فهرست مطالب

پژوهشنامه علوم سیاسی
سال هشتم شماره 2 (پیاپی 30، بهار 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/05/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مجتبی قلی پور، حیدر شهریاری صفحات 7-48
    با وجود آنکه بر اساس آمارهای معتبر، تلفن همراه به فراگیرترین فناوری ارتباطی عصر ما تبدیل شده است، مطالعه و بررسی آن به مثابه رسانه ای تاثیرگذار بر عرصه سیاست جوامع، توجه چندانی را به خود جلب نکرده است. مطالعات انجام شده پیرامون بحث جامعه شناسی سیاسی موبایل انگشت شمارند. اندک مطالعاتی نیز که تلاش کرده اند به ابعاد غیرفنی این فناوری نوظهور و پرنفوذ بپردازند، بیشتر به بررسی جنبه های اجتماعی و فرهنگی آن پرداخته و به تعبیری بیشتر شایسته عنوان جامعه شناسی موبایل هستند تا جامعه شناسی سیاسی موبایل. ما در این بررسی مقدماتی تلاش خواهیم کرد تا به مطالعه اجمالی تاثیر تلفن همراه به مثابه یک ابزار رسانه سیاسی جدید بر ابعاد مختلف زندگی سیاسی بپردازیم. بررسی تاثیر تلفن همراه بر رفتار انتخاباتی و رای دهی، بسیج اعتراض ها، سازمان دهی و بازنمایی جنبش های اجتماعی و نیز تاثیر آن بر دموکراسی و گسترش یا تحدید حوزه عمومی، چهارچوب اصلی بحث ما را تشکیل خواهد داد. در این مطالعه مقدماتی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای تلاش خواهیم کرد تاآنجاکه امکان دارد ادعاهای خود را با استناد به شواهد عینی، ملموس کرده و به اثبات برسانیم.
    کلیدواژگان: تلفن همراه، سیاست، انتخابات، جنبش های اجتماعی، دموکراسی، حوزه عمومی
  • احمد گل محمدی صفحات 49-78
    درباره فساد سیاسی در ایران دوره پهلوی (به ویژه فساد سیاسی خاندان پهلوی) بسیار نوشته اند ولی بیشتر این نوشته ها نه تنها بر مفهوم بندی موجه مشخصی از فساد سیاسی و داده های معتبر استوار نیستند، بلکه نوعی جانبداری آشکار و برجسته را هم در بر می گیرند که اعتبار آنها را مخدوش می کند. نوشتار حاضر در واقع روایتی از فساد سیاسی در ایران مابین سال های 1300 تا 1357 است که با تعریف و مفهوم بندی مشخصی از فساد سیاسی، معتبرترین داده های موجود درباره این پدیده را بازشناسی می کند. به بیان دیگر، این نوشتار نتیجه تحلیل داده های موجود در نزدیک به 900 گزارش و مکاتبه متعلق به عالی ترین سطوح سیاسی اداری دولت در مقطع مورد نظر است. تحلیل اطلاعات موجود در این اسناد ارزشمند نشان می دهد در مقاطع مختلف این دوره تقریبا پنجاه ساله، رایج ترین انواع فساد سیاسی چه انواعی بوده و کارگزاران دولتی متعلق به رده های مختلف سلسله مراتب سیاسی اداری چه سهمی در سوءاستفاده از قدرت سیاسی داشته اند.
    کلیدواژگان: فساد سیاسی، قدرت سیاسی، دولت، ایران معاصر، اختلاس، ارتشا، اخاذی، تقلب انتخاباتی
  • احمد سلطانی نژاد، مسعود موسوی شفایی، الهام اسدی نژاد صفحات 79-112
    ضریب نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران، در دهه1380 افزایش چشمگیری داشته به طوری که به متغیر مستقلی برای بیان برخی تغییرات سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است. هدف از این مقاله، بررسی تاثیر اینترنت و تلفن همراه به عنوان دو نماد اصلی در عصر فناوری اطلاعات بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در دهه 1380 است. بررسی یادشده با بهره گیری از نظریه آشوب جیمز روزنا در قالب سه پارامتر خرد، کلان و تلفیق (خرد کلان) انجام می شود. فرضیه اصلی آن است که هرچند تاثیر تحولات مربوط به این فناوری ها تهدید جدی ای را در بر نداشته ولی آسیب پذیری کشور در برابر موجی از تغییرات را نشان می دهد. اختلاف میان دولت و گروهی از مردم، افزایش فعالیت گروه ها و بازیگران خارجی علیه دولت، تهدید ارزش های دینی و تضعیف انسجام ملی می تواند در این راستا قابل ذکر باشد که راهکارهایی اساسی و نه برخوردهای مقطعی را می طلبد.
    کلیدواژگان: فناوری اطلاعات، اینترنت، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، نظریه آشوب
  • علی محمد حاضری، رحیم محمدی صفحات 113-152
    دولت قانون نوعی از دولت در جامعه شناسی سیاسی است که به طورخاص با نظریه ماکس وبر آغاز شد و دارای سه بعد اساسی است. این سه بعد عبارتند از: سیاست های تقنینی، سیاست های بوروکراتیک و سیاست های قضایی. این مقاله در صدد آن است که سیاست های تقنینی دولت در ایران پس از انقلاب اسلامی را بررسی کند تا از این راه وضعیت دولت قانون را توضیح دهد. سیاست های تقنینی مجموعه ای از اصول، الزام ها و خط مشی های اجتماعی، سیاسی و شناختی هستند که به طور ساختاری یا ارادی، بی واسطه یا باواسطه، امر قانون گذاری را تنظیم کرده و دگرگون می سازند. نحوه تاثیرگذاری این شرایط و عوامل بر سیاست های تقنینی در دوره های مختلف اجتماعی و تاریخی متفاوت است. از زاویه ای دیگر مسئله دیالکتیک قدرت و قانون، مسئله سیاسی مهمی در جامعه امروزی است. یعنی بوروکرات ها و نخبگان سیاسی از یک سو با تارها و خطوط قانونی و ساختاری مواجه هستند و از سوی دیگر اراده، میل و تشخیص شان، آنان را به فراتر یا فروتر رفتن از این تارها و خطوط ملزم کننده وا می دارد. درنتیجه پیوسته شرایط متضادی میان قدرت و قانون به وجود می آید. در سطح تجربی و تاریخی، به بررسی تقنین قوانین مطبوعاتی پس از انقلاب اسلامی پرداخته ایم. مطبوعات پس از انقلاب اسلامی 19 بار در مراجع تقنینی ایران، به موضوع قانون گذاری تبدیل شده است. این تغییرات تقنینی قانون مطبوعات به مثابه نمایه ها و نشانه هایی هستند که نوع جهت گیری و پیامدهای سیاست های تقنینی را نشان می دهند و حالات گوناگون دولت قانون را بازنمایی می کنند.
    کلیدواژگان: دولت قانون، سیاست های تقنینی، دیالکتیک قدرت، قانون، قانون مطبوعات، شرایط اجتماعی، تاریخی
  • محمد توحیدفام صفحات 153-182
    در بررسی نیروهای اجتماعی در فضای علمی جداساز پارادایم مدرن، کلیه مطالعات به سمت توجه به لایه بندی ها و گروه بندی ها هدایت می شود. برای این لایه ها و گروه بندی ها، مرزها و ثبات مشخصی فرض می شود و درنتیجه شناخت واقعی نیروهای اجتماعی دچار ضعف و نقصان می گردد؛ بنابراین با آشکار شدن ضعف پارادایم مدرن از نظر مبانی معرفت شناختی و ابزارهای شناخت، با تلاش برای عرضه ابزارها و قالب های جدید معرفتی، شاهد شکل گیری مفاهیم تازه ای هستیم که فضای علمی متفاوتی را ایجاد کرده است؛ ازاین رو سزاست با خروج ذهنی و علمی از پارادایم های مسلط و رها شدن از قید و بندهای آن، پرسش های مختلفی طراحی شود و در فضای متفاوتی به این پرسش ها پاسخ داده شود. در این مقاله سعی بر آن است تا مدل هایی برای مطالعه نیروهای اجتماعی عرضه شود که بیانگر واقعیت اجتماعی درحال دگرگونی و بدون مرزبندی مشخص باشد؛ ازاین رو نمی توان ویژگی های فرهنگی ثابت و مداومی برای نیروهای اجتماعی در نظر گرفت. امروزه مفروض کردن شناخت اجتماعی در وجوه فرهنگی آن به صورتی شبکه ای برای بررسی نیروهای اجتماعی جامعه ایران، امری ضروری است و به نظر می رسد شناخت مبتنی بر قشربندی و جداسازی (طبقه، گروه، حزب، شان وغیره) چندان مفید فایده نباشد. درخواست های اجتماعی، مبنای شناخت و بررسی نیروهای اجتماعی شبکه ای و چگونگی عملکرد آنها را می توان به عنوان مفهوم نوین جامعه شناسی سیاسی جدید ایران در قالب«امر سیاسی» تلقی کرد.
    کلیدواژگان: جامعه شناسی سیاسی، نیروهای اجتماعی، امر سیاسی، هویت، عقلانی
  • سید حمدالله اکوانی، سید ولی موسوی نژاد صفحات 183-225
    فضای سیاسی ایران همواره فضایی پیچیده بوده و این پیچیدگی در دو دهه اخیر بیش از گذشته، ذهن تحلیلگران مسائل ایران را به خود مشغول کرده است. ویژگی غالب فضای سیاسی ایران در دو دهه اخیر «واکنش های سریع بازیگران»، «تقاضاهای مصرانه مردم»، «ائتلاف های گذرا و ناپایدار»، «ازهم گسستگی و انشعاب مداوم و تصاعدی گروه های سیاسی» و «عوض شدن خط مشی ها» است. این خصلت ها باعث شده رویدادهای سیاسی ایران به شکلی آشوبناک در امتداد خطوط ستیز و همکاری پیش روند. بسیاری همواره این پرسش را مطرح کرده اند که دلیل پیچیدگی فضای سیاسی ایران، به ویژه در فاصله 1376 تا کنون و نبود کارایی رهیافت ها و رویکردهای مرسوم برای تحلیل درازمدت شرایط و پویش های میدان سیاسی و قدرت ایران چیست؟ در این مقاله با تکیه بر نظریه آشوب، پیچیدگی فضای سیاسی ایران در دو دهه اخیر واکاوی و به این پرسش پاسخ داده می شود. با بهره گیری از مفاهیم اساسی نظریه آشوب، این فرض به آزمون گذاشته می شود که پیچیدگی کنونی و غیرقابل پیش بینی بودن فضای سیاسی ایران ناشی از «اثر پروانه ای عوامل کوتاه مدت بر سیاست های کلان»، «تعدد نقش ها» و «پیچیدگی، پویایی و افزایش مهارت های تحلیلی بازیگران» مختلفی است که در حوزه های سیاسی و اجتماعی ایران فعالند و اهداف و فعالیت هایشان در هم گره خورده است. در این مقاله از روش «منظومه معنایی» بهره گرفته می شود و با در هم تنیدن مفهوم «اثر پروانه ای» با نظریه «آشوب» جیمز روزنا و صورت بندی منظومه ای معنایی، سعی در آزمون فرض مقاله می شود. در پایان مقاله با در نظر گرفتن تحولات جامعه ایرانی و نگاهی نظری جامعه شناختی، پیشنهادهایی برای تصمیم گیری در فضایی پیچیده و آشوبناک سیاسی ارائه شده است.
    کلیدواژگان: آشوب، پیچیدگی، اثر پروانه ای، مهارت های تحلیلی، تعدد نقش ها، فضای سیاسی ایران
  • سید مجید حسینی، رسول افضلی، لیلا رنجگر، رضا مختاری صفحات 227-251
    رسانه های مدرن در جهان معاصر، مجراهای مناسبی در اختیار قدرت ها قرار داده اند تا حوزه و امکانات خویش را توسعه دهند. در این میان فیلم های سینمایی با در اختیار داشتن رمزگان های نشانه ای (نمایه ای، شمایلی و نمادین) به امکانات موجود برای توجه به دیدگاه های متداول جهان سیاست اضافه شده اند. سینما امروزه در کنار خط مشی هنری خود، به شدت از فضای سیاسی اقتصادی جوامع متاثر است. سفارش تولید فیلم متناسب با الگوهای حاکمیت، در بیشتر کشورها امری عادی و طبیعی قلمداد می شود. این رسانه فراگیر مرزهای ملی را پشت سر گذاشته و گستره ای جهانی یافته است. سینما در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم، به منبعی جدی برای ارائه تصاویر مردم پسند و پرطرفدار از خاورمیانه تبدیل شد؛ ازهمین رو در سال های اخیر شاهد نوع جدیدی از داستان پردازی درباره خاورمیانه بوده ایم. فیلم هایی مانند سیریانا (2005) و بابل (2006) در مقایسه با آنچه در سنت هالیوود وجود داشته است، تصاویر پیچیده تری از خاورمیانه و درگیری های امریکایی ها در منطقه نشان داده اند. این فیلم ها با به کارگیری فضاهای عینی و ابژکتیو، روایتی مبتنی بر روابط علی و منطقی و تعریف اهداف کاملا مشخص و تعریف شده از الگوی کلاسیک هالیوود پیروی می کنند. نحوه بازنمایی تصویر خاورمیانه، جهان اسلام و کشورهای اسلامی در رسانه های امریکا، موضوع و هدف اصلی این مقاله است که با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و با رویکرد انتقادی بدان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد این فیلم ها اغلب سیاست امریکا در منطقه را زیر سوال می برند؛ سیاستی که منافع نفتی و جنگ علیه تروریسم را بر همه ملاحظات بشری و اجتماعی مقدم می داند.
    کلیدواژگان: رسانه، سینما، ژئوپلیتیک، خاورمیانه، هالیوود
|