فهرست مطالب

زبان و زبان شناسی - پیاپی 25 (بهار و تابستان 1396)

نشریه زبان و زبان شناسی
پیاپی 25 (بهار و تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1397/01/15
  • تعداد عناوین: 9
|
  • ماندانا نوربخش، نینا حسینی کیونانی صفحات 1-26
    هدف این مقاله، بررسی تغییرات فرکانس سازه با توجه به تاثیر بافت (کلمه/جمله) و جنسیت گویشوران است. در این پژوهش پارامترهای صوت شناختی فرکانس سازه های اول (F1) و دوم (F2) واکه های ساده و مرکب گویش کردی کرمانشاهی بر اساس 20 گویشور مرد و زن که در کل 5260 نمونه آوایی حاوی واکه های /i، e، a، ɑ، o، u، y، ɑi، au، ei، ɑu/ را در بافت کلمه و جمله در اتاق آکوستیک تولید کرده اند، مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد واکه های / y/ و / a/ به ترتیب بازترین و بسته ترین و واکه های /i/ و /u/ پیشین ترین و پسین ترین واکه ها در این گویش اند. براساس مقاد یر به دست آمده، واکه /y/ در این گویش واکه گرد محسوب می شود. طبق تحلیل های آماری، اختلاف میانگین F1 آغازه در بافت کلمه و جمله معنی دار است و در بافت کلمه بیشتر از جمله است، درحالی که در پایانه در بافت جمله بیشتر بوده است و F2 (آغازه و پایانه) در بافت کلمه کمتر از بافت جمله گزارش شده است. همچنین F1 و F2 در گویشوران مرد پایین تر از گویشوران زن است. در مجموع، بررسی فرکانس سازه های اول و دوم در گویش کردی کرمانشاهی حاکی از آن است که واکه های این گویش در بافت جمله به سمت مرکزی شدگی تمایل دارند.
    کلیدواژگان: آواشناسی صوت شناختی، کردی کرمانشاهی، واکه ساده، واکه مرکب، فرکانس سازه های اول و دوم
  • علی رضاقلی فامیان، فاطمه معصومی، سید مصطفی عاصی، حیات عامری صفحات 27-50
    با وجود اهمیت مطالعات میان رشته ای در سرتاسر جهان، تاکنون مطالعه ای در زمینه ماهیت و روند میان رشته ای شدن در زبان شناسی ایران انجام نشده است و به همین دلیل، نگارندگان مقاله حاضر کوشیده اند تا خلا پژوهشی مذکور را با رویکردی کمی رفع نمایند. پیکره فراهم شده برای مطالعه حاضر شامل 1859 مقاله مستخرج از 47 نشریه علمی-پژوهشی است. نگارندگان با تکیه بر عنوان، کلیدواژه ها و گاه متن مقاله، تک تک مقالات را در پانزده حوزه و/ یا هفت میان رشته ای طبقه بندی کردند. شناسایی 1353 مقاله (73درصد از کل مقالات) با ویژگی میان حوزه ای یا میان رشته ای نشان داد که دانش زبان شناسی در ایران، همگام با سایر علوم در دیگر نقاط جهان میان رشته ای شده است. براساس یافته ها، «نحو» پربسامدترین و پرنفوذترین حوزه، و «ادبیات وزبان شناسی» نیز پربسامدترین و پرنفوذترین میان رشته ای است. بررسی تعامل تقاطعی حوزه ها و میان رشته ای ها حاکی از آن است که بالاترین میزان تعامل به حوزه «تحلیل گفتمان» با میان رشته ای «ادبیات وزبان شناسی» اختصاص دارد. متغیر وابستگی سازمانی نویسندگان مقالات نشان می دهد که درمجموع، 127 دانشگاه و مرکز آموزشی و پژوهشی در نگارش مقالات پیکره مورد مطالعه نقش داشته اند و البته سهم دانشگاه ها کاملا نامتوازن است، به طوری که اعضای هیئت علمی و دانشجویان 10 دانشگاه، در تالیف 72 درصد از مقالات نقش داشته اند و 28 درصد باقی مانده توسط محققان 117 دانشگاه ارائه شده است. بررسی داده ها، با تکیه بر متغیر زمان، نیز نشان می دهد که در 25 سال گذشته میزان میان رشته ای شدن به گونه ای چشمگیر افزایش یافته است.
    کلیدواژگان: حوزه، میان حوزه ای، رشته، میان رشته ای، مقاله های زبان شناسی
  • مزدک بلوری صفحات 51-66
    بومی سازی، چنان که ونوتی می گوید، شیوه غالب ترجمه در فرهنگ های قدرتمندی همچون فرهنگ انگلیسی-امریکایی است. این راهبرد ترجمه ای در فرهنگ های پرنفوذ دلایل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دارد و در نتیجه اعمال آن آثار فرهنگی کشورهای کوچک تر در قالب فرهنگی بومی ریخته می شود و متن ها به شکلی تغییر می یابند که «شفاف» و «آشنا» به نظر برسند. این مقاله در پی آن است که به معرفی دلایل دیگری برای پدیده بومی سازی بپردازد. هدف یافتن انگیزه های بومی سازی در زمان تصدی دولتی «اصولگرا» در ایران دوران معاصر است. برای این منظور، دستکاری های اعمال شده از طرف دولت در ترجمه های منتشرشده در این دوران را ابزار کار خود قرار می دهد تا تصویر روشن تری از نوعی بومی سازی دولتی و دلایل و انگیزه هایش به دست آورد. ازاین رو، متن اصلی و متن ترجمه شده چهار رمان امریکایی که تحت نظارت این دولت به زبان فارسی ترجمه شده بودند با هم مقایسه شد و موارد تغییر در ترجمه ها بررسی شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جهان به تصویرکشیده شده در این رمان ها در اثر نظارت دولت و تحمیل برخی دستکاری ها به شرایط اجتماعی و فرهنگی ایران نزدیک تر شده و نوعی بومی سازی در آنها صورت گرفته است. ازاین رو، اولا بومی سازی پدیده ای منحصر به فرهنگ های پرنفوذتر، همچون فرهنگ انگلیسی-امریکایی، نیست و فرهنگ ایرانی نیز برای حفظ ثبات سیاسی و اجتماعی خود و جلوگیری از نفوذ فرهنگ بیگانه از آن بهره می گیرد. ثانیا بومی سازی ممکن است تحت تاثیر نهادهای قدرت و در اثر اعمال برخی سیاست ها به راهبردی غالب در ترجمه تبدیل شود.
    کلیدواژگان: بومی سازی، دستکاری، حمایت، دولت اصولگرا، ایدئولوژی
  • والی رضایی، معصومه دیانتی صفحات 67-88
    ازنظر رویکرد های نقش گرا، بشر زبان را به منزله ابزاری برای ایجاد ارتباط به کار می برد تا بتواند به بازنمایی آنچه در جهان رخ می دهد، بپردازد. با توجه به اینکه در زبان شیوه های مختلفی برای بازنمایی این وضعیت ها و رخدادها، یا به عبارتی این وضعیت های امر وجود دارد، یکی از بخش های اصلی، حداقل در انگاره دستورهای نقش گرا، طبقه بندی شیوه های مختلف بازنمایی وضعیت های امر است. هدف پژوهش حاضر بررسی شباهت ها و تفاوت های دستور نقش و ارجاع و دستور نقش گرای نظام مند و سنجش کارآیی آنها به عنوان دو نظریه نقش گرا، در طبقه بندی وضعیت های امر در زبان فارسی است. داده های این تحقیق با جست وجو در تارنمای گوگل بوک و با محدود نمودن تصادفی انتخاب به هفت رمان فارسی معاصر، به دست آمده است. ابتدا سازوکار بازنمایی وضعیت های امر در دو رویکرد بیان می شود و پس از آن داده های زبان فارسی در چارچوب آنها مورد سنجش قرار می گیرد. نتایج این بررسی بیانگر آن است که هرچند طبقه بندی دستور نقش و ارجاع مبنای زمانی و طبقه بندی دستور نقش گرای نظام مند مبنای معنایی دارد، اما این دو طبقه بندی قابل انطباق بر یکدیگر هستند. هر دو دستور بین بازنمایی رخدادها و وضعیت ها تمایز می گذارند. این پژوهش نشان می دهد که دستور نقش گرای نظام مند توجه کمتری به رفتار زبانی فعل دارد و انگلیسی بنیاد بودن و قرارگرفتن چند نوع عمل مختلف در حوزه یک فرایند واحد، از ضعف های دستور نقش گرای نظام مند است. در دستور نقش و ارجاع با درنظرگرفتن تاثیر رفتار زبانی فعل، دارابودن نگاهی رده شناختی و کشیدن مرزهای دقیق تر بین انواع فعل، این نارسائی ها کمتر به چشم می خورد.
    کلیدواژگان: وضعیت امر، دستور نقش گرای نظام مند، دستور نقش و ارجاع، زبان فارسی، نوع عمل، فرآیند
  • مهدیه اسحاقی، آزاده شریفی مقدم صفحات 89-106
    حروف اضافه و ضمایر دو مقوله واژگانی کاملا متفاوت و مجزا در زبان ها محسوب می شوند. پژوهش حاضر به بررسی واژه «خود» در گونه گفتاری کرمان می پردازد که از یک سو، مانند فارسی معیار، کارکرد ضمیر انعکاسی و تاکیدی را دارد و از سوی دیگر معادل حرف اضافه «با» در فارسی معیار است. درواقع، با دو واژه «خود» در این گونه گفتاری مواجه هستیم. داده های مورد بررسی در این پژوهش برگرفته از تعدادی از منابعی است که به ضرب المثل ها و اصطلاحات رایج در گونه گفتاری کرمان پرداخته اند. از میان این ضرب المثل ها، مواردی که در آنها واژه «خود» به کار رفته، استخراج شده است. در تعدادی از این ضرب المثل ها واژه «خود» کارکرد حرف اضافه دارد و در تعدادی کارکرد ضمیر انعکاسی و تاکیدی. این واژه در کارکرد حرف اضافه در گونه گفتاری کرمان توزیع نحوی کاملا مشابه حرف اضافه «با» در فارسی معیار را داراست و در کارکرد به عنوان ضمیر انعکاسی و تاکیدی نیز کاملا مشابه فارسی معیار عمل می کند. نتایج پژوهش حاکی از این است که رابطه معنایی هم نامی میان دو واژه «خود» در این گونه گفتاری برقرار است و دلیل این هم نامی پدیده زبانی دستوری شدگی در زبان هاست.
    کلیدواژگان: هم نامی، ضمیر انعکاسی، ضمیر تاکیدی، حرف اضافه
  • نصرت حجازی، معصومه شیری صفحات 107-129
    در ترجمه واژه های زبان خارجی، استفاده از معادل های مناسب و مقبول یکی از وظایف اصلی مترجمان_ به ویژه سازمان ها و اندیشمندان مرتبط با علم واژه شناسی و اصطلاح شناسی است. سوالی که همواره در این خصوص مطرح می‏شود، این است که آیا معادل‏های مصوب در کارگروه های تخصصی فرهنگستان زبان و ادب و فارسی ایران_ به ویژه کارگروه نجوم_ مورد پذیرش مترجمان، کاربران و اهل فن بوده است؟ و اگر چنین است، دامنه پذیرش و استفاده متخصصان این رشته از واژگان مصوب تا چه اندازه است؟ برای یافتن پاسخ مزبور، این پژوهش را بر مبنای بررسی میدانی و تهیه جامعه آماری (گزینش معادل‏ها به صورت تصادفی، تهیه و تنظیم پرسشنامه و توزیع آن میان مترجمان اهل فن علم نجوم، مصاحبه،...) و بررسی ساخت واژه ها (ارزیابی موردی معادل‏های نجومی براساس اصول و ضوابط واژه‏گزینی) استوار ساختیم. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که در کنار رواج و کاربرد متواتر معادل های از پیش تعیین شده توسط مترجمان و متخصصان این رشته، معادل های مصوب در کارگروه نجوم فرهنگستان زبان و ادب فارسی توانسته اند به خوبی جای خود را در میان مترجمان اهل فن باز کنند و درصد قابل توجهی از میزان پذیرش کاربران را به خود اختصاص دهند.
    کلیدواژگان: فرهنگستان زبان و ادب فارسی (فرهنگستان)، پذیرش، اصطلاح، نجوم
  • محمدرضا طوسی نصرآبادی، مائده سادات میرطلایی صفحات 131-141
    بئشلیک ها اشعار ده هجایی هستند و به این دلیل بئشلیک نامیده می شوند که در آنها هر مصراع شامل ده هجاست که به دو بخش پنج هجایی تقسیم می شود و هر بند از چهار مصراع تشکیل شده است. در این پژوهش، با استفاده از دیدگاه لازار در بررسی اشعار پارتی (1985 و 2007) و دیدگاه طبیب زاده و میرطلایی (1392) از اشعار فارسی و فهلویات مبنی بر وجود یک یا چند هجای سبک و یک هجای سنگین در هر پایه، به بررسی وزن در بئشلیک های ابوالقاسم نباتی می پردازیم. لازار، وزن اشعار پارتی را براساس تکرار ضرب آواهایی می داند که با کمیت هجا در ارتباط اند و بر تکیه کلمات منطبق نیستند اما همواره برروی هجای آخر هر پایه قرار می گیرند. در این پژوهش، با بررسی و تحلیل 50 مصراع 500 هجایی، در پی پاسخ گویی به سه فرضیه هستیم. فرضیه اول اینکه هجاهایی که در هر پایه تکیه وزنی یا ایکتوس می گیرند، هجاهای سنگین هستند. فرضیه دوم اینکه در صورتی که این هجاها سنگین نباشند، در پایان واژه قرار دارند و درنتیجه، تکیه واژگانی می گیرند. فرضیه سوم به محل مکث شطر مربوط می شود، به این معنا که محل مکث در بئشلیک ها مانند اشعار عامیانه فارسی از نوع قطع است، یعنی الزاما در پایان واژه قرار نمی گیرد، بلکه در وسط واژه هم ظاهر می شود. پس از تحلیل آماری بئشلیک ها به این نتیجه رسیدیم که95.5درصد از هجاهایی که تکیه وزنی گرفتند دارای هجای سنگین و 4.5 درصد باقی مانده دارای هجای سبک پایان واژه هستند. هم چنین در مجموع 50 مصراع متشکل از 100 شطر، 56درصد مکث ها از نوع قطع است و در وسط واژه هم ممکن است ظاهر شود. بنابراین، هر سه فرضیه درنظرگرفته شده صحیح هستند.
    کلیدواژگان: وزن شعر، شعر عامیانه ترکی، بئشلیک، هجای سبک، هجای سنگین، مکث
  • گلرخ سعیدنیا صفحات 145-150
    نشانه شناسی، به عنوان روش پژوهش در شناخت دلالت ها، در میانه قرن بیستم همراه با جنبش ساخت گرایی، به ویژه در فرانسه، اهمیت چشمگیری پیداکرد. نشانه شناسی اجتماعی نیز برپایه نشانه شناسی اولیه مطرح شده از جانب سوسور پدیدار گشته و با تمرکز بر کارکرد نشانه ها، به بحث در مورد تولید معنا و چگونگی معنادارشدن نشانه ها می پردازد. از این منظر، تردیدی نیست که پدیده های اجتماعی به خودی خود و به تنهایی معنا پیدا نمی کنند، بلکه در درون شبکه ای از معانی جای می گیرند و دارای چارچوبی فرهنگی هستند. تئو ون لیوون مدیرگروه هنر و علوم در دانشگاه تکنولوژی سیدنی است. وی در دانشگاه هنر لندن و بسیاری از دانشگاه های دیگر نیز به تدریس اشتغال داشته است. ون لیوون یکی از صاحب نظران برجسته در زمینه تحلیل گفتمان و نشانه شناسی است که کتاب ها و مقالات باارزشی در این زمینه نوشته است (رک. مصاحبه با تئو ون لیوون، 2013).
    کلیدواژگان: نشانه شناسی اجتماعی، تئو ون لیوون
  • ساغر شریفی صفحات 151-163
    با آنکه فرهنگ نویسی در ایران پیشینه ای طولانی دارد، در تهیه فرهنگ های فارسی، زبان نوشتار همواره بسیار بیش از زبان گفتار مورد توجه قرار گرفته است. لذا پیش از هر چیز، باید انتشار فرهنگ هایی همچون فرهنگ فارسی گفتاری را مغتنم شمرد. حال باید دید که فرهنگ موردبحث تا چه حد می تواند نیازهای کاربر را در دستیابی به اطلاعات موردنظر برآورده سازد. در زیر به برخی از ویژگی های فرهنگ فارسی گفتاری می پردازیم.
    کلیدواژگان: فرهنگ فارسی گفتاری، بهروز صفرزاده
|
  • Mandana Nourbakhsh, Nina Hosseini-Kivanani Pages 1-26
    This study investigated the acoustic parameters of the first (F1) and the second (F2) formant frequencies of monophthongs and diphthongs in Kermanshahi Kurdish based on 5260 tokens, including /i, e, a, ɑ, o, u, y, ɑi, au, ei, ɑu/ in word and sentence context produced by 20 male and female speakers in a sound proof room. The results showed that /y/ and /a/ are close and open vowels and /i/ and /u/ are front and back vowels in this dialect, respectively. Based on the mean value, /y/ in this dialect is a rounded vowel. According to the statistical analysis, the mean difference in F1 onset was significant in word and sentence context; this amount was higher in word context than sentence context, whereas in offset it was higher in sentence context. The F2 onset and offset have a lower amount in word context than sentence context. Overall, F1 and F2 were lower in male speakers than female speakers.
    Keywords: acoustic phonetics, Kermanshahi Kurdish, monophthongs, diphthongs, F1, F2
  • Ali Famian, Fatemeh Masoumi, Mostafa Assi, Hayat Amerri Pages 27-50
    In spite of the significance of interdisciplinary studies throughout the world, the nature and trend of interdisciplinarity seems to be under-researched in Iranian linguistics. To address the issue, the authors of the present study attempted to investigate this trend quantitatively. The corpus of the study includes 1859 articles from 47 peer-reviewed journals. Taking the article titles, their keywords and sometimes their body into account, the articles were classified into 15 fields and/or 7 interdisciplinary areas. The number of inter-field or interdisciplinary articles, calculated as 1353 (73%), suggested that like other sciences in the world, Iranian linguistics is undergoing an interdisciplinarity process. 'Syntax' and 'Literature & Linguistic's were identified as the most frequent and the most influential fields subject to interdisciplinarity respectively. The intersection of the fields and interdisciplinaries indicates that the interaction between the field 'discourse analysi's and the interdisciplinary 'Literature & Linguistic's is the highest in the corpus. The affiliation of the article's authors showed that they are from 127 universities and/or educational and research-based institutions. The share of universities is completely unbalanced, as the faculty members and students of 10 universities have contributed 72 percent of the corpus articles. With respect to the time variable, it is confirmed that the degree of interdisciplinarity has grown significantly within past 25 years.
    Keywords: field, inter-field, discipline, interdisciplinary, linguistics articles
  • Mazdak Bolouri Pages 51-66
    Domestication, as noted by Venuti, is the dominant translation strategy in powerful cultures such as the Anglo-American culture. This strategy has political, cultural and economic motivations in such dominant cultures and when applied, the cultural products of smaller countries are framed according to the cultural standards of the target culture; consequently, texts are manipulated in such a way that they seem ‘transparent’ and ‘familiar’. The present paper intends to introduce other motivations for the phenomenon called ‘domestication’. The purpose is to find other reasons behind domestication in the translated literature published under a ‘Fundamentalist’ administration in power in contemporary Iran. To achieve this purpose, the manipulations imposed by the administration on the published translations are used to study and cast light on a kind of state-imposed domestication and its motivations. Thus, the source and target texts of four American novels translated under this administration were compared and the mismatches in the translated texts were analyzed. The results showed that the world pictured in the Persian versions had been rendered closer to the social and cultural conditions in Iran, hence a kind of domestication. Therefore, it can be claimed that: 1) domestication is not confined to powerful cultures such as the Anglo-American culture; the Iranian culture, too, resorts to this translation strategy, but in a different manner, i.e. in order to maintain its sociopolitical stability and prevent the infiltration of foreign cultures. 2) domestication can become the dominant translation strategy under the influence of institutions of power and as a result of the policies adopted by those institutions.
    Keywords: domestication, manipulation, patronage, the Fundamentalist administration, Ideology
  • Vali Rezai, Masoumeh Dianati Pages 67-88
    The aim of the present research is to verify similarities and differences between Role and Reference Grammar (RRG) and Systemic Functional Linguistics (SFG), as two functional theories of grammar, in the classification of states of affairs in Persian. The obtained results showed that although RRG has a temporal base and SFG has a semantic base, these two classifications could have correspondence with each other. Since the distinction between situation and event in the classification of verbs is the similarity between these two models. However, no attention to verbal behavior of verbs in classification, English-based analysis, and a process containing many actions are the deficiencies of SFG model. Whereas, RRG's classification is mainly based on verbal behavior of verbs. Moreover, through its typological view, the distinction between different verbs is more precise. As a result, the findings of the research proved that RRG is an effective approach in the classification of verbs in Persian.
    Keywords: Role, Reference Grammar, Systemic Functional Linguistics, state of affairs, Persian
  • Mahdie Eshaghi, Azade Sharifimoghaddam Pages 89-106
    Prepositions and pronouns are two completely different lexical categories in languages. The present study investigates the word "Xod" in kermani variant of Persian. This word on the one hand functions as reflexive and emphatic pronouns, in the same way as Standard Persian, and on the other hand works as Preposition, in exactly the same way as "ba" in standard Persian. The data related to this study have been extracted from some of the most common books related to the kerman proverbs and idioms. Since there are two words with different grammatical categories and completely unrelated meanings in this variant of Persian, they are considered as homonyms. The proverbs containing "xod" were divided into two groups: one in which "xod" works as pronoun and one in which it works as preposition. The results reveal that the origin of this homonymy is grammaticalization, a hypothesis which is in line with Hopper's first principle , i.e. layering.
    Keywords: Homonymy, Reflexive Pronouns, Emphatic Pronouns, Prepositions
  • Nosrat Hejazi, Masoumeh Shiri Pages 107-129
    Using appropriate terms and equivalents for translating foreign terms is one of the most fundamental tasks of translators, especially those concerned with terminology and lexicology. Thereby, many questions may be raised about the appropriateness and the acceptability of ratified equivalents within the specialized organizations or workgroups such as those creating new equivalents in the field of astronomy and working in specialized workgroups of the Academy of Persian Language and Literature. How far the Academy, notably the Astronomy workgroup, has been successful in implementing and contriving the specialized terms among technical translators? To check this, a survey was carried out. A number of equivalents introduced for terms in Astronomy were randomly selected, and a questionnaire was developed and distributed among professional translators of Astronomical texts, who were as well interviewed. The equivalent terms constructed by the Academy were studied and analyzed according to the standards and principles proposed by the Academy of Persian Language and Literature. The results showed that in addition to equivalent terms used by professional translators and specialists in this area, the equivalents constructed and introduced by the Academy of Persian Language and Literature have gained acceptability and outstanding reception among professional users.
    Keywords: equivalent, Academy of Persian Language, Literature, reception, term, astronomy
  • Mohammadreza Tusi Nasrabadi, Maede Mirtalaei Pages 131-141
    Beshliks are ten-syllable verses and are called so because every hemistich contains ten syllables which is divided into two five-syllable parts and each stanza contains four hemistiches. The metrics of Abolghasem Nabati were analyzed based on the studies of Lazard (1985, 2007) which asserts that there are one or more light syllables and one heavy syllable in every foot,. In investigating Parthian folk poetries, Lazard refers to ictuses which are related to syllable quantity and are not located on word stresses but are always located on the last syllable of the foot. Fifty hemistiches of Turkish folk verses were analyzed considering these three hypothesis: first, the ictic syllable is a heavy syllable; second, if the ictus is not a heavy syllable, it is the final syllable of the word and therefore takes lexical stress; third, as in Turkish folk poetries, the pause takes place in the middle of the word as well as at the end of the word. The results showed that 95.5% of the syllables which took the ictus place were heavy syllables and the rest (4.5%) were light syllable at the end of the words. Also, 56% of the pauses were located in the middle of the words.
    Keywords: meter, Turkish folk poetry, Beshlik, light syllable, heavy syllables