فهرست مطالب

علمی شیلات ایران - سال چهاردهم شماره 1 (پیاپی 50، بهار 1384)

مجله علمی شیلات ایران
سال چهاردهم شماره 1 (پیاپی 50، بهار 1384)

  • 190 صفحه، بهای روی جلد: 7,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/04/10
  • تعداد عناوین: 15
|
  • محمد افشار نسب، فرامرز لالویی، سهراب رضوانی صفحه 1
    در تابستان سال 1381 مرگ و میر شدیدی در میگوهای پرورشی گونه سفید هندی (Penaeus indicus) در منطقه چوئیبده آبادان به وقوع پیوست. در میگوهای بیمار علایمی شامل وجود لکه های سفید به انداز 0. 5 تا 2 میلیمتر بر روی کاراپاس، جدا شدن سریع کوتیکول از لایه اپیدرم، خالی بودن معده و روده، بزرگ، زرد و شکننده شدن هپاتوپانکراس و قرمز شدن اندامهای حرکتی مشاهده گردید. با توجه به مرگ و میر شدید میگوها و علایم کلینیکی مشاهده شده، نمونه ها مشکوک به بیماری لکه سفید یا White Spot Syndrome Disease بودند. به منظور تشخیص قطعی بیماری علاوه بر مشاهده علایم کلینیکی، روش تشخیص PCR با استفاده از کیت شناسایی بیماری لکه سفید به نام Single. Tube Nested DNA Amplification Kit- for Detection WSSD مورد استفاده قرار گرفت. نود نمونه از استخرهای پرورشی که مرگ و میر در آنها مشاهده شده بود از منطقه چوئیبده آبادان و یک صد و بیست نمونه از استانهای بوشهر، هرمزگان و منطقه گمیشان که میگوها سالم و مرگ و میر گزارش نشده بود جمع آوری و در الکل 90 درصد تثبیت شدند. DNA نمونه ها به روش ارایه شده در کیت و روش فنل و کلروفرم استخراج شد. برای مشاهده کیفیت و کمیت DNA در ژل آگارز (1 درصد) الکتروفورز شدند. با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ویروس WSSD موجود در کیت، PCR طبق دستور العمل شرکت سازنده با استفاده از دستگاه ترموسایکلر (مدل Corbet reseach) انجام پذیرفت. محصولات PCR نمونه ها با ژل آگارز 2 درصد الکتروفورز شدند. در نمونه های چوئیبده آبادان باندهای DNA که در ژل ظاهر شدند دارای اندازه های 356bp و 403bp بودند که مطابق دستورالعمل و پیش بینی شرکت سازنده کیت، موارد مثبت وجود بیماری لکه سفید را تایید می کند. در نمونه های سایر مناطق باندهای DNA که در ژل ظاهر شدند دارای اندازه های 232bp بودند که از نظر وجود بیماری لکه سفید منفی گزارش می شود.
    کلیدواژگان: میگوی سفید هندی White Spot Syndrome Disease (WSSD)، Penaeus indicus
  • مهراب بنافی، وحید یگانه صفحه 13
    این تحقیق در 3استخر 0. 4 هکتاری با تراکم 25 عدد پست لارو در متر مربع در سایت پرورشی حله استان بوشهر در سال 1381 انجام گردید. میانگین میزان برداشت از سهاستخر میگوی ببری سبز طی 109 روز دوره پرورش، 781 کیلوگرم معادل 1954 کیلوگرم در هکتار با میانگین وزنی 10. 59 گرم و ضریب غذایی 1. 3 بود.
    فاکتورهای ثبت شده در دوران پرورش از قبیل دمای آب، اسیدیته، میزان شفافیت، شکوفایی پلانکتونی، شوری، نیترات، فسفات، عمق آباستخر، اکسیژن محلول و میزان غذای مصرفی همبستگی های متفاوتی را با متغیر وابسته وزن میگوها داشته اند که در این میان میزان شکوفایی پلانکتونی در میگوی ببری سبز به میزان r=0. 807 بیشترین همبستگی را داشت. مجموع مقادیر همبستگی چهار فاکتور میزان شکوفایی پلانکتونی، اکسیژن صبحگاهی، ثبات اسیدیته در محیطاستخر و میزان غذادهی به ترتیب اهمیت (r=0. 939) برآورد گردید.
    کلیدواژگان: رشد، میگوی ببری سبز، Penaeus semisulcatus
  • جمیله پازوکی، محمود معصومیان، مهدی قبادیان صفحه 23
    طی بررسی های انگل شناسی بر روی ماهیان منابع آبی زنجان از مهر ماه سال 1381 تا شهریور ماه 1382 در مجموع 155 عدد ماهی از پنج ایستگاه شامل سد خاکی سهرین، سد خاکی حسن ابدال، سد خاکی خندقلو، رودخانه قزل اوزن و رودخانه سجاسرود صید شدند. گونه های صید شده عبارت بودند از: سیاه ماهی Capoeta capoeta gracilis (91 عدد) ، کاراس carassius idella (8 عدد) ، ماهی سفید رودخانه ای Leuciscus cephalus (18 عدد) ، آمور Ctenopharyngodon idella (10 عدد) ، ماهی خیاطه Alburnus filippi (10 عدد). ماهیان پس از صید به صورت زنده به آزمایشگاه تحقیقات آبزیان دانشکده علوم دانشگاه شهید بهشتی منتقل و به تفکیک ایستگاه ها در آکواریم های جداگانه نگهداری شدند. پس از بیومتری و قطع نخاع بررسی های انگل شناسی با استفاده از استریو میکروسکوپ و میکروسکوپ نوری بر روی آنها انجام شد. در مجموع تعداد 72 عدد از ماهیان به چهار گونه انگلهای تک یاخته؛ ایکتیوبودو نکاتریکس Ichthyobodo necatrix، ایکتیوفتیریوس مولتی فیلی ایس Ichthyophthirius multifiliis، شیلودونلا پیسی کولا Chilodonella piscicola و تریکودینا پرفوراتا Trichodina perforate آلوده بودند و هم چنین تعداد 58 عدد از ماهیان بررسی شده به دو گونه انگل میکوسپور؛ میکسوبولوس موسایوی Myxobolus musajevi و میکسوبولوس کریستاتوس Myxobolus cristatus و شش انگل؛ کاپیلاریا Capillaria sp. ، نئواکینورینکوس روتیلی Neoechinorhynchus rutili. لرنئا سیپرینی سه آLernaea cyprinacea، ارگازیلوس پرگرینوس Ergasilus peregrinus، لامپروگلنا کمپکتا Lamproglena compacta و تراکلیاستس لانگی کولیس Trachrliastes longicollis آلوده بودند. در این تحقیق فراوانی هر بررسی آلودگی های انگلهای پریاخته و تک یاخته ماهیان در منابع آبی استان زنجان می باشد و علاوه بر این که دارای اهمیت بیوسیستماتیک است، می تواند به صورت کاربردی در زمینه بهینه سازی تکثیر و پرورش آبزیان به عنوان یکی از منابع طبیعی با ارزش مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ماهی، انگل، استان زنجان، ایران
  • ذبیح الله پژند، عباس اسماعیلی ساری، محمد پیری صفحه 41
    اثرات سمیت بوتاکلر با غلظتهای 0. 4 ppm تا 1. 3 و 0. 1 ppm تا 1 به ترتیب بر روی بچه ماهیان قره برون (Acipenser persicus) و ازون برون (Acipenser stellatus) در سال 1378 مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشها در 6 تیمار و 3 تکرار به همراه شاهد و بر اساس روش OECD و به صورت ساکن انجام پذیرفت. در طول آزمایشها، عواملی شامل: pH، سختی، دما و اکسیژن محلول در آب مورد سنجش قرار گرفتند که به ترتیب 6. 7 تا 8. 2، 230 میلی گرم در لیتر، 1±20 درجه سانتیگراد و اکسیژن محلول بالای 6 میلی گرم در لیتر اندازه گیری شدند. نتایج آزمایشها نشان داد که میزان96 LC50 ساعت سم علف کش بوتاکلر بر روی بچه ماهیان 1 تا 3 گرمی قره برون و ازون برون به ترتیب 0. 44 تا 0. 07 میلی گرم در لیتر می باشد. میزان LC10، LC50، LC90 با استفاده از روش آماری Probit Analysis محاسبه گردید. بر این اساس حداکثر غلظت مجاز (Mac value) سم بوتاکلر بر روی بچه ماهیان خاویاری قره برون و ازون برون به ترتیب 0. 044 و 0. 007 میلی گرم در لیتر تعیین و بر اساس جدول استاندارد سطوح سمیت علف کشهای مختلف، در ردیف خیلی سمی درجه بندی گردید.
    کلیدواژگان: بوتاکلر، قره برون، Acipenser persicus، ازون برون، Acipenser stellatus، علف کش
  • فروزان چوبیان، علیرضا نیکوییان، رودابه روچایی، عما ارشد، مرجان صادقی راد، کورش حدادی مقدم، ذبیح الله پژند صفحه 51
    این بررسی از تاریخ 2/2/1380 تا 22/4/1380 انجام شد. بدین منظور 3استخر پرورش بچه ماهیان خاویاری از کارگاه دکتر یوسف پور و 3استخر از مجتمع تکثیر و پرورش شهید بهشتی انتخاب گردید و نمونه برداری به طور هفتگی با استفاده از تور پلانکتون گیر (با چشمه 50 میکرون) ، روتنر و دستگاه بنتوزگیر اکمن در طول دوره پرورش انجام شد. نمونه های فیتوپلانکتون، زئوپلانکتون و کفزیان پس از عملیات تثبیت با فرمالین 4 درصد مورد شناسایی قرار گرفتند. تنوع فیتوپلانکتونی در کارگاه دکتر یوسف پور شامل 22 جنس و در کارگاه شهید بهشتی شامل 21 جنس از 5 شاخه کلروفیتا، سیانوفیتا، کریزوفیتا، کریپتوفیتا و اوگلنوفیتا بودند و در اغلب نمونه برداری ها جنس Schroderia sp. از شاخه کلروفیتا گروه غالب را تشکیل می داد. تراکم فیتوپلانکتونی دراستخرهای مورد بررسی مجتمع شهید بهشتی 106×2 سلول در میلی لیتر و در کارگاه دکتر یوسف پور حدود 106×1 سلول در میلی لیتر بود. فون زئوپلانکتونی در هر دو کارگاه شامل 9 جنس متعلق به دو شاخه بندپایان (Arthropoda) و گردان تنان (Rotifera) بود. تراکم زئوپلانکتونها در کارگاه دکتر یوسف پور 36937 عدد در لیتر و در مجتمع شهید بهشتی 46603 عدد در لیتر بود. تنوع موجودات کفزی دراستخرهای نمونه برداری شده کارگاه دکتر یوسف پور شامل لارو حشرات، کرمهای کم تار و نرم تنان و در مجتمع شهید بهشتی شامل لارو حشرات و کرمهای کم تار بود. میانگین توده زنده کل کفزیان دراستخرهای مورد بررسی شهید بهشتی 0. 75±2. 16 گرم در متر مربع و دراستخرهای مورد بررسی کارگاه دکتر یوسف پور 0. 19±1. 58 گرم در متر مربع بود. محدوده تغییرات ضریب چاقی بچه ماهیان در مجتمع شهید بهشتی بین 0. 297 تا 0. 6 و در کارگاه دکتر یوسف پور 0. 294 تا 0. 554 بود.
    کلیدواژگان: بچه ماهیان خاویاری، پلانکتون، کفزیان، ضریب چاقی
  • محمدشریف فاضلی، بهروز ابطحی، آذر صباغ کاشانی صفحه 65
    میزان عناصر سرب، نیکل و روی در بافت های کبد، آبشش، کلیه، تخمدان و عضله ماهی کفال Liza aurata صید شده در زمستان 1379، در سواحل جنوبی دریای خزر (7 ایستگاه از سواحل استانهای گیلان، مازندران و گلستان) با استفاده از دستگاه جذب اتمی (فیلیپس مدل PU 9400) مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر آنست که بیشترین میزان سرب در کبد و پس از آن در آبشش، کلیه و تخمدان (به ترتیب 17. 51، 13. 95، 5. 03 و 4. 91 میلی گرم در کیلوگرم) و کمترین آن در عضله (3. 01) یافت می شود. بیشترین میزان نیکل و روی در تخمدان و سپس در کبد، آبشش و کلیه (به ترتیب 6. 23، 6. 14، 5. 71 و 2. 98 برای نیکل و 647. 28، 159. 85، 75. 71 و 65. 42 میلی گرم در کیلوگرم برای روی) و حداقل میزان در عضله ماهی (2. 49 میلی گرم در کیلوگرم نیکل و 20. 14 میلی گرم در کیلوگرم روی) تجمع کرده است. هم چنین مشخص گردید که بیشترین میزان عناصر سرب، نیکل و روی در ماهیان کفال بخش جنوب غربی، سپس در بخش میانی و کمترین مقدار در بخش شرقی سواحل جنوبی دریای خزر یافت می شود.
    کلیدواژگان: ماهی کفال، Liza aurata، تجمع بافتی، عناصر سنگین، دریای خزر
  • سید محمد صلواتیان، مریم فلاحی صفحه 79
    در این تحقیق اثر غلظتهای مختلف عنصر کلسیم بر میزان رشد و بیوماس جلبک سبز Chlorella vulgaris به مدت یکسال (82-1381) در مرکز تحقیقات ماهیان استخوانی دریای خزر، بندر انزلی به صورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت.
    این آزمایش با 7 تیمار و یک شاهد در سه تکرار (در مجموع 24 عدد) با استفاده از استوک خالص جلبک سبز کلرلا ولگاریس و محیط کشت زایندرZ-8±N (با تغییرات غلظت کلسیم در تیمارها) در شرایط آزمایشگاهی (دمای 2±25 درجه سانتیگراد و شدت نور 350±3500 لوکس) برای مدت 96 ساعت انجام پذیرفت. پس از مدت مذکور، به وسیله دستگاه اسپکتروفتومتر (طیف سنج) میزان جذب نمونه ها در طول موج 750 نانومتر خوانده شد. علاوه بر آن شمارش جلبک کلرلا ولگاریس با استفاده از لام توما در دو مرحله شروع آزمایش و پایان آزمایش صورت گرفت. با توجه به آنالیز داده ها و استفاده از نرم افزار SPSS نتایج به دست آمده نشان داد که غلظت موثر کلسیم در محدوده 0. 1 تا 15 میلی گرم در لیتر بوده و میزان موثر کلسیم نیز برای حداکثر رشد این جلبک 2. 8 میلی گرم در لیتر می باشد. در حالی که مقدار آنها در محیط کشت شاهد 9. 2 میلی گرم در لیتر بود. میزان شمارش سلولی در غلظت فوق به مقدار 17575675 عدد سلول در هر میلی لیتر، میزان جذب به 0. 542 و میزان بیوماس جلبکی به 17676 عدد در هر میلی لیتر رسید.
    با آزمایشاتی که انجام شد رشد و بیوماس جلبک کلرلا در مقادیر یاد شده بیشتر بوده و مقادیر بالاتر از این اعداد می تواند رشد بازدارنده داشته باشد. از این رو می توان محیط اصلاح شده زایندر را به عنوان یک نظریه جدید مطرح نمود.
    کلیدواژگان: کلسیم، کلرلا ولگاریس، Chlorella vulgaris، محیط کشت زایندر
  • حجت الله فروغی فرد، حسن اکبری، اسماعیل تازیکه صفحه 87
    در این تحقیق که از تاریخ 10/2/81 لغایت 20/3/81 به مدت 41 روز انجام شد، اثرات کود اوره و TMRL بر روی رشد Gracilaria corticata در شرایط آزمایشگاهی و آکواریومهای 25 لیتری مورد بررسی قرار گرفت. جلبکهای مورد نظر به شکل اتصال بر روی تور و با وزن اولیه 100 گرم در هر یک از این آکواریوم ها (9 عدد) ذخیره سازی شدند. در طول مدت بررسی، pH، شوری و دما به صورت روزانه اندازه گیری و هوادهی به شکل مداوم انجام شد. علاوه بر این یک روز در میان 80 درصد حجم آب تعویض و آبگیری مجدد صورت می گرفت. بعد از آبگیری نیز مقدار لازم مواد غذایی به شکل جداگانه به تیمارهای مورد بررسی داده می شد. در طول دوره پرورش دما از 0. 49±24. 5 تا 0. 86±35. 3 درجه سانتی گراد، شوری از 37 تا 41 قسمت در هزار و pH از 0. 02±8. 1 تا 0. 4±9. 05 در نوسان بود. مقادیر درصد رشد روزانه، تولید خالص و وزن نهایی برای محیط کشت TMRL، اوره و آب دریا (شاهد) اندازه گیری گردید که در این میان جلبک مورد مطالعه در محیط کشت TMRL بیشترین رشد را طی دوره پرورش داشت. در طول دوره پرورش رنگ جلبکهای ذخیره شده در هر تیمار تغییر کرده و در تیمارهای 1، 2 و 3 به ترتیب به رنگ قهوه ای تیره، حصیری و بی رنگ تبدیل شد.
    کلیدواژگان: جلبک قرمز، Gracilaria، کود اوره، محیط کشت TMRL
  • فرشته قاسم زاده، عباس متین فر، شهلا جمیلی، علیرضا زارعی صفحه 99
    در این تحقیق که در منطقه گناباد انجام شد، ذخایر آرتمیا در منطقه با نمونه برداری های فیزیکی و شیمیایی آب و تعیین فراوانی فیتوپلانکتونهای مناسب جهت تغذیه آرتمیا و نیز دانسیته آرتمیا در طول یکسال (1380 تا 1381) تقریبا هر فصل دو بار و از دو ایستگاه مورد مطالعه قرار گرفت و فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی آب اندازه گیری شد. نمونه برداری پلانکتونی توسط تور پلانکتونی با چشمه 20 میکرون صورت گرفت. در بررسی های فیتوپلانکتونی بیشترین گونه شناسایی شده Nitzschia بود که در تمام طول سال وجود داشت. این جلبک از عمده ترین غذاهای مصرفی آرتمیا محسوب می شود. به طور کل در فصول بهار و اوایل پاییز فراوانی جمعیت فیتوپلانکتونها در منطقه بیشتر از فصول دیگر سال بود. تغییرات تراکم آرتمیا نیز در طول سال مشاهده گردید. با در نظر داشتن فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی موثر در تولید (دما 8. 5 تا 22 درجه سانتیگراد، شوری 70. 27 ppt تا 155. 8، اکسیژن محلول 2. 1 تا 4. 6 میلی گرم در لیتر، 7. 5 pH تا 9 و به رغم کم بودن پتانسیل تولید آرتمیا بدلیل فقر غذایی، مشخص گردید که مناسب ترین زمان و مکان جهت تولید آرتمیا از اواخر اردیبهشت ماه تا آبان ماه در ناحیه کالشور می باشد. بنابراین از نتایج این تحقیقات می توان در برنامه ریزی آبزی پروری آرتمیا استفاده کرده و جهت افزایش اشتغال، ارزآوری و توسعه روستایی مورد استفاده قرار داد.
    کلیدواژگان: آرتمیا، فیتوپلانکتون، کال شور، گناباد، ایران
  • محمود محسنی، محمد پورکاظمی، محمود بهمنی، مریم صالح پور، حمیدرضا پورعلی، کورش حدادی مقدم صفحه 119
    نتایج حاصل از مطالعات 29 هفته ای جهت ارزیابی پرورش گوشتی گونه فیل ماهی (Huso huso) در وان فایبرگلاس واستخر خاکی با وزن متوسط 0. 35±28. 76 گرم نشان داد که در وان فایبرگلاس فیل ماهیان در مدت 200روز پرورش افزایش وزنی معادل 584. 17 گرم و تولیدی معادل 6 کیلوگرم در هر مترمربع داشتند که درصد بقا، ضریب تبدیل غذایی و شاخص رشد ویژه آنها به ترتیب برابر با 98. 4 درصد، 2. 21 و 1. 41 بود، در حالی که دراستخر خاکی طی این مدت، فیل ماهیان افزایش وزنی معادل 708 گرم و تولیدی معادل 1. 5 کیلوگرم در هر متر مربع با درصد بقا، ضریب تبدیل غذایی و شاخص رشد ویژه به ترتیب برابر با 85. 7 درصد، 1. 32 و 1. 69 داشتند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در اوایل دوره آزمایش تیمار پرورشی وان فایبرگلاس از وضعیت رشد مناسبتری برخوردار بود، اما پس از آن این روند برعکس گردید، به طوری که ماهیان پرورش یافته دراستخر خاکی از ضریب تبدیل غذایی و شاخص رشد ویژه مناسبتری برخوردار بودند، هر چند نتایج بررسی های آماری اختلاف معنی داری را بین تیمارهای مورد بررسی نشان نداد (P>0. 05) ، ولی روند رشد ماهیان بطور معنی داری تحت تاثیر محیط پرورشی قرار گرفت (P<0. 05) ، بطوریکه افزایش وزن گونه فیل ماهی دراستخر خاکی (708 گرم) ، خصوصا پس از سازگار شدن غذای کنسانتره افزایش چشمگیری را نسبت به فایبرگلاس (584. 17 گرم) نشان داد (P<0. 05).
    کلیدواژگان: فیل ماهی، Huso huso، ضریب تبدیل غذایی
  • سهراب معینی، نرجس فروزان سبحانی پور صفحه 133
    در این تحقیق پنج فرمولاسیون برای تولید ماریناد سرخ شده از ماهی کلمه (Rutilus rutilus caspius) مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها در یخچال خانگی در درجه حرارت 2±6 درجه سانتیگراد به مدت 60 روز نگهداری شدند. در فواصل زمانی معین نمونه ها به لحاظ ارگانولپتیک، pH، ازت فرار، پراکسید و شمارش کلی باکتری ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که طی دوره 60 روزه،pH تمام مارینادهای تولیدی پس از دو روز به 4. 12 یا کمتر رسید، در صورتی که مقدار پراکسید بین 7. 1 و 2. 15 میلی اکی والان در کیلو تغییر نمود. اما مقدار ازت فرار در این مدت ثابت ماند و مقدار آن 7. 8 میلی گرم در صد گرم از نمونه بود. شمارش کلی باکتری ها برای اکثر نمونه ها منفی بود. بر اساس آزمایشهای ارگانولپتیک که توسط کارشناسان چشایی به عمل آمد، از بین 5 فرمولاسیون به دو نمونه درجه مقبولیت بالا و به دو فرمولاسیون دیگر مقبولیت متوسط داده شد.
    کلیدواژگان: ماهی کلمه دریای خزر، Rutilus rutilus caspius، ماریناد سرخ شده
  • شعبانعلی نظامی، ذبیح الله پژند، حسین خارا، علی افسرده صفحه 147
    اثرات سمیت حاد دو ترکیب نفتی فنل و 1- نفتول بر روی بچه ماهیان تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) در سال 1382 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور پس از انجام چندین آزمایش و براساس محاسبه های لگاریتمی، در نهایت 5 تیمار و یک شاهد برای فنل و 4 تیمار و یک شاهد برای 1- نفتول (هر یک با سه تکرار) در نظر گرفته شد. آزمایشها در آکواریومهای 20 لیتری، بر اساس روش OECD و به صورت ساکن اجرا شدند و درون هر آکواریوم 10 عدد بچه ماهی رهاسازی شدند. در مدت آزمایش pH، سختی آب، دمای آب و اکسیژن محلول اندازه گیری شد. اطلاعات حاصله به وسیله نرم افزارهای Statgraphic و Quatropro و روش آماری Probit Analysis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. طبق نتایج به دست آمده در طول آزمایش میزان pH برابر 7. 2، سختی آب 194 میلی گرم در لیتر، دمای آب 25. 1 درجه سانتی گراد و اکسیژن محلول 7. 2 میلی گرم در لیتر بود. هم چنین مقدارLC50 طی 96 ساعت فنل و 1- نفتول به ترتیب 36. 65 و 1. 32 میلی گرم در لیتر تعیین گردیدند. حداکثر غلظت مجاز (MAC) فنل و 1- نفتول برای بچه ماهی تاسماهی ایرانی به ترتیب 3. 66 و 0. 13 میلی گرم در لیتر محاسبه شدند.
    کلیدواژگان: تاسماهی ایرانی، Acipenser persicus، فنل، 1- نفتول، LC50
  • حبیب وهابزاده رودسری*، محمدرضا احمدی، امین کیوان، محمود معصومیان صفحه 161

    تکثیر مصنوعی تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) هر ساله جهت بازسازی ذخایر انجام می شود. مشکل اصلی انکوباسیون این گونه تلفات زیاد ناشی از قارچهای آبی است. گزینه بهینه برای جایگزینی داروی مالاشیت گزین در آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی، پراکسید هیدروژن (H2O2) می باشد که توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) تایید شده و در گروه داروهای با اولویت نظارت پایین (LPR) رده بندی شده است. نظر به عدم تجربه استفاده از این ماده در شرایط کارگاه های تکثیر و پرورش تاسماهیان به ویژه در ایران، این تحقیق طی دو سال و 6 سری آزمایش با مقادیر 750، 1500، 1000، 2000، 3000، و 9000 μl/L به صورت حمام 10 و 15 دقیقه ای بر روی تخمهای تاسماهی ایرانی انجام شد. نتایج درصد تفریخ تخمها، مقایسه آماری تعداد کلنی های کشت قارچی نمونه های تخم و آب انکوباتور و هم چنین مقایسه درصد وزنی تخمهای سالم و آلوده به قارچ نشان داد که بسته به شرایط انکوباسیون استفاده از غلظتهای 1000 و μl/L 1500 پراکسید هیدروژن بعد از مرحله گاسترولا در انکوباتور یوشچنکو با صعود تخمهای مرده و قارچی به سطح آب علاوه بر تسهیل حذف فیزیکی تخمهای ناسالم، در مقایسه با مالاشیت گرین تا حد قابل قبولی در کنترل عارضه قارچ زدگی تخمهای تاسماهی ایرانی موثر بوده است به طوری که در مقایسه درصد تفریخ در تیمارهای یاد شده با شاهد (مالاشیت گرین) بر اساس طرحهای آماری، اختلاف معنی داری نداشت (64 درصد در تیمار پراکسید هیدروژن و 55 درصد در مالاشیت گرین) و با توجه به اثبات برابری کارایی آن و کم خطر بودن این ماده نسبت به مالاشیت گرین می توان از آن برای کنترل و درمان قارچ زدگی تخمهای تاسماهی ایرانی طی دوره انکوباسیون استفاده نمود.

    کلیدواژگان: پراکسید هیدروژن، تاسماهی ایرانی، Acipenser persicus، آلودگی قارچی
  • یافته های علمی کوتاه
  • حسن محبت کار صفحه 177
    ویروس سندرم لکه سفید یک عامل مهم مرگ و میر میگو پرورشی در سراسر کشورهای جهان بشمار می رود (Witteveldt et al, 2001) ویریونهای غشا دار این ویروس ذرات متقارن بیضوی تا میله ای شکل با قطری بین 120 تا 150 نانومتر و طولی در حدود 270 تا 290 نانومتر هستند. انتهای دم مانندی در یک انتهای ویریون وجود دارد (Hulten et al. , 2002). این ویروس دارای ژنوم DNA حلقوی دو رشته ای با طولی در حدود 305 هزار جفت باز است که در آن ORF وجود دارد. ویروس سندرم لکه سفید، میگو و سایر سخت پوستان را آلوده می کند. ویروس دارای حداقل پنج پروتئین ویریون اصلی است که سه تا از آنها یعنی VP15, VP24, VP26 در نوکلیوکپسید میله ای شکل و دو تای دیگر یعنی VP19, VP28در غشا ویروس وجود دارد (Mohan et al. , 2002).
    هیچکدام از 5 پروتئین اصلی ساختمانی این ویروس گلیکوزیله نیستند. که این یک خصوصیت غیر معمول در بین ویروس های جانوری غشا دار است (Hulten et al. , 2000b).
    اگر چه ویروس لکه سفید از نظر مورفولوژی شبیه باکولوویروسهای حشرات است ولی این دو از نظر توالی های اسیدهای آمینه به هم مرتبط نیستند. حتی برخی ژنهای این ویروس همولوژی بیشتری با ژنهای یوکاریوتیک دارند. در حقیقت توالی ویروس لکه سفید با همه ویروس ها متفاوت است (Yang et al. , 2001).
    مطالعات فیلوژنیک نیز نشان می دهند که پروتئین های این ویروس در ایزوله های مختلف، آن بسیار نزدیک به هم هستند. درخت فیلوژنیک این پروتئین ها را از این نظریه حمایت می کند که ویروس سندرم لکه سفید یک ویروس متمایز از سایر خانواده های ویروس می باشد و به هیچکدام از خانواده های شناخته شده فعلی تعلق ندارد (Chen et al. , 2002).
    کلیدواژگان: بیوانفورماتیک، بیماری لکه سفید، اپی توپ
  • مهدی مقیم، حسن فضلی، حسینعلی خوشباور رستمی صفحه 183
    صید ضمنی ماهیان جوان و نارس سالانه در دریای خزر افزایش می یابد. قبلا صید ضمنی بچه ماهیان خاویاری بسیار کم بوده و بندرت یک تا دو عدد بچه ماهی در هر پره صید می شد که توسط صیادان پره به دریا بازگردانده می شدند اما از سال بهره برداری 80-1379 صید ضمنی بچه ماهیان خاویاری بوسیله پره بطور چشمگیری افزایش یافت و در بعضی موارد تا 265 عدد بچه ماهی خاویاری در یک پره کشی صید شد و بدین ترتیب مرگ و میر بچه ماهیان خاویاری آغاز شد. لذا ضرورت دارد قبل از آنکه انبوه بچه ماهیان خاویاری از بین بروند به این مساله پرداخته شود و راه های جلوگیری و کاهش کشتار را یافت. در این مقاله با بررسی و تجزیه و تحلیل صید بچه ماهیان خاویاری در شرکتهای تعاونی یزد استان مازندران سعی شد نسبت به مساله شناخت و آگاهی یافت، و زمانها و مکانهای بحرانی را شناسایی نمود.
    در استان مازندران 57 شرکت تعاونی ماهیگیران پره تحت نظارت سه بندر شیلاتی (از شرق به غرب) امیرآباد (18) ، بابلسر (28) و تنکابن (11) به فعالیت صید اشتغال دارند. در طول فصل صید ماهیان استخوانی در سال بهره برداری 81-1380 (از 18 مهرماه 1380 تا 21 فروردین ماه 1381) در هر شرکت تعاونی ماهیگیری پره، ناظر صید، آمار دفعات پره کشی و آمار صید ضمنی بچه ماهیان و ماهیان نارس خاویاری را جمع آوری و در فرم مخصوص ثبت کرد. ناظرین صید پره، آمار صید ضمنی را به تفکیک ازون برون، تاسماهی و فیل ماهی جمع آوری و ماهیان با طول چنگالی کوچکتر از 50 سانتیمتر را بچه ماهی و بزرگترها را ماهی نارس ثبت کرد.
    کلیدواژگان: صید ضمنی، ماهیان خاویاری، صید پره، دریای خزر
|
  • M. Afsharnasab, F. Laloei, S. Rezvani Page 1
    A high mortality of cultured shrimp Penaeus indicus was spotted in summer 2002 in Khouzestan province, southwestern Iran. White spots with a size of 0.5-2mm was one of the typical external signs of the infected shrimps. Our examination revealed that the cuticle of the shrimps could be easily separated from their epidermis, their hepatopancreas was swollen, their abdomen and intestine were empty and their body colour was reddish. Based on the symptoms, we suspected that White Spot Syndrome Disease (WSSD) might have caused the mortality. To ascertain our suspicion, we collected 90 infected specimens from the Khouzestan province and another 120 uninfected specimens from Bushehr and Hormozgan provinces in the south and Golestan province in the northeast Iran.
    After fixing the samples in pure alcohol, we homogenized the samples and extracted their DNA content using phenol-chloroform methods. Using a WSSD kit, we conducted the PCR method which showed the specimens from Khouzestan province (Abadan area) were definitely infected with WSSD while results for samples from other provinces were negative.
    Keywords: shrimp, PENAEUS INDICUS, WHITE SPOT SYNDROME DISEASE, PCR
  • M. Banafi, V. Yegane Page 13
    Studying the likely relationships between biotic and abiotic factors and their effects on growth and survival of the cultured aquatics is one of the most important fishery research areas. In this study, we used three Penaeus semisulcatus culture ponds, each with 0.4 hectares surface area and a stocking rate of 25 shrimps per square meter in Bushehr Province of Iran to examine the effects of physico-chemical properties of water on growth and, survival rate of the shrimp.
    The average body weight of the shrimp reached as high as 10.59 grams and with an estimated food conversion ratio of 1.3, a mean yield of 1954 kg/ha was recorded in this study. The independent variables including water temperature, pH, planktonic bloom, salinity, nitrate and phosphate, water depth, dissolved oxygen and food consumption had all significant correlations with the shrimp weight as dependent variable. The planktonic bloom showed the highest correlation with the shrimp weight (r=0.8.7). The overall correlation of first four most important factors with the shrimp weight, namely planktonic bloom, morning dissolved oxygen, pH stability arid feeding rate was estimated to be, r=0.939.
    Keywords: Growth, PENAEUS SEMISULCATUS
  • J. Pazooki, M. Masomiyan, M. Ghobadian Page 23
    Fish parasites were investigated in Zanjan Province, fishes caught during September 2002 to August 2003. We used cast nets to sample a total of 15-5fish specimens in five stations including Sohrein, Hasan Abdal, Khandagthloo, Sojasrood and Ghezel Uzoon.
    the fish specimens were keyed out as Alburnoides bipunctatus, Alburnus filippi, Barbus lacerta, Capoeta capoeta gracilis, Carassius auratus, Ctenopharyngodon idella and Leuciscus cephalus. Fish specimens were transferred alive to the laboratory and kept in five groups of aquariums corresponding to the stations. We then measured fish specimens weight and length, transected their spinal cord and investigated their infection with parasites by microscope and stereomicroscope. Totally, 72 fish specimens were infected with four protozoan parasites Ichthyobodo necatrix, Ichthyophthirius multifiliis, Chilodonella pisicola, Tricodina perforata and 58 fish specimens were infected with two myxosporean and six metazoan parasites Myxobolus cristatus, M.musajevi,Capillaria sp., Neoechinorhynchus rutili, Lernaea cyprinacea, Ergasilus peregrinus, Lamproglena compacta and Tracheliastes longicollis. This is the first report of fish infection with parasites in Zanjan province.
    Keywords: fish, PARASITE, ZANJAN PROVINCE, Iran
  • Z. Pazhand, A. Esmaeili sari, M. Piri Page 41
    The toxic effects of the herbicide Butachlor were studied using a concentration of 0.4- I.3ppm and 0/1-1ppm on fingerlings of the Persian sturgeon and Stellatus sturgeon respectively in 1999. We carried out six treatments with three replicates and used one control based on the static O.E.C. D. method. Over the experiments, pH ranged between 6.7 -8.2, total hardness was measured to be 230 mg/l, water temperature was 20±1 degrees centigrade and dissolved oxygen was above 6 mg/l.
    We found that the LC50 96h of the Butachlor on fingerlings of the Persian sturgeon and Stellatus sturgeon weighing 1-3 grams was 0.44 and 0.07 mg/l respectively. Also assessed the LC10,LC50,LC90 of the herbicide on the fingerlings of the sturgeons using the Probit Analysis procedure. We determined the maximum allowable concentration of the Butachlor herbicide for the fingerlings of the Persian and Stellatus sturgeons to be 0.044 and 0.007 mg/I. Based on the standards, the herbicide is considered highly toxic for the studied fingerlings.
    Keywords: BUTACHLOR, Acipenser persicus, A. stellatus, herbicide
  • F. Chobian, A. Nikoeian, R. Rofchahi, A. Arshad, M. Sadeghi, K. Hadadi moghadam, Z. Pazhand Page 51
    Phytoplankton and benthic organisms diversity and density were studied in six sturgeon rearing ponds in the Yousefpour and Shahid Beheshti hatcheries from 22 April to 1 July 2001. We used Ruthner sampler, plankton net with a mesh size of 50 microns and Ekman grab to sample the organisms on a weekly basis and fIxed the samples in formalin solution 4% and then identified 22 genera of phytoplanktons for the three ponds in the Yousefpour hatchery and another 21 genera for the three ponds in the Shahid Beheshti hatchery. Planktons from the phyla Chlorophyta, Cyanophyta, Chrysophyta, Cryptophyta and Euglenophyta were present in the ponds. Schroderia sp. of the phyla Chlorophta was the dominant species identified.
    We obsefVed 2 x 106 and 1 x 106 cells of phytoplanktons per milliliter of pond water in the Yousefpour and Shahid Beheshti hatcheries respectively. The zooplankton phyla Arthropoda and Rotifera were represented with 9.genera in the two hatcheries showing a density of 36937 and 46603 zooplanktons per liter of water in the Yousefpour and Shahid Beheshti hatcheries respectively. Insect larvae and oligochaeta worms were the benthic organisms common to both hatcheris and mollusks were present only in the Yousefpour hatchery. The average benthic biomass was 1.58±0.19 and 2.16±0.75 g/m2 in the Yousefpour and Shahid Beheshti hatcheries respectively. The condition factor in sturgeon fingerlings of the Yousefpour hatchery varied from 0.294 to 0.554 while that of sturgeon fingerlings of the Shahid Beheshti hatchery were 0.297 to 0.6.
    Keywords: STURGEON FRY, PLANKTON, BENTHIC ORGANISMS, Condition factor
  • M. Sharif fazeli, B. Abtahi, A. Sabagh kashani Page 65
    The liver, kidney, gill, ovary and muscle tissues of the caught Liza aurata have been. sampled in spring 2002 in the southern Caspian Sea to assess their contamination with Pb, Ni and Zn using atomic absorption. spectrophotometer method. We found the highest concentration of lead in the liver tissue (17.51 mg/kg), followed by gill (13.95 mg/kg), kidney (5.03 mg/kg) and ovary (4.91 mg/kg). The lowest concentration of lead was seen in muscle tissue (3.01 mg/kg) of Liza aurata. The highest accumulation of Ni anq Zn were detected in ovary followed by liver, gill and kidney of the fish with a concentration of 6.23 6.14,5.71, and 2.98 mg/kg for Nickel and 647.28, 159.85, 75.71 and.65.42 mg/kg for Zinc. We observed the lowest concentration of Nickel (2.49 mg/kg) and Zinc (20.14mkg) in the muscle tissue and also determined the highest contamination of the fish with these chemicals to be occurring in the southwest followed by south center and southeast Caspian Sea.
    Keywords: heavy metal, LIZA AURATA, BIOACCUMLATION, Caspian Sea, Iran
  • M. Salavatian, M. Fallahi Page 79
    The likely effects of varying Calcium concentrations on the growth and biomass production of Chlorella vulgaris algae have been studied during 2003-2004 in the Bony Fish Research Centre in Guilan Province, Iran. We cultured pure Chlorella vulgaris stocks in Zinder media applying seven Calcium concentrations as freatments, 3 replicates for each treatment and one control. The laboratory experiments lasted 96 hours during which the temperature and light intensity were kept at 25±2 degrees centigrade and 3500±350 lux respectively.
    Spectrophotometer assessment of the samples at a wavelength of 750nm and visual counting at the start and end of the experiments were carried out to assess the growth and biomass of the green algae. Statistical analysis of the results in SPSS software showed the effective Calcium concentration to be between 0.1 to 15 mg/l while the highest growth of the algae was reached at 2.8 mg/l where as in control group (Z-8±N) the amounts was 9.2 mg/l. Density of the algae was 17575675 cells per milliliter of the culture medium and the absorption rate was 0.542 and algae biomass was 17676 cells per milliliter. Calcium concentrations above these rates can have a negative effect on the growth and biomass production of the algae.
    Keywords: calcium, Chlorella vulgaris, ZINDER MEDIA
  • H. Foroghi fard, H. Akbari, E. Tazikeh Page 87
    The effects of urea and TMRL media have been surveyed on the laboratory cultivation of Gracilaria corticata during 41 days in spring 2002, using sea water as control. We used nine 25 litre aquariums each containing 100 grams of the red algae. During the experiments, pH, salinity and water temperature were measured daily, airing was conducted continually, and 80% of the water in each aquarium was changed every other day adding the required culture media after the change.
    Water pH ranged between 8.1±0.02 to 9.05±0.4, salinity was recorded between 37-41 ppm, and temperature range was 24.5±0.49 to 35.3±0.86 degrees centigrade. We measured daily growth rate, net production and final weight of the algae for urea and TMRL culture media which the TMRL culture media provided the highest growth rate and we spotted a change in colour of the algae treated with this medium ranging from dark brown to light brown and colourless phase.
    Keywords: RED ALGAE, GRACILARIA CORTICATA, UREA, TMRL MEDIA
  • F. Ghasem zadeh, A. Matin far, Sh. Jamili, A. Zarei Page 99
    A preliminary stock assessment of Artemia sp. has been carried out in Gonabad salt-waters, situated in the Kavir-e-Namak Basin of eastern Iran for the first time. We conducted seasonal analysis of physico-chemical and biological properties of salt-waters for two stations in the study area over the year 2002. Hand-held plankton net used with a mesh size of 20mm to collect phytoplankton samples. We identified five families of phytoplankton in the salt-waters of the area. These were Nitzschiaceae, Naviculaceae, Cymbellaceae, Oscillatoriaceae and Nostocaceae. Phytoplankton-species from family Nitzschiaceae were the most abundant, present in the waters -year-round and comprised the main food item for Artemia sp in the region.
    Phytoplankton abundance was highest during spring and earlier autumn and Artemia sp. showed -a fluctuation in their, density over the year, increasing gradually from spring to winter in one station and from spring to autumn in another. Considering the optimal physico-chamical and-biological properties for Artemia sp. production and, development, we concluded-that the best time period for Artemia sp. production is May to November in Kaleshor area.
    Keywords: ARTEMIA, SALINEWATER, AHUNDANCE, KALESHOR, Iran
  • M. Mohseni, M. Porkazemi, M. Bahmani, M. Salehpor, H. Porali, K. Hadadi moghadam Page 119
    Juvenile Huso huso with average weight of 28.76±0.35were reared in fiberglass tanks and earthen ponds for 29 weeks in order to examine potential of rearing of the fish for meat production purposes. Fish in fiberglass tanks showed weight increase up to 584.17 grams in 200 days and produced 6 kg of biomass per litre. Survival ratio, food conversion ratio and specific growth rate were measured as 98.4%, 2.21 and 1.41 (% per day) for the fish respectively.
    During the experiment period, H. huso reared in the earthen ponds reached a weight of 708 grams and produced 1.5 kg of biomass per litre. The survival rate, food conversion ratio and specific growth rate for the fish cultured in the earthen ponds were 85.7%, and 1.32 and 1.69 (% per day). Based on the results, the fiberglass tanks provided better growth condition in the beginning of the experiment. However, in later stages of rearing the trend was reversed and fish reared in earthen ponds showed more suitable condition although no statistically significant differences between treatments were found (p>0.05). Growth pattern of fish was highly influenced by rearing condition (p<0.05). Compared to the fish weight in fiberglasstanks (584.17gr), H. huso weight in earthenpond(708 gr) improved a lot especially after adaptation to concentrated food (p<0.05).
    Keywords: HUSO HUSO, FOOD CONVERSION RATIO
  • S. Moeini, N. Forozan sobhani por Page 133
    In this research five formula for production of fried marinade from roach (Rutilus rutilus caspius) were investigated. The samples were refrigerated at 6±2°C for sixty days. The refrigerated samples were tested at a scheduled interval for the changes in their organoleptic properties, pH, peroxide value, total volatile base and total count of bacteria. The results showed that after two days of the storage the pH of all the samples reached to less than 4.12 while the peroxide value ranged between 2.15 and 7.1 milli equivalents/Kg but the amount of total volatile base for the samples was 7.8 mg/100g and did not show any changes. The total count of bacteria for most of the samples was negative. According to the results of the taste panel two of the formula ranked as the best and two as medium for their organoleptic properties.
    Keywords: ROACH FISH, RUTILUS RUTILUS CASPIUS, FRIED MARINADE
  • Sh. Nezami, Z. Pazhand, H. Khara, A. Afsordeh Page 147
    The toxic effects of the oil products Phenol and I-Naftol on fingerlings of the Persian sturgeon were studied in 2003. We carried out five treatments with three replicates and one control for each of the chemicals using the static O.E.C.D. method in 20 liter aquariums each containing 10 fingerlings. During the experiments, the average pH was recorded as 7.2, total hardness was measured to be 194 mg/l, average water temperature was 25.1 degrees centigrade and dissolved oxygen was 7.2 mg/l.
    Using the Probit Analysis procedure, we found that the LC50 96h of the Phenol and 1- Naftol for fingerlings of the Persian sturgeon was 36.65 and 1.32 mg/l respectively. We determined the maximum allowable concentration of the Phenol and I-Naftol for the fingerlings of the Persian sturgeon to be 3.66 and 0.13 mg/l respectively.
    Keywords: Persian Sturgeon, Acipenser persicus, phenol, 1-NAPHTOL, LCSO
  • H. Vahabzadeh rodsari*, M. Ahmadi, A. Keyvan, M. Masumian Page 161

    Fungal infection during incubation of Acipenser persicus eggs claims high mortalities in the hatcheries each year. Malachite Green has been used for many years to disinfect eggs during incubation, but recent studies have shown that the compound might be toxic and potentially mutagenic. In addition, there are implications in the literature for the chemical to be teratogenic and tumor promoter in animals and humans. One of the best replacements for the chemical is Hydrogen Peroxide (H2O2) which has been categorized as a low priority regulation (LPR) drug by FDA.
    During a two year study, six experiments were carried out on the effectiveness of Malachite Green and Hydrogen Peroxide on the infected eggs of Persian sturgeon with fungi while keeping another group of the eggs as control in Yuschenkov incubators. The chemicals were applied to the eggs at a concentration of 750, 1000, 1500,2000,3000 and 9000 µl/l. Hatching rate and number of fungal colonies weight percentage of infected to that of healthy eggs were used to assess the usefulness of the chemicals in controling the infection. The results showed that eggs treated with 1000 and 1500µl/l of H2O2 compared to Malachite Green and other doses of the chemicals, had higher hatching rate, and were free from fungal infections. The separation and removal of the infected eggs was also easier when H2O2was used. Hence, the chemical can be introduced to the sturgeon hatcheries as an appropriate anti-fungal agent.

    Keywords: Hydrogen Peroxide, Acipenser persicus, Fungal infection
  • H. Mohabatkar Page 177
    White spot syndrome is one of the major problems in shrimp culture worldwide. There are different techniques like Dot blotting, PCR and using monoclonal antibodies for diagnosis of White Spot Syndrome Virus (WSSV). In the latter method, by using laboratory animals, monoclonal antibodies against different antigenic domains of proteins of the virus are developed. Then the reactivity of these antibodies with all proteins of shrimp can be tested by ELISA. As it is not known at the start of the test which parts of a protein are strong epitopes and so there is a need to test many peptides, this method is expensive and time consuming. One of the solutions for this problem is prediction of epitopes, synthesis of few peptides, and testing these peptides. Since VP28 is the most important protein of WSSV capsid, the sequences of amino acids of VP28 of four isolates of WSSV from different parts of the world were collected for this study. By using bioinformatics method, after aligning of sequences the consensus sequence was identified. For prediction of antigenic domains of V 28, seven different programs were used. The analysis through the computer programme resulted in prediction of five epitopes in V 28. These parts of the protein can now be synthesized and tested for identification of the virus.
    Keywords: bioinformatics, White Spot Syndrome. Epitope
  • M. Moghim, H. Fazli, H. Khoshbabar rostmi Page 183
    In an attempt to recognize the harmful fishing times and locations for sturgeons, we used catch statistic to evaluate by-catch of sturgeon juveniles during beach seine fishing over the years 2001-2002 in Mazandaran Province. We found that over the fishing period, 23760 hauls were conducted during which 103000 sturgeons were caught. The highest by-catch occurred in October (37% of the catch) and the lowest occurred in January (5% of the catch). The maximum sturgeon catch per haul was 14.2 in autumn decreasing through the year with 1.26 sturgeon fish caught in each haul in spring. The species composition of the by-catch sturgeon juveniles was determined to be Persian sturgeon (54%), Stellatus sturgeon (37%), Beluga (6%), Russian sturgeon (2%) and Spiny sturgeon (1%).
    Keywords: By-catch, STURGEON, Beach seine, Caspian Sea, Iran