فهرست مطالب

سیره پژوهی اهل بیت - سال دوم شماره 2 (پیاپی 3، پاییز و زمستان 1395)

نشریه سیره پژوهی اهل بیت
سال دوم شماره 2 (پیاپی 3، پاییز و زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/07/14
  • تعداد عناوین: 6
|
  • زهیر صیامیان گرجی *، زهرا سمیعی صفحات 7-35
    در رویکرد تاریخی به فرهنگ شیعی می توان روند تثبیت جایگاه شخصیت های مذهبی در فرهنگ شیعیان را با تکیه بر مواجه ی معناکاوانه با متون تاریخی شیعی مورد بررسی قرار داد. فاطمه زهرا (س) از مهم ترین شخصیت هایی است که در عقاید و فرهنگ شیعی جایگاهی محوری دارد. فاطمه زهرا (س) به مثابه مرجع ارتباطی نبوت و امامت و ولایت در نظام عقاید شیعی است. فرهنگ شیعیان به عنوان باورمندان به عقاید مذهب شیعه نیز در روند تاریخی تحولات فرقه ی شیعه از قرون اولیه ی تاریخ اسلام تا قرن ششم هجری، مجالی برای معنابخشی و حفظ و بازتولید این نظام عقیدتی بوده است. مجامع و متون شیعی که از طریق احادیث و روایات منتسب به معصومین (ع) به عنوان منابع و مراجع فکر و فرهنگ شیعه پیونددهنده ی بین عقیده ی شیعی و فرهنگ شیعیان بوده اند. براین مبنا در این مقاله با تکیه بر سنخ شناسی احادیث و روایات متون شیعی از قرن چهارم تا ششم هجری به چگونگی روند تثبیت جایگاه فاطمه (س) به واسطه ی بازروایت احادیث گوناگون درباره ی ایشان در ابعاد مختلف شخصیت تاریخی و نقش عقیدتی فاطمه زهرا (س) در فرهنگ شیعی در زمینه ی تحولات تاریخی این قرون پرداخته می شود. ارتقای کمی و کیفی نگرش فضائل نگارانه به جایگاه فاطمه زهرا (س) از قرن چهارم تا ششم در احادیث منابع شیعی نشان از برجسته شدن و اهمیت یافتن این وجه از ابعاد شخصیتی ایشان در فرهنگ شیعی به عنوان الگویی اخلاقی و منبع ولایی در فرهنگ شیعیان است.
    کلیدواژگان: فاطمه زهرا (س)، احادیث شیعی، ایران اسلامی قرون میانه، فرهنگ شیعیان، متون شیعی
  • علی ناظمیان فرد *، اکرم جهاندیده صفحات 35-52
    اشعث بن قیس یکی از چهره های برجسته ی قبیله ی کنده بود که در طول حیات سیاسی خود با اتخاذ مواضع سلبی و ایجابی، در بسیاری از رویدادهای زمانه ایفای نقش نمود. منفعت جویی های فردی و قبیلهای، عمده ترین شاخصی بود که رفتارهای سیاسی وی را جهت دهی میکرد. این انگیزه ها گاه به طرز آشکار، اشعث را در صف یاران امام علی (ع) می نشاند وگاه در نهان، با معاویه هم  دست و هم  داستان میکرد.
    پرسشی که این مقاله حول محور آن سامان یافته این است که آیا اشعث بن قیس در توطئه ای که یک عنصر خارجی برای قتل امام (ع) طراحی کرده بود، نقشی داشت؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که اشعث با پناه دادن به ابن ملجم که از مصر به قصد ترور امام (ع) به کوفه آمده بود و نیز با بیدار کردن او در دقایق پیش از وقوع حادثه و تحریض وی به انجام قتل، مرتکب فعل مجرمانه «معاونت در جرم» شد که این نقش در پرتو داده های تاریخی مورد کاوش و سنجش قرار خواهد گرفت.
    کلیدواژگان: امام علی (ع)، ابن ملجم، اشعث بن قیس، مسجد کوفه، معاونت در جرم
  • محمد مهدی مرادی خلج * صفحات 53-66
    نگارنده این مقاله در پاسخ به این سوال که «آیا توابین دارای تبار یمنی بوده اند؟» کوشیده است با غور در حوادث صدر اسلام، کنش فعالان سیاسی و میزان وابستگی عملکرد آنها را با تعلقات قومی مورد واکاوی قرار دهد. این مهم با ارائه ی نمونه هایی از روزگار پیامبر (ص) ، جنگهای عصر امیرالمومنین علی (ع) و حاکمان پس از وی تا آستانه ی نهضت توابین صورت گرفته است. سپس به شناسایی تبار رهبران توابین و نیز افراد تحت رهبری آنها پرداخته است تا معلوم شود که آیا می توان به تبار واحدی از ایشان دست یافت؟ یا اینکه غلبه ی تباری را بر دیگر تبارها که مشخص مواضع سیاسی وابستگان به آن تبارها است مورد شناسایی قرار داد. حاصل جستجو بر اساس یک مطالعه ی تحلیلی _ استدلالی آن است که نه شرکت کنندگان در قیام توابین از قبیله ی واحدی بوده اند و نه ربطی تلازمی میان قومیت و نوع موضع گیری سیاسی ایشان وجود داشته است. آنچه که محرک توابین در قیام بوده، نه گرایش قومی بلکه سائقه و احساس وظیفه ی دینی بوده است.
    کلیدواژگان: خلافت اسلامی، قحطانی، عدنانی، توابین، سلیمان بن صرد
  • بهاءا لدین قهرمانی نژاد شایق *، خدیجه عالمی صفحات 67-84
    بانوان اهل بیت (ع) که به عنوان همسران، مادران و خواهران امامان شیعه (ع) در تاریخ اسلام مطرح هستند، در ایفای مسئولیت های بزرگ خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که در راستای مساعدت به اهداف امامت و پیشبرد شریعت بوده است، نقش به سزایی داشته اند. در این نوشتار به این مسئله پرداخته شده است که همسران اهل بیت (ع) در پیشبرد اهداف شریعت چه نقشی ایفا کرده اند؟ از این رو ضمن بررسی این پرسش، این مدعا مد نظر قرار گرفته است که همسران اهل بیت (ع) با شرکت در فعالیت  های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمینه ی تقویت و ترویج اهداف شریعت به ویژه اصل ولایت را فراهم کردند. این نوشتار با تکیه بر منابع و مآخذ محوری تاریخ اسلام انجام یافته است و ارائه ی الگویی از یک زن مسلمان و پیرو اصل ولایت، از جمله دستاوردهای این پژوهش است.
    کلیدواژگان: اهل بیت (ع)، همسرا، شریعت، امامت، ولایت
  • محمد حسینی *، علیرضا واسعی صفحات 85-108

    مفاد بیعت ها در دل خود شواهد متعددی از بسترهای اجتماعی و سیاسی گذشته را جای داده است و در نتیجه می توان آن را ابزار مناسبی برای رسیدن به عینیت واقع رخداد قلمداد کرد. رخدادهای تاریخی که در اثر عوامل محیطی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در سیطره ی حاکمیت سازمان یافته برپا شده بود، مبتنی بر مفهوم شاخصی در فرهنگ سیاسی خویش بود که در قالب مفاد بیعت برجای ماند. بیعت یا حلف که نوعی منشور و اساسنامه ی حکومتی بود، به صورت عهدی بین حامیان و رهبران بسته می شد تا حوزه وظایف هر کدام مشخص باشد. بیعت ها در قبل و پس از اسلام اغلب دو کارکرد متفاوت داشتند. کارکرد اجتماعی قبل از اسلام و کارکرد سیاسی پس از اسلام. محورهای اصلی این بیعت های پس از اسلام را می توان در عدم برابری در توزیع عادلانه ی فرصت ها و ثروت ها در جامعه، بروز فاصله ی معنادار بین حاکمان و ارزش های دینی، تلاش برای بازپروری ارزش های کم رنگ شده در جامعه با دعوت مردم و حاکمان به عمل کردن به دستورات وحیانی دانست که از جمله چالش های جدی و مورد توجه آن عصر بوده است و ظهور و بروز بیرونی آن به صورت جنبش های اعتراضی تجلی می نمود. این تحقیق که در راستای مطالعه ی مفاد بیعت ها در اسلام است، تلاشی توصیفی - تحلیلی در جهت بررسی زمینه ای و بسترشناسی اجتماعی و سیاسی داده های مرتبط با هدف رسیدن به اطلاعات تاریخی و تبیینی صحیح تر از چیستی و علل انگیزشی جنبش ها است.

    کلیدواژگان: مفاد بیعت، قیام، شیعه، امام حسین (ع)، حلف
  • هادی رستگار مقدم گوهری *، مریم زارعی صفحات 109-130
    جریان تمدن در علوم از تطور اندیشه های دانشمندان ظهور می یابد. بدیهی است دانش ها گاه در بدایت امر از بساطت و سادگی برخوردارند ولی در گذر زمان رشد، عمق و توسعه یافته و به کمال خود می رسند. یکی از این علوم، دانش کلام است که در قرائت دانشمندان اسلامی حاوی مطالب بلندی بوده و در فرایند زمان، زمینه های رشد و توسعه ی آن فراهم شده و توانسته است تاثیر چشم گیری در علوم عقلی بگذارد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که چگونه علمای کلام شیعی در علوم عقلی نقش آفرینی نموده و متقابلا در مبانی خویش از آن علوم بهره جسته اند. دانش کلام به عنوان یک علم، از زمان شیخ مفید آغازیدن گرفت. اگرچه پیش از مفید گزاره های کلامی مطرح بوده، و برخی از عالمان دینی همچون نوبختیان، صدوق و دیگران همت به گردآوری دسته ای از گزاره های آن نموده و با بیان توضیحی و گاه تبیینی، جریان به وجود آمدن این علم را هموار ساخته اند ولی مفید به آن شاکله و بنیاد جدیدی داد. به همین سبب می توان او را خاستگاه ظهور کلام به عنوان یک علم شناسایی کرد چنان که از همین رهگذر، دسته ای از قواعد و احکام علوم عقلی فلسفی به وجود آمده است. پژوهش حاضر بر آن است تا اندیشه های صدوق به عنوان عالم نص گرا و مفید به عنوان عالم عقل گرا را مورد مداقه قرار دهد. ازاین منظر که از یک سو، مبتنی بر آموزه های اهل بیت (علیهم السلام) بوده و از سوی دیگر به سامان دهی دانش متفاوت کلام انجامیده است و قواعد فلسفی همانند اصالت در وجود، قاعده ی امکان و وجوب، برهان صدیقین، برهان حدوث، برهان فصل و وصل، برهان تمانع و غیر این ها در آن اشراب گردیده که بعدها در تطور علوم عقلی از استحکام و رشد و توسعه ی فزاینده ای برخوردار شده است.
    کلیدواژگان: علوم عقلی، برهان صدیقین، فصل و وصل، تمانع، مفید، صدوق
|