فهرست مطالب

پژوهشنامه فیزیولوژی ورزشی کاربردی - پیاپی 24 (پاییز و زمستان 1395)

پژوهشنامه فیزیولوژی ورزشی کاربردی
پیاپی 24 (پاییز و زمستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/12/23
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مقاله پژوهشی
  • رسول اسلامی صفحه 1
    سابقه و هدف

    رزیستین یکی از فاکتورهای مهم ترشح شده از بافت چربی است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات 5 هفته تمرینات تناوبی شدید (HIIT) بر سطوح رزیستین در بافت های چربی زیرپوستی و احشایی موش های صحرایی بود.

    مواد و روش ها

    20 سر موش صحرایی (میانگین سنی 8 هفته و میانگین وزن 10±190 گرم) به طور تصادفی به دو گروه تمرین HIIT و گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل دوهای سرعتی با شدت بالا بود که پنج جلسه در هفته و به مدت پنج هفته انجام گرفت. آزمودنی ها در هفته اول با سرعت m/min37 در 6 وهله دو دقیقه ای فعالیت کردند. سپس حجم و شدت تمرین به تدریج افزایش یافت تا در هفته پنجم تعداد وهله ها به 12 و سرعت به m/min 52 رسید. 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین حیوانات بی هوش و بافت های مورد نظر استخراج شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تی-مستقل استفاده شد، همچنین سطح معنی داری 0.05 P≤ در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد که 5 هفته تمرین HIIT باعث کاهش معنی داری در سطوح رزیستین چربی احشایی و زیرپوستی و نیز انسولین پلاسمایی شد (به ترتیب، 0.001 P≤، 0.001 P≤، 0.001 P≤). با این حال، تغییر معنی داری در گلوکز پلاسمایی مشاهده نشد (P=0.752).

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که 5 هفته تمرینات HIIT می تواند باعث کاهش سطوح رزیستین در بافت چربی احشایی و زیر پوستی شود. بنابراین، این تمرینات به دلیل حجم کم و کاهش سطوح رزیستین می تواند در کاهش خطرات مرتبط با افزایش آن سودمند باشد.

    کلیدواژگان: تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT)، رزیستین، چربی احشایی، چربی زیرپوستی
  • بابک نخستین روحی صفحه 14

    در دو دهه اخیر استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت و آنتی اکسیدان ها به یکی از حیطه های پژوهشی مهم و پرطرفدار در بین محققین علوم ورزشی تبدیل شده است. استرس اکسیداتیو به مفهوم به هم خوردن توازن بین گونه های فعال و سیستم آنتی اکسیدانی بدن به نفع گونه های فعال و رادیکال های آزاد است. فعالیت بدنی شدید و طولانی مدت می تواند باعث افزایش تولید گونه های فعال و رادیکال های آزاد شده و منجر به بروز استرس اکسیداتیو شود. ضمنا استرس اکسیداتیو می تواند باعث تسریع پدیده پیری و بروز بسیاری از بیماری های مختلف از قبیل سرطان و سندرم متابولیک شود. به همین دلیل، بسیاری از قهرمانان ورزشی و حتی مردم عادی جهت جلوگیری از اثرات منفی فعالیت بدنی و پیشگیری از استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت و آسیب های عضلانی به مصرف مکمل های آنتی اکسیدانی روی آورده اند. بهرحال، تحقیقات اخیر نشان می دهند که مصرف آنتی اکسیدان ها گاها نه تنها باعث کاهش استرس اکسیداتیو نمی شود بلکه باعث افزایش آن نیز می گردد. ضمنا محققین دریافته اند که مصرف مداوم مکمل های آنتی اکسیدانی می تواند از اثرات سازگارکننده فعالیت بدنی از قبیل آنژیوژنزیس، بیوژنزیس میتوکندریایی و هایپرتروفی عضلانی جلوگیری نماید. مقاله حاضر مروری است بر تحقیقات اخیر و پاسخی به این سوال مهم که آیا واقعا مصرف مکمل های آنتی اکسیدانی برای افرادی که به فعالیت بدنی می پردارند، ضرورت دارد؟

    کلیدواژگان: استرس اکسیداتیو، فعالیت بدنی، آنتی اکسیدان، مکمل
  • امین دانشفر، حمید آقاعلی نژاد صفحه 27
    سابقه و هدف

    شناسایی ویژگی های پیکری، بیوانرژیکی و زیست حرکتی بازیکنان نخبه یکی از عوامل موثر در فرایند استعدادیابی ورزشی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نیمرخ ویژگی های پیکری، بیوانرژیکی و زیست حرکتی بازیکنان هندبال جوان نخبه ایران است.

    مواد و روش ها

    به این منظور نمونه های پژوهش حاضر شامل 20 بازیکن تیم ملی جوانان هندبال ایران ارزیابی شدند. از ویژگی های پیکری؛ قدایستاده، توده بدن، طول دست ها، شاخص توده بدنی، درصد چربی بدن و از ویژگی های بیوانرژیک؛ حداکثر اکسیژن مصرفی، توان بی هوازی بی اسید لاکتیک و توان بی هوازی با اسید لاکتیک و از ویژگی های زیست حرکتی؛ انعطاف پذیری، سرعت، چابکی و توان انفجاری، اندازه گیری شد.

    یافته ها

    میانگین ویژگی های مورد مطالعه عبارت بود از: قد ایستاده 6/6±189 سانتی متر، توده بدن 10/10±25/85 کیلوگرم، قد نشسته 60/2±15/97 سانتی متر، طول دست ها 2/5±190سانتی متر، شاخص توده بدنی 0/2±84/24 کیلوگرم بر متر مربع، درصد چربی بدن 6/5±29/15 درصد، تیپ بدنی 2/2-34/4-94/3، حداکثر اکسیژن مصرفی 7/4±30/54 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم از توده بدن در دقیقه، توان بی هوازی بی اسید لاکتیک 2/1±72/10 وات بر کیلوگرم و توان بی هوازی با اسید لاکتیک 74/2±9/28 وات بر کیلوگرم، انعطاف پذیری9/3±58/37 سانتی متر، سرعت 49/0±08/5 ثانیه، چابکی 28/1±76/16ثانیه، قدرت پنجه 12/12±34/71 کیلوگرم و توان انفجاری 1/8±47/58 سانتی متر.

    نتیجه گیری

    بازیکنان تیم ملی جوانان از لحاظ پیکری، بیوانرژیک و زیست حرکتی در شرایط مناسب بودند که می تواند این یافته ها در فرایند استعدادیابی مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: اندازه های پیکرسنجی، آزمون های بیوانرژیک، توانایی های زیست حرکتی، هندبال
  • محمد فرامرزی، لاله باقری، ابراهیم بنی طالبی، امین ریگی صفحه 37
    سابقه و هدف

    اینترلوکین 15 و IGF-1 به عنوان عوامل آنابولیک برای عضله اسکلتی عمل می نمایند. کاهش میزان IGF-1 و IL-15 با افزایش سن می تواند کاهش اندازه و قدرت عضلات مشاهده شده در افراد سالمند را تحت تاثیر قرار دهد. هدف این تحقیق تاثیر ترتیب متفاوت تمرین ترکیبی قدرتی و استقامتی بر سطوح استراحتی IL-15 و IGF-1 زنان سالمند بود.

    مواد و روش ها

    تعداد 28 نفر از زنان سالمند (دامنه سنی:72/0±25/61 سال ، قد: cm 02/0±156، وزن: kg09/1±70/71 و BMI: kg/m2 52/0±35/28) بطور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ساده به گروه تمرین استقامتی+ قدرتی (E+S) (9n=)، قدرتی+ استقامتی (S+E) (10n=) و کنترل (9n=) تقسیم شدند. برنامه های تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. برنامه تمرین استقامتی شامل کار برروی دوچرخه ثابت (با شدت 85-60 درصد (HRmax و برنامه تمرین قدرتی شامل چندین تمرین منتخب بالاتنه و پایین تنه (با شدت 75-40 درصد 1RM، 18-8 تکرار) بود. سطوح استراحتی IGF-1 و IL-15، 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره های تمرینی به روش الایزا ارزیابی شد.

    یافته ها

    تفاوت معنی داری بین دو ترتیب تمرینی E+S و S+E در میزان IGF-1 پس از تمرین مشاهده نشد. با این حال تغییرات درون هر دو گروه پس از دوره تمرینی معنی دار بود (05/0 >p). همچنین، میزان IL-15 نیز تفاوت معنی داری پس از دو شیوه تمرینی نشان نداد. هرچند پس از تمرین E+S و S+E افزایش غیرمعنی داری در IL-15 مشاهده شد (05/0≤P).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این تحقیق، می توان نتیجه گرفت 8 هفته تمرین ترکیبی قدرتی و استقامتی بدون توجه به ترتیب تمرین منجر به افزایش عوامل سرمی که منجر به رشد عضلات اسکلتی در زنان سالمند می شود، می گردد و بین دو شیوه تمرین تفاوتی وجود ندارد.

    کلیدواژگان: تمرین ترکیبی، IGF، 1، IL، 15، زنان سالمند
  • سارا برمکی، علی اصغر رواسی، رضا قراخانلو، محمدرضا کردی، رسول اسلامی، علی خازنی صفحه 49
    سابقه و هدف

    نروپاتی دیابت می تواند منجر به اتروفی عضلانی و ضعف در عضلات تحتانی ناشی از تخریب عصبی شود کاهش حمایت تروفیکی یکی از دلایل بروز و پیشرفت نروپاتی دیابت است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین استقامتی بر بیان mRNA نروتروفین-3 (NT-3) در عضله سولئوس موش های صحرایی دارای نروپاتی دیابت بود.

    مواد و روش ها

    24 سر موش صحرایی بالغ نر نژاد ویستار به طور تصادفی در چهار گروه شش تایی: دیابت تمرین نکرده، دیابت تمرین کرده، سالم تمرین نکرده و سالم تمرین کرده قرار گرفتند. جهت القا دیابت، از روش تزریق درون صفاقی محلول STZ (45 mg/Kg) استفاده گردید. 2هفته پس از تزریق STZ، با اثبات نروپاتی دیابت توسط آزمون های آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیا حرارتی، پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت 6 هفته اجرا گردید. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موش ها تشریح و عضله سولئوس استخراج گردید. بیان mRNA نروتروفین-3 نیز به روش Real time-PCR بررسی شد.

    یافته ها

    بین هایپرآلژزیای حرارتی و آلودینیای مکانیکی با سطوح استراحتی گلوکز خون همبستگی معنی دار مشاهده شد (به ترتیب 68% - =r، 001/0=p؛82% - = r، 001/0=p). تمرین استقامتی با شدت متوسط، موجب کاهش معنی دار آلودینیا مکانیکی، پردردی حرارتی و سطوح گلوکز خون موش ها دیابتی گردید. دیابت بیان ژن NT-3را در عضله سولئوس افزایش داد (001/0=P)؛ که تمرین این تغییرات را تعدیل و کاهش داد (01/0=P). همچنین تمرین باعث افزایش بیان ژن NT-3در موش های سالم شد (03/0=P).

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، یکی از عوامل احتمالی درگیر در نروپاتی دیابت، می تواند ناشی از تغییر در عوامل تروفیکی باشد که افزایش میزان mRNA نروتروفین-3می تواند یک پاسخ جبرانی در کاهش حمایت تروفیکی باشد که تمرین هوازی می تواند به عنوان یک راهبرد غیر دارویی، این تغییرات را تعدیل کند.

    کلیدواژگان: نروپاتی دیابت، عضله سولئوس، تمرین استقامتی، نروتروفین 3، بیان ژن
  • عین الله نادری، شهاب الدین باقری، محمدحسین رضوانی صفحه 67
    سابقه و هدف

    عوامل خطرزای متعددی برای بروز شین اسپلینت گزارش شده است. عدم تعادل عضلانی و اختلال راستای اندام تحتانی از شناخته ترین و شایع ترین این عوامل بوده که در رابطه با آنها نتایج متناقضی وجود دارد. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر مقایسه وضعیت اندام تحتانی در افراد مبتلا به شین اسپلینت با افراد سالم می باشد.

    مواد و روش ها

    آزمودنی های تحقیق حاضر را 23 ورزشکار مبتلابه شین اسپلینیت (سن34/6± 4/28 سال، قد 73/0± 74/1 متر، وزن 21/5± 4/72 کیلوگرم) و 25 ورزشکار سالم (سن 46/4± 8/29 سال، قد 47/0± 73/1 متر، وزن 07/4± 9/70 کیلوگرم) تشکیل می دادند. ابتدا آزمودنی ها پرسشنامه ای را تکمیل کردند که حاوی سوالاتی در رابطه با اطلاعات شخصی، تاریخچه ورزشی و تاریخچه ابتلا به آسیب بود. بعد از تکمیل پرسشنامه یک معاینه جسمانی جهت اندازه گیری میزان افت ناوی، حداکثر محیط ساق پا، میزان انعطاف پذیری عضله نعلی و دوقلو و دامنه حرکتی ابداکشن، اداکشن، چرخش داخلی و خارجی مفصل ران، پلنتار و دورسی فلکشن مفصل مچ پا و اینورشن – اورشن مفصل ساب تالار صورت گرفت. داده های جمع آوری شده توسط آزمون t مستقل در سطح معنی داری P≤0/05 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    یافته های تحقیق نشان داد که بین میزان افت ناوی، محیط ساق پا، میزان انعطاف پذیری عضله نعلی و دامنه حرکتی پلنتار و دورسی فلکشن مفصل مچ پا و چرخش داخلی مفصل ران افراد مبتلا به شین اسپلیت و افراد سالم تفاوت معنی داری وجود دارد (p<0/05). در حالی که بین میزان انعطاف پذیری عضله دوقلو، دامنه حرکتی ابداکشن، اداکشن و چرخش خارجی مفصل ران و اینورشن – اورشن مفصل ساب تالار افراد مبتلا به شین اسپلینت و افراد سالم تفاوت معنی داری مشاهده نشد (P>0/05).

    نتیجه گیری

    در نتیجه احتمال می رود که افزایش میزان افت ناوی، کاهش حداکثر محیط ساق پا، کاهش انعطاف پذیری عضله نعلی، افزایش دامنه حرکتی پلنتار فلکشن مچ پا و کاهش دامنه حرکتی دورسی فلکشن پا با افزایش احتمال بروز شین اسپلینت همراه باشند.

    کلیدواژگان: شین اسپلینت، عوامل خطر، ورزشکاران
  • عباس قنبری نیاکی، مهدی علی اکبری بیدختی، ایوب سعیدی، صادق اردشیری، مهران نقی زاده قمی صفحه 83
    سابقه و هدف

    اختلال در سوخت و ساز لیپید ها حیات انسانی را در تمامی کشور هابا درصدهای متفاوت تهدید می کند و باعث بروز بیماری های قلبی-عروقی می شود.کاهش میزان فعالیت های بدنی و حذف برخی غذا-داروها گسترش این عوارض را تسریع بخشیده اند. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین مقاومتی دایره ای و مکمل گیاه زعفران بر نیم رخ چربی و لیپوپروتئینی پلاسما در مردان جوان دانشگاهی بود.

    مواد و روش ها

    44 مرد سالم غیر فعال با میانگین سن 04/2±63/21 سال و شاخص توده بدنی 61/2±30/22 کیلوگرم بر متر مربع به 4 گروه آب-تمرین، عرق گلبرگ-تمرین ، ته گل-تمرین و سرگل-تمرین تقسیم شدند. تمرین مقاومتی شامل 12 ایستگاه، هر ایستگاه 30 ثانیه با شدت 40% یک تکرار بیشینه به مدت 2 هفته (5جلسه در هفته) بود. روزانه 500 میلی گرم زعفران در دو وعده صبح و بلافاصله بعد تمرین استفاده شد. نمونه خونی قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین گرفته شد و برای آنالیز کلسترول تام(TC)، تری گلیسرید(TG)، لیپوپروتئین کم چگالی(LDL)، لیپوپروتئین با چگال خیلی پایین(VLDL)، لیپوپروتئین با چگال بالا(HDL) و لیپوپروتئینa[Lp(a)] پلاسما مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 05/0P<تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد اختلاف معنی داری بین گروه ها در میانگین غلظت Lp(a) وجود دارد (001/0P<، 126/9F=). به طوری که کاهش معنی داری در گروه های ته گل-تمرین با آب-تمرین(006/0P=) و عرق گلبرگ-تمرین(016/0P=) و همچنینسرگل تمرین با آب-تمرین(002/0P=) و عرق گلبرگ-تمرین(004/0P=) در پس آزمون مشاهده شد. اما در متغیرهای دیگر پژوهش تغییرات بین گروهی معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان داد مصرف مکمل گیاه زعفران در ترکیب با تمرین مقاومتی دایره ای موجب بهبود غلظت لیپوپروتئین a پلاسما می شود، و لی در سایر متغیر ها تغییر قابل توجهی ایجاد نمی کند.

    کلیدواژگان: تمرین مقاومتی دایره ای، زعفران، چربی، لیپوپروتئین، مردان جوان
  • داور خدادادی، اتابک شاهد صفحه 109
    سابقه و هدف

    تعادل میان عملکرد اجزاء دستگاه هموستاز بدن بسیار مهم است. فعالیت ورزشی به عنوان یک فشار جسمانی و روانی باعث تغییر در الگوهای رفتاری دستگاه هموستاز می شود. هدف از اجرای این مطالعه بررسی و مقایسه پاسخ های حاد دستگاه فیبرینولیز پلاسما به یک وهله فعالیت هوازی زیربیشینه در افراد تمرین کرده و تمرین نکرده بود.

    مواد و روش ها

    بدین منظور 15 جودوکار مرد با میانگین سنی 37/1±9/24 سال و 15 مرد غیرفعال با میانگین سنی 34/1±6/25 سال، یک وهله فعالیت ورزشی زیربیشینه را با 70 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه روی چرخ کارسنج، به مدت 30 دقیقه اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری فعالیت فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (tPA) و مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن نوع 1(PAI-1) در حالت استراحت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه دوره بازیافت جمع آوری شد. به منظور بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر برای بررسی تغییرات درون گروهی و بین گروهی به کار رفت. همچنین برای بررسی همبستگی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

    یافته ها

    فعالیت tPA به دنبال فعالیت ورزشی در هر دو گروه تمرین کرده و تمرین نکرده به طور معنی داری افزایش یافت (001/0 ≥ p)، اما بعد از دوره بازیافت به مقادیر پایه بازگشت (05/0 < p نسبت به مقادیر پایه). فعالیت tPA در مراحل بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی و همچنین بعد از دوره بازیافت در گروه تمرین کرده به طور معنی داری بیشتر از گروه تمرین نکرده بود (05/0 ≥ p). فعالیت PAI-1 در اثر اجرای ورزشی تغییر نکرد و همچنین، تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0 < p).

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که آمادگی جسمانی بالا نقش مهمی در پاسخ های دستگاه فیبرینولیز به اجرای فعالیت ورزشی دارد. به نظر می رسد فعالیت فیبرینولیزی بالاتر آزمودنی های تمرین کرده در پاسخ به استرس هایی نظیر ورزش، سازگاری است که در اثر تمرینات ورزشی منظم حاصل شده است و می تواند به عنوان یک ساز و کار مهم برای مقابله با حوادث قلبی-عروقی در نظر گرفته شود.

    کلیدواژگان: tPA، PAI، 1، تمرین کرده، تمرین نکرده، فعالیت هوازی
  • علیرضا صفرزاده، لیلا معظم وحید صفحه 119
    سابقه و هدف

    مایونکتین از مایوکین های تازه شناخته شده ای است که بیشتر در عضله اسکلتی بیان می شود و در جذب و اکسیداسیون اسید چرب در بافت چربی و کبد نقش دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای بر سطوح پلاسمایی مایونکتین در مردان چاق بود.

    مواد و روش ها

    بیست و سه مرد چاق با میانگین سن 5/8 ± 0/37 سال، وزن 2/11 ± 8/95 کیلوگرم و شاخص توده ی بدن 5/2 ± 8/31 کیلوگرم بر مترمربع به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کرده و به دو گروه کنترل (تعداد = 11) و تمرین مقاومتی (تعداد = 12) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای با شدت 50 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه را 3 روز در هفته انجام دادند. شاخص های پیکرسنجی و سطوح ناشتای نیم رخ لیپیدی و مایونکتین پلاسما در ابتدا و پایان مطالعه اندازه گیری شد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل، t وابسته و همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0 ≥ P انجام شد.

    یافته ها

    سطوح پلاسمایی مایونکتین در اثر 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای افزایش معنادار داشت (008/0 >P). این برنامه ی تمرینی موجب کاهش معنی دار وزن، BMI، درصد چربی و سطوح کلسترول تام پلاسمایی شد (05/0>P). هم چنین کاهش نسبی در سطوح LDL-C مشاهده شد (07/0=P). ارتباط معناداری بین تغییرات سطوح پلاسمایی مایونکتین با تغییرات نیم رخ لیپیدی یا شاخص های پیکرسنجی مشاهده نشد.

    بحث و نتیجه گیری

    یافته های تحقیق حاضر بیانگر آن است که تمرین مقاومتی دایره ای می تواند روش مداخله ی موثری در افزایش سطوح پلاسمایی مایونکتین در مردان چاق باشد. به نظر می رسد تغییرات سطوح پلاسمایی مایونکتین مستقل از تغییرات مقدار مطلق یا نسبی چربی بدن و یا تغییرات نیم رخ لیپیدی باشد.

    کلیدواژگان: مایونکتین، تمرین مقاومتی، مردان چاق، نیم رخ لیپیدی
  • سید عبدالله هاشم ورزشی، سید نعمت خلیفه صفحه 141
    زمینه و هدف

    کافئین یکی از پرمصرف ترین و دردسترس ترین مکل هایی است که امروزه توسط ورزشکاران به عنوان یک ماده نیروافزا استفاده می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مصرف کافئین بر اسید چرب آزاد (FFA) و لاکتات (LA) پلاسمای تکواندوکاران جوان پس از فعالیت تناوبی اختصاصی بود.

    مواد و روش ها

    نمونه آماری پژوهش، 18 تکواندوکار با میانگین سنی 3/1 ± 33/18 سال و وزن 75/4 ± 50/65 کیلوگرم بود که به صورت داوطلبانه، بر اساس مصاحبه و پرسش نامه انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه 6 نفره تقسیم شدند. آزمودنی ها یک فعالیت تناوبی اختصاصی تکواندو را در دو مرحله قبل و پس از مصرف کافئین، با 48 ساعت استراحت بین آنها انجام دادند. گروه اول فعالیت خود را در 6 دقیقه، گروه دوم در دو وهله 6 دقیقه ای و گروه سوم در 3 وهله 6 دقیقه ای با یک ساعت استراحت بین هر وهله انجام دادند. میزان کافئین مصرفی 6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بود که یک ساعت قبل از انجام فعالیت به آزمودنی ها داده شد. خون گیری قبل و پس از مصرف مکمل و بلافاصله پس از هر بار فعالیت انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون t وابسته و آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) در سطح معناداری 05/0≥ P تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد پس از مصرف کافئین میزان لاکتات در گروه اول برخلاف دو گروه دیگر، افزایش معناداری (04/0=P) یافت. همچنین سطح FFA در هر سه گروه پس از مصرف کافئین افزایش یافت که این افزایش در گروه دوم (04/0=P) و سوم (03/0=P) معنادار بود. نتایج بین گروهی نیز نشان داد که بین سطوح لاکتات و FFA سه گروه اختلاف معناداری وجود ندارد.

    بحث و نتیجه گیری

    نتیجه پژوهش حاضر نشان داد مصرف کافئین احتمالا می تواند با به تاخیر انداختن خستگی ناشی از عدم افزایش لاکتات و همچنین با ذخیره گلیکوژن عضله ناشی از دردسترس بودن FFA سبب بهبود عملکرد تکواندکاران شود.

    کلیدواژگان: کافئین، اسید چرب آزاد، لاکتات، فعالیت تناوبی، تکواندو