فهرست مطالب

فصلنامه اندیشه دینی
پیاپی 68 (پاییز 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/09/24
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مظاهر احمدتوبی صفحات 1-26
    ایمان و مشتقات آن به کرات در قرآن کریم به کار رفته و در آن از انسان ها درخواست شده است که به خدا ایمان بیاورند. این مفهوم از لحاظ تاریخی نخستین و مهم ترین مفهوم کلامی در اسلام بود. باتوجه به اهمیت ایمان در قرآن کریم و به دنبال آن در کلام اسلامی، بدیهی است که در تفاسیر قرآن کریم نیز مورد توجه قرار گیرد. یکی از تفاسیری که این موضوع را به تفصیل و از نگاه تفسیری و عرفانی مورد بررسی قرار داده، تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار، اثر رشیدالدین ابوالفضل میبدی است. این مقاله که با روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، به تبیین معانی لغوی و اصطلاحی اسلام و ایمان، رابطه ی بین آن دو، نقش اجزای ایمان در نجات و… در این تفسیر می پردازد. در کشف الاسرار، اسلام و ایمان، به ترتیب، دارای سه و دو معنا هستند. آن دو در معنای دوم، به یک معنا هستند و آن عبارت است از اقرار به زبان، تصدیق به قلب، عمل به ارکان و پیروی از سنت. تصدیق قلبی، گرچه برای نجات آن جهانی ضروری است، ولی نجات انسان نه به آن، بلکه به مغفرت خدا بستگی دارد.
    کلیدواژگان: 1، اسلام، 2، ایمان، 3، نجات، 4، میبدی، 5، کشف الاسرار
  • نعمت الله بدخشان صفحات 27-48
    ایمان در لغت به معنی تصدیق است، اما در اصطلاح حکما و متکلمان مسلمان به معانی مختلفی ازجمله اقرار زبانی و معرفت فلسفی به کار رفته است. مولانا جلال الدین محمد بلخی معرفت نظری و فلسفی را طریقه ی کامل و شایسته ای برای شناخت خدا و حصول ایمان دینی نمی داند. ازنظر او تنها از راه حکمت ذوقی و شهودی می توان رابطه ای وجودی و مستقیم با خداوند برقرار کرد و به ایمانی عارفانه و شاهدانه نائل آمد. در پژوهش پیش رو کوشیده ایم تا عمدتا با استناد به مثنوی معنوی، دیدگاه مولانا درباره ی ماهیت ایمان و شرایط تحقق آن و برخی از ویژگی های مهم ایمان عارفانه ی موردنظر او را تبیین و بررسی کنیم و در ضمن، روشن کنیم که ایمان عارفانه ازنظر مولانا، با ایمان مرسوم در نزد متکلمان و فیلسوفان مسلمان چه تفاوت هایی دارد. ازمنظر مولانا، ایمان حقیقتی قلبی و تجربه ای شهودی است که خاستگاه آن معرفت فطری انسان ها به خداست. اختیاری بودن فعل ایمان و ظرف ایمان که سرای دنیا و دار تکلیف و اختیار آدمی است و همچنین مراتب داشتن ایمان و تحول آفرینی آن، براساس همین معرفت تبیین می شود.
    کلیدواژگان: 1، ماهيت ايمان، 2، معرفت شهودي، 3، اصل تجانس، 4، ساحت و ظرف ايمان، 5، تحول آفريني ايمان
  • محمدحسین زاده صفحات 49-60
    رابرت کین یکی از فیلسوفان معاصر است که تحقیقات گسترده ای درباره ی اراده ی آزاد دارد. او ازجمله فیلسوفان اختیارگراست و سازگارگرایی را برای تبیین اراده ی آزاد مناسب نمی داند. او سعی می کند نگرشی ناسازگارگرایانه از اراده ی آزاد ارائه کند که با علوم جدید سازگار باشد. کین بر این باور است که باید یک فضای نامتعین و عاری از ضرورت در زنجیره ی علل اراده ی انسان وجود داشته باشد تا ازطریق آن، زمینه ی تحقق اراده ی آزاد فراهم شود. او این فضای خالی از تعین را با نظریه های کوانتم و آشوب تامین می کند و انتخاب های سرنوشت ساز شخص را به گونه ای در این فضا ترسیم می کند که در هر حال عقلانی و اختیاری باشند. در این مقاله دیدگاه کین را در قالب یک ساختار منظم و جدید تبیین کرده، سپس آن را بررسی و نقد کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که این دیدگاه پنج اشکال اساسی دارد و به همین دلیل پذیرفتنی نیست.
    کلیدواژگان: 1، اراده ی آزاد، 2، اختیارگرایی، 3، مسوولیت نهایی، 4، امکان بدیل، 5، رابرت کین
  • زهرا خزاعی ، فاطمه تمدن فرد صفحات 61-84
    ازنظر تامس نیگل مسوولیت اخلاقی و شانس اخلاقی دو نوع قضاوت درباره ی شان اخلاقی فاعل اند که اولی حاصل چشم انداز درونی به خودمان و جهان و مبتنی بر اختیار است و دومی حاصل چشم انداز خارجی و مبتنی بر عوامل خارج از کنترل. او با طرح چهار نوع شانس منتج، محیطی، سازنده و علی، همه ی اعمال انسان را خارج از کنترل او می داند. لذا مسوولیت اخلاقی را به نفع شانس اخلاقی رد می کند. مقاله ی حاضر بعد از تحلیل رابطه ی شانس و مسوولیت اخلاقی ازنظر نیگل، واکنش دیگر فیلسوفان به دیدگاه او را در قالب سه رهیافت انکار ، پذیرش و عدم انسجام بیان می کند و نتیجه می گیرد که نیگل با تمنای اراده ی آزاد مطلق برای بشر از یک سو و پررنگ کردن تاثیر عوامل شانس بر عمل از سوی دیگر، اختیار و مسوولیت اخلاقی انسان را منکر شده و دیدگاهی غیرقابل هضم درمورد انسان ارائه می دهد.
    کلیدواژگان: _ شانس اخلاقی، 2، تامس نیگل، 3، مسوولیت اخلاقی، 4، اختیار، 5، اراده ی آزاد
  • آرمین شرفی ، شهین اعوانی صفحات 85-108
    تلاش برای پاسخ گویی به مساله ی شر که یکی از مهم ترین برهان های قابل اعتنا برای انکار وجود خداوند است، همواره برای متفکران و اندیشمندان خداباور چالشی مهم و بحث برانگیز بوده است. فیودور داستایفسکی نویسنده و اندیشمند بزرگ قرن نوزدهمی روسیه، ازجمله متفکرانی است که به منظور دفاع از نظام فکری خداباورانه ی خود، تلاش های دامنه داری را در راستای پاسخ گویی به این مساله ی بنیادین صورت داده است. داستایفسکی درحقیقت کوشیده تا با بهره گیری از آزادی و اختیار انسان ها و همچنین ارائه ی تفسیری کارکردگرایانه از شرور موجود در عالم، پاسخ خود به این مساله را صورت بندی کند. در این پژوهش تلاش کردیمدر کنار بررسی جوانب مختلف و بسترهای تاثیرگذار بر شکل گیری این پاسخ، با نگاهی حتی الامکان اصلاح گرایانه، به کنکاش درخصوص بخشی از انتقادات مهمی بپردازیم که بر آن وارد شده است. درنهایت نشان داده ایم که با توسعه ی برخی عناصر تشکیل دهنده ی این پاسخ و به روزآمدسازی و مدافعه ی از آن، که یکی از منسجم ترین و قابل اعتناترین راهکارهای ارائه شده برای حل مشکلات ناشی از وجود شرور در عالم را ارائه کرده است، می توان به آن پرداخت.
    کلیدواژگان: 1، فیودور داستایفسکی، 2، مساله ی شر، 3، ایمان، 4، آزادی
  • فاطمه عابدینی، علی ارشد ریاحی ، محمود زراعت پیشه صفحات 109-124
    اینکه اصالت با وجود است یا ماهیت، ازجمله مباحث کلیدی و پراهمیت در حکمت متعالیه است. ازآنجاکه بحث مزبور، همانند مباحث فلسفی فراوان دیگری در حکمت متعالیه، حاصل گفتمان فلسفی پیش از ملاصدراست، آن را می توان در آثار فیلسوفان پیشاصدرایی نیز به خوبی ردیابی کرد. سید سند (صدرالدین دشتکی) یکی از این فیلسوفان است. قول مشهور (ملاصدرا و برخی از شارحان وی) بر این است که او اصالت ماهوی است. در این مقاله پس از نشان دادن مطابقت نداشتن سخنان سید سند با اصالت ماهیت، این نتیجه به دست آمده است که اولا ادعای اصالت ماهوی بودن سید سند که شارحان ملاصدرا مطرح کرده اند، بر اقوال ملاصدرا در این زمینه مبتنی است. ثانیا چنین به نظر می رسد که ادعای ملاصدرا نیز براساس خوانش دقیق از عبارت های سید سند نیست، اگر نگوییم در مراجعه ی ناقص او به عبارت های سید سند ریشه دارد. لذا به نظر می رسد که نمی توان سید سند را اصالت ماهوی دانست.
    کلیدواژگان: 1، سید سند، 2، ملاصدرا، 3، اصالت ماهیت، 4، اصالت وجود
  • محمدعلی نظری سرمازه، مجید صادقی حسن آبادی صفحات 125-152
    یکی از آثار خطی ابن سینا، رساله «المجالس السبعه فی البدو و الاعاده» است. ابن سینا در این رساله، در جواب سوالات ابوالحسن عامری، یکی از مسائل محوری فلسفه؛ یعنی صدور کثرت از وحدت و نیز سیر صعودی خلقت را تبیین کرده است. او معتقد است با افاضه ی امر از مبدا اول، عقل ابداع می شود و به واسطه ی عقل، نفس انشاء می شود و از نفس، طبیعت اختراع می شود و از طبیعت در اثر حرکت از نقطه در سه جهت، جسم تحقق پیدا می کند و سیر نزولی خلقت پایان می پذیرد و با اولین ترکیب اجسام، سیر صعودی موجودات آغاز می شود. با تحریک طبیعت درجسم، نبات، حیوان و انسان حاصل می شود. انسان نیز چون نفس ناطقه دارد، در ابتدا به صورت عقل هیولانی بوده و با تکامل عقل به مرحله ای ارتقا می یابد که به همه ی معانی و علوم احاطه پیدا می کند و عقل فعال نامیده می شود. دلایل بسیاری وجود دارد که سندیت این رساله را مدلل می کند و هویت سوال کننده را ابوالحسن عامری معرفی می کند. این مقاله با بررسی سندیت و ارائه گزارش محتوایی رساله، به دنبال معرفی آن به جامعه ی علمی است.
    کلیدواژگان: 1، ابن سینا، 2، عامری، 3، المجالس السبعه، 4، عقل، 5، نفس