فهرست مطالب

علمی شیلات ایران - سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 99، فروردین و اردیبهشت 1396)

مجله علمی شیلات ایران
سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 99، فروردین و اردیبهشت 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/02/30
  • تعداد عناوین: 18
|
  • سید حسین حسینی مشهدی، مسعود هدایتی فرد، شایان قبادی صفحات 1-14
    در این پژوهش اثر غلظت های متفاوت آسکوربیک اسید بر روی شاخص های رشد و بقای ماهیان انگشت قد کپور معمولی و همچنین تعیین مقادیر بهینه این ویتامین در شرایط پرورش انجام شد. برای این منظور بچه ماهیان کپور با وزن متوسط 16/0 ± 85/6 گرم با جیره غذایی حاوی خوراک آغازین کپور (SFC) با 4 سطح مختلف از آسکوربیک اسید (mg/Kg 300،100،500، صفر) به مدت 8 هفته مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین تیمارهای مورد بررسی از نظر وزن و طول بدن ماهیان اختلاف معنی دار آماری وجود دارد (p<0.05)؛ اما در شاخص بازماندگی تفاوتی مشاهده نشد (p>0.05). ماهیانی که با خوراک SFC حاوی mg/Kg 300 آسکوربیک اسید (تیمار 2) تغذیه شدند، بیشترین افزایش وزن و طول و ماهیان شاهد و تیمار 3 که با mg/Kg 500 آسکوربیک اسید تغذیه شدند، کمترین افزایش وزن و طول را نشان دادند (p<0.05). نتایج همچنین نشان داد بیشترین میزان شاخص رشد ویژه (SGR)، وزن مطلق (WG)، نرخ رشد روزانه (DGR)، درصد افزایش وزن بدن (BWi%) و کمترین ضریب تبدیل غذایی (FCR) درتیمار 2 (با mg/Kg 300 آسکوربیک اسید) مشاهده گردید. تفاوتی در ضریب فولتون (CF) بین تیمارها دیده نشد(p>0.05). بنابر نتایج حاصله افزودن آسکوربیک اسید به میزان mg/Kg 300 موجب بهبود شاخ های رشد ماهیان انگشت قد کپور پرورشی گردید.
    کلیدواژگان: آسکوربیک اسید، تغذیه، شاخص های رشد، بازماندگی، کپورمعمولی
  • سید کمال الدین علامه، نصرالله محبوبی صوفیانی، رضا نهاوندی صفحات 15-23
    در آزمایش حاضر، اثرات سطوح مختلف انرژی قابل هضم (Digestible Energy) و انرژی قابل متابولیسم (Metabolizable Energy) برعملکرد ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) به منظور دستیابی به سطح مطلوب آن نسبت به پروتئین ثابت جیره مورد بررسی قرارگرفت. در این آزمایش مقادیر 2600 (جیره شاهد)، 2900، 3200، 3500 و 3800 کیلوکالری برکیلوگرم انرژی قابل هضم که معادل 2250، 2500، 2750، 3000 و 3300 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم می باشد با سطح 35 درصد پروتئین ثابت در جیره استفاده گردید. بدین ترتیب، نسبت های DE/CP برابر 74، 83، 92، 100 و 108 و ME/CP برابر 64، 71، 78، 86 و 94 در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار به مدت 9 هفته با 200 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 5 ± 195 گرم مورد مقایسه قرارگرفتند. نتایج نشان دادکه با افزایش نسبت انرژی به پروتئین در جیره های آزمایشی در مقایسه با گروه شاهد میزان رشد بیشتری مشاهده شد. علاوه بر این، ماهیان دریافت کننده جیره DE/CP= 100 (معادل 86(ME/CP = با اختلاف معنی داری نسبت به سایرجیره ها بیشترین افزایش وزن را نشان دادند P < 0/05)) و همچنین، مناسب ترین ضریب تبدیل خوراک را نیز به خود اختصاص دادند. افزایش DE جیره تاسطح 3500 کیلوکالری بر کیلوگرم تاثیرمثبت بر میزان رشد ویژه داشت P < 0/05)). افزایش نسبت DE/CP تاثیر معنی داری بر ماده خشک و خاکستر گوشت ماهی نداشت، اگرچه به صورت معنی داری افزایش چربی گوشت و به طورغیرمعنی داری کاهش پروتئین را باعث گردید. بر اساس نتایج بدست آمده، جیره حاوی 35 درصدپروتئین و انرژی برابر 3500 و 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم به ترتیب برای DE و ME که معادل نسبت های DE/CP و ME/CP برابر 100 و 86 می باشد برای ماهی قزل آلای رنگین کمان در مرحله پرواری قابل توصیه است.
    کلیدواژگان: قزل آلای رنگین کمان، انرژی قابل هضم، انرژی قابل متابولیسم، نسبت انرژی به پروتئین
  • آسیه هادیان، شهلا جمیلی، محمد پورکاظمی، علی ماشین چیان مرادی، مهتاب یارمحمدی صفحات 25-30
    جانداران هنگامی که در معرض یون های فلزی هستند مکانیسم های دفاعی متفاوتی برای حفاظت خود در برابر اثرات منفی این یونها و ترکیباتشان دارند. متالوتیونین به عنوان یکی از این مکانیزم های دفاعی در بدن موجودات زنده تولید میشود. متالوتیونین وابسته به گروهی از پروتئین ها می باشد که در پاسخ به فلزات سنگین مثل مس در سلولهای مهره داران القا می شود. اخیرا توجه ویژه روی نقشی که این پروتئین در متابولیسم فلزات و سمیت زدایی از آنها بازی می کند متمرکز شده است. ماهی استرلیاد(Acipenser ruthenus) گونه استورژن وابسته به بستر می باشد و به دلیل اینکه جهت تغذیه به بی مهرگان در طول چرخه غذایی خود وابسته است، شاخص خوبی جهت پایش کیفیت اکوسیستم آبی می باشد. افزودن مس به آب منجر به القاء متالوتیونین در آبزیان می گردد. در این بررسی ساختارژن متالوتیونین در بافت کبد تاسماهی استرلیادکه در معرض غلظت زیر حد کشنده مس قرار گرفته بود مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل شده ساختار ژن متالوتیونین در تاسماهی استرلیاد برای نخستین بار شناسایی و به ثبت رسید. مقایسه توالی متالوتیونین در ماهی استرلیاد با توالی آن در سایر ماهی ها نشان داد ساختاراصلی ژن در متالوتیونین تاسماهی استرلیاد بسیار شبیه متالوتیونین در سایر ماهی ها میباشد. همچنین نتایج نشان داد ساختار اصلی ژن متالوتیونین در تاسماهی استرلیاد شامل 20 اسید امینه سیستئین است که میتواند توسط گروه تیولات خود به فلزات متصل شود. که این امر میتواند نشان دهنده این باشد که متالوتیونین در تاسماهی استرلیاد میتواند به فلزات متصل شود.با این وجود ساختار اصلی متالوتیونین در تاسماهی استرلیاد منحصر به فرد است و معلوم نیست که این امر میتواند روی عملکرد این پروتئین اثر بگذارد یا خیر.
    کلیدواژگان: قزل آلای رنگین کمان، انرژی قابل هضم، انرژی قابل متابولیسم، نسبت انرژی به پروتئین
  • سید جلیل ذریه زهرا، شاپور کاکولکی، میلاد عادل، مهرداد امیری کار، نیما بهبودی، عباسعلی مطلبی، داریوش آزادیخواه، علی نکویی فرد، حسین یاوری صفحات 31-41
    باکتری یرسینیا راکری (Yersinia ruckeri) از مهمترین عوامل عفونی ایجاد کننده خسارات اقتصادی در مزارع پرورشی کشور می باشد. به منظور جداسازی و شناسایی باکتری یرسینیا راکری، عامل بیماری دهان قرمز روده ای (Entric red mouth)، طی فروردین ماه 1391 تا مرداد ماه 1392، نمونه گیری از 285 ماهی قزل آلای رنگین کمان به ظاهر بیمار با اوزان 1 تا بالاتر از 200 گرم، از 19 مزرعه پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان در سطح استان آذربایجان غربی به عمل آمد. نمونه گیری از بافت های کلیه، یک سوم انتهایی روده و قسمت دهانی ماهی صورت گرفت و بر روی محیط کشت اختصاصی یرسینیا (Yersinia selective agar) کشت داده شد . پلیت ها در درجه حرارت 25 درجه سانتی گراد به مدت 48 الی72 ساعت در انکوباتور نگهداری شدند. با استفاده از رنگ آمیزی گرم، آزمایش های بیوشیمیایی و مولکولی (PCR) مشخص گردید از 285 نمونه مورد مطالعه، 110 نمونه آلودگی به یرسینیا راکری، مربوط به بافت روده (با میانگین 59/38 درصدآلودگی)، 76 نمونه مربوط به قسمت دهانی (با میانگین 66/25 درصد آلودگی) و 25 نمونه در قسمت کلیه (با میانگین 77/8 درصد آلودگی) ماهیان بود. ضمن آنکه از 19 مزرعه مورد مطالعه در سطح استان از ماهیان 12 مزرعه باکتری یرسینیا راکری جدا گردید و آلودگی معادل 84/36 درصد محاسبه گردید که نشان از بالا بودن میزان درصد آلودگی به یرسینیوزیس در مقایسه با سایر استان ها بوده است. در خصوص اوزان مختلف ماهیان، اندازه تا انگشت قدی با وزن 20-1 گرمی بیشترین آلودگی (63/52%) و اندازه بازاری با وزن 200 گرم به بالا (56/24 %) کمترین آلودگی را به باکتری یرسینیا راکری داشته که نشان از امکان آلودگی بالای ماهیان در اوزان انگشت قدی نسبت به ماهیان با اوزان بالاتر داشت. همچنین مشخص شد که همبستگی معنی دار مستقیمی بین مقدار نیتریت آب استخرها و بروز بیماری وجود دارد (r=870 و p=0.03). مشخص شد که مقادیر بالاتر از 1/0 ppm نیتریت به عنوان یک فاکتور مستعد کننده قوی در گسترش بیماری فوق نقش کلیدی دارد. بنابراین انجام اقدامات مدیریتی و بهداشتی مناسب تا حد زیادی می تواند در کنترل بیماری در مزارع استان موثر واقع شود.
    کلیدواژگان: آذربایجان غربی، بیماری دهان قرمز روده ای، یرسینیا راکری، قزل آلای رنگین کمان، عوامل مستعد کننده
  • سهیل ایگدری، مریم بهرامی زیارانی، هادی پورباقر، حمید فرحمند، حمید اسحق زاده صفحات 43-54
    آلومتری به عنوان رشد ناهمسان بخش های مختلف بدن یک ویژگی معمول در تکوین لارو ماهیان می باشد. در این تحقیق الگوی های رشد آلومتریک ماهی هیبرید تریپلوئید (فیل ماهی ماده × ماهی سیبری نر) در مراحل اولیه تکوین از زمان تخم گشایی تا پنجاه روز پس از آن مورد بررسی قرار گرفت. داده های ریخت سنجی مورد مطالعه از روی تصاویر گرفته شده از نمونه ها توسط نرم افزار ImageJ استخراج و الگوی رشد آلومتری به صورت تابع توانی طول کل با استفاده از داده های تغییر نیافته در فرمول Y=axb اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که در روز اول پس از تخم گشایی در ناحیه سر و دم الگوی رشد آلومتری مثبت بودند که دلیل آن می تواند اولویت عملکردهای حیاتی مانند سیستم های حسی، تنفس و شنا باشد. نقاط عطف سایر بخش های مورد سنجش تا روز بیست وپنجم پس از تخم گشایی بود و پس از این زمان تمامی قسمت های بدن به یک نسبت رشد کردند و الگوی رشد آنها ایزومتریک گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که باوجود تفاوت ژنتیکی ماهی تریپلویید با والدینش، الگوی رشد آن شباهت های زیادی به والدین خود دارد که بیانگر اهمیت انعطاف پذیری ریختی در تنظیم شکل بدن در مراحل اولیه تکوین می باشد.
    کلیدواژگان: فیل ماهی، تاسماهی سیبری، هیبرید، تغییرپذیری ریختی، ریخت سنجی، آلومتری، تکوین
  • رزاق عبیدی، عبدالرحیم پذیرا، فرشاد قنبری، سعید مغدانی صفحات 55-65
    این تحقیق با هدف تعیین میزان غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت های عضله و کبد ماهی سنگسر معمولی (Pomadasys kaakan) در بندر بوشهر در سال 1394 انجام پذیرفت. تعداد 20 قطعه ماهی سنگسر معمولی به صورت کاملا تصادفی از بندر بوشهر توسط صیادان بومی منطقه صید گردید. بعد از زیست سنجی، بافت عضله و کبد نمونه ها جداسازی و هضم شیمیایی نمونه ها به روش MOOPAM انجام شد و با استفاده از دستگاه جذب اتمی مجهز به کوره گرافیتی VARIAN مدل (AA 100) میزان غلظت فلز نیکل و کادمیوم در بافت ها اندازه گیری گردید. بر اساس نتایج بدست آمده میانگین غلظت نیکل در بافت عضله و کبد ماهی سنگسر معمولی به ترتیب 074/0±284/0 و 081/0±344/0 میلی گرم در کیلوگرم وزن خشک محاسبه شد و اختلاف معنی داری را نشان نداد (05/0p>). همچنین بر اساس نتایج بدست آمده میانگین غلظت کادمیوم در بافت عضله و کبد ماهی سنگسر معمولی به ترتیب 011/0± 118/0 و 021/0± 132/0 میلی گرم در کیلوگرم وزن خشک محاسبه شد و اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0>p). نتایج این مطالعه نشان داد که غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت خوراکی (عضله) ماهی سنگسر معمولی در منطقه مورد مطالعه پایین تر از حد مجاز استاندارد های سازمان بهداشت جهانی (WHO)، سازمان جهانی غذا و کشاورزی (FAO)، مرکز ملی بهداشت و پزشکی استرالیا (NHMRC)، وزارت کشاورزی، شیلات و غذای انگلستان UK(MAFF) و سازمان غذا و دارو آمریکا (FDA) بود. لذا استفاده از این گونه برای مصارف انسانی مشکلی را از دیدگاه سلامت و بهداشت عمومی ایجاد نخواهد کرد.
    کلیدواژگان: نیکل، کادمیوم، عضله، کبد، Pomadasys kaakan
  • علی حقی وایقان، رسول قربانی، سید یوسف پیغمبری، مینگ، ان لی، دیوید کاپلان، باربارا بلاک صفحات 67-82
    ماهی تون زردباله (Thunnus albacares) از جمله مهمترین گونه های مورد استحصال سطح زیان درشت توسط شناورهای پرساینر ایرانی در آبهای اقیانوس هند و دریای عمان می باشد. در این تحقیق ارتباط متغیرهای زمانی، مکانی بهمراه متغیرهای محیطی حاصل از تصاویر ماهواره ای جهت بررسی پراکنش و کمک به اجرای مدیریت اکوسیستم محور برای مدیریت و حفظ ذخایر تون زرد باله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از مدل جمعی تعمیم یافته (GAM) با دو توزیع گاوسی و دوجمله ای نشان داد متغیرهای مکانی و زمانی به همراه متغیرهای محیطی دما و شوری سطحی آب دریا، عمق لایه مخلوط شونده و تولید اولیه خالص بیشترین تاثیر را در پراکنش این گونه در فصول گرم (نیمه اول سال) و سرد (نیمه دوم سال) داشتند. نتایج این تحقیق نشان داد در فصل گرم عرض جغرافیایی تاثیر بمراتب بالاتری را در توضیح انحراف مدل داشته است. از سوی دیگر تاثیر طول جغرافیایی و متغیر های محیطی در فصل سرد مشهودتر بود. در فصل گرم مدل با توزیع دوجمله ای میزان بالاتری از انحرافات مدل را بیان کرد، اگرچه توضیح انحراف بهترین مدل در فصل سرد کمتر از فصل گرم بود ولی اختلاف معنی داری بین دو نوع مدل با توزیع متفاوت نشان نداد. از آنجا که اولین گام در جهت مدیریت اکوسیستم دانش کافی در حوزه آن اکوسیستم و بویژه پراکنش آن گونه در ارتباط با متغیرهای محیطی است، لذا این تحقیق می تواند ضمن کمک به شناورهای صنعتی کشور در امر افزایش کارایی صید، در برنامه ریزی های آتی و کمک به اجرای مدیریت اکوسیستم محور در اقیانوس هند مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تون زردباله، اقیانوس هند، مدلسازی پراکنش، مدیریت اکوسیستم محور
  • اسماعیل جباری، رضا اکرمی، حسین چیت ساز صفحات 83-92
    اثر بتائین به عنوان جاذب غذایی بر شاخص های رشد، بازماندگی و مقاومت در برابر برخی از عوامل محیطی (دما و شوری) در بچه ماهی سفید (Rutilus frisii kutum) طی یک دور 8 هفته ای انجام شد. تعداد 225 عدد بچه ماهی با وزن متوسط 2/0± 26/2 گرم و با تراکم 15 عدد در مخازن توزیع و تغذیه شدند. سطوح مختلف بتائین شامل صفر، 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد به جیره غذایی تجاری (حاوی 41% پروتئین و 8% چربی) افزوده شد. میانگین شاخص های رشد و تغذیه تیمارها در پایان دوره معنی دار نبود . تفاوت معنی داری در بازماندگی ماهیان بین تیمارهای مختلف مشاهده نگردید. نتایج حاصله تفاوت معنی داری را در میزان پروتئین و چربی لاشه در بین تیمارها نشان نداد . همچنین تفاوت معنی داری در میزان مدت زمان زنده مانی بچه ماهیان سفید تغذیه شده با سطوح مختلف بتائین در مقابله با استرسهای محیطی در انتهای دوره پرورش مشاهده نشد. در نتیجه گیری کلی میتوان گفت بتائین به عنوان یک جاذب غذایی فاقد اثر معنادار مثبت بر عملکرد رشد، بازماندگی و مقاومت به استرس در بچه ماهی سفید بود.
    کلیدواژگان: بتائین، رشد، بازماندگی، ترکیب لاشه، استرس، ماهی سفید (Rutilus frisii kutum)
  • الهه عزیزی، سکینه یگانه، فرید فیروزبخش، خسرو جانی خلیلی صفحات 93-109
    در این مطالعه اثر جیره های غذایی حاوی مقادیر مختلف اسانس مرزنجوش بر شاخص های رشد و کیفیت فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان در دمای یخچال (°C 1±4)مورد پژوهش قرار گرفت. بدین منظور، ماهیان قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 44/0±38/69 گرم با جیره های غذایی حاوی اسانس مرزنجوش (صفر، 250، 500 و 750 میلی گرم اسانس در هر کیلوگرم جیره ی غذایی) مورد تغذیه قرار گرفتند. بعد از پایان 48 روز دوره آزمایش، میزان شاخص های رشد مورد نظر تعیین و نیز از تعدادی از ماهیان گروه های آزمایشی فیله تهیه شد و فیله ها جهت بررسی کیفیت به مدت 21 روز در دمای یخچال (1±4 درجه سانتی گراد) قرار گرفتند و باکتری های سرماگرا، تیوباربیتوریک اسید (TBA) و مجموع بازهای ازته فرار (TVB-N) در فواصل زمانی 7 روزه (روزهای صفر، 7، 14 و 21) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در برخی از شاخص های رشد شامل وزن نهایی، افزایش وزن، درصد افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی تفاوت معنی داری در تیمارهای آزمایشی وجود دارد (05/0P<). هم چنین نتایج این بررسی نشان داد که فیله ماهیان تحت تیمار با سطوح مختلف اسانس مرزنجوش نسبت به گروه شاهد در طی نگهداری در یخچال، باکتری های سرماگرا و تیوباربیتوریک اسید (TBA) کمتری داشتند (05/0P<). به طوری که در روز 21، بیش ترین شاخص PTC در گروه شاهد (log cfu/g 12/0±39/14) وکم ترین آن در تیمار 750 میلی گرم اسانس مرزنجوش (logcfu/g 09/0±38/12) مشاهده گردید. هم چنین بیش ترین مقدار تیوباربیتوریک اسید در تیمار شاهد (mgMDA/kg 05/0±57/1) و کم ترین آن در تیمار 250 میلی گرم اسانس مرزنجوش mg MDA/kg 08/0±20/1 به دست آمد (05/0P<). تیمارهای حاوی مقادیر مختلف اسانس تفاوت معنی داری با هم نداشتند (05/0P>). به طور کلی می توان گفت استفاده از 500 میلی گرم اسانس مرزنجوش در جیره می تواند موجب بهبود شاخص های رشد و کیفیت فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان در زمان نگهداری دمای یخچال (°C 1±4) گردد.
    کلیدواژگان: اسانس مرزنجوش، شاخص های رشد، قزل آلای رنگین کمان، کیفیت فیله
  • حسن نصرالله زاده ساروی، محمد علی افرایی بندپی، نیما پورنگ، مریم رضایی، احد احمد نژاد صفحات 111-125
    هدف از این مطالعه بررسی وضعیت آلودگی عناصر فلزی و ترکیبات نفتی رسوبات سطحی در محدوه استقرار قفس های پرورش ماهی (قبل از ماهیدار کردن) واقع در سواحل مازندران (شهرستان کلارآباد) بود. تعداد 76 نمونه (سه تکرار) رسوبات سطحی از پائیز 1390تا زمستان 1391 در سه ایستگاه جمع آوری شد. نمونه ها پس از آماده سازی (استخراج و عمل هضم) بروش استاندارد بوسیله دستگاه های جذب اتمی و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که میانگین سالانه فلزات روی، مس، کروم، نیکل، سرب، کادمیم، جیوه و ترکیبات هیدروکرین های پلی آروماتیک (16PAHs) در رسوبات به همراه خطای استاندارد(SE) به ترتیب برابر59(3±)، 25(1±)، 42(2±)، 28(1±)، 14(1±)، 16/0(06/0±)، 020/0(005/0±) و 81/2(73/0±) میلی گرم برکیلوگرم وزن خشک بود. همچنین نتایج نشان داد که رسوبات این منطقه براساس برخی شاخص ها (ژئوشیمیایی و غنی شدگی) در وضعیت غیرآلوده بوده اما شاخص های دیگر (فاکتور آلودگی، درجه آلودگی و بارگذاری آلودگی) در محدوده آلودگی کم تا حضور آلودگی پایه بود. همچنین ریسک اکولوژیکی (HQ) هشت ترکیب از 16PAHs چند برابر واحد بود. نتایج این پژوهش بیانگر ضرورت مدیریت بهتر سازه های دریایی و توسعه صنعت آبزی پروری در دریای خزر به همراه ملاحظات زیست محیطی بود.
    کلیدواژگان: آلاینده ها، رسوبات، قفس دریایی، سواحل مازندران، شهرستان کلارآباد
  • بهرام فلاحتکار صفحات 127-139
    این مطالعه به منظور بررسی اثر استرس های مزمن (تراکم) و حاد (دست کاری) موجود در محیط های پرورشی بر شاخص های استرسی و خونی فیل ماهی (Huso huso) در شرایط زمستانه (دمای زیر 10 درجه سانتیگراد) پس از اعمال بیهوشی انجام گردید. ماهی هایی با میانگین (± خطای استاندارد) وزن 4/1 ± 399 گرم در دو تراکم پایین (2m/ kg1) و بالا (2m/ kg8) هرکدام در 3 تکرار به مدت یک هفته نگهداری شدند. سپس ماهیان تحت شرایط استرس حاد قرار گرفتند به گونه ای که سریعا از آب خارج شده و به مدت 2 دقیقه در مخزن آبی (l 50) که حاوی 400 میلی گرم در لیتر پودر گل میخک بود بیهوش شده و سپس به مخزن اصلی پرورش برگردانده شدند. قبل از استرس، 1، 3، 6، 12، 24 و 48 ساعت پس از اعمال استرس از ماهیان خون گیری گردید و شاخص های استرسی (کورتیزول، گلوکز و لاکتات) و خونی (هماتوکریت، هموگلوبین، تعداد گلبول قرمز، MCV، MCH، MCHC، تعداد گلبول سفید، لنفوسیت، نوتروفیل، ائوزینوفیل و مونوسیت) سنجش شد. پس از یک هفته نگهداری در تراکم های پایین و بالا اختلافی در پارامترهای اندازه گیری شده مشاهده نشد. نتایج بررسی میزان پارامترهای استرسی یک ساعت پس از اعمال استرس حاد و بیهوشی اختلاف معنی داری را با ساعت صفر (قبل از استرس) نشان داد (001/0P<)، همچنین در میزان لاکتات اندازه گیری شده در ساعت 3 پس از اعمال استرس حاد و بیهوشی اختلاف معنی داری بین دو تیمار کم تراکم و پرتراکم مشاهده شد (032/0P=). تعداد گلبول سفید در ساعت 1 و 6 پس از اعمال استرس حاد و بیهوشی در تیمار پرتراکم با ساعت شروع اختلاف معنی داری از خود نشان داد (001/0P<). میزان MCV نیز در ساعت 48 پس از اعمال استرس و بیهوشی اختلاف معنی داری در بین تیمارهای مورد آزمایش نشان داد (016/0P=). در بررسی سایر پارامترها اختلاف معنی داری بین تیمارهای مختلف در ساعت های مختلف نمونه گیری مشاهده نگردید (05/0 کلیدواژگان: استرس، فیل ماهی، تراکم، بیهوشی، دمای پایین
  • الهام حق شناس، مهدی غلامعلی فرد، نعمت الله محمودی صفحات 141-152
    اکوسیستم های دریایی و ساحلی فراهم کننده ی مزایا و خدمات مختلفی برای انسان هستند که آبزی پروری دریایی به عنوان یکی از مهم ترین این خدمات به شمار می رود. سواحل جنوبی دریای خزر به ویژه سواحل مازندران از پتانسیل مناسبی جهت توسعه ی آبزی پروری دریایی برخوردار است. هم اکنون 9 مزرعه پرورش ماهی در سواحل مازندران با ظرفیت های تولید مختلف درحال بهره برداری است. در این مطالعه با استفاده از مدل آبزی پروری دریایی، رشد دو نوع ماهی قزل آلای رنگین کمان(Oncorhynchs mykiss) و فیل ماهی پرورشی (Huso huso) با توجه به دمای روزانه، نرخ متابولیسم و نرخ مرگ و میر طبیعی روزانه مدل سازی شد و در نهایت میزان تولید و ارزش فعلی خالص (Net Present Value:NPV) برای این دو گونه در هر مزرعه با در نظر گرفتن دو سناریوی 1) توسعه و 2) تولید بر اساس وضعیت کنونی محاسبه گردید که این مقادیر برای قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchs mykiss) به ترتیب در هر سناریو برابر با (10685 و 4302) تن با میزان NPV (68381 و 27537) میلیون تومان و برای فیل ماهی پرورشی (Huso huso) به ترتیب (879 و 354) تن با میزان NPV (24775 و 9992) میلیون تومان از کل قفس های موجود در مدت 2سال برآورد شد در نتیجه تولید قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchs mykiss) اقتصادی خواهد بود. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان می دهد، دوره رشد کامل از زمان رهاسازی (100گرم) تا برداشت برای قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchs mykiss) 2 دوره در هر سال و برای فیل ماهی (Huso huso) 1 دوره رشد در مدت تقریبا 2 سال می باشد. طول دوره ی رشد نیز با افزایش دما کاهش می یابد به صورتی که در دمای 12، 14 و 16 درجه به ترتیب 152، 132 و 114 روز می باشد.
    کلیدواژگان: خدمات اکوسیستمی، مدل آبزی پروری دریایی، ارزش فعلی خالص (NPV)، قزل آلای رنگین کمان، فیل ماهی، سواحل مازندران
  • ابوالحسن راستیان نسب، سید محمد موسوی، حسین ذوالقرنین، همایون حسین زاده صحافی صفحات 153-166
    در مطالعه حاضر، اثر پروبیوآنزیم بر بیان ژن های وابسته به ایمنی بخش قدامی کلیه ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)و نیز اثر حفاظتی این ترکیب در رویارویی با بیماری دهان قرمز روده ای (yersiniosis) بررسی گردید. میزان پروبیوآنزیم استفاده شدهg/kg 0.3 و 0.5 غذا بوده و به تعداد 225 عدد ماهی با وزن متوسط 7/2±3/26 گرم در تیمارهای مختلف و در تانک های 200 لیتری به مدت 60 روز خورانده شدند. در انتهای دوره تغذیه، گروه های مختلف ماهیان و گروه شاهد در رویارویی با باکتری Yersinia ruckeri آزمایش شدند. گروه با دوز زیاد پروبیوآنزیم بیشترین مقاومت در مقابل عامل بیماری زای ذکر شده را نسبت به تیمار با دوز کمتر پروبیوآنزیم و گروه شاهد داشت (P< 0.05). پس از تعیین میزان mRNA سیتوکین های IL-1β و TNF-α در کلیه، TNF-α در تیمار با دوز زیاد (g/kg 0.5) بیان بیشتری نسبت به گروه با دوز کم و گروه شاهد داشت (P< 0.05). درحالیکه میزان پروبیوآنزیم در تیمارهای مختلف تاثیرمعنی داری بر بیان ژن IL-1β در کلیه نداشت (P >0.05). تنها دز زیاد پروبیوآنزیم بطور قابل توجهی بیان ژن TNF-α را نسبت به ژن IL-1β متفاوت نموده است. بر اساس نتایج، میزان بیان سیتوکین های مورد مطالعه وابسته به دز بوده و ممکن است در بافتهای مختلف الگوی متفاوتی در بیان داشته باشند. بر اساس یافته ها، افزایش بیان سیتوکین ها بویژه TNF-α در کلیه، می تواند بر توان مقاومت به بیماری در ماهی موثر باشد. در مطالعه حاضر، استفاده از مکمل پروبیوآنزیم به میزان g/kg 0.5 غذا می تواند محرک سیستم ایمنی و افزایش مقاومت به بیماری در ماهی قزل الای رنگین کمان باشد. با این وجود، انجام تحقیقات مربوط به اثرات پروبیوآنزیم بر سیتوکین ها در بافت ها و سنین مختلف گونه های پرورشی ضروری بنظر می رسد.
    کلیدواژگان: قزل الای رنگین کمان، پروبیوآنزیم، بیان ژن، سیتوکین، بیماری دهان قرمز
  • حسن تقوی جلودار، مصطفی عسگری، حسن فضلی، ناصر جعفری صفحات 167-178
    به منظور بررسی هم اوری و ترکیب جمعیتی گاماروس Pontogammarus maeoticus (Gurianova،1951) در نوار سواحلی دریای خزر، نمونه برداری بصورت دو ماه یکبار در ده ایستگاه (بین بابلسرو فریدون کنار) به مدت 11ماه از مرداد 1392 لغایت اردیبهشت 1393 بصورت تصادفی انجام گرفت. از 1906 عدد گاماروس بررسی شده، دارای ترکیب جمعیتی نر(673)، ماده(873) و نابالغ(360) بود. بر اساس آزمون کراسکال-والیس بین میانگین تعداد گاماروس ها در ایستگاه ها و ماه های مختلف (p<0.05) اختلاف معنی داری وجود دارد. میانگین طول در نمونه های نابالغ و جنسهای نر و ماده بترتیب 1/4، 5/8 و 3/8 میلی متر و وزن بترتیب 0068/0، 0303/0 و 0282/0 گرم محاسبه شد. نرها دارای طول و وزن بیشتری از ماده هستند و بین میانگین های طول و وزن دو جنس نر و ماده از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود دارد (بترتیب طول: p<0.041 و وزن: p<0.005). بین طول و وزن گاماروس کل نمونه ها رابطه نمائی بسیار قوی وجود دارد (R2=0.80) . مقدار شیب خط b= 2.1205 مدل برآورد شد. حداقل میانگین هم آوری 59/0±0/6 عدد و حداکثر هم آوری 71/0±4/16عدد می باشد. بر اساس آزمون کراسکال-والیس بین میانگین هم آوری در ماه های مختلف اختلاف معنی داری وجود دارد (p<0.001). نتایج نشان می دهد که در مجموع نسبت نر: ماده 77/0: 1 بوده و ماده ها کاملا غالب هستند (p<0.001). همچنین مقایسه فراوانی جنسی نر و ماده در ماه های مختلف نیز نشان می دهد که در ماه های اردیبهشت، مرداد و اسفند ماده ها از نظر آماری غالب هستند (p<0.05).
    کلیدواژگان: هم آوری، Pontogammarus maeoticus، سواحل، دریای خزر
  • ناصر کوسج، حجت الله جعفریان، عبدالواحد رحمانی، عبدالرحمن پاتیمار، حسنی قلی پور صفحات 179-189
    این مطالعه بررسی و مقایسه غلظت عناصر فلزی سرب، نیکل، آهن و مس در بافت عضله میگوسفید سرتیز (Metapenaeus affinis) در سه منطقه قشم، بندرخمیر و بندرلافت در استان هرمزگان است. نمونه برداری در تابستان و زمستان 1394 صورت پذیرفت. پس از بیومتری 180 نمونه ی صید شده، بافتهای عضله جداسازی شدند. آماده سازی و آنالیز نمونه ها طبق روش استاندارد MOOPAM صورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله میگوسفید سرتیز در مناطق نمونه برداری شده از لحاظ آماری اختلاف معنی داری را نشان می دهد P<0.05)). همچنین از نظر غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله ی میگوسفید سرتیز در سه منطقه مورد مطالعه بین دو فصل تابستان و زمستان از لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده شدp<0.05)). بطوریکه هم در فصل تابستان و هم زمستان غلظت عناصر سرب، نیکل، آهن و مس در بافت عضله ی میگوسفید سرتیز در منطقه قشم بیشتر از دو منطقه ی دیگر می باشد. ضمنا نتایج حاصل از مقایسه غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله میگوسفید سرتیز با استانداردهای جهانی نشان داد که غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله ی میگوسفید سرتیز در مناطق قشم، بندرخمیر و بندرلافت کمتر از حد مجاز استاندارد های جهانی می باشد، که نشان دهنده ی آن است که این اکوسیستم ها از نظر آلودگی برای سلامتی این آبزی مشکل ساز نمی باشد
    کلیدواژگان: میگوسفید سرتیز (Metapenaeus affinis)، فلزات سنگین، زنجیره غدایی و استان هرمزگان
  • سیامک باقری، مرضیه مکارمی صفحات 191-202
    این مطالعه برای تعیین ساختار جمعیت فیتوپلانکتون، عوامل محدود کننده غیر زیستی در شکوفائی فیتوپلانکتون و تعیین سطح تروفی بین سالهای 1392 و 1393 در دریاچه چیتگر انجام گردید. براساس مشخصات دریاچه نمونه ها از 5 ایستگاه در پیکره آبی جمع آوری گردیدند. در این مطالعه 35 گروه فیتوپلانکتونی شامل دیاتوم ها Bacillariophyta (12 جنس)، جلبک های سبز Chlorophyta (15 جنس)، جلبک سبز- آبی Cyanophyta (4 جنس)، جلبک دو تاژکدار Dinoflagellata (2 جنس) و جلبک طلایی - قهوه ای Chrysophyta (1 جنس) شناسائی گردیدند یافته ها نشان داد، دیاتوم ها با میانگین فراوانی 230000 ± 2060000 سلول در لیتر غالب فیتوپلانکتون (84 درصد فراوانی) دریاچه چیتگر بوده است. فراوانی سالانه فیتوپلانکتون 304000 ± 2550000 سلول در لیتر با بیشترین میزان در بهمن 92 (450000 ± 440000 سلول در لیتر) بود. آنالیز PCA نشان داد، جنسهای Cyclotella، Achnanthes از شاخه دیاتوم ها و Dinobryon از شاخه کریزوفیتا غالب جنس ها را با کمترین تغییرات در اجتماعات فیتوپلانکون داشته اند. همچنین براساس آنالیز CCA نیتروژن کل و دمای آب از مهمترین پارامتر در افزایش تراکم Cyanophyta و Dinoflagellata در دریاچه چیتگر است. بطورکلی دریاچه چیتگرکمترین جمعیت فیتوپلانکتون را در مقایسه با سایر دریاچه ها داشته است و در گروه دریاچه های الیگوتروف با سطح تروفی بسیار کم قرار دارد.
    کلیدواژگان: فیتوپلانکتون، الیگوتروف، فراوانی، تروفی، دریاچه چیتگر
  • محمد لاریجانی*، کوروش امینی، غلامعلی بندانی، محمدرضا بهروز خوش قلب، سارا شریفی، سید مصطفی عقیلی نژاد صفحات 203-206
    ارزیابی ذخایر ماهیان خاویاری حوزه جنوبی دریای خزر ( استان گلستان) با هدف تعیین ترکیب گونه ای، فراوانی نسبی و فراوانی مطلق گونه های مختلف تاس ماهیان انجام گرفت. در این مطالعه، نمونه برداری از 5 ایستگاه منطقه چهار صیادی (استان گلستان) که از سال 1380، شیلات ایران به عنوان مناطق صید انتخاب کرده بود انجام گرفت. نمونه برداری ها با استفاده از تور گوشگیر انجام شد.در نمونه برداری سال 1390 ،247 عدد نمونه شامل 105 عدد تاس ماهی ایرانی، 14 عدد تاس ماهی روسی، 44 عدد ازون برون، 71 عدد فیل ماهی و 13 عدد شیپ صید شد. در سال 1391، از 281 عدد نمونه، 143 عدد تاس ماهی ایرانی، 8 عددتاس ماهی روسی،19 عدد ازون برون،52عدد فیل ماهی و 19 عدد شیپ صید شد.ترکیب گونه ای صید در سال 1390، شامل 42 درصد تاس ماهی ایرانی، 6 درصد تاس ماهی روسی، 18درصد ازون برون،29 درصد فیل ماهی و 5 درصد شیپ بود. تر کیب گونه ای صید درسال 1391،شامل 59 درصد تاس ماهی ایرانی، 3 درصد تاس ماهی روسی، 8 درصد ازون برون، 22 درصد فیل ماهی و 8 درصد شیپ بود. میانگین طول کل تاس ماهی ایرانی در سال 1390،8/19 ±62/162 سانتی متر، تاس ماهی روسی 26/16±45/149 سانتی متر، ازون برون42/17±4/126 سانتی متر، فیل ماهی 72/60±69/167 سانتی متر و شیپ 12±06/139 سانتی متر بود. در سال 1391،میانگین طول تاس ماهی ایرانی و روسی به ترتیب 12/42±55/144 و 92/13±8/145 سانتی متر بود. میانگین وزن تاس ماهی ایرانی در سال 1390، 57/8±38/22 گرم، تاس ماهی روسی 55/6±24/19 گرم و ازون برون 76/2±70/8 گرم بود. در سال 1391، میانگین وزن تاس ماهی ایرانی 43/11±66/18 گرم و تاس ماهی روسی 08/7±20 گرم یود. میزان صید در واحد تلاش (CPUE) در نمونه برداری سال 1390 معادل 23/5 عدد و در نمونه برداری سال 1391 معادل 73/5 عدد بود.
    کلیدواژگان: ماهیان خاویاری، صید به ازای واحد تلاش، دریای خزر، استان گلستان
  • شاه نور عشقی، فرزانه نوری، احمد ایمانی، ناصر آق صفحات 207-212
    هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر استفاده از سبوس گندم و برنج بجای جلبک Dunaliella salina همزمان با پروبیوتیک لاکتوباسیلوس رامنوسوسLactobacillus rhamnosus بر شاخص های رشد، فاکتورهای کیفی تقریبی و پروفیل اسیدهای چرب آرتمیا فرانسیسکانا Artemia franciscana طی یک دوره پرورشی 17 روزه بود. تحقیق حاضر بصورت یک آزمایش فاکتوریل 4×2 و در قالب طرح کاملا تصادفی در 8 تیمار و سه تکرار طراحی گردید. تیمارها از لحاظ نوع جیره غذایی (سبوس گندم، سبوس برنج، ترکیب سبوس گندم وسبوس برنج و جلبک دونالیلا سالینا Dunaliella salina) و سطح پروبیوتیک (صفر و 10 درصد جیره غذایی روزانه) از هم متفاوت بودند. در پایان دوره آزمایش نمونه برداری جهت بررسی و اندازه گیری فاکتورهای رشد، ترکیب لاشه وآنالیز اسیدهای چرب انجام گرفت. نتایج نشان داد آرتمیا در تیمار 2 (85%سبوس گندم با 15%جلبک و بدون پروبیوتیک) در مقایسه با تیمارهای دیگر دارای بیشترین مقدار چربی کل (21%)، بالاترین مقدار اسیدهای چرب اشباع SFA (54/2±90/11 میلی گرم در هر گرم بافت مرطوب)، اسید چرب با یک پیوند دوگانه MUFA (22/3±56/18 میلی گرم در هر گرم بافت مرطوب) و اسید چرب لینولئیک LAN (43/1±79/10 میلی گرم در هر گرم بافت مرطوب) و کمترین . درصد خاکستر (%29/0±15/12) و ضریب تبدیل غذایی، FCR 03/0±51/1) بود (05/0>p). نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد تیمار 4 (ترکیب 5/42% سبوس گندم، 5/42% سبوس برنج و 15% جلبک) از نظر نرخ رشد ویژه (05/0±97/27) و درصد وزن خشک لاشه آرتمیا (%08/0±98/7) کمترین مقدار را بین تیمارها داشت و در نهایت تیمار 1 (100% جلبک D. salina) پائین ترین میزان خاکستر (%07/0±95/9) و بیشترین ضریب تبدیل غذایی را داشت و از نظر اسیدهای چرب EPA و DHA در بین تیمارهای مورد مطالعه بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد (05/0>p). بطور کلی از نتایج حاصل از مطالعه حاضر می توان دریافت که تیمار سبوس گندم و همچنین تیمار سبوس گندم به همراه پروبیوتیک L. rhamnosus در بین تیمارهای غذایی مورد مطالعه بهترین اثر را بر شاخص های رشد و فاکتورهای کیفی غذایی داشت و می تواند جایگزینی مناسب برای جلبک D. salina در تغذیه A. franciscana باشد.
    کلیدواژگان: سبوس گندم، سبوس برنج، تجزیه تقریبی، اسیدهای چرب، پروبیوتیک، Artemia franciscana
  • |
    • S.H. Hosseini Mshhadi, M. Hedaiatifard, S. Ghobadi Pages 1-14
      In this study effect of different levels of Ascorbic acid (AA) on growth, survival attributes in fingerling common carp were studied and optimum range of the vitamin was calculated in cultural condition. Thus, fingerling carps in 6.85±0.16g weighted were feed by SFC feed with 4 levels of AA (0, 100, 300 and 500 mg/Kg) during 8 weeks. The results showed that there were different between treatments in aspects of fish length and weight (P0.05). The fish were fed with 300 mg/Kg AA showed maximum weight and length gain and the minimum weight and length gain were showed in control and treatment of 500 mg/Kg AA (p0.05). According to results optimal level of AA to improve of growth performance for fingerling carp feed is 300 mg/Kg.
      Keywords: Common Carp, growth, Nutrition, survival, Vitamin C
    • S.K. Allameh, N.M. Soofiani, R. Nahavandi Pages 15-23
      The present study aimed to investigate the effects of different digestible and metabolizable energy to protein ratio to obtain optimum ratio in diet. This experiment was carried out with 2600 (control), 2900, 3200, 3500 and 3800 kcal/kg digestible energy (DE) that equal to 2250, 2500, 2750, 3000 and 3300 kcal/kg metabolizable energy (ME) with 35 % protein (CP) in diet. The DE/CP ratios were 74, 83, 92, 100, 108 and for ME/CP 64, 71, 78, 86 and 94. Five treatments were compared in a completely randomized design with 200 fish (average weight 195 ± 5 g) and 4 replicates for 9 weeks. According to the results, the higher growth rate was observed, when the energy to protein ratio increased compared to control group. Fish fed DE/CP=100 (ME/CP=86) dietary content significantly showed the highest weight gain compared to other treatments and improved feed conversion ratio (FCR) and specific growth rate as well (P 0.05). Moreover, fat content significantly increased, but protein content significantly decreased when DE/CP increased (P
      Keywords: rainbow trout, digestible energy, metabolizable energy, energy to protein ratio
    • A. Hadian, Sh Jamili, M. Pourkazemi, A. Mashinchian, M. Yarmohammadi Pages 25-30
      Aquatic organisms present, not only simple sources of accumulated metal, but can interact with metals, altering their toxicity. Due to exposition of biosphere with metals, organisms have developed various defense mechanisms to protect themselves against adverse effects of these ions and their compounds.MT is one of that which represent a critical mechanismfor detoxificationof metals.
      The Sterlet (Acipenser ruthenus) is a bottom-feeding sturgeon specie and because the fish are dependent on invertebrate species for food throughout their life cycle, the Sterlet could be a good indicator of the quality state of water ecosystem. Addition of copper to water leads to the induction of metallothionein.
      The present study analyzed metallothionein gen that (MT) excreted from liver of Sterlet (Acipenser ruthenus) exposed to sub-lethal copper concentrations (0.075mgL(-1).To begin to elucidate molecular mechanism(s) of sensitivity of sturgeons to metals a RNA encoding metallothionein (MT) was purified from livers of Sterlet then a cdna was synthetized and the MTgene was amplified. The primary structure of Sterlet metallothionein (S-MT) contained 20 cysteine residues, which is the same as MTs of teleost fishes. However, the primary structure of Sterlet metallothionein contained 63 amino acids, which is longer than any MT identified in teleost fishes but similar to Lake sturgeon and White sturgeon. The complete nucleotide sequence of the Sterlet metallothionein gene has been detected. We have determined the structure of the fish copper-binding protein by DNA sequence analysis of the gene.
      Keywords: Metallothionein, Copper, Sterlet, Gene structure
    • S.J. Zorriehzahra, S. Kakoolaki, M. Adel, M. Amirikar, N. Behboodi, A.A. Motalebi, D. Azadikhah, A. Nekoirfard, H. Yavari Pages 31-41
      Yersinia ruckeri is one of the most important causative agents of economic losses in fish farms in Iran. During April-August 2012¡ sampling was done from 285 unhealthy rainbow trout weighing from 1 to >200 g up¡ from 19 coldwater farms that located in west-Azerbaijan province in order to isolate and identify the pathogenic bacterium Y. ruckeri, as causative agent of enteric redmouth disease. Samples from the fish's mouth, kidney tissue and the last third of intestine were cultured on Yersinia selective agar media and then incubated at the 25°C for 48-72 hours. Using gram staining, biochemical tests and molecular assay (PCR) from 285 studied samples, 110 samples were infected to Y. ruckeri in the intestine (with an average of 59.38% contamination), 76 in mouth (with an average of 25.66% contamination)¡ and 25 in kidney tissue (with an average of 8.77% contamination). Moreover, Y. ruckeri were isolated from 12 farms out of 19 studied farms so the contamination rate about 36.84 percent was estimated. The results show that the average amount of contamination in west-Azerbaijan is higher than other provinces in the country. Regarding different weights, the samples in finger size weighing 1-20 g were the most infected ones (52.63%) and the market size weighing up to 200 grams (24.56%) had minimal contamination with bacteria. This result revealed that fish with fingerling size are the most sensitive compare to higher weights. Also, significant correlation was observed between high rate of nitrite and disease occurrence (r=870 and p=0.03). It seems that amount of nitrite more than 0.1 ppm in water of farms could be played important role as susceptibility factor in occurrence of ERM disease. So, proper health management could control the rate of disease outbreak in west-Azerbaijan’s fish farms.
      Keywords: West Azerbaijan province, Enteric Redmouth Disease, Yersinia ruckeri, Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss), Susceptibility factors
    • Eagderi S., Bahrami Zaiarani M., Pourbagher H., Farahmand H., Eshaghzadeh H Pages 43-54
      Allometric growth pattern is a phenomena during early development of fishes. This research was conducted to study the allometric growth patterns of a hybrid triploid sturgeon (Acipenser baeri♂ x Huso huso♀) during early developmental stage up to 50 day post hatching (dph). Morphometric parameters of this study obtained from 2D pictures of specimens using the software ImageJ and allometric growth pattern was calculated as a power function of total length using non-transformed data: Y=axb. The results revealed that during early development of the triploid sturgeon after hatching, head and tail regions have positive allometric growth pattern that can be as result of importance vital functions, including swimming, respiration and sensory systems during this period. The inflexion points of the most body parts have been occurred prior 25 dph and afterward their growth patterns were isometric. Despite the genetic difference between the hybrid triploid sturgeon with its parents, the results showed that its allometric growth patterns have many similarities with them. This results, also, provide evidence that the phenotypic plasticity plays important role in regulation of the body shape during early development.
      Keywords: Beluga, Siberian sturgeon, Hybrid, Phenotypic plasticity, Morphometrics, Allometric, Ontogeny
    • R. Obeidi, A. Pazira, F. Ghanbari, S. Noghdani Pages 55-65
      The aim of this study was to determine the concentrations of heavy metals Nickel and Cadmium in muscle and liver tissues of Pomadasys kaakan in Bushehr seaport during 2015. 20 samples of Pomadasys kaakan were caught completely at random from Bushehr seaport by the area local fishermen should be omitted. After biometry of the samples, the muscle and liver tissues of the samples were separated and chemical digestion of the samples was done by MOOPAM, then Nickel and Cadmium accumulation levels in tissues were measured using Graphite furnace atomic absorption instrument (VARIAN AA 100). Based on the obtained results the mean concentrations of Nickel in muscle and liver tissues of Pomadasys kaakan were calculated 0.284 ± 0.074 and 0.344 ± 0.081 mg/kg dry weight respectively and showed that there were no significant differences (P>0.05). Moreover, based on the obtained results the mean concentrations of Cadmium in muscle and liver tissues of Pomadasys kaakan were calculated 0.118 ± 0.011 and 0.132 ± 0.021 mg/kg dry weight respectively and showed that there were significant differences (P
      Keywords: Nickel, Cadmium, Muscle, Liver, Pomadasys kaakan
    • A. Haghi Vayghan, R. Ghorbani, S.Y. Peyghambari, M.A. Lee, D.M. Kaplan, B.A. Block Pages 67-82
      Yellowfin tuna (Thunnus albacares) is one of the most important apex predator species that currently catch by Iranian purse seiners in the Indian Ocean and Oman Sea. This study considered the possible relationship of spatial, temporal and some satellite derived environmental variables on yellowfin tuna distribution to finally help implementing of ecosystem based fisheries management for stock recovery program and management of yellowfin tuna. Results of generalized additive model (GAM) (by assuming two distribution; binomial and Gaussian) revealed spatial and temporal explanatory variables plus sea surface temperature (SST), sea surface salinity (SSS), mixed layer depth (MLD) and net primary production (NPP) have the greatest impact on yellowfin tuna distribution in both cold and warm season. In addition, the results revealed that latitude had stronger effect on deviance explanation of model in warm season. On the other hand, in cold season, the effect of longitude and environmental variables was clear. In warm season, binomial distribution was explained higher deviance of model, though in cold season deviance explanation of best model was lower than warm season but no significant difference has detected. Since the early step in ecosystem management is the sufficient knowledge on ecosystem and distribution of target species in relationship to environmental variables, therefore this research could help Iranian purse seiners to improve the catch efficiency in order to help to implementing of ecosystem based management in the Indian Ocean.
      Keywords: yellowfin tuna, Indian Ocean, distribution modeling, ecosystem based fisheries management
    • Jabbari E., Akarami R., Chitsaz H Pages 83-92
      An 8- week feeding experiment was conducted to evaluate the effect of dietary betain as a feed attractant on growth, survival, body composition and resistance rate on kutum (Rutilus frisii kutum) fingerling. 225 fish by the initial weight of 2.26±0.2 g and density of 15 fish per tank. Five treatments of different levels of betain including 0 (control),0.5%, 1%, 1.5% and 2% added to diet containing 40% protein and 8% lipid. According to the results of this study, no significant differences in growth performance and feeding parameters observed between fish fed control and betain supplementation diets . No significant differences in survival rate among all treatment groups . There were no significant differences in body composition among all treatment groups . Resistance rate were not influenced by the levels of betain . Totally considering betain did not show significant effect on the growth, surviving and resistance to stress in kutum fingerling.
      Keywords: Betain, Growth, Survival, Body composition, Stress, kutum (Rutilus frisii kutum)
    • Azizi E., Yeganeh S., Firouzbakhsh F., Janikhalili K Pages 93-109
      This study evaluated the effects of diets including different levels of oregano (Origanum vulgare L.( essential oil on growth indices and fillet quality of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) during refrigerated storage (4±1°C). For this purpose, rainbow trout with an average weight of 69.38±0.44 g were fed with diets containing 0, 250, 500 and 750 mg kg-1 oregano essential oil for 48 days. After the end of 48 days, growth parameters were measured and also some fishes of experimental groups were filleted and stored at refrigerator (4±1˚C) for 21 days due to quality investigation. Total psychrophilic counts, TBA and TVB-N analyses were done every 7 days (day 0, 7, 14 and 21). The results showed significant differences in some growth parameters including final weight, weight gain, weight gain percent and feed conversion ratio among experimental groups (P
      Keywords: Origanum vulgare essential oils, Growth parameters, Rainbow trout, Fillet quality
    • H. Nasrollahzade Saravi, M. Afraiebandpei, N. Pourang, M. Rezaie, A. Ahmadnejad Pages 111-125
      This study was conducted to determine statement of some metals and oil pollutants in the southern Caspian Sea (Kelarabad-Mazandaran).Seventy five Surface sediments samples (Triplicate) were collected at three stations from autumn of 2011 to winter of 2012. All samples were prepared by digesting and extracting processes and then determined using Atomic Absorption Spectroscopy and High Performance Liquid Chromatography instruments. Results showed that annual mean contents and standard error (±SE) of surface sediments were observed 59 (±3), 25 (±1), 42 (±2), 28 (±1), 14 (±1), 0.16 (±0.06), 0.020 (±0.005) and 2.81 (±0.73) mg/kg.dw for Zn, Cu, Cr, Ni, Pb, Cd, Hg and PAHs, respectively. Also, sediments samples based on Enrichment factor (EF) and Ggeoaccumulation index (Igeo) were showed no polluted conditions for this region, but sediments were classified low polluted based on CF, Cd and PLI. In addition, Hazard Quotation (HQs) of most of PAHs compound were calculated more than unit in surface sediment which according to results of the evaluation’s risks to health of 16PAHs suggest that there is risk for biota. In a conclusion, according to anthropogenic sources of some metals and PAHs of sediment, it is essential that the management and development of the aquaculture industry in the Mazandaran Coast to be made with environmental considerations and cautions.
      Keywords: Pollutants, Sediments, Cage fish culture, Mazandaran Coast, Kelarabad City
    • Dr. B. Falahatkar Pages 127-139
      This study was performed in order to evaluate the effects of chronic stress (density) and acute stress (handling) existed in culture environments on stress and hematological parameters of beluga sturgeon (Huso huso) under winter condition (below 10°C) after application of anesthesia. Fish with mean (± SE) weight of 399 ± 1.4 g were kept in the low (1 kg/m2) and high densities (8 kg/m2) in three replicates for a week. Then, fish were held under stress condition so that they were quickly removed from the rearing tank and then anesthetized for 2 minutes in container (50 l) includes 400 mg/l clove powder extract. They were then returned to the original tanks. Blood samples were taken before the stress, 1, 3, 6, 12, 24 and 48 hours after application of the stress and stress indicators (cortisol, glucose and lactate) and hematological parameters (hematocrit, hemoglobin, number of red blood cells, MCV, MCH, MCHC, number of white blood cells, lymphocytes, neutrophils, eosinophils and monocytes) were measured. No differences in measured parameters were observed after one week of holding fish at low and high densities. The results of stress indicators, one hour after acute stress and anesthesia showed a significant difference with resting time (P0.05). The results revealed that beluga has high resistance against chronic and acute stressors and anesthesia. However, it seems that anesthesia could not control the low negative effects of stress even in this condition of low temperature.
      Keywords: Stress, Beluga, Density, Anesthesia, Low temperature
    • E. Haghshenas, Dr. M. Gholamalifard, Dr. N. Mahmoudi Pages 141-152
      Marine and coastal ecosystems have many benefits and different services for humans that marine aquaculture is one of the most important of these services. Southern coast of Caspian Sea particularly Mazandaran coast have great potential for development of marine aquaculture. Now, there are 9 fish farms with different production capacities in Mazandaran coast. In this study, the growth of two species of fish Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) and beluga sturgeon (Huso huso) was modeled using the marine aquaculture model based on daily temperature, rate of metabolism and mortality rate. Finally calculated the harvest weight and net present value (Net Present Value: NPV) for both species in each farm was calculated by considering two scenarios: 1) Development and 2) BAU (Business as Usual) that was for Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss), respectively, in each scenario equal to (10685 and 4302) tons with the NPV (68381 and 27537) million toman and for beluga sturgeon (Huso huso) equal to (879 and 354) tons with the NPV (24775 and 9992) million toman in total mazandaran coast during 2 years. So production of Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) is more economic. Results show that growth cycle fom the release (100 g) to harvest for Rainbow trout (Oncorhynchs mykiss) and is 2 cycle in 1 year and for beluga sturgeon (Huso huso) is 1 growth cycle in 2 years. Also, duration of growth cycle decreases when temperature increases such that at 12, 14 and 16 degrees Celsius was152, 132 and 114 days, respectively.
      Keywords: Ecosystem services, Marine aquaculture model, Net present value (NPV), Rainbow trout, Mazandaran coasts
    • A. Rastiannasab, S.M. Mousavi, H. Zolgharnein, H. Hosseinzadeh Sahafi Pages 153-166
      The aim of the present study was to investigate the effect of probioenzyme on the control of yersiniosis as well as to assess the impact of probioenzyme on the expression of immune-related genes in the head kidney of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). Probioenzyme was supplemented at 0.3, and 0.5g/kg diet and fed to fish (average weight: 26 g) in 200l tanks for 60 days. At the end of the feeding period, fish were challenged with yersinia ruckeri. Only the fish fed the diet containing high dose of probioenzyme showed significantly (P 0.05). Only, high dose of probioenzyme noticeably differs IL-1β and TNF-α gene expressions. Based on results, expression levels of studied cytokines were different, dose-dependent and tissue-specific. Results showed that cytokine gene expressions, especially TNF-α, in kidney may affect fish disease resistance. Present study suggests that probioenzyme especially at 0.5g/kg feed may effectively stimulate the immune system and enhance disease resistance in rainbow trout. Meanwhile, it is necessary to study effects of probioenzyme on cytokines in various tissue and different growth period of breeding species.
      Keywords: Oncorhynchus mykiss, Probioenzyme, Gene expression, Cytokine, Yersiniosis
    • H. Taghavi Jelodar, M. Asgari, H. Fazli, N. Jafari Pages 167-178
      To determine the fecundity and population composition of Gammarus (Pontogammarus maeoticus (Gurianova,1951) ) in coast line of the Caspian Sea, monthly sampling was conducted in ten stationg (between Babolsar to Fereydunkenar) from August 2013 to April 2014.A total of 1906 P.maeoticus speciments, male populationcomposition (673), female (873) and immature (360), respectively. Kruskal-Wallis test based on the average number of Gammarus in stations (χ2 = 14.8; p
      Keywords: Fecundity, Pontogammarus maeoticus, beaches, Caspian Sea
    • N. Koosej H. Jafariyan A. Rahmani A. Patimar H. Gholipoor Pages 179-189
      The objective of this study is to evaluate and compare the concentration of heavy metals, lead, nickel, iron and copper in muscle tissue of White shrimp (Metapenaeus affinis) in three regions (Qeshm, Khamir port and Laft port) in Hormozgan Province. Sampling was conducted in summer and winter 1394. After the 180 captured biometric sample, muscle tissue were isolated. The preparation and analysis of samples was performed according to standard methods MOOPAM. The results indicated that the studied concentration in muscle tissue of White shrimp at sample locations showed significant difference statistically. In terms of concentration in the muscle tissue of White shrimp in the study area between summer and winter significant difference was observed, statistically (p
      Keywords: White shrimp (Metapenaeus affinis), Metalic elements, Food chain, Hormozgan province
    • S. Bagheri, M. Makaremi Pages 191-202
      This study focused on phytoplankton structure, a biotic limiting factors in phytoplankton bloom at the 5 stations between 2013 and 2014 in the Chitgar Lake. This study identified 35 phytoplankton taxa comprised of Diatoms (12 genus), Chlorophyta (15 genus), Cyanophyta (4 genus), dinoflagellates (2 genus) and chrysophytes (1 genus) in the lake. The finding showed, the Diatom abundance dominate (average of 2060000 ± 230000 cells.l-1) in the Chitgar Lake. The annual average phytoplankton abundance was calculated as 2550000± 304000, with the maximum value recorded in February 2013 (4400000 ± 450000 cell. l-1). The PCA analysis displayed, the Diatoms Cyclotella sp., Achnanthes sp. and Chrysophta Dinobryon sp. were dominated in the study period. Based on the CCA analyses, total nitrogen and water temperature were the significant parameters to increase Cyanophyta and Dinoflagellata abundance in the Chitgar Lake. In overall, the lowest phytoplankton abundance recorded in the Chitgar Lake as compared with other lakes which is an Oligotrophic with the latest trophy state lake.
      Keywords: Phytoplankton, Oligotrophic, Abundance, Trophy, Chitgar Lake
    • Larijani M.*, Amini K., Bandani G.A., Behrooz Khoosh Ghalb M.R., Sharifi S., Aghilinejad S.M Pages 203-206
      The marine survey for sturgeon stock assessment was conducted to estimate the abundance of each species, total abundance and their percentage composition.In this study, a sample of 5 stations from the four fishing Golestan province which since 1380, the Iranian Fisheries as fisheries was done selected. Sampling was carried out using the gillnet. The sampling in 2011, 247 specimens including 105 A. persicus specimens, 14 A. guldenstaedti, 44 A. stellatus, 71 Huso huso and 13 A. nudiventris were caught. In 2012, of 281 specimens, 143 A. persicus, 8 A. guldenstaedti, 19 A. stellatus,19 Huso huso and 52 A. nudiventris were caught. Species composition in 2011, including 42 percent of A. persicus, 6 percent of A. guldenstaedti, 18 percent A. stellatus, 29 percent Huso huso and 5 percent A. nudiventris. In 2012, Species composition, including 59 percent of A. persicus, 3 percent A. guldenstaedti, 8 percent, A. stellatus, 22 percent Huso huso and 8 percent was A. nudiventris. The average length of A. persicus in 2011, 162.62±19.8 cm, A. guldenstaedti 149.45±16.26 cm, A. stellatus 126.4±17.42 cm, Huso huso 167.69±60.72 cm and A. nudiventris 139.06±12 cm. In 2012, the average length of A. persicus and A. guldenstaedti to the 144.55±42.12 and 145.8±13.92 cm. The average weight of A. persicus in 2011, 22.38±8.57 gr, A. guldenstaedti 19.24±6.55 gr and A. stellatus 8.70±2.76 gr. In 2012, the average weight of A. persicus 18.66±11.43 gr and A. guldenstaedti 20±7.08 gr. The catch per unit effort (CPUE) in 2011 sampeling, equivalent to 5.23 and sampling in 2013 was equivalent to the 5.73.
      Keywords: Sturgeon, Stock assessment, South Caspian Sea, Golestan province
    • S. Eshghi, F. Noori, A. Imani, N. Agh Pages 207-212
      The aim of this study was to evaluate the effect of partial replacement of Dunaliella salina algae with wheat and rice bran and Lactobacillus rhamnosus probiotic on growth indices, approximate qualitative factors and the fatty acid profile of Artemia franciscana during 17 days culture period. The present research was designed as a 2×4 factorial experiment in a completely randomized design with 8 treatments and three replicates. The treatments were different in terms of the type of diet (wheat bran, rice bran, mixture of wheat bran, rice bran and Dunaliella salina algae) and also in the probiotic level (0 and 10 percent of daily diet). At the end of experiment the samples were collected to measure the growth parameters, carcass composition, and fatty acid analysis. The results indicated that the Artemia in treatment 2 (85% wheat bran, 15% D. salina) exhibited the highest level of total fat (21%), saturated fatty acids, SFA, (11.90 ± 2.54 mg g-1 wet tissue), unsaturated fatty acid with one double bond, MUFA, (18.56 ± 3.22 mg g-1 wet tissue), linoleic acid, LAN, (10.79 ± 1.43 mg g-1 wet tissue), ash ( 12.15 ± 0.29%) and the lowest food conversion rate, FCR, (1.51 ± 0.03) compared to other treatments (p
      Keywords: wheat bran, rice bran, approximate analysis, fatty acids, probiotics, Artemia franciscana