فهرست مطالب

علمی شیلات ایران - سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 83، تابستان 1392)

مجله علمی شیلات ایران
سال بیست و دوم شماره 2 (پیاپی 83، تابستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/09/20
  • تعداد عناوین: 14
|
  • محسن احمدوند، یزدان مرادی، امیررضا شویک لو صفحات 1-15
    هدف از این پژوهش تعیین میزان بازارپسندی فیله ی تیلاپیای هیبرید قرمز (Oreochromis niloticus × Tilapia mosambicus) و تیلاپیای نیل (Oreochromis niloticus) پرورش یافته در مرکز تحقیقات ماهیان آب شور داخلی شهرستان بافق(یزد) بود. نمونه های ماهی به مرکز ملی تحقیقات فرآوری ایران واقع در بندر انزلی انتقال داده شد وعمل فیله کردن ماهیان به صورت دستی انجام شد. به منظور ارزیابی رجحان و نگرش مصرف کنندگان پرسش نامه ای براساس روش CLT (Central Location Test) طراحی و مقیاس 9 نقطه ای(1= بسیاربد، 9= بسیارخوب) برای ارزیابی مصرف کنندگان استفاده شد. قسمت لوین (Loin) از فیله ها جدا شده و درروغن سرخ کردنی به شکل غوطه وری سرخ شده و به 276 مصرف کننده دراستان های تهران، گیلان و مازندران ارایه شد. ترکیبات مغذی بدن نمونه ها نیز اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که فیله ی ماهیان تیلاپیا دارای 80/18 تا 33/ 19 درصد پروتئین، 50/1 تا 65/1 درصد چربی، 77 تا12/78 درصد رطوبت و 83/1تا90 /1 گرم در صد گرم خاکستر است. به طورکلی نتایج آزمون بازارپسندی نشان داد که هیچ اختلاف معناداری بین دو گونه ی تیلاپیا در مجموع 3 استان وجود ندارد. با این حال تفاوت های چشمگیری از نظر بازارپسندی فیله ی ماهی تیلاپیای قرمز و تیلاپیای نیل بین 3 استان مورد بررسی یافت شد.
    کلیدواژگان: بازارپسندی، تیلاپیا، ارزیابی حسی، هیبرید، Central Location Test
  • ثمانه اصغری، محمدرضا احمدی، فلورا محمدی زاده، کیوان اجلالی صفحات 15-23
    به منظور بررسی تنوع، پراکنش و تراکم دوکفه ای ها و شکم پایان سواحل ایرانی دریای عمان(از تنگه هرمز تا خلیج گواتر) هر 30 مایل دریایی تعداد 10 ایستگاه ثابت نمونه برداری انتخاب گردید. نمونه برداری ها از اعماق 40-10 متر به انجام رسید. در بررسی های انجام شده در مجموع تعداد 43 جنس متعلق به 19 خانواده از دوکفه ای ها و تعداد 71 جنس متعلق به 43 خانواده از شکم پایان مورد شناسایی قرار گرفتند. خانواده های Lucinidae با 55%، Nuculidae با 13%، Tellinidae با 7%، Veneridae با 5% و Yoldiidae با 5% به ترتیب خانواده های غالب دوکفه ای ها را تشکیل دادند و خانواده های غالب شکم پایان از نظر درصد فراوانی به ترتیب شامل Nassaridae با 27%، Retusidae با 16%، Pyramidellidae با 12%، Cyclostrematidae با 8% و Scaphandridae با 7% بودند. نتایج نشان داد که فراوانی دوکفه ای ها و شکم پایان در دریای عمان، تحت تاثیر بادهای موسمی جنوب غربی اقیانوس هند قرار دارد، بطوریکه فراوانی دوکفه ای ها پس از مانسون تابستانه کاهش و فراوانی شکم پایان افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: ماکروبنتوز، مانسون، دریای عمان، نرم تنان
  • بهزاد امدادی، میر مسعود سجادی، محمد علی یزدانی، محمود شکوریان صفحات 23-32
    مطالعه کنونی به منظور بررسی تاثیر جایگزینی مقادیر مختلف آرد ماهی توسط کنجاله سویا در جیره غذایی، بر میزان رشد، ضریب تبدیل غذایی و ترکیبات شیمیایی لاشه، عضله و کبد بچه ماهیان ازون برونAcipenser stellatus)) انجام شد. برای این منظور، پنج تیمار غذایی با پروتئین و انرژی یکسان فرموله شدند. بطوریکه در تیمارهای یک (F)، دو (S1)، سه (S2)، چهار (S3) و پنج (S4) به ترتیب میزان 0، 10، 20، 30 و 40 درصد از آرد ماهی، توسط کنجاله سویا جایگزین شد. تعداد 225 عدد بچه ماهی با وزن اولیه 73/0 ± 27/26 گرم بطور مساوی در پانزده تانک ذخیره سازی شدند. زیست سنجی ماهیان هر سه هفته یکبار انجام گرفت. در پایان دوره دوازده هفته ای غذادهی نمونه برداری ها بصورت تصادفی برای آنالیز میزان رشد، ضریب تبدیل غذایی و ترکیبات شیمیایی لاشه، عضله و کبد ماهیان بررسی شد. طبق نتایج از نظر وزن و ضریب تبدیل غذایی اختلاف معنی دار آماری بین تیمارهای غذایی مشاهده شد (05/0P<). بطوریکه تیمارهای S3 و S4 عملکرد ضعیفتری را نسبت به سایر تیمارها نشان دادند. از نظر ترکیب شیمیایی لاشه، در فاکتورهای پروتئین، چربی و رطوبت بدن بین تیمارهای غذایی اختلاف معنی دار آماری وجود داشت (05/0P<)، ولی در میزان خاکستر لاشه اختلاف معنی دار آماری بین تیمارها مشاهده نشد (05/0P˃). نتایج بدست آمده از میزان ترکیبات شیمیایی عضله نشان دهنده وجود اختلاف معنی دار در میزان چربی عضله بین تیمارهای غذایی مختلف بود (05/0P<)، ولی در میزان پروتئین، رطوبت و خاکستر عضله اختلاف معنی دار آماری بین تیمارها مشاهده نشد (05/0P˃). همچنین در هیچ یک از ترکیبات شیمیایی کبد تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد (05/0P ˃).
    کلیدواژگان: تغذیه، آبزی پروری، ماهیان
  • سیدعلی جعفرپور، عاطفه علی نژاد، سکینه یگانه، رضا صفری صفحات 33-44
    سوسیس های تخمیری گروهی از فرآورده های گوشتی محسوب می شوند که در جهان سهم قابل توجهی را بخود اختصاص داده اند. در این مطالعه برای اولین بار در ایران امکان تولید سوسیس تخمیری از گوشت ماهی کپور معمولی با بکارگیری باکتری Pediococcus pentosaceus و تلقیح آنها در درجه حرارتهای 15، 25، 35 درجه سانتیگراد مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تولید سوسیس تخمیری کپور معمولی از گوشت چرخ شده ماهی، نمک (3 درصد)، گلوکز (3 درصد) و log5 گونه باکتریایی فوق الذکر استفاده شد. پارامترهای pH، رطوبت، پروتئین و TVB-N و بار باکتریایی از قبیل جمعیت باکتری های اسید لاکتیک (،pH و پیامد آن محدود نمودن رشد Pseudomonas و Entrobacteriacea گردید. در نهایت جدای از پارامتر TVB-N، تولید سوسیس تخمیری در درجه حرارت 35 درجه سانتیگراد بهترین خصوصیات کیفی را داشت.، Micrococcacea میکروکوکوس ها،آنتروباکتریاسه، باکتری های سرمادوست (سودوموناس ها) و شمارش کلی باکتری های هوازی و بی هوازی به عنوان شاخص های تخمیر و کیفیت فرآورده ی مورد نظر اندازه گیری شدند. براساس نتایج به دست آمده، درجه حرارت های بالاتر سبب رشد سریع باکتری های اسید لاکتیک می شوند. این امر باعث کاهش در LAB) CFU/g
    کلیدواژگان: سوسیس ماهی، ماهی کپور، باکتری های لاکتیک اسید، تخمیر
  • فروزان چوبیان، زهره رمضانپور، محمود حافظیه، مرجان صادقی راد، کورش حدادی مقدم، ذبیح الله پژند، رودابه روفچایی، حمیدرضا پورعلی صفحات 45-54
    ریزجلبک ها، به عنوان منبعی از ترکیبات ارزشمند از جمله اسیدهای چرب دارای اهمیت می باشند. بدین منظور بسیاری از آنها از محیط های طبیعی جداسازی شده و به تولید انبوه می رسند. پژوهش حاضر با هدف غنی سازی دافنی با اسیدهای چرب غیر اشباع موجود در ریزجلبک ها به منظور تاثیر آن بر شاخصهای رشد و افزایش بازماندگی لارو تاسماهی ایرانی انجام گردید. در راستای انجام این بررسی ریز جلبک های Scenedesmus dimorphusChlorella vulgarisDHA جهت تغدیه دافنی (Daphnia longispina) مورد استفاده قرار گرفتند. تراکم سلول های جلبک جهت غنی سازی دافنی 107× 5 سلول در میلی لیتر بود. جهت این بررسی 3 تیمار (با 3 تکرار) و یک گروه شاهد در نظر گرفته شد. برای هر مخزن 60 لیتری تعداد 30 عدد لارو تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) در نظر گرفته شد. تغذیه لارو تاسماهی ایرانی به ترتیب در تیمار 1 با دافنی غنی شده با Chlorella vulgaris،Scenedesmus dimorphusChlorella vulgarisScenedesmus dimorphus (به نسبت 50 درصد) انجام شد. تغذیه لارو ها در گروه شاهد مطابق بخش ونیرو مجتمع تکثیر و پرورش شهید بهشتی، با دافنی های صید شده از استخرهای پرورش بجه ماهیان خاویاری انجام گردید. لاروها در شبانه روز به اندازه 30 درصد وزن بدن و در 4 نوبت غذادهی شدند. طی دوره بررسی به ترتیب میزان دما بین24-18 درجه سانتیگراد، اکسیژن محلول بین 2/7-8/5 میلی گرم در لیتر و pH بین 2/8-6/5 در نوسان بود. حداقل میانگین (±انحراف معیار±انحراف معیارSGR) به ترتیب در تیمار شاهد به میزان 13/1±6/4 و در تیمار3 به میزان 24/1±5/5 بود. حداقل بازماندگی لارو مربوط به تیمار شاهد به مقدار 68 درصد و حداکثر آن مربوط به تیمار 3 با 85 درصد بود)شاخص رشد ویژه () وزن لارو در گروه شاهد4/98 ± 219 میلی گرم و حداکثر آن در تیمار 3 به مقدار8/140 ± 16/315 میلی گرم بود. در بررسی آماری درصد افزایش وزن لاروهای تاسماهی ایرانی در تیمار 3 دارای اختلاف معنی دار آماری با سایر تیمارها بود. حداقل و حداکثر میانگین (و و در تیمار 3 با دافنی غنی شده با ترکیبی از در تیمار 2 با دافنی غنی شده با خالص سازی شده و در حد نیمه انبوه کشت شدند و پس از غنی سازی با اسید چرب و.
    کلیدواژگان: دافنی، غنی سازی، جلبک میکروسکوپی، لارو تاسماهی ایرانی، بازماندگی
  • منصور خلفه نیلساز، فرحناز کیان ارثی صفحات 55-64
    ددر ایدر این بررسی از نقش فیتوپلانکتونها در پساب های کشاورزی بعنوان شاخصی از کیفیت آب جهت امکان سنجی آبزی پروری در منطقه اهواز و خرمشهرمورد توجه قرار گرفته است. این بررسی در این بررسی از نقش فیتوپلانکتونها در پساب های کشاورزی بعنوان شاخصی از کیفیت آب جهت امکان سنجی آبزی پروری در منطقه اهواز و خرمشهرمورد توجه قرار گرفته است. این بررسی در یک دوره یک ساله در 6 ایستگاه در سال 1387 انجام گردید. 34 جنس فیتوپلانکتونی در رده های به ترتیب فراوانی باسیلاریوفیسه (دیاتومه)، سیانوفیسه، کلروفیسه و دینوفیسه شناسایی شدند. دبی آب کانال های زهکش کشاورزی یک رابطه معکوسی با فراوانی فیتوپلانکتونها را نشان می دهد. فراوانی سیانوفیسه ها در ایستگاه یک و جلبکهای سبز در ایستگاه 6 به وفور یافت شده اند. دیاتو مه ها در تمامی ایستگاه ها حضور دارند. شاخص پالمر که براساس مقاومت جلبکی، آلودگی به مواد آلی درون آب را طبقه بندی می کند، نشان می دهد که ایستگاه های 4، 3، 6، 5، 2 به ترتیب دارای آلودگی بالا و ایستگاه 1 دارای آلودگی نسبی است. ازجنبه شاخص فیتوپلانکتونهای مفید ایستگاه های 4، 6، 3، 5، 2، 1 به ترتیب از نظرکیفیت مناسب برای رشد ماهی و دارای امتیازهای بیشتری بوده اندر این بررسی از نقش فیتوپلانکتونها در پساب های کشاورزی بعنوان شاخصی از کیفیت آب جهت امکان سنجی آبزی پروری در منطقه اهواز و خرمشهرمورد توجه قرار گرفته است. این بررسی در یک دوره یک ساله در 6 ایستگاه در سال 1387 انجام گردید. 34 جنس فیتوپلانکتونی در رده های به ترتیب فراوانی باسیلاریوفیسه (دیاتومه)، سیانوفیسه، کلروفیسه و دینوفیسه شناسایی شدند. دبی آب کانال های زهکش کشاورزی یک رابطه معکوسی با فراوانی فیتوپلانکتونها را نشان می دهد. فراوانی سیانوفیسه ها در ایستگاه یک و جلبکهای سبز در ایستگاه 6 به وفور یافت شده اند. دیاتو مه ها در تمامی ایستگاه ها حضور دارند. شاخص پالمر که براساس مقاومت جلبکی، آلودگی به مواد آلی درون آب را طبقه بندی می کند، نشان می دهد که ایستگاه های 4، 3، 6، 5، 2 به ترتیب دارای آلودگی بالا و ایستگاه 1 دارای آلودگی نسبی است. ازجنبه شاخص فیتوپلانکتونهای مفید ایستگاه های 4، 6، 3، 5، 2، 1 به ترتیب از نظرکیفیت مناسب برای رشد ماهی و دارای امتیازهای بیشتری بوده اند.
    کلیدواژگان: آلودگی، بیواندیکاتور، جلبک
  • محمود سینایی، پیمان اقتصادی عراقی، علی ماشینچیان، سید محمدرضا فاطمی، غلامحسین ریاضی صفحات 65-76
    این مطالعه به منظور بررسی برخی پاسخ های فیزیولوژیک ماهی گل خورک گونه Boleophthalmus dussumieri به عنوان نشانگر زیستی هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای ((PAHsصورت گرفته است. نمونه برداری از پنج ایستگاه (اروند، جعفری، زنگی، سمایلی و بحرکان) و در طول سواحل شمال غرب خلیج فارس (سواحل خوزستان) صورت گرفته است. میزان غلظت PAHs توسط دستگاه HPLC و تغییرات غشاء لیزوزوم توسط تست NRRT و میزان پایداری غشاء لیزوزوم توسط تست میزان پایداری گلبول قرمز آنالیز گردید. میزان غلظت کل PAHs در نمونه های رسوب بین 50/113-34/3384 نانوگرم در گرم وزن خشک و در بافت کبد بین 99/3-64/46 نانوگرم در گرم وزن خشک بود. بیشترین میزان آلودگی در بافت کبد و رسوبات در ایستگاه جعفری و کمترین آن در ایستگاه بحرکان مشخص گردید. اختلاف معنی داری بین آنها یافت گردید. کمترین میزان میانگین RT نمونه های خون ماهی گل خورک در ایستگاه جعفری (34 دقیقه) و بیشترین آن در ایستگاه بحرکان (78 دقیقه) ثبت گردید. میانگین RT بین ایستگاه های نمونه برداری به جز ایستگاه اروند با زنگی، اختلاف معنی داری را نشان می دهد. منحنی میزان تغییرات در پایداری غشاء گلبول قرمز ماهی گل خورک نسبت به شیب غلظتی نمک (منحنی (EOF در ایستگاه های مختلف نمونه برداری نشان می دهد که غشاء گلبول قرمز ماهیان صید شده از ایستگاه جعفری در مقایسه با دیگرایستگاه ها قوام و پایداری کمتری داردکه ایستگاه های زنگی> اروند> سمایلی> و بحرکان از این نظر در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج این تحقیق می تواند استفاده از ثبات لیزوزوم و همچنین پایداری غشاء سلول گلبول قرمز را به عنوان نشانگرهای زیستی در طرح های پایش آلودگی نفتی گسترش دهد.
    کلیدواژگان: آلاینده های نفتی، گاو ماهیان، خلیج فارس
  • گیلان عطاران فریمان، یاسمن موسوی پور صفحات 77-86
    برهنه آبششان (Nudibranch) بزرگترین گروه از ناجور آبشششان (hHeterobranch) و در زیر رده ی عقب آبششان (Opisthobranchia) قرار گرفته اند، پراکنشی جهانی دارند و در تمامی آبهای دنیا از مناطق بین جزر و مدی تا اعماق دریا و از مناطق قطبی تا مناطق گرمسیر دیده می شوند. برهنه آبششان Nudibranch ها در دو گروه اصلی Anthobranchia و Cladobranchia قرار گرفته اند. گونه ی مورد مطالعه در این بررسی از لحاظ مورفولوژی Goniobranchus annulatus شناسایی گردیدکه جز گروه Anthobranchia می باشد.در آنالیز مولکولی توالی قسمتی از ژن COI میتوکندریایی گونه G. annulatus از ایران با 15 برهنه آبشش دیگر از بانک ژن که از لحاظ توالی ژنتیکی به گونه مورد بررسی نزدیک می باشند، مقایسه گردید. بررسی فیلوژنتیکی بر اساس آنالیز Neighbor _joining روابط منوفایلتیک بین خانواده های Nudibranch هابرهنه آبششان و روابط خواهری بین گونه ی Goniobranchus annulatus ازایران و گونه ی Goniobranchus vibratus را با حمایت 100 درصد بوت استرپ نشان می دهد.
    کلیدواژگان: نرمتنان، شکمپایان، رده بندی، COI، سواحل چابهار
  • یاسمن فهیم دژبان، عباسعلی مطلبی، سید ابراهیم حسینی، علی اصغر خانی پور، مهدی سلطانی، قربان زارع گشتی، فرشته خدابنده صفحات 87-98
    هدف از اجرای این تحقیق، بررسی اثر عصاره رزماری oRosmarinus Zataria multiflora تیمار1 تیمار 2: گوشت چرخ کرده منجمد + آویشن 300 میلی گرم در کیلوگرم در بسته بندی معمولی تیمار 3: گوشت چرخ کرده منجمد + رزماری 200 میلی گرم در کیلوگرم در بسته بندی معمولی تیمار 4: گوشت چرخ کرده منجمد + ترکیب رزماری (100میلی گرم در کیلوگرم) و آویشن(100 میلی گرم در کیلوگرم) در بسته بندی معمولی بعد از انجماد سریع نمونه ها در فریزر مارپیچی الف: اسیدهای چرب اشباع ب: اسیدهای چرب تک غیراشباعج: اسیدهای چرب چند غیراشباعد: اسیدهای چرب چند غیراشباعبا بررسی نتایج حاصل از این تحقیق مشخص گردید نگهداری – شاهد: گوشت چرخ کرده منجمد در بسته بندی معمولیبا روش انجماد سریع انفرادی، جهت نگهداری به سردخانه با دمای (18-) درجه سانتیگراد انتقال یافتند. مدت زمان نگهداری در سردخانه، و اندازه گیری پروفایل اسیدهای چرب بمدت 6 ماه انجام گرفت که بر اساس جدول زمانی از پیش تعیین شده نمونه برداری جهت تعیین و اندازه گیری پروفایل اسیدهای چرب، از فاز صفر آغاز سپس در ماه اول در فواصل ده روزه، در ماه دوم 15 روزه و از ماه سوم به بعد بصورت ماهانه صورت گرفت. شناسائی، تعیین و اندازه گیری پروفایل اسیدهای چرب به روش کروماتوگرافی گازی انجام شد. در این تحقیق سطوح مختلف اسیدهای چرب اعم از اشباع و غیر اشباع در 3 تیمار آزمایشی و 1 تیمار شاهد به شرح ذیل تعیین شدند: Saturated Fatty Acid: مریستیک / پالمتیک / هپتادکانوئیک / استئاریک / آراشیدیک: پالمیتولئیک / اولئیک / گادولئیک، ایکوزانوئیک Poly Unsaturated Fatty Acid: لینولئیک / آلفالینولنیک بلند زنجیرهHigh Unsaturated Fatty Acid: آراشیدونیک / ایکوزاپنتانوئیک اسید / دوکوزاهگزانوئیک اسید گوشت چرخ شده منجمد ماهی فیتوفاگ حاوی عصاره های آویشن و رزماری در شرایط انجماد، باعث پایداری اسیدهای چرب گردیده به طوری که در هیچ کدام از اسیدهای چرب اندازه گیری شده روند کاهشی و یا افزایشی معنی داری مشاهده نگردیده است. همچنین نتایج به دست آمده از پروفایل اسیدهای چرب و شاخص های مربوط به آنها و نیز بررسی آزمون های آماری نشان می دهند که تیمار حاوی عصاره رزماری، پایداری بیشتری را طی دوره نگهداری در سردخانه (18-) درجه سانتیگراد در مقایسه با نمونه شاهد و سایر تیمارها نشان داده است؛ و در مقایسه با گوشت چرخ شده منجمد ماهی فیتوفاگ تیمار شده با عصاره رزماری تا انتهای دوره نگهداری 6 ماه قابل مصرف بودند.
    Mono Unsaturated Fatty Acidبر میزان پایداری اسیدهای چرب در گوشت چرخ شده منجمد ماهی کپور نقره ای می باشد. تیمارهای مورد بررسی عبارتند از:و آویشن شیرازی fficinalis
    کلیدواژگان: آنتی اکسیدان، گیاهان دارویی، فرآوری، ماهی کپور نقره ای
  • حبیب الله گندمکار، مهران جواهری بابلی، عین الله گرجی پور، حسین مرادیان صفحات 99-112
    در این تحقیق اثرات جایگزینی روغن های گیاهی مختلف به جای روغن ماهی جیره غذایی بر روند رشد، ترکیب بیوشیمیایی و ترکیب اسیدهای چرب فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور پنج جیره غذایی ایزونیتروژنیک و ایزولیپیدیک با منابع مختلف روغن شامل: صد در صد روغن ماهی (جیره 1)، صد در صد روغن سبوس برنج (جیره 2)، صد در صد روغن بزرک (جیره 3)، صد در صد روغن سویا (جیره 4) و جیره 5 حاوی مخلوط روغن های ماهی، سبوس برنج، بزرک و سویا با نسبت 1:1:1:1 تهیه شدند. جهت اجرای آزمایش تعداد 450 عدد ماهی 1±90 گرمی (15 تانک و 30 عدد ماهی در هر تانک) 2 بار در روز در حد سیری به مدت 15 هفته تغذیه شدند. در انتهای دوره بیشترین میزان وزن نهایی در ماهیان تیمار اول (28/280 گرم) بدست آمد، با این حال اختلاف معنی داری از لحاظ وزن نهایی و فاکتور وضعیت در بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد. میزان FCR از 12/1 تا 24/1 متغیر بود و ماهیان تغذیه شده با روغن ماهی اختلاف معنی داری را با سایر گروه ها نشان دادند. ماهیان تغذیه شده با روغن ماهی کمترین میزان چربی لاشه را داشتند که اختلاف معنی داری را با سایر تیمارها نشان داد. ترکیب اسیدهای چرب بافت انعکاس دهنده ترکیب اسید چرب جیره بود. بیشترین میزان امگا 3 در بافت فیله ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی روغن بزرک (80/21 درصد) و اختلاف معنی داری را با سایر تیمار ها نشان داد و کمترین آن در بافت ماهیان تغذیه شده با روغن سبوس برنج(84/7 درصد) بود. بیشترین میزان اسیدهای چرب 6-n در بافت ماهیان تغذیه شده با جیره های غذایی حاوی روغن سویا (72/31 درصد) مشاهده شد و کمترین آن در بافت ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی روغن ماهی (15/19 درصد) بود. بیشترین میزان DHA در ماهیان تغذیه شده با روغن ماهی (10/10 درصد) که اختلاف معنی داری را با سایر تیمارها نشان داد و کمترین آن در ماهیان تغذیه شده با روغن سبوس برنج (81/2درصد) و سویا (94/2 درصد) ثبت شد. در مطالعه حاضر کاهش چشمگیری در نسبت 6-n/3-n در ماهیان تغذیه شده با روغن سبوس برنج و سویا مشاهده شد، که از لحاظ تغذیه ای می تواند به عنوان یک نکته منفی مطرح باشد. از سوی دیگر بالاترین نسبت 6-n/3-n در ماهیان تغذیه شده با روغن بزرک (91/0) بود که با این نسبت در روغن ماهی (89/0) قابل مقایسه بود. نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن است که ترکیب مناسب روغن های گیاهی و روغن ماهی می تواند جایگزین روغن ماهی به تنهایی باشد.
    کلیدواژگان: روغن های گیاهی، تغذیه، شاخص های رشد، آبزی پروری
  • یزدان مرادی، مجید مصدق، مریم فهیم دانش صفحات 113-125
    به منظور ارزیابی تاثیر نسبت های متفاوت گوشت مرغ و ماهی (کیلکا) بر ویژگی های فیزیکو شیمیایی و حسی برگر و شناسایی بهترین فرمولاسیون تولیدی، تیمارهایی با نسبتهای(درصد) متفاوتی از گوشت مرغ به ماهی کیلکا(ماهی: مرغ)، ((100:0)F1، (25: 75)F2، (50: 50)F3، (75: 25)F4 و (0:100) F5) تولید و ترکیب شیمیایی، ویژگی های پخت، رنگ و بافت به همراه ویژگی های حسی آنها مورد آزمون قرار گرفت. در برگرهای خام افزایش سهم میزان گوشت مرغ در تیمارها باعث افزایش میزان پروتئین، کربوهیدرات و افزایش سهم گوشت ماهی کیلکا در تیمارها باعث افزایش میزان چربی و به تبع آن افزایش انرژی زایی (از20/118 به 45/139کیلوکالری) گردید.در خصوص ویژگی های حسی، افزایش امتیاز ویژگی رنگ، طعم، بافت، بو و عطر و پذیرش کلی ارتباط مستقیم با افزایش میزان گوشت مرغ در ترکیب برگر داشته و تنها در ارتباط با ویژگی احساس دهانی، تیمارF5 بیشترین امتیاز را از آن خود نمود. ضمن اینکه در مورد امتیاز بافت و پذیرش کلی نمونه برگرها، اختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده نگردید نتایج آنالیز رنگ برگر های خام و پخته در تیمارهای مختلف حاکی از این است که بیشترین میزان فاکتورهای روشنایی رنگ (L*)، میزان قرمزی (a*)، زردی (b*) و اشباعیت رنگ (C) مربوط به تیمار F1 بوده که با افزایش گوشت ماهی در ترکیب برگرها این میزان کاهش می یابد. میزان جمع شدگی برگرها (52/8 درصد برای تیمار F5 تا 59/12 درصد برای تیمار (F1متغیر بود، درصد جذب روغن برگرها سرخ شده (35/161 درصد برای تیمار F5 تا 41/243 درصد برای تیمار F1) و درصد حفظ رطوبت (از 67/67 درصد برای تیمار F5 تا 57/70 درصد برای تیمار F1) قرار داشت. هر سه این ویژگی ها رابطه مستقیم با میزان گوشت مرغ در ترکیب برگرها داشته ولی بازده پخت مستقل از میزان گوشت مرغ و ماهی در ترکیب برگر بود درخصوص آزمون بافت نیز، برگر حاوی گوشت ماهی بیشتر، به نسبت سست تر که برگر فرموله شده با مخلوط گوشت مرغ و ماهی ویژگی های بهتری از برگر ماهی کیلکا به تنهایی داشته و تیمار F2 (ترکیب 75 درصد گوشت مرغ و 25 درصد گوشت ماهی)، فرمولاسیون ترکیبی برتر می باشد
    کلیدواژگان: فرآوری، آبزیان، برگرهای ترکیبی
  • محمد صدیق مرتصوی، سلیم شریفیان، ناصر آقاجری صفحات 127-136
    در مطالعه حاضر میزان تجمع فلزات سنگین منگنز، کادمیوم، روی، آهن و مس در گونه های تجاری ماهی حلوا سفید و شوریده صیده شده از سواحل بندرعباس در سال 1388 اندازه گیری شد و میزان خطر ناشی از مصرف روزانه این ماهی ها در جامعه شهری استان هرمزگان تخمین زده شد. میانگین میزان تجمع (g/gμ وزن خشک) فلز منگنز، کادمیوم، روی، آهن و مس در ماهی حلوا سفید به ترتیب برابر با 248/1، 217/0، 444/14، 397/2 و 300/3 بود، در حالی که میزان تجمع آن ها در ماهی شوریده به ترتیب برابر با 009/1، 403/0، 564/12، 467/4 و 366/2 بدست آمد. جامعه شهری استان از نظر مصرف ماهی به چهار کم مصرف، با مصرف متوسط، با مصرف بالا و با مصرف خیلی بالا تقسیم گردید و برآورد میزان خطر (THQ) در هر گروه از مصرف کننده ها به صورت جداگانه محاسبه شد. THQ در تمام گروه ها برای همه فلزات در هر دو ماهی به میزان قابل توجهی پایین تر از 1 بود. نتایج نشان داد که جوامع شهری استان با میزان مصرف های محاسبه شده در معرض هیچ گونه خطری ناشی از تجمع فلزات سنگین مورد بررسی در این مطالعه نمی باشند.
    کلیدواژگان: فلزات سنگین، ماهی، تغذیه، بهداشت عمومی
  • علی خسروانی زاده، محمد پورکاظمی، محمدرضا نوروزفشخامی صفحات 137-146
|
  • B. Emdadi, M.M. Sajadi, M.A. Yazdani, M. Shakoorian Pages 23-32
    This study was conducted to determine the effect of replacing fish meal with soybean meal on growth rate, feed conversion ratio and chemical composition of carcass, fillet and liver in juvenile stellate sturgeon (Acipenser stellatus). As in Treatments one (F), two (S1), three (S2), four (S3) and five (S4) 0, 10, 20, 30 and 40 percent of fish meal was replaced with soybean meal, respectively. Five isonitrogenous and isocaloric diets formulated containing 44 percent crude proteins and 4374 Kcal gross energy kg-1 diet. Individual body weights of fish were measured every three week. Fish were sampled randomly from each treatment for whole body, fillet and liver proximate analysis. Based on the results, weight gain (WG) and feed conversion ratio (FCR) had significant difference among the treatments (P<0.05), as S3 and S4 diets had significantly weakest performance than any of other diets (P<0.05). FCR in fish fed on F and S1 diets were significantly higher than fish fed on other diets, while statistical significant differences were observed between S2 with two other treatments. Significant differences were found in carcass protein, lipid, and moisture content in fish fed on diets with different soybean meal levels (P< 0.05), but ash content have not significant difference among the diets (P>0.05). Significant differences were found in fillet lipid content (P<0.05), but protein, moisture and ash content did not significant difference (P>0.05). Liver proximate composition of fish did not significant difference (P>0.05).
    Keywords: Nutrition, Aquaculture, Acipenseridae, Iran
  • A. Jafarpour, A. Alinejad, S. Yeganeh, R. Safari Pages 33-44
    Fermented sausage is a favorite kind of meat-product that has allocated great proportions of meat consumption in the world. For the first time in Iran in this study the production of Fermented sausage from minced meat of common carp was assessed by means of lactic acid bacteria at different incubating temperatures as 15, 25, and 35°C. To prepare the fish sausage, common carp mince was grounded and mixed with NaCl (3%), glucose (3%) and lactic acid bacteria at 5 log CFU/g and afterward were incubated for 48 h. During the incubation of fish sausage, microbiological tests, moisture and protein content, and TVB-N were measured. According to the results, the higher temperature of 35°C stimulated the rapid growth of lactic acid bacteria, resulting in a rapid decline in pH, and consequently suppressed the growth of pseudomonas, Micrococcaceae and Enterobacteriacea.
    Keywords: fish sausage, common carp, lactic acid bacteria, fermentation
  • F. Chubian, Z. Ramezanpour, M. Hafezieh, M. Sadeghirad, K. Hadadi Moghadam, Z. Pazhand, R. Rofchaei, H.R. Pourali Pages 45-54
    Microalgae as a source of valuable compounds such as fatty acids are isolated from the natural environments and their mass production with high nutritional value is one the necessities of many hatcheries. The present study aimed to determine the effects of enriched daphnia with microscopic algae on some growth indices and survival rate of Persian sturgeon (Acipenser persicus) larvae. Chlorella vulgaris and Scenedesmus dimorphus were purified and cultured. Then, Daphnia longispina was fed microalgae including Chlorella vulgaris and Scenedesmus dimorphus enriched with Docosahexaenoic acid (DHA). The microalgae densityto enrich daphnia was estimated at 5× 107 cells mL-1. Three treatments with three replicates and a control group were considered in this study. A total of 30 Acipenser persicus larvae were allocated to each sixty liters tank. Experimental fish were fed daphnia enriched with Chlorella vulgaris (treatment 1), daphnia enriched with Scenedesmus dimorphus (treatment 2) and daphnia enriched with Chlorella vulgaris and Scenedesmus dimorphus (at the rates of 50%) (treatment 3). Persian sturgeon larvae in the control group were fed like VNIRO stage from daphnia caught in pond. Larvae were fed 30% of body weight per day for four times. During the experimental period, water temperature, dissolved oxygen concentration and pH ranged between 18-24°C, 5.8-7.2 mg l-1 and 5.6-8.2, respectively. The minimum (219 ± 98.4 mg) and maximum (315.16 ± 140.8 mg) mean (±SD) weights were observed in the control group and treatment 3, respectively. The results obtained from the body weight increase (BWI %) revealed that there were significant differences between treatment 3 and other treatments. Highest (4.6±1.13% day-1) and lowest (5.5±1.24% day-1) mean (±SD) specific growth rates (SGR) were recorded in fish fed the control group and treatment 3, respectively. Lowest (68%) and highest (85%) survival rates were recorded in the control group and treatment 3, respectively.
    Keywords: Aquaculture, Nutrition, Acipenseridae, Iran
  • M. Kholfeh Nilsaz, F. Kianersi Pages 55-64
    In this study phytoplankton were used as a water quality index in agricultural sewage for feasibility study of aquaculture in Ahwaz and Khorramshahr region. Monthly sampling was done in 6 stations during one year period (2008-2009). 34 phytoplankton genuses were identified. The most frequent classes were Bacillariophyceae (diatoms), Cyanophyceae, Chlorophyceae, Dinophyceae. The water flow of drainage channel had inverse relationship with phytoplankton density. Diatoms were present in all stations. Palmer index suggested that station 2,5,6,3,4 had the highest rate of pollution respectively and station 1 was relatively polluted. The stations of 1,2,5,3,6,4 had the highest value of useful phytoplankton index for fish growth.
    Keywords: Polution, Bioindicator, Alga
  • G. Attaran Fariman, Y. Moosavipoor Pages 77-86
    Nudibranches are the largest group of Hetrerobranches, (a sub-branch of Opisthobranchia) and are widespread and cosmopolitan species. They vary in shape and colors and occur in all waters from intertidal to deep sea zones and from polar to the tropics regions. Nudibranches are subdivided in two main groups including Anthobranchia and Cladobranchia. In the present study, based on morphology the svudied species was identified as Goniobranchus annulatus that belong to Anthrobranchia group. In molecular analysis the sequences of the partial mitochondrial COI gene of Goniobranchus annulatus species from Iran with 15 similar sequence of nudibrnaches from genbank were compared. Phylogenetic based on Neighbor_joining analyze showed a monophyly relationships between families of nudibranches and also revealed that Goniobranchus vibratus is a sister taxa to the Gonidbranchus annulatus from Iran Goniobranchus annulatus with 100% bootstrap support.
    Keywords: Gasteropoda, CO1, Chabahar coast
  • Y. Fahimdezhban, A. A. Motallebi, E. Hosseini, A.A. Khanipour, M. Soltani, Gh. Zaregashti, F. Khodabandeh Pages 87-98
    In this study, the effect of Rosemary and Zataria extracts on three different treatments in frozen Silver carp minced were studied in normal packaging. Therefore, a control and three treatments were defined: Treatment 1 - Control: frozen meat packaged in conventional Treatment 2: Frozen Silver carp minced + Zataria 300mg/kg in normal packaging Treatment 3: Frozen Silver carp minced + Rosemary 200mg/kg in normal packaging Treatment 4: Frozen Silver carp minced + Rosemary compound (100mg/kg) and Zataria (100mg/kg) in normal packaging After quick freezing of samples in the spiral freezer by individual quick freezing method, to maintain the cold temperature (-18)°C were transferred. For six month, Sampling and measurements to determine the fatty acid profile of the zero phase beginning in the first month and then every ten days, and 15 days in the second month of the third month after the monthly test. Identifying, defining and measuring the fatty acid profile by gas chromatography was performed. In this study, levels of both saturated and unsaturated fatty acids in three experimental and one control were identified as follows: A: SFA: (Saturated Fatty Acid): Meristic C14: 0/ Palmitic C16: 0 /Hepta decaenoic C17: 0 / Stearic C18: 0 / Arashidic C20: 0 B: (MUFA Mono Unsaturated Fatty Acid): Palmitoleic C16: 1-W7 / Oleic C18: 1-W9 /Gadoleic C20: 1 - W9 C: (PUFA Poly Unsaturated Fatty Acid): Linoleic C18: 2-W6 /α-Linolenic C18:3-W3 D: (HUFA High Unsaturated Fatty Acid): Arachidonic C20: 4 - W6 Eicosa panta enoic acid C20: 5- EPA/W3 Docosa hexa enoic acid C22: 6-DHA/W3. Results of this study was to determine keep frozen fish meat containing extracts of Zataria and Rosemary in freezing conditions, stability of different types of fatty acids, mono unsaturated fatty acids, poly unsaturated fatty acids, high unsaturated fatty acids, So that none of the fatty acids measured, were not observed increase or decrease Changes over time while maintaining the oxidation of fatty acids is minimized. The results obtained from the profile of fatty acids and their related indices and statistical tests show the treatment contains Rosemary extract show greater stability than thyme during storage (- 18)°C. According to studies, Frozen minced fish meat treated with extracts of Rosemary, was used until the end of the storage period.
    Keywords: Antioxidants, Medicine plant, Processing, silver carp
  • H.A. Gandomkar, M. Javaheri Baboli, E.A. Gorjipoor, H. Moradyan Pages 99-112
    The aim of the present study was to determine the impact of replacing the fish oil by alternative lipid sources in diets for rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) on growth, fatty acid profiles of muscle. Five isonitrogenous and isoenergetic semipurified diets were formulated containing 100% rice bran oil (RBO), 100% linseed oil (LO), 100% Soybean oil (SO) and a 1:1:1:1 rice bran, linseed, soybeen and fish oil mixture (MX) were compared to a pure fish oil (FO) diet. The diets were fed to apparent satiation twice a day to triplicate groups of 30 rainbow trout with an initial weight of 90g for 15 weeks at 12°C.At the end of the experiment, fillet samples were collected from fish for the measurement of fatty acid profile and fillet composition. Fish fed the FO diet had the highest weight gain over the experimental period (280.28 g), However no differences in growth rate and CF were observed across diet groups. Feed conversion ratios (FCR) ranged from 1.12 to 1.24. Significant difference in FCR was found in the group fed an FO diet. The fillet lipid concentrations and fatty acid composition of the fish were significantly affected by the experimental diets. Fish fed the FO diet contained significantly lower lipid levels (20.18%) than those fed the 4 other diets. The highest level of n-3 PUFA concentrations were recorded in fish fed the LO diet (21.8) with significant difference than other diets and the lowest were in those fed the RBO diet (7.84). Fish fed the SO diet contained significantly higher level of n-6 PUFA concentrations (31.72) than other diets and the lowest were in those fed the FO diet (19.15). Fish on the FO diet had a significantly greater percentage of DHA (10.10%) in muscle tissue compared with fish on all other diets and the lowest was in those fed the RBO diet (2.81%). However, the highest level of eicosapentaenoic acid (EPA) concentrations was recorded in fish fed the SO diet (1.84%) and the lowest in those fed the diet (0.67%). This study showed considerable reductions (about 3-fold) in the n-3/n-6 ratio when FO in the fish diet was replaced by rice bran and soybean oils, which may be extremely negative from a nutritional point of view. In other hand linseed oil had the highest n-3/n-6 ratio (0.91) that was comparable with fish oil n- 3/n-6 ratio (0.89). The results in this study imply that an appropriate mix of vegetable oils and FO can replace the sole use of FO in fish feeds.
    Keywords: Vegetable oils, Fish oil, Fatty acid composition, Rainbow trout, Growth parameters
  • M.S. Mortazavi, S. Sharifian, N. Aghajari Pages 127-136
    In the present study, accumulation of manganese, cadmium, zinc, iron and copper in the commercially fish species (silver pomfret and tiger tooth croaker) caught from Bandarabbas coasts at 2010 was measured and the risk of daily intake of them in Hormozagan urban population was estimated. The average concentrations (μ/g dry weight) of manganese, cadmium, zinc, iron, and copper in the muscle tissue of silver pomfret were 1.248, 0.217, 14.444, 2.397 and 3.300, respectively, while the concentration of them in tiger tooth croaker were 1.009, 0.403, 12.564, 4.467 and 2.366, respectively. According to fish consumption rate, urban populations of the province were divided into four groups low, medium, high and very high. The target hazard quotient (THQ) in each group calculated separately. The THQ of all groups were much lower than 1 in the two fish. The results showed that urban populations of the province have not any risk due to accumulation of the studied heavy metals.
    Keywords: Heavy metals, fish, Target hazard quotient (THQ), Hormozgan province
  • A. Khosravanizadeh, M. Pourkazemi, M.R., Nowrozfashkhami Pages 137-146
    The chromosomal spread and karyotype of Spirlin (Alburnoides bipunctatus) from Zabol region were identified using tissue squashing techniques with injection of 0.5ml/100g body weight of 0.01% Colchicines solution in fish fingerlings. Kidney and gill tissues were extracted and chopped in KCl 0.075M for 30 min and fixed in Carnoy solution in 3 stages. The chromosomal spreads were stained in 20% Gimsa for 20 min. From 34 chromosomal spread counts, the results showed diploid chromosome number of this species 2n=50. Karyotype composed of 9 metacentric, 14 submetacentric and 2 acrocentric or subtelocentric chromosome pairs, and the number of chromosome arms (NF) was determined as NF=96.
    Keywords: Zabol, Karyotype, Spirlin, Alburnoides bipunctatus
  • S. Rasouli Pages 147-152
    Diplostomum spathaceum is a digenean parasite with an indirect life cycle. Its mature stage lives in gull's intestine, cercariae in snails (Lymnaeidae) liver and metacercariae stage in piscine, amphibian, and mammalian eyes. Notice that penetration of cercariae into skin and eye cause lesions which cause susceptibility to secondary infections, appetite loss due to infections, blurry vision, and disability in hunting and feeding on fish. It, therefore, plays an important role in aquatic health. During this study, prevalence of Diplostomum spathaceum infectious in 240 introduced and endemic fishes of water resources in West Azerbaijan province were studied from spring 2008 to winter 2010. The results indicate that 58/30 % of fish (140 fish) showed infestation with this parasite which presents a high rate of infestation in the fishes in these water resources.
    Keywords: Termatodes, Digenea, Freshwater fishes