فهرست مطالب

زمین شناسی ایران - پیاپی 48 (زمستان 1397)

فصلنامه زمین شناسی ایران
پیاپی 48 (زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1398/01/28
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فرزاد اکبری، رحیم باقری، آرش ندری صفحات 1-10
    تالاب ها مهم ترین و درعین حال آسیب پذیرترین منابع زیست محیطی جهان محسوب می شوند. این اکوسیستم های آبی از لحاظ ذخیره سازی آب برای کشاورزی، تغذیه چشمه ها و آب های زیرزمینی و از دیدگاه اکولوژی از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. بنابراین جهت حفظ و پایداری تالاب ها، مدیریت صحیح و اصولی آنها اهمیت داشته و نیاز به مطالعات مختلف هیدروژئولوژی و هیدرولوژی دارد. تالاب برم شور یکی از مهم ترین تالاب های استان خوزستان بوده که جهت مصارف مختلف شرب و کشاورزی استفاده می شود. این تالاب در بین سازند تبخیری گچساران قرار گرفته است. هیچ منبع تغذیه کننده دائمی سطحی در اطراف تالاب وجود ندارد و از طرفی دیگر با توجه به خشکسالی های اخیر و کمبود شدید منابع آب، این تالاب در طول سال دارای آب می باشد. تاکنون هیچ گونه مطالعه ای بر روی این تالاب انجام نشده است. جهت تعیین منشا و منبع اصلی تغذیه کننده این تالاب نیاز به محاسبه بیلان هیدروژئولوژیکی می باشد. در این راستا نقشه هم عمق آب تالاب، تغییرات تراز سطح آب تالاب در طول یک سال به طور ماهانه، حوضه آبگیر آن و پارامترهای مختلف ورودی و خروجی بیلان محاسبه گردید. حداکثر عمق این منبع آبی مهم با توجه به اندازه گیری انجام شده در دوره آماری فصل خشک (شهریور) در حدود 3 متر بوده است. بررسی خصوصیات هیدرژئولوژیکی و بیلان آبی تالاب نشان داد که بیلان آبی تالاب برم شور مثبت می باشد به طوری که سالانه 10912متر مکعب آب وارد تالاب می شود که نشانگر وجود یک منبع تغذیه کننده زیرزمینی به تالاب است. بنابراین ضمن ارزیابی توسعه کارست منطقه و با توجه به مطالعات ایزوتوپی و ارتباط هیدرولیکی، تاقدیس آهکی آسماری محتمل ترین منشا تغذیه کننده تالاب برم شور در نظر گرفته شد.
    کلیدواژگان: تالاب برم شور، هیدروژئولوژی، بیلان آبی، کارست گچی
  • محرم جهانگیری، سید رضاقوامی ریابی، بهزاد تخم چی صفحات 11-24
    روش های شناسایی الگو توانایی کشف روابط پنهان موجود در بین داده های اکتشافی را دارند و با بهره گیری از این روش ها، الگوی پراکندگی ژئوشیمیایی حاکم بر عناصر در محدوده مورد مطالعه قابل شناسایی و تعمیم است. یکی از روش های شناسایی الگو، شبکه عصبی چند لایه است که در تخمین غلظت عناصر ژئوشیمیایی در مطالعات معدنی استفاده می شود و دقت قابل قبولی ارائه می نماید. در این مطالعه، روش شبکه عصبی چند لایه به عنوان تخمینگر انتخاب شده و با 1755 نمونه سنگی آنالیز شده با روش ICP، طراحی تخمینگر انجام پذیرفته است. در تحلیل ها برای بالا بردن دقت تخمین شبکه عصبی از الگوریتم خوشه بندی FCM استفاده شده است. پس از شناسایی تعداد خوشه بهینه موجود در داده های ژئوشیمیایی، اقدام به خوشه بندی شده و مجموعه داده برای طراحی تخمینگر ها از داده های خوشه بندی شده انتخاب شد. نتایج به دست آمده نشان داد که استفاده از داده های خوشه بندی شده، دقت تخمین را 13 درصد افزایش داده و میانگین دقت تخمینگرهای عناصر ژئوشیمیایی که در حالت استفاده از کل داده ها برابر 75 درصد بود به 88 درصد افزایش یافته است. عناصری با دقت های پایین در حالت استفاده از کل داده ها، در حالت استفاده از داده های خوشه بندی شده افزایش قابل ملاحظه ای از خود نشان داده و خطای تخمین (MSE) در حالت استفاده از داده های خوشه بندی به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است و میانگین خطا از مقدار 079/0 با کاهشی 3 برابری به 025/0 رسیده است.  
    کلیدواژگان: تخمین غلظت عناصر ژئوشیمیایی، الگوریتم خوشه بندی FCM، شبکه عصبی چند لایه، بهبود دقت تخمین
  • عباسعلی امرایی، رضا زارعی سهامیه *، محسن موید، احمد احمدی خلجی، امیر مرتضی عظیم زاده صفحات 25-37

    بازالت های پشتاسر در حوضه رسوبی مغان، زون ساختاری تالش و شمال غرب ایران با روند شرقی – غربی برونزد دارند. از نظر سنگ شناسی دارای ترم های مختلف سنگی از قبیل بازالت، بازالت آندزیتی، آندزیت بازالتی، آندزیت مگاپورفیر، لویسیت تفریت و برش های ولکانیکی هستند. کانی های اصلی تشکیل دهنده بازالت ها پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و الیوین های ایدنگزیته و در تفریت ها پلاژیوکلاز به صورت مگاکریست، کلینوپیروکسن و لویسیت می باشند. ریز پردازش الکترونی انجام شده روی کلینوپیروکسن بازالت ها نشانگر ترکیب دیوپسیدی آنها است. کلینوپیروکسن بازالت های پشتا سر دارای ماهیت آذرین و از نظر تکتونوماگمایی متعلق به سری ماگمایی آلکالن و قاره ای می باشند. بررسی های دما فشار سنجی نشان دهنده تبلور کلینوپیروکسن ها در گستره دمایی 800 تا 1200 درجه سانتیگراد و فشار تشکیل کمتر از 5 کیلو بار است. ماگمای سازنده این سنگ ها فاقد آب در ترکیب خود بوده است. میزان تیتانیوم در کلینوپیروکسن ها پایین بوده که معلول حضور کانی های تیتانومگنتیت (اوپک) در سنگ است. میزان آهن فریک در کلینوپیروکسن ها نشان دهنده گریزندگی بالای اکسیژن ماگما است.

    کلیدواژگان: بازالت پشتاسر، دمای تبلور، شیمی کانیایی، کلینوپیروکسن
  • احد نوری مخوری، بهنام رحیمی صفحات 39-46
    در این مطالعه، میدان تنش زمین ساختی امروزی موثر بر گسل شمال تبریز و نواحی پیرامون آن با استفاده از 37 سازوکار کانونی زلزله های جمع آوری شده از منابع مختلف، بازسازی شده است. برای تعیین ماهیت سازوکار کانونی زلزله ها و دامنه تغییرات ماهیت آن ها در رژیم های مختلف زمین ساختی از نمودارهای مثلثی استفاده شده است. ماهیت سازوکار این داده ها از رژیم امتدادلغزی تا راندگی تغییر می کند. برای به دست آوردن تنسورهای تنش تقلیل یافته ای که بیشترین تعداد داده ها در آن شرکت کنند و میدان های بازسازی شده، پوشش کاملی نسبت به تنش های موثر بر منطقه داشته باشد، فرایند جدایش تنش ها برروی داده ها برای جداسازی رژیم های زمین ساختی متفاوت از سیستم چند مرحله ای اعمال شد. نتایج تحلیل وارون و جدایش داخلی داده ها، نشان می دهد در این منطقه سه سامانه تنش عمل می کنند. به طور جالب توجهی هر سه سامانه تنش دارای جهت فشارش افقی در جهت شمال غرب-جنوب شرق تا شمال شمال غرب-جنوب جنوب شرق هستند. جهت بیشینه فشارش در هر کدام از رژیم های تنش اول، دوم و سوم به ترتیب 329/09، 310/28 و 138/03 می باشد.  
    کلیدواژگان: جدایش تنش، گسل شمال تبریز، مکانیسم کانونی زلزله و میدان تنش
  • مهشید مهدوی، بهنام شفیعی بافتی*، آرش امینی، میثم رسولی صفحات 47-62

    کانی سازی فلوئوریت در معدن کمرپشت، شرق البرز مرکزی، عمدتا در سنگ های آهک دولومیتی سازند کربناته الیکا رخ داده است. هدف از این پژوهش شناسایی انواع دولومیت ها و برش ها بر پایه مطالعات میکروسکوپی (نور عبوری و نور کاتدولومینسانس) و ساخت و بافت کانسنگ برای دست یابی به الگوهای احتمالی تشکیل آن ها با هدف کاربرد در ژنز این کانسار بوده است. به کارگیری روش های مذکور و ارتباط زمانی و مکانی دولومیت ها با فلوئوریت منجر به شناسایی دو گروه عمده (1) دولومیکرایت های فاقد لومینسانس قبل از کانی سازی موجود در زمینه سنگ آهک دولومیتی میزبان و (2) دولومیکرواسپارایت-دولواسپارایت های با لومینسانس قرمز تا نارنجی-زرد همراه و همزاد با کانی سازی در معدن فلوئوریت کمرپشت گردید. دولومیکرایت های قبل از کانی سازی با منشاء دیاژنتیک از نوع تدفینی کم ژرفا تا ژرف معرفی شدند، در حالی که دولومیکرواسپارایت ها و دولواسپارایت های همراه و همزاد با کانی سازی، محصول تبلور مجدد دولومیکرایت های اولیه سنگ میزبان و یا نهشته شدن از محلول های گرمابی (شوراب های حوضه ای) مسبب دگرسانی دولومیتی تفسیر شدند. برش های انحلالی-ریزشی و گسلی در مقایسه با برش های دیاژنتیک سیمای غالب کانی سازی در معدن کمرپشت بودند که به عنوان شواهدی بر منشا دیرزاد کانی سازی فلوئوریت در زون های پرعیار معدن کمرپشت قلمداد شدند و احتمالا حاصل عملکرد فرآیندهای بعد از دیاژنز (تکتونیک و شوراب های حوضه ای) بر سنگ های آهکی دولومیتی و واحدهای سنگی پوشاننده آنها (سنگ های تخریبی گروه شمشک) می باشد.  

    کلیدواژگان: دولومیتی شدن، برشی شدن، فلوئوریت، کمرپشت، الیکا، البرز
  • محمد معانی جو، طیبه رمضانی، سعید علیپور صفحات 63-79
    به منظور شناسایی عوامل موثر بر کانی سازی معدن مس- طلای پورفیری- اپی ترمال سوناجیل به بررسی سنجش از دور، کانی شناسی و زمین شیمی پرداخته شد. بعد از حذف پوشش گیاهی توسط روش شاخص بهنجار شده پوشش گیاهی و اثرات بازتابش خورشیدی، خطای دستگاهی و اثرات توپوگرافی و آلبدو توسط روش لاگ بازماندی[1] (LR)، روش های نسبت باندی (BR)، ترکیب کاذب رنگی (FCC)، تحلیل مولفه اصلی (PCA) و فیلترینگ تطبیق یافته تنظیم اختلاط (MTMF) برای شناسایی زون های دگرسانی اصلی منطقه مورد مطالعه به کار رفت و دگرسانی های فیلیک، آرژیلیک پیشرفته و پروپلیتیک آشکار شدند. دگرسانی های مذکور توسط مطالعات کانی شناسی تایید شدند. همچنین بررسی زمین شیمی نمونه کل توده پورفیری سوناجیل ترکیب میکرودیوریتی و شوشونیتی و پس از کوهزایی بودن معدن سوناجیل را مشخص کرد. در پایان، اختلاف تراکم گسلش، ترکیب ماگمای منشا و عمق کانه زایی از عوامل موثر بر کانه زایی معدن سوناجیل ذکر شد.
    کلیدواژگان: کانی سازی مس- طلا، پورفیری- اپی ترمال، زمین شیمی، سنجش از دور، شمال غرب کشور
  • محمد مبشر گرمی، غلامرضا احمدزاده، مهراج آقازاده صفحات 81-98
    توده های نفوذی بازیک جنوب شهرستان گرمی به سن ائوسن بالایی-الیگوسن به صورت استوک در میان گدازه های بازالتی ائوسن رخنمون دارند. توده های نفوذی گابرویی مورد مطالعه دارای بافت گرانولار و حاوی کانی های پلاژیوکلاز، پیروکسن و در مقادیر کمتر الیوین، آمفیبول قهوه ای، بیوتیت و به ندرت آلکالی فلدسپار می باشند. پیروکسن ها از نوع اوژیت هستند، پلاژیوکلازها ترکیب لابرادوریت و آمفیبول ها ترکیب پارگازیتی دارند. آمفیبول های مورد مطالعه با مقادیر Na+K)A ) ≤ 5/0 از 57/0 تا 99/0 و AlIV با مقادیر 61/1 تا 97/1 اتم در ساختار کانی ها نشانگر تشکیل آن ها از یک ماگمای ساب آلکالن می باشد. بر اساس نتایج دما- فشارسنجی، آمفیبول ها در دمای بین 750 تا 885 درجه سانتی گراد و میانگین فشار 96/5 تا 36/8 کیلو بار، معادل عمق 5/18 تا 9/25 کیلومتر تشکیل شده اند. همچنین دماسنجی به روش زوج کانی آمفیبول و پلاژیوکلازهای همزیست نشانگر دمای 758 تا 865 می باشد. ترکیب شیمیایی بلورهای آمفیبول با نسبت Fe2+/(Fe2++Mg) از 11/0 تا 32/0، Fe+ 3 با مقادیر 00/0 تا 17/1 اتم در فرمول ساختاری گویای فوگاسیته بالای اکسیژن از 34/6- تا 83/5- و میزان آب 09/3 تا 16/4 درصد در نمونه های مورد مطالعه است. شیمی بلورهای آمفیبول نشانگر تشکیل از ماگمای ساب آلکالن مرتبط با جایگاه ژئودینامیکی وابسته به محیط فرورانش است.  
    کلیدواژگان: شیمی کانی، آمفیبول، پلاژیوکلاز، دما- فشارسنجی، فوگاسیته اکسیژن، گابرو، گرمی
  • سید مرتضی موسوی، راضیه عباس پور، محمود رضا هیهات صفحات 99-112
    پهنه ی فعال گسله شتری (در پایانه ی شمالی گسل نایبند)، دارای سازوکار معکوس با مولفه ی امتدادلغز راستگرد است. مطالعه تصاویر ماهواره ای، عدم یکپارچگی گسل و قطعه- قطعه بودن آن را نشان می دهد. در این پژوهش، قطعه بندی گسل براساس ناپیوستگی هندسی انجام و دو قطعه ی شمالی(امتدادN40W) و جنوبی(امتداد N20W) معرفی گردید که کلیه قطعات سازوکار معکوس با مولفه ی امتدادلغز راستگرد دارند. در میزان ارزیابی فعالیت گسل، با تکیه بر ابعاد فرکتالی زمین لرزه ها (Ds= 1/60, DN=1/73) و شکستگی ها (Ds=0/43, DN=0/68)، و شاخصه های ریخت زمین ساختی از قبیل شاخص شیب رودخانه(SLs=1703/27 , SLN=1526/7)، سینوسیته ی کانال رودخانه (SS=1/24 , SN=1/27)، سینوسیته ی پیشانی کوهستان (Smfs=1/1 , SmfN=1/07) ، نسبت V(Vs=0/7 , VN=0/9) و داده های ساختاری و لرزه ای، قطعه جنوبی به عنوان فعال ترین بخش معرفی می شود. بیش ترین فراوانی زلزله های ثبت شده و بزرگترین زلزله دستگاهی ثبت شده با بزرگای 4/7 ریشتر مربوط به قطعه ی جنوبی است، که نشان دهنده ی پتانسیل بالای لرزه خیزی گسل در این قطعه می باشد.
    کلیدواژگان: پهنه ی راندگی شتری، تحلیل فرکتالی، تحلیل ریخت زمین ساختی، قطعه بندی گسلی، لرزه خیزی
|
  • Akbari F, Bagheri R, Nadri A Pages 1-10
    Wetlands are the most important and yet vulnerable environmental resources which are vital as water resources to agriculture, springs, ground water recharge and ecology. Therefore, the management and restoration of the wetlands are of great importance and require hydrogeological scrutiny. Barm-e-Shour is one of the most important wetlands in Khuzestan province and is utilized for drinking and agricultural purposes. The wetland is situated on Gachsaran evaporate formation. There are no permanent surface inflows, yet the wetland maintains a steady reservoir, despite the recent drought and water supply limitations. Water and recharge origin which require calculating hydrogeological balance have not been studied so far. To achieve this goal, the iso-depth map, annual water level fluctuation, catchment area and different parameters of water balance were determined. The maximum depth during the dry season was about 3 meters. According to hydrogeological surveys the water balance was positive so that the yearly inflow of water was about 10912 m3 indicating the main role of ground water in wetland recharge. Considering the karst development and isotopic results, carbonates of the Asmari anticline is the most probable source of Barm-e-Shour wetland water.
    Keywords: Barm-e-Shour wetland, Hydrogeology, Water balance, Evaporate karst
  • Jahangiri M_Ghavami Riyabi S R_Tokhmechi B Pages 11-24
    Pattern recognition methods are able to identify the hidden relationships between exploration data, especially in the case of limited number of data. The geochemical distribution patterns of the elements are identified and generalized using these methods. Multilayer perceptron, MLP, is one of the pattern recognition methods which is used for the estimation of geochemical element concentrations in mineral deposit studies. In the current study, multilayer neural network was used to estimate the concentration of geochemical elements based on 1755 surface and borehole samples, analyzed by ICP. Fuzzy c-means, FCM, clustering algorithm was used to increase the neural network estimation accuracy. The optimal number of clusters in the dataset was identified by validation indices and was used to design estimator. The clustering data on average showed an increase of 13% accuracy compared to normal mode. The average accuracy was increased from 75 percent to 88 percent. Elements with the lowest estimation accuracy showed an acceptable increase on the estimation accuracy by using clustering data. Mean squared error was 0.079 using all data and decreased to 0.025 while using hybrid developed method.  
    Keywords: Estimation of geochemical concentration, FCM Clustering algorithm, Multilayer perceptron, Improve accuracy of estimation
  • Amraee A, Zareisahamieh R, Moayyed M, Ahmadikhalaji A, Azemzadeh A Pages 25-37

    With the east–west exposure trend, Peshtasar basalts are in the sedimentary basin of Moghan (Talesh structural zone), in the northwest of Iran.The Peshtasar complex lithologically includes basalt, andesitic basalt or basaltic andesite, megaporphyric andesite, leucite tephrite and volcanic breccia. The main constituent minerals are plagioclase, clinopyroxene, and iddingsitized olivine in basalts and plagioclase megacryst, clinopyroxene, and leucite in tephrite. The results of the microprobe analyses of clinopyroxene reveal the diopside composition. Clinopyroxenes of Peshtasar basalts have igneous nature originated from alkaline and continental magmatic serries. The results of termobarometry studies indicate the crystallization range from 800 -1200 degrees centigrade and crystallization pressure less than 5 kb. There was no water in composition of the parent magma of these rocks. The titanium contents of clinopyroxenes were low, indicating the presence of titano-magnetite (opaque minerals) in the rock. The ferric iron values in clinopyroxenes represents a high oxygen fugacity of magma.

    Keywords: Peshtasar basalt, Crystalization temperature, Mineral chemistry, Clinopyroxene
  • Nouri Mokhoori A, Rahimi B Pages 39-46
    In this research, present-day tectonic stress field affecting North Tabriz Fault and surrounding areas was reconstructed by using 37 compiled earthquakes focal mechanism from various sources. Triangle diagrams were used to determine the sense of the earthquakes focal mechanism. The sense of these data varies from strike-slip to thrust regime. Stress separation process was applied on data set for separation of the various tectonics regimes from a poly-phase system to obtain reduced stress tensors. This was done because most of the data participated in them and reconstructed stress fields completely cover the stresses affecting the region. The results of inversion analysis and internal separation of the data set show three stress regimes acting in this region. Considerably, all three stress regimes have a horizontal pressure stress with NW-SE to NNW-SSE trend. The direction of maximum pressure in each first, second and third regimes is 09/329, 28/310 and 03/138, respectively.
    Keywords: Stresses separation, North Tabriz fault, Earthquake focal mechanism, Stresses field
  • Mahdavi M, Shafiei B, Amini A, Rasoul M Pages 47-62

    Fluorite mineralization in Kamar Posht mine, east of Central Alborz, is mostly occurred in dolomitic limestone rocks of the Elika Formation. The aim of this current research was to recognize the types of breccia and dolomite based on microscopic studies (transmitted and cathodoluminescence light) and ore fabric and texture applying to the genesis of this deposit. Using the above methods combined with time-space relationship between dolomites and fluorite led to recognition of 2 main groups of dolomites including (1) pre-mineralization dolomicrites without luminesce in the matrix of host dolomitic limestone and (2) dolomicrosparite-dolosparites associated and coeval with mineralization that show red to orange-yellow luminescence color . Pre-mineralization dolomicrites introduced as shallow buried diagenetic-type, whereas syn-mineralization dolomicrosparite-dolosparites interpreted to form due to re-crystallization of primary dolomicrites of host rock and/or precipitation of hydrothermal solution (basinal brine) causing dolomitic alteration. Dissolution-collapse and faults breccias dominated over diagenetic breccia and were main features of mineralization in Kamarposht mine. They were interpreted as evidence of epigenetic origin of fluorite mineralization in high-grade zones of the KamarPosht mine. They were probably formed as a result of post-diagenetic processes (tectonic and basinal brines) on dolomitic limestone host rocks overlaying clastic rocks of Shemshak group.   Keywords:

    Keywords: Dolomitization, Brecciation, Fluorite, Kamarposht, Elika, Alborz
  • Maanijou M, Ramezani T, Alipor S Pages 63-79
    In order to identify the main effective factors in the Sonajil Cu-Au porphyry-epithermal deposit, remote sensing, mineralogical and geochemical studies were carried on the deposit. After removing vegetation and topographic features by Normalized Difference Vegetation Index (NDVI), solar radiance, instrumental errors and albedo effects by Log Residual (LR), Band Ratio (BR), False Color Composite (FCC), Principal Component Analysis (PCA) and Mixture-Tuned Matched-Filtering (MTMF) were used to reveal main alteration zones of the study area. The phyllic, advanced argillic and propylitic altered rocks were identified and the results were validated by field and mineralogical studies. Also, geochemical data showed microdiorite, and shoshonite composition and also post-orogenic tectonic setting of the Sonajil porphyry-copper deposits. Eventually, the faulting density, composition, and the depth of mineralization were the affecting factors on the Sonajil deposit mineralization.
    Keywords: Copper-gold mineralization, Porphyry-epithermal deposit, Geochemistry, Remote sensing, NW Iran
  • Mobashergarmi M, Ahmadzadeh GR, Aghazade M Pages 81-98
    Eocene- Oligocene intrusive stock of basic bodies of south Germi are intruded into and cropped out in Eocene basaltic lavas. Studied gabroic intrusive rocks generally show granular texture with assemblages characterized by Cpx + Pl + Bi + Amph. Pyroxenes have augitic composition, plagioclase have labradoritic and amphiboles have pargasitic compositions. The studied amphiboles show (Na+K)A ≥ 0.5 with variable amount (0.57 - 0.99), Fe+3 content ranges from 0.00 to 1.17, also AlVI ranges from 0.00 to 0.68 and AlVI<Fe+3. Chemical composition of amphibole can be used in determination of magma genesis. Results of thermobarometric studies indicate that the amphiboles formed at temperature range of 750oC -885 oC and pressure range of 5.96 – 8.36 Kb, that coincide with depth of 18.5 – 25.9 km. Also using the amphiboles and coexisting plagioclases thermometer shows temperature range from 758 oC to 865oC. Chemical composition of amphibole minerals with Fe2+/(Fe2++Mg) ratio from 0.11 to 0.32, variable oxygen fugacity (-5.83 - -6.34) and water content (3.09 – 4.16%) shows that they formed from sub-alkaline magma. Chemical studies of amphibole crystals indicate that they formed during a subduction related magmatic activity.
    Keywords: Mineral chemistry, Amphibole, Plagioclase, Thermobarometry, Oxygen fugacity, Gabbro, Germi
  • Moussavi SM, Abbaspour R, Heyhat MR Pages 99-112
    Shotori active fault zone (in the northern end of Nayband fault) has a dextral strike-slip mechanism with a revers component. Landsat image studies show that this fault is uncontinuous and segmented. In this research, based on fault geometric discontinuity, two segments, were determined on both the northern (with trend of N40w) and southern segments (with trend of N20w). Both of them are reverse with a right lateral slip movement component. The southern segment is the most active segment, based on fractal earthquake and fractal fractures (Ds= 1/60, DN=1/73) and earthquakes (Ds=0/43, DN=0/68) morphotectonic parameters such as river slope indicator (SLs=1703/27,SLN=1526/7), sinuosity river channel (SS=1/24,SN=1/27), the V ratio (Vs=0/7,VN=0/9) and structural and seismic data. The most frequent recorded earthquakes and the biggest registered earthquake with a magnitude of 7.4 on the Richter scale have taken place in the southern segment. This indicates a high potential of seismic activity on this segment of the Shotori fault.
    Keywords: Shotori fault zone, Fractal geometry, Geomorphic, Fault segmentation, Seismicity