فهرست مطالب

مجله علمی شیلات ایران
سال بیست و سوم شماره 3 (پیاپی 88، پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/10/24
  • تعداد عناوین: 12
|
  • هادی اسدی*، مسعود ستاری، سهیل ایگدری صفحات 1-9
    به منظور بهره برداری پایدار و حفظ تنوع زیستی اکوسیتم های رودخانه ای، شناخت نیازهای زیستی آبزیان امری ضروری است و ترجیح زیستگاه یکی از مهمترین عوامل مدیریتی برای جمعیت ماهیان می باشد. رودخانه سیاهرود از جمله رودهای فرعی منتهی به رودخانه سفیدرود در حوضه خزر است که از رشته کوه های البرز سرچشمه می گیرد و از جمله مکان های پراکنش سیاه ماهی (Capoeta capoeta gracilis)، یکی از ماهیان بومی و گونه غالب این حوضه می باشد. نیازهای زیستی سیاه ماهی، با نمونه برداری از 13 ایستگاه و با سه تکرار در مهر و آبان ماه سال 1392 بررسی شد. برای این منظور ویژگی های هیدرولوژیک رودخانه شامل سرعت آب، عمق، عرض رودخانه، نوع بستر، شیب، ارتفاع از سطح دریا و نوع پوشش گیاهی در هر ایستگاه ثبت گردید. محدوده مورد استفاده و محدوده زیستگاه انتخابی با توجه به میزان در دسترس بودن هر واحد زیستگاهی برای متغیرهای مختلف از طریق نرم افزار HABSEL بدست آمد. نتایج حاصل از رگرسیون چندتایی با وجود همبستگی معنادار میان سرعت و عمق نشان داد ترجیح رفتاری در محدوده عمق های 17تا 38 سانتی متری می باشد و در عمق-های زیاد و خیلی کم کاهش پیدا می کرد. سیاه ماهی محدوده زیادی از سرعت آب بین 44/ 0 تا 56/ 0 متر بر ثانیه را انتخاب -کرده و بیشتر بستر سنگلاخی را برای زیستن ترجیح می دهد. بنابراین برخی فعالیت های انسانی که در رودخانه توتکابن در حال انجام است سبب تغییر در ویژگی های محیطی مانند عرض، عمق، سرعت جریان و بستر رودخانه می شود، ممکن است پراکنش سیاه ماهی را در این رودخانه تحت تاثیر قرار بدهد.
    کلیدواژگان: سیاه ماهی (C، capoeta gracilis)، متغیرهای محیطی، زیستگاه، رودخانه سیاهرود
  • سعید بحرودی*، محمد علی نعمت الهی، محمدرضا آقا صادقی، ملیکا ناظمی، بهادر بهروز صفحات 11-19
    در سال های اخیر تلاش ها به منظور یافتن مواد زیست فعال از جانداران به خصوص جانوران دریایی افزایش یافته است. در طی این پژوهش اثر ضد سرطانی و سیتوتوکسیک دیواره بدن خیار دریایی گونه Holothuria leucospilota مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور خیار های دریایی از عمق 10 الی 30 متری اطراف جزیره لارک جمع آوری و عصاره گیری از آن ها با استفاده از حلال متانول و دی اتیل اتر انجام شد. عصاره های به دست آمده پس از تغلیظ به وسیله دستگاه روتاری در دمای 40 درجه سانتی گراد، به وسیله دستگاه وکیوم فریز درایر به صورت پودر خشک درآمد و مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی اثر سیتوتوکسیک و ضد سرطانی دیواره بدن خیار دریایی از روش رنگ سنجی XTT استفاده شد. نتایج آزمایش نشان داد که عصاره متانولی استخراج شده در غلظت های 100 و 500 میکروگرم بر میلی لیتر و عصاره دی اتیل اتری در غلظت 500 میکروگرم بر میلی لیتر توان ممانعت از تکثیر سلول های سرطانی اپیدرمویید دهان انسان در محیط آزمایشگاهی را داشتند. همچنین این عصاره ها دارای اثر سیتوتوکسیکی قویی بر روی سلول های نرمال بودند. درمجموع دیواره بدن خیار دریایی دارای اثر سیتوتکسیک بسیار قوی بود و می توان از آن به عنوان یک ماده سیتوتوکسیک یاد کرد. ولی این عصاره ها ارزش درمانی قابل توجه ای به منظور درمان سلول های سرطان دهانی از خود نشان ندادند.
    کلیدواژگان: خیار دریایی، دیواره بدن، عصاره متانولی، عصاره دی اتیل اتری، سیتوتوکسیک، ضد سرطان
  • علی خبازیان زاده*، علی دادالهی سهراب، مجتبی علیشاهی، سید حسین خزاعی، حسین محمد عسگری صفحات 21-29
    علف کش آترازین یکی از مهمترین آلاینده های اکوسیستم های آبی است. یکی از بزرگترین مزارع نیشکر خاور میانه در استان خوزستان می باشد که این سم در مراحل کشت این گیاه به وفور مصرف می شود. لذا هدف این تحقیق در وهله اول محاسبه سمیت حاد آترازین در ماهی شیربت (Barbus grypus)، و سپس اثر سمیت مزمن این سم بر روند تجمع زیستی آن در فیله ی این ماهی می باشد. برای تعیین سمیت حاد این سم از روش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، استفاده گردید غلظت نیمه کشندهLC50) 96) ساعته آترازین در ماهی شیربت با استفاده از نرم افزار Probit تعیین شد. سپس180 قطعه ماهی شیربت با میانگین (±SD) وزن 15±102 گرمی به 4 گروه در سه تکرار تقسیم گردیدند. گروه 1، 2 و 3 به ترتیب با غلظت های 5% (mg l-1 3/25)، 10% (mg l-1 5/ 6) و 20% (mg l-1 13) LC50 96 ساعته آترازین مجاور شدند. گروه 4 نیز بدون مجاورت با سم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. دوره ی مجاورت 21 روز بوده و در روزهای صفر، 7، 14 و 21 نمونه برداری انجام گرفت. نتایج نشان داد آترازین در ماهی شیربت سبب سمیت شده و این سمیت با افزایش غلظت و نیز مدت مجاورت افزایش می یابد. LC50 96 ساعته این سم در ماهی شیربت 65 میلی گرم در لیتر محاسبه گردید. میزان تجمع پذیری آترازین در گروه های 2 و 3 با افزایش طول دوره نمونه گیری معنی دار بود. در مجموع با توجه به افزایش معنی دار تجمع پذیری سم آترازین، می توان نتیجه گرفت که هنگامی که ماهی شیربت در معرض غلظت های زیاد سم آترازین قرار گیرد منجر به افزایش تجمع پذیری سم در این ماهی می شود.
    کلیدواژگان: آترازین، سمیت مزمن، تجمع پذیری زیستی، ماهی شیربت
  • عقیل دشتیان نسب*، مهرزاد مصباح، رحیم پیغان، شاپور کاکولکی صفحات 31-40
    در این مطالعه اثر عصاره الکلی جلبک دریایی Sargassum angustifolium بدست آمده از سواحل خلیج فارس بر رشد و درصد بقاء بچه میگوی سفید غربی(وانامی) Litopenaeus vannamei در مواجهه با باکتری Vibrio harveyi بررسی شد. آرتمیا با پودر عصاره جلبک غنی سازی شد، سپس به بچه میگوهای وانامی مورد پرورش در 5 گروه مختلف شامل C- (آرتمیای غنی نشده، فاقد باکتری)، کنترل مثبت C+ (آرتمیای غنی نشده، واجد باکتری)، T1 (آرتمیای غنی شده با mg l-1200 عصاره جلبک و واجد باکتری)، T2 (آرتمیای غنی شده با mg l-1400 عصاره جلبک و واجد باکتری)، T3 (آرتمیای غنی شده با mg l-1600 عصاره جلبک و واجد باکتری)، خورانده شد. یک هفته پس از آغاز پرورش، همه تیمارها به جز کنترل منفی به مدت 15 دقیقه در ظرفی که حاوی باکتری VH به میزان CFU ml-1 108× 1/5 بود قرار گرفتند و سپس به محیط پرورش برگردانده شدند. پس از آن در روزهایی که تعویض آب صورت می گرفت به میزان 10 میلی لیتر باکتری VH با دز CFU ml-1 107 × 5/ 1 به محیط کشت میگوها اضافه می شد. میگوهای کنترل منفی بیشترین درصد بقاء (3/ 4± 6/ 86%)، بیشترین نرخ رشد ویژه (%33/ 11) و کمترین بار آلودگی باکتریایی(CFU g-1tissue 103× 03/ 0± 5/ 0) بود، در حالیکه کمترین درصد بقاء (3/ 33%)، کمترین نرخ رشد ویژه (%90/ 9) و بیشترین بار آلودگی باکتری (CFU g-1tissue 105×0.05± 4. 3) در گروه کنترل مثبت دیده شد و این تفاوت معنی دار بود (05/ 0 >p).. درصد بقاء و نرخ رشد ویژه در سایر گروه های تیماری به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل مثبت و کمتر از گروه کنترل منفی بوده و بار آلودگی باکتری نیز کمتر از گروه کنترل مثبت و بیشتر از گروه کنترل منفی بود (05/ 0 >p). در بین گروه های تیماری نیز گروه T2 که از آرتمیای غنی شده با mg l-1400 عصاره جلبک تغذیه شده بودند، نتایج بهتری نشان داد.
    کلیدواژگان: Sargassum angustifolium، عصاره الکلی، Litopenaeus vannamei، Vibrio harveyi، رشد، بقاء
  • عبدالله دهبندی*، عباسعلی مطلبی، ودود رضویلر، رضا پورغلام صفحات 41-55
    در این مطالعه تاثیر ضد باکتریایی و ضد اکسیدانی نایسین Z در دو شکل آزاد و ریزپوشانی شده بر برخی پارامترهای میکروبی (شمارش کلی باکتری ها، شمارش باکتری های سرماگرا) و شاخصهای شیمیایی فساد (عدد پراکسید، میزان تیوباربیتوریک اسید، مقدار بازهای ازته فرار) سوریمی ماهی کیلکای معمولی (Clupeonella cultriventris caspia) در روزهای 0، 3، 6، 9، 12 و 15 دوره نگهداری مورد سنجش قرار گرفت. غلظتهای مورد استفاده برای نایسین آزاد و ریزپوشانی شده (به روش خشک کن پاششی در پوشش لیپوزوم) دو غلظت IU700 و IU1000بر گرم بوده که به روش اسپری به سوریمی کیلکا اضافه شده و یک نمونه نیز به عنوان شاهد (فاقد هر گونه ماده نگهدارنده) در نظر گرفته شد. نتایج بررسی فاکتورهای شیمیایی و میکروبی نشان داد که میزان این شاخصها در تیمارهای حاوی نایسین ریزپوشانی شده به طور معنی داری نسبت به تیمارهای آزاد و همچنین در تیمارهای آزاد به طور معنی داری نسبت به تیمار شاهد کمتر بوده است. همچنین تیمار حاوی IU1000 نایسین ریزپوشانی شده که در معرض بیشترین غلظت نایسین به شکل ریزپوشانی شده بود، به طور معنی داری کمترین تیمار از نظر شاخصهای ذکر شده نسبت به سایر تیمارها بود. با توجه به حد قابل قبول پیشنهادی برای شاخص های مذکور، عمر ماندگاری فراورده از نظر شاخص های میکروبی برای تیمارهای شاهد، آزاد و ریزپوشانی شده به ترتیب برابر 9،12، 15 روز و برای تیوباربیتوریک اسید، بازهای ازته فرار و عدد پراکسید به ترتیب 6، 15و حداقل 15 روز بود. با توجه به کمتر بودن نتایج کلی فاکتورهای شیمیایی و میکروبی اندازه گیری شده در این تحقیق در تیمارهای نایسین ریز پوشانی شده نسبت به نایسین آزاد، می توان نتیجه گیری کرد که ریزپوشانی نایسین با لیپوزوم باعث بهبود عملکرد نایسین می شود.
    کلیدواژگان: نایسین آزاد، نایسین ریزپوشانی شده، سوریمی، ماهی کیلکا
  • محمود رامین*، مسطوره دوستدار صفحات 57-68
    به منظور جداسازی سویه های باکتریایی مقاوم به فلز آهن و نیکل، نمونه رسوبات از پنج ایستگاه در خور موسی بر روی محیط کشت BHI agar واجد ppm 1000 آهن و ppm 50 نیکل کشت داده شد. توانایی تحمل پذیری سویه های جدا شده به فلز آهن در محیط BHI با توالی غلظت ppm15000-1000 وفلز نیکل با توالی غلظت ppm25000-100 ارزیابی گردید و مقاومترین سویه ها گزینش و حداقل غلظت فلزی مهارکننده رشد(MIC) و حداقل غلظت فلزی کشنده (MBC) سویه های منتخب بررسی گردیدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که از میان 16 سویه جدا شده مقاوم به نیکل و 12 سویه مقاوم به آهن، 2 سویه منتخب16، باسیلوس سابتیلیسBacillus subtilis)) وسویه منتخب 7 میکروکوکوس (Micrococcus sp.) به ترتیب دارای حداقل غلظت فلزی مهار کننده رشد (MIC) وحداقل غلظت فلزی کشنده (MBC)با مقادیر (ppm29800، 29700) و (ppm26500، 26300) به نیکل ارزیابی شد. حداقل غلظت فلزی مهار کننده رشد (MIC) آهن قابل بررسی نبود. نتایج نشان داد که بیشترین میزان کاهش نیکل توسط سلول زنده باسیلوس سابتیلیس در محیط دارای ppm194 و ppm71 نیکل پس از72 ساعت به ترتیب 7/ 16 و 63 درصد و در مورد میکروکوکوس (Micrococcus sp) در محیط دارای ppm 158 پس از 50 ساعت 4/ 8 درصد است و بیومس مرده با سیلوس سابتیلیس پس از 2 ساعت در محلول حاوی ppm 59 نیکل قادر به کاهش 6/40 درصد نیکل و در محلول حاوی ppm46 و ppm792 آهن به ترتیب قادر به کاهش21 درصد و 4 4 درصد آهن است. نتایج آنالیز مولکولی نشان داد، باکتری باسیلوس سابتیلیس جدا شده در این تحقیق با توانایی حذف نیکل و آهن کاندیدای مناسبی جهت استفاده در محیط های آبی می باشد.
    کلیدواژگان: باسیلوس سابتیلیس، میکرو کوکوس، آهن، نیکل، خور موسی
  • قربان زارع گشتی*، عباسعلی مطلبی، یزدان مرادی، علی اصغر خانی پور، نسرین مشایی، سید حسن جلیلی، مینا سیف زاده، فریدون رفیع پور، فرحناز لکزایی صفحات 69-79
    تازگی ماهی با استفاده از جداول QIM از طریق حسی بر اساس امتیاز دهی به کلیه اندامهای ماهی در حال تغییر (مثبت و منفی) و در نهایت تبدیل پارامترهای کیفی به پارامترهای کمی و آنالیز آماری داده ها استوار است. در جداول استفاده شده نوسانات امتیازها از صفر تا 23 بوده و به ترتیب برای کیفیت عالی امتیاز از صفر تا 3، خوب از 3 تا 7، متوسط از 7 تا 10و از 10 به بالا غیرقابل قبول ارزیابی میگردد. در این بررسی برای اندازه گیری میزان تازه گی ماهی تیلاپیا گونه (Nile Tilapia Oreochromis niloticus)، سیاه و قرمز در 4 تیمار، ماهی کامل شکم پر و شکم خالی در نظر گرفته شده و هدف از این تحقیق محاسبه عملی میزان ماندگاری ماهی در شرایط یخ پوشی شده بلافاصله پس از صید با اندازه گیری فاکتورهای کیفی (ارزیابی حسی، شیمیایی و میکروبی) بوده است. بدین منظور تعداد 50 قطعه ماهی تیلاپیا قرمز و 50 قطعه ماهی سیاه بلافاصله پس از صید وزن و شستشو شده و برای هر یونولیت تعداد 25 قطعه (شکم پر – شکم خالی) و با توجه به دمای محیط و به نسبت 3 به 1 (یخ – ماهی) یخ پوشی گردید. میانگین (±SD) تغییرات دما در گوشت ماهی در طول مدت بررسی بین07/ 0± 2/ 0 تا 1/ 0±3/ 0 درجه سانتیگراد بوده است، چون برای بالا بردن کیفیت تازه گی باید دمای مرکز یونولیتها در حد صفر درجه سانتیگراد حفظ گردد. یونولیتهای ماهی یخ پوشی شده در دمای محیط نگهداری گردیده و با اندازه گیری تغییرات تازه گی، ازت آزاد، pH و آزمایشات میکروبی مشخص گردید که حداکثر زمان ماندگاری ماهی کامل شکم خالی 9 روز در شرایط یخ پوشی شده و شکم پر 7 روز بوده و انجام آنالیز آماری داده ها و تست دانکن با مقایسه میانگین داده ها در ماهی یخ پوشی شده به صورت شکم خالی و شکم پر معنی دار بوده است.
    کلیدواژگان: ماهی تیلاپیا، تازه گی، ارزیابی حسی، تغییرات شیمیایی
  • میرحامد سیدحسنی*، داوود طالبی حقیقی، محمود حافظیه، محمد علی یزدانی ساداتی، حمیدرضا پورعلی، هوشنگ یگانه صفحات 81-95
    با توجه به افزایش قیمت پودرماهی، کارایی پودرضایعات مرغ بهداشتی و با آنالیز ارزش غذایی تعیین شده بعنوان جایگزین پودرماهی در جیره غذایی فیلماهی مورد آزمایش قرار گرفت. شش جیره آزمایشی ایزونیتروژنوس و ایزوکالریک محتوی40% پروتئین و20 مگاژول درکیلوگرم انرژی خام تهیه گردید. پودرضایعات مرغ (PBM) در سطوح20،40،60،80 و100% (PBM20، PBM40، PBM60،PBM80 و PBM100) در جیره غذایی اولیه که به عنوان گروه شاهد PBM0 نامیده شده بود مورد استفاده قرار گرفت. تعداد180عدد فیلماهی با میانگین وزن (SD 9/5±89/107 گرم) در18 مخزن فایبرگلاس2000 لیتری در درجه حرارت با میانگین (±SD (2±20 درجه سانتیگراد بمدت 18هفته با جیره های فوق الذکر تغذیه شدند. اختلاف معنی دار آماری در شاخصهای وزن نهایی (FW)، درصدافزایش وزن بدن (WG%)، ضریب رشد ویژه (SGR) و ضریب تبدیل غذا در ماهیان تیمار شاهد با ماهیان تیمارهای PBM20، PBM40،PBM60 وBM80 مشاهده نشد. لاشه ماهیان تغذیه شده با جیره PBM20 بیشترین میزان پروتئین (SD 0/36 ± 16/97%) را داشتند که از لحاظ آماری با مقدار پروتئین لاشه ماهیان تغذیه شده با جیره PBM40 (SD 0/67± 15/41%) دارای اختلاف معنی دار بود. چربی لاشه ماهیان تغذیه شده با جیره های (PBM80 وPBM100 (SD 0/016±6/63% و (SD 0/17±7/49%) بطور معنی داری از ماهیان تغذیه شده با جیره های دیگر پایین تر بود. شاخص هپاتوسوماتیک ماهیان با افزایش سطوح جایگزینی پودرضایعات مرغ بجای پودرماهی بطور معنی داری افزایش یافت و بیشترین آن در ماهیان تغذیه شده با جیره فاقد پودرماهی PBM100 ثبت گردید (SD 0/63±4/2 %) و شاخص احشایی به استثنای ماهیان تیمار20% جایگزینی (PBM20) در ماهیان تیمارهای دیگر فاقد اختلاف معنی دار آماری بود. نتایج این آزمایش نشان می دهد که امکان جایگزینی پودرضایعات مرغ بجای پودرماهی در سطوح بالا (80%) بدون تاثیر منفی بر شاخص های رشد و ضریب تبدیل غذا در دوران رشد فیلماهی امکانپذیر است.
    کلیدواژگان: فیل ماهی، پودرماهی، پودر ضایعات مرغ، شاخص های رشد، ترکیب لاشه، شاخص هپاتوسوماتیک و احشایی
  • محمد نوید فرصت کار، کاظم کوکرم، محمد علی نعمت اللهی* صفحات 97-107
    سروتونین از جمله مونوآمین هایی است که نقش بالقوه ای در تنظیم مصرف غذا در پستانداران دارد و هر عاملی که بتواند فعالیت سروتونرژیک را افزایش دهد باعث کاهش اشتها می گردد. فلوکستین به عنوان ماده موثر داروی پروزاک با بلوکه کردن بازجذب سروتونین، موجب افزایش آن شده و با توجه به ورود این ماده به اکوسیستم های آبی به عنوان یک ماده آلاینده مطرح است. در این مطالعه نقش فلوکستین در میزان مصرف غذا و رفتار تغذیه ای ماهی طلایی، Carassius auratus بررسی گردید. در آزمایش 1، ماهیان با وزن 49-21 گرم در چهار گروه تقسیم شدند. گروه کنترل: بدون هیچ گونه تزریق؛ گروه تزریق شده با سرم فیزیولوژیک؛ و گروه های تزریق شده با μg g-1 1 و μg g-1 10 وزن بدن فلوکستین که در 5 نوبت به صورت یک روز در میان تزریق شدند. میزان مصرف غذا بعد از هر تزریق محاسبه شد و در نهایت تغییرات وزنی تیمارها نیز بررسی گردید. در آزمایش 2، تعداد 20 عدد ماهی طلایی در دو گروه برای آزمون رفتاری انتخاب شدند که شامل گروه کنترل و گروه تزریق شده با μg g-1 10 وزن بدن فلوکستین بودند که در 5 نوبت به صورت یک روز در میان تزریق شدند. بعد از هر تزریق رفتارهای تغذیه ای نمونه ها بررسی شد. نتایج نشان داد که فلوکستین باعث کاهش معنادار مصرف غذا در ماهیان می شود. کاهش مصرف غذا، کاهش معنادار وزن گیری را در گروه Flu-10 به دنبال داشت. همچنین فلوکستین بر رفتار غذایی ماهی طلایی موثر بوده و میل به جستجو و مصرف طعمه را بطور معنی دار کاهش داد. این مطالعه نقش بالقوه یکی از داروهای انسانی را بر فاکتورهای تغذیه ای یک ماهی استخوانی مشخص کرده و نشان می دهد که فلوکستین می تواند فاکتورهای غذایی و رشدی را در ماهی طلایی تحت تاٴثیر قرار دهد.
    کلیدواژگان: فلوکستین، ماهی طلایی، تزریق درون صفاقی، مصرف غذا، رفتار غذایی
  • الهام نصیری، مرضیه موسوی نسب*، سید شهرام شکر فروش، محمد تقی گلمکانی صفحات 109-118
    ملانوزیس میگو، نوعی تغییر رنگ سطحی مهم است که توسط آنزیم پلی فنول اکسیداز ایجاد می شود. این آنزیم سبب اکسیداسیون فنول ها و تولید رنگدانه تیره و نامحلول ملانین می گردد. مشتقات سولفیتی به شکل گسترده ای برای مقابله با ملانوزیس کاربرد دارند، اما مشکلات ناشی از این ترکیبات از جمله بروز واکنش های حساسیت زا و ایجاد مشکل در افراد مبتلا به آسم، یافتن جایگزین های طبیعی برای این ترکیبات را ضروری ساخته است. این تحقیق با هدف بررسی اثر اسانس آویشن شیرازی (Zataria multiflora Boiss) بر مهار آنزیم پلی فنول اکسیداز (تیروزیناز) و روند ملانوزیس در میگوی پرورشی پا سفید غر بی (Litopenaeus vannamei) طی 10 روز نگهداری در یخ صورت گرفت. نتایج GC/MS نشان داد که تیمول، کارواکرول و پارا سیمن با مقادیر به ترتیب 8/ 50، 4/ 14 و 6/ 10 % ترکیبات اصلی اسانس آویشن شیرازی را تشکیل می دهند. توانایی مهار رادیکال آزاد DPPH اسانس آویشن شیرازی بر اساس میانگین±SD) IC50) برابر با 02/ 0±8/ 0 mg/ml بود. فعالیت آنزیم تیروزیناز در غلظت %25/ 0 اسانس آویشن شیرازی به میزان 2/ 63 درصد کاهش یافت. همچنین، غوطه وری میگو در تعلیق 1% اسانس آویشن سبب به تاخیر افتادن روند ملانوزیس طی 10 روز نگهداری در یخ شد. به شکل کلی، اسانس آویشن شیرازی می تواند به عنوان یک کمک فرآیند طبیعی و موثر جهت افزایش ماندگاری میگو طی دوره نگهداری در یخ مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آویشن شیرازی، میگو، تیروزیناز، ملانوزیس
  • سیداحمدرضا هاشمی*، رسول قربانی، فرهاد کیمرام، سیدعباس حسینی، غلامرضا اسکندری، سیدعلی اکبر هدایتی صفحات 119-128
    در این تحقیق برخی از خصوصیات زیستی ماهی بنی در تالاب شادگان مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری ماهانه در پنج ایستگاه شامل دورق(ماهشهر)، رگبه، خروسی، سلمانه، عطیش انجام گردید. در طول اجرای پروژه از فروردین 1392 تا اسفند 1392، چهارصد و سی وهفت عدد ماهی بیو متری و تشریح شد. میانگین طولی(±SD) برحسب میلی متر به ترتیب جنس نر 28±252 (357- 95)، جنس ماده 38±249 (374- 115) و میانگین وزنی (±SD) برحسب گرم به ترتیب جنس نر 31±218 (366- 18) و جنس ماده 39±232 (651- 15) بدست آمد. رابطه طول - وزن گونه جنس نر معادل (W=0.000006L3.11(R2=0.85 و جنس ماده معادل (W=0.000005L3.14(R2=0.86 بود. زمان تخم ریزی ماهی بنی بین فروردین تا تیر و طول بلوغ جنس نر و جنس ماده به ترتیب 208 میلی متر، 220 میلی متر و وزن بلوغ گونه های یاده شده به ترتیب 97گرم، 113گرم و میزان تولید به ازای بیوماس آنها 53/ 0، 50/ 0به ازای سال بدست آمد.
    کلیدواژگان: ماهی بنی، تالاب شادگان، خصو صیات زیستی، تولید به ازای بیوماس
|
  • H. Asadi, M. Sattari, S. Eagderi Pages 1-9
    Understanding habitat requirements of aquatic organisms is key factor for sustainable exploitation and biodiversity conservation of riverine ecosystems. The habitat preference in fish has extremely important for the management of fish populations. The habitat requirements of Black fish (Capoeta capoeta gracilis) in Siyahrud River -tributaries of the Sefidrud River in Caspian basin- were studied in 13 stations along the river during October to November 2013. Hydrological characteristics of the river including water velocity, depth and width, slope, altitude, type of substrate materials, and plant coverage were recorded for each station. Ranges of habitat use and habitat selectivity with regard to the availability of habitat units for different variables were measured using HABSEL software. Despite significant correlation between the water velocity and depth, results from multiple regressions showed preference for the depth range of 17 to 38 cm. The results showed that behavioral preference in C. capoeta gracilis for the velocity was between 0.44 and 0.56 m/s. Also, specimens tended to be present in cobble stone substrate. Therefore, the anthropogenic activities over the Siyahrod River changing the river width, depth, substrate and the flow rate may affect the presence and distribution of C. capoeta gracilis in the mentioned river. *Corresponding author.
    Keywords: Black fish (C. capoeta gracilis), Environment variables, Habitat, Siyahrud River
  • S. Bahroodi, M. A. Nematollahi, M. R. Aghasadeghi, M. Nazemi, B. Behroz Pages 11-19
    In recent years efforts to find bioactive compounds from live organisms especially marine animals have been increased. In the present study, the anticancer and cytotoxic effects of sea cucumber body walls (Holothuria leucospilota) were investigated. For this purpose, sea cucumbers were collected from Larak Island at depths of 10 to 30 m and extraction process was done with methanol and diethyl ether solvent which then concentrated by rotary evaporator (40℃) following lyophilization with vacuum freeze dryer. XTT method was used to investigate anticancer and cytotoxic effects of body wall extracts. The results showed that the methanolic extract could prevent proliferation of human oral epidermoid carcinoma cells (KB) at concentrations of 100 and 500 μg/ml. The diethyl etheric extract also could prevent proliferation of KB at 500 μg/ml concentration. Overall result showed that sea cucumber body wall had a strong cytotoxic effect on normal cell line (Human embryonic kidney cell [HEK]) which can be used as potent cytotoxic material. However these extracts did not show significant therapeutic value against KB cells.
    Keywords: Sea cucumber, body wall, methanolic extract, diethyl etheric extract, cytotoxic, anti- cancer
  • A. Khabazian Zadeh, A. Dadolahi Sohrab, M. Alishahi, S. H. Khazaei, H. Mohammad Asgari Pages 21-29
    Atrazine is one of the most important and effective pollutant in aquatic ecosystems. The largest sugar cane farms of Middle East is located in Khouzestan Province, Iran in which large amounts of Atrezine are being used in farming. The aim of this study was to investigate acute toxicity (LC50 96 h) of atrazine on barbus grypus and the effects of chronic toxicity with sub-lethal concentration of atrazine on bioaccumulation of atrazine in fish fillet. LC50 96 h of atrazine on barbus grypus was measured according to the OECD standard method, 180 barbus grypus were divided into 4 equal groups (in triplicates). Groups 1, 2 and 3 were exposed to 3.25 mg l-1 (5%), 6.5 mg l-1 (10%) and 13 mg l-1 (20%) of LC50 96 h concentrations, respectively. Group 4 exposed to toxin free water as a control group. Experimental exposures did last for 21 days, muscles samples of the large dorsal muscle were taken on days 0, 7, 14 and 21 of experiment. Bioaccumulation of Atrazine was measured in the muscle at days 0, 7, 14 and 21 in all groups. Results indicated that atrazine was toxic for barbus grypus and its toxicity increased not only with increase in atrazine but also with increase in the exposure time. The bioaccumulation of atrazine in fish muscles was increased significantly in groups 2 and 3 in all sampling periods and in groups 1 only in day 21. The results of present study showed that placing barbus grypus in the presence of chronic and sub lethal concentrations of the herbicide Atrazine for three weeks may lead to accumulation of toxins in the fish fillets.
    Keywords: Atrazine, Chronic toxicity, Bioaccumulation, Barbus grypus
  • A. Dashtiannasab, M. Mesbah, R. Peyghan, S. Kakoolaki Pages 31-40
    In this study, the effect of ethanolic extracts of Sargassum angustifolium on growth and survival of shrimp Litopenaeus vannamei juvenile was investigated under challenge with shrimp pathogen bacteria Vibrio harveyi. Powder form of the extract was bioencapsulated in Artemia and fed to L. vannamei juvenile reared as 5 groups inclouding C- (unenriched Artemia, without bacteria), C+ (unenriched Artemia, with bacteria), T1 (enriched Artemia with 200 mg l-1 SA extract, with bacteria), T2 (enriched Artemia with 400 mg l-1 SA extract, with bacteria), T3 (enriched Artemia with 600 mg l-1 SA extract, with bacteria). One week after culture all groups except C- were inoculated with V. harveyi at the rate of 1.5 × 108 CFU ml-1 for 15 minutes then after every water exchange 10 ml of V. harveyi at the rate of 1.5 × 107 CFU ml-1 was added to aquaria. Shrimps at group C- showed maximum survival (86.6%), specific growth rate (SGR, 11.33%) and less bacterial load (0.5 ± 0.03× 102 CFU g-1 tissue). While (C2) exhibited lowest survival (33.3%), SGR (9.90%) and more bacterial load (3.4 ± 0.05× 105 CFU g-1 tissue) and the difference was significant (p<0.05). In treatment groups survival and SGR were significantly (p<0.05) more than C+ and less than C-, also bacterial load were less than C+ and more than C-. Among treatment groups T2 that fed with enriched artemia with 400 mg l-1 SA extract gave better results.
    Keywords: Sargassum angustifolium, Ethanolic Extract, Litopenaeus vannamei, Vibrio harveyi, growth, Survival
  • A. Dehbandi, A. A. Motallebi, V. Razavilar, R. Pourgholam Pages 41-55
    The effect of antibacterial and antioxidant of nicin z in two forms (free and encapsulated) was investigated on Total Viable Count (TVC), Psychrotrophic Counts (PTC), Peroxide Value (PV), Thiobarbituric acid (TBA) and Total volatile nitrogen (TVN) in zero, 3, 6, 9, 12, 15 days of storage.Two concentrations (700IU/gr, 1000IU/gr) of free and encapsulated nicin in liposome (by spray-dried method) were added as spray on surimi of kilka and one treatment was selected as a control. The results showed that change of chemical and bacterial parameters in treatment of encapsulated nicin was lower than free nicin and control treatments. Concentration of 1000IU/gr of nicin was better than results of other treatments. The shelf life of surimi of kilka in control, free and encapsulated nicin treatments for bacterial results were 9,12, 15 days, respectively, and for TBA, TVN and PV were 6, 15 and at least 15 days, respectively. The conclusion was that encapsulated nicin in liposome improved shelf life of surimi of kilka.
    Keywords: Free nicin, Encapsulated nicin, surim, kilka
  • M. Ramin, M. Doustdar Pages 57-68
    In order to isolate bacterial strains resistant to iron and nickel, deposit samples were collected from five stations in Musa Bay and cultured on BHI agar medium containing 1000 ppm of iron and 50 ppm of nickel. Endurance threshold of strains isolated to different concentrations of iron (1000- 15000 ppm) and nickel (100- 25000 ppm) in BHI broth medium were evaluated, the most resistant strains were selected and MIC and MBC were determined. Results of the current study demonstrated that among 16 and 12 resistant strains to nickel and iron, two selected strains (Bacillus subtilis and Micrococcus sp.) as the most resistant strains had MIC and MBC (29700 and 29800 ppm) and (26300 and 26500 ppm), respectively, Iron’s MIC was not assessed. Results of atomic absorption analysis demonstrated that the highest amount of nickel reduction in a medium with concentration of 194 ppm and 71 ppm were 16.7% and 63% after 72 hours by selected strain of Bacillus subtilis respectively, and in a medium containing 158 ppm iron, after 50 hours 8.4% by selected strain 7, while dead biomass of strain 16 reduced nickel to the amount of 40.6% and it reduced 21% and 4% of iron in solutions with 46 ppm and 792 ppm of iron. Results of molecular analysis demonstrated that strain 16 was Bacillus subtilis. In addition, Bacillus subtilis being isolated in this study with ability of nickel and iron removal is an appropriate candidate to be used in aquatic environments.
    Keywords: Bacillus subtilis, Micrococcus sp., Fe, Ni, Musa Bay
  • G. Zarh Gashti, A. Motalebi, Y. Moradi, A. Khanipour, N. Mashaii, H. Jalili, M. Seifzade, F. Rafipour, F. Lagzaii Pages 69-79
    Fish freshness by using QIM and according to scoring to all of parts variable (positive and negative) was by sensory method and finally become the parameters of quantitative and qualitative with statistical analysis is based, tables used in volatility score of 0 to 23, with a score of 0 to 3 respectively, for their excellent quality, 3 to 7good, from 7 to 10 and from 10 to above average evaluation is unacceptable. In this study to measure the freshness of fish species Nile Tilapia (Oreochromis niloticus), black and red in 4 treatments, whole fish and empty stomach is considered and the objective of this study was to calculate the survival rate of fish in ice cover practically immediately after harvest to measure qualitative factors (sensory evaluation, chemical and microbiological).For this study 50 pieces of red and 50 pieces black Tilapia after weighed, washed and then selection 25 pieces for each treatment in unlit, ratio of 3 to 1 (ice - fish) was covered. The mean (± SD) change in temperature the fish flesh during study were between 0.2 ±0.07 a to 0.3 ±0.1a degrees Celsius, that need to raise the quality temperature is maintained at 0 degrees Celsius in unlit center. Fish covered with ice keep at ambient temperature, and after measuring the change free nitrogen, pH and microbial tests, the results showed maximum shelf life of whole fish in ice cover 9 and for empty stomach fish was7 days. And also statistical analysis (Duncan test) of data between treatments (Whole and empty fish covered in ice) was significant (P<0.05).
    Keywords: Tilapia fish, Freshness, Sensory evaluation, Chemical changes
  • M. H. Sayed Hassani, D. Talebii Haghighi, M. Hafeziehe, M. A. Yazdani Sadati, H.M. Pourali, H. Yeganeh Pages 81-95
    With regard to increasing the fish meal price, utilization of hygienic and analyzed poultry by product meal as an alternative protein source in diets for Huso huso within growth period were investigated. Six test diets isonitrogenous and isocaleric (contain 42% protein and 20 Mj kg-1 energy) were prepared. Fish meal was substituted by poultry by product at 20% (PBM20), 40% (PBM40), 60% (PBM60), 80% (PBM80) and 100% (PBM100) in base diet, respectively. A total of 180 Huso huso with average (±SD) weight of 107.89±5.9gr were stocked in 18 fiberglass tanks (Voloum:2000 lit,Temperature:20±2C0) and fed satiation to 18 weeks. No significant differences were detected between final weight (FW),weight gain (WG) and specific growth rate of fish fed (PBM0), (PBM20), (PBM40), (PBM60) and (PBM80) respectively. The Highest protein belonged to fish fed PBM20 (%16.97±0.36) with significant difference with PBM40 (% 15.41 ± 0.67), respectively. Body lipid fish fed PBM80 and PBM100 (%6.63±0.016) (%7.49±0.17) were significantly lower than other treatments. The Synchronic hepatosomatic index increased with increasing poultry by product in diets and highest rate were found in fish fed PBM 100, but except PBM20, visceral index in fish fed other treatments was same. The result showed that up to 80% fish meal could be replaced by poultry by product with no adverse effect on growth and feed conversion ratio for Huso huso within growth period.
    Keywords: Huso huso, Fish meal, Poultry by product, Growth rate, Body composition, Hepatosomat ic, Visceral index
  • N. Forsatkar, K. Kukaram, M.A. Nematolahi Pages 97-107
    Serotonin is one of the monoamines that play an important role in food intake in mammalian species. The increase in serotonergic activity may reduce appetite. Fluoxetine as an active ingredient of Prozac is increased in serotonin content by blocking reuptake of it. Due to the release of these substances into the ecosystem, the role of fluoxetine on food intake and feed behavior of goldfish, Carassius auratus was investigated. In experiment 1, fish with 21-49 g weight divided in four groups of control: with no injection saline injected and two groups with 1 μg g-1 and 10 μg g-1 body weight fluoxetine. Animals were injected every other day for a total of 5 injections. Food intake calculated after each injection and fish reweighted at the end of the experiment to achieved weight changes. In experiment 2, 20 goldfish were selected in two groups of control and injected with 10 μg g-1 body weight fluoxetine to asses feed behavior test. Fish were injected every other day for a total of 5 injections and feed behavior was investigated after each injection. Food intake was significantly decreased after fluoxetine injections. In the Flu-10 group, low intake of food resulted in minimum weight gain among all treatments. Also, fluoxetine affected the feed behavior of goldfish and significantly was decreased in search and consumption of food. Results showed that this recently toxic environmental material can largely affect the food and weight parameters of goldfish.
    Keywords: Fluoxetine, Goldfish, IP injection, Food intake, Feeding behavior
  • E. Nasiri, M. Moosavi-Nasab, S. S. Shekarforoush, M. T. Golmakani Pages 109-118
    Shrimp melanosis (black spot) is an important surface discoloration caused by polyphenol oxidase (tyrosinase) enzyme, which oxidizes phenols and leads to insoluble black pigments, the melanins. Sulphiting agents are widely used as melanosis inhibitors but, the hazards related to sulphated foods, such as allergic reactions and severe disorders in asthmatic patients have created a necessity to find the effective natural alternatives. The current study was accomplished to assay the in vitro antityrosinase effect of Z. multiflora EO as well as its capability to retard the melanosis formation in shrimp during iced storage. According to GC/MS results, carvacrol, thymol and p-cymene were the major components of Z.multiflora EO, representing 50.8, 14.4 and 10.6, respectively. DPPH radical scavenging activity of EO was 0.8±0.02 mg/ml and 63.2% of tyrosinase activity decreased when EO with a concentration of 0.25% was applied. Furthermore, it has been observed that immersing the shrimps in 1% EO aqueous suspension retarded the melanosis formation in shrimp during 10 days of iced storage. It can be concluded that Z. multiflora EO could be used as an effective natural processing aid to increase the shrimp shelf-life during iced storage.
    Keywords: Melanosis, Pacific white shrimp, Tyrosinase, Zataria multiflora Boiss
  • S.A. Hashemi, R. Ghorbani, F. Kaymaram, S.A. Hossini, G. Eskandari, A. Hedayati Pages 119-128
    Some biological aspects of Mesopotamichthys sharpeyi were studied in Shadegan Wetland, Iran. Monthly samples were collected from five stations: Doragh, Rogabe, Khorosy, Salmane and Atish. A total of 437 specimens were measured from April 2013 to March 2014. Mean (±SD) (Range) length values for the male and female were calculated as 252±28 (95-357), 249±38 (115-374)mm respectively and mean (±SD) (Range) weight values were 218±31 (18-366),239±39(15-651)g respectively. The length-weight relationships were calculated as W=0.000006L3.11 (R2=0.85) for male, W=0.000005L3.14 (R2= 0.86) for female. The spawning occurred from April to July, and length at maturity (LM), weight at maturity (WM) and production per biomass (P/B) were calculated for male and female as LM=208, 220 mm WM=97, 133 g and P/B= 0.53, 0.50 per year, respectively. *Corresponding author.
    Keywords: Mesopotamichthys sharpeyi, Shadegan Wetland, Biological aspects, production per biomass
  • Z. Hadizadeh, N. Mooraki, S. Moini Pages 129-138
    The present study investigated the effects of salting process on shelf life of big mouth saury (Scomberoides commersonnianus) filets. To determine the quality, chemical experiments including crude protein, peroxide value, crude lipid, ash-salt and moisture measurements were conducted at time intervals of 0, 15, 30, 90, 150 and 190 days. Moreover, fatty acid's profile was measured at time intervals of 0, 90 and 190 days. Mean (±SD) crude protein, crude lipid, ash-salt and moisture contents in fresh fish were 20.07±0.85, 6.32±0.42, 2.17±0.2and 71.44±0.19, respectively, reaching 30.5±1.19 8±0.12, 17.6±0.1 and 43.9±0.91, respectively, after salting and storing at the ambient temperatures for 190 days. The mean (±SD) peroxide was 0.05±0.01 meqO2 kg-1, and in fresh fish reached to 2.5±0.05 meqO2 kg-1 at the end of storage time as salted products. Variations in all of these factors were significant. According to the obtained results, the best time period for storing is 90 days. In the present study, 21 fatty acids were recognized. Total saturated, and unsaturated fatty acids in fresh samples (time 0) were 53.41 and 54.47%, respectively, and reached 56.99 and 39.92 at the end of storage time as the salted product. The result of the organoliptic showed that the new method of the dry salting give a better quality to the product in comparison with the traditional method of dry salting. *Corresponding author.
    Keywords: Scomberoides commersonnianus, Salting, Shelf life