فهرست مطالب

پژوهشنامه فیزیولوژی ورزشی کاربردی - پیاپی 23 (بهار و تابستان 1395)

پژوهشنامه فیزیولوژی ورزشی کاربردی
پیاپی 23 (بهار و تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/07/28
  • تعداد عناوین: 15
|
  • مقاله پژوهشی
  • فرزانه ساکی، رضا رجبی، محمدحسین علیزداه، فرهاد طباطبایی، هومن مینونژاد، میلاد پیرعلی صفحات 15-28
    زمینه و هدف

    زاویه والگوس زانو یکی از عوامل پیش بین آسیب های غیربرخوردی لیگامان صلیبی قدامی (ACL) است. هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین الگوهای هم انقباضی کوادریسپس و همسترینگ با زاویه والگوس زانو در زنان ورزشکار حرفه ای بود.

    روش شناسی: 

    56 زن ورزشکار (با میانگین ± انحراف استاندارد سن 99/1 ±15/20 سال ; قد 25/7 ±28/169 سانتیمتر; وزن 06/10 ±05/60 کیلوگرم) به عنوان آزمودنی در پژوهش شرکت کردند. فعالیت الکترومیوگرافی مدیال و لترال کوادریسپس و همسترینگ و کینماتیک اندام تحتانی حین فرود- پرش ثبت شد. شاخص هم انقباضی مدیال و لترال کوادریسپس- همسترینگ، نسبت هم انقباضی مدیال به لترال زانو و زاویه والگوس زانو در لحظه تماس پا با زمین محاسبه و در تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین ارتباط بین الگوهای هم انقباضی با زاویه والگوس زانو در لحظه تماس پا با زمین از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد (P≤0.05).

    یافته ها

    یافته های تحقیق نشان داد بین شاخص هم انقباضی مدیال کواردیسپس- همسترینگ (001/0 p=) و نسبت هم انقباضی مدیال به لترال زانو (001/ 0p=) با زاویه والگوس زانو همبستگی معنی دار وجود دارد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد بین شاخص هم انقباضی لترال کواردیسپس- همسترینگ با زاویه والگوس زانو همبستگی معنی دار وجود ندارد (799/0 p=).

    نتیجه گیری

    بنظر می رسد زنان ورزشکار هم انقباضی مدیال به لترال کواردیسپس- همسترینگ نامتعادلی دارند، که توانایی مقابله با بارهای ابداکشن را محدود می کند. از آنجا که افزایش لود ابداکشن باعث افزایش استرین روی ACL می شود، به تعادل رساندن هم انقباضی در بخش مدیال و لترال زانو می تواند به کاهش آسیب های ACL کمک کند.

    کلیدواژگان: آسیب ACL، عوامل خطرآفرین عصبی عضلانی، هم انقباضی، فرود پرش
  • محمدرضا فدایی چافی*، فرهاد رحمانی نیا، حمید محبی، سیدمحسن مداح، زهرا عطرکار روشن صفحات 29-42
    سابقه و هدف

    دوران بلوغ به دلیل رشد پرشتاب جسمانی، بیشتر تحت تاثیر چاقی و روش های کنترل آن قرار می گیرد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرین هوازی بر شاخص مقاومت به انسولین و ترکیب بدن پسران چاق در دوران بلوغ بود.

    مواد و روش ها

    تحقیق حاضر با طرح پیش آزمون و پس آزمون به صورت مقطعی اجرا شد. آزمودنی ها شامل 36 پسر چاق 12 تا 17 سال بودند که بر اساس مقیاس تانر در مراحل 2 (TS2) تا 5 (TS5) بلوغ قرار داشتند. آنها بر اساس بلوغ در دو گروه TS2،3 و TS4،5 همسان سازی شدند و هر کدام نیز در دو گروه تمرین هوازی و کنترل قرارگرفتند. پس از اندازه گیری های آنتروپومتریکی، سطوح سرمی گلوکز و انسولین درحالت ناشتا اندازه گیری شد. شاخص مقاومت به انسولین به روش HOMA-IR محاسبه شد. گروه تمرین هوازی به مدت 12 هفته، هفته ای 3 بار به طور میانگین 30 دقیقه با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه دویدند. از پدومتر برای اندازه گیری سطح فعالیت بدنی استفاده شد. از آزمون های آماری t وابسته و مستقل ، آنالیز واریانس یک طرفه و دو طرفه برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    پس از 12 هفته کاهش درصد چربی بدن و گلوکز سرم و همچنین افزایش توده خالص بدن در گروه تمرین هوازی در هر دو مرحله بلوغ معنی دار بود (05/0 p). کاهش شاخص توده بدنی و کاهش توده چربی بدن فقط در گروه تمرین هوازی در سطح TS 4،5 بلوغ معنی دار بود (05/0 p). کاهش انسولین فقط در سطح TS2،3 معنی دار بود (05/0 p). در همه گروه ها بجز گروه کنترل در سطح TS4،5 کاهش HOMA-IR معنی دار بود؛ اما بین تغییرات آن در دو گروه تمرین هوازی و کنترل، تفاوت معنی داری دیده نشد.

    نتیجه گیری

    تمرین هوازی تغییرات مطلوبی در HOMA-IR و ترکیب بدنی پسران چاق ایجاد کرد؛ اما بخشی از این تغییرات حاصل فرایند طبیعی رشد در دوران بلوغ بود، چون مشابه آن در گروه کنترل نیز دیده شد. برخلاف نتایج سایر تحقیقات، کاهش HOMA-IR پیامد کاهش وزن، شاخص توده بدن و یا توده چربی نبود. در مقابل می توان چنین پیشنهاد کرد که کاهش HOMA-IR در دوران بلوغ، حاصل کاهش درصد چربی بدن است. همچنین در پیش آزمون HOMA-IR کمتر در مراحل پایانی بلوغ (TS4،5) با کاهش بیشتری در شاخص توده بدن و توده چربی بدن همراه بود. با این وجود در تفسیر این نتایج باید محتاط بود، چون این تغییرات به دلیل تعداد کم آزمودنی ها در هر زیر گروه، معنی دار نشد.

    کلیدواژگان: شاخص مقاومت به انسولین، ترکیب بدن، تمرین هوازی، مراحل بلوغ، پسران چاق
  • منصور اسلامی، زهرا بصیری صفحات 43-52
    سابقه و هدف

    اصلاح ساختار زیره کفش های ورزشی به عنوان عاملی اثرگذار بر سینتیک و سینماتیک دویدن در راستای بهبود متغیرهای وابسته به توان همواره مورد توجه سازندگان کفش بوده است. هدف این مقاله بررسی تاثیر استفاده از نانو ذرات کلی در زیره کفش ورزشی بر توان مچ پا در فاز اتکا دویدن می باشد.

    مواد و روش ها

    18 آزمودنی مرد سالم با میانگین سنی 6± 23 سال، قد 4±178 سانتی متر و وزن 8 ± 71 کیلوگرم با سه کفش ورزشی با جنس زیره پلی اورتان (PU)، نانوکامپوزیت پلی اورتان-کلی 1درصد (NPU1) و 2درصد (NPU2) با سرعت 5/3 متر بر ثانیه دویدند. توان مچ پا با استفاده از دینامیک معکوس در سه صفحه حرکتی با استفاده از نرم افزار 2010MATLAB محاسبه و با آزمون آنالیز واریانس یک سویه با اندازه های مکرر در نرم افزار 20SPSS مورد تحلیل آماری قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که استفاده از نانو ذرات کلی در زیره کفش ورزشی بر اوج تولید توان در هر سه صفحه حرکتی به طور معناداری اثرگذار بود (05/0P<). اما بر اوج جذب توان تاثیر معناداری نداشت.

    نتیجه گیری

    کفش ورزشی با زیره (NPU) سبب بهبود عملکرد ورزشکار در صفحه ساجیتال و حفظ ثبات مچ پا در صفحه هوریزانتال می شود، درحالی که ممکن است حفظ تعادل مچ پا را در سطح فرونتال دشوارتر نماید.

    کلیدواژگان: توان، دویدن، کفش، نانو ذرات کلی
  • امیر افشاری، محمدعلی سماواتی شریف، حجت الله سیاوشی صفحات 53-64
    سابقه و هدف

    مطالعات بیانگر این واقعیت است که تمرینات مختلف ورزشی می تواند سطوح اکسیژن مصرفی را در ورزشکاران حفظ کند. هدف از این پژوهش بررسی اثرات دو نوع برنامه ی ورزشی منتخب روی پارامترهای فیزیولوژیکی و ظرفیت هوازی ورزشکاران نوجوان بود.

    مواد و روش ها

    45 نوجوان ورزشکار سالم (سن 50/0±15/14سال، قد 23/8±19/161سانتیمتر، وزن 08/6±68/52 کیلوگرم، نمایه ی توده ی بدنی 98/2±37/18) که همگی آنان به انجام تمرینات استقامتی پرداخته بودند، به سه گروه قدرتی (15n=)، گروه سرعتی (15n=)، و گروه کنترل (15n=) تقسیم شدند. سپس برای بررسی اثر احتمالی پروتکل های تمرینی (انجام 8 هفته تمرینات قدرتی و سرعتی) بر متغیر های مورد نظر (اکسیژن مصرفی بیشینه، هموگلوبین، گلبول های قرمز، هماتوکریت)، آزمون های میدانی و نمونه های خونی در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون از هر گروه گرفته شد. داده ها توسط آزمون t همبسته برای مقایسه تفاوت های بین گروهی و تحلیل واریانس یک سویه (ANOVA) برای مقایسه تفاوت های بین گروهی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    نتایج نشان داد هر دو نوع تمرین سرعتی و قدرتی، موفق به حفظ دستاوردهای شاخص های ظرفیت هوازی شدند. هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های سرعتی و قدرتی در هیچ یک از متغیرهای مورد اندازه گیری مشاهده نگردید. اما ظرفیت هوازی در گروه کنترل به طور قابل توجهی در مقایسه با گروه سرعتی (01/0P=) و قدرتی (001/0P=) کاهش یافته بود. در مقایسه ی بین گروه سرعتی و قدرتی در هیچ یک از متغیر های مورد نظر، نیز اختلاف معناداری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهد برای حفظ دستاوردهای استقامت، می توان از تمرینات قدرتی یا سرعتی به جای تمرینات زمان بر و خسته کننده استقامتی استفاده کرد.

    کلیدواژگان: نوجوان، شیوه تمرین، شاخص های هماتولوژی
  • مهدی بیاتی، رضا قراخانلو، حمید قبادی، مریم نیکخواه، بابک فرزاد صفحات 65-74
    سابقه و هدف

    فاکتور رشد اندوتلیال عروق (VEGF) به عنوان مهمترین میتوژن مخصوص سلول های اندوتلیال عروقی شناخته شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر ورزش تناوبی شدید بر تغییرات VEGF سرمی در مردان تمرین کرده و تمرین نکرده بود.

    مواد و روش ها

    12 مرد به طور هدفمند براساس سابقه تمرین در دو گروه تمرین کرده (6 نفر) و تمرین نکرده (6 نفر) شرکت کردند. آزمودنی ها یک هفته پیش از آغاز اجرای پژوهش با نحوه اجرا و چگونگی انجام برنامه آشنا شدند. پروتکل ورزش تناوبی شدید شامل 12 وهله 1 دقیقه ای با 90-85 درصد ضربان قلب ذخیره ای و 1 دقیقه برگشت به حالت اولیه فعال بین هر وهله بود. نمونه گیری خون قبل، بلافاصله، 3 و 5 ساعت بعداز ورزش تناوبی شدید انجام شد. سطوح VEGF سرمی با کیت الایزا اندازه گیری و داده ها با آزمون های تی مستقل و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری در سطح معناداری 05/0P≤ تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که VEGF سرمی بلافاصله پس از ورزش تناوبی شدید در مردان تمرین کرده افزایش، ولی در مردان تمرین نکرده کاهش یافت. هم چنین بین تغییرات سطوح VEGF سرمی مردان تمرین کرده و تمرین نکرده در پاسخ به ورزش تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0P≤).

    نتیجه گیری

    سطح آمادگی افراد می تواند از عوامل موثر در الگوی تغییرات VEGF سرمی در پاسخ به یک جلسه ورزش تناوبی شدید باشد.

    کلیدواژگان: رگ زایی، فاکتور رشد اندوتلیال عروق، آمادگی جسمانی
  • مهدی اسبرزاده، معرفت سیاه کوهیان *، لطفعلی بلبلی صفحات 75-86
    مقدمه و هدف

    اثربخشی بهینه تمرینات ورزشی، چه در بعد همگانی و چه در بعد قهرمانی، از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تاثیر 8 هفته تمرین با شدت های آستانه هوازی (LTP1) و آستانه بی هوازی (LTP2) با کل کار و اکسیژن مصرفی مشابه بر پارامترهای قلبی- ریوی در مردان غیر ورزشکار بود.

    مواد و روش ها

    22 دانشجوی مرد غیر ورزشکار به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و بطور تصادفی به دو گروه آستانه هوازی (12 نفر، 61% HRmax) و آستانه بی هوازی (10 نفر، 86% HRmax) تقسیم شدند. آزمودنی ها قبل و پس از تمرینات آزمون فزاینده نوارگردان را برای تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، سرعت در آستانه بی هوازی (vAT)، اکسیژن مصرفی در آستانه بی هوازی (VO2 at AT) اجرا کردند. آزمودنی های هر دو گروه سه روز در هفته به مدت 8 هفته و با کل کار و اکسیژن مصرفی مشابه تمرین کردند. تفاوت درون گروهی و بین گروه هی به ترتیب با استفاده از آزمون t همبسته و t مستقل انجام شد. اندازه اثر برای تغییرات معنی دار، با استفاده از آزمون مجذور امگا محاسبه شد.

    یافته ها

    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که پس از تمرینات اکسیژن مصرفی در آستانه بی هوازی و vAT در هر دو گروه تمرینی افزایش معنادار و همچنین فشار خون و ضربان قلب استراحت بطور معناداری کاهش یافت (05/0P≤). همچنین حداکثر اکسیژن مصرفی پس از تمرین در آستانه بی هوازی بطور معناداری افزایش یافت (009/0 =P)، در حالی که در گروه آستانه هوازی افزایش معناداری مشاهده نشد. همچنین، نتایج نشان داد که بین گروه ها از نظر آماری، تفاوت معناداری وجود ندارد.

    نتیجه گیری

    در مجموع نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که، وقتی حجم تمرین کنترل می شود، شدت بالاتر تمرین نسبت به شدت پایین تمرین، در بهبود VO2max افراد جوان غیر فعال موثرتر است.

    کلیدواژگان: آستانه هوازی، آستانه بی هوازی، سرعت در آستانه بی هوازی
  • حسن قدیمی ایلخانلار*، مریم نورشاهی، فریبا خداقلی، رضا قراخانلو صفحات 87-98
    زمینه و هدف

    گیرنده پروتئینی آگرین یکی از عوامل بسیار مهم در شکل گیری،بلوغ و ثبات اتصال عصبی-عضلانی (NMJ) است. معمولا تخریب آگرین به ویژه در افراد سالمند باعث عدم ثبات و تخریب پذیریNMJ و به دنبال آن بروز سارکوپنیا در افراد سالمند می شود. هدف ازاین تحقیق،بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر میزان پروتئین آگرین عضلات اسکلتی در موش های صحرایی نژاد ویستار سالمند بود.

    مواد و روش ها

    20سرموش صحرایی نژاد ویستار مسن(24 ماهه)پس از یک هفته آشناسازی با شرایط آزمایشگاهی به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (10=n) و گروه تمرین مقاومتی(10=n) تقسیم شدند.پروتکل تمرینی گروه تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان با حمل وزنه هایی برابر با50،75،90و 100درصد وزن بدن حیوانات به مدت 8 هفته و سه جلسه در هفته بود.گروه کنترل در مجاورت گروه تجربی و در آزمایشگاه بدون اجرای هیچ گونه تمرینی نگهداری می شدند.حیوانات 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین با کتامین و زایلازین بیهوش شده و سپس تشریح شدند.عضله کند انقباض نعلی و تندانقباض باز کننده دراز انگشتان (EDL)جدا و در نیتروژن مایع منجمد و تا زمان آنالیز بافت ها در دمای 80- درجه سانتیگراد نگهداری شدند.به منظور سنجش تغییرات پروتئین در بافت های عضلانی از روش وسترن بلات و برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از آزمون t-مستقل استفاده شد.

    یافته ها

    تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از تحقیق نشان داد که بین میزان پروتئین آگرین عضلات کند انقباض نعلی و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p).همچنین یافته نشان داد که تفاوت میزان آگرین گروه کنترل و تمرین در عضله تند انقباض(EDL) معنی دار بود(001/0>p).

    بحث و نتیجه گیری

    از آنجایی که تخریب و کاهش میزان آگرین باعث تخریب NMJ و تخریب تار های عضلانی و بروز سارکوپنیا می شود، لذا با توجه به نتایج تحقیق حاضر احتمالا تمرین مقاومتی می تواند نقش موثری درافزایش میزان آگرینوبه دنبال آن در جلوگیری از تخریب NMJ و بروز سارکوپنیا داشته باشد.

    کلیدواژگان: گیرنده پروتئینی آگرین، سالمندی، سارکوپنیا، تمرین مقاومتی، موش های نر ویستار
  • فهیمه مهربانی، بهمن میرزایی، جواد مهربانی، حسین غفوری صفحات 99-110
    سابقه و هدف

    پژوهش حاضر به منظور تعیین اثر مکمل گیری کوتاه مدت کپسول سیر بر تغییرات آنزیم های بزاقی سوپر اکساید دیسموتاز و پراکسیداز، فشار خون و ضربان قلب حین و پس از یک جلسه فعالیت ورزشی روی چرخ کارسنج در دختران ورزشکار انجام شد.

    مواد و روش ها

    تعداد 10 دختر ورزشکار سالم (سن: 12/22 سال، چربی بدن: 64/23 درصد و اکسیژن مصرفی بیشینه: 27/39 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) به طور داوطلبانه و به روش کانتربالانس در دو گروه مکمل سیر (روزانه 1200 میلی گرم) و پلاسبو (روزانه 1200 میلی گرم نشاسته) تقسیم شدند. آزمودنی ها پس از 3 روز مکمل گیری، یک جلسه فعالیت استقامتی به مدت 30 دقیقه را روی چرخ کارسنج اجرا کردند.

    یافته ها

    ضربان قلب در دقایق 5 و 10 حین فعالیت در هر دو مرحله مکمل گیری نسبت به گروه پلاسبو کمتر بود. همچنین در دقیقه 10 استراحت، در گروه پلاسبو نسبت به سایر شرایط پایین تر بود. فشار خون سیستولی در پایان فعالیت در گروه مکمل پایین تر بود. آنزیم پراکسیداز بزاقی در هر دو شرایط مکمل گیری سیر و پلاسبو بعد از فعالیت نسبت به پیش از آن بالاتر و در دقیقه 30 استراحت در گروه مکمل بالاتر بود. فعالیت آنزیم سوپر اکساید دیسموتاز بلافاصله و 30 دقیقه پس از فعالیت نسبت به قبل فعالیت و قبل مکمل گیری نشان داد. مقادیر این آنزیم بلافاصله، 30 و 60 دقیقه پس از فعالیت نسبت به گروه پلاسبو بیشتر بود (05/0>p).

    نتیجه گیری

    احتمالا مکمل گیری کپسول سیر می تواند در کاهش ضربان قلب و فشار خون حین و پس از فعالیت ورزشی و افزایش آنزیم های آنتی اکسیدانی موثر باشد.

    کلیدواژگان: فعالیت شدید هوازی، استرس اکسایشی، مصرف سیر، ضربان قلب، زنان ورزشکار
  • ناهید علافان، رضا رجبی، هومن مینونژاد، مهدی بیاتی صفحات 111-122
    سابقه و هدف

    کفش های معمولی حمایت قابل توجهی از پا می کنند. به همین علت در طولانی مدت با ایجاد ضعف و عدم تعادل عضلانی، اندام تحتانی و کمر را مستعد آسیب می کنند. احتمالا بی ثباتی طبیعی در کفش های ناپایدار منجر به افزایش فعالیت برخی از عضلات به منظور حفظ تعادل می شود، لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان فعالیت برخی از عضلات مچ پا در دو نوع کفش معمولی و ناپایدار حین راه رفتن روی شیب مثبت و بالا و پایین آمدن از پله می باشد.

    مواد و روش ها

    12 نفر دانشجوی دختر دانشگاه تهران با میانگین سنی 27/2±82/25 سال، قد 71/5±86/162 سانتی متر و توده بدن 59/8±51/53 کیلوگرم به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. فعالیت عضلات دوقلو داخلی، نازک نی بلند، درشت نی قدامی و نعلی حین راه رفتن روی شیب مثبت، بالارفتن و پایین آمدن از پله در دو نوع کفش (ناپایدار و معمولی) ثبت گردید. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری در سطح معناداری 05/0P≤ تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد اثر کفش ناپایدار بر فعالیت عضلانی معنادار نیست (راه رفتن روی شیب مثبت 96/0=P، بالا رفتن از پله 96/0=P و پایین آمدن از پله 88/0=P).

    نتیجه گیری

    کفش ناپایدار نمی تواند نسبت به کفش معمولی اثرات مفیدی روی فعالیت عضلات منتخب مچ پا حین راه رفتن روی شیب مثبت، بالا رفتن و پایین آمدن از پله داشته باشد.

    کلیدواژگان: پله، راه رفتن، الکترومایوگرافی، کفش ناپایدار
  • فاطمه احمدی*، مریم ابوالحسنی، رضا مشکاتی صفحات 123-140
    زمینه و هدف

    چاقی اندروئیدی تهدیدی برای سلامت شهروندان به ویژه مردان در جامعه مدرن امروزی است. در راستای غلبه بر این تهدید، تحقیق حاضر به بررسی تغییرات پروفایل بیوشیمیایی- لیپیدی خون و توزیع چربی بدن در مردان غیرفعال دارای اضافه وزن به دنبال پروتکل های تمرین تداومی هوازی (CAT) و تمرین تناوبی پرشدت (HIIT) پرداخته است.

    مواد و روش ها

    تعداد 26 نفر از آزمودنی ها با میانگین سن 1/6±3/45 سال، وزن 8/9±6/88 کیلوگرم، و درصد چربی کل بدن 7/5±3/32 درصد، در سه گروه CAT (8=n)، HIIT (9=n) و کنترل یا CO (9=n)، دوره مطالعه را تکمیل کردند. برنامه های تمرینی شامل 12 هفته HIIT و CAT به صورت هفته ای 3 جلسه بود. توزیع چربی بدن به روش DEXA و متغیرهای بیوشیمیایی- لیپیدی خون از طریق تحلیل نمونه خونی در ابتدا و پس از دوازده هفته مداخله تمرینی اندازه گیری شدند.

    یافته ها

    وزن بدن، BMI، درصد چربی بدن و سطح LDL سرم در هر دو گروه تمرینی بطورمعنی داری کاهش یافت (05/0>P)، لیکن درصد کاهش در گروه CAT بطورمعنی داری بیشتر از گروه HIIT بود (025/0=P). دور کمر، WHR، درصد چربی تنه، درصد چربی اندروئیدی و نیز کلسترول کل، hs-CRP، و HDL سرم در گروه CAT بطورمعنی داری بهبود یافتند (02/0=P)، اما در گروه HIIT تغییر معنی داری نکردند.

    نتیجه گیری

    مطابق با نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد می شود که تمرین تناوبی پرشدت اگرچه به لحاظ کسب منافع آمادگی جسمانی و قلبی عروقی، یک راهکار تمرینی سودمند(به لحاظ زمانی) و قابل مقایسه با تمرین تداومی در افراد بزرگسال غیرفعال دارای اضافه وزن است، لیکن، در مورد توزیع چربی بدن و سلامت لیپیدی خون، منافعی مشابه با تمرین تداومی با این نوع تمرینات حاصل نمی گردد.

    کلیدواژگان: مردان غیرفعال، پروفایل بیوشیمیایی، لیپیدی خون، توزیع چربی، تمرین تداومی، تمرین تناوبی پرشدت
  • جلال رضایی، فریده باباخانی*، رامین بلوچی، سعید رومیانی صفحات 141-152
    زمینه و هدف

    حمل بار به طرق مختلف از زندگی روزمره انسان ها جدا نیست و در این میان، حمل کوله پشتی یکی از مصادیق شایع آن است. حمل کوله پشتی در وضعیت های نامطلوب و با وزن زیاد عامل موثری در ایجاد دردهای اسکلتی – عضلانی است. تحقیق حاضر با هدف مطالعه اثر حمل بار کوله پشتی بر روی پاسچر و الگوی راه رفتن دانش آموزان روستایی به شیوه حمل یک طرفه در مقایسه با حمل دوطرفه انجام شده است.

    مواد و روش ها

    بدین منظور، 20 دانش آموز سالم پسر با میانگین سنی 12 سال به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها کوله پشتی هایی را با اوزان 0 ،10 ،15 و 20% وزن بدن، در دو شیوه حمل و با سرعت (m/s)1/1 روی نوار گردان به مدت 30 دقیقه حمل کردند. از آزمودنی ها در حال راه رفتن فیلم برداری شد. تجزیه و تحلیل سینماتوگرافی فیلم های گرفته شده با نرم افزار دارت فیش انجام گرفت.

    یافته ها

    سرانجام تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد حمل یک طرفه کوله پشتی- در مقایسه با دوطرفه - باعث کاهش ارتفاع قد (p<0/05)، افزایش خم شدن زاویه بالاتنه (p<0/05) و افزایش زاویه خم شدن زانو (p<0/05) می شود. شیوه حمل یک طرفه در مقایسه با دوطرفه تاثیر معناداری در زاویه دورسی فلکشن و پلنتارفلکشن مچ پا ایجاد نمی کند. بعلاوه، شیوه حمل یک طرفه باعث کاهش فاصله یک طول گام و افزایش تواتر گام در دقیقه در مقایسه با حمل دوطرفه می شود (p<0/05).

    بحث و نتیجه گیری

    براساس نتایج تحقیق حاضر، حمل کوله پشتی به شیوه نامطلوب باعث تغییرات معناداری درکاهش ارتفاع قد، خم شدن زاویه بالاتنه به سمت جلو و خم شدن بیشتر زانو می شود. همچنین، حمل نامطلوب تغییرات معناداری را در الگوهای راه رفتن به وجود می آورد؛ لذا توصیه می شود که دانش آموزان حتی الامکان از هر دوبند کوله پشتی به شیوه ای صحیح استفاده کنند.

    کلیدواژگان: کوله پشتی، پاسچر، الگوی راه رفتن
  • هادی فقیهی*، حبیبه نظری صفحات 153-160
    سابقه و هدف

    حفظ تعادل در فعالیت های روزمره و عملکردهای مطلوب ورزشی لازم و ضروری می باشد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه تعادل پویا و ایستای پسران دارای درجات مختلف ناهنجاری کف پای صاف با گروه کنترل می باشد.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش نیمه تجربی 34 نفر دانش آموز پسر در دامنه سنی 14-18سال با درجات مختلف صافی کف پاوبه صورت در دسترس انتخاب و در سه گروه کنترل (10نفر با میانگین سن 94/0±00/16 سال، قد 73/6±70/172 سانتی متر، وزن 45/7±5/57 کیلوگرم) گروه با افت ناوی کم (14نفر با میانگین سن 65/0±5/15سال، قد 37/8±57/169سانتی متر، وزن 14/12±78/60 کیلوگرم) و گروه با افت ناوی شدید (10نفر با میانگین سن 19/1±10/15 سال، قد 29/8±20/158 سانتی متر، وزن14/11±70/46 کیلوگرم) سازماندهی شدند.آزمودنی ها هیچ گونه آسیب دیدگی در اندام تحتانی، آسیب سر و بیماری های موثر بر تعادل را نداشتند.آزمودنی ها براساس شاخص افت ناوی در این گروه ها دسته بندی شدند. تعادل پویا و ایستا به ترتیب با آزمون تعادلی ستاره (SEBT) و تست لک لک ارزیابی شدند. نتایج با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) در محیط نرم افزار SPSS نسخه 18 تحلیل شدند. سطح معناداری برابر 05/0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    یافته های این پژوهش نشان داد که دو گروه دارای ناهنجاری کف پای صاف در مقایسه با گروه کنترل تعادل کمتری داشتند ولی بین دو گروه کف پای صاف در هیچ یک از مقایسه ها اختلاف معناداری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    تحقیق حاضر نشان داد که وجود ناهنجاری کف پای صاف ، عاملی موثر در کاهش تعادل به شمار می آید، ولی افزایش مقدار صافی کف پا باعث کاهش بیشتر تعادل در این پژوهش نشد.

    کلیدواژگان: قوس کف پا، تعادل، ناهنجاری اسکلتی، کف پای صاف
  • محمد باقدم باقدم*، حسین عابد نطنزی، حجت الله نیکبخت صفحات 161-172
    سابقه و هدف

    تمرینات ورزشی جزء اصلی از برنامه مدیریت چاقی می باشد اما مطالعات محدودی به طور مستقیم تاثیر تمرینات مقاومتی را بر پاسخ های التهابی مرتبط با چاقی را مورد بررسی قرار داده اند، لذا هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای بر سطوح پلاسمایی کمرین و پروتئین واکنش دهنده C (CRP) در مردان چاق بود.

    مواد و روش ها

    17 مرد چاق با شاخص توده بدنی (BMI) بیشتر از 30 کیلوگرم بر متر مربع و دامنه سنی 20-25 سال داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و سپس به طور تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی دایره ای (8 نفر) و گروه کنترل (9 نفر) تقسیم شدند برنامه تمرین مقاومتی دایره ای شامل 8 ایستگاه، با شدت فزاینده (65-85 درصد یک تکرار بیشینه) بود. 24 ساعت قبل شروع پروتکل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی ترکیب بدن و سطوح پلاسمایی کمرین و CRP اندازه گیری شد.

    نتایج

    غلظت کمرین در گروه تمرین به میزان 11% نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرد (04/0=P). اگرچه غلظت CRP در گروه تمرین کاهش پیدا کرد اما در مقایسه با گروه کنترل معنی دار نبود (17/0=P). همچنین، درصد چربی بدن، وزن بدن، BMI و WHR در گروه تمرین به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل کاهش پیدا کرد (05/0>P).

    نتیجه گیری

    تمرینات مقاومتی دایره ای موجب بهبود ترکیب بدن در مردان چاق می شود که این بهبود با کاهش سطوح کمرین و CRP همراه است.

    کلیدواژگان: تمرین مقاومتی دایره ای، مردان چاق، کمرین، CRP
  • شادمهر میردار *، حسین علی اصغرزاده اولیایی صفحات 173-180
    زمینه و هدف

    رشد و تکامل جنینی به تعادل پیچیده مواد مغذی، فعالیت بدنی و فاکتورهای رشدی در زمان های دقیق در طی بارداری بستگی دارد. در این تحقیق اثر یک دوره تمرین استقامتی شنا به همراه مصرف مکمل سیلیمارین در دوران بارداری بر تغییرات سطوح پروتئین فاکتور رشد سلول کبدی در بافت کبد نوزادان موش های صحرایی باردار مورد بررسی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    40 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار با میانگین وزنی 20 ± 200 گرم به 5 گروه: 1. کنترل؛ 2. حلال؛ 3. تمرین؛ 4. سیلیمارین ؛ 5. تمرین- سیلیمارین تقسیم شدند. موش های گروه تمرین از روز اول بارداری تا روز زایمان دراستخر ویژه ای وادار به شنا شدند. سیلیمارین به صورت زیرپوستی (100 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) 3 بار در هفته به آزمودنی ها تزریق شد. نمونه گیری بافتی از کبد نوزادان 2 روز پس از تولد انجام و سطوح فاکتور رشد سلول کبدی با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد (05 / 0 = ɑ).

    یافته ها

    سطوح HGF کبد نوزادان در گروه های تمرین - سیلیمارین ، تمرین و سیلیمارین نسبت به گروه کنترل به ترتیب 547 درصد (001/0p =)، 313 درصد (001/0p =) و 213 درصد (041/0p =) افزایش یافت. همچنین وزن هنگام تولد نوزادان نیز در گروه های سیلیمارین (012/0p =) و تمرین- سیلیمارین (005/0= p) افزایش معنی دار نشان داد.

    نتیجه گیری

    تمرین استقامتی شنا با شدت زیربیشینه در ترکیب با مکمل سیلیمارین احتمالا باعث افزایش رشد و نمو کبد نوزادان می شود.

    کلیدواژگان: فاکتور رشد سلول کبدی، تمرین شنا، سیلیمارین، نوزاد، کبد
  • مرضیه ثاقب جو *، حامد عیدی یوسف آباد، زینب نظام دوست صفحات 181-191
    سابقه و هدف

    سطوح سرمی عامل القایی هایپوکسی یک آلفا (HIF-1α) و عامل رشد اندوتلیال عروق (VEGF) به عنوان فاکتورهای مهم در فرایند رگ زایی، با فعالیت ورزشی تغییر می کنند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی پاسخ سطوح سرمی HIF-1α، VEGF و درصد اشباع اکسیژن مویرگی محیطی (SpO2) متعاقب 1 جلسه تمرین شنای زیر آبی در مردان جوان بود.

    مواد و روش ها

    ده شناگر مرد (میانگین سن 26/2± 30/23 سال و شاخص توده بدنی 91/3± 80/23 کیلوگرم بر متر مربع)، داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. تمرین شامل 20 متر شنای زیر آبی بود که 10 بار تکرار شد و بین هر 2 تکرار نیز 1 دقیقه استراحت در نظر گرفته شده بود. نمونه گیری خون، قبل، بلافاصله و 2 ساعت پس از اجرای تمرین انجام شد. میزان SpO2 قبل، بلافاصله پس از هر تکرار و 1 دقیقه بعد از اتمام تمرین اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0 P<تحلیل شد.

    یافته ها

    یک جلسه تمرین شنای زیر آبی، موجب افزایش معنادارVEGF سرم بلافاصله پس از تمرین شد (02/0P=) و 2 ساعت پس از تمرین به حدود سطح پایه بازگشت (67/0P=). سطح سرمیHIF-1α بلافاصله پس از تمرین تغییر معناداری نداشت (99/0P=)، اما 2 ساعت پس از تمرین کاهش معناداری داشت (01/0P=). علاوه بر آن، تغییر معناداری در میزان SpO2 در هر 2 زمان پس از تمرین مشاهده نشد (05/0P=).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد تمرینات شنای زیر آبی، با کاهش سطح سرمی HIF-1α و افزایش سطح سرمی VEGF می تواند به عنوان یک عامل در شروع فرایندهای رگ زایی مشارکت داشته باشد و در جهت افزایش چگالی مویرگی در ورزشکاران مورد مطالعه قرار گیرد.

    کلیدواژگان: شنا، آپنه، عامل القایی هایپوکسی یک آلفا، عامل رشد اندوتلیال عروق، درصد اشباع اکسیژن مویرگی محیطی
|
  • Pages 15-28
    Background and purpose

     knee valgus angle (KVA) maybe a predictor of non-contact anterior cruciate ligament (ACL) injuries. The purpose of this study was to investigate the relationship between quadriceps and hamstrings cocontraction patterns with knee valgus angle in professional female athletes.  

    Methodology

     Fifty-six female athletes (mean ± SD age, 20.5 ± 1.99 years; height, 169.28 ± 7.25 cm; body mass, 60.05 ± 10.06 kg) participated. Surface electromyographic data from the medial and lateral hamstrings and quadriceps and lower extremity kinematics were recorded during the drop jump task. Lateral and medial quadriceps-to-hamstrings (Q:H) cocontraction indices, the ratio of medial-to- lateral Q:H cocontraction, normalized root mean square electromyographic data for medial and lateral quadriceps and hamstrings, and knee valgus angle at initial contact were calculated and used in data analyses. Pearson correlation analyses were performed to determine the relationships between quadriceps and hamstrings cocontraction patterns and knee valgus angle at initial contact (P≤0.05).

    Results

     Medial quadriceps-to-hamstrings (Q: H) cocontraction indices and the ratio of medial-to- lateral Q: H cocontraction were found to be correlated with knee valgus angle (P = 0.001 and P = 0.000, respectively).  No correlation between lateral Q: H cocontraction and knee valgus angle was found (P = 0.799).

    Conclusion

     Medial-to-lateral Q: H cocontraction appears to be unbalanced in female athletes, which may limit their ability to resist abduction loads. Because higher abduction loads increase strain on the ACL, restoring medial-to-lateral Q: H cocontraction balance in women may help reduce ACL injury risk.

    Keywords: ACL injury, neuromuscular risk factor, cocontraction, drop jump
  • Pages 29-42
    Background & Purpose

     Puberty, due to the rapid physical growth, can be more influenced by obesity and Its control methods.The purpose of this study was to investigate the effects of aerobic exercise on insulin resistance index and body composition during puberty in obese boys.
     

    Methodology

     A cross-sectional study design with pre-test, post-test. The subjects included 36 obese boys aged 12 to 17 years, according to the Tanner stage of puberty were TS2 to TS5. The subjects in both groups TS2,3 (n=19 , age= 13.4±0.94 , Weight=76.61±16.7 , BMI=29.41±5.22 ) and TS4,5 (n=17 , age= 14.9±1.48 , Weight=93.57±16.48 , BMI=30.92±3.88) divided into the aerobic exercise and the control gruops. After anthropometric measurements, fasting serum’s glucose and insulin levels were measured. insulin resistance index calculated by homeostasis model of assessment - insulin resistance (HOMA-IR). The aerobic exercise group completed 12 weeks of ruining, three times a week on average 30 minutes with an intensity of 60 to 85 percent of maximum heart rate. Pedometer was used to measure the level of physical activity. The statistical t-test, one-way and two-way ANOVA was used to analyze the data.

    Results

     After 12 weeks, body fat percent and Serum glucose decreased and Lean body mass increased significantly in aerobic exercise group at tow stages of puberty (p≤0.05). In aerobic exercise group decrease in BMI, body fat only in TS4,5 was significant (p≤0.05). Insulin reduction was significant only in the TS2,3 (p≤0.05).HOMA-IR was significantly decreased in all groups except the control group in the TS4,5. But the changes in aerobic exercise and control groups, no significant differences were observed.

    Conclusion

     Aerobic exercise created desirable changes in the HOMA-IR and body composition in obese boys. but a part of these changes are the result of the natural process of growth during puberty, Because similar changes were also observed in the control group. Unlike other research the reduction in HOMA-IR was not result of Reduction in weight, BMI or fat mass , But the changes in body fat percent can be a better indicator for HOMA-IR in puberty.In Pretest, less HOMA-IR in the final stages of puberty (TS4,5) was associated with a greater reduction in BMI and body fat mass. However, Should be cautious in interpreting these results Because these changes was not significant due to the low number of subjects in sub groups.

    Keywords: HOMA-IR, body composition, Aerobic training, Pubertal stages, Obese boys
  • Pages 43-52
    Background

    For years, athletic footwear companies tried to modify the shoe outsole construction as an effective factor influencing on kinetic and kinematic parameters of running aiming to improve the energetic parameters of motion. The aim of this study is to investigate the effect of Nanoclay particles in sport shoe outsole on ankle joint power during stance phase of running.

    Methodology

    Eighteen healthy shod runner males were recruited to run three times at 3.5 m.s-1 under PU, NPU1 and NPU2 shoes. The three-dimensional ankle and knee joint power were determined using the inverse dynamic approach by MATLAB2010 and analyzed by SPSS20 using one-way repeated measures ANOVA.

    Results

    The result showed that the positive peaks of ankle joint power in all three-dimensional planes significantly influenced by NPU shoe. However, the Running with NPU had not any effect on negative peaks of ankle joint power in all planes.

    Conclusion

    Running with NPU can improve performance in the sagittal plane and facilitate the stability of the ankle joint in the horizontal plane. While it makes balancing the ankle joint more difficult in the frontal plane.

    Keywords: joint power, Running, Shoe, Nano Clay Particles
  • Pages 53-64
    Background

     The aim of the study was to determine the effects of two selected Training on blood hematological parameters and aerobic capacity in adolescent athletes. 

    Methods

     in this study 45 young healthy athletes doing endurance exercises were assigned into three groups (group strength n=15, group velocity n=15 and control group n=15). Filed and laboratory test and blood samples were taken from each group at the beginning and end of training programs (eight-week resistance and sprint exercise training). The data analyzed by paired T test for within Groups and ANOVA for Between Groups. 

    Results

     The results showed that both sprint and strength training was able to maintain the achievements of endurance training. In addition, there were no significant differences in variables between group velocity and group strength. However, VO2max in control group significantly reduced in compared with group velocity (P=0.01) and group strength (P=0.001), and comparison between experimental groups, results showed that there were not found any significant differences between experimental groups. In addition, there were not significant changes between groups and within groups on indicators of Hematology. 

    Conclusion

     In conclusion of this study can be noted that after endurance training and achieve the desired level of cardiovascular fitness, instead of time consuming and boring endurance training, particular form of sprint and strength training can be used to maintain the achievements of endurance exercise.

    Keywords: physical fitness, Detraining, HGB, HCT, RBC
  • Pages 65-74
    Background & Purpose

    Vascular endothelial growth factor (VEGF) was known as the main specific mitogen for vascular endothelial cells. The purpose of the present study was to examine the effects of high-intensity interval exercise on serum VEGF changes in trained and untrained men.

    Methodology

    Twelve male subjects recruited and assigned into two groups trained (n=6) and untrained (n=6) according to physical activity levels. One week before the experiment was started; subjects were familiar with protocol of research. High-intensity interval exercise protocol included of 12×1min intervals at ∼85-90% of reserve heart rate separated by 1min of active recovery. Blood samples were collected from both groups before, immediately after, three and five hours after doing high-intensity interval exercise. Also, serum VEGF was measured by ELISA kit and data were analyzed by using independent t-test and analysis of variance with repeated measures at the level of significance of P≤0.05.

    Results

    Results of study showed levels of Serum VEGF, immediately after high-intensity interval exercise increased in trained but decreased in untrained men. Also, significant differences were observed between serum VEGF level changes of trained and untrained men in response to exercise (P≤0.05).

    Conclusion

    Physical fitness status can be of the effective factors in changes model of serum VEGF in response to a session of high-intensity interval exercise.

    Keywords: Angiogenesis, Vascular Endothelial Growth Factor, Fitness
  • Pages 75-86
    Background and Purpose

    The effectiveness of exercise training, whether in the sports for all or in the championships, is very important. The purpose of this study was to compare the effects of 8 weeks of training at the aerobic and anaerobic threshold intensities with equal total work and frequency on the cardiopulmonary parameters in non-athlete men.

    Methodology

    Twenty- tow untrained male university students volunteered to participate in this study and were divided randomly into two aerobic (N= 12; 61% HRmax) and anaerobic threshold (N= 9; 86% HRmax) groups. Pre and post the training, subjects performed a progressive exercise treadmill test for determine maximal oxygen consumption (VO2max), anaerobic threshold velocity (vAT) and Oxygen uptake at anaerobic threshold (VO2 at AT). Training program performed for 8 week and 3 sessions /week with the equal total work and oxygen consumption. The within groups as well as the between groups differences were evaluated by paired samples t-test and independent samples t-test respectively. The effect size was calculated for each significant difference by the means of the omega square method.

    Results

    Results of this study showed that after the training VO2 at AT and vAT were increased significantly in both exercising groups. Both groups had a marked decreased in resting HR and BP. Also, VO2max significantly increased in anaerobic threshold groups (P=0.009) while, There were no significant changes in VO2max in aerobic threshold group. Results of independent t-test showed that no significant differences between the two training program.

    Conclusion

    In conclusion, The results of this study demonstrate that When volume of exercise is controlled, higher intensity of exercise are more effective for improving VO2max than lower intensity of exercise in non- trained young men.

    Keywords: Aerobic thresholds, Anaerobic threshold, vAT
  • Pages 87-98
    Background and purpose

     Agrin is one the of important factor that contribute in maturation, stabilization and formation of neuromuscular junction (NMJ).usually cleavage of Agrin especially in aged people can cause NMJ destabilization and deterioration that result in sarcopenia in aged people. The purpose of the present study was to study of the effect of 8 week resistant training on agrin in Ft and St muscles in aged male wistar rat.

    methodology

     for this purpose 20 aged wistar rats (24 month), with weigh average of 485±3.5 after one week familiarization with laboratory condition randomly classified in two control (n=10) and training groups (n=10).training group protocol was ladder progressive training with carry of weights of 50%, 75%, 90% and 100% of the whole body weight of animals for 8 week and 3 section per week. Control group sustained in laboratory condition without any training. Forty-eight hours after the latest section of training period animals were anesthetized with ketamine and xaylazin. In surgical plane, the soleus and extensor digitrum lungous (EDL) muscles quickly removed and frozen with liquid nitrogen and then stored at -80оC until analysis. Western blot assay used for determining of protein changes in muscles tissue and independent T-test used for analyzes of data.

    Results

     analyze of data showed that the difference of soleus Agrin between control and training group was significant(p≤0.001).also results showed that EDL Agrin amount between training and control group was significantly different(p≤0.001).

    Conclusion

    since cleavage and decrease of Agrin can cause NMJ deterioration and result in sarcopenia, therefore with respect to this study finding, resistant training can have effective role to increase of Agrin and subsequently preventing of NMJ deterioration and sarcopenia in aged people.

    Keywords: Agrin, aging, sarcopenia, Resistance Training, male wistar rats
  • Pages 99-110
    Background & Purpose

    The aim of this study was to evaluate of the short-term effects of garlic supplementation on salivary superoxide dismutase (SOD) and peroxidase (Prox) enzymes, blood pressure and heart rate during and after a cycle ergometer endurance exercise in trained female.

    Methodology

    A total of 10 volunteer female athletes (age: 22.12 yrs, body fat: 23.64%, VO2max: 39.27 ml/kg/min) randomly divided in garlic supplementation (daily 1200 mg) and placebo (daily 1200 mg starch) groups with counter-balance design. Subjects after 3 days of supplementation were performed a cycle ergometer endurance exercise for 30 minutes. The variables were assessed before and after the supplementation, during and after of exercise.

    Results

    Heart rate at 5 and 10 minutes of physical activity was significantly lower after garlic supplementation in comparison with placebo. Also at 10 minutes of recovery, heart rate was lower than in other conditions in the placebo group. Systolic blood pressure was lower in those who had consumed garlic at the end of the activity. Prox enzyme activity in terms of both garlic supplements and placebo was higher than before of activity, and at 30 minutes of recovery was higher in terms of garlic consumption than placebo. SOD increased immediately and 30 minutes after exercise in-comparison with baseline and before the exercise. Also, this enzyme showed a significant difference with placebo immediately, 30 and 60 minutes after exercise (p<0.05).

    Conclusion

    It is concluded that garlic supplementation may reduce the heart rate and blood pressure during and after exercise activity and increase some antioxidant enzymes activity.

    Keywords: Intense aerobic activity, oxidative stress, garlic, Heart Rate, trained female
  • Pages 111-122
    Background & Purpose

    Conventional shoes due to considerable protection from foot may lead to weakness and muscle imbalance in long-term, so lower limb and back become prone to injury. Natural instability possibility in unstable shoe may lead to increase in activity of some ankle muscles to maintain balance. Thus, the purpose of this study was to compare muscle activity of selected ankle joint muscles in both conventional and unstable shoes during upslope walking, climbing stairs and descend the stair.

    Methodology

     Twelve female students with mean age of 25.82 ± 2.27 years, height of 162.86 ± 5.71 cm and body mass of 53.51 ± 8.59 kg participated in this study voluntarily. Root mean square medial gastrocnemius, peroneus longus, anterior tibialis and soleus activity during upslope walking, climbing stairs and descend the stair muscles were determined with electromyographic (EMG) signals when walking with conventional shoes and with unstable shoes. Data were analyzed by using analysis of variance with repeated measures at the level of significance of P≤0.05.

    Results

     Root mean square wasn't significantly greater in the unstable compared to the conventional shoes for all tested condition (upslope walking: P=0.344, up stair: P=0.698, down stair: P=0.192)

    Conclusion

     The unstable shoe seemed to was not advantageous rather than conventional shoe for the selected ankle muscle activities during upslope walking, climbing stairs and descend the stair.

    Keywords: Electromyography, Stair, Unstable Shoes, Walking
  • Pages 123-140
    Background and purpose

    android obesity is a threat to the health of modern urban citizens, especially for men. Fore overcome on this threat, the current study examines the changes of blood lipid-biochemical profile and body fat distribution in overweight inactive men following aerobic continuous and high intensity interval trainings protocols.

    Methodology

    twenty-six man with Mean age, 45.3±6.1 years, weight, 88.6±9.8 kg, and total body fat percentage, 32.3±7.5 percent, in 3 groups of CAT (n = 8), HIIT (n = 9) and control or CO (n = 9) completed the course of study. The training programs include 12 weeks of HIIT and CAT as 3 times a week. Body fat distribution by DEXA and blood lipid-biochemical variables by collected blood sample analyses at baseline and after twelve weeks of the intervention, were measured.

    Results

    Body weight, BMI, total body fat percent and serum LDL levels decreased significantly in both training groups (P<0.05), but percent reduction in the CAT group was significantly greater than the HIIT group (p=0.025). Waist circumference, WHR, body fat percentage, Android fat percentage, and total cholesterol, hs-CRP, and HDL levels were significantly improved in the CAT group (p=0.02), but did not change significantly in the HIIT group.

    Conclusion

    according to the results of this study, it can be recommended that the high intensity interval training in terms of achieving the benefits of physical and cardiovascular fitness is a useful training strategy and comparable with continuous exercise in overweight inactive adults, however, it can not gain the same benefits of continuous exercise in the body fat distribution and blood lipid health.

    Keywords: inactive men, blood lipid-biochemical profile, fat distribution, continuous exercise, high intensity interval training
  • Pages 141-152
    Background and purpose

    Load carrying with different methods not separated from human life and among this backpack carrying is one of methods. Incorrect backpack carrying with overload causes musculoskeletal pain in adolescents. The aim at this study was investigate effect of the unilateral carriage backpack to compare bilateral carriage with load condition on posture and gait pattern in rural children.

    Methodology

    For this purpose 20 healthy children (mean age 12 years) were selected randomly. Each of the subjects carried backpacks with 0%, 10%, 15% and 20% body weight in two modes of carrying with speed of 1/1(m/s) on treadmill for 30 minutes. We videotaped children while walking on treadmill. Analyzing cinematography of movies was done with Dartfish Software (version 7.7).

    Result

    Analyzing data using MANOVA showed that carriage backpack with load condition results that unilateral carriage to compare bilateral carriage backpack causes in decrease in height, increase in trunk forward lean and increase in knee lean angle. No significant differences found in dorsiflexion and plantar flexion angles between to modes of carrying. Furthermore, unilateral carriage − to compare bilateral carriage − showed a significant decrease in step length and increase in step frequency.

    Conclusion

    Based on the results of this study, incorrect backpack carrying causes significant changes in decrease in height, trunk forward lean and more knee lean angle. Also incorrect backpack carriage causes significant changes in gait patterns. Therefore bilateral carriage backpack with correct carrying is suggested for adolescent children.

    Keywords: Backpack, posture, gait position
  • Pages 161-172
    Background & Purpose

    Exercise training is an integral component of obesity management program, but there are few study that have directly evaluate the effects of resistance training on inflammatory response related to obesity. Thus, the purpose of this study was to investigate the effect of 8 weeks of circuit resistance training (CRT) on plasma levels of Chemerin and C-reactive protein (CRP) in obese men. 

    Methodology

     17 obese men with a body mass index (BMI) greater than 30 kg/m2 and the age range 20-25 years, voluntary participated in this study. Then, they were randomly assigned to two groups of circuit resistance training (CRT) (n = 8) and control (C) (n = 9). CRT was including 8 stations, 3 set with progressive intensity (65-85% of one repetition maximum). Body composition was measured before and after training. Fasting venous blood samples were taken in 24 hours before and 48 hours after the last training session. Blood samples were analyzed for Chemerin and CRP. 

    Results

    plasma Chemerin concentration decreased significantly in CRT group (11%) compared to C group (p=0/04). Although, plasma CRP concentration decreased in CTR group, but there was no significant difference between two groups (P=0.17). Also, percent body fat, weight, BMI and WHR were decreased in CRT group compared to C group (P>0.05). 

    Conclusion

    circuit resistance training improves body composition in obese men. This improvement was associated with decreased levels of Chemerin and CRP

    Keywords: Circuit resistance training, obese men, Chemerin, CRP
  • Pages 173-180
    Background & Purpose

    Fetal development relies on an intricate balance of nutrients, growth factors, and signaling pathways at precise times in gestation. The aim of study was investigation of the effects of endurance swimming training and Silymarin supplementation on Hepatocyte growth factor levels in neonatal liver tissue.

    Methods

    40 pregnant Wistar rats with an average weight of 200± grams were divided into five groups (control, vehicle, training, Silymarin, and training – Silymarin). Rats in training group were forced to swim from the first day of pregnancy until delivery, for three weeks in a specific pool. Silymarin were injected subcutaneously (100 mg/kg) 3 times per week. Silymarin vehicle (absolute ethanol and distilled water 3 times per week) were injected with the same dose. Tissue samples were removed from liver of rats two days after delivery and liver HGF levels were determined using ELISA method.

    Results

    HGF levels were increased in training – Silymarin, training and Silymarin group compared to the control group up to 547% (p = 0.001), 313% (p = 0.001) and 213% (p = 0.041) respectively. In addition, neonatal birth weight significantly increased in Silymarin (p = 0.005) and training – Silymarin (p = 0.012).

    Conclusion

    Submaximal endurance swimming training in combination with Silymarin supplementation probably increases the neonate growth.

    Keywords: Hepatocyte growth factor, swimming training, Silymarin, neonate, liver
  • Pages 181-191
    Background and aim

    serum levels of hypoxia induced factor-1α (HIF-1α) and vascular endothelial growth factor (VEGF) as important factors in the process of angiogenesis, are change during exercise. The purpose of this study was assessment of the responsive serum levels of HIF-1α and VEGF and peripheral capillary oxygen saturation (SpO2), following one session underwater swimming in young men.

    Methods

    Ten male swimmers (mean age 23.3±2.26 years and BMI 23.8±3.91 kg/m²), voluntarily participated in this study. The exercise was repeated 10 times to 20 meters underwater swimming with a one minute rest between each repetition. Blood sampling, immediately and two hours after the exercise was done. SpO2 levels before, immediately after and one hour after the end of each workout was measured. The obtained data analyzed using analysis of variance with repeated measures and the Bonferroni post hoc test, with a significant level of P<0.05.

    Results

    A training, leading to a significant increase in serum level of VEGF immediately after exercise (P=0.02) and two hours after exercise returned to nearly baseline (P=0.67). Serum level of HIF-1α not significantly change after training (P=0.99), but the two hours after exercise had a significant reduction (P=0.01). In addition, no significant change was observed in the SpO2 in both time after exercise (P=0.05).

    Conclusion

    It seems that swimming underwater, with a reduction in serum levels of HIF-1α and elevation of serum VEGF, can contribute as a factor to be involved in the angiogenesis process and considered to increase capillary density in athletes.

    Keywords: saturation, Swimming, Apnea, Hypoxia inducible factor –1α, Vascular Endothelial Growth Factor, Peripheral capillary oxygen