فهرست مطالب

علمی شیلات ایران - سال بیست و پنجم شماره 2 (پیاپی 95، تابستان 1395)

مجله علمی شیلات ایران
سال بیست و پنجم شماره 2 (پیاپی 95، تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/05/21
  • تعداد عناوین: 18
|
  • مریم خوش اقبال، جمیله پازوکی، محمدرضا شکری صفحات 1-15
    این تحقیق به منظور مقایسه و بررسی انگل های پریاخته ماهی شوریده در آب های خلیج فارس و دریای عمان انجام شد. در مجموع 318 عدد ماهی به صورت فصلی توسط تور گوشگیر، ترال کف و قلاب از تابستان 92 تا بهار 93 از سه استان خوزستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان صید شدند. نمونه ها بلافاصله منجمد شده و به آزمایشگاه منتقل شدند پس از اندازه گیری طول و وزن، بررسی های انگل شناسی بر روی اندامهای داخلی و خارجی ماهیان انجام شد. در مجموع 20 گونه ی متفاوت انگلی در ماهی شوریده در مناطق مذکور مشاهده شد که برخی از انگل ها در هر سه منطقه و برخی تنها در یک یا دو منطقه حضور داشتند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که انگل های منوژن و دیژن بیشترین فراوانی را در سه منطقه به خود اختصاص دادند و سایر گروه های انگلی درصدهای کمتری را در هر منطقه داشتند. نتایج حاصل از بررسی های آماری نشان داد که اختلاف معنی داری بین فراوانی انگل ها در فصول مختلف وجود دارد. همچنین اختلاف معنی داری بین جنس های نر و ماده و فراوانی انگل های دیژن در خوزستان، منوژن و سستود در هرمزگان و نماتود در سیستان و بلوچستان وجود داشت. فراوانی انگل ها بستگی به شرایط محیطی و حضور میزبان واسطه آنها دارد که احتمال دارد این فاکتورها در سه منطقه متفاوت باشند.
    کلیدواژگان: خلیج فارس، دریای عمان، کرم های پهن، آکانتوسفال، نماتود، سخت پوستان
  • سیده مرضیه هاشمی مفرد، مسعود ستاری، مجید رضا خوش خلق، علیرضا شناور ماسوله، علیرضا عباسعلی زاده صفحات 17-27
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرباکتری ویسلا سیبریا (Weissella cibaria) به عنوان یک پروبیوتیک بر روی فاکتورهای رشد تاسماهی سیبری (Acipenser baerii) انجام شد. این ماهی با میانگین وزنی 04/0±55/ 143 گرم در 4 تیمارهر یک با سه تکرار در 12 مخزن فایبر گلاس به مدت 60 روز (تیر، مرداد و شهریور) در معرض تیمارهایآزمایشی شامل: 2/0 گرم پروبیوتیک با دوز CFU/g107 برای تیمار اول (TA)،2 گرم پروبیوتیک با دوز CFU/g 108 برای تیمار دوم (TB)،20 گرم پروبیوتیک با دوز CFU/g 109 برای تیمار سوم (TC) و جیره بدون پروبیوتیک به عنوان تیمار شاهد (C) قرار گرفت و در پایان آزمایش ضمن اندازه گیری برخی شاخص های رشد به تجزیه و تحلیل آماری میانگین ها (ANOVA one- way- 95% )پرداخته شد. گرچه همه تیمارهایی که پروبیوتیک مصرف کردند با افزایش معنی داری در پارامترهایضریب رشد ویژه (SGR)، ضریب تبدیل غذایی (FCR)، بازده مصرف پروتئین (PER)، درصد افزایش وزن بدن (BWI) نسبت به گروه شاهد مواجه شدند(P<0.05)، اما شاخص کیفیت (CF) تغییر آماری بین تیمارها و شاهد نشان نداد (P>0.05). بنابراین استفاده از این نوعپروبیوتیک می تواند در بهبود پارامترهای رشد تاسماهی سیبری موثر واقع شود.
    کلیدواژگان: تاسماهی سیبری، پروبیوتیک، رشد، ویسلا سیبریا
  • سید علی جعفرپور، رحیمه اصفهانی، سید مهدی جعفری صفحات 29-42
    هدف این پژوهش بهینه سازی نانو ریزپوشانی اسیدهای چرب امگا-3 با استفاده از روش کوآسرواسیون مرکب با روش سطح پاسخ (RSM) در قالب طرح مرکب مرکزی (CCD) بود، لذا نانو ذرات حاوی امگا-3 توسط دیواره ژلاتین پوست ماهی قزل آلای رنگین کمان و صمغ عربی با استفاده از روش کواسرواسیون مرکب تولید شدند. این روش قابلیت منحصر بفرد جداسازی الکترواستاتیکی فازهای مایع-مایع بر اساس تجمیع ماکرویون های با بار مخالف را دارد. تاثیر سه متغیر مستقل غلظت ژلاتین ماهی (33 تا 66 درصد)، غلظت اسید چرب امگا-3 (10 تا 30 درصد) و سرعت هموژنایزر (در سه سطح rpm 10000، rpm 15000و rpm 20000) بر متغیرهای وابسته از قبیل اندازه ذرات، میزان روغن سطحی، روغن کپسوله شده و کارآیی ریزپوشانی، بررسی شد. بر اساس نتایج بدست آمده سرعت هموژنایزر بیشترین تاثیر را بر اندازه ذرات داشت (01/0>p). همچنین تیمارهایی که در آن ها اسیدهای چرب امگا-3 بیشتری استفاده شده، در مقایسه با تیمارهای با امگا-3 کمتر، از روغن سطحی نانو ذرات بیشتری برخوردارند . پودرهای تولید شده کارآیی ریزپوشانی در حدود 74/69 الی 41/98 درصد دارند. بنابراین پیشنهاد می گردد به منظور نانوریزپوشانی اسیدچرب امگا-3 از مقادیر 33% ژلاتین ماهی ، 30% اسید چرب امگا-3 و سرعت هموژنایزر با rpm 20000 استفاده گردد.
    کلیدواژگان: اسید چرب امگا، 3، ریزپوشانی، ژلاتین ماهی، کواسرواسیون، نانوکپسول
  • علی اصغر خانی پور، فاطمه مرادیان سرخی، یاسمن فهیم دژبان صفحات 43-50
    فرآورده غذایی برگر از شاخص ترین فرآورده های خمیری از گوشت ماهی و گوشت قرمز محسوب میگردد . در حال حاضر برگر از زایدات و گوشت قرمز با کیفیت های متفاوت در کشور تولید و عرضه شده که از ارزش غذایی چندانی برخوردار نمیباشد . استفاده از گوشت ماهی به عنوان جایگزین گوشت قرمز با ایجاد تنوع غذایی ، بالا بردن کیفیت ارزش غذایی و ایجاد قابلیت مصرف برای تمام مردم با کاهش قیمت از مهمترین اهداف این تحقیق است . همچنین استفاده تلفیقی از گوشت یک گونه ماهی دریایی مانند ماهی کیلکای دریای خزر بهمراه یک گونه پرورشی مثل ماهی کپور نقره ای باعث بالا بردن شاخص اسیدهای چرب غیر اشباع و اسیدهای آمینه در محصول نهایی می شود . در این تحقیق اثرات جایگزینی درصدهای مختلفی از گوشت ماهی کیلکا بجای گوشت ماهی کپور نقره ای در تولید صنعتی برگر تلفیقی ماهی و اثر آن بر روی میزان پذیرش و همچنین تغییرات اسیدهای چرب چندغیر اشباع و ضریب پلی ان در طی 5 ماه مورد بررسی قرار گرفته و بهترین تیمار انتخاب و معرفی گردید . بدین منظور چهار تیمار برگر ماهی شامل تیمار (شاهد) : ترکیب برگرماهی با 100 درصدگوشت کپورنقره ای ، تیمار1: ترکیب برگرماهی با 100درصدگوشت کلیکا ، تیمار2: ترکیب برگرماهی با 75 درصدگوشت کلیکا و 25 درصدگوشت کپورنقره ای و تیمار 3: ترکیب برگرماهی با 50 درصدگوشت کلیکا و 50 درصد گوشت کپورنقره ای با بررسی اولیه میزان پذیرش انتخاب شد . پس از اضافه کردن سایر افزودنی های مجاز طبیعی به نسبت درصدهای ، آرد سوخاری 5/6 ، پیاز 6 ، سویا 5 ، رب 25/3 ، آبلیمو 15/0 ، پودر سیر و تخم مرغ 1/2 و ادویه و نمک 5/1 به کلیه تیمارها و عبور از خط تولید در شرایط مشابه برای کلیه تیمارها ، برگرها پخته ، منجمد و پس از بسته بندی در سرخانه به مدت 5 ماه نگهداری و تیمارها برای ارزیابی به صورت ماهانه نمونه برداری و مورد آزمایش قرار گرفتند. براساس آزمون های آماری تیمار 3 با50 درصدگوشت ماهی کیلکا و50 درصدگوشت ماهی کپور نقره ای نسبت به سایر تیمارها از نظر حفظ ارزش غذایی ارجعیت داشته و نسبت به تیمار شاهد با 100 درصد گوشت ماهی کپور نقره ای اختلاف معنی دار دارد(P<0.05). با توجه به اهداف این طرح که تلفیق گوشت ماهی کیلکا و ماهی کپور نقره ای در تهیه برگر تلفیقی به منظور افزایش ارزش غذایی و اقتصادی تر شدن محصول نهایی بوده است نتایج بدست آمده از بررسی روند ضریب پلی ان نیزدرطی 5 ماه نگهداری محصول در دمای 18- درجه سانتیگراد نشان دهنده این واقعیت است که هر چند در تمام تیمارها شاهد کاهش ارزش غذایی در فرآیند حرارتی پخت و نگهداری بصورت منجمد در سردخانه بوده ولی از نظر پایداری اسید های چرب چند غیر اشباع در پایان دوره کلیه تیمارها ارزش غذایی خود را حفظ نموده و مورد پذیرش بوده اند.
    کلیدواژگان: برگر تلفیقی، ماهی کیلکا، ماهی کپور نقره ای، ضریب پلی ان، اسیدچرب چندغیراشباع، امگا3، امگا6
  • نینا نازدار، احمد ایمانی، فرزانه نوری، کوروش سروی مغانلو صفحات 51-67
    توسعه سریع و افزایش روز افزون استفاده از نانو ذرات موجب نگرانی هایی در زمینه احتمال ورود این مواد به محیط های آبی و بروز مسمومیت در آبزیان شده است. هدف مطالعه حاضر ارزیابی تجویز خوراکی ترکیب حفاظت کننده سیلیمارین به منظور مقابله با اثرات سمی نانوذره اکسید نیکل با تاکید بر فاکتورهای رشد و فعالیت آنزیم های گوارشی ماهی قزل آلای رنگین کمان می باشد. برای این منظور تعداد 1200 قطعه ماهی (01/0±83/3 گرم) در هشت تیمار آزمایشی شامل تیمار شاهد و هفت تیمار دیگر بصورت ترکیبی از مقادیر مختلف نانوذره اکسید نیکل (0، 100 و 500 میلی گرم در هر کیلوگرم غذا) و سیلیمارین (0 و 1 گرم در هر کیلوگرم غذا) در ماه های اول و دوم آزمایش تقسیم گردیدند. هر تیمار در سه تکرار انجام شد و آزمایش به مدت 60 روز ادامه یافت. یافته ها نشان داد که بیشترین میزان فعالیت آنزیم آمیلاز مربوط به تیمار 6 (00/1± 56/16)، (فاقد نانوذره اکسید نیکل و حاوی 1 گرم سیلیمارین- 500 میلی گرم نانوذره اکسید نیکل و به همراه 1 گرم سیلیمارین) بود که با تیمار های 5 (فاقد نانوذره اکسید نیکل و حاوی 1 گرم سیلیمارین - حاوی 100 میلی گرم نانوذره اکسید نیکل و 1 گرم سیلیمارین)، 7 (100 میلی گرم نانوذره اکسید نیکل و فاقد سیلیمارین - 100 میلی گرم نانوذره اکسید نیکل و فاقد سیلیمارین) و 8 (500 میلی گرم نانوذره اکسید نیکل و فاقد سیلیمارین- 500 میلی گرم نانوذره اکسید نیکل و فاقد سیلیمارین) اختلاف معنی دار داشت (05/0P≤). بیشترین فعالیت آنزیم آلکالین پروتئاز مربوط به تیمار1 (05/0± 54/0)، (فاقد نانوذره اکسید نیکل و سیلیمارین- فاقد نانوذره اکسید نیکل و سیلیمارین) بود که با تیمارهای 7 و 8 اختلاف معنی دار داشت (05/0P≤). بیشترین میزان فعالیت آنزیم لیپاز مربوط به تیمار 4 (500 میلی گرم نانوذره اکسید نیکل و حاوی 1 گرم سیلیمارین- فاقد نانوذره و حاوی 1 گرم سیلیمارین) (04/0±03/1) بود که با اکثر تیمار ها اختلاف معنی دار داشت (05/0P≤). حضور همزمان سیلیمارین و نانوذره در جیره غذایی تیمارهای 3 (حاوی 100 میلی گرم نانوذره اکسید نیکل و 1 گرم سیلیمارین- فاقد نانوذره اکسید نیکل و حاوی 1 گرم سیلیمارین)، 4، 5 و 6 موجب افزایش فعالیت آنزیم های گوارشی در مقایسه با تیمارهای 7 و 8 گردید. همچنین در مطالعه حاضر وجود سیلیمارین، نانوذره اکسید نیکل و همچنین استفاده همزمان سیلیمارین و نانوذره اکسید نیکل اثری بر شاخص های رشد و ضریب تبدیل غذایی تیمارهای مختلف نداشت (05/0P>). البته به نظر می رسد در صورت افزایش مدت زمان رویارویی با نانوذره و سیلیمارین، امکان تغییر شاخص های رشد و کارآیی تغذیه وجود دارد که نیازمند بررسی بیشتری است.
    کلیدواژگان: آنزیم های گوارشی، شاخص های رشد، نانوذره اکسید نیکل، سیلیمارین، Oncorhynchus mykiss
  • کوثر خفایی زاده، نسرین سخایی، بابک دوست شناس، کمال غانمی، حسین ذوالقرنین صفحات 69-78
    روتیفر ها گروه مهمی از زئوپلانکتون های اکوسیستم های آبی را تشکیل داده و دارای مقادیر نسبتا زیادی از اسیدهای چرب غیر اشباع، پروتئینها و پپتیدها می باشند. روتیفر ها از جملهBrachionus plicatilis به عنوان یکی از منابع مهم غذای زنده لارو ماهیان دریایی در آبزی پروری محسوب می شوند. هدف این مطالعه ارزیابی فعالیت آنتی اکسیدانی پپتیدهای تخلیص شده از روتیفر B. plicatilis می باشد. در این پژوهش، پپتید های آنتی اکسیدانی از این روتیفر به وسیله آنزیم هایα Chymotrypsin ، Papain، Neutrase، Pepsin، Trypsin و Alcalase هیدرولیز شدند و با استفاده از فعالیت مهارکنندگی رادیکال آزاد دی فنیل پیکریل هیدرازیل (DPPH ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین، با استفاده از روش کروماتوگرافی متوالی جداسازی و خالص سازی شدند. نتایج نشان داد که پپتید هیدرولیز شده با پپسین در مقایسه با دیگر هیدرولیزها، بالاترین فعالیت آنتی اکسیدانی را دارد. فعالیت مهارکنندگی هیدرولیز پپسین 58% در 015/0 میلی مولارDPPH مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت، هیدرولیز پپسین به ترتیب با استفاده از روش های کروماتوگرافی متوالی شامل ژل فیلتراسیون کروماتوگرافی (سفادکس G-250) و فاز معکوس مایع کروماتوگرافی با کارایی بالا (HPLC) روی ستون Eurospher C18 (mm6/4 ×250) جداسازی و خالص سازی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که هیدرولیزهای گونه ی B. plicatilis دارای فعالیت آنتی اکسیدانی چشمگیری بوده و امکان استفاده از آن به عنوان مکمل در مواد غذایی قابل بررسی می باشد.
    کلیدواژگان: روتیفر، DPPH، پپتید های آنتی اکسیدانی، آنزیم های هیدرولیزی، پپسین
  • رضوان موحدیان، محمد ذاکری، پریتا کوچنین، سید محمد موسوی، احمد تقوی مقدم صفحات 79-93
    این تحقیق با هدف مطالعه اثرات نسبت های مختلف مکمل های غذایی متیونین و لیزین بر فعالیت آنزیم های گوارشی روده در ماهی جوان صبیتی (Sparidentex hasta) طراحی و اجرا گردید. 180 قطعه ماهی جوان صبیتی با میانگین وزنی 4/1± 38/31 گرم در 18 تانک پلی اتیلنی 300 لیتری با تراکم یکسان در هر تانک (10 عدد ماهی در هر تانک) توزیع گردید. ماهیان با 6 جیره غذایی آزمایشی با نسبت های مختلف متیونین به لیزین شامل تیمار فاقد متیونین و لیزین (گروه شاهد)، تیمار 1 حاوی100% متیونین، تیمار 2 حاوی 75% متیونین و 25% لیزین، تیمار 3 حاوی 50% متیونین و 50% لیزین، تیمار 4 حاوی 25% متیونین و 75% لیزین، تیمار 5 حاوی100% لیزین در حد 2 درصد وزن خشک جیره غذایی، به مدت 8 هفته و در حد سیری به روش دستی تغذیه شدند. در پایان دوره آزمایش، آنزیم های گوارشی تریپسین، کیمو تریپسین، آلکالین فسفاتاز، پروتئاز کل، لیپاز و آلفا آمیلاز مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد که استفاده از نسبت های مختلف مکمل های اسید آمینه ای متیونین و لیزین بر فعالیت آنزیم های گوارشی تریپسین، کیمو تریپسین، آلکالین فسفاتاز و لیپاز به طور معنا دار تاثیر گذاشت (05/0P<). آنزیم های تریپسین و کیمو تریپسین با افزایش میزان لیزین در جیره غذایی روند افزایشی را داشتند، بطوریکه تیمار 5 بیشترین فعالیت این آنزیم ها را نشان داد. در حالیکه فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز در تیمار هایی با مقادیر بیشتر اسید آمینه متیونین در جیره غذایی، میزان بالاتری داشت (تیمار 2). افزایش اسید آمینه لیزین در جیره غذایی سبب کاهش فعالیت آنزیم لیپاز گردید. سنجش میزان فعالیت آنزیم های آلفا آمیلاز و پروتئاز کل، تفاوت معناداری را نشان نداد. همچنین با توجه به حد متعادل تر مکمل های اسید آمینه ای متیونین و لیزین در تیمار 2، می توان جیره غذایی با نسبت 75 درصد مکمل اسید آمینه متیونین و 25 درصد لیزین را مطابق نیاز این گونه معرفی نمود.
    کلیدواژگان: متیونین، لیزین، آنزیم های گوارشی، ماهی جوان صبیتی
  • گیلان عطاران فریمان، خانم آزاده بیک مرادی، آقا حسن زاده عباس شاه آبادی صفحات 95-105
    رده مارسانان متعلق به شاخه خارپوستان از فراوان ترین جانوران ساحلی با بیش از 2000 گونه می باشند که در هر محیطی از قطب تا استوا و هر عمقی پراکنش دارند. شناسایی مارسانان به دلیل شباهت های ریخت شناسی مشکل می باشد. این پژوهش به منظور شناسایی و بررسی ریخت شناسی گونه های مارسان موجود در خلیج چابهار صورت گرفت. جمع آوری نمونه ها در آبان 1392 از منطقه بین جزر و مدی سواحل سنگی - قلوه سنگی ساحل بندر تیس واقع در غرب چابهار انجام شد. نمونه ها در آزمایشگاه بر اساس شاخص های شناسایی موجود در کلید شناسایی خارپوستان از جمله قسمت پشتی و شکمی دیسک و بازو بررسی شدند. نتایج نشان داد که مارسانان شناسایی شده گونه های Ophiothrix savgnyi و Macrophiothrix elongata متعلق به خانواده Ophiotrichidae می باشند.
    کلیدواژگان: ریخت شناسی، مارسانان، خلیج چابهار، Macrophiothrix elongata، Ophiothrix savignyi
  • فاطمه پیکان حیرتی، مهتاب خلجی، مسعود زنگنه، نصرالله محبوبی صوفیانی، سالار درافشان صفحات 107-117
    بوم سازگان آبی هر روزه، دریافت کننده حجم وسیعی از آلاینده هایی همچون فلزات سنگین، هیدروکربن ها، آفت کش ها و مواد آلی هستند. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثرات کلرید کادمیوم بر بافت های کبد و آبشش ماهی نازک Chondrostoma regium بود. به این منظورتعداد 100 قطعه ماهی نازک از یکی از سرشاخه های زاینده رود به کمک تور پره صید و به آزمایشگاه منتقل شد. ماهیان در 4 تیمار شاهد، 5/0، 5/2 و 5/7 میکروگرم بر لیتر کلرید کادمیوم قرار گرفتند. بافت های مورد نظر در پایان روز 14 جهت مطالعه آسیب شناسی در فرمالین 10% تثبیت شدند. نتایج نشان داد که مهم ترین تغییرات ایجاد شده در بافت آبشش شامل هایپرپلازی، چماقی شدن و همجوشی و در بافت کبد پرخونی، پیکنوزیس هسته ای و نکروز کانونی بود. شدت تغییرات وارده به بافت آبشش و کبد متناسب با افزایش غلظت کلرید کادمیوم، افزایش یافت به طوری که بیشترین تغییرات آسیب شناسی در ماهیان تیمار شده با غلظت 5/7 میکروگرم بر لیتر کلرید کادمیوم در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد. این نتایج بیانگر اثر کادمیوم در ایجاد تغییرات و آسیب شناسی بافت آبشش و کبد است.
    کلیدواژگان: ماهی نازک Chondrostoma regium، کادمیوم، آبشش، کبد
  • مجیدرضا خوش خلق، سجاد نظری صفحات 119-134
    در مطالعه حاضر ساختار ژنتیک جمعیت شاه میگوی آب شیرین (Astacus leptodactylus) ، با استفاده از ناحیه کنترلی میتوکندریایی (D-loop) و روش توالی یابی DNA مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور تعداد 132 نمونه شاه میگو از مناطق مختلف دریای خزر و دریاچه سد ارس در سال 1390جمع آوری گردید. سپس کمیت DNAنمونه ها به روش اسپکتروفتومتری و کیفیت آن از طریق الکتروفورز ژل آگارز و رنگ آمیزی با اتیدیوم بروماید تعیین شد. در مجموع در نمونه های مناطق مختلف، 38 هاپلوتیپ شناسایی و تنوع هاپلوتیپی و نوکلئوتیدی به ترتیب برابر با 049/0 ± 811/0 و 0038/0 ± 0127/0 اندازه گیری شد. مقدار D در آزمون بی طرفی تاجیما 120/3 و میانگین آزمون مربع کای 25/78 = χ2 نیز بدست آمد. مقدار D بدست آمده در بین نمونه ها ممکن است نشان دهنده متعادل بودن فشار انتخاب باشد. از طرف دیگر، نتایج منفی آزمون گسترش و پراکنش تاریخی جمعیت ها (Fu''s Fs ) و همچنین شاخص هارپندینگ تایید کننده گسترش جمعیت ها بود. با توجه به نتایج آزمون های تمایز FST، آزمون دقیق و آنالیز واریانس مولکولی مناطق آستارا در دریای خزر، رودخانه سیاه درویشان و جفرود اختلاف معنی داری را با سایر مناطق نشان دادند ( 001/0 P <). همچنین مشخص گردید که در مناطق نمونه برداری،گروه های متمایزی از شاه میگوی آب شیرین وجود دارد، بطوری که نمونه های رودخانه سیاه درویشان و جفرود و ناحیه آستارا گروه های متمایز ژنتیکی از این گونه را نشان می دهند. بطور کلی یافته های این تحقیق می تواند نقش موثری برای شناسایی ذخایر و بهبود ژنتیکی شاه میگوی آب شیرین ایفاء نماید.
    کلیدواژگان: شاه میگوی آب شیرین، Astacus leptodactylus، DNA میتوکندریایی، دریای خزر، دریاچه سد ارس
  • مهندس پیوند مکتبی، لاله رومیانی صفحات 135-142
    در این پژوهش، غلظت فلز آهن در بافت های عضله، کبد و آبشش ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) در استخرهای پرورشی به عنوان تالاب های انسان ساخت در مسیر رودخانه کارون، در سه منطقه شوشتر، اهواز و خرمشهر در استان خوزستان در پاییز سال 1392 بررسی شد. در مجموع 45 عدد ماهی (از هر منطقه 15 نمونه) تهیه و غلظت آهن به روش جذب اتمی و بوسیله دستگاه Perkin Elmer مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان تجمع آهن در اندام های ماهی کپور، به ترتیب آبشش> کبد> عضله بود. میانگین میزان آهن در عضله، کبد و آبشش به ترتیب 07/0±82/0 ،61/0±18/6 و 45/0±66/6 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک بود. بیشترین و کمترین غظت آهن در بافت عضله به ترتیب در منطقه خرمشهر و شوشتر به میزان 98/0و 54/0 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک بود. میزان تجمع آهن در بافت عضله ماهیان مورد بررسی بیش تر از آستانه مجاز استاندارد سازمان ملی غذا و دارو (5/0 میلیگرم بر کیلوگرم) بود.
    کلیدواژگان: کپور معمولی، آهن، رودخانه کارون، خوزستان، Cyprinus carpio
  • مهدی گل آقایی، میلاد عادل، محمود حافظیه صفحات 143-150
    این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر سیر خام بر روی برخی شاخص های رشد، بازماندگی و ترکیبات بدن میگوی پا سفید ((Litopenaeus vannamei پرورش یافته با آب دریای خزر صورت پذیرفت. بدین منظور، 4 گروه از میگوها با میانگین وزنی 44/0±20/4 گرم در وان های فایبرگلاس 100 لیتری با تراکم 20 عدد میگو در هر وان، به مدت 56 روز با سطوح مختلف پودر سیر خام (0، 25/0، 5/0 و 1 درصد غذا، هر تیمار با 3 تکرار) غذادهی شدند. در انتهای دوره شاخص های رشد (میانگین افزایش وزن بدن، درصد افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی و ضریب رشد ویژه)، درصد بازماندگی و ترکیبات بدن این تیمارها با تیمار شاهد مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد، که تیمار تغذیه شده با سطح 1 درصد پودر سیر خام، از شاخص های رشد بهتر و بازماتدگی بیشتری نسبت به سایر تیمارها برخوردار بود (05/0P<). بررسی ترکیب شیمیایی لاشه نشان دهنده آن بود که اختلاف معناداری در میزان پروتئین بین تیمار 1 درصد با تیمارهای 25/0 و شاهد وجود داشت، هر چند که در درصد چربی، خاکستر و رطوبت بین تیمارهای مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P>). بر اساس نتایج حاصله، استفاده از پودر سیر خام بویژه در سطح 1 درصد در جیره میگو پا سفید، به منظور بهبود شاخص های رشد، بازماندگی و ترکیبات بدن توصیه می شود.
    کلیدواژگان: میگو پا سفید، سیر خام، شاخص های رشد، بازماندگی، ترکیبات بدن
  • محمود نفیسی بهابادی، شهرام دادگر، فرحناز لکزایی، ژاله مهاجری برازجانی، راضیه عبداللهی صفحات 151-160
    هدف از انجام این تحقیق ارزیابی اثرات علف کش بوتاکلر بر برخی از پارامترهای خونی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) بود. ابتدا غلظت LC50علف کش بوتاکلردر مدت 96 ساعت تعیین و سپس تعداد 150 قطعه بچه ماهی قزل آلا با میانگین وزنی33/2±25/20 گرم در 5 تیمار، شامل 4 تیمار آزمایشی(25، 50، 75 و 100 درصد میزان LC50) و یک تیمار شاهد و هر تیمار شامل سه تکرار به مدت 6 روز، مورد آزمایش قرار گرفتند و تغییر تعدادی از پارامترهای خونی بررسی شد. نتایج نشان داد که تعداد گلبول های قرمز و سفید، میزان هموگلوبین و هماتوکریت و مقادیر حجم متوسط گلبولی، هموگلوبین متوسط گلبولی و غلظت متوسط هموگلوبین گلبولی در تیمارهای مختلف آزمایشی اختلاف معنادار آماری داشتند(p<0.05)، بطوریکه با افزایش غلظت سم بوتاکلر تعداد گلبول های قرمز، گلبول های سفید و مقادیر هموگلوبین و هماتوکریت، همچنین فاکتورهای MCH و MCHC سیر نزولی داشتند. تفاوت معنادار ( p<0.05) بین تیمار شاهد با تیمارهای مورد آزمون در این دو فاکتور نیز مشاهده گردید. از لحاظ MCV نیز، اختلاف معنادار آماری بین تیمار شاهد و سایر تیمارها مشاهده گردید ( p<0.05). این سم موجب کاهش معنی دار در تمامی فاکتورهای مورد بررسی در این آزمایش گردید که تمام فاکتورها با افزایش غلظت سم بوتاکلر روند کاهشی را نشان دادند. همچنین در تمامی فاکتورها به استثنای WBC اختلاف معنی دار بین دو غلظت پایینتر (%25 و %50) با دو غلظت بالاتر (%75 و %100) از این علف کش نیز وجود داشت. بنظر می رسد تغییر حاصله در فاکتورهای خونی ماهیان قرار گرفته در معرض سم بوتاکلر باعث کاهش ایمنی غیراختصاصی و بروز تلفات آنها شده است.
    کلیدواژگان: ماهی قزل آلای رنگین کمان، Oncorhynchus mykiss، بوتاکلر، ایمنی غیر اختصاصی، فاکتورهای خونی
  • پریا اکبری، ناصر شهرکی صفحات 161-170
    تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر عصاره جلبک پادینا (Padina astraulis) بر شاخص های رشد (وزن نهایی و میزان رشد روزانه)، تغذیه (ضریب تبدیل غذایی، میزان غذای دریافتی، کارایی مصرف پروتئین، کارایی مصرف چربی)، ترکیب شیمیایی (میزان پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر) و اسیدهای چرب بدن ماهی کفال خاکستری به مدت 62 روز صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 360 قطعه لارو کفال ماهی با میانگین وزنی g02/0±82/0 در یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار آزمایشی و 3 تکرار ( با تعداد 30 قطعه در هر تکرار) که شامل تیمار آزمایشی شاهد (بدون استفاده از عصاره جلبک) و تیمارهای آزمایشی 2، 3، 4 میزان استفاده از عصاره جلبک به ترتیبg/kg 5، 10، 15 غذا بود، در بهمن ماه 1393 مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که در پایان آزمایش، بالاترین وزن نهایی g 11/0±22/4، بیشترین میزان رشد روزانه % 51/0±77/1، کمترین ضریب تبدیل غذا 05/0±95/0، بالاترین میزان غذای دریافتی% 12/0±81/2، بالاترین کارایی مصرف پروتئین 78/0±91/2، بالاترین کارایی مصرف چربی54/0±66/3 بیشترین میزان پروتئین لاشه % 98/0±51/23، بیشترین میزان چربی لاشه% 08/0±95/ 18و بیشترین سطوح اسیدهای چرب غیر اشباع چند زنجیره ای (PUFA) شامل اسید لینولئیک %04/0±51/6، اسید لینولنیک (% 09/0±81/4) و ایکوزا پنتانوئیک اسید (% 10/0±21/5) در تیمار حاوی g/kg 15 عصاره جلبک مشاهده شد. که با تیمار شاهد دارای تفاوت معنی دار بود (05/0>P). در مجموع بر اساس نتایج این تحقیق، افزودن g/kg 15 عصاره جلبک پادینا به جیره غذایی ماهی کفال خاکستری به منظور بهبود شاخص های رشد، تغذیه ، کیفیت لاشه و افزایش اسیدهای چرب چند زنجیره ای در این ماهی پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: کفال ماهی، جلبک پادینا، ترکیب لاشه، اسید چرب، محرک رشد
  • منا ایزدیان، حسین ذوالقرنین، نبوی سیدمحمدباقر، آریا اشجع اردلان، سیامک یوسفی سیاه کلرودی صفحات 171-183
    در این پژوهش شناسایی مولکولی گونه های جنس Nerita، شامل N. lognii، N. albicilla و N. polita، در سواحل شمالی خلیج فارس به همراه بررسی مورفولوژیک آن ها انجام شد. این جنس متعلق به خانواده Neritidae بوده و از گونه های غالب شکم پایان سواحل صخره ای می باشد. نمونه برداری در سال های 92 و 93 در سواحل صخره ای صورت گرفت. نمونه ها مورد شناسایی مورفولوژیک قرار گرفتند و سپس مراحل استخراج DNA (با استفاده از پودر Chelex)، تکثیر قطعه ژنی زیر واحد I سیتوکروم اکسیداز (COI) و S rRNA16 و با روش سنجر توالی یابی انجام شد. در مجموع تعداد 6 توالی COI و 6 توالی S16 متعلق به 3 گونه از جنس Nerita به دست آمد که این توالی ها برای اولین بار از منطقه شمالی خلیج فارس گزارش شده است. آنالیزهای فیلوژنی با استفاده از نرم افزارهای MEGA6 و BEAST و با رسم درخت های فیلوژنی Maximum Likelihood و Bayesian صورت گرفت. نتایج حاصل از شناسایی مولکولی گونه های N. longii و N. albicilla با شناسایی سنتی و مورفولوژیک مطابق بود؛ ولی درمورد گونه N. polita تفاوت هایی میان آن ها مشاهده شد که می تواند نشان دهنده اهمیت مطالعه هم زمان مولکولی و مورفولوژیک باشد. همچنین نتایج نشان داد که گونه های جنس Nerita مونوفیلتیک می باشند.
    کلیدواژگان: Nerita، سیتوکروم اکسیداز I، فیلوژنی، سواحل صخره ای، خلیج فارس
  • مهرنوش نوروزی، محمد بهروز صفحات 183-195
    در حوضه جنوبی دریای خزر با استفاده از جایگاه های ریزماهواره بررسی گردید. در مجموع 120 نمونه ماهی کفال بالغ از چهار منطقه تالاب انزلی، رامسر، فریدونکنار و تالاب گمیشان جمع آوری شد. در این بررسی تمام پرایمرها الگوی باندی چند شکلی (پلی مورفیسم) نشان دادند که از آنها برای تعیین تمایز ژنتیکی استفاده شد. میانگین اللی در جایگاه های مختلف 7/5 (با دامنه 3 تا 9 الل) بود. نمونه های برخی مناطق دارای الل های اختصاصی بودند. میانگین ضریب خویشاوندی در جایگاه های ریزماهواره مثبت بود. میانگین هتروزیگوسیتی مورد انتظار و مشاهده شده به ترتیب 739/0 و 365/0 محاسبه شد. تمامی جایگاه ها خارج از تعادل هاردی وینبرگ بودند. میزان شاخص تمایز و جریان ژنی بر اساس فراوانی اللی بترتیب 127/0 و 11/2 محاسبه شد. بر اساس تست AMOVA، شاخص های تمایز Fst و Rst تفاوت معنی داری بین مناطق نمونه برداری نشان داد. میزان فاصله ژنتیکی نیز نشان دهنده تمایز ژنتیکی بین جمعیت های مورد مطالعه بود. این بررسی، وجود گروه های متمایز ژنتیکی ماهی کفال طلایی در جنوب دریای خزر را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: کفال طلایی، Liza aurata، ژنتیک جمعیت، ریزماهواره، دریای خزر
|
  • M. Khosheghbal, J. Pazooki, M.R. Shokri Pages 1-15
    This study was carried out to comparison and survey on metazoan parasites of Otolithes ruber in coastal waters of Persian Gulf and Sea of Oman. Totally 318 fish specimens were seasonally caught by gill net, bottom trawl and hook in Khozestan, Hormozgan and Sistan and Baluchestan Provinces from summer 2013 to spring 2014. Specimens immediately were frozen and transferred to laboratory and after measuring fish weight and length, parasitological survey conducted on external and internal organs. Totally, 20 different parasites species were observed from O. ruber in mentioned areas that some of them occurred in all three regions and the others were only in one or two areas. The results of this study showed that monogeneans and digeneans had the highest occurrence in three regions while other groups were less abundant in each area. The results of statistical analyses showed significant differences among parasites abundance in different seasons. As well as a significant differences were found between male and female and parasites abundance of Digenea in Khozestan, Monogenea and Cestoda in Hormozgan and Nematoda in Sistan and Baluchesta Provinces. The prevalence of parasites depends on environmental conditions and presence of intermediate hosts that these factors are likely to be different in the three regions.
    Keywords: Persian Gulf, Sea of Oman, Platyhelminthes, Acanthocephala, Nematoda, Crustacea
  • M. Hashemimofrad, M. Sattari, M. Khoshkholgh, A. Shenavar Masuoleh, A. Abasalizadeh Pages 17-27
    The present study was designed to investigate the effect of bacteria Weissella cibaria as to probiotic on growth factors on Siberian sturgeon. The fish averaged 143.55 ± 0.04 g in weight were placed in 12 tanks for 60 days in four treatments everyone to three replicates including 0.2 g probiotic containing 107CFU / g for the first treatment (TA); 2 g probiotic containing 108CFU / g for the second treatment (TB) and 20 mg probiotic containing 109CFU / g for the third treatment (TC), and diet without probiotics for the control treatment (C), respectively and at the end of the trial meantime measurement the growth rate proceed to means Statistical analysis (ANOVA one- way- 95%) although, all probiotics-treated diets were resulted in to increases parameters feed conversation ration (FCR), specific growth rate (SGR) and protein efficiency ratio (PER), body weight index (BWI) comparing to the control group. However, no significant difference Condition Factor (CF) was observed between the treatments and group. Thus using this type of probiotics can be effective in improving the growth parameters
    Keywords: Siberian sturgeon, probiotic, growth, Weissella Cibaria
  • S. A. Jafarpour, R. Esfahani, S. M. Jafarpour Pages 29-42
    The aim of this study was to optimize the nanoencapsulation of fish Omega 3 fatty acids with use of complex coasevation technique which was performed by using response surface methodology (RSM) in the central composite design (CCD). Nanoparticles containing omega-3 fatty acid were produced by Rainbow trout skin gelatin and Arabic gum as walls using complex coacervation technique. The effects of three independent variables as fish gelatin concentration (33-66%), the concentration of omega-3 fatty acids (10-30%) and the homogenizer speed at three levels (10000, 15000 and 20000 rpm) on the dependent variables such as particle size, oil level, encapsulated oil and nanoencapsulation efficiency were evaluated. The results showed that the homogenizer speed significantly had the greatest impact on the particle size (P
    Keywords: Complex coacervation, Fish gelatin, Microencapsulation, Nano, capsules, Omega, 3, fatty acid
  • A.A. Khanipour, F. Moradian Sorkhi, Y. Fahim Dejban Pages 43-50
    Berger is one of the most significant products as fish paste, now produced of red meat and red meat waste with different qualities, does not have much nutritional value .Using fish as an alternative to red meat, diversify and enhance the quality of nutritional value and the ability to use for all ages in the community of the aims of this study were , in addition the combined use of a cultured marine species is effective and to raise the index of unsaturated fatty acids and amino acids in the final product .In this study the effects of different replacement of kilka meat instead of Silver carp in the preparation of the consolidated burger on the acceptance, as well as changes unsaturated fatty acids and poly factor that it considered during 5 months of the best treatment choice for industrial production to be introduced industry. Therefore 4 treatments Burger compilation as follows: Treatment (control), combination of burger with %100 Silver carp meat , treatment 1, combination of burger with %100 Kilka meat, treatment 2, combination of burger with %75 25 Kilka and Silver carp meat , treatment 3, combination of burger with %50 50 Kilka and Silver carp meat , after adding the %5.6 flour and breadcrumbs, %6 onions, %5soy, %3.25tomato paste,% 0.15 lemon juice,%2.1 garlic and egg powder and spices and %1.2salt to treatments , after preparation and packaging of the kept at cold room(-18oc )was evaluated . According to treatment 3 test (50% Kilka meat and 50% Silver carp meat) with the other treatments had significant difference (p
    Keywords: Fish Berger, Polyen Index, unsaturated fatty acids, Caspian kilka, silver carp Omega 3, Omega 6
  • N. Nazdar, A. Imani, F. Noori, K. Sarvi Moghanlou Pages 51-67
    There is growing concern regarding nano-sized material discharge into water bodies and their subsequent toxicity to aquatic lives owing to increasingly rapid development and industrial applications of nanoparticles. This study evaluates the oral prescription of silymarin and Nickel Oxide nanoparticles in rainbow trout with an emphasis on growth indices and digestive enzymes activity. To that end, 1200 fish (3.83±0.01g) were randomly allotted into 8 distinct treatments including control group without any supplemental dietary Nickel Oxide nanopartcles or silymarin and the remaining seven experimental groups comprised of different combinations of Nickel Oxide nanoparticles (0, 100 and 500 mg /kg feed) and silymarin (0 and 1 g /kg feed) in the first and second month of the trial. All treatments were carried out in trplicate and the experiment lasted for 60 days. Results showed that the highest amylase activity was recorded in treatment 6 (16.56±1.00) (0 mg Nickel nanoparticle along with 1 g silymaryn - 500 mg Nickel nanoparticle and 1 g silymarin) which significantly differed from treatments 5 (0 mg Nickel Oxide nanoparticles and 1 mg silymarin-100 mg Nickel Oxide nanoparticles with 1 mg silymarin), 7 and 8 (fed diets containing 100 and 500 mg Nickel Oxide nanoparticles, respectively) (P≤0.05). The highest alkaline protease activity was observed in treatment 1 (0.54±0.05) (without any supplemental Nickel or silymarin), which was significantly different from those of treatments 7 and 8 (P≤0.05). The highest lipase activity was reported for treatment 4 (1.03±0.04) (500 mg Nickel nanoparticle with 1 g silymaryn- 0 mg nanoparticle and 1 g silymarin) which was significantly different from other treatments (P≤0.05). The results showed that simultaneous use of Nickel nanoparticle and silymarin in treatments 3, 4, 5 and 6 led to higher digestive enzymes activities in comparison to treatments 7 and 8. However, growth indices did not show any noticeable differences amongst studied treatments. It seems that in a long term exposure to Nickel Oxide nanoparticles and simoltanoues dietary silymarin inclusion, it would also be possible to observe differences in growth and nutritional indices, requiring furthure clarification.
    Keywords: Digestive enzymes, Growth indices, Nickel Oxide nanoparticles, Silymarin, Oncorhynchus mykiss
  • K. Khafaeizadeh, N. Sakhaei, B. Doustshenas, K. Ghanemi, H. Zolgharnein Pages 69-78
    Rotifers are an important group of zooplankton in aquatic ecosystems that contain relatively high amounts of unsaturated fatty acids, proteins and peptides. Rotifers, especially Brachionus plicatilis species, are one of the important live food sources for maine fish larvae in aquaculture. The aim of this study was to evaluate the antioxidant activities of purified peptides from B. plicatilis. Antioxidant peptids of the B. plicatilis have been hydroylzed by Alcalase, α­Chymotrypsin, Papain, Neutrase, Pepsin, and Trypsin. Their antioxidant activity were evaluated by the free radical inhibitpory effect of diphenylpicrylhydrazyl (DPPH). Also the sequential chromatography method was used for extraction and purification of the peptides. The results showed that peptides obtained from the pepsin hydrolysate have a higher inhibitory effect than other peptides. Pepsin showed 58% inhibitory effect in 0.015 mM DPPH. Finally, the pepsin hydrolyzate constitutes were purified and isolated by gel-filtration chromatography (Sephadex G-250) and reverse-phase liquid chromatography on Eurospher C18 column (250×4.6 mm), respectively. The results of this study have been recognized the high antioxidant activities of extracted hydrolysates from B. plicatilis and their feasibility of using them in food industries as a food complement.
    Keywords: Rotifers, DPPH, antioxidant peptides, enzyme hydrolysis, pepsin
  • R. Movahedian, M. Zakeri, P. Kochanian, S.M. Mousavi, A. Taghavi Moghadam Pages 79-93
    This study was conducted to determine the effects of dietary methionine and lysine supplementation on digestive enzymes activity in juvenile Sobaity, Sparidentex hasta. For this purpose, 180 juvenile fish with an initial average weight of 31.38 ± 1.4 g were distributed randomly in eighteen (300 L) polyethylene tanks. 6 experimental diets were prepared with different levels of methionine and lysine including control diet (without dietary methionine and lysine), Diet 1: 100% methionine; Diet 2: 75% methionine and 25% lysine; Diet 3: 50% methionine and 50% lysine; Diet 4: 25% methionine and 75% lysine; Diet 5: 100% lysine. During the experimental period, fish were fed to satiation thrice daily (8:00, 13:00 and 18:00 hours) for 8 weeks. At the end of the experiment, digestive enzymes (trypsin, chymotrypsin, alkaline phosphatase, amylase, lipase and total protease were effected by different dietary levels of methionine and lysine supplementations (P
    Keywords: methionine, lysine, digestive enzymes, Sparidentex hasta
  • G. Attaran Fariman, A. Beigmohammadi, H. Zadeh Abbas Shahhabadi Pages 95-105
    Among the echinoderms, the Ophiuroidea comprise the most diverse class with more than 2,000 species. They occur in nearly any marine habitat, ranging from the poles to the equator and are distributed from the tidal zone down to several thousand meters of depths. Often, their similar morphology makes their species identification difficult. The present study was conducted in order to identify and evaluate the species-spectra of ophiuroids in the Chabahar Bay. Samples were collected from the intertidal zone of Tis port in the west of Chabahar in October 2013, where coarse sediments and pebbles dominate. The samples were examined in the laboratory based on several factors including dorsal and ventral disc and arms. Two representatives of the family Ophiothrichidae were identified: Ophiothrix savgnyi and Macrophiothrix elongata.
    Keywords: morphology, Ophiuroidea, Chabahar bay, Macrophiothrix elongate, Ophiothrix savignyi
  • F. Peykanheraty, M. Khalaji, M. Zangeneh, N. Mahbobi Sofyani, S. Dorafshan Pages 107-117
    Aquatic environments received huge amount of pollutants such as heavy metals, hydrocarbons, pesticides and organic materials every day. In this study, the effect of dissolved cadmium chloride on liver and gill in Chondrostoma regium was investigated. For this purpose, one hundred fishes were caught by sein net from one of the branches of Zayandeh Roud and transferred to the laboratory. The experiments consist of four treatments including: control group (without cadmium), 0.5, 2.5 and 7.5 µg/l cadmium concentrations. For histopathological studies liver and gill were performed at the end of experiment the samples were fixed in 10% formalin.The highest rate of cadmium concentration was observed in gill at 7.5 µg/l of cadmium equivalent. Hyperplasia, clubbing and fusion were the main gill histopathological changes. Congestion, nuclear psychosis and necrosis were the main liver histopathological signs. Intensity of gill and liver damages showed increased trend in a dose dependent manner.
    Keywords: Chondrostoma regium, Cadmium, gill, liver
  • M. Khoshkholgh, S. Nazari Pages 119-134
    In this study population genetic structure of freshwater crayfish (Astacus leptodactylus) in Iran was investigated using direct sequencing of mtDNA control region. A total of 132 samples were collected from the different locations. The quality and quantity of total DNA were determined by agarose gel electrophoresis ethidium bromide staining and spectrophotometery, respectively. The results showed that 38 haplotypes were observed between samples in sequencing analyses. The haplotype diversity (h) and nucleotide diversity (π) were 0.811±0.049 and 0.0127±0.0038 sequencing techniques, respectively. Tajima’s D and chi-square (χ2) values were 3.120 and 78.25, respectively. The significant positive D value for the samples might suggest balancing selection. Significantly negative Fu's Fs values and significantly positive Harpending test values were taken as evidence of a population expansion.The results of FST ,Exact test and analysis of molecular variance (AMOVA) demonstrated that samples between Siahdarvishan River , Jafrood River and Astara region in the southwest Caspian sea statistically are significant in sequencing techniques (P
    Keywords: freshwater crayfish, Astacus leptodactylus, mtDNA, Caspian Sea, Aras River
  • P. Maktabi, L. Romiani Pages 135-142
    This study was conducted in order to determine the Iron levels in muscle, liver and gill tissues of Cyprinus carpio at the farmed ponds in Karoon river of three area, north (Shushtar), center (Ahvaz) and South (Khoramshahr) from Khuzestan Province of I.R. Iran in 2010. Fifteen fish were collected from each area. Iron was extracted and its concentration was measured using Atomic Absorption Spectrophotometer, Perkin Elmer. Data were statistically analyzed with SPSS14 at 0.05 confidence level. The order of Fe concentration in organs of Cyprinus carpio was gill> liver> muscle. The average of Fe levels in muscle, liver and gill were 0.82± 0.07, 6.18± 0.61 and 6.66± 0.45 mg/ Kg dw, respectively. The highest and lowest concentration of Fe in fish muscle were observed in Khoramshahr and Shushtar area, which were 0.98 and 0.54 mg/ Kg dw, respectively. According to the results of this study, accumulation of Fe in muscle of Cyprinus carpio was higher than FDA standards (0.5 ppm).
    Keywords: Common carp, Cyprinus carpio, Iron, Karoon River, Khuzestan
  • M. Gholaghaie, M. Adel, M. Hafezieh Pages 143-150
    This study was conducted to evaluate the effects of different levels of garlic powder on growth factors, survival rate and body composition of cultured Litopenaeus vannamei by Caspian Sea water. Four groups of beluga sturgeon with mean weight of 34.20± 0.44 g were raised for 56 days in fiber glass tanks (20 shrimp to each tank) and feeding with different levels of garlic powder with concentrations of 0%, 0.25%, 0.5% and 1.0% (Three replicates were used for each concentration). At the end of the trial, growth factors (Mean weight increased, percent of weight increased, feed conversion ratio and specific growth rate) and body composition were determined and compared with control group. Our results confirmed that shrimp fed on diet supplemented with 1.0 % garlic powder had significantly higher growth factors and survival rate compared to other treatments (P0.05). Based on the results, using of garlic powder, especially at the level of 1.0% in order to improve the growth performance, survival rate and body composition of L. vannamei is recommended.
    Keywords: White leg shrimp (Litopenaeus vannamei), Garlic powder, Growth performance, Survival, Body composition
  • Mahmoud Nafisibahabadi, Shahram Dadgar, F. Lakzaei, Zhaleh Mohajeri, Razieh Abdolahi Pages 151-160
    The purpose of this study was to evaluate the effect of Butachlor on some blood parameters of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). 150 pieces of fish in five experimental groups (25, 50, 75, 100% dosage of LC50 and control) were exposed to various concentrations of the herbicide Butachlor for 6 days and changes in the blood parameters were studied. At the end of experiment, there were significant difference (p
    Keywords: Rainbow trout, Oncorhynchusmykiss, Butachlor, Blood factors
  • P. Akbary, N. Shahraki Pages 161-170
    This experiment was conducted to evaluate the effect of Padina astraulis extract on the growth performances (final weight (FW) and daily growth ratio (DGR)), feed indices (feed conversion rate (FCR), voluntary feed intake (VFI), protein efficiency ratio (PER) and lipid efficiency ratio (LER) and body chemical (protein, fat, moisture and ash) and fatty acid profile of Mugil cephalus for 62 days. The experiment was conducted in a completely randomized design with 360 of Mugil cephalus larvae (with average weight of 0.82±0.02g) in 4 treatments and 3 replicates (n=30 in each replicate) and included: control group without using algae extract, an another groups (treatment 2, 3 and 4) the amounts of this extract were 5,10 and 15 g/kg food. The results showed that at the end of experiment, the highest FW (4.22±0.11g), DGI (1.77±0.51%), the lowest FCR (0.95±0.05), the highest VFI (2.81±0.12 %), the highest PER (2.91±0.78), the highest LER (3.66±0.54), the highest crude protein (23.51±0.98%), the highest crude lipid (18.95±0.08%) and the highest poly unsaturated fatty acid (PUFA) including C18:2n-6 (6.51±0.04%), C18:3n-3 (4.81±0.09%) and C20:5n-3 (EPA) (5.21±0.10%) were observed in the diet containing 15 g /kg algae extract in all of these parameters, treatment 4 showed a significant difference compared with control group (P
    Keywords: Mugil cephalus, Padina astraulis extract, carcass composition, fatty acid, growth promoter
  • M. Izadian, H. Zolgharnein, M.B. Nabavi, A. Ashja Ardalan, S. Yousefi Siahkalroodi Pages 171-183
    Neritas are among the most dominant groups of Gastropoda in the Persian Gulf. There is no previous study in relation to molecular and phylogeny of Neritas in the study area. The molecular identification of Nerita species have been studied for the first time in the northern rocky coastal zones of Persian Gulf during 2013 and 2014. After morphological identifications of species, DNA extraction, amplifying partial of cytochrome oxidase COI and 16S rRNA and sequencing procedure were done in the laboratory. In this study, 6 COI and 6 16S rRNA sequences, belonging to 3 species, were obtained. Also, phylogeny analyses with drawing phylogeny trees of Maximum Likelihood and Bayesian were done using MEGA6 and BEAST softwares. Morphological and molecular identification results were similar for 2 species and dissimilar for one species. This discrepancy shows that a combination of morphological and molecular studies is more reliable for species identification than either of them solely. The results also showed that Nerita species are monophyletic.
    Keywords: Nerita, Cytochrome oxidase I, phylogeny, Rocky shores, Persian Gulf
  • M. Norouzi, M. Behrouz Pages 183-195
    Genetic structure of golden mullet, Liza aurata, investigated in southern Caspian Sea using microsatellite markers. Totally 120 samples of adult golden mullet were collected from four regions, Anzali and Gomishan wetlands, Ramsar and Fereydunkenar coastlines. All primer sets as polymorphic loci were used to analyze the genetic variation. Analyses revealed that average of alleles per locus was 5.7 (range 3 to 9 alleles). Some sampled regions contained private alleles. The average estimates of inbreeding coefficient values of microsatellites were positive. The average observed and expected heterozygosity was 0.365 and 0.739 respectively. Deviations from Hardy-Weinberg equilibrium were in all cases. F-statistics and gene flow estimates in allele frequencies were 0.127 and 2.11 respectively. Rst and Fst estimates in AMOVA indicated significant genetic differentiation among regions. Genetic distance indicated that the genetic difference among the studied populations is pronounced. The data generated in this study provides the genetic variation and differentiation groups of golden mullet in south Caspian Sea.
    Keywords: Golden mullet, Liza aurata, Population genetic, Microsatellite, Caspian Sea
  • R. Hardani, N. Ghotbeddin, E. Rajabzadeh Ghatrami Pages 197-201
    In this study, the effects of starvation and re-feeding on growth performance and body biochemical composition of Blue Streak Hap (Labidochromis caeruleus) were conducted at autumn 2014. A total of 450 fish were assigned to 5 treatments with 3 replicates. 15 tanks were prepared with a volume of approximately 120 liters and trial period was considered 48 days in experimental conditions. Treatments included 0, 2, 4, 8 and 16 days of starvation. Fish after two weeks of acclimatization to the laboratory conditions, were examined based on the pattern of starvation and re-feeding. The results of the growth performance and biochemical composition showed that, treatments 2 and 4 days of starvation, compared to the control group were able to compensatory growth in the period of re-feeding and did not show a significant difference in any of the treatments (P>0/05). But treatments 8 and 16 days of starvation not be able to compensate growth and expenditure of excess metabolic energy due to starvation period, and had significant differences in the growth and nutritional factors as well as significant differences in the lipid and protein level compared to the control group.
    Keywords: Starvation, Re, feeding, Blue Streak Hap (Labidochromis caeruleus)
  • Tabibzadeh M.*, Velayatzadeh M Pages 203-213
    The present study was carried out to investigate accumulation of eleven toxic and essential trace elements in muscle and shell of Potamon persicum from Kakareza River in Lorestan Province (Iran) collected in summer and autumn, 2011. The elements level were analyzed by Perkin Elmer 4100 Zl atomic absorption and data were analyzed statistically using one-way ANOVA and Duncan’s test by SPSS17. The results showed that the highest and lowest concentration of Hg, Cd, As, Fe, Co and P were in shell collected in autumn and muscle collected in summer, respectively. Also, the highest and lowest concentration of Pb, Zn, Ca and K were observed in shell collected in summer and muscle collected in autumn, respectively. The highest and lowest Cu concentration was measured in the shell and muscle of P. persicum collected in summer, respectively. Concentration of Hg, Cd, As, Pb, Zn, Cu, Fe, Co, Ca, K and P in the shell of P. persicum were higher than the muscle both in summer and autumn. According to the results, concentration of as and Cd in P. persicum muscle were higher than WHO standard limits, while concentration of Hg and Pb were still lower than that limitation.
    Keywords: Toxic elements, Trace elements, Potamon persicum, Muscle, Shell, Kakareza River, Lorestan Province