فهرست مطالب

اندیشه دینی - پیاپی 50 (بهار 1393)

فصلنامه اندیشه دینی
پیاپی 50 (بهار 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/12
  • تعداد عناوین: 7
|
  • نرگس نظرنژاد*، قدسیه حبیبی صفحات 1-22
    بحث زبان دین یکی از مهم ترین و جذاب ترین مباحث فلسفه ی دین است. از آن جایی که این بحث به معناداری و معناشناسی اوصاف الاهی مربوط می شود، برای متدینان، از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ زیرا معقول بودن گزاره های ناظر به خداوند، در گرو معناداری آن هاست. به طور کلی می توان گفت در این زمینه، با دو پرسش اساسی مواجهیم:1. آیا گزاره های ناظر به خداوند معنادارند یا نه؟
    2. در صورت معناداری گزاره های مذکور، درک معنای آن ها برای انسان ممکن است یا نه؟
    در این مقاله آنچه بررسی کرده ایم، پاسخ قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی. آلستون به سوالات بالاست؛ زیرا گرچه آنان به دو فضای فکری و زمانی مختلف تعلق دارند، در باب معناشناسی، اوصاف کمالی مانند علم و قدرت و... و اوصاف فعلی نظیر درک کردن، ساختن و...، دیدگاه نزدیکی به یک دیگر دارند که از آن، می توان با عنوان رویکرد کارکردگروی یاد کرد.
    کلیدواژگان: زبان دین، صفات الاهی، کارکردگروی، قاضی عبدالجبار معتزلی، ویلیام، پی آلستون
  • باقر گرگین*، حامد ناجی اصفهانی صفحات 23-38
    تبیین و اثبات مبانی ویژه ی صدرالمتالهین شیرازی در حکمت متعالیه، بسیاری از مسائل گوناگون حکمت را دگرگون کرد و تعالی بخشید. از آن جمله نظریه ی جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس است که خود، بر اصولی چون اصالت وجود و حرکت جوهری استوار شده است. نحوه ی حدوث و حیات و استکمال نفس انسانی، بر اساس نظریه ی مذکور، مباحثی را درباره ی انسان به میان آورد که خاستگاه نوآوری هایی در نظام فلسفی ملاصدرا شد. تکامل جوهری که به دگرگونی نوعی منجر می شود، از آن دست است.
    نفس انسانی در فلسفه ی ملاصدرا با بهره گرفتن از اصولی چون اصالت وجود، حرکت جوهری و رابطه ی اتحادی خاصی که بین نفس و بدن، با تکیه بر نظریه ی جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس برقرار می شود، در حرکتی ذاتی قرار می گیرد. بر همین اساس است که سخن از دگرگونی و تکامل نوعی انسان به میان می آید. نظریه ی تکامل نوعی در تبیین مساله ی تکامل انسان، در زندگی پس از مرگ و حل معضلات آن نقش بسزایی ایفا می کند. کوشش نگارنده در این پژوهش، معطوف به تبیین جایگاه نظریه ی جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس در شکل گیری دیدگاه تازه ی ملاصدرا درباره ی ماهیت انسان و چگونگی تکامل اوست.
    کلیدواژگان: ملاصدرا، حدوث و بقای نفس، ماهیت، اصالت وجود، حرکت جوهری
  • علی محمد ساجدی*، زهرا جاودانی صفحات 39-64
    وقتی چیزی در حال تغییر و عوض شدن تدریجی است، دارای صفتی می باشد که از آن به حرکت تعبیر می کنیم. در حرکت، شیء از پوسته ی نخستین خود بیرون می آید و به پوسته و هسته ای دیگر دست می یابد و یا نیست می شود و شیء دیگری بر جایش می نشیند. سوال این جاست که تغییر و دگرگونی چگونه صفتی است؟ و چیزی که عوض می شود و از حالتی به حالت دیگر درمی آید بر او چه می گذرد؟ آیا خودش می ماند و احوالش عوض می شود؟ آیا ظاهرش نو می شود و باطنش باقیست؟ و یا همه ی هستی اش دست خوش تحول می گردد؟ در این پژوهش، آرای لایب نیتس در باب حرکت و احکام آن، محرک و غایت حرکت با آرای صدرالمتالهین مقایسه شده است. به رغم تفاوت هایی که لایب نیتس در تعریف حرکت و احکام آن با ملاصدرا دارد، در متحرک و فعال دانستن جوهر عالم و بحث محرک و غایت حرکت دیدگاه او بسیار به صدرالمتالهین نزدیک است. وی با نگرشی که به مفهوم جوهر و مناد دارد، مناد را موجودی فعال، زنده، خود انگیخته و دارای ادراک و اشتیاق معرفی نموده است و مبدا فعالیت جوهر فعال و خودجوش را نیرو معرفی می کند. لذا در تبیین ماهیت حرکت، به حرکت جوهری ملاصدرا نزدیک می شود. این مقاله با بهره گیری از شیوه ی اسنادی، به جمع آوری اطلاعات درباره ی مساله ی تحقیق پرداخته است و با روش توصیفی-تحلیلی و بررسی تطبیقی، به تجزیه و تحلیل داده ها می پردازد.
    کلیدواژگان: ملاصدرا، لایب نیتس، حرکت، محرک، جوهر، مناد
  • اکرم عسکرزاده ی مزرعه*_ولی الله خوش طینت صفحات 65-80
    علم از نظر معرفت شناسان عبارت است از باور صادق موجه. درباره ی صدق سه نظریه ی اصلی وجود دارد که عبارت است از: نظریه ی مطابقت؛ نظریه ی سازگاری؛ نظریه ی عمل گرا. نظریه های در باب توجیه را می توان به دو دسته ی درون گرایی و برون گرایی تقسیم کرد. نظریه های عمده ی درون گرایی عبارت اند از: نظریه ی مبناگرایی؛ نظریه ی انسجام گرایی. در نظریه های توجیه برون گرایی، باورکننده ملزم به داشتن بینه نیست و توجیه، به عوامل بیرون از باورکننده مربوط است؛ مانند نظریه های اعتمادگرایی و احتمال گرایی. استدلال شرطیه ی غزالی که استدلالی است در باب پذیرش باور به وجود خدا و معاد، در مقام صدق، نظریه ای عمل گراست و در مقام توجیه، از نظری مبناگراست؛ چراکه معرفت یقینی در این استدلال، همان معرفت خود موجه و پایه است. از نظری، برون گراست؛ زیراکه به عوامل بیرون از فاعل شناسا برای توجیه باور، مثل فرآیند حصول باور، ساحت ارادی عاطفی و وضعیت عقلانی باور توجه دارد.
    کلیدواژگان: معرفت دینی، توجیه، صدق، غزالی، پاسکال، درون گرایی، برون گرایی
  • لاله حقیقت*، زهرا دبیری صفحات 81-114
    فرشته شناسی یا علم به مجردات قدسی از جمله معارفی است که هرچند به دلیل در پرده ی غیب واقع شدن موضوعش مبنایی وحیانی دارد، همت عقل در رسیدن به آن هرگز کوتاهی ندارد، تا آن جا که فلاسفه ی متدین همواره درصدد ارائه ی شناختی عقلانی از ماهیت و اوصاف این موجودات شریف برآمده و ضرورت وجودشان را توجیه کرده اند.
    از آن جا که یکی از مهم ترین مباحث فرشته شناسی، مبحث اثبات فرشتگان است؛ خصوصا که ضمن استدلال بر وجودشان، ماهیتشان روشن تر می شود، در واقع مقاله ی حاضر کوشش و کاوشی است در زمینه ی چگونگی اثبات فرشتگان و تبیین ماهیت ایشان از منظر دو نظام فلسفی- ایمانی مهم، موسوم به مکتب اشراقی و تومیستی، با این رویکرد که بر سازگاری عقل و دین تاکید ورزد و بلکه نزدیکی شان را آشکار سازد.
    از یافته های این پژوهش، اشتراک نظر هر دو فیلسوف در روشی استدلالی بر وجود فرشتگان، بیان ماهیت ایشان، رابطه ی آنان با انسان و قول به کثرت شمارناپذیرشان و نیز اختلاف نظر در کیفیت ایجاد فرشتگان، شیوه ی دسته بندی آنان، نحوه ی تحلیل علم ملکی به ذات و غیر ذات، حقیقت تمثل فرشتگان و مساله ی وحدت یا تباین نوعی شان می باشد، که امید است راه را برای کنکاش های ذهنی عمیق تر و بررسی مقایسه ای دیگر بگشاید.
    کلیدواژگان: فرشته، 2، جواهر مجرد، 3، انوار قاهره، 4، سهروردی، 5، توماس آکویناس
  • جمیله فاطمی* صفحات 115-132
    به رغم تاکید منطق دانان مسلمان بر نقش ابزاری اصول و قواعد منطقی در سایر علوم اکتسابی و در تمامی حوزه های اندیشه ی بشری، تاکنون تلاش درخور توجهی برای تثبیت این جایگاه و عملی کردن آن صورت نگرفته است. ازاین رو نگارنده در این نوشتار، بر آن است تا میزان اثربخشی این معرفت و مهارت را در فرآیند نظریه پردازی در تمامی مراحل آن، از تکوین و تدوین نظریه گرفته تا اثبات و دفاع از آن و نیز استنتاج فرضیه های جدید از نظریات قبلی، مورد تحلیل قرار دهد. با توجه به این که نظریه پردازی در علوم مختلف با شیوه های گوناگونی چون مفهوم سازی و کشف ارتباط مفاهیم، تبیین علی، تبیین بدیهی، استنتاج استقرایی و استنباط برهانی و نیز سبک مدل شناسی صورت می پذیرد، در این مقاله این سبک های مختلف به تفکیک، مورد بحث قرار گرفته و در هر مرحله، نقش و کارایی مهارت منطقی نشان داده شده است. همچنین ارتباط دو رویکرد و برنامه ی جدیدغرب با عناوین «تفکرانتقادی» و «فلسفه برای کودکان» و تاثیر آن دو بر پرورش تفکر منطقی، نظریه پردازی و تولید علم، مورد تحلیل قرارگرفته است.
    از مهم ترین نتایج این پژوهش، لزوم توجه به آموزش نظری و عملی فنون منطقی، اعم از منطق صوری، منطق جدید و نیز تقویت جایگاه تفکر انتقادی در نظام آموزشی کشور است. این امر می تواند به تسهیل و تسریع در فرآیندنظریه پردازی و تولید علم در شاخه های مختلف علوم، اعم از علوم انسانی و علوم تجربی، منجر گردد. البته درست است که برخی از نظریه پردازان به دلیل برخورداری از منطق فطری، در مراحل مختلف، فرآیند کار خود را به طور ذاتی و غیر اکتسابی، بر اصول و قواعد عقلی و منطقی منطبق می سازند، قطعا هم اینان نیز با کسب مهارت در فنون تخصصی منطق، طی طریق را برای خود، آسان تر خواهند نمود.
    کلیدواژگان: نظریه، نظریه پردازی، فرضیه، معرفت منطقی، مهارت منطقی، تفکر انتقادی، فلسفه برای کودکان
  • قاسم کاکایی*، زهرا هوشمندی صفحات 133-150
    در پژوهش حاضر، قاعده ی «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» با روشی تطبیقی-تحلیلی بین دو فیلسوف گران قدر جهان اسلام، شیخ الرئیس ابوعلی سینا و صدرالمتالهین ملاصدرا، مورد بررسی قرارگرفته است. در آغاز، سعی شده تبیینی صحیح از معنای قاعده و ساختار آن و بداهت مفهوم وحدت و کثرت، منشا ظهور قاعده و معتقدین و منکرین آن و دلایل اثبات قاعده و فروع قاعده ارائه شده، این نکته روشن گردد که جایگاه بحث از آن در فلسفه ی اولی و ذیل مباحث مربوط به مفارقات و علت و معلول است. توضیح این که قاعده ی الواحد یکی از قواعد کلی و ثمربخش فلسفه ی اسلامی است که نقشی اساسی در تفسیر مساله ی پیدایش منظم موجودات از هم دیگر، به ویژه پیدایش نخستین معلول بر عهده دارد. فیلسوفان اسلامی با تحلیل و اثبات این قاعده، آفرینش نخستین معلول به واسطه ی واجب تعالی را اصلی ترین مصداق این قاعده معرفی می کنند و معتقدند که بر اساس این قاعده، از واجب الوجود بسیط، تنها یک معلول به نحو بی واسطه صادر می شود. موضوع دیگری که در این مقاله از آن بحث می شود این است که این عالم (ماسوی الله ) به ظاهر متکثر چگونه از ذات باری تعالی، که واحد من جمیع الجهات است، صادر یا ناشی شده است؟
    کلیدواژگان: واحد، صادر نخستین، ابن سینا، ملاصدرا، ربط کثیر به واحد، وحدت وجود، پیدایش کثرت، فروع قاعده، سنخیت
|
  • Narges Nazar Nejad*, Qodsieh Habibi Pages 1-22
    Religious language is one of the most important and attractive issues in the philosophy of religion. This subject is very significant to pious people، since it concerns the meanings and semantics of the God’s attributes; and the statements about God are rational، provided that they are meaningful. In general، there are two fundamental questions in this field: A) Are the statements about God meaningful or not? B) In case of being meaningful، is it possible for human being to perceive them or not? This article is focusing on the Qazi Abd-al-jabbar Mu’tazili’s and William P. Alston’s responses to the questions mentioned above. Although they belong to two different schools of thought and era، on the semantics of the attributes of perfection such as knowledge، power، etc. and the attributes of act e. g. perceiving، making and so on، they have the same view which can be called “functionalism”.
    Keywords: Religious Language, God's attributes, Functionalism, Qazi Abd, al, jabbar Mutazili, William P. Alston
  • Bagher Gorgin*, Hamed Naji Esfahani Pages 23-38
    Mulla Sadra''s fundamentals and arguments have changed and elevated a lot of problems of Islamic Philosophy. One of these fundamentals is the theory of bodily genesis and spiritual continuance of the soul which in true is based on other fundamentals such as fundamentally reality of existence and substantial movement. This theory gives new explanations concerning genesis، life and evolution of human soul. Substantial evolution results in a change in human nature. In this paper we discuss the process of this evolution based on the above mentioned theories. This change in human nature and species has an important role in solving some problems concerning hereafter life. Keywords: 1-
    Keywords: Mulla Sadra, Genesis, continuance of soul, Nature, Quiddity, Substantial movement
  • Ali Mohammad Sajedi*, Zahra Javdani Pages 39-64
    What is the nature of movement? When a thing changes which one of its aspects does remain and which one does change? In this paper we compare Mulla Sadra''s and Leibniz''s answers to these questions. We will show that despite their differences in definition and rules of movement، they have similar views in considering the movement of the substance of the world. Leibniz''s view on substance and monad results in a theory of movement which is similar to that of Mulla Sadra named «Substantial movement».
    Keywords: Mulla Sadra, Leibniz, Movement, Mover, Substance, Monad, Motive
  • Akram Askarzadeh Mazraee*, Valiollah Khoshtinat Pages 65-80
    Epistemologists consider knowledge as a justified true belief. There are three main theories concerning truth which are theory of correspondence، theory of coherence، and pragmatic theory. Theories of justification are divided into externalism and internalism. The main theories in the realm of internalism are foundationalism theory and Coherentist theory. In externalism theories such as reliabilism and probabilistic ones، believer is not required to develop reason and the justification has to do with the external factors. Ghazali''s wager argument on belief in God and in resurrection can be considered as a pragmatic theory، if truth theories are concerned. But if justification theories are concerned، it can be considered as a fundamental theory، because it is based on certain knowledge. It is also، from another perspective، an externalist theory as it puts emphasis on the factors outside the knower to justify the beliefs such as the process of achieving knowledge، willingness، sentiment-ness، and rational state of belief. Keywords: 1-
    Keywords: Religious knowledge, Justification, Truth, Ghazali, Pascal, Internalism, Externalism
  • Laleh Haghighat*, Zahra Dabiri Pages 81-114
    Angelology or knowledge of holy non- material beings is derived from revelational scriptures but faithful philosophers have tried to give a reasonable and justified view concerning existence and nature of the angels. In this paper we try to study how two important philosophical and theological systems، named Thomist and Ishragi systems، verify and explain existence and nature of angels and how they show compatibility of religion and reason in this subject. We will discuss similarities and differences of these two systems in method of verifying and explaining existence and nature of the angels، their relation to human beings، their numbers، how they have been created، their classifications، how they know themselves and others، how they disclose themselves and whether they have the same or different species.
    Keywords: Angels, Immateral substances, Dominant lights, Suhravardi, Thomas Aquinas
  • Jamileh Fatemi* Pages 115-132
    In spite of emphasis of Muslim logicians on the instrumental role of logical principles and regulations in the other acquired sciences as well as the entire spheres of human thinking، there has been no considerable effort to consolidate and actualize them by now. Thus in this paper we intend to analyze the efficiency of that knowledge and skill in the whole process of theorization، from the formation of the theory to its verification as well as inference of new hypothesis taken by the theories in question. Given that there are several methods of theorization in sciences، such as conceptualization، causal explanation، evidential explanation، inductive inference، and deduction، in this article، we try to explain these methods one by one and indicate the role and the efficiency of logical skill. In addition، we try to analyze the relation between two new western programs entitled “critical thinking” and “philosophy for children” as well as their impact on development of logical thinking، theorization and production of science. The necessity of embarking on the theoretical and actual education of the logical skills including formal logic and symbolic logic as well as consolidating the status of critical thinking in the national educational system are among the most important conclusions in this study. It can result in facilitating in the process of theorization and production of science in the various branches of sciences، either humanities or empirical sciences. Although some theorists are gifted an innate logic which regulates their thinking process inherently، they could certainly pave the road more easily by achieving the logical skills.
    Keywords: Theorization, Hypothesis, Hogical knowledge, Logical skill, Critical thinking, Philosophy for children
  • Ghaem Kakaie*, Zahra Houshmandi Pages 133-150
    How did the diversity of this world come to existence from God who is simple? In other words، how is it possible that multiplicity generates from oneness. In this paper we will compare Ibn Sina''s and Mulla Sadra''s answers to this question. Both of them accept a famous rule called «al-Wahid» which says that: «nothing can be generated from a simple thing but a simple thing». So the question is that how does this compound world com to existence from the first simple existence which is God. These two philosophers have different approaches to this rule in justifying multiplicity of the world based on oneness and simplicity of God.
    Keywords: Oneness, The first creation, Ibn Sina, Mulla Sadra, Relation between manyness, oneness, Oneness of being.