فهرست مطالب

اندیشه دینی - پیاپی 61 (زمستان 1395)

فصلنامه اندیشه دینی
پیاپی 61 (زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/12/28
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد بنیانی* صفحات 1-16
    علیت از مسائل زیربنایی فلسفه بوده که از دیرباز موردتوجه و بررسی فیلسوفان قرار داشته است. علیت در نگاه برخی فیلسوفان، با ضرورت و قطعیت گره خورده است. در این نوشتار، نشان خواهیم داد که اگرچه به دو گونه ی پیشینی و پسینی، سعی در اثبات علیت شده است، این تلاش ها ناکام مانده اند. اصل ضرورت و قطعیت در زندگی و اثبات وجود آن در عالم خارج، در طاقت بشر نیست، چون عالم وجود، با ضرورت گره نخورده است. تفسیر دقیق علیت همان تحقق تاثیر و تاثر غیرقطعی، میان دو امر متعاقب است که تعاقب آن ها تا زمان حال، به هم نخورده است. علیت به معنای تاثیر و تاثر، بدیهی است، اما قطعیت و ضرورت از دل آن بیرون نمی آید.
    کلیدواژگان: علیت، علت، معلول، ضرورت و قطعیت، تعاقب
  • هنگامه بیادار *، مهدی امامی جمعه صفحات 17-34
    یکی از مسائل مشترکی که در حوزه ی عرفان غربی و اسلامی وجود دارد،سلوک عرفانی عارف، مراقبه، شرایط و لوازم آن است که متاله و عرفان پژوه انگلیسی تبار، خانم اولین آندرهیل نیز به طور تخصصی به تبیین و بررسی آن پرداخته است.
    ملاصدرای شیرازی نیز از این مهم غفلت نورزیده است. آثار وی مشحون است از مواردی که به طورخاص به مساله ی مراقبه پرداخته است؛ چنانچه می توان گفت ویژگی خاص عرفان صدرایی مبتنی بر مراقبه است.
    آندرهیل و ملاصدرا هر دو به شیوه ی خاص خودشان به این مهم پرداخته اند. هر دو با رویکرد مشترک به سه ساحتی بودن نفس انسان، به تقدم و تفوق یکی بر دیگری توجه داشته اند. آندرهیل با مقدم دانستن احساس بر عقل و اراده، مراقبه را مبتنی بر پرورش حس عمیقی می داند که عارف را دم به دم به مراحل عمیق تر آگاهی سوق داده تا به مرحله ی نهایی آن که «نگریستن در ابدیت» و «اتحاد با حقیقت متعالی» است، نایل شود. ملاصدرا نیز با مقدم داشتن معرفت و بینش بر دو ساحت دیگر، به ذومرتبه بودن و تدریجی بودن مراقبه تاکید داشته و غایت مراقبه را تجمیع قوای نفس برای اتحاد با عقل فعال می پندارد.
    وجه شباهت هایی میان این دو متفکر وجود دارد؛ ازجمله اهمیت به کشف مخلوقات در طبیعت، تمرکز نفس، تدریجی بودن مراقبه، ذکر در مراقبه. همچنین اختلاف دو رای، در ساحات نفس، توجه به جایگاه عقل نظری نزد ملاصدرا و بی اعتبار دانستن آن نزد آندرهیل و نحوه ی ورود به مراقبه را نیز جزء وجه اختلاف ها می توان عنوان کرد.
    کلیدواژگان: مراقبه، شهود، امر متعالی، آندرهیل، ملاصدرا
  • صغری خیرجوی *، محمد مهدی علیمردی صفحات 35-52
    قرآن کتاب هدایت و برنامه ی زندگی انسان است. فهم صحیح و معتبر آیات قرآن لازم و ضروری است. مقاله ی حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی مبانی نظریه ی تفسیری علامه طباطبایی درخصوص فهم و تفسیر قرآن می پردازد تا مبانی نظریه ی تفسیری ایشان را آشکار نموده و آن را با آرای برخی هرمنوتیست های کلاسیک مقایسه نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد کهعلامه باتوجه به مبانی فهم خود که از بینش قرآنی او ناشی می گردد، هرمنوتیک خاصی برای قرآن دارد.
    ازسوی دیگر، هرمنوتیک کلاسیک به رغم تفاوت با نظریه ی تفسیری علامه، شباهت هایی هم با آن دارد. دانشمندانی چون کلادنیوس، شلایرماخر و هیرش، همگی بر نیت و قصد مولف در کشف مراد متن اعتقاد داشته اند که این امر، نظریات این دانشمندان را به دیدگاه علامه در مقوله ی فهم قرآن نزدیک می گرداند. ازنظر نگارنده، نظریه ی «تفسیر قرآن با قرآن» علامه، به رغم برخی تفاوت ها، با آرای هرمنوتیک کلاسیک شباهت زیادی دارد.
    کلیدواژگان: قرآن، علامه طباطبایی، هرمنوتیک کلاسیک، کلادنیوس1، شلایرماخر2، هیرش3
  • علی فتح طاهری، سیدمسعود سیف، مهدی سلیمانی خورموجی* صفحات 53-80
    به نظر می رسد اتکای غزالی بر خداباوری، جهت خروج از شکاکیت، می تواند یکی از طرق محتمل در مواجهه با مسائلی باشد که به طور سنتی با ماهیت معرفت گره خورده اند. ما پس از بازنویسی موضع غزالی، درمجموع، دو گزینه را برای تفسیر موضع وی ارائه خواهیم داد. در همان ابتدای مقاله، گزینه اول رد می شود. برای دفاع از گزینه ی دوم، به طور مفصل به واکاوی وضع معرفتی خویش در قبال باور های ناظر به جهان خارج خواهیم پرداخت. این واکاوی نشان خواهد داد که برای رهایی از چنبره ی شکاکیت، معرفت شناسان همیشه ناگزیر بوده اند میان سه جفت جریان متخاصم «ایدئالیسم، رئالیسم»، «درون گرایی، برون گرایی» و «وظیفه گرایی، اعتمادگرایی»، یکی از دو سوی جریان را بر دیگری ترجیح دهند. همچنین نمایان خواهد شد که چرا نوع خاصی از اعتمادگرایی (نظریه ی کارکرد صحیح) در قبال شکاک، ازموضع امیدوارکننده تری برخوردار است. نکته ی تعیین کننده ی بحث آنجایی است که درمی یابیم تنها در زمینه ای خداباورانه می توان به نحو درخوری بر نظریه ی کارکرد صحیح تکیه کرد. در پایان نیز ضمن پاسخ به دو انتقاد جدی از سوی وحید و بونجور، نشان خواهیم داد که چرا معتقدیم این نظریه با موضع خداباورانه غزالی همسوست.
    کلیدواژگان: ایدئالیسم-رئالیسم، درون گرایی-برون گرایی، وظیفه گرایی-اعتمادگرایی، کارکرد صحیح، خداباوری، غزالی
  • مینا مهدی زاده *، علی کرباسی زاده اصفهانی صفحات 81-106
    مقایسه ی قلمروی شناخت عقل نظری و محدودیت های آن در سه بخش، صورت گرفته است. اول، ثابت و ازلی بودن یا مخلوق و مجعول بودن اصول و احکام عقلی که به نظر ملاصدرا، اصول عقلی فی نفسه ثابت و ازلی هستند، اما ازنظر دکارت، این اصول، مخلوق و تحت اراده ی خداوند هستند. دوم، محدودیت عقل در شناخت خداوند که ازنظر ملاصدرا، درک مفهومی عقلی و مابه ازائی از خداوند نمی توان داشت. وی راه حقیقی شناخت خداوند را شهود می داند، اما به نظر دکارت، مفهوم خداوند واضح ترین و متمایزترین مفهوم ذهنی است، هرچند درک احاطی به آن ممکن نیست. سوم، پژوهش درباره ی اموری که پیش زمینه ی بروز خطا و درنتیجه، ایجاد محدودیت در شناخت عقل هستند، ازجمله اشتغال به امور محسوس و هوای نفس، پیش داوری و تقلید و لزوم به کارگیری روش علمی صحیح در درک حقایق.
    کلیدواژگان: دکارت، ملاصدرا، عقل نظری، محدودیت شناخت خدا، خطای عقل
  • حسین مهربانی فر* صفحات 107-130
    دین به منزله ی یکی از ارکان زندگی انسان، مورد مطالعه ی رویکردهای مختلف علوم انسانی و اجتماعی ازمنظر درون دینی و برون دینی قرار گرفته است. تفسیرگرایی با جهت گیری برون دینی، از جملهفراگیرترین این رویکردهاست که کلیفوردگیرتز را می توان یکی از اندیشمندان برجسته ی آن به شمار آورد؛ وی انسان شناسی است که با رویکرد تفسیرگرایانه و گرایش نمادگرا به مطالعه ی دین در جوامع مختلف پرداخته است. از دیگر سو، مرتضی مطهری به منزله ی اندیشمند الهی و اجتماعی معاصر، زوایای این مهم را با نگرش توحیدی و درون دینی موردتحلیل و بررسی قرار داده است. در این پژوهش، تلاش شده تا ضمن مقایسه ی آراء این اندیشمند توحیدگرابا نظرات کلیفوردگیرتز درباب دین، با بهره گیری از دستگاه نظری مطهری، رویکرد تفسیرگرایی گیرتزموردنقد و ارزیابی قرار گیرد. واکاوی و مقایسه ی نظرات این دو اندیشمند، ما را به این نتیجه رساند که«نسبی گرایی»، «فروکاستن تعریف دین به مجموعه ای از نمادها»، «بی توجهی به منشا وحیانی دین» و... ازجمله مهم تریننقدهایی است که می توان ازمنظر مطهری به رویکرد تفسیرگرایی گیرتز وارد نمود.
    کلیدواژگان: دین، تفسیرگرایی، گیرتز، مطهری
  • ابوتراب یغمایی* صفحات 131-144
    واقع گرایان نسبت به قوانین طبیعت و فعل الهی خاص با این مساله رو به رو هستند که خداوند چگونه در روی دادن رخدادهای طبیعی که از قوانین طبیعت حاصل می شوند، نقش علی دارد. در پاسخ به این مساله، مدافعان نظریه ی فعل الهی غیرمداخله گرایانه استدلال می کنند که خداوند در پدید آمدن رخدادهای طبیعی نقش علی دارد، اما فاعلیت وی مستلزم نقض قوانین طبیعت نیست. ازسوی دیگر و در الهیات نوصدرایی، درحالی که علل طبیعی نقش اعدادی دارند، خداوند علت ایجادی است. در این مقاله، استدلال خواهد شد که نظریه ی علی نوصدراییان ضمن توضیح چگونگی نقش علی خداوند در جهان طبیعی، وجود قوانین طبیعت را محترم می شمارد و بنابراین، نظریه ای غیرمداخله گرایانه از فعل الهی است. درنتیجه، اگر نظریه های فیزیک معاصر نظریه ی فعل الهی غیرمداخله گرایانه را تایید کنند، نظریه ی علی نوصدراییان را نیز تایید می کنند.
    کلیدواژگان: فعل الهی غیرمداخله گرایانه، مکانیک کوانتومی، نظریه ی علیت نوصدرایی، علت اعدادی، علت ایجادی