فهرست مطالب

علمی شیلات ایران - سال چهاردهم شماره 3 (پیاپی 52، پاییز 1384)

مجله علمی شیلات ایران
سال چهاردهم شماره 3 (پیاپی 52، پاییز 1384)

  • 212 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/10/10
  • تعداد عناوین: 15
|
  • غلامرضا امینی رنجبر، فریبا ستوده نیا صفحه 1
    تحقیق حاضر، در پاییز سال 1381، به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین (Zn, Cu, Pb, Cd) در بافت عضله ماهی کفال طلایی (Mugil auratus) دریای خزر در منطقه فریدون کنار استان مازندران، انجام گرفت. اهداف مورد نظر مقایسه مقادیر حاصله با حد مجاز استانداردهای جهانی و همچنین بررسی تاثیر 4 عامل طول استاندارد، وزن، سن و جنسیت بر میزان تجمع این فلزات در بافت عضله ماهیان مورد مطالعه، بوده است. بافت عضله 32 نمونه صید شده به صورت تصادفی، پس از انجام زیست سنجی، تفکیک گردید. جهت استخراج فلزات از بافت عضله ماهیان مورد مطالعه، از روش هضم بسته و با استفاده از مخلوط اسید استفاده شد و تعیین غلظت بوسیله دستگاه اسپکتروسکوپی جذب اتمی شعله ای (FAAS) صورت پذیرفت. میانگین نتایج حاصل مقادیر 14. 327، 0. 996، 2. 337 و 0. 321 بر حسب ppm وزن خشک بترتیب برای غلظت فلزات روی، مس، سرب و کادمیوم در بافت عضله این ماهیان را نشان داد که با استفاده از آزمون t، با استانداردهای جهانی نظیر: سازمان بهداشت جهانی، وزارت کشاورزی – شیلات و غذا انگلستان و انجمن بهداشت ملی و تحقیقات پزشکی استرالیا مقایسه و بالا بودن غلظت عناصر سرب و کادمیوم نتیجه گیری گردید. نتایج حاصل از آزمونها ضریب همبستگی پیرسون و ویلکاکسون، حاکی از وجود رابطه خطی مثبت بین میزان تجمع فلزات روی و کادمیوم با عوامل طول استاندارد، وزن و سن ماهی و وجود رابطه خطی منفی بین میزان تجمع فلز سرب با عوامل فوق الذکر می باشد. در حالیکه، بین میزان تجمع فلز مس با عوامل طول استاندارد (P-Value=0. 6962) ، وزن (P-Value=0. 4395) و سن (P-Value – 0. 7774) رابطه معنی داری وجود نداشت. نتایج همچنین نشان دهنده عدم تاثیر عامل جنسیت بر میزان تجمع فلزات روی، مس، و کادمیوم بود، در حالیکه، در خصوص فلز سرب، میزان تجمع این عنصر در نمونه های نر بیش از نمونه های ماده بوده است.
    کلیدواژگان: فلزات سنگین، ماهی کفال، Mugil auratus، طول، وزن، جنسیت، دریای خزر
  • فرخ پرافکنده حقیقی، سهراب رضوانی صفحه 19
    طی سالهای 1378 تا 1379، با هدف امکان بکارگیری روش تعیین عناصر کمیاب در اتولیت ماهی کلمه (Rutilus rutilus) از مناطق آستارا، انزلی، بابلسر و بندر ترکمن تعداد 98 عدد ماهی جمع آوری شد. میزان عناصر کمیاب Zn, Cu, Fe, Sr, K و Br در اتولیت آنها با استفاده از روش PIXE تعیین شدند. مقایسه میانگین تجمع عناصر Zn, Cu, Fe, Sr, K بعنوان عناصر کمیاب در اتولیت ماهیان کلمه نشان می دهد که برای تفکیک و تمایز جمعیت این ماهیان در مناطق مختلف قابل استفاده است. میزان تجمع عناصر Cu, Fe, Sr, K و Zn در اتولیت ماهیان منطقه آستارا بترتیب 0. 1, 2. 6, 178. 3, 7. 1 ppm و 0. 3 و در بندر ترکمن بترتیب 0. 3, 5. 7, 11. 1, 9. 5 ppm و 0. 2 بود. اختلاف در میزان تجمع عناصر کمیاب دراتولیت ماهیان دو منطقه آستارا و بندر ترکمن معنی دار بود (P<0. 05). در حالیکه این اختلاف در میزان تراکم عناصر یاد شده در اتولیت ماهیان دو ناحیه بابلسر و بندرانزلی معنی دار نبوده (P<0. 05) و قابل تفکیک با ماهیان مناطق دیگر نیستند. سابقه مطالعاتی روی جمعیت های ماهی کلمه، با استفاده از خصوصیات مرفولوژیک، حاکی از وجود دو جمعیت از ماهیان کلمه در جنوب دریای خزر، جمعیت انزلی – کورا و گرگان – ترکمن است که با نتایج حاصل از این تحقیق همخوانی دارد.
    کلیدواژگان: اتولیت، ماهی کلمه، Rutilus rutilus، دریای خزر
  • کوروش حدادی مقدم، حسین پرند آور، ذبیح الله پژند، فروزان چوبیان صفحه 37
    در این مطالعه، محدوده مورد بررسی سواحل جنولی دریای خزر در سال 1378 بود. جهت جمع آوری ماهیان از هفت ایستگاه مورد نظر با طول و عرض جغرافیایی که به فاصله 50 کیلومتری واقع شده بودند، استفاده گردید. توسط تور ترال با عرض دهانه 9 متر و طول 12 متر بمدت 20 دقیقه در اعماق 2 تا 4، 5 تا 7 و 8 تا 10 متر در هر عمق سه تکرار بطور فصلی ترال کشی شد. همزمان با استفاده از پره ساحلی به مشخصات طول 1 کیلومتر و اندازه چشمه 30 میلیمتر، در ایستگاه های مورد نظر اقدام به جمع آوری ماهیان خاویاری گردید. دستگاه گوارش ماهیان پس از قرار گرفتن در فرمالین 4 تا 10 درصد جهت بررسی های تغذیه ای به آزمایشگاه زیست شناسی انستیتو ماهیان خاویاری منتقل شد. 310 عدد ماهی خاویاری نارس با حداقل طول کل 10 و حداکثر طول کل 59 سانتیمتر صید گردید که شامل 281 عدد قره برون، 8 عدد شیپ، 9 عدد چالباش، 3 عدد فیل ماهی و 9 عدد هیبرید اوزن برون x شیپ بودند. اغلب نمونه ها با پره جمع آوری شدند. در تحلیل های آماری از تجزیه واریانس یکطرفه و نرم افزارهای Excel و Quatropro استفاده شد. این تحقیق نشان داد که در سواحل کم عمق استان گیلان، کرم های پرتار در ماهیان خاویاری سنین یکساله و دو ساله، بعنوان غذای اصلی محسوب می شوند.
    کلیدواژگان: تاسماهیان، Acipenseridae، تغذیه، گیلان، ایران
  • حسینعلی خوشباور رستمی*، مهدی سلطانی صفحه 49

    اثر سمیت حاد دیازینون [O, O-diethylO (2-isoporoppyl 1-6 methylpyrimidin-4yl) phosphorthioate] در سال 1381 در پژوهشکده اکولوژی دریای خزر برروی بچه ماهیان شیپ مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی بر اساس نتایج آزمون مسمومیت حاد و مقایسه نتایج بررسی هماتولوژیک در گروه شاهد و آزمون که در معرض ترکیب تجارتی دیازینون (Maccidal-600EC) قرار گرفته بودند، انجام شد. در این تحقیق 180 عدد بچه ماهی شیپ (Acipenser nudiventris) چهار ماهه با میانگین وزنی 1 ± 12. 65 گرم در قالب 6 گروه 30 تایی (5 گروه آزماشی و1 گروه شاهد) مورد استفاده قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصله از آزمون مسمومیت حاد میزان LC50 96 ساعت برای ماهی شیپ در معرض (Maccidal-600EC) معادل 7. 67 میلی گرم بر لیتر تعیین گردید (این میزان معادل 4. 6 میلی گرم بر لیتر ماده موثر دیازینون می باشد). میزان هموگلوبین، اریتروسیت و هماتوکریت، در گروه شاهد و آزمون از اختلاف معنی داری برخوردار بودند (P<0. 05). مسمومیت حاد در معرض سم دیازینون موجب کاهش گلبول سفید و میزان لنفوسیت شده و شکل تکامل یافته نوتروفیل افزایش معنی داری داشته است (P<0. 05). تغییرات حاصله در مقادیر سطوح اریتروسیت و لکوسیت پس از قرار گرفتن در معرض سم دیازینون ممکن است ناشی از بروز اختلال در روند خونسازی و کاهش ایمنی غیر اختصاصی ماهی باشد.

    کلیدواژگان: شاخص های خونی، LC50، مسمومیت حاد، سم دیازینون، ماهی شیپ، Acipenser nudiventris
  • عظمت دادای قندی، عباس اسماعیلی ساری، سیدحجت خداپرست صفحه 61
    سورفکتانتها یکی از آلاینده های مهم بوده که از طریق فاضلابهای خانگی و صنعتی بداخل سیستمهای آب وارد شده و باعث آلودگی می گردند. هدف از این پروژه تعیین مقادیر las در ایستگاه های مورد نظر و تغییرات فصلی آن و مقایسه با حداکثر غلظت مجاز شوینده ها در یک اکو سیستم می باشد. …
    کلیدواژگان: سورفکتانت، آلاینده، تالاب انزلی
  • سارا سبز علیزاده، سید رضا سیدمرتضایی، سیمین دهقان مدیسه، وحید یاوری صفحه 69
    این مقاله قسمتی از پروژه بررسی وضعیت مدیریتی مراکز تکثیر میگوی چوئبده آبادان است که از اردیبهشت ماه 1380 آغاز و در دو دوره تکثیر صورت گرفته است. عوامل فیزیکی و شیمیایی متفاوتی در مراکزی با مدیریت تایلندی و فیلیپینی و مرکز تکثیر میگوی بندر امام خمینی مورد بررسی قرار گرفت که دامنه تغییرات شوری 17. 9 تا 35. 3 گرم در لیتر، BOD5 6. 12 تا 8. 72 میکروگرم در لیتر، NO-2 10 تا 421 میکروگرم در لیتر، pH 8. 04 تا 8. 68، کدورت 1 تا NTU 33، کلسیم 400. 4 تا 620. 6 میلی گرم در لیتر، منیزیوم 1104 تا 1968 میلی گرم در لیتر، سختی 6000 تا 9400 میلی گرم در لیتر و دمای آب 25. 4 تا 32. 4 درجه سانتیگراد و همچنین مقادیر CH2 همواره صفر بوده است.
    مقادیر بدست آمده در این مطالعه با مقادیر مجاز و استانداردهای آبزی پروری مقایسه شده و بجز آمونیاک و یون نیتریت که در مواردی بیشتر از حد مجاز بودند، سایر عوامل در حد مناسب بدست آمدند. طبق نتایج حاصل از آنالیز واریانس داده ها مقادیر اکسیژن در حوضچه های مختلف (P=0. 049) و نیز مقادیر COD در زمانهای مختلف نمونه برداری دارای اختلاف معنی دار آماری بوده است (P=0. 025).
    کلیدواژگان: میگو، عوامل فیزیکی و شیمیایی، چوئبده، آبادان، ایران
  • مرجان صادقی راد، غلامرضا امینی رنجبر، عما ارشد، هاشم جوشیده صفحه 79
    اندازه گیری فلزات سنگین (روی، مس، کادمیم، سرب و جیوه) در بافت ماهیچه و خاویار دو گونه تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) و ازون برون (Acipenser stellatus) حوضه جنوبی دریای خزر (از بندر آستارا تا بندر ترکمن) در 5 ناحیه شیلاتی شمال ایران انجام شد. تعداد نمونه های مورد بررسی شامل 139 عدد ماهی ازون برون و 103 عدد تاسماهی ایرانی بود که از 18 صیدگاه مستقر در 5 ناحیه شیلات در فصول صید سالهای 1377 و 1378 جمع آوری شدند. تجزیه شیمیایی نمونه ها با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر جذب اتمی (شعله) جهت چهار فلز سرب، کادمیوم، روی و مس و جذب اتمی با سیستم بدون شعله و دستگاه مکمل اندازه گیری جیوه (با سیستم بخارات سرد جیوه) برای اندازه گیری جیوه انجام شد. میانگین سن ماهیان مورد بررسی در تاسماهی ایرانی (2. 6 ±) 17. 6 سال و در ازون برون (1. 8 ±) 11. 9 سال بوده است. میانگین فلزات در بافت ماهیچه و خاویار تاسماهی ایرانی بترتیب: روی 26. 9 و 65. 9، مس 1. 8 و 4. 2، سرب 0. 61 و 0. 111 و کادمیوم 0. 061 و 0. 005 میکروگرم در لیتر (وزن خشک) و جیوه 0. 06 و 0. 007 میکروگرم در لیتر (وزن تر) و در بافت ماهیچه و خاویار نمونه های ماهیان ازون برون بترتیب: روی 27. 4 و 57. 8، مس 1. 64 و 4. 85، سرب 0. 481 و 0. 112، کادمیوم 0. 059 و 0. 005 میکروگرم در لیتر (وزن خشک) و جیوه 0. 05 و 0. 008 میکروگرم در لیتر (وزن تر) بدست آمد. حداکثر مقادیر بدست آمده از این 5 فلز در بافت ماهیچه و خاویار این دو گونه نشانگر عدم وجود این فلزات در غلظت های بیش از مقادیر حد مجاز بین المللی جهت مصرف انسانی بوده است.
    کلیدواژگان: تاسماهی ایرانی، Acipenser persicus، آزون برون، Acipenser stellants فلزات سنگین، بافت عضله، خاویار، دریای خزر
  • لیما طیبی، سیدجعفر سیف آبادی، عبدالمحمد عابدیان، ناصر آق صفحه 101
    در این تحقیق، قابلیت تخمه گشایی سیست و ارزش غذایی ناپلیوس آرتمیای ارومیه در زمانهای مختلف انکوباسیون، بررسی گردید. آزمایشات به 5 زمان برداشت ناپلیوس 18، 20، 22، 24 و 26 ساعت، در سه تکرار و به صورت طرح بلوک های کاملا تصادفی انجام گرفت. کشت آرتمیا و تعیین قابلیت تخمه گشایی سیست ها در این زمان ها طبق روش استاندارد تعیین گردید. ناپلیوس های لازم جهت انجام آزمایشات تعیین ترکیبات شیمیایی بدن نیز در مخازن 5 لیتر، کشت شدند. میزان وزن خشک، پروتئین، چربی، خاکستر، کربوهیدرات، انرژی و ترکیب اسیدهای چرب ناپلیوس ها در زمان های مختلف رشد، سنجش گردید. همچنین میزان وزن خشک انفرادی ناپلیوس ها و ترکیب بیوشیمیایی انفرادی بدن ناپلیوس در طول توسعه لاروی به دست آمد.
    نتایج نشان دادند که درصد تخمه گشایی و کارآیی تخمه گشایی با افزایش زمان، زیاد شده که در مورد درصد تخمه گشایی با افزایش زمان، زیاد شده که در مورد درصد تخمه گشایی این افزایش معنی دار بود (P<0. 05). میزان ارزش غذایی ناپلیوس ها نیز در بیشتر موارد، برغم کاهش طی زمانهای بالاتر انکوباسیون، اختلاف معنی داری را نشان نداد (P>0. 05).
    در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده زمان 24 و 26 ساعت برای برداشت ناپلیوس های آرتیما پیشنهاد می گردد که تحت این شرایط ضمن افزایش قابلیت تخمه گشایی سیست ها و میزان ناپلیوس های برداشت شده، ارزش غذایی ناپلیوس نیز حفظ می گردد.
    کلیدواژگان: آرتیمای ارومیه، ناپلیوس، Artemia urmiana، تخمه گشایی، ترکیبات بیوشیمیایی
  • کیوان عباسی، امین کیوان، محمدرضا احمدی صفحه 113
    این مطالعه در قالب پروژه بررسی وضعیت تکثیر طبیعی ماهیان اقتصادی مهاجر دریای خزر در سفیدرود، از آذر ماه 1378 تا دیماه 1379 با استفاده از پره های با چشمه 2 تا 22 میلیمتر، تور پرتابی با چشمه 6 تا 15 میلیمتر (گره تا گره مجاور) و دستگاه صید الکتریکی انجام شد.
    نتایج بررسی 621 مولد و 1136 لارو و ماهیان جوان تا انگشت قد نشان داد که زمان کوچ تخم ریزی به سفیدرود اواخر بهمن تا تیر ماه و اوج آن از نیمه دوم فروردین تا اواخر اردیبهشت می باشد. طول چنگالی در نرها 116 تا 208 (17. 95 153. 1±) و در ماده ها 122 تا 222 (16. 46 ± 173. 5) میلیمتر، وزن کل بدن در نرها 21. 1 تا 116. 1 (19. 23 ± 52. 92) و در ماده ها 23. 1 تا 170 (22. 88 ± 77. 90) گرم اندازه گیری شد. نرهای 2 تا 6 (0. 86 ± 3. 53) ساله و ماده های 3 تا 7 (0. 92 ± 4. 19) ساله در تخم ریزی شرکت نموده و سن بلوغ آنها بترتیب 2 و 3 سال تعیین شد. در مجموع، نرها 51. 82 و ماده ها 48. 18 درصد مولدین را تشکیل می دادند که این نسبت تنها در اردیبهشت ماه تفاوت معنی دار داشت. وزن گناد در نرها 1. 13 تا 7. 92 (میانگین 0. 29 ± 2. 89) گرم و در ماده ها 3. 21 تا 25. 47 (میانگین 1. 52 ± 10. 40) گرم بود. این عامل در خرداد ماه بیشترین مقدار را داشته و در مولدین ماده با افزایش فاصله از مصب افزایش می یافت. 85. 7 درصد ماده ها دارای شاخص گونادوسوماتیک (GSI) بین 11 تا 19 درصد و 95. 5 درصد نرها دارای GSI بین 3 تا 8 درصد بودند.
    تخم ریزی این ماهیان اواسط اردیبهشت تا اواخر تیر ماه (اوج در خرداد) در دمای آب 18 تا 29 درجه سانتیگراد و بر روی بسترهای قلوه سنگی و سنگریزه ای در طی شبانه روز، در فاصله 25 تا 79 کیلومتری دهانه سفیدرود در رودخانه اصلی و شاخابه های فرعی آن (دیسام و زالکی روخان) انجام می گیرد که منطقه کیسوم (30 کیلومتری مصب) تا سد سنگر (52 کیلومتری مصب) و شاخابه دیسام بعنوان مهمترین مناطق زاد و ولد سیاه کولی تعیین شدند.
    کلیدواژگان: سیاه کولی، Vimba vimba persa، تخمریزی، سفید رود، ایران
  • رضوان الله کاظمی، محمود بهمنی، محمدپور کاظمی، علی حلاجیان، سهراب دژندیان، باقر مجازی امیری صفحه 127
    تاسماهی ایرانی Acipenser persicus مهمترین گونه ماهی خاویاری مناطق جنوبی دریای خزر است که در حال حاضر 51 درصد خاویار استحصالی ایران را تشکیل می دهد. آزمونهای مقاومت به شوری در دو تیمار شوری 7 و 9 در هزار و گروه شاهد (با شوری 0. 5 در هزار) روی 5 گروه سنی با سه تکرار در هر تیمار و شاهد در مراحل اولیه زندگی تاسماهی ایرانی در آکواریوم های 27 لیتری مجهز به سیستم هوادهی یکنواخت و شرایط فیزیکی و شیمیایی یکسان به انجام رسید. نتایج نشان داد که در صورت مساعد بودن شرایط زیستی تغذیه ای و محیط پرورش بچه تاسماهی ایرانی در روزهای نخست زندگی، سن عامل مهمی برای توسعه اندام های تنظیم کننده فشار اسمزی است. اما در مراحل بعد دو عامل وزن و طول ماهی نقش اساسی را در این زمینه بر عهده خواهند داشت. همچنین در صورت مساعد بودن شرایط زیستی، تغذیه ای و محیط پرورش بچه تاسماهی ایرانی در روزهای اولیه پس از تفریخ و تغذیه فعال و مناسب بودن محل بارگیری و رهاسازی، آنها را می توان در سنین 33 تا 35 روز پس از جذب کیسه زرده با میانگین وزن 2. 1 گرم و طول 6. 9 سانتیمتر در حاشیه یا مصب رودخانه ها رهاسازی نمود.
    کلیدواژگان: بچه تاسماهی ایرانی، Acipenser persicus، وزن، طول، شوری، دریای خزر
  • شعبانعلی نظامی، حسین خارا صفحه 141
    اثرات خشکسالی در سالهای 1377 تا 1379 بر روی موجودات کفزی تالاب امیرکلایه لاهیجان در سال 1380 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، بصورت فصلی از 6 ایستگاه، بوسیله نمونه بردار گراب نمونه برداری شد و پس از شناسایی موجودات کفزی و ثبت اطلاعات، داده های بدست آمده با اطلاعات سالهای قبل از خشکسالی (1375-1376) مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. طبق نتایج این بررسی، 9 گروه از کفزیان شامل یک رده Hirudina، دو راسته Odonata و Ephemeroptera و 6 خانواده Chironomidae، Chaoborinidae،Gammaridae ، Tubifieidae، Culicidae و Xanthidae شناسایی شدند که Xanthidae و Culicidae قبلا گزارش نشده بودند. ضمن اینکه دو راسته Coleoptera و Trichoptera و سه خانواده Planorbidae، Limnaeidae و Mysidae اگر چه در سالهای قبل وجود داشتند ولی در مطالعه جدید دیده نشدند. همچنین براساس مطالعات انجام گرفته تراکم موجودات کفزی به میزان زیادی کاهش نشان می دهد، که در کل سال از 1372 عدد در متر مربع در سال 1375-1376 به 165 عدد در مترمربع در سال 1380 رسیده بود. در ضمن از لحاظ تنوع گونه ای، غنای گونه ای، شاخص پراکنش و نوع پراکنش اختلافهای قابل توجهی در کل سال و در بین فصول و ایستگاه های مختلف ثبت گردید. در مجموع این مطالعه اثرات جنبه های مختلف خشکسالی از جمله کاهش عمق آب، کاهش اکسیژن محلول آب، افزایش دمای آب، کاهش میزان غذا و افزایش میزان تغذیه توسط ماهیان را بر روی موجودات کفزی تالاب امیرکلایه نشان می دهد.
    کلیدواژگان: موجودات کفزی، تالاب امیرکلایه، لاهیجان، ایران
  • عبدالله هاشمیان، حسینعلی خوشباور رستمی، حسین تالیشان صفحه 157
    354 عدد از گونه های ماهیان خاویاری (قره برون، چالباش و ازون برون) در دامنه طولی 30 تا 180 سانتیمتر طی سالهای 1378 تا 1379 در مناطق کم عمق (متوسط عمق نمونه برداری 15 متر) سواحل مازندران و گلستان در چهار منطقه (میانکاله، خزرآباد، بابلسر و نوشهر) صید و از نظر رژیم غذایی مورد مطالعه قرار گرفتند. در مجموع 16 خانواده از موجودات تغذیه شده شناسایی شدند، که 11 خانواده متعلق به کفزیان درشت بودند. فراوانی آنها در تغذیه عبارت بودند از: Annelida (50. 8 درصد) ، Amphipoda (41. 5 درصد) ، ماهی ها (4. 8 درصد) ، Decapoda (2 درصد) و Bivalvia (0. 9). غذای غالب ماهیان کمتر از 40 سانتیمتر، شامل میگو، کرمهای پرتار و گاماریده بود. ماهیان 41 تا 80 سانتیمتر بیشتر از میگو، گارماریده، کرمهای پرتار، دوکفه ای ها و ماهی تغذیه کرده بودند. در غذای ماهیان بیشتر از 80 سانتیمتر بیشتر میگو و ماهی دیده شد. متوسط ضریب چاقی برای ازون برون، قره برون، چالباش بترتیب 0. 43، 0. 63، 0. 97 بود. متوسط شاخص پر بودن معده (FI) ازون برون 8. 3، چالباش 100 و قره برون 165 بود. شباهت غذایی بین گروه های طولی کمتر از 40 سانتیمتر و 41 تا 80 سانتیمتر وجود داشت (r=0. 7).
    کلیدواژگان: تغذیه، ماهیان خاویاری، مازندران، گلستان، دریای خزر
  • سید ابراهیم واردی، حسن فضلی صفحه 167
    این مطالعه طی دوره رهاسازی بچه ماهی سفید به رودخانه های تجن، شیرود، تنکابن، لاریم و گهرباران در نیمه اول (بهار و تابستان) سالهای 1379-80 انجام شد و عوامل فیزیکی و شیمیایی شامل دما، pH و DO و BOD5 و TSS و TDS و Cl- و PO43- و NH4 و NO2- و NH3 و سختی با 52 نمونه که از محل رهاسازی بچه ماهیان در این رودخانه ها (هر رودخانه یک ایستگاه نزدیک مصب) تهیه شده بودند، اندازه گیری شد.
    با بررسی های انجام شده رودخانه های شیرود و تنکابن در شرایط فعلی وضعیت مطلوبی برای رهاسازی بچه ماهیان نشان داده اند و بر اساس استاندارد کیفیت آب طی شش ماهه اول سال (زمان رهاسازی بچه ماهیان) در ردیف آبهای مناسب و کلاس آنها AA تا A طبقه بندی شده است. در صورتیکه رودخانه های لاریم، گهرباران و تجن به سبب بهره برداری غیر اصولی آب در زمان کشاورزی برخی عوامل آن از نظر استاندارد کیفیت، نامناسب و حتی تا کلاس C تنزل می یابد. در این مدت رودخانه های ذکر شده در زمان بازسازی ذخایر حاصل از تکثیر مصنوعی کارگاه ها در مناسب ترین شرایط خود قرار دارند.
    کلیدواژگان: کیفیت آب، بچه ماهی، رودخانه های استان مازندران
  • مهدی یوسفیان صفحه 183
    یکی از ابزارهای مهم در اصلاح نژاد و مطالعات ژنتیکی ماهی، دستکاری ژنتیکی (Genome manipulation) و بخصوص تکنیک ماده زایی است. در یک پروژه تحقیقاتی در سالهای 1378 و 1379 امکان تولید ماهی کپور (Cyprinus carpio L.) ماده زاد مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور در فصل تکثیر ماهی کپور، پس از انتخاب مولدین مناسب با نشانگرهای آلل های ترانسفرین خاص، نسبت به بهینه سازی اشعه گاما بر اسپرم ماهی جهت تخریب ژنوم اقدام شد. اسپرم ماهی در معرض اشعه با مقدار 80 تا 120 کیلو راد قرار گرفت و با مقدار 100 کیلوراد مناسبترین نتیجه حاصل شد.
    با استفاده از شوکهای سرمایی و گرمایی متفاوت به تخم در زمانهای مختلف پس از افزودن آب به ترکیب تخم و اسپرم، ماهی ماده زاد میوزی دیپلوئید بدست آمد. درصد باقی ماندگی لارو فعال با شوک سرمایی (7 درصد) نسبت به شوک گرمایی 2. 5 درصد اختلاف معنی داری داشته است. مناسبترین شرایط شوک 5 دقیقه پس از ترکیب تخم با اسپرم در صفر درجه سانتیگراد برای مدت 50 دقیقه حاصل شد. از 100 عدد بچه ماهی کپور برای هر تیمار جهت تعیین آزمایشات الکتروفورزی و تعیین اثر شوک و اشعه گاما استفاده شد. عدم وجود نشانگر پدری در بچه ماهیان ماده زاد میوزی صحت آزمایشات انجام شده را تایید نمود.
    کلیدواژگان: کپور معمولی، Cyprinus carpio، دستکاری ژنتیکی، ماده زایی، اشعه گاما
  • یافته های علمی کوتاه
  • مصطفی نوروزی، طاهر نژاد ستاری، مریم فلاحی کپورچال صفحه 199
    هدف از این مطالعه، بررسی توزیع جلبک های اپی فیت بود که از مهرماه 1380 تا شهریور ماه 1381 به مدت 12 ماه در تالاب انزلی استان گیلان صورت پذیرفت.
    جلبک ها بعنوان تولید کنندگان اولیه، یکی از مهم ترین عوامل زنجیره غذایی بخصوص در اکوسیستمهای آبی می باشند. آنها بطور مستقیم یا بطور غیر مستقیم مورد تغذیه ماهی ها قرار می گیرند. ابتدا توسط زئوپلانکتون ها مصرف شده و سپس ماهی ها آنها را بعنوان غذا مصرف می نمایند. لذا در امور شیلات و پرورش آبزیان اهمیت بسزایی دارند. اپی فیت ها مجموعه ای نامتجانس از جلبک ها، باکتری ها، قارچ ها، مواد آلی و معدنی هستند که روی ماکروفیت ها، چوب و سایر اشیا غوطه ور یافت می شوند (Wetzel, 1983) جلبک های پریفیتون اهمیت زیادی دارند و 20 تا 50 درصد تولیدات اولیه دریاچه را تولید نموده و متابولیتهای آنها برای سایر موجودات قابل استفاده است (Siver, 1977) هنگام بهار با افزایش دما و نور، تولیدات و بیوماس جلبک های اپی فیت بخصوص دیاتومه ها و در تابستان کلرفیت ها و سیانوفیت ها افزایش می یابند. در پاییز هم گاهی باعث افزایش بیوماس می گردند.
    کلیدواژگان: جلبک، اپی فیت، عوامل فیزیکو شیمیایی، تالاب انزلی
|
  • Gh. Amini ranjbar, F. Sotodehnia Page 1
    We assessed concentration of heavy metals (Zn, Cu, Pb, Cd) in the muscle tissue of Mugil auratus caught from important parts of Caspian Sea in Mazandaran Province in autumn 2002.
    After biometrical measurements, the muscle tissue of 32 randomly selected fish were separated using standard method MOOPAM 1999. Metals were extracted from the tissues using Closed Digestion method and acidic mixture (Moopam, 1983). Concentrations of the heavy metals were measured by FAAS (AAS4 Zeiss Gennany).
    Mean concentrations for Zn, Cu, Pb, Cd (14. 327, 0. 996, 2. 337 and 0. 321 ppm/dry weight) were compared with the international standards such as WHO, UK (MAFF), and NHMRC. A T. test showed higher than normal concentration of Pb, Cd in the muscle tissues.
    We found a positive linear relationship between accumulation of Zinc and Cadmium with weight, sex and standard length factors a negative linear relationship between accumulation of Pb with weight, sex and standard length. There was no significant relationship between accumulations of Cu with the biometrical factors of the sampled fish. Also, no relationship was found between sex and accumulation of Zn, Cu, Pb, Cd, while the accumulation of Pb in male samples were more than female ones.
    Keywords: heavy metals, Mugil auratus, Size, Sex, Caspian Sea
  • F. Parafkandeh, S. Rezvani Page 19
    Otoliths were collected from 98 Caspian Roach in the east, center and west parts of south Caspian Sea during 1999-2000. Trace elements K, Sr, Cu, Fe, Zn, and Br in the otoliths were detected using PIXE method. Our results suggest K, Sr, Cu, Fe, and Zn can be used as discriminating factors for population separation in Caspian Roach. The value of K, Sr, Cu, Fe, and Zn were 7.1, 178.3, 0.1, 2.6, 0.3ppm in the west and 9.5, 11.1, 0.3, 5.7, 0.2ppm in the east. Therefore, Caspian Roach from west and east can be discriminated based on their significantly different concentration of trace element contents (p<0.05). However, this was not the case for fish from central part and Anzali area (p<0.05). This study affirmed earlier results from investigations on morphometric characteristics of Caspian Roach suggesting the presence of two different populations of Rutilus rutilus in the south of the Caspian Sea, namely Anzali-Kura, and Gorgan-Turkmen.
    Keywords: OTOLITH, Rutilus rutilus, Caspian Sea
  • K. Hadadi moghadam, H. Paranavar, Z. Pazhand, F. Chobian Page 37
    We collected sturgeon specimens from seven fishing stations operating 30 to 35 Km away from each other in Guilan province over the years 1999- 2000. Trawl nets six meters long were drawn using motorboats at each station, repeated three times for each season. Among the studied premature sturgeons, 121 Acipenser persicus specimens with an average age of less than two years and a length of 10 to 49.9±0.77 cm showed full stomachs (57.17 % fullness). Among the mature specimens with an average age of 11 years and a length range of 90 to 194 cm, only three showed full stomachs (11.54 % fullness). The highest gut index in this study belonged to premature A. persicus.
    A one-way analysis of variance showed no significant difference in condition factor and gastro-somatic index among the different length groups (P<0.05). We found that the food consumed by premature A. persicus was comprised of eight genera of benthic invertebrates Hypania sp., Hypaniola sp., Pterocuma sp., Stenocuma sp., Abra ovata, Paramysis sp., Gammarus sp. and Nereis sp. Adult sturgeons were found feeding mainly on fish species belonging to Gobidae, Atherinidae and Clupeidae families. The main preys of premature A. persicus were polychaet worms Hypania sp. and Hypaniola sp. belonging to the class Sedantaria. Crustaceans Stenocuma sp. and Pterocuma sp. of the class Cumacea were also seen in the diet of the premature sturgeons. The main preys of adult A. persicus were fishes belonging to the family Gobiidae and secondary prey were fishes of the family Atherinidae.
    Keywords: Acipenseridae, feeding, GUILAN PROVINCE, Iran
  • H. Khoshbavar rostami, M. Soltani Page 49

    We treated 150 specimens of Acipenser nudiventris with diazinon and used 30 individuals as control to assess the haematological effects of the pesticide and LC50(96h) for the fish. The acute toxicity test lasting 96 hours was conducted on juvenile Acipenser nudiventris kept in aerated stagnant water contaminated with diazinon. The LC50(96h) values of diazinon for Acipenser nudiventris juveniles was 4.6 mg/l. The experimental groups of fish showed statistically significant difference in their erythrocyte, hemoglobin, leukocyte and differential leukocyte count (P<0.05). Acute toxicity effects of diazinon on the fish was recorded as lowered erythrocyte and lymphocyte count with a significant increase in developed neutrophil count (P<0.05). It is suggested that the change in erythrocyte and leukocyte count may have been caused as a result of disruption of hematopoiesis and a decrease in non-specific immunity level of the fish.

    Keywords: ACIPENSER NUDIVENTRIS, DIAZINON, ACUTE TOXICITY, Haematological profile, LC50(96h)
  • A. Dadai ghandi, A. Esmaeili sari, H. Khodaparast Page 61
    We assessed amount of surfactants and their seasonal trend in eight stations in Anzali Lagoon and compared them with allowable levels in the years 2001-2002. We obtained 96 water samples and determined their surfactant content using liquid - liquid method applying methylene blue active substance (MBAS).
    The concentration of surfactants in Pirbazar varied from 0.176 to 0.422 while that of the Sea station was somewhere between 0.098 to 0.049 mg/l. Seasonal concentration of surfactants varied from 0.049 to 0.422 mg/l averaging on 0.137 mg/l. A significant difference was found for surfactant concentration in different parts of the lagoon (p<0.05) with the eastern zone being the most polluted area with 0.422 g/l of the pollutants compared to 0.066 mg/l in the Sea. The highest amount of the surfactants was seen in winter in contrast to the lowest amount in spring. No statistically significant difference was found between concentrations of the surfactants in different seasons.
    Keywords: Surfactants, Contaminants, Anzali lagoon
  • S. Sabzalizadeh, R. Seyed mortezaei, S. Dehghan, V. Yavari Page 69
    For assessing management efficiency in shrimp hatcheries of Choebdeh (Abadan), we surveyed the physico-chemical properties of water in two culture periods during the years 2001-2002. Different physical and chemical factors were measured in hatcheries under Thai and Philippine management methods.
    We measured factors such as salinity (17. 9-35. 3 ppt), BODS (6. 12-8. 72 ppm), DO (10. 02-13. 7 ppm), COD (4-98. 9 ppm), NH3 (0-811. 4 ppb), N02 (10-421 ppb), pH (8. 04 - 8. 68), Turbidity (1-33 NTU), Ca (400. 4-620. 6 ppm), Mg (1104-1968 ppm), total hardness (6000-9400 ppm) and water temperature (25. 4-32. 4 C) while no amount of SH2 was found in the water samples.
    The results of this survey were compared with standard levels and safe ranges for aquaculture activities. Most factors were in standard range with only NH3 and N02 showing a slight excess in some cases. An ANOVA test showed significant differences in levels of oxygen and COD of the tanks at different sampling times.
    Keywords: Shrimp Hatchery, Physico-Chemical Properties, AMMONIA, Nitrite
  • M. Sadeghi rad, Gh. Amini ranjbar, A. Arshad, H. Joshideh Page 79
    We sampled 139 specimen of Acipenser persicus and 103 Acipenser stellatus over the years 1998-1999 in five fishing zones of the southern Caspian Sea for heavy metal contamination assessment. Flame Atomic Absorption Spectrophotometry was used to determine contamination of the specimens with Zn, Cu, Cd, and Pb and cold vapor method for Hg.
    The mean age for A. persicus and A. stellatus was 17.6±2.6 years and 11.9±1.8 years, respectively. The mean concentrations of heavy metals assessed for dry weight of the muscle tissues and caviar in A. persicus were 26.9 and 65.9 µg/g for Zn, 1.8 and 4.2 µg/g for Cu, 0.61 and 0.111 µg/g for Pb and 0.61 and 0.005 µg/g for Cd. The wet weight concentration of Hg in the muscle tissue and caviar of the fish were 0.06 and 0.007 µg/g respectively. For A. stellatus we determined the mean concentration of heavy metals in dry weight of the muscle tissue and caviar to be 27.4 and 57.8 µg/g for Zn, 1.64 and 4.85 µg/g for Cu, 0.481 and 0.112 µg/g for Pb and 0.59 and 0.005 µg/g for Cd while the wet weight concentration of Hg were 0.05 and 0.008 µg/g. By international standards, the contamination of the muscle tissue and caviar samples with the heavy metals in the two sturgeon species are well below maximum allowable for human consumption.
    Keywords: Acipenser persicus, ACIPENSER STELLATUS, heavy metals, Muscle tissue, Caviar, Caspian Sea
  • L. Tayebi, J. Seifabadi, A. Abedian, N. Agh Page 101
    Hatchability of cysts and nutritional value of Artemia urmiana's nauplii in different incubation times were evaluated. The experiments were conducted at five incubation times 18, 20, 22, 24 and 26 hours, in triplicate random groups. Hatchability of cysts during these periods was determined with standard methods. Nauplii were hatched in five liter bottles to determine their biochemical composition. Dry weight, protein, lipid, carbohydrate, ash, caloric content and fatty acid compositions of naupliies were determined at different developmental stages. Also, the dry weight and the biochemical composition of nauplii were determined individually, at different develop-mental stages.
    The results showed that the hatching percentage and efficiency increased with time with the hatching percentage being significant (P<0.05). The nutritional value of nauplii decreased slightly with time in most cases, but no significant changes were found (P>0.05). Based on the results, the incubation times 25 or 26 hours are recommended for harvesting nauplii. At these times, hatchability and the amount of harvested nauplii increased while their nutritional value was highest.
    Keywords: Artemia urmiana, Nauplii, Incubation time, Hatchability, Biochemical composition
  • K. Abbasi, A. Keyvan, M. Ahmadi Page 113
    To evaluate spawning status of Vimba vimba population in Sefid-roud river, 621 breeders, 1136 larvae, fries and fingerlings were caught in the river using beach seine, cast-net and electro-choker over the years 1999-2000. We found that the fish started spawning migration in March and continued it until July with its peak occurring between mid-April to late-May. Fork length was 116 - 208 mm (153.1 ± 17.95) in male specimens and 122 - 222 mm (173.5 ± 16.46) in females. Total body weight ranged 21.1-116.1 g (52.92 19.23) in males and 23.1 - 170.0 g (77.90 ± 22.88) in females. Males aged 2-6 years (3.53±0.86) and females aged 3-7 years (4.19±0.92) participated in the spawning with their maturity age being calculated as 2 and 3 years respectively. In all, breeders were composed of 51.82% males and 48.18% females with the ratio being significantly different only in May. Gonad weight was 1.13-7.92 g (Avg. 2.89±0.29) in males and 3.21-25.47g (Avg. 10.40±1.52) in females. We found the highest gonad weight for the fish in June and that the gonad weight in female breeders increased upwards of the estuary. Gonado-somatic index was 19-21% in 85.7% of the females and 3-8% in 95.5% of the males. Spawning of the species took place during day and night from late May to late June with its peak in May in water temperature ranging 18-29 degrees centigrade on pebble and gravel grounds from 25 to 75kms away from estuary. The Disaam tributary was distinguished as the major spawning area for the species.
    Keywords: Vimba vimba persa, SPAWNING, Age composition, Sefid-rud river, Iran
  • R. Kazemi, M. Bahmani, M. porkazemi, A. Halajian, S. Dazhandian, B. Majazi amiri Page 127
    The Persian Sturgeon, Acipenser persicus is the most important sturgeon species in the southern part of the Caspian Sea and it provides 51% of Iran's caviar production.
    We were used five different age groups of the larvae (7, 17, 22, 28 and 33 days after yolk absorption) in 3 replicates. The larvae were all transferred at the same time to 27 liter aquarium holding 15 liter of water at different salinities (0.5, 7 and 9 ppt) and were provided with continuous aeration.
    Analysis of data showed that during early stages of life, age is an important factor for development of osmoregulatory organs. However, in later stages, weight and length play a vital role in this regard. The present study reveals that during post hatch and active feeding, in favorable environmental and rearing condition A. persicus fingerlings could be released into rivers and estuaries in Guilan province at an age of 33-35 days after yolk sac absorption and when they attain weight of 1.8-2.4g and length of 6.2-7.5cm.
    Keywords: Persian sturgeon's fingerling, Acipenser persicus, WEIGHT, Length, Salinity, Caspian Sea
  • Sh. Nezami, H. Khara Page 141
    The Possible effects of dry years 1998-2000 on benthic organisms of Amirkalayeh Wetland was studied in the year 2001. Six sampling stations were defined where we seasonally collected benthic organisms using a grab sampler. We identified nine benthic organisms belonging to class Hirudina and orders Odonata and Ephemeroptera and also six families Chironomidae, Chaoborina, Ammaridae, Tubificidae, Xanthidae and Culicedae. Families Xanthidae and Culinidae had not been reported before for the wetland while orders Coleoptera and Trichoptera and families Planorbidae, Lymnaeidae, Coleoptera which were present before the drought, were not detected in the samples. We observed a significant decrease in frequency of benthic organisms changing from 1372 organisms per square meter in 1997 to 165 in 2001. Also, tests showed considerable change in benthic diversity, species richness and distribution in different sampling seasons and stations over the year 2001. These changes may be attributed to the decrease in water depth, dissolved oxygen, available food and increase in water temperature and predation.
    Keywords: Benthic, AMIRKELAYEH WETLAND, LAHIJAN, Iran
  • A. Hashemian, H. Khoshbavar rostmi, H. Talishan Page 157
    Feeding habits of different genera of 354 sturgeon specimens (Acipenser persicus, Acipenser nudiventris, and Acipenser stellatus) were compared over the years 1999-2000 caught in the coastal waters less than 20 meters deep of Mazandaran and Golestan provinces, southern Caspian Sea. The caught specimens ranged 30-18cm in length. Overall, 16 families of food items were identified in the digestive system of the sturgeon specimens, of which 11 belonged to macro-benthos.
    The sturgeon fishes preyed on food items composed of Annelida 50.8%, Amphipoda 41.5%, small fish 4.8%, Decapoda 2% and Bivalvia 0.9%. Fish specimens shorter than 40 cm were mostly found feeding on shrimps, Polychaetes and gammarids. The 41—80cm length class mostly fed on shrimps, gammarids, Polychaetes, bivalves and smaller fish. Sturgeons longer than 80cm fed mostly on shrimps and smaller fish. Average fat coefficient for Acipenser stellatus was 0.43. A. persicus showed a fat coefficient 0.63 while that of the A. nudiventris was 0.97. Average stomach fullness was 8.3, for Acipenser stellatus, 100 for A. nudiventris and 165 for A. persicus. We found a similar diet between group one fish less than 40 cm long and group two with fish in the length class 41 to 80cm (r=0.7).
    Keywords: Feeding habit, Sturgeon fish, Mazandaran, Golestan, Caspian Sea
  • E. Varedi, H. Fazli Page 167
    We analyzed the physico-chemical properties of estuarine water in Mazandaran Province Rivers (Shirood, Tonekabon, Larim, Tajan, and Goharbaran) during release of fish fingerlings in spring and summer 2000-2001. Water temperature, pH, DO, BOD5, TSS, T DS, Cl-, P043-, NH4+, NO2- and hardness were determined for 52 samples. The results showed the present condition of rivers Shirood and Tonekabon to be suitable for release of fish fingerlings and classified them as AA to A. Ranking as class C, rivers Larim, Goharbaran and Tajan were found unsuitable according to EPA standards, due to agricultural water extraction and improper land use development.
    Keywords: Water Quality, rivers, releasing of fingerling, Iran
  • M. Yosefian Page 183
    We investigated the generation of gynogenetic common carp (Cyprinus carpio L.) during 1989-1990. After selection of suitable breeders containing special transferrin marker in breeding season, we applied ionizing radiation (60 Co gamma ray) for genetic inactivation of spermatozoa of the fish. We found that in the exposure of the sperm to a range 80-120 Krad irradiation, 100 Krad gave the best results. Application of various cold and heat shocks to the eggs at different time intervals after addition of water to the mixture of milk and eggs generated diploid gynogenetic fish. Cold and hot shock treatments generated significantly different gynogenetic fish (7% and 2. 5% respectively). The optimum shock treatment was found to be 5 minutes after fertilization in 0 C lasting 50 minutes. For each treatment, 100 fish fingerlings were subjected to electrophoresis which showed the mitotic diploid progenies were all-maternal inherited with BB genotype.
    Keywords: Common Carp, Genetic Manipulation, Gynogenesis, Gamma ray
  • M. Norozi, T. Nezhad satari, M. Fallahi kaporchal Page 199
    We studied epiphytic algae in Anzali Lagoon in Guilan Province from September 2000 to August 2001. The algae were removed from natural and artificial substrates and their biomass were determined using Sedgwick - Rafter Cell and Olympus microscope. Species of bacillariophyceae were the most abundant with increased density of chlorophyceae in spring and cyanophyceae in summer. Also euglenophyceae algae showed a slight increase in summer. Direct correlation between algal biomass and environmental factors such as temperature, total phosphorous, total nitrogen and nitrate were seen. Also, a reverse relationship between epiphytic algal biomass and increased activity of macrophyte was detected. It is suggested that the excretion of allelopathic substances from macrophyte algae inhibits growth of epiphytes.
    Keywords: ALGAE, Epiphytic, Seasonal Distribution, Physico-Chemical factors, Anzali lagoon