فهرست مطالب

حکمت و فلسفه - سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، پاییز 1385)

فصلنامه حکمت و فلسفه
سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، پاییز 1385)

  • 144 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/09/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مقالات فارسی
  • خسرو باقری، زهره خسروی صفحه 7
    در مقاله حاضر، نظر بر آن است که انسان در دیدگاه اسلام، به طور اساسی بر حسب مفهوم عاملیت، قابل صورت بندی است. عمل و عاملیت آدمی در این دیدگاه، مبتنی بر سه پایه اصلی است که از آنها به عنوان مبانی شناختی، گرایش و ارادی سخن می رود. دیدگاه عاملیت با این توضیح، به منزله سخت هسته ای است که باید در هر گونه نظریه پردازی روان شناختی، جامعه شناختی و نظیر آن، مورد اعتنای اساسی قرار گیرد. ...
    کلیدواژگان: عاملیت، اسلام، نظریه انتقادی، هابرماس، پسخوراند، شناخت، گرایش، اراده
  • سیدهدایت سجادی صفحه 23
    مسئله تعیین ناقص، از مسائل مهم در فلسفه علم محسوب می شود که در حوزه انتخاب میان نظریه های هم ارز رخ می نماید. در این مقاله ضمن توصیف هم ارزی، از چهار جنبه منطقی، بینه ای، نظری و تجربی، سه قرائت متفاوت - ضعیف، قوی و قویتر - از تعین ناقص بیان گردیده است. همچنین با فرض رخ دادن هر کدام از بیانهای تعین ناقص در عرصه انتخاب میان نظریه های علم تجربی، رویکردهای مناسبی را که در هر حالت بایستی برگرفته شود، مورد بررسی قرار گرفته است...
    کلیدواژگان: انتخاب نظریه، هم ارزی تجربی، تعین ناقص، ثمربخشی نظریه
  • رضا اکبری صفحه 43
    استدلال های تصور پذیری، تبیینی و معرفت، سه استدلالی هستند که با رویکرد اول شخص به مسئله شعور، نخست شکافی معرفت شناختی و در پی آن شکافی وجود شناختی را میان تجربه ذهنی و امور مادی به اثبات می رسانند که به تعبیری نادرست عبارتست از نظریات ماده گرایانه در باب شعور و تمایز مسئله دشوار از مسائل آسان آن. استراتژی ماده گرایان در مواجهه با سه استدلال مذکور، غالبا مخالف با رویکرد اول شخص و تاکید بر رویکرد سوم شخص با توجه به تحقیقات تجربی و علمی است...
    کلیدواژگان: مسئله دشوار شعور، معرفت شناسی اصلاح شده، ثنوی گرایی ذاتی، وظیفه گرایی معرفتی
  • نقد و بررسی کتاب
  • محسن جوادی صفحه 55
  • خلاصه فارسی مقالات انگلیسی
    صفحه 59
  • خلاصه انگلیسی مقالات فارسی
    صفحه 68
  • مقالات انگلیسی
  • قاسمعلی کوچنانی، نسرین بحرینی صفحه 84
    افلاطون معتقد بود که علم خداوند به اشیاء عبارتست از صوری عینی و واجب الوجود، موسوم به مثل، این عقیده افلاطون مورد انتقاد فلاسفه پس از وی، از جمله ملاصدرا قرار گرفت. ابن سینا معتقد بود از آنجا که خداوند به ذات خود که علت تام تمام اشیاء است، آگاه است، به اشیاء هم علم دارد. علم خداوند به اشیاء کلی است. کلی در اینجا به معنای عدم تغییر در علم در پی تغییر در متعلق علم است. فلاسفه پس از ابن سینا این دیدگاه او را هم مورد انتقاد قرار دادند؛ ...
    کلیدواژگان: علم تفصیلی، خداوند، افلاطون، ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا، علت تامه، حصول، صور
  • مهدی قوام صفری صفحه 98
    معمولا تصور می شود که آموزه ی یادآوری افلاطون به معنای قول به وجود علم فطری در انسان است و او به این عقیده ی شگفت معتقد است که همه ی معرفت انسان فطری است. در این مقاله ضمن بیان مستند این آموزه و آرای دیگر افلاطون در باب معرفت شناسی استدلال می شود که آموزه ی یادآوری لزوما به معنای فطری گرایی نیست و افلاطون حصول معرفت در انسان را به تحقق ادراک حسی و به کار بستن فعالیت عقلانی مشروط دانسته است و این دو شرط، نقش بسیار مهمی در اکتساب معلومات انسانی دارند...
    کلیدواژگان: آنامنسیس، آموزه یادآوری، فطری گرایی، ادراک حسی، فعالیت عقلانی، یادگیری
  • زهرا مصطفوی خمینی صفحه 124
    صدرالمتالهین، شاخص ترین فیلسوف در میان فلاسفه اسلامی، بیشترین تلاش خویش را صرف پیوند میان فلسفه اسلامی، عرفان، کلام و تفسیر قرآن کریم نموده است. وی در مباحث گوناگونی همانند اصالت و وحدت حقیقت وجود، تفسیر رابطه علیت به تشون، تشکیک وجود، حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول، تجرد قوه خیال و مثل افلاطونی چنین پیوندی برقرار کرد. وی تبیین نظریه مثل افلاطونی را بر آموزه ای عرفانی به نام «اعیان ثابته» استوار ساخت. در مقاله حاضر برداشت های گوناگون فلاسفه اسلامی مانند فارابی، ابن سینا، سهروردی، دوانی و میرداماد بیان می شود و...
    کلیدواژگان: صدرالمتالهین، افلاطون، مثل افلاطونی، اعیان ثابته، عالم عقول
  • کاثلین هینی صفحه 138
    اگر پست مدرنیته در پرتو تنزل پدیدار شناختی بررسی گردد، در بازخوانی آن با چالش روبرو خواهیم شد. باورهای روشنفکرانه در مورد مبانی اصلی فلسفه مدرن بیانگر این است که فلسفه ی به اصطلاح پست مدرن صرفا گسترش و ادامه یک طرح و سنت قدیمی فلسفه است. فقدان دلیلی دقیق و سنجیده که در میان متفکرین پسامدرن برجسته و شایع باشد، نتیجه و استلزام ضروری طرح و فرآیند عقلانیت و خودورزی مدرن نیست بلکه بازاندیشی ریشه ای سنت فلسفی ما را به گستره بزرگتری از چشم اندازها، توانائی ها و امکانات بیشتری برای استدلال همه جانبه در جستجوی حقیقت، رهنمون می شود...
    کلیدواژگان: پسامدرنیته، تنزل پدیدار شناختی، عقلانیت (خردورزی)، پدیدار شناسی، استدلال، حقیقت