، Schizothorax zarudnyi، تولید مثل، دریاچه هامون، ایران
  • فاطمه شریعتی، عباس اسماعیلی ساری، محمد پیری صفحه 57
    در این تحقیق سمیت حاد ترکیبات فنل و 1- نفتول روی ماهیان سیم (Abramis brama orientalis) و سفید (Rutilus frisii kutum) تحت شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات به روش ساکن طی 96 ساعت انجام شد و کلیه پارامترهای مهم فیزیکی، شیمیایی و فیزیکوشیمیایی آب نظیر دما، pH، اکسیژن محلول، سختی و هدایت الکتریکی کنترل گردید. آزمایشات با پنج تیمار و سه تکرار در هر تیمار انجام شد. داده ها با استفاده از برنامه نرم افزاری Statgraphics و Quatro Pro و روش آماری Probit Analysis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    مقدار LC50 96 ساعته فنل و 1- نفتول برای ماهی سفید بترتیب 5928/21 و 1544/2 میلی گرم در لیتر و برای ماهی سیم بترتیب 1880/25 و 8490/2 میلی گرم در لیتر تعیین شد. حداکثر غلظت مجاز (MAC) فنل برای ماهی سفید و سیم بترتیب 1593/2 و 5188/2 میلی گرم در لیتر و حداکثر غلظت مجاز 1- نفتول برای ماهی سفید و سیم بترتیب 2154/0 و 2849/0 میلی گرم در لیتر بدست آمد.
    نتایج آزمایشات نشان دادند که ماهی سفید در برابر فنل و 1- نفتول حساس تر از ماهی سیم می باشد و ترکیب 1- نفتول نیز برای هر دو ماهی سمی تر از فنل است.
    کلیدواژگان: فنل، 1، نفتول، ماهی سفید، ماهی سیم، LC50
  • عیسی شریف پور، مهدی سلطانی، مسعود جوادی صفحه 69
    این تحقیق به منظور تعیین غلظت نیمه کشنده حشره کش ارگانوکلره آندوسولفان، تعیین محدوده کشندگی و تعیین مقدار حداکثر غلظت مجاز سم و بررسی علائم رفتاری و ضایعات بافتی ناشی از تاثیر سم بر روی برخی اندامهای حیاتی در بچه فیل ماهی (Huso huso) انجام پذیرفته است.
    حشره کش آندوسولفان (امولسیون 35 درصد) به روش ساکن و براساس روش استاندارد (OECD) روی 150 عدد بچه فیل ماهی با وزن 3 تا 5 گرم در درجه حرارت 1±24 درجه سانتی گراد، طی چهار روز و در شرایط محیطی ثابت (در آزمایشگاه) به منظور تعیین غلظت نیمه کشنده آن مورد آزمایش قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از برنامه های Quatropro و spss پردازش شده و با استفاده از معادله خطی ضریب همبستگی، LC روزهای مختلف تا 96 ساعت پس از قرار گرفتن ماهی ها در معرض سم تعیین گردید.
    نتایج حاصله نشان داد که میزان LC50 در فواصل زمانی 24، 48، 72 و 96 ساعت بترتیب 0063/0، 0016/0، 0006/0 و 0003/0 میلی گرم در لیتر می باشد. محدوده کشندگی با حداقل 0001/0 و حداکثر 0025/0 میلی گرم در لیتر تعیین شد. همچنین حداکثر غلظت مجاز سم (NATC) برای فواصل زمانی 24، 48، 72 و 96 ساعت بترتیب 00063/0، 00016/0، 00006/0 و 00003/0 میلی گرم در لیتر تعیین گردید.
    در بررسی ضایعات ناشی از سم، ماهیان مسموم از نظر بالینی علائمی از قبیل شنای غیرعادی، چرخش، تشنج شدید و افتادن به کف آکواریوم را از خود نشان دادند. همچنین ماهی های مسموم، رنگ پریده تر بوده و دچار اختلال تنفسی شده و بویژه در غلظتهای بالای سم در فاصله زمانی کوتاهی تلف شدند. از نظر آسیب شناسی بافتی نیز در غلظتهای بالای سم ppm)1 (، پرخونی، تورم و جدا شدن لایه پایه رشته های آبششی، پرخونی و نکروز بافت کلیوی، پرخونی عروق، دژنرسانس سلولهای کبدی و تا اندازه ای نکروز کبدی در ماهیان مورد آزمایش مشاهده گردید. با توجه به نتایج LC50 (1/0<) و محدوده کشندگی، آندوسولفان را برای بچه فیل ماهی باید در دسته سموم "خیلی زیاد سمی" (Very High Toxic) در نظر گرفت.
    کلیدواژگان: LC50، آندوسولفان، فیل ماهی، Huso huso، آسیب شناسی بافتی
  • شهربانو عریان، همایون حسین زاده صحافی، سورنا ابدالی صفحه 85
    در این تحقیق خصوصیات بافتی تخمدان ماهی تون زردباله (گیدر) (Thunnus albacares) در دریای عمان طی اسفند ماه 1376 تا آبان ماه 1377 مورد بررسی قرار گرفت. تخمدان 40 عدد ماهی تون زردباله نمونه برداری و در محلول بوئن تثبیت گردید. نمونه ها مطابق روش استاندارد بافت شناسی، آبگیری، شفاف سازی و پارافینه شده و سپس مقاطع 5 میکرونی از آنها تهیه و بوسیله میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. تخمدان گونه فوق فاقد (Germinal disk) می باشد. تفاوت بافتی بین سه بخش میانی، ابتدائی و انتهایی تخمدان در هیچ یک از مراحل جنسی وجود ندارد) 01/0 (P<. چهار مرحله جنسی شامل: نابالغ، در حال بلوغ، در حال رسیدن و رسیده در ماهی های آزمایش شده مشاهده گردید. اندازه قطر اووسیت در تخمدان طی روند اووژنز دارای مراحل: نابالغ (کمتر از 20 میکرون)، در حال بلوغ (بیشتر از 40 میکرون)، در حال رسیدن (کمتر از 60 میکرون) و رسیده (120 میکرون) بوده و در مجموع تخمدان این ماهی از نوع ناهماهنگ (Asynchronous) می باشد.
    کلیدواژگان: بافت شناسی، تخمدان، تون زردباله، Thunnus albacares، دریای عمان، ایران
  • بررسی فلور قارچی میگو ببری سبز پرورشی (Penaeus semisulcatus) استان بوشهر
    بابک قدئدنیا، فریده زینی، محمدرضا مهرابی، سیدجمال هاشمی، شهرام دادگر، مریم میربخش صفحه 97
    قارچ ها دسته ای از عوامل بیماریزا بوده که دارای پراکندگی وسیعی می باشند و می توان گفت مکانی پیدا نمی شود که در آنجا اسپورهای قارچی یافت نگردد. قارچ ها بعنوان یکی از عوامل مهم بیماریزا در میگو مطرح می باشند و بیماری هایی مانند بیماری آبشش سیاه (Black Gill) در میگوهای جوان و بالغ و مایکوز لاروی ایجاد می نمایند. در این مطالعه 578 عدد میگوی ببری سبز پرورشی (Penaeus semisulcatus) استان بوشهر (سایت حله) مورد بررسی قرار گرفت. مجموعا 719 مورد کلنی قارچی از سطح خارجی، آبشش، همولنف، هپاتوپانکراس و آب استخرهای پرورش میگو جداسازی و شناسایی شد. از این تعداد 526 کلنی کپکی (15/73 درصد) ، 179 کلنی مخمری (89/24 درصد) ، 12 مورد میسیلیوم استریل (66/1 درصد) و 2 مورد کلنی ناشناخته (27/0 درصد) شناسایی شد. از بین قارچ های جدا شده گونه های آسپرژیلوس (45/9 درصد) ، گونه های فوزاریوم (78/7 درصد) ، گونه های کلادوسپوریوم (35/6 درصد) ، آسپرژیلوس نایجر (11/6 درصد) ، رودوترولا روبرا (98/5 درصد) ، آسپرژیلوس فلاووس (98/5 درصد) ، گونه های پنیسیلیوم (84/5 درصد) ، آلترناریا آلترناتا (28/5 درصد) ، کاندیدا آلبیکنس (28/5 درصد) و سایر گونه های کاندیدا (14/5 درصد) بترتیب بیشترین فراوانی را داشتند و 60/37 درصد سایر گونه های قارچی بودند. هیچکدام از کلادوسپوریوم های جدا شده توانایی هیدرولیز ژلاتین 12 درصد را نداشته، لذا بیماریزا نبودند. از بین آسپرژیلوس های جدا شده 2 مورد (65/4 درصد) توانایی تولید آفلاتوکسین را دارا بودند.
    کلیدواژگان: فلور قارچی، میگوی ببری سبز، Penaeus semisulcatus، بوشهر، ایران
  • بررسی تاثیر برخی میکروالمنت ها بر سطح فعالیت آنزیم های پروتئولیتیک و آنزیم فسفاتاز قلیایی در دستگاه گوارش بچه فیل ماهی (Huso huso)
    رضا قربانی، ابوالقاسم کمالی، آلکساندر نیوالونی، عبدالمجید حاجی مرادلو، محمد پورکاظمی صفحه 111
    تاثیر میکروالمنت های روی (بصورت ZnCl2) ، نیکل (NiCl2. 6H2O) ، کبالت (CoCl2) ، منگنز (MnCl2. 2H2O) ، آهن (FeCl2) و مس ]بصورت کلرید مس CuCl2، سولفات مس CuSO4. 5H2O، استات مس (CH3COO) 2Cu. 2H2Oو نیترات مس Cu (NO3) 2. 3H2O‍[ بر سطح فعالیت کل آنزیم های پروتئولیتیک قلیایی (تریپسین باکد آنزیمی (E. C) 4. 21. 4. 3، کیموتریپسین 1. 21. 4. 3. E. C و پپتیدازهای مختلف) در مخاط روده، آنزیم پروتئاز اسیدی (پپسین 1. 23. 4. 3. E. C) در مخاط معده و فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی (1. 3. 1. 3. E. C) در ضمائم باب المعده بچه فیل ماهی اندازه گیری گردید. این تحقیق با 5 تکرار در هر تیمار بروش in vitro در دو غلظت 1 و 4- 10*1 میلی گرم در لیتر از یونهای Zn2، Ni2، Co2، Mn2، Fe2، و Cu2، انجام گرفت. در این بررسی 217 عدد بچه فیل ماهی با وزن متوسط 7±25 گرم کالبد گشایی و اندامهای مورد نیاز از بدن ماهیان خارج و در حالت انجماد نگهداری گردیدند. در آزمایشگاه پس از رفع انجماد، آزمایشات انجام گرفت. نتایج کسب شده نشان داد که در اغلب تیمارهای تحت تاثیر میکروالمنت ها، سطح فعالیت آنزیم های پروتئولیتیک (قلیایی و اسیدی) و فسفاتاز قلیایی، کمتر از تیمار شاهد (میزان میکروالمنت صفر میلی گرم در لیتر) می باشد. سطح فعالیت کل آنزیم های پروتئولیتیک قلیایی، تحت تاثیر استات مس با غلظت 1 میلی گرم در لیتر در مخاط روده و سطح فعالیت آنزیم پروتئاز اسیدی (پپسین) تحت تاثیر میکروالمنت روی با غلظت 4- 10*1 میلی گرم در لیتر و نیترات مس با غلظت 1 میلی گرم در لیتر در مخاط معده، بطور معنی دار بیش از تیمار شاهد اندازه گیری گردیدند (05/0 P<). همچنین سطح فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی، تحت تاثیر نیترات مس با غلظت 4- 10*1 میلی گرم در لیتر در ضمائم باب المعده بطور معنی داری بیش از تیمار شاهد می باشد (05/0 P<).
    کلیدواژگان: فیل ماهی، Huso huso، میکروالمنت، آنزیم های پروتئولیتیک، فسفاتاز قلیایی
  • فرشید کفیل زاده، عباس اسماعیلی ساری، سید محمدرضا فاطمی، غلامحسین وثوقی، شهلا جمیلی صفحه 127
    صدف مروارید ساز محار (Pinctada fucata) به علت تولید مروارید، یکی از آبزیان بسیار با ارزش خلیج فارس محسوب می گردد. هدف از این بررسی تاثیر هیدروکربن های نفتی بر تراکم و نابودی این صدف می باشد. برای این منظور مناطق لاوان (دردور، هدآباد و چلیل) ، نخیلو و هندورابی بعنوان زیستگاه های کنونی صدف محار و مناطق بستانه، مغویه، ملو و گشه بعنوان مناطقی که قبلا زیستگاه آن بوده و اکنون کاملا نابود شده اند، انتخاب گردیدند. نمونه برداری در سال 1380 و کلیه آزمایشات براساس روش، MOOPAM، 1999 و بوسیله دستگاه اسپکتروفلوروفتومتر (UVF) انجام شد.
    بررسی های آماری نشان می دهد که میزان هیدروکربن های نفتی در رسوبات و بافت های نرم صدف های ایستگاه های لاوان (دردور، هدآباد و چلیل) ، نخیلو و هندورابی با هم اختلاف معنی دار داشته و زیستگاه های لاوان احتمالا به دلیل مجاور بودن با پایانه های نفتی آلوده ترند. ضمنا میزان هیدروکربن های نفتی در بافت های نرم صدف ها در زمستان (بهمن ماه) بیشتر از تابستان (تیر ماه) بدست آمد. با توجه به اندازه گیری تراکم صدف ها می توان نتیجه گرفت که در زیستگاه های کنونی با افزایش میزان هیدروکربن های نفتی در بدن صدف ها و رسوبات، از تراکم این آبزی کاسته می شود ولی در زیستگاه های قبلی آلودگی های نفتی تاثیری در نابودی صدف های محار نداشته است و احتمالا عوامل دیگری مانند صید بی رویه، مدفون شده زیستگاه ها در زیر گل و لای، کمبود مواد غذایی و غیره دخالت داشته اند.
    کلیدواژگان: هیدروکربن های نفتی، صدف مروارید ساز محار، Pinctada fucata، خلیج فارس
  • محمدرضا کلباسی، علی باقری، محمد پورکاظمی، حسین عبدالحی صفحه 143
    در این تحقیق مناسب ترین دما و مدت شوک دهی (شوک گرمایی) و زمان پس از لقاح جهت القاء تتراپلوئیدی در ماهی قزل آلای رنگین کمان مورد بررسی قرار گرفت. این امر با استفاده از شوک گرمایی 28 درجه سانتیگراد در زمان های متفاوت پس از لقاح (5/49، 54، 5/58، 63، 5/67، 72، 5/76 و 81 درجه- ساعت) و مدت زمان های متفاوت شوک دهی (8، 10 و 12 دقیقه) اعمال گردید. تجزیه و تحلیل گسترشهای خونی به روش اندازه گیری مساحت و حجم هسته ای و سلولی گلبولهای قرمز خون مشخص نمود که در تیمارهای مختلف، تتراپلوئیدی به میزان صفر تا 75 درصد القاء گردیده است. لیکن بالاترین بازده تتراپلوئیدی در شوک گرمایی 28 درجه سانتیگراد در زمان 74 درجه – ساعت پس از لقاح و در مدت زمان شوک دهی 12 دقیقه حاصل گردید که در این تیمار بازده تتراپلوئیدی 4/8 درصد بوده است. تشخیص تتراپلوئیدی در ماهیان، به روش رنگ آمیزی نیترات نقره و تعیین حداکثر تعداد هستک ها در سلول نیز تایید گردید. تعداد هستک ها در سلول های دیپلوئید (n2) 1 تا 2 عدد و در سلول های تتراپلوئید (n4) 3 تا 4 عدد بود.
    کلیدواژگان: قزل آلای رنگین کمان، Oncorhynchus mykiss، شوک گرمایی، تتراپلوئید
  • عیسی کمالی، تورج ولی نسب صفحه 153
    نظر به اینکه اطلاعات زیستی اندکی بخصوص در رابطه با تغذیه سرخو معمولی Lutjanus johni وجود داشت، از اردیبهشت ماه 1375 لغایت تیر ماه 1376 به مدت 15 ماه جمعا 613 نمونه مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا شاخص خالی بودن معده (CV) و ترجیح غذایی (Fp) این ماهی محاسبه شد. از معده های بررسی شده تعداد 44 عدد پر، 27 عدد نیمه پر و 542 عدد خالی بودند. شاخص خالی بودن معده برابر با 4/88 و میزان ترجیح غذایی برای سخت پوستان 6/55، ماهی ها 3/44 و نرمتنان 4/1 بدست آمد. در بررسی جزئی تر سخت پوستان، Fp برای خرچنگ 54، عقربک 2/23، میگو 2/20 و لابستر 5/2 محاسبه شد. در نهایت نتیجه گرفته شد که احتمالا این ماهی یک گونه کم خور بوده و غذای اصلی آنها را سخت پوستان تشکیل می دهند که از این میان خرچنگ غذای اصلی محسوب می شود.
    کلیدواژگان: تغذیه، ماهی سرخوی معمولی، Lutjanus johni، استان هرمزگان، ایران
  • محمود مشکانی، محمد ابراهیم پورکاسمانی صفحه 163
    به منظور شناسایی ماهیان قناتهای بخش مرکزی شهرستان بیرجند طی سالهای 1379 تا 1380 همراه با کار گسترده صحرایی، صید و نمونه برداری از 44 قنات صورت گرفت.
    نمونه برداری با استفاده از تور دستی با چشمه های 6 میلی متر انجام گرفته و نمونه های صید شده در فرمالین 10 درصد تثبیت شدند. پس از انتقال به آزمایشگاه تا حد گونه مورد شناسایی قرار گرفتند. تعدادی از نمونه ها نیز به کشور کانادا فرستاده شدند و توسط پروفسور Coad شناسایی گردیدند که نتایج مورد تایید قرار گرفتند. گونه های شناسایی شده 2 گونه تحت عنوان سیاه ماهی (Capoeta fusca) و گارا (Garra rossica) متعلق به خانواده کپور ماهیان (CYPRINIDAE) هستند. سیاه ماهی (Capoeta fusca) تنها از شرق ایران گزارش شده است (Coad، 1998) و از نظر حفظ ذخایر بومی و ارزشمند کشور ایران، اهمیت دارد.
    کلیدواژگان: شناسایی، سیاه ماهی Capoeta fusca، گارا Garra rossica، قناتهای بیرجند
  • مهدی مقیم صفحه 173
    در این تحقیق تغییرات ذخایر تاس ماهی روسی یا چالباس (Acipenser gueldenstaedtii) در آبهای ساحلی ایران در دریای خزر با بررسی نوسانات صید و صید به ازاری واحد تلاش و پارامترهای مختلف جمعیتی از قبیل طول، وزن و سن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ذخایر و صید تاس ماهی روسی در آبهای ایران در سه دهه اخیر کاهش داشته است. در سال بهره برداری 1350 تا 51 به میزان 837 تن صید شد و صید در واحد تلاش آن 2/6 کیلوگرم بود که با یک روند نزولی، صید در سال 1378 به 57 تن و صید در واحد تلاش به 340/0 کیلوگرم در سال 1378 کاهش یافت.
    فراوانی ماهیان جوان در صید، در دهساله گذشته کاهش یافته و در حال حاضر ماهیان مسن تر غالب هستند. از آنجائیکه فراوانی نسل های جوان و رهاسازی بچه تاس ماهی روسی که تامین کننده صید در سالهای آتی می باشند، کاهش یافته و از طرفی صید غیرمجاز نیز افزایش یافته است، لذا صید این ماهیان در سالهای آینده کاهش خواهد یافت.
    کلیدواژگان: ارزیابی ذخایر، تاس ماهی روسی، Acipenser gueldenstaedtii، دریای خزر، ایران
  • شعبانعلی نظامی بلوچی، حسین خارا صفحه 193
    بررسی ترکیب گونه ای و فراوانی ماهیان تالاب امیرکلایه لاهیجان در سال 1380 بصورت فصلی انجام گرفت. برای این منظور در اواسط هر فصل به مدت 7 تا 10 روز به وسیله آلات مختلف صید مانند تور گوشگیر، پره، سالیک، ساچوک و الکتروشوکر عمل صید صورت گرفت. پس از صید ماهیان به آزمایشگاه منتقل شدند و به کمک کلیدهای شناسایی معتبر مورد شناسایی قرار گرفتند. نتایج حاصل از مطالعات صورت گرفته روی 1639 عدد ماهی نشان داد که در این تالاب 7 راسته، 9 خانواده و 15 گونه و زیرگونه ماهی متعلق به رده ماهیان استخوانی زیست می کنند. این ماهیان شامل:Tinca tinca، Rutilus rutilus caspicus nation، Blicca bjoerkna، Cyprinus carpio، Leucaspicus delineatus caucasicus، Scardinius erythrophthalmus، Silkurus glanis، Esox lucius، Cobitis taenia، Carassius auratus gibelio، Silurus glanis، Esox lucius، Cobitis taenia، Carassius auratus gibelio، Syngathus abaster، Pungitius platygaster، Gambusia holbrooki، Perca fluviatilis و Proterorhinus marmoratus بودند.
    در بین راسته های مختلف، راسته Cypriniformes و راسته Gasterosteiformes، در بین خانواده های مختلف، خانواده Cyprinidae و خانواده Cobitidae و در بین گونه های مختلف، گونه Perca fluviatilis و گونه Scardinius erythrophthalmus به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی مطلق و فراوانی نسبی را به خود اختصاص دادند. ضمن اینکه ذخایر Tinca tinca و Esox lucius بسیار قابل توجه بوده و به همین دلیل است که مولدین مورد نیاز شیلات جهت بازسازی ذخایر از این تالاب تهیه می شوند.
    شایان ذکر است گونه های Cyprinus carpio، Scardinius erythophthalmus و Cobitis taenia برای اولین بار در این تالاب صید و شناسایی شدند.
    کلیدواژگان: ماهیان استخوانی، تالاب امیرکلایه، لاهیجان، ایران
  • یافته های علمی کوتاه
  • احمد مال الهی، مریم میربخش، آیدا نجدیان صفحه 207
|
  • Y. Asadpor, A. Shoja alsadati, A. Ghoroghi, M. Kalbasi, A. Khosroshahi Page 1
    Artemia urmiana cyst shells collected, purified and dried from ashore of Rashkhan and Bozorgrah in the Urmia Lakein January and February 2002.
    According to the results obtained by standard methods of analyses the cyst shell contains: 4.8±0.5% lipid, 32±2% protein, 10.5±1.0% moisture, 0.5±0.2% haematin and 20.6±2.0% total ash.
    The chemical composition of ash are: Na2O 1.98%, MgO 1.14%, S03 6.82%, CI 3.23%, K20 2.12%, CaO 4.05%, Fe2O3 1.68%, Zn 0.05%. The chitin was extracted from Artemia cyst shells by using different methods of demineralizaion, delipidization, deproteinization and decolorization. The yield of extraction from cyst shells was 28±3%.
    Composition of chitin was determined by FTIR, X-Ray Powder diffraction and C.H.N.O analyser.
    Artemia urmiana cyst shell contains approximately about 28±3% percentage chitin.
    Keywords: Artemia urmiana, CHITIN, CYST SHELL, CHEMICAL, BIOCHEMICAL
  • R. Esmaeilzadeh kenari, M. Sahari, Z. Hamidi esfehani Page 13
    The Caspian kutum, Rutilus frisii kutum, and grass carp, Ctenopharyngodon idella are two commercially important fishes with similar external features, the first one being endemic to the Caspian Sea, and the second one is cultured in freshwater polyculture system.
    In this study the nutrient composition of these fishes were compared. Then with the intention of better shelf-life, their hot processed marinades were organoleptically analysed at intervals of 2, 4, 6 and 8 months, using Total Volatile Nitrogen (T.V.N) and peroxid values.
    The comparison of the fish composition with Duncan test showed no significant difference (p< %5) in average amount of protein, ash and energy content, but significant difference in amount of lipid, P, Ca content, iodine value, saponification value, acid value, peroxide value (at 0,1,3,5 and 7 days after oil extraction) was observed. It means that lipid content, peroxide value and acid value in kutum were higher than grass carp (0.93%, 1.5 mEq/kg and 4.33% fatty acid according to oleic acid, respectively), and Ca, P contents, iodine value and saponification value, on the other hand, were higher in grass carp (39.89 and 12.01 mg/100g , 6.20 %12 and 8.62 mgKOH/g, respectively). The organoleptic results showed that the produced marinade from grass carp (according to variance analysis) is perferable than the other one. Also, it was found that this marinade can be stored during 6 months at 10°C in good condition.
    Keywords: NUTRIENT COMPOSITIONS, MARINADE, RUTILU~ FTIYII KUTUM, CTENOPHARYNGODON IDELLA, Caspian Sea, Iran
  • S. Bagheri, Sh. Abdolmaliki Page 29
    The most part of the fauna population in the Caspian Sea comprised invertebrates that is dominated by benthic organisms. Cumacea belongs to Arthropoda phylum, class of Crustacea and has an important role as food for sturgeon fishes in the Caspian Sea. This study was performed from autumn 1992 to summer 1993 in sixteen transects and each transect had four stations located at 10,20, 50 and 100 m depths.
    The survey revealed that the maximum mean biomass of this family was observed at 10 m depth in transect 15 with 9.62 gim2 and the minimum was observed at 20 m depth in transect 1 with 0.07 g/m2. The greatest biomass of this family was observed in spring with average biomass of 6.48 g/m2 and the lowest biomass was observed in autumn-winter with average biomass ofl.47 g/m2. The maximum and minimum mean biomass was observed at 100 m and 10 m depths respectively. The average biomass of this benthos had significant differences in different depths and seasons (P<0.05).
    The amount of T.O.M had high and considerable changes in different depths with a range of 3.55-10.37% for depths of 10 to 100m, respectively. Also the maximum percentage of sand in sediment was observed in 10m depth with value of 58.64% and minimum value was 34.73% in 100m depth. The mean biomass of this aquatic organism was 4.75 ± o.45 g/m2 in eastren area and 3.59±0.31 g/m2 in western area of this province. Nonparametric statitical analysis of Kruskal- Wallis showed significant diffrence between mean biomass in this two areas (P < 0.05).
    Keywords: CUMACEA, Biomass, GUILAN PROVINCE, Caspian Sea, Iran
  • F. Shariyati, A. Esmaeili sari, M. Piri Page 57
    In this investigation acute toxicity of phenol and 1-naphthol were determined based on OECD guideline in the laboratory. Experimental fishes were Caspian kutum (Rutilus frisii kutum) and bream (Abramis brama orientalis). Static bioassays were used for acute toxicity tests during the period of 96 hours and all of important physicochemical parameters of water including pH, dissolved oxygen, hardness, temperature and conductivity were monitored continuously and maintained at a constant value. Five treatments were used and three replicates run for each treatment.
    The 96h LCSO values of phenol and 1-naphthol for Caspian kutum and bream were 21.5928 and 2.1544 mg/lit and 25.1880 and 2.8490 mg/lit, respectively.
    The Maximum Allowable Concentration (MAC) of phenol in Caspian kutum and bream were 2.1593 and 2.5188 mg/lit, respectively. The MAC value of 1-naphthol in Caspian kutum and bream were 0.2154 and 0.2849 mg/lit, respectively. It is evident from the results of the present study that Caspian kutum is more sensitive comparing to bream and the toxicity of I-naphthol is higher than phenol.
    Keywords: 1-NAPHTOL, CASPIAN KUTUM, BREAM, Toxicity
  • I Sharifpor, M. Soltani, M. Javadi Page 69
    This study was conducted in order to determine the LCSO of organochlorine insecticide, Endosulfan, lethal limit, Maximum Allowable Toxicant Concentration (MATC), clinical signs and histopathological changes in vital organs due to the toxic effects of the toxin on beluga (Huso huso).
    The experimental investigation was done at 20°C water temperature using 35% emulsion of ndusolfan and Organisation Economic Cooperation and Development (OECD) method. For this purpose 150 specimens of this species with 3-5g body weight were used in static water quality condition during 4 days.
    A LCso of 0.0063, 0.0016, 0.0006 and 0.0003 ppm and also a MATC of 0.00063, 0.00016, 0.00006 and 0.00003 ppm, were determined at 24, 48, 72 and 96 hours post exposing, respectively. The affected fish showed irregular swimming, whirlling, convulsion and bottom sitting behaviours as well as pale colour and respiratory disorders resulted in a short time death specially in high concenteration of endosulfan. Histopathologically, hyperaemia, swelling and separating basement membrane of gill lamellae were evident in fishes exposed to high concenteration (≥1ppm) of endosulfan. Also congestion, and necrosis of kidney, blood congestion, hepatocytes degeneration and to some extent, necrosis were observed in the liver of affected fishes. According to the lethal limit and LCso results (< %0.1), this insecticide should be considered as a very high toxic (VHT) chemical substance for beluga fingerlings causing a rapid and accumulative mortality in this species.
    Keywords: LC50, ENDOSULFAN, HWO HWO, BELUGA, Histopathology, Iran
  • FUNGAL FLORA OF CULTURED GREEN TIGER SHRIMP (PENAEUS SEMISULCATUS) IN BUSHEHR PROVINCE
    B. Ghaednia, F. Zeini, M. Mehrabi, J. Hashemi, Sh. Dadgar, M. Mirbakhsh Page 97
    One of the pathogenic agents for live creatures are fungi. They have wide distribution and spores of them is everywhere, however, fungi as well as other organisms, are the pathogenic agents in shrimps. The best example for the diseases caused by fungi in adult and juvenile shrimps are Black gill disease and larval mycosis. In this study 578 specimen of Green tiger shrimp of Bushehr province area (Helleh site) were investigated. Totally 719 fungal colonies were isolated and identified from shrimp surface, gill, haemolymph, hepatopancreas and water of pools. The results of fungal identification were: 526 mould colonies, 179 yeast colonies, 12 strile mycelia and 2 unknown colonies. Aspergillus spp. (9.45%), Fusarium spp. (7.78%); Cladosporium spp. (6.35%), Aspergillus niger (6.11%), Rhodotorula rubra (5.98%), Aspergillus flavus (5.98%), Penicillium spp. (5.84%), Alternaria alternata (5.28%), Candida albicans (5.28%) and Candida spp. (5.14%) were dominant genera and species among the identified fungi in order of frequency, and 37.60% were other fungi species. None of the isolated Cladosporium spp. matched with pathogenic criteria. Two isolated (4.65%) of A. flavus are proved to be able to produce Aflatoxin.
    Keywords: FUNGAL FLORA, PENAEUS SEMISULCATUS, Bushehr Province, Iran
  • INFLUENCE OF SOME MICROELEMENTS ON THE LEVEL OF PROTEOLYTIC ENZYMES AND ALKALINE PHOSPHATASE ACTIVITY IN DIGESTIVE SYSTEM OF JUVENILE BELUGA (LIUSO HUSO)
    R. Ghorbani, A. Kamali, A. Nivaloni, A. Hajimoradlo, M. Porkazemi Page 111
    Influence of microelements; Zinc (as ZnCI2), Nickel (NiCI2.H20), Cobalt (CoCI2) Manganese (MnCI2.2H20), Iron (FeCl2) and Copper [copper chloride CuCI2, copper sulphate CuSO2.5H20, copper acetate (CH3COO)2Cu.2H20 and copper nitrate Cu(NO3)2,3H20 on the level of total alkaline protease activity (trypsin with enzymatical code (E. C) 3.4.21.4, chimotrypsine E.C. 3.4.21.1 and different peptidases) in intestinal mucosa, acidic protease activity (pepsin E. C.3.4.23.1) in the stomach mucosa and alkaline phosphatase activity (E.C.3.1.3.1) in the pyloric caecaes in juvenile beluga (Huso huso) were measured.
    This study was done in vitro condition with five replicants of 1 and 1×10-4 mg/l of ions Zn2+, Ni2+, Co2+, Mn2+, Fe2+ and Cu2+. 217 specimens of juvenile beluga with an average weight of 25±7 g, necropsied and necessary organs were removed and freezed as soon as possible. The frozen organs were thawed and the experiments were followed. The results showed that, in most of treatments, the level of enzyme activities were less than control. The level of total alkaline protease activity under influence of copper nitrate with a dose of 1mg/l in the intestinal mucosa and the level of acidic protease activity, under influence of zinc with a dose of 1×10-10 mg/l in the stomach mucosa, were significantly more than control (P < 0.05). Also, the level of alkaline phosphatase activity, under influence of copper nitrate with a dose of 1×10-10 mg/l in pyloric caecaes, was significantly more than control (P < 0.05).
    Keywords: BELUGA, HUSO HUSO, MICROELEMENTS, PROTEOLYTIC ENZYMES
  • F. Kafilzadeh, A. Esmaeili sari, M. Fatemi, Gh. Vosoghi, Sh. Jamili Page 127
    The pearl oyster (Pinctada fucata) is considered as a valuable resources in the Persian Gulf. The aim of this research was to investigate the impact of petroleum hydrocarbons on density as well as destruction of this oyster. For this purpos, the Lavan region (Dardur, Hedabad, Chalil), Nakhilou and Hendurabi were chosen as the present habitat of the pearl oyster and Bostaneh, Moghooyeh, Molou and Geshe as the former habitat.
    The statistical analysis showed that the amount of petroleum hydrocarbons in sediments and soft tissues of oysters of Lavan stations is significantly different and Lavan region due to being close to oil terminals is more polluted. Meanwhile in winter petroleum hydrocarbons was found more than summer. Regarding to the density of oyters, it can be concluded that in present habitats with the increase of petroleum hydrocarbons in the body of oysters and sediments, the density of oyster was decreased.
    Keywords: PETROLEUM HYDROCARBONS, PINCTUDA FUCATA, Persian Gulf, Iran
  • M. Kalbasi, A. Bagheri, M. Pourkazemi, H. Abdolhai Page 143
    This study has been conducted for determination of optimum time and duration of thermal shock on tetraploidy induction in Rainbow trout. This study was carried out by induction of 28°C thermal shock in different times after fertilization (49.5, 54.0, 58.5, 63.0, 67.5, 72.0, 76.5 and 81,0°C/hour and different duration (8, 10 and 12 min).
    Nuclear erythrocytes, cellular area and volume measurement were determined among blood smears of fingerling and statistic analysis showed that, induction of tetraploidy was conducted between 0-75% on various treatment, but highest tetraploidy yield (8.4%) was achieved by thermal shock on 28°C within 12 minutes, 74 degree-hour after fertilization.
    Moreover, tetra ploidy diagnostic was also approved by determination of nucleolus number in fishes. In this respect tetraploid and diploid fishes have 3-4 and 1-2 nucleolus, respectively.
    Keywords: TETRAPLOIDY, ONCHORHYNCHUS MYKISS, THERMAL SHOCK
  • I Kamali, T. Valinassab Page 153
    Since a little information is available in relation with feeding of Lutjanus johni, this study was conducted to determine its food diversity. 613 specimens were studied from May 1996 to July 1997 and their dietary regim was defined. In this study, capacity vacuous index (CV) and food preference (Fp) calculated for this fish.
    The study of stomachs showed that stomach of 44 fish were full, 27 semifull and 524 were empty. CV was obtained 88.4 and Fp for crustacean (55.6), fishes (44.3) and molusca (1.4).
    In particularly study, Fp calculated for crab (54.0), squilla (23.2), shrimp (20.2) and lobster (2.5). Ultimately, in this survey was found that this fish possibly is fast feeder and crustacean to be omposed their main food. Among crustacean, crab is main food.
    Keywords: feeding, LUTJANUS JOHANI, Persian Gulf, Iran
  • M. Meshkani, M. Porkasmani Page 163
    In order to identify the fishes of Qanats in Birjand area located in north-east of Iran, a series of sampling were carried out during 2001-2002, with covering 44 Qanats. The samples were collected by net and after fixation in 10% formaline, they were transferred to laboratory for further precise identification.
    At the end, there were found only 2 species of Capoeta fusca and Garra rossica belong to Cyprinidae family. Also, some samples were sent to Canada for attesting the identifications.
    It was found that the Capoeta fusca is an endemic species and geographically is only found in eastern part of Iran.
    Keywords: QANAT, CAPOETA FUSCA, GARRA ROSSICA, BIRJAND, Iran
  • M. Moghim Page 173
    The changes of Russian sturgeon stocks in the southern Caspian Sea was studied by measuring and considering different population parameters such as fish length, weight and age and also fluctuation of catch and catch per unit effort.
    Amount of catch and biomass showed an descending trend during last 3 decades. In 1971-72 catch and CPUE of Russian sturgeon had been 837 tons and 602 kg/boat/day and was decreased up to 57 tons and 0.34 kg/boat/day in 1999.
    The abundance of young fishes was decrease during last decade and older fishes have been dominated at present.
    Because of a sharp decrease of sea ranching of Russian sturgeon fingerlings and consequently decrease of young fish abundance, therefore it is predicted that amount of catch will be considerably declined in the future.
    Keywords: STOCK ASSESSMENT, ACIPENSER GUELDENSTAEDTII, SOUTHERN CASPIAN SEA, Iran
  • Sh. Nezami balochi, H. Khara Page 193
    In order to determine the species composition and abundance of fishes in Amirkelayeh International wetland a series of seasonal survey were carried out in 2001-2002. The samples were collected by different methods of gillnet, beach seine, castnet, electroshocker and dipnet. After catching the fishes, they were transfered to the laboratory for further species indentification.
    A total of 1639 specimens were collected that belong to 7 orders, 9 families, 15 species and subspecies. The identification orders were:Cypriniformes, Salmoniformes, Syngnathiformes, Cyprinodontoformes, Siluriformes, Perciformes and Gasterosteiformes.
    Among different orders, the order of Cypriniformes and Gasterosteiformes and among different families, the Cyprinidae and Cobitidae and among different species, Perca jluviatilis and Scardinius erythrophthalmus had the most and the least abundance, respectively. The stock of Tinca tina and Esox lucius were so high.
    It should be noticed that three species of Cyprinus carpio, Scardinius erythrophthalmus and Cobitis taenia were found for the first time in this wetland.
    Keywords: FISH SPECIES COMPOSITION, abundance, AMIRKELAYEH WETLAND, LAHIJAN, Iran