فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
سال هجدهم شماره 2 (پیاپی 84، خرداد و تیر 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/03/24
  • تعداد عناوین: 15
|
  • بتول پورقیصری *، لیلا کریمی صفحات 1-9
    مقدمه
    همزمان با سالخوردگی بدن، سیستم ایمنی نیز دچار پیری می گردد. کاهش تدریجی پاسخ دهی به آنتی ژن ها و پیری لنفوسیت های T در اثر پیری سیستم ایمنی مشاهده می شود. این پدیده به عنوان یک مشکل در بازسازی زیر جمعیت های لنفوسیت ها و عملکرد
    آن ها در نظر گرفته می شود. از این رو تغییرات فتوتیپی لنفوسیت ها و تغییرات سیتوکین ها با پیری ایمنی همراه می گردد واز اهمیت پیش آگهی برخوردار است (1). پیری ایمنی می تواند به صورت زودرس در افراد جوان به علت التهابات مزمن، عفونت ها و شرایط نئوپلاستیک رخ دهد (2). ویژگی مشخص پیری ایمنی تجمع لنفوسیت های با فتوتیپ خاطره ای تمایز یافته یا خاطره ای اجرایی با فتوتیپ های CD28-CD27- یا CD28+CD27- و کاهش تعداد لنفوسیت های T بکر با فتوتیپ CD27+CD28+ است (5-3). تعداد لنفوسیت های بکر در هر دو گروه CD4 و CD8 با افزایش سن به طور پیش رونده کاهش نشان داده است و این نقصان در سن 90-70 سالگی در لنفوسیت های CD4 به میزان 4 برابر و در لنفوسیت های CD8 به میزان 3-2 برابر نسبت به سنین جوانی بوده است (6). در سنین پیری لنفوسیت های بکر CD95- با سلول هایCD28- جایگزین می گردد. علاوه بر این افزایش جمعیت لنفوسیت هایT مثبت از نظر سیتوکین های تیپI (IL2، IFNγ، TNFα) دیده می شود (7). لنفوسیت های CD4+CD27-CD28- در تحریک با آنتروتوکسین B استافیلوکوک تکثیر کمتری نسبت به لنفوسیت های CD4+CD28+CD27+ دارند (8). افزایش جمعیت لنفوسیت های CD4+CD57+ نیز در کهنسالی گزارش شده است (7،9،10). افزایش بیان این گلیکو پروتئین به عنوان علامتی از حساسیت به اپوپتوز شناخته می شود (11). لنفوسیت های CD3+CD57+ نسبت به اپوپتوز القاء شده بر اثر تحریک سلول حساس تر از لنفوسیت های CD3+CD57- هستند (12). مولکول CCR7 نیز به عنوان شاخصی از جداسازی لنفوسیت های بکر از خاطره ای اجرایی شناخته می شود (7،13). تعیین تولید سایتوکین یک نشانگر با ارزش در مطالعه پاسخ ایمنی نسبت به محرک های ایمنولوژیک است. سایتوکین ها درگیر در تنظیم سیستم ایمنی هستند. لنفوسیت های T خاطره ای CD4، پاسخ های ایمنی در برابر پاتوژن ها را اساسا از طریق ترشح سایتوکین هدایت می کنند. الگوی تولید سایتوکین می تواند در تشخیص عمل طبیعی یا غیر طبیعی سلول های T استفاده شود و اطلاعاتی در خصوص پاسخ به پاتوژن فراهم می کند (14،15) و نیز تغییرات وابسته به سن در آن ها دیده می شود (16). Zanni و همکاران نشان داده اند که افزایش داخل سلولی سایتوکین های تیپ 1 در لنفوسیت های CD8+ وابسته به سن است، اما افزایش سایتوکین های تیپ 2 تنها در زیر گروه خاطره ای دیده می شود (15). در مطالعه ای که تولید داخل سلولی IL2 و اینترفرون گاما را در افراد سالخورده و جوان CMV+ مقایسه نموده است، افزایش محسوس لنفوسیت های CD4+
    تولید کننده اینترفرون گاما در پاسخ به انتروتوکسین B استافیلوکوک در افراد سالخورده دیده شده است (17). سوالی که مطرح می گردد، این است که آیا پیشرفت به سمت تغییرات مناسب با پیری ایمنی در فتوتیپ و عملکرد لنفوسیت های T تدریجی است و از سنین پایین شروع می گردد یا در جوانی این تغییرات نامحسوس است و در سنین پیری به سرعت اتفاق می افتد؟ در مطالعه حاضر تغییرات فتوتیپی مرتبط با پیری ایمنی در لنفوسیت های T در یک گروه سنی از افراد سالم
    30-10 ساله تعیین و همبستگی آن با سن بررسی شده است. علاوه بر این IL2 و IFNγ از سایتوکین های تیپ 1 نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه ی توصیفی به صورت مقطعی، بر روی نمونه 26 فرد سالم در گستره سنی 30-10 با میانگین 75/4±66/19 سال انجام شد. از افراد مورد مطالعه پس از گرفتن رضایت نامه ی آگاهانه، 5 سی سی نمونه ی خون وریدی گرفته شد که در دو لوله ی جداگانه یکی هپارینه و دیگری دارای ضد انعقاد EDTA ریخته شد. برای اندازه گیری شاخص های هماتولوژیک، پس از جمع آوری نمونه ها در لوله ی حاوی ضد انعقاد EDTA شمارش خونی با شمارشگر سلولیSysmex 800 سنجش شد.
    تعیین داخل سلولی سیتوکین ها با استفاده از متد تعریف شده قبلی انجام شد (18). نمونه خون حاوی EDTA قبل از استفاده در دمای اتاق نگهداری و در طی 8 ساعت پس از جمع آوری استفاده شد. در یک لوله پروپیلن 15 میلی لیتری 5/0 میلی لیتر خون کامل هپارینه، 5 میکرولیتر SEB (غلظت نهایی 1 میکرو لیتر/ میلی لیتر) و 5 میکرو لیتر آنتی بادی منوکلونال CD28 Anti- اضافه گردید. در لوله دوم 15 میلی لیتری نیز خون کامل هپارینه و آنتی بادی مونوکلونال CD28 Anti- (غلظت نهایی 1 میکروگرم/ میلی لیتر) اضافه گردید. هر دو لوله به آرامی مخلوط و سپس 2 ساعت در انکوباتور 37 درجه حاوی CO25%، انکوبه شد. (BFA) Berefeldin A به هر دو لوله اضافه و به آرامی مخلوط گردید و 4 ساعت دیگر انکوبه شد.
    50 میکرو لیتر محلول EDTA به هر لوله اضافه و به شدت تکان داده شد، سپس 15 دقیقه در دمای اتاق انکوبه و سپس مجددا 10 ثانیه به شدت تکان داده شدند. 5 میلی لیتر از محلول لیز کننده به هر لوله افزوده و به آرامی تکان داده شد تا به خوبی مخلوط گردید، در ادامه 15 دقیقه در دمای اتاق انکوبه و سپس با نیروی g 500 به مدت 7-5 دقیقه در دمای اتاق سانتریفوژ گردید. پس از شستشو و تخلیه مایع رویی، محلول نفوذ پذیر کننده به هر لوله افزوده و به آرامی تکان داده شد تا به خوبی مخلوط گردید، سپس 10 دقیقه در دمای اتاق انکوبه و سپس سانتریفوژ گردید. پس ازشستشوی مجدد 10 میکرو لیتر از آنتی بادی اختصاصی سایتوکاین به لوله ها افزوده شد (Anti-CD3 برای تعیین جمعیت لنفوسیت های T، Anti-CD4 برای تعیین جمعیت لنفوسیت های T کمکی و Anti-CD8برای تعیین جمعیت لنفوسیت های T سایتوتوکسیک وAnti-IL2 و Anti-IFNγ برای سنجش سایتوکاین استفاده شدند). همه لوله ها 30 دقیقه در تاریکی در دمای اتاق انکوبه و در نهایت شستسو شدند.
    برای بررسی بیومارکرهایCD28، CD27، CD57 و CCR7 نمونه ی خون در لوله ی حاوی ضد انعقاد سدیم هپارین، جمع آوری شده و با استفاده از بافر آمونیوم کلراید، RBCs باقی مانده در طول مراحل
    آماده سازی سلول های تک هسته ای، لیز گردید. جهت رنگ آمیزی، سلول ها با آنتی بادی مونوکلونال کونژوگه مجاور و سپس در دمای 4 درجه و در تاریکی، انکوبه شده و پس از اتمام زمان انکوباسیون، سلول ها را شسته و در پارافرمالدئید، فیکس و تا زمان آنالیز فلوسایتومتریک، در دمای 4 درجه و در تاریکی، نگهداری کردیم.
    سلول ها بر اساس مارکر مورد نظر، شمارش شدند؛ در انتها داده های فلوسایتو متریک با نرم افزار Flowmax، آنالیز گردیده و سپس با توجه به شمارش سلولی انجام شده ی قبلی، تعیین تعداد مطلق انجام شد.
    آنتی بادی های مورد استفاده شاملAnti-CD4، Anti-CD8، Anti-CD3، Anti-CD57، Anti-CD27، Anti-CD28، Anti-CCR7، Anti-Il2، Anti-IFNγ از شرکت Becton-Dickinson خریداری گردید. SEB و BFA از سیگما و محلول های لیز کننده و نفوذ پذیر کننده نیز از Becton-Dickinson تهیه شد.
    داده های محاسبه شده بر اساس شمارش کامل خونی و یافته های فلوسایتومتری و سایر تست های آزمایشگاهی با نرم افزار SPSS و با روش های آماری توصیفی و آزمون همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    افراد مورد مطالعه شامل یک گروه 26 نفره از افراد سالم با میانگین سنی 66/19 شامل 7/57% مرد بودند. میانگین سنی مردان و زنان تفاوت آماری نداشت. میانگین تعداد گلبول قرمز 106×64/0±07/5 و هموگلوبین آن ها 20/1±79/13 گرم در صد میلی لیتر بود.
    شمارش گلبول های سفید ((WBC در افراد مورد مطالعه 89/818±13/5134 در میلی متر مکعب بود که از این تعداد 12±8/43% آن لنفوسیت بود. در گستره خون محیطی افراد مورد مطالعه تغییر
    غیر طبیعی در لوکوسیت ها مشاهده نشد. نسبت لنفوسیت های CD3+ و نیز میزان هر یک از زیر گروه های CD4 و CD8 در جدول شماره 1 دیده می شود.
    میزان لنفوسیت های T مثبت از نظر هر یک از شاخص های فنوتیپی و نیز لنفوسیت های T تولید کننده IL2 و IFNγ مورد بررسی قرار گرفت (جدول شماره 2). میزان لنفوسیت های CD4 مثبت از نظر هر یک از مارکرهای فنوتیپی CD27، CD28، CD57، CCR7 و نسبت سلول های تولید کننده IL2 و IFNγ بیش از میزان آن ها در زیر گروهCD8 بود.
    همبستگی میزان سلول های بیان کننده هر یک از شاخص های فنوتیپی با سن، تعداد لنفوسیت T و زیر گروه های CD4 و CD8 بررسی گردید که نتایج آن در جدول شماره 3 دیده می شود. همانگونه که در جدول مشاهده می شود از بین شاخص های مورد مطالعه، تنها میزان سلول های CCR7+CD8+ با سن رابطه معکوس معنی دار داشت و سایر شاخص ها با سن رابطه ای نداشت. تعداد لنفوسیت های T بیان کننده شاخص های مورد بررسی به جز CCR7 و CD57 در زیر گروه CD8 با تعداد لنفوسیت T و تعداد لنفوسیت CD4T ارتباط معنی دار داشت. تعداد لنفوسیت های T بیان کننده شاخص های CD27، CD28، CD57 با تعداد لنفوسیت CD8 رابطه معنی دار داشت. میزان سلول های
    بیان کننده هیچ یک از شاخص های مورد بررسی با نسبت سلول های تولید کننده IL-2 و IFNγ ارتباط معنی دار نداشت (نتایج در جدول آورده نشده است)؛ همچنین بین نسبت سلول های تولیدکننده IL-2 و IFNγ با سن ارتباط معنی دار مشاهده نگردید.
    بین نسبت لنفوسیت های CD4 و CD8 بیان کننده IL2 و نیز نسبت لنفوسیت های CD4 و CD8
    بیان کنندهIFNγ همبستگی معنی دار وجود داشت.
    بحث:نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در افراد مورد مطالعه نسبت لنفوسیت های CD3 بیش از 50% و نسبت CD4 به CD8، 54/1 است. این نتایج همسو با سایر یافته های قبلی است که CD3+ با گذشت سن کاهش می یابد و نیز در افراد جوان سالم نسبت CD4 به CD8 بیش از 1 است و در سنین پیری این نسبت کاهش یافته و ممکن است معکوس گردد (6). در بررسی فتوتیپ لنفوسیت های CD4 و CD8 میزان لنفوسیت های بیان کننده هر یک از شاخص های فتوتیپی CD27، CD28، CD57، CCR7 در زیر گروه CD4 بیش از CD8 بود که با توجه به نسبت CD4 به CD8 این یافته قابل انتظار است. شواهد نشان می دهد که لنفوسیت های CD8+CD28- نقش مهمی در بیماری هایی که همراه با فعال شدن مزمن سیستم ایمنی است و نیز با تغییرات مرتبط با سن در سیستم ایمنی دارد و تغییرات فنوتیپی مرتبط با پیری نقش مهمی در بیماری های مرتبط با سیستم ایمنی دارد (19،12). افزایش لنفوسیت های CD4+CD28- (CD4+CD57+) نیز در تحریکات مزمن سیستم ایمنی مشاهده شده است (12). بر اساس نقطه نظر AKbar و همکاران، لنفوسیت های T کاملا تمایز یافته در هر دو زیر گروه CD4 و CD8 مولکول های CD28 و CD27 را از دست می دهند، اما سلول های CD8 ابتدا CD28 و سپس CD27 را از دست می دهند و در سلول های CD4 این مسیر بر عکس است (20). تحریک مزمن آنتی ژنیک منجر به تجمع تدریجی سلول های T الیگوکلونال اختصاصی آنتی ژن که در مراحل نهایی تمایز هستند،
    به ویژه در زیر گروه CD8 می گردد. این سلول ها با کوتاه شدن طول تلومر، از دست دادن CD28 یا بیان CD57 مشخص می گردند و افزایش سلول های CD3+CD57+ از اهمیت بالینی برخوردار است (21،12). بر اساس مطالعه Kovaiou و همکاران، افراد پیر درصد پایین تری از لنفوسیت های CD4+CD28+CD27+، اما درصد بالاتری از سلول های CD4+CD28+CD27- و CD4+CD28-CD27- دارند. گروه اخیر در همه افراد پیر به نسبت های مختلف وجود دارد، در حالی که این زیر گروه در افراد جوان تنها در افراد کمی دیده می شود (8). به نظر می رسد لنفوسیت های خاطره ای اجرایی در هنگام برخورد با آنتی ژن مولکول های CD27 خود را از دست داده اند (22). سلول های با مقادیر زیاد CD27 در بین لنفوسیت ها ی اختصاصی ویروس یافت نشده است که نشان می دهد در زمان مواجهه با آنتی ژن آن را از دست داده اند (23). هر دو زیر گروه سلول های خاطره ای -CD27 هستند (24). با توجه به اینکه گروه مورد مطالعه ما افراد سالم بودند، ما همبستگی بین میزان هر یک از زیر گروه های لنفوسیتی بیان کننده شاخص های فوق را با سن بررسی نمودیم و همانگونه که در جدول شماره 3 مشاهده می گردد بین فراوانی لنفوسیت های CD4 و CD8 بیان کننده 3 شاخص فوق با سن در هیچ مورد همبستگی وجود نداشت، اما بین این فراوانی و تعداد کل لنفوسیت ها ارتباط معنی دار مشاهده گردید که قابل انتظار است. ظاهرا در گروه سنی مورد مطالعه ما تاثیر تغییرات سن بر تغییر زیر گروه های لنفوسیت T بیان کننده شاخص های فتوتیپی محسوس نبوده است که بتواند همبستگی معنی دار نشان دهد. با توجه به اینکه تفداد افراد مورد مطالعه ما محدود بوده است، ممکن است نیاز به بررسی بیشتر جهت یافتن نتایج جامع تری از ارتباط بین تغییرات این زیر گروه ها و سن باشد.
    در بررسی همبستگی بین فراوانی لنفوسیت های T بیان کننده فتوتیپ CCR7 و سن، همبستگی منفی معنی دار در لنفوسیت های CD8 مشاهده گردید (جدول شماره 3). CCR7 یکی از شاخص های است که در تشخیص لنفوسیت های بکر و اجرایی استفاده می شود. بر اساس یک تعریف لنفوسیت های بکر یا خاطره ای مرکزی CCR7+ و لنفوسیت های خاطره ای اجرایی CCR7- هستند که با توجه به بیان CD27 خود این گروه نیز به دو دسته تقسیم می گردند (11،25). لنفوسیت های CD4+ تعداد و تغییرات خود به سمت لنفوسیت های خاطره ای اجرایی CD45-CCR7- را تا مدت زیادی به تعویق می اندازند و تغییرات محسوس در دهه 70 اتفاق می افتد (26). این موضوع می تواند عدم همبستگی بین فراوانی لنفوسیت های CD4+CCR7+ و سن را در مطالعه ما توضیح دهد. در بیماران آلوده شده با HIV، بیماران با تعداد بیشتری ویروس، دارای فراوانی بیشتری از لنفوسیت های CCR7- بوده اند که تایید کننده کاهش لنفوسیت های بکر و خاطره ای مرکزی است (7).
    تغییرات میزان سایتوکین ها نیز به عنوان یکی از تغییرات همراه با افزایش سن مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه Zanni و همکاران در افراد مسن، افزایش داخل سلولی سایتوکین های تیپ 1 و 2 در همه زیر گروه های لنفوسیت های CD8 دیده شده است، در حالی که افزایش قابل توجه نوع 1 همراه با افزایش سن تنها در لنفوسیت های خاطره ای دیده شده است. در این مطالعه گروه های سنی مورد مطالعه تا سنین پیری گسترش داشته است (15). در مطالعه ما نسبت لنفوسیت های تولید کننده IL2 در زیر گروه CD4 بیش از 2 برابر فراوانی لنفوسیت های بیان کننده IFNγ بود. این موضوع می تواند با این یافته که لنفوسیت های بکر و خاطره ای مرکزی بیش از لنفوسیت های اجرایی از نظر IL2 مثبت هستند، توجیه شود و با توجه به جوان بودن گروه مورد مطالعه می تواند، توضیح داده شود (7). در مطالعه ای که توسط Kleiner و همکاران صورت گرفته تفاوت میزان سایتوکین های بین کودکان و نوجوانان با بالغین بیش از 18 سال بررسی و مشخص شده است که بعضی از آن ها در بالغین کاهش و بعضی افزایش دارد (27). در مطالعه Alvarez-Rodriguez و همکاران افزایش سن همراه با افزایش IL12، IL13، IL16 و TNFα بوده است (16). در مطالعه ما ارتباط معنی داری بین میزان سلول های تولید کننده IL2 و IFNγ با سن یافت نشد که احتمالا دلیل آن می تواند نزدیکی سن افراد مورد مطالعه به یکدیگر باشد. وجود همبستگی بین نسبت لنفوسیت های CD4 و CD8 تولید کننده IL2 با IFNγ در افراد مورد مطالعه بیانگر تغییرات موازی این در زیر مجموعه دو این گروه سنی با یکدیگر می باشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به عدم وجود همبستگی معنی دار بین میزان لنفوسیت های T بیان کننده هر یک از شاخص های فتوتیپی مورد مطالعه با سن در افراد سالم، احتمالا بروز تغییرات محسوس پیری ایمنی منحصر به سنین پیری است و تغییرات تدریجی جزئی در سنین جوانی در حدی نیست که به صورت معنی دار بروز کند. میزان لنفوسیت های تولید کننده IL2 و IFNγ نیز ظاهرا به همین صورت با سن ارتباط معنی دار نداشت. جهت تکمیل داده های فوق پیشنهاد می گردد، گروه های سنی دیگر نیز مورد بررسی قرار گیرند.
    کلیدواژگان: فتوتیپ لنفوسیت T، پیری ایمنی، تعیین داخل سلولی سایتوکین، IL2، IFN?
  • امیرحسین شیخ شاهرخ، مرتضی هاشم زاده *، عباس دوستی، شهربانو پرچمی بروجنی صفحات 10-20
    مقدمه
    کاردیومیوپاتی هایپرتروفی (HCM)، رایج ترین بیماری ارثی مربوط به عضله قلب می باشد که در صورت درگیری ماهیچه بطن چپ قلب، به طور غیر طبیعی رشد کرده و ضخیم می شود (1). بر این اساس، حفره بطن چپ کوچک شده و با وجود حفظ قدرت انقباضی، قدرت انبساط حفره و پذیرش خون کم می شود. به دلیل حفظ قدرت انقباضی در اوایل بیماری، علائم نارسایی قلب کمتر دیده می شود، ولی در موارد پیشرفته موجب کاهش برون ده قلبی و بروز علائم نارسایی قلب می شود. دامنه آن از فقدان علائم بیماری در تمام عمر تا پیشرفت سریع نارسایی قلبی یا مرگ قلبی ناگهانی در ابتدا و گاهی اوقات با کمی و یا حتی بدون هایپرتروفی است (2،3). در بیماران مبتلا به HCM معمولا افزایش در توده عضلانی بطن چپ، بی نظمی سلول عضله یا فیبروز علت آریتمی محسوب می شود (7-4). میزان فیبروز عضله قلبی با اختلال در آرامش قلب و افزایش نارسایی قلبی در ارتباط است. در مدل های حیوانی ترانس ژنیک HCM، ارتباط روشنی بین میزان فیبروز قلبی و یا بی نظمی سلول عضله و خطر آریتمی نشان داده شده است (8،9). از علت های این بیماری می توان گاهی بیماری ثانویه مثل پر فشاری مزمن خون و یا تنگی دریچه ای یا بیماری های ارتشاحی قلب را نام برد؛ اما نوع اولیه (ایدئوپاتیک) ناشی از اختلال ژنتیکی می تواند در هر سنی رخ دهد. برخی بیماران دارای سابقه خانوادگی هستند؛ اما موارد بدون سابقه خانوادگی هم دیده می شود. این فرم درگیری یکی از شایع ترین علل مرگ ناگهانی قلب است. دامنه آن از فقدان علائم بیماری در تمام عمر تا پیشرفت سریع نارسایی قلبی یا مرگ قلبی ناگهانی در ابتدا و گاهی اوقات با کمی و یا حتی بدون هایپرتروفی است (2). اولین کاردیومیوپاتی که به علت ژنتیکی نسبت داده شده است، کاردیومیوپاتی هایپرتروفی می باشد که علت بیماری در بیش از 50% از موارد جهش های ژنی شناسایی شده است (10). جهش در 23 ژن سارکومری یا پروتئین های مرتبط با سارکومر، با HCM در ارتباط است (11،12). عمدتا تغییرات در دو ژنMYH7 وMYBPC3 (که کد کننده پروتئین C متصل شونده به میوزین قلبی است)، عامل بیش از 75% از تمام موارد بالینی HCM است که در آن زمینه ای از جهش تعریف شده است. جهش در پروتئین های رشته های نازک، مانند تروپونین T عضله قلب، تروپونین I عضله قلب و تروپومیوزین کمتر از 10% موارد HCM را تشکیل می دهند (13). تنوع قابل توجه در فنوتیپ بالینی HCM تا حدودی به علت جهش های ژنی بیماری زای متعدد است. حتی جهش مشابه در یک خانواده می تواند باعث تنوع قابل ملاحظه ای در نفوذ بیماری، سن شروع علائم، فنوتیپ بالینی و نتیجه شود. این مشاهدات نشان می دهد که فراتر از تغییر خاص در ساختار و عملکرد یک پروتئین جهش یافته، اصلاح کننده های دیگری برای بیماری باید وجود داشته باشند، مانند واریانت های ژنتیکی شایع و یا متوسط در کل ژنوم، یا بر هم کنش ژنتیکی- محیطی از طریق سیگنال اپی ژنتیک جهش های MYBPC دارای نفوذ ناقص هستند و منجر به بروز دیر رس و دوره خوش خیم بیماری می شوند (14). جهش های MYBPC با پیش آگهی ضعیف همراه هستند (15). در صورتی که جهش های بیماری زا در بیماران مبتلا به HCM تشخیص داده شود، خطر بروز عوارض نامطلوب مانند مرگ قلبی- عروقی، سکته مغزی غیر کشنده و یا پیشرفت نارسایی قلبی، 3 تا 4 برابر افزایش را در مقایسه با بیماران مبتلا به HCM که در آن ها جهش های بیماری زا شناسایی نشده است، نشان می دهد (17-15). شیوه زندگی، جنس و زمینه ژنتیکی، چندین عامل اصلاح کننده برای توجیه تنوع فنوتیپی بالا در HCM هستند (20-18). سیستم رنین- آنژیوتانسین- آلدوسترون نقش مهمی به عهده دارند (21،22). به عنوان مثال، بین تنوع ژنتیکی آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین (کدگذاری شده توسط ACE) و میزان هایپرتروفی در بیماران مبتلا به HCM، ارتباطی یافت شده است (21). بررسی ژنتیکی موجب تسهیل تشخیص بیماری در مراحل پیش کلینیکی می شود که این موجب پیشرفت های زیادی در شناخت مبنای ژنتیکی بیماری شده است. تشخیص بیماری با توجه به تعیین ژنوتیپ بیماران روز به روز بیشتر می شود و به خصوص که وجود روش های دارویی و مداخله ای برای پیشگیری از مرگ ناگهانی افراد مستعد، اهمیت موضوع را بیشتر می کند؛ همچنین طبقه بندی میزان خطر زایی بیماری بر اساس معیارهای مولکولی قابل انجام است. جهش در ژن MYBPC3، عامل حدود 40% از موارد بالینی HCM است که این موضوع ضرورت بررسی این ژن را آشکار می کند. ژن MYBPC3 از 21296 جفت باز تشکیل شده و دارای 35 اگزون است که 34 تا از آن ها کد کننده پروتئین cMYBP-C با 1172 اسید آمینه هستند. 2 تا از اگزون ها به صورت غیر معمولی از نظر اندازه کوچک هستند و هر کدام 3 جفت باز دارند. طول کامل cDNA 5/4 کیلو باز است که 1173 باز، آمینو اسیدی را کد می کند (23). تکنیک چند شکلی ساختار تک رشته ای (SSCP) در سال 1989 توسط Orita و همکاران ابداع شد. SSCP یک تکنیک ساده، ارزان و حساس است و در واقع یک روش غربالگری بر محصولات PCR جهت جداسازی نمونه های دارای جهش می باشد (24). تحت شرایط بهینه این تکنیک می تواند تفاوت های تک بازی را شناسایی کند. این روش مبتنی بر حرکت متفاوت تک رشته های DNA روی ژل پلی آکریل امید است (24). به همین دلیل با استفاده از روشSSCP می توان به طور دقیقی به تغییر در بازهای رشته DNA پی برد و این تغییرات را بررسی کرد. SSCP برای تشخیص جهش های نقطه ای مفید است و هتروداپلکس به حذف و اضافه شدن حساس است. در نتیجه آنالیز ترکیبی آن ها باعث افزایش حساسیت تشخیص می شود. هتروداپلکس ها بین آلل های متفاوت DNA شکل می گیرند. در این روش قطعات DNA نرمال و جهش یافته با هم مخلوط می شوند، سپس در دمای oC95 قرار می گیرند تا دناتوراسیون انجام شود و بعد در دمای اتاق قرار می گیرند تا اتصال مجدد رشته ها به صورت آرام در دمای اتاق انجام گیرد. اگر DNA هدف شامل آلل های متفاوتی باشد، هتروداپلکس ها به صورت خودکار شکل می گیرند و نتیجه آن تشکیل دو هموداپلکس و دو هتروداپلکس است که در ژل آکریل آمید با تاخیر حرکت می کنند (25)؛ بنابراین با انجام هم زمان روش SSCP و هتروداپلکس در ژل، حساسیت تشخیص در هر دو روش افزایش می یابد که به میزان بیش از 95% برای جهش های بی معنی و بد معنی تخمین زده شده است (26).
    در ایران مطالعات معدودی در زمینه های ژنتیکی HCM انجام شده است که از میان می توان به مطالعه حیدری و همکاران اشاره کرد که جهش ها در اگزون های 15-12 و 23-19 ژن MYH7 را در بیماران مبتلا به کاردیومیوپاتی هایپرتروفی در استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرار داد (27،28) از آنجا که در مطالعات انجام شده در دیگر کشورها در اگزون های 30 و 33 ژن MYBPC3 در بیماران مبتلا به HCM جهش گزارش شده است؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی حضور جهش های احتمالی در اگزون های 30 و 33 ژن MYBPC3 در استان چهارمحال و بختیاری طراحی و اجرا شده است.
    روش بررسی
    مطالعه که در محدوده زمانی مهر ماه 92 تا آبان ماه 93 انجام شد، از بین بیماران مراجعه کننده به کلینیک قلب دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد تعداد 30 نمونه از خون افراد مبتلا به کاردیومیوپاتی هایپرتروفی در استان چهارمحال و بختیاری، پس از کسب رضایت نامه از افراد مبتلا و یا والدین آن ها و تکمیل پرسشنامه مربوط به اطلاعات بالینی و دموگرافیک، دریافت شد. بر اساس یافته های اکوکاردیوگرافی و بالینی افرادی که ضخامت دیواره بطن چپ آن ها از 13 میلی متر بیشتر بود و بیماری آن ها وراثتی بود، وارد مطالعه شدند (جدول شماره 1) (30-28). از هر فرد به میزان 5 میلی لیتر خون محیطی دریافت شد و به ازای هر میلی لیتر خون 10 میکرولیتر EDTA استفاده شد و برای آزمایشات مولکولی به مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی واقع در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد منتقل شدند و در دمای 20- درجه سانتی گراد نگهداری شدند.
    در این مطالعه جهت استخراج DNA از روش استاندارد فنل- کلروفرم استفاده شد (30). به منظور بررسی میزان خلوص DNA در این مطالعه از روش اسپکتروفتومتری (اسپکتروفتومتر NANODROP 2000 USA) استفاده شده است. جهت طراحی پرایمر ساختمان کامل ژن MYBPC3، با استفاده از سایت اینترنتی NCBI شناسایی شد. اگزون های 30 و 33 این ژن انتخاب گردید و با استفاده از برنامه نرم افزاری Gene runner پرایمرهای لازم جهت انجام واکنش های زنجیره ای پلیمراز PCR طراحی و از شرکت ژن فناوران خریداری شدند. در این مطالعه از پرایمرهای تغییر یافته که در انتهای 4 یا 5 نوکلئوتیدی ''3 هر پرایمر پیشرو ترجیحا بازهای پیریمیدین (C به T و T به C) و بعضا بازهای پورین تعویض شده اند، نیز استفاده شد. بدین منظور نمونه هایی که محصول PCR آن ها با استفاده از پرایمر جهش یافته (site directed mutagenesis) باشند، به عنوان نمونه های کنترل مثبت بوده و در باندهای ژل SSCP دارای تغییر و حرکت متفاوت خواهند بود. پرایمرهای جهش یافته در جدول شماره 2 با علامت (*) مشخص شده اند.
    در مطالعه حاضر، برای تکثیر نواحی مورد نظر، واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) با استفاده از دستگاه ترموسایکلر (ASTEC ژاپن)، در حجم 25 ماکرولیتر انجام شد. مخلوط واکنش شامل اجزاء زیر بود: 5/2 ماکرولیتر بافر PCR (X 10) (سیناژن چین)، 4 ماکرولیتر منیزیم کلراید (50 میلی مولار)، 2/0 ماکرولیتر از مخلوط dNTP (10 میلی مولار) (سیناژن چین)، 5/0 ماکرولیتر از هر کدام از پرایمرها (50 ماکرو مول)، 2 ماکرولیتر از DNA ژنومیک و در نهایت 25/0 ماکرولیتر از آنزیم Taq پلیمراز (5 واحد بر ماکرولیتر) (سیناژن چین). پس از انجام چندین PCR و تغییر غلظت منیزیم کلراید در هر واکنش و با بررسی ژل های رنگ آمیزی شده محصولات PCR، بهترین کیفیت باندهای محصولات PCR در غلظت 50 میکرو مولار از منیزیم کلراید مشاهده شد؛ بنابراین برای انجام PCR از غلظت 50 میلی مولار منیزیم کلراید استفاده کردیم. برنامه دمایی تنظیم شده برای اگزون های مورد مطالعه در جدول شماره 3 آمده است.
    2 میکرولیتر از محصولات PCR روی ژل پلی آکریل آمید 8% و با ولتاژ 300 ولت و به مدت 45 دقیقه الکتروفورز شدند و سپس ژل ها به روش نیترات نقره رنگ آمیزی شده و رویت گردید. در صورت تایید کیفیت باندها محصولات PCR آن ها جهت SSCP مورد استفاده قرار گرفتند. برای هر نمونه به میزان 5 میکرولیتراز محصولات PCR را با 5 میکرولیتر از SSCP Dye در یک میکروتیوب مخلوط نمودیم. میکروتیوب ها را به مدت 15 دقیقه در دمای 95 درجه سانتی گراد روی هات پلیت قرار دادیم، تا دو رشته DNA کاملا از هم باز شوند. برای جلوگیری از اتصال مجدد رشته ها، بلافاصله میکروتیوب ها را بر روی یخ قرار دادیم. نمونه ها حداقل 5 دقیقه بر روی یخ ماندند. برای SSCP/HA نیز 2 میکرولیتر از DNA محصول PCR با 7/2 میکرولیتر EDTA مخلوط کرده و طبق برنامه Touch Down در دستگاه PCR(corbett استرالیا) قرار دادیم (جدول شماره 4).
    ژل پلی اکریل آمید مربوط به SSCP/HA به نسبت 39:1 از بیس اکریل آمید: اکریل آمید (MERCK آلمان) تهیه گردید و در تانک الکتروفورز قرار گرفت. از بافر X6/0TBE در تانک استفاده گردید. نمونه ها پس از مدت زمان لازم به داخل چاهک های ژل ریخته شدند. مدت زمان و ولتاژ لازم برای نمونه های مختلف متفاوت می باشد و باید برای هر نمونه شرایط دمایی، ولتاژ و زمان مطلوب با انجام آزمایشات متعدد و کسب تجربه به دست آید.
    شرایط تنظیم شده جهت انجام الکتروفورز SSCP و SSCP/HA اگزون های 30 و 33 ژن MYBPC3 غلظت ژل 10%، آمپر 31 میلی آمپر، ولتاژ 350-320 ولت، دما oC 12، زمان 8 ساعت می باشد.
    پس از مدت زمان لازم با استفاده از نیترات نقره ژل پلی اکریل آمید رنگ آمیزی شدند و باندهای تشکیل شده، مورد بررسی قرار گرفتند. هیچ نمونه مشکوکی در ژل SSCP مشاهده نشد، بنابراین نیازی به تعیین توالی نبود.
    یافته ها
    جمعیت مورد مطالعه، شامل: 30 نفر از افرادی بود که دیواره بطن چپ آن ها حداقل 13 میلی متر ضخامت داشت. برخی از افراد دارای سابقه فامیلی از بیماری و بعضی بدون سابقه فامیلی از بیماری بودند (28). افراد انتخاب شده برای نمونه گیری دارای کاردیومیوپاتی هایپرتروفی با علت ژنتیکی بودند و تمام افرادی که دارای علل غیر ژنتیکی بودند، از مطالعه حذف شدند. نتایج جمعیت مورد مطالعه، پس از الکتروفورز نمونه های DNA استخراج شده، مشخص شد که از کیفیت بالایی برخوردار هستند و هیچ گونه آلودگی ظاهری ندارند. نسبت جذب 280/260 برابر 8/1 بود که بیانگر عدم وجود ناخالصی است. طول قطعه تکثیر شده برای اگزون 30، 316 جفت باز و برای اگزون 33، 282 جفت باز می باشد. واکنش SSCP/HA، نتایج حاصل از الکتروفورز SSCP/HA اگزون های 30 و33 ژن MYBPC3 در ژل پلی اکریل آمید در تصویر شماره 1 و2 نشان داده شده است.
    نمونه های کنترل مثبت که پرایمر پیشرو آن ها دارای جهش ساختگی بود، در تمام تصاویر دارای حرکت متفاوت بوده و با حرف C مشخص شده است. سایر موارد که با عدد مشخص شده اند، مربوط به نمونه های بیماران هستند. همان گونه که در تصویر شماره 1 و 2 مشخص شده، در هر دو اگزون 30 و 33، در هیچ یک از نمونه های بیماران تغییری مشاهده نشد.
    تصویر شماره 1: ژل پلی اکریل آمید الکتروفورز SSCP/HA مربوط به اگزون 30 ژن MYBPC3 M: مارکر؛ C: نمونه کنترل مثبت که هم DNA تک رشته ای و هم DNA دو رشته ای آن متفاوت بودند؛ 1-21: نمونه های بیماران که در اگزون 30 آن ها هیچ گونه باند متفاوتی مشاهده نشد و در نتیجه فاقد جهش بودند.
    تصویر شماره 2: ژل پلی اکریل آمید الکتروفورز SSCP/HA مربوط به اگزون 33 ژن MYBPC3 M: مارکر؛ C: نمونه کنترل مثبت که هم DNA تک رشته ای و هم DNA دو رشته ای آن متفاوت بودند؛ 1-21: نمونه های بیماران که در اگزون 33 آن ها هیچ گونه باند متفاوتی مشاهده نشد و در نتیجه فاقد جهش بودند.
    بحث: این تحقیق با استفاده از روش PCR-SSCP/HA و با هدف شناسایی جهش های ژن MYBPC3 در بیماران مبتلا به کاردیومیوپاتی هایپرتروفی در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. این روش ساده، ارزان و حساس که قادر به شناسایی تغییر در یک باز منفرد در قطعه DNA می باشد، در تحقیق های برخی محقیق توضیح داده شد (24،31). شرایط مطلوب PCR-SSCP برای هرکدام از اگزون های مورد مطالعه با چندین بار تکرار آزمایش و به صورت تجربی به دست آمد. به منظور ارتقاء کیفیت تحقیق، تمام شرایط تکنیک PCR-SSCP رعایت شد. این روش دارای دقت 100% نیست؛ اما با استفاده از نمونه های کنترل می توان دقت را به 100% رساند. نمونه هایی که در این مطالعه به عنوان کنترل مثبت ایجاد کردیم، هم زمان با نمونه های دیگر روی ژل برده شدند و الگوی متفاوتی ایجاد کردند که نشان دهنده صحت واکنش انجام شده است. علاوه بر این، با کاربرد روش هایی مانند هتروداپلکس می توان دقت را افزایش داد؛ بنابراین روش هتروداپلکس نیز هم زمان با PCR-SSCP به کار رفت. این روش قادر به شناسایی بازهای جفت شده ناجور با کارایی و دقت بالا است. در این مطالعه از تکنیک PCR-SSCP با دقت بالا استفاده شد و نتایج این روش با آزمایشات دیگر تایید شدند؛ بنابراین داده های این تحقیق با اطمینان کامل ارائه شده است.
    در یک مطالعه در هندوستان غربالگری اگزون های ژن MYBPC3 انجام شد. پس از انجام آنالیز به وسیله ی تکنیک SSCP، یک جهش در اگزون شماره 19 و نیز یک SNP در اگزون شماره 31 مشاهده شد (32). حذف bp25 در اگزون 32 ژن در هند و در رابطه با HCM شناسایی شد (33). یک حذف25جفت بازی معمول در اگزون 32 ژن MYBPC3 منجر به شناسایی ارتباط آن با کاردیومیوپاتی با فراوانی 4% در آسیای شمالی شد (34). در مطالعه حاضر که با هدف تعیین جهش ها در اگزون های 30 و 33 ژنMYBPC3 در بیماران مبتلا به HCM در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد، نتایج زیر حاصل شدند: در اگزون 30 ژن MYBPC3 هیچ گونه جهشی مشاهده نشد. در دیگر مطالعات
    انجام شده نیز در اگزون 30 ژن MYBPC3 در بیماران مبتلا به HCM تغییر گزارش شده بود که برخی از آن ها به شرح زیر می باشند: در مطالعه ای که به طور مشترک در آلمان و ترکیه انجام شد، در اگزون 30 ژنMYBPC3 جهش insAA1042 در موقعیت Ins of AA at nt 3156 و جهش delG1047 در موقعیت Del of G at nt 3171 شناسایی شد که هر دو منجر به از دست رفتن جایگاه اتصال میوزین بودند (35). در مطالعه ای که در اسپانیا انجام شد، در اگزون 30 ژنMYBPC3 جهش R1022S در موقعیت c.C3064A شناسایی شد (36).
    در مطالعه حاضر در اگزون 33 ژن MYBPC3 در هیچ کدام از نمونه ها تغییری مشاهده نشد. در حالی که در سایر مطالعات انجام شده، در اگزون 33 ژن MYBPC3 در بیماران مبتلا به HCM تغییر گزارش شده بود که در زیر به برخی از آن ها اشاره شده: در مطالعه ای که در فرانسه انجام شد، در اگزون 33 ژنMYBPC3 ، اختلال در چارچوب خواندن به صورت یک مضاعف شدگی شناسایی
    شد (37). در مطالعه ای که در آمریکا انجام شد، در اگزون 33 ژنMYBPC3 تغییر نوکلئوتیدی Tمحل های اتصال برای میوزین و تیتین است (40). در مطالعه حاضر، در اگزون 30 ژن MYBPC3 تغییری مشاهده نشد و نتیجه می گیریم که جهش اگزون 30 ژن MYBPC3 در بیماری زایی کاردیومیوپاتی هایپرتروفی در استان چهارمحال و بختیاری نقش ندارد. در اگزون 33 ژن MYBPC3 نیز در هیچ کدام از نمونه ها تغییری مشاهده نشد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که جهش در اگزون 33 ژنMYBPC3 در بیماری زایی کاردیومیوپاتی هایپرتروفیدر استان چهارمحال و بختیاری بی تاثیر است. دلیل آن می تواند وجود ژن های مختلفی باشد که در HCM نقش دارند و جهش در آن ژن ها منجر به بروز بیماری می گردد؛ همچنین علت آن می تواند، وجود جهش در اگزون های دیگر ژن MYBPC3 باشد. در حالی که در سایر مطالعات انجام شده در دیگر مناطق، در اگزون 30 و 33 ژن MYBPC3 در بیماران مبتلا به HCM تغییر گزارش شده بود. علت احتمالی تفاوت در نتیجه حاصله می تواند تفاوت در ژنتیک منطقه ای بیماری باشد. به منظور شناخت بیشتر اساس ژنتیکی این بیماری و برای کسب اطلاعات مورد نظر جهت پیشگیری و مدیریت اختلال عملکرد قلبی وابسته به ژن MYBPC3، مطالعات بیشتری جهت بررسی دقیق تر جهش های این ژن در سایر اگزون ها لازم به نظر می رسد.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه جهش در اگزون های 30 و 33 ژن MYBPC3 نقشی در ایجاد بیماری کاردیومیوپاتی هایپرتروفی در جمعیت استان چهارمحال و بختیاری نداشته است و می طلبد که جهت بررسی علت بیماری HCM، دیگر اگزون های این ژن و نیز ژن های دخیل دیگر در این بیماری اقدام شود.
    کلیدواژگان: کاردیومیوپاتی هایپرتروفی، واکنش های زنجیرهای پلیمراز، چند شکلی فضایی تک رشته ای، MYBPC3، اگزون30، اگزون33
  • عزت الله قدم پور، سیمین غلامرضایی، پروانه رادمهر* صفحات 21-34
    زمینه و هدف
    همبودی اضطراب اجتماعی- افسردگی از شایع ترین مشکلات نوجوانان محسوب می شود که پیامدهای مخربی برای آنان دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان سوگیری تعبیر و نگرش ناکارآمد در مبتلایان به اختلال همبودی اضطراب اجتماعی و افسردگی بود.
    روش بررسی
    روش پژوهش حاضر از نوع طرح نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول و دوم مبتلا به اختلال همبودی اضطراب اجتماعی و افسردگی شهر خرم آباد می باشد که به منظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت که ابتدا 437 شرکت کننده با دامنه سنی 14 تا 17 سال، پرسشنامه اضطراب اجتماعی و افسردگی را تکمیل نمودند که از میان آن ها 30 نفر دارای اضطراب اجتماعی و افسردگی همراه بالا (یک انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه) انتخاب گردید، سپس 30 نفر منتخب با انتساب تصادفی به 2 گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 2ساعته (هفته ای یک جلسه) به صورت گروهی تحت آموزش MBCT قرار گرفتند. بعد از اتمام جلسات، هر دو گروه به پرسشنامه های تعبیر و نگرش ناکارآمد پاسخ دادند.
    یافته ها
    در گروه آزمایش کاهش معنی داری در سوگیری تعبیر مربوط به خود، سوگیری تعبیر مربوط به دیگران (001/0>P) و نگرش ناکارآمد (05/0>P) بعد از دریافت آموزش مشاهده شد. ضمن اینکه نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصله، آموزش های مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش میزان سوگیری تعبیر و نگرش ناکارآمد در مبتلایان به اختلال همبودی اضطراب اجتماعی و افسردگی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، سوگیری تعبیر، نگرش ناکارآمد، اضطراب اجتماعی، افسردگی
  • فاطمه افشارپور، داریوش گودرزی، منیره رئیسی، عاصفه عاصمی* صفحات 35-45
    زمینه و هدف
    اطلاع یابی و جستجوی اطلاعات فعالیت مهمی در جامعه بشری است. لذا شناخت رابطه بین میزان رضایت دانشجویان با توجه به مولفه های رفتار جستجوی اطلاعات در استفاده از اینترنت در بین دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد هدف اصلی این پژوهش بوده است.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و به بررسی رابطه بین رفتار جستجوی اطلاعات و رضایت کاربران اینترنت در بین دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال تحصیلی 94-1393می پردازد. برای بررسی فرضیه های اصلی و اختصاصی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها برای 225 دانشجو که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب، از بین دوره های مختلف رشته پزشکی، با استفاده از یک پرسشنامه ی محقق ساخته جمع آوری گردید.
    یافته ها
    بیشترین استفاده ازاینترنت، موتورهای جستجوی عمومی مثل گوگل و یاهو وکمترین مربوط به استفاده از فهرست های کتابخانه خارجی بوده است. مدت زمان صرف شده تا حصول مطلب دلخواه، مهم ترین مورد در عوامل موثر بر رضایت و استفاده از خدمات کتابداران و کارشناسان اطلاع رسانی پایین ترین میزان رضایت را داشته است. پرکاربردترین روش مورد استفاده در هنگام جستجو، موضوع مقاله و مهم ترین مشکل در جستجوی اطلاعات سرعت کم اینترنت بود. در مقوله عوامل فردی، استفاده از زبان دلخواه در هنگام جستجوی اطلاعات مهم ترین عامل بود. موثرترین عامل محیطی در هنگام جستجوی اطلاعات، وجود امکانات کافی مانند هوای مطلوب و نور کافی و مهم ترین عامل مرتبط با اطلاعات، حجم و اندازه فایل بوده است.
    نتیجه گیری
    در زمینه برطرف کردن نیاز اطلاعاتی و ایجاد رضایت و همچنین هدایت رفتار اطلاع یابی دانشجویان به خصوص در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، ضعف برنامه ریزی و آگاهی وجود دارد، لذا پیشنهاد گردید با افزایش بودجه و استخدام نیروی متخصص، فرصتی جهت پرداختن به مبحث رفتار اطلاع یابی کاربران، در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی فراهم شود.
    کلیدواژگان: رفتار اطلاع یابی، جستجوی اطلاعات، رفتار اطلاعاتی، نیاز اطلاعاتی
  • حدیث بیات، فاطمه کاظمی نسب، عفت بمبئی چی، محمد مرندی، کامران قائدی* صفحات 46-53
    زمینه و هدف
    اپلین، پروتئین موثر بر عملکرد عروق می باشد که به فراوانی دربافت قلبی میوکارد پستانداران دیده می شود. این پپتید و گیرنده ی آن در لایه میانی آئورت و شریان های کرونری به خوبی شناسایی شده اند. اپلین دارای کارکردهای قلبی عروقی گوناگون می باشد و سبب کاهش فشار خون می شود و در بیماران نقش اینوتروپیک مثبت دارد. اما در بیماران با نارسایی قلبی مزمن سطح پلاسمایی آپلین کاهش می یابد. اخیرا محققین بدنبال ارائه راهکارهایی هستند تا از از طریق اپلین از بیماری قلبی عروقی پیشگیری کنند. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین استقامتی بر بیان ژن اپلین در بطن چپ قلب موش های نر نژاد ویستار است.
    روش بررسی
    در تحقیق حاضر تعداد 12 عدد موش صحرائی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. موش های گروه تجربی (6n=) مدت 8 هفته، 5 روز در هفته، با سرعت متوسط 28 متر در دقیقه ( شیب صفر درجه) و به مدت 60 دقیقه، روی نوار گردان تمرین داده شدند. در این مدت گروه کنترل (6n=) در فعالیت ورزشی خاصی شرکت داده نشدند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه ی تمرین ورزشی، رت ها در حالتی که یک شب کامل ناشتا بودند بیهوش شدند. پس از شکاف در قسمت جلوی سینه، بافت قلب سریعا جدا شد و برای استخراج RNA در فریزر80- درجه نگهداری شد. سپس RNA هر نمونه تبدیل به cDNA شد و برای انجام Real-time PCR بهترین رقت cDNA برآورد شد.
    یافته ها
    پس از پایان واکنش و تعیین خط آستانه، سیکل آستانه (Ct) هر نمونه بدست آمد. از نسبت سیکل آستانه ژن مورد نظر با ژن خانه گردان میزان بیان نسبی ژن اپلین نظر از روش2-∆∆Ct بدست آمد. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج به روشنی نشان داد که بیان ژن اپلین پس از 8 هفته تمرین استقامتی نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار یافته است (05/0p<).
    نتیجه گیری
    تمرینات استقامتی بر افزایش بیان ژن اپلین تاثیر مثبتی داشته و بدینوسیله می تواند در پیشگیری از بیماری قلبی عروقی موثر می باشد
    کلیدواژگان: تمرین استقامتی، بیان ژن، اپلین
  • محمدرضا میرزایی *، مهدی محمودی، غلامحسین حسن شاهی، امیر رهنما، محمود شیخ فتح الهی، فهمیده بگرضایی صفحات 54-61
    هدف
    یکی از دلایل ایجاد سرطان، بیان نابجای ژنهای کنترل کننده مسیر خود بازآفرینی در سلول سرطانی است. لذا در این مطالعه بیان ژن های اصلی کنترل کننده مسیر خود بازآفرینی شامل OCT4، NANOG، KLF4، SOX2 و NUCLEOSTEMIN در دو رده سلولی 5637 و HT1376، بافت سرطانی و بافت سالم پنچ نمونه توده بیوپسی بافت سرطانی مثانه، مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و
    روش ها
    در این مطالعه آزمایشگاهی، رده های سلولی در فلاسک های کشت و محیط کشت کامل RPMI1640 کشت و نگه داری شدند و نمونه های بیوپسی بافت سرطان از میان نمونه های سرطانی ارسالی به آزمایشگاه پاتولوژی و به صورت بافت تازه (Fresh)، با توجه به علائم بالینی و یافته های آزمایشگاهی، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. حاشیه های نمونه های بیوپسی به عنوان بافت سالم انتخاب گردید. بیان ژن های مورد نظر با استفاده از پرایمرهای اختصاصی، دستگاه Real-Time PCR و فرمول 2- -delta ct مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    ارزیابی نتایج Real-Time PCR نشان داد ژن های مورد مطالعه در رده های سلول سرطانی و نیز بافت سرطانی توده های بیوپسی سرطانی مورد مطالعه بیان می شوند در حالیکه در بافت سالم توده های بیوپسی مورد اشاره، بیان این ژنها مشاهده نمی شود..
    نتیجه گیری
    بیان ژن های OCT4، NANOG، KLF4، SOX2 و NUCLEOSTEMIN لازمه القاء توان خود بازآفرینی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد این ژن ها در بافت سرطانی و رده های سلول سرطانی در مقایسه با بافت سالم بیان بالاتری از خود نشان می دهند. لذا به نظر میرسد مطالعه علت فعال شدن مجدد این ژنها میتواند در شناسایی ماهیت سرطان کمک کننده باشد.
    کلیدواژگان: رده سلول سرطانی، ژن های مسیر خودبازآفرینی، سرطان مثانه
  • اعظم حقی، سینا اشراقی دهکردی، احسان حمامی زاده، حسن رجبی وردنجانی* صفحات 62-71
    مقدمه
    سلامت، خستگی و رفاه اجتماعی رانندگان اتوبوس از مهمترین فاکتورها در عملکرد و شیوع حوادث رانندگی می باشند و هر اختلالی در این زمینه ها می تواند پیامدهای نامطلوبی برای مسافران و دیگر افراد جامعه به همراه داشته باشد. بنابراین تهیه ابزاری که بتواند فاکتورهای موثر بر این شغل را به خوبی شناسایی و بیان کند ضروری به نظر می رسد لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی پرسشنامه ارزیابی خستگی، سلامت و رفاه اجتماعی رانندگان اتوبوس انجام شده است.
    زمینه و هدف
    سلامت، خستگی و رفاه اجتماعی رانندگان اتوبوس از مهم ترین فاکتورها در عملکرد و شیوع حوادث رانندگی می باشند و هر اختلالی در این زمینه ها می تواند پیامدهای نامطلوبی برای مسافران و دیگر افراد جامعه به همراه داشته باشد؛ بنابراین تهیه ابزاری که بتواند فاکتورهای موثر بر این شغل را به خوبی شناسایی و بیان کند ضروری به نظر می رسد، لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی پرسش نامه ارزیابی خستگی، سلامت و رفاه اجتماعی رانندگان اتوبوس انجام شده است
    روش بررسی
    این پژوهش مقطعی در سال 92-1391 بر روی 285 راننده اتوبوس بین شهری در پایانه های مسافربری صفه و کاوه شهر اصفهان به روش نمونه برداری تصادفی ساده، انجام شد. پس از ترجمه پرسشنامه، روایی آن بر اساس نظر پانل خبرگان، محاسبه ضریب نسبت روایی، شاخص روایی محتوا و انجام تحلیل عاملی اکتشافی صورت گرفت. تعیین پایایی این پرسشنامه به دو روش آزمون- باز آزمون و آزمون هم سانی درونی انجام گردید و برای این منظور به ترتیب از ضریب هم بستگی درونی و آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت انجام این آزمون ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید.
    یافته ها
    در تعیین روایی صوری آیتم کنترل شغل حذف گردید، همچنین آیتم حمایت سازمانی نیز از بین فاکتورهای سازمانی حذف گردید و به طور مستقل تحت عنوان «حمایت کارفرما» مورد ارزیابی قرار گرفت. متوسط CVI پرسشنامه 92/0 به دست آمد و در مرحله تعیین CVR در اکثریت آیتم ها مقادیر بالای 65/0 محاسبه گردید. تحلیل عامل اکتشافی با چرخش واریماکس، 3 عامل را با Eigen value بیشتر از 1 ایجاد کرد که به ترتیب عبارتند از: سلامت، فاکتورهای سازمانی و خستگی. ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر 882/0 و مقدار کل شاخص ICC برابر 87/0 به دست آمد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه، شواهد مناسبی در خصوص استحکام ساختار عاملی و پایایی پرسشنامه تدوین شده را فراهم نمود و می تواند به عنوان یک ابزار علمی برای مقاصد تحقیقاتی- آموزشی و عملی در رانندگان اتوبوس، مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد.
    کلیدواژگان: خستگی، سلامت، رفاه اجتماعی، رانندگان اتوبوس
  • سعید حیدری سورشجانی، محمود مباشری، فاطمه دریس *، سمیه محمدی، عبدالرحیم کاظمی وردنجانی صفحات 72-81
    زمینه و هدف
    پژوهش از عناصر کلیدی در توسعه ی هر کشور است و در صورتی که به درستی به آن پرداخته نشود، موجب اتلاف منابع مادی و انسانی خواهد شد. این مطالعه با هدف تعیین موانع موجود بر کاربست پژوهش از دیدگاه فعالان حوزه ی پژوهش اجرا گردید.
    روش بررسی
    مطالعه ی مقطعی حاضر در سال 1393 بر روی 102 نفر از افراد فعال در حوزه ی پژوهش و به صورت نمونه گیری هدفمند انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته ی دو بخشی بود که به ارزیابی اطلاعات شخصی و موانع موجود در کاربست پژوهش می پرداخت (738/0=α). پس از ورود داده ها در نرم افزار SPSS، از آمار توصیفی و تحلیلی برای تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین موانع و مشکلات پیش روی کاربست پژوهش به ترتیب در حیطه ی تهیه 48/3، کاربرد نتایج 22/3 و مدیریت و اجرای طرح های تحقیقاتی 91/2 بوده است. میانگین نمره ی موانع کاربست پژوهش در حیطه ی مدیریت و اجرا، در حوزه ی معاونت تحقیقات و فناوری به طور معنی داری از سایر معاونت ها کمتر بود (05/0>P). همبستگی معنی داری میان سن و سابقه کار با نمره موانع کاربست پژوهش در 3 حیطه مذکور وجود نداشت (05/0
    نتیجه گیری
    مهم ترین موانع کاربست پژوهش به ترتیب در حیطه تهیه، کاربرد نتایج و مدیریت طرح های تحقیقاتی می باشد. نتایج این مطالعه می تواند در شناسایی و رفع موانع مربوط به کاربست پژوهش در دستور کار سیاست گزاران و برنامه ریزان قرار گیرد.
    کلیدواژگان: کاربست، پژوهش، نظام مراقبت بهداشتی، درمانی
  • نسرین پازوکی، علی احمدی، جعفر سلیمیان* صفحات 82-88
    زمینه و هدف
    کمبود ویتامین D از مشکلات شایع جهان است که عوارض زیادی به خصوص در بزرگسالان دارد. مطالعات، حاکی از ارتباط سطح پایین ویتامین D و بیماری های آلرژیک است. با توجه به نقش ویتامین D در تنظیم سیستم ایمنی، کمبود این فاکتور می تواند یکی از عوامل تشدید بیماری های آلرژیک باشد. مطالعه حاضر ارتباط بین سطح سرمی ویتامین D و میزان IgE در بزرگسالان مبتلا به آلرژی نوع یک در شهر تهران را بررسی می کند.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقطعی، 80 فرد مبتلا به آلرژی (28 نفر مرد و 52 نفر زن) بزرگ تر از 16 سال مراجعه کننده به کلینیک آسم و آلرژی خورشید در تهران بررسی شدند. سطح سرمی ویتامین D و IgE تام با روش الایزا تعیین شد. ویتامین D در سه سطح کمبود (کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر)، ناکافی (30- 20 نانوگرم بر میلی لیتر) و کافی (بالاتر از 30 نانوگرم بر میلی لیتر) طبقه بندی شد. به منظور تایید وجودIgE اختصاصی از تست پوستی پریک استفاده و در نهایت داده ها توسط SPSS آنالیز شدند.
    یافته ها
    میانگین سطح ویتامین D در جامعه مورد مطالعه 59/21 نانوگرم بر میلی لیتر بود که در محدوده ناکافی (کمتر از30 نانوگرم بر میلی لیتر) قرار می گیرد. 25/76% افراد سطح ویتامینD غیر طبیعی (65% کمبود و 25/11% ناکافی) و 75/23% سطح ویتامین D کافی داشتند، همچنین نتایج نشان داد سطح غیر طبیعی ویتامینD در زنان بیشتر از مردان است (21/67 % نسبت به 78/32%). علاوه بر این، کمبود ویتامین D با جنسیت زن ارتباط معنی داری داشت (01/0P=).
    نتیجه گیری
    به دلیل شیوع کمبود ویتامین D، شناسایی فاکتورهای موثر بر کمبود ویتامین D و تاثیر آن بر بیماری های آلرژیک، بررسی میزان نقص ویتامین D و روش های پیشگیری از بروز آن ضروری است.
    کلیدواژگان: سطح سرمی ویتامین D، سطح سرمیIgE، آلرژی در بزرگسالان
  • محمود نیک سرشت* صفحات 89-99
    زمینه و هدف
    هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثر 12 هفته تمرین مقاومتی غیر خطی، هوازی تناوبی و همچنین اثر 4 هفته بی تمرینی متعاقب این تمرینات بر سطح سرمی اینترلوکین-6 و مقاومت انسولین در مردان جوان چاق بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 38 نفر از مردان چاق ابتدا بر اساس آمادگی هوازی، سن و درصد چربی یکسان سازی شدند، سپس به طور تصادفی در گروه های تمرین مقاومتی غیر خطی (14 نفر)، هوازی تناوبی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. گروه های تمرین 3 جلسه در هفته برای 12 هفته تمرین و متعاقب آن 4 هفته هیچ گونه تمرینی نداشتند. تمرین مقاومتی غیر خطی شامل اجرای 40 تا 65 دقیقه تمرین وزنه در شدت های مختلف و با یک الگوی زمان بندی منعطف بود. تمرین هوازی تناوبی شامل 4 وهله ی 4 دقیقه ای دویدن بر روی نوارگردان با شدت 80 تا 90% ضربان قلب بیشینه و 3 دقیقه ریکاوری بین وهله ها بود. سطح سرمی اینترلوکین-6 و انسولین با روش الایزا و غلظت سرمی گلوکز با روش گلوکز اکسیداز اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در مقایسه با گروه کنترل، پس از تمرین مقاومتی غیر خطی (593/0P=) و هوازی تناوبی (623/0P=) تغییر معنی داری در سطح سرمی اینترلوکین-6 مشاهده نشد، اما غلظت این سایتوکاین پس از بی تمرینی به طور معنی داری در گروه های مقاومتی غیر خطی (011/0P=) و هوازی تناوبی (017/0P=) افزایش یافت. برنامه های تمرین مقاومتی
    غیر خطی (006/0=P) و هوازی تناوبی (046/0P=) به طور مشابه و معنی داری در کاهش مقاومت انسولین موثر بودند، اما پس از بی تمرینی این مقادیر به سطح پیش از تمرین رسید.
    نتیجه گیری
    مردان جوان چاق می توانند از برنامه های تمرین برای کاهش مقاومت انسولین استفاده کنند، همچنین بی تمرینی در گروه های تمرین منجر به افزایش معنی داری در اینترلوکین-6 شد؛ بنابراین، توصیه می شود که برنامه های تمرین به منظور پیشگیری از بدتر شدن وضعیت التهاب نباید قطع شوند.
    کلیدواژگان: تمرین هوازی تناوبی، مقاومت به انسولین، تمرین مقاومتی غیر خطی، چاقی
  • داریوش زارع *، غلامعلی جلودار، سیده سارا هاشمی صفحات 100-108
    زمینه و هدف
    بیضه ها از بافت های فعال بدن می باشند که می توانند تحت اثر این امواج قرار گیرند و سن فرد در زمان مواجه شدن با این امواج می تواند بر میزان اثرات نقش مهمی داشته باشد، لذا هدف این تحقیق بررسی تاثیر امواج نشتی از اجاق مایکروفر در 2 مقطع سنی بالغ و قبل از بلوغ بر مورفولوژی اسپرم های اپیدیدیم در موش صحرایی می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، برای تحقیق 18 موش بالغ (سن حدود 2 ماه) و 18 موش قبل از بلوغ (سن حدود 1 ماه) مورد استفاده قرار گرفت. هر گروه سنی نیز به 2 گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه های آزمایش روزانه
    3 نوبت و هر بار 30 دقیقه در مدت 2 ماه در مجاورت دستگاه مایکروفر با فرکانس 2450 مگاهرتز قرار گرفتند. گروه های کنترل نیز در شرایط مساوی از نظر نور و دما در محیط آزمایشگاه نگه داشته شدند. پس از پایان دوره آزمایش کلیه موش ها کشته شده و مورفولوژی اسپرم های اپیدیدیم (تعداد، شکل و میزان زنده بودن اسپرم ها) مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    تعداد اسپرم های اپیدیدیم در هر 2 گروه آزمایش بالغ و قبل از بلوغ نسبت به گروه های کنترل مربوطه کاهش معنی داری یافته، (042/0P=)؛ همچنین تعداد اسپرم های مرده و غیر طبیعی در هر 2 گروه آزمایش نسبت به گروه های کنترل (بالغ و قبل از بلوغ) افزایش معنی داری، به ترتیب با (047/0=P) و (045/0=P) داشت. تفاوتی بین گروه های بالغ و قبل از بلوغ مواجه شده با امواج مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    امواج میکروویو نشتی از اجاق مایکروفر با تحت تاثیر قرار دادن لوله های اسپرم ساز باعث ایجاد تغییرات معنی داری در فاکتورهای مورفولوژیک اسپرم می گردد.
    کلیدواژگان: امواج مایکروویو، اسپرم، موش صحرایی، مایکرووفر
  • مونا شریفی فردشاد، حسن شمس اسفندآباد *، پیمان حسنی ابهریان صفحات 109-121
    زمینه و هدف
    مرحله ی ولع در چرخه ی اعتیاد به عنوان عنصر کلیدی در عود مصرف فرض شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی تحریک قشر پیش پیشانی خلفی- جانبی از روی جمجمه با استفاده از جریان مسقیم الکتریکی بر میزان ولع مصرف کراک هروئین بود.
    روش بررسی
    طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی دو سو کور مقطعی، با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری را کلیه مردان راست دست مبتلا به سوء مصرف و وابستگی به کراک هروئین به روش تدخینی مراجعه کننده به 10 مرکز ترک اعتیاد در شهر تهران در نیمه ی اول سال 1393 که تحت درمان نگهدارنده با متادون بودند، تشکیل دادند (46n=). بر اساس معیارهای ورود به مطالعه 40 نفر از کسانی که بالاترین نمرات را پس از آزمون سنجش ولع القائی کسب کردند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل (20=2=n1n) جای گرفتند. گروه آزمایشی (20n=) طی دو جلسه، تحریکات آندال راست و کاتدال راست را به صورت تصادفی به مدت 20 دقیقه با فاصله زمانی 72 ساعت بین جلسات تحریک بر ناحیه ی پیش پیشانی خلفی- جانبی دریافت نمود و گروه کنترل (20n=) 1 جلسه به مدت
    20 دقیقه تحریک پلاسبو را بر همین ناحیه دریافت کرد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد، تحریک آندال راست/ کاتدال چپ ناحیه ی پیش پیشانی خلفی- جانبی مغز، به طور معنی داری ولع مصرف کراک هروئین را در مقایسه با تحریک پلاسبو کاهش می دهد (05/0P<)، اما رابطه ی معنی داری بین تحریک کاتدال راست/ آندال چپ این ناحیه و کاهش ولع مصرف القائی مشاهده نشد (05/0P>).
    نتیجه گیری
    به کارگیری روش تحریک الکتریکی مغزی به عنوان یک روش درمانی مکمل برای کاهش ولع مصرف مواد پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: اعتیاد، ولع القائی، کراک هروئین، تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه، مردان
  • بهادر نعمتی *، مهربان صادقی، عبدالمجید فدایی، مرتضی سدهی، محیا آذری، طیب محمدی صفحات 122-131
    زمینه و هدف
    منابع آب سطحی اغلب حاوی ناخالصی های محلول و معلق متعددی می باشند. ذرات ریزتر که اصطلاحا کلوئید نامیده می شوند، تنها پس از عملیات انعقاد و لخته سازی قابل حذف می باشند. هدف از این مطالعه بررسی کارآیی فرآیند تلفیقی انعقاد پیشرفته و فیلتراسیون مستقیم برای حذف رنگ و کدورت از آب های سطحی و همچنین یافتن راه حل مناسبی جهت حذف آلاینده ها از این آب ها بود.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت تجربی در مقیاس پایلوت و با ظرفیت 144 لیتر بر ساعت انجام گرفت. 2 فاکتور رنگ و کدورت در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. تالاب چغاخور واقع در 65 کیلومتری شهرکرد به عنوان محل نمونه برداری انتخاب و نمونه ها برداشت شد. جهت سنجش رنگ و کدورت از دستگاه اسپکتروفتومتر مدل DR2000 استفاده شد. روش جمع آوری داده ها بر اساس آزمایشات تاگوچی به دست آمد و داده ها با استفاده از نرم افزار Minitab آنالیز شدند. در این پژوهش تاثیر pH، دوز منعقد کننده کلروفریک (FeCl3) و دبی ورودی به سیستم بر حذف رنگ و کدورت مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در شرایط بهینه میزان حذف رنگ حدودا 96% بوده و از 140 واحد TCU در نمونه خام به 3/5 واحد TCU رسید. کدورت اولیه با میزان حذف بیش از 95% از NTU 320 به NTU 4/1 رسید. شرایط بهینه برای حذف رنگ و کدورت در 2/6=pH، دوز کلروفریک40 میلی گرم بر لیتر و دبی 95 لیتر بر ساعت اتفاق افتاد. بر اساس تحلیل اثر عوامل مورد بررسی، pH بیشترین اثر را بر راندمان حذف آلاینده ها داشته و به ترتیب غلظت ماده منعقد کننده و دبی در رتبه های بعدی قرار داشتند.
    نتیجه گیری
    طبق نتایج به دست آمده، فرآیند تلفیقی انعقاد پیشرفته با فیلتراسیون مستقیم می تواند بازدهی حذف رنگ و کدورت را در تصفیه خانه آب بهبود دهد.
    کلیدواژگان: انعقاد پپیشرفته، فیلتراسیون مستقیم، رنگ، کدورت
  • افشین صلاحیان، حسن پالاهنگ* صفحات 132-142
    زمینه و هدف
    با توجه به شیوع وابستگی به افیون ها و پیامدهای فردی و اجتماعی آن، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش گروهی حل مسئله بر رضایت زناشویی و کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد (افیون ها) بود.
    روش بررسی
    این پژوهش در دسته پژوهش های تجربی کار آزمایی بالینی قرار می گیرد و طرح تحقیق آن به صورت 2 گروهی (گروه آزمایش و گروه کنترل) و شامل 3 مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (1 ماهه) بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران وابسته به افیون ها در شهرکرد و نمونه پژوهش نیز 40 نفر از افراد واجد ملاک ورود به پژوهش بود. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه های کیفیت زندگی و رضایت زناشویی انریچ بود. مداخله پژوهش شامل 8 جلسه آموزشی 2 ساعته بود.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که آموزش گروهی حل مسئله بر بهبود رضایت زناشویی بیماران در مرحله پس آزمون (0001/0>P و 58/37=F) و پیگیری (0001/0>P و 17/43=F) و کیفیت زندگی آن ها در مرحله پس آزمون (0001/0>P و 80/93=F) و پیگیری (0001/0>P و 49/362=F) در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل اثر بخش بوده است و میزان تاثیر از 41/0 تا 7/0 متفاوت بود.
    نتیجه گیری
    نتایج در کل حاکی از این بود که آموزش گروهی حل مسئله کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد (افیون ها) را ارتقاء می دهد و نقشی کاهنده در میزان تعارضات زناشویی آن ها دارد؛ بنابراین آموزش گروهی حل مسئله در بهبود وضعیت خانوادگی بیماران وابسته به مواد موثر است.
    کلیدواژگان: حل مسئله، تعارضات، کیفیت زندگی، شهرکرد
  • مرضیه تولایی، کاظم پریور، سودابه جوادیان الیادرانی، محمدحسین نصر اصفهانی* صفحات 143-169
    زمینه و هدف
    سانتروزوم ها تنها اندامک های بدون غشا در سلول های مهره داران هستند و در اکثر سلول ها از 2 ساختار اصلی، سانتریول ها و ماده ی پری سانتریولی تشکیل شده اند. در طی تکوین تغییرات عمده ای در ساختار و مورفولوژی سانتروزوم ها رخ می دهد که مهم ترین این تغییرات در طی فرایند گامتوژنز، لقاح و تکوین اولیه جنین است. هدف این مقاله مروری آشنا شدن با ساختار و ترکیبات سانتروزوم، نقش آن در گامتوژنز و تکوین اولیه جنین و همچنین مکانیسم های سلولی و مولکولی دخیل در این فرایند است. به علاوه اهمیت سانتروزوم در ناباروری نیز بحث می گردد. این مقاله مروری اولین مطالعه ای است که به طور کامل سانتروزوم ها را از دیدگاه سلولی، مولکولی و درمانی مورد ارزیابی قرار داده است.
    روش بررسی
    مقالات جستجو شده در پایگاه های اطلاعاتی Entrez-PubMed و پایگاه های مرتبط با مقالات ISI از سال 1985 تا 2015 انجام شده است.
    یافته ها
    گامت های نر و ماده سانتروزوم را در یک مدل متقابل تولید می کنند. پس از اتصال اجزای سانتروزومی گامت ها به یکدیگر و تکمیل آن ها، یک سانتروزوم عملکردی برای سلول تخم ایجاد می شود.
    نتیجه گیری
    مطالعه ی سانتروزوم ها در سلول های جنسی راه های جدیدی را برای درمان ناباروری مربوط به نقص های سانتروزومی و ناتوانی در شکل دادن آستر اسپرمی و دستگاه میتوزی تقسیم سلولی که برای اطمینان از رشد مناسب لازم است، گشوده است.
    کلیدواژگان: سانتروزوم، لقاح، گامتوژنز، ناباروری، تکوین جنین
|
  • Batoul Pourgheysari *, Leila Kmiari Pages 1-9
    Background And Aims
    Immunity is changed with increasing the age and leads to immunoscenescence in elderly. This phenomenon is associated with the alteration of T cell phenotype and function. The aim of the present study was to investigate T lymphocyte phenotype and intracellular IL-2 and interferon-gamma (IFNγ) and their correlation with age in a group of healthy subjects.
    Methods
    In this descriptive study, blood was obtained from 26 healthy individuals. IL2 and IFN- γ were determined by intracellular cytokine detection method. T cell immunophenotype was detected using by flow cytometry. Obtained data of complete blood count, flow cytometry and other data were analyzed by descriptive statistics and Spearman correlation test.
    Results
    T lymphocyte frequency was 54.81 ± 14.87% and CD4 and CD8 positive T cells were 644.15± 294.5/mm3 and 417.04± 155.44/mm3, respectively. The number of T cell expressing CD27, CD28, CD57 and CCR7 and the frequency of IL2 and IFNγ T cells were more in CD4 subset than CD8 T cells. Among the investigated phenotypes, only the frequency of CD8ࠤ T cells was negatively correlated with age.
    Conclusion
    The findings demonstrated that T cell phenotype alterations related to the decrease of naïve and central memory T cells and increase of effector memory T cells (associated with immunoscenescence) is not significantly correlated with age in young individuals. For more consistent data, study of the immune function and phenotype is suggested in different young and old groups.
    Keywords: T cell phenotype, Immunoscenescence, Intracellular cytokine detection, IL2, IFN?
  • Amirhossein Sheikhshahrokh, Morteza Hashemzadeh Chaleshtori *, Abbas Doosti, Shahrbanoo Parchami Boroujeni Pages 10-20
    Background And Aims
    HCM is a common form of hereditary heart disease with Mendelian inheritance that is a frequent cause of sudden cardiac death in the people younger than 35 years. In more than 50% of cases the cause of HCM identified as gene mutations. Mutations in the gene MYBPC3 (which encodes the cardiac Myosin binding protein C) are about 40% of clinical cases. This study was aimed to investigate the presence of mutations in exons 30 and 33 MYBPC3 gene in patients with hypertrophic cardiomyopathy in Chaharmahal and Bakhtiari.
    Methods
    30 probands of hypertrophic cardiomyopathy were selected from patients referred to the cardiac clinic of the Shahrekord Medical University. DNA extraction was done by using of standard phenol - chloroform protocol from blood samples of patients. The exons 30 and 33 were amplified by PCR and were converted to single-stranded with SSCP and they electrophoresed with double-stranded sample on polyacrylamide gels.
    Results
    All of selected patients had hypertrophic cardiomyopathy with genetic cause. Qualities of extracted DNA were certified by electrophoresis and determination of their absorption ratio. By investigation of obtained results from SSCP/HA electrophorese in polyacrylamide, we did not find any change in exons 30 and 33.
    Conclusion
    None of the patients had mutations in exons 30 and 33 gene MYBPC3. Based on the results of this study, there is no change in exons 30 and 33 of MYBPC3 in hypertrophic cardiomyopathy patients with autosomal dominant heritage. As the result, the mentioned exons do not consider as suspicious exons for prognosis and cause of HCM in Chaharmahal and Bakhtiari province.
    Keywords: Polymerase chain reaction, Single strand conformation polymorphism, MYBPC3, Exon 30, Exon 33
  • En Ezatolah Ghadmpour, En Simin Gholamrezaei, En Parvaneh Radmehr* Pages 21-34
    Background And Aim
    Comorbidity social anxiety and depression is of the most common problems adolescents that of destructive consequences for them. Therefore the aim of this study is the effective of mindfulness–based cognitive therapy on interpretation bias and dysfunctional attitude in Suffering disorder comorbidity social anxiety and depression.
    Materials And Methods
    The study of experimental pretest-posttest design with control group. The study population consisted of all secondary school girls students in the first and second period social anxiety and depression comorbidity are Khorramabad. That in order to implement a screening test was conducted the first 437 participating the age range 14 to17 years, social anxiety and depression questionnaire completed, Among the 30 Person with high social anxiety and depression (one standard deviation above the average for the group) was selected, The 30 Person selected simple randomly divided into 2 groups of 15 experimental and control. The experimental group received 8 sessions of 2 hours( week a meeting) as a group training were mindfulness-based cognitive. After completion meetings both groups responded to questionnaires interpretation and dysfunctional attitude.
    Results
    Experimental group evidenced statistically reductions after training was in interpretation bias, others (P
    Conclusion
    According to the results, Recommended mindfulness-based training to reduce interpretation biases and dysfunctional attitudes in suffering with disorder comorbidity social anxiety and depression.
    Keywords: Mindfulness, based cognitive therapy, Interpretation bias, Dysfunctional attitude, Social anxiety, Depression
  • Fatemeh Afsharpour, Daryoush Goudarzi, Monereh Reisi, Asefeh Asemi* Pages 35-45
    Background And Aims
    Information seeking and searching of information is an important action in human society. So, the aim of this study was to determine the relationship between information-seeking behavior and satisfaction of internet users among the medical students of in Shahrekord University of Medical Sciences.
    Methods
    This research was a cross-sectional study to examine the relationship between the behavior of internet users searching for information and satisfaction among medical students in Shahrekord University of Medical Sciences in the academic year from 2014 -2015. To investigate the specific and original hypothesis was used Pearson correlation coefficient. Data for 225 students were collected using stratified random sampling in different periods in medical field using a questionnaire made by researcher.
    Results
    The most use of the internet is related to public search engines like Google and Yahoo and the least to the use of external library catalogs. The most important factors for influencing satisfaction was the time spent to achieve the desired subject and the lowest levels of satisfaction was related to use of knowledge and information science and libraries experts services. The most common method used in the search was the subject of the article and the most problem was low speed of internet in search of information. In the category of individual factors, use the preferred language was the most important factor when searching for information. The most effective environmental factors when searching for information, was enough facilities such as favorable weather and adequate sunlight and the most important factor related to information was the size and volume of the file.
    Conclusion
    There is lack of awareness and planning to relive the need for information and guidance in the field of information seeking behavior, especially students in libraries and information centers. It is proposed to increase the budget and employment of specialist, to provide an opportunity to address the issue of information-seeking behavior of users, libraries and information centers.
    Keywords: Information behavior, Information search, Information behavior, Information needs
  • Hadis Bayat, Fateme Kazeminasab, Efat Bambaeichi, Mohammad Marandi, Kamran Ghaedi* Pages 46-53
    Background And Aims
    Apelin is a protein which is expressed in myocardia cardiac tissue of mammals, as well as coronary artery, aorta and saphenous vein. Apelin has various cardiovascular functions and causes hypertension reduction. The aim of this study was to investigate the effect of endurance training on the cardiac apelin gene expression in left ventricular in Wistar male rats.
    Methods
    In the current experimental study, 12 male Wistar rats were divided into control group and training groups. Training group was received exercise on a motor-driven treadmill at 28 m/min (0% grade) for 60 min/day, 5 days/week for 8 weeks. 24 hours after the last exercise session, the rats were anesthetized. After cutting chest, a part of heart tissue was separated. The RNA from each sample was converted into cDNA. Calculated relative expression of the interested gene was obtained. By dividing threshold of the gene to the cycle threshold of the house keeping gene, relative expression of the gene was calculated by 2-∆∆Ct equation. All data was analyzed statistically by independent t-test.
    Results
    Data showed significant increase in the expression of Apelin in exercised group compared to control group after 8-week training (P
    Conclusion
    Endurance exercise has had a positive increase in Apelin expression and might be effective to prevent cardiovascular diseases.
    Keywords: Endurance training, Heart, Gene expression, Apelin
  • Mohammadreza Mirzaei *, Mahdi Mahmoudi, Gholamhossein Hassan Shahi, Amir Rahnama, Mahmoud Sheikh Fathollahi, Fahmideh Bagrezai Pages 54-61
    Background And Aims
    Re-expression of self-renewal genes is one of the causes of cancer. So, expressional profile of self-renewal genes including, OCT4, NANOG, KLF4, SOX2 and Nucleostemin in two cell lines (5637 and HT1376), cancer and normal tissues of five bladder cancer biopsy tissues were analyzed.
    Methods
    In this experimental study, the cell lines were cultured in RPMI1640 medium. Cancer tissue samples were selected from samples referred to the pathology laboratory, according to clinical symptoms and laboratory findings. Tissue edges were selected as healthy tissue. Expressional profile of interested genes (mRNA expression) was carried down by Real-Time PCR, data were analyzed by ∆∆ct formula and expressional rate reported as fold changes.
    Results
    The Real-Time PCR results showed that the expression of studied genes in cancer cell lines and tumor tissues were down by similar pattern but did not expressed in healthy tissue.
    Conclusion
    The expression of OCT4, NANOG, KLF4, SOX2 and Nucleostemin genes were necessary for induction of self-renewal potency. The results showed that these genes were expressed in cancer tissue and cancer cell lines in compared to normal tissues. The investigation of re-expression of mentioned genes is recommended.
    Keywords: Cancer cell lines, Self, renewal genes, Bladder cancer
  • Azam Haghi, Sina Eshraghi Dehkordi, Ehsan Hamamizadeh E., Hasan Rajabi Vardanjani* Pages 62-71
    Background And Aims
    Health, fatigue, and social well-being in suburban bus drivers are the most important factors of their function and frequency of car accidents and any disorder in this regard could lead to unpleasant outcomes for passengers and other people of society. Therefore, developing an instrument capable of identifying and expressing effective factors on this occupation well seems necessary. The present study was conducted to validate a questionnaire of fatigue, health, and social well-being in bus drivers.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 285 suburban bus drivers in Soffeh and Kaveh bus terminals of Isfahan, Iran. Simple random sampling was done. After the questionnaire was translated, its validity was assessed by a panel of experts, calculation of content validity ratio (CVR), content validity index (CVI), and exploratory factor analysis. The questionnaire’s reliability was assessed by test-retest and internal consistency and for this purpose, respectively; internal consistency coefficient (ICC) and Cronbach’s alpha were used. The collected data were analyzed with SPSS software.
    Results
    In determining face validity, occupation control was deleted. Also, organizational support was deleted from organizational factors and assessed independently as “Employer’s support”. Mean CVI of the questionnaire was obtained 0.92 and in determining CVR, for most items the values higher than 0.65 were measured. Exploratory factor analysis with varimax rotation yielded three factors with Eigen value of higher than one as follows: Health, organizational factors, and fatigue. Cronbach’s alpha coefficient was obtained 0.882 for the whole questionnaire and total ICC was obtained 0.87.
    Conclusion
    This study represented suitable evidence on strength of factor construct and instrument reliability and could be considered by researchers as a tool for research, training, and practical purposes in bus drivers.
    Keywords: Fatigue, Health, Social well, being, Bus drivers
  • Saeid Heidari, Soureshjani, Mahmoud Mobasheri, Fatemeh Deris *, Somayeh Mohammadi, Abdorahim Kazemi Vardanjani Pages 72-81
    Background And Aims
    Research is one of the key elements in development of any countries and if it is not addressed appropriately, it leads to wasting material and human resources. This study was conducted to determine the existing barriers to implementation of research from viewpoints of research professionals.
    Methods
    The present cross-sectional study was conducted in 2014 on 102 active individuals in research area and by purposeful sampling. Instrument of gathering data was a two-section questionnaire made by researcher for assessing the individual data and existing barriers to implementation of research=α) 0.738). After entering of data into SPSS, data analysis was conducted using descriptive and analytical statistics.
    Results
    Obstacles and difficulties mean to implementation of research in the area of preparation was 3.48%, application of results 3.22% and management and administration of research projects 2.91%. Mean score of barriers to implementation of research in management and administration area at deputy of research and technology was significantly lower than other deputies (P0.05).
    Conclusion
    The most important obstacles to the implementation of research findings are in the area of preparation followed by application of results and management of research projects. The results of this study can help to identify and resolve obstacles related to implementation of research in the agenda of policy makers and planners.
    Keywords: Utilization, Research, Health care systems
  • Nasrin Pazoki, Ali Ahmadi, Jafar Salimian* Pages 82-88
    Background And Aims
    Vitamin D deficiency is a common problem of the world that has many complications, especially in adults. Studies suggest a relationship between low levels of vitamin D and allergic diseases. Regarding to the role of vitamin D in the regulation of immune system, Vitamin D deficiency can be one of the effective factors in the development and exacerbation of allergic diseases. Hence, the present study was aimed to examine the relationship between vitamin D levels and the amount of IgE in adults with allergies (type 1) in Tehran.
    Methods
    In a cross-sectional study, 80 people with allergies (28 males and 52 females) older than 16 years old referred to the Khorshid Allergy and immunology Clinic were evaluated. Vitamin D and total IgE levels were determined by ELISA. Three levels of vitamin D deficiency (less than 20 ng/ml), insufficient (30-20 ng/ml) and sufficient (more 30 than ng/ml) were classified. In order to confirm the presence of specific IgE, skin prick test was used. Finally, the data were analyzed by SPSS software version 20.
    Results
    The mean level of vitamin D in the all subjects was 21.59 ng/ml that fall into insufficient range (less than 30 ng/ml). Based on the results, the abnormal level of vitamin D was present in 76.25% (65% insufficient and 11.25% deficient) and only 23.75% of them had sufficient vitamin D levels. The results also showed abnormal level of vitamin D in women was more than men (67.21% to 32.78%). In addition, vitamin D deficiency was significantly associated with female group (P=0.01).
    Conclusion
    Because of the prevalence of vitamin D deficiency, identification of effective factors on vitamin D deficiency and also its impact on the incidence of allergic diseases, it seems necessary to study vitamin D deficiency and how to prevent it.
    Keywords: Serum level of vitamin D, Serum IgE level, Allergies in adults
  • Mahmoud Nikseresht* Pages 89-99
    Background And Aims
    The aim of present study was to compare the effects of 12 weeks of nonlinear resistance training (NRT) and aerobic interval training (AIT), and also effects of 4 weeks of detraining after these training on interleukin-6 (IL-6) and insulin resistance in young obese men.
    Methods
    In this randomized clinical trial, at first 38 obese men were matched by aerobic fitness, age and percentage of body fat. Then, they were randomly assigned to NRT (n=14), AIT (n=12) and control (Con, n=12) groups. The training groups performed 3 weekly sessions for 12 weeks followed by a 4 weeks detraining period. NRT consisted of 40-65 minutes of weight training at different intensities with flexible periodization. AIT consisted of running on a treadmill (4 sets of 4 minutes at 80-90% of maximal heart rate, with 3-minute recovery intervals). Serum levels of IL-6 and insulin resistance were measured by enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) and the glucose oxidase method for serum glucose concentration.
    Results
    Compared to Con, it was not observed in serum IL-6 levels any change significantly after the NRT (P=0.593) and AIT (P=0.623), but this cytokine worsened significantly after detraining with the NRT (P=0.011) and AIT (P=0.017). Both NRT (P=0.006) and AIT (P=0.046) groups was equally effective at reducing insulin resistance, but these values returned to the pre-training levels after detraining.
    Conclusion
    The young obese men can use the two exercise programs to reduce insulin resistance. Also, IL-6 increased significantly in both training groups after detraining. Thus, it is recommended that the training programs should not be discontinued to prevent worsening of inflammatory conditions.
    Keywords: Aerobic interval training, Insulin resistance, Nonlinear resistance training, Obesity
  • Daruoosh Zare *, Gholamali Jelodar, Seyed Sara Hashemi Pages 100-108
    Background And Aims
    Testes are composed of very active body tissues, which can be affected by exposure to radiofrequency waves. Age of exposure may also be an important factor. This study was carried out to evaluate morphological parameters of rat sperm exposed to microwave radiation at pre and post puberty.
    Methods
    For this experimental study, 18 adults (2 month years old) and 18 prepuberty (1 month years old) male rats were selected and each group divided in two subgroups, control and test group. Test groups were exposed to 2450 MHZ microwaves produced by microwave oven (LG brand), three times a day, and 30 minute each times. Control groups were kept in laboratory at same temperature and light condition. After 60 days, all animals were killed and testes were removed and epidydimal sperm was used for morphological study.
    Results
    The result showed a significant decrease in the number of epididymis sperms of test group compared with control group (P=0.042). Percent of dead and abnormal sperms in test group had a statistically significant increase compared with control group (P=0.047) and (0.45). There was no significant difference between mature and prepuberty exposed rats.
    Conclusion
    Exposure to microwaves leaked of microwave oven has deleterious effect on morphology of epidydimal sperm.
    Keywords: Microwave, Sperm, Rat, Microwave oven
  • Mona Sharifi Fardshad, Hasan Shams Esfandabad *, Peyman Hasani Abharian Pages 109-121
    Background And Aims
    The craving stage of the addiction cycle has been hypothesized to be a key element of relapse. The aim of the present study was to test the efficacy of stimulation of dorsolateral prefrontal cortex using transcranial direct current on heroin crack craving.
    Methods
    The present study was a semi- experimental, double-blinded, cross sectional study with pre and post-test and control group. The participants of the study were all right handed male heroin crack dependent smokers in MMT program who were referred to 10 drug treatment and rehabilitation centers in Tehran in first half of the year 2014 (n=46). According to the inclusion/exclusion criteria and based on available sampling method 40 people who had the highest marks after cue-induced craving test were selected and randomly divided into experimental and control groups with 20 subjects in each (n1=n2=20). Right anodal and right cathodal treatment sessions were employed randomly on dorolasteral prefrontal cortex of the participants in the experimental group (n=20) for 20 minutes and 72 hours interval in 2 sessions, and sham stimulation was employed on the same area for 20 minutes in 1 session in the control group (n=20).
    Results
    Results of the study indicate that right anodal/left cathodal stimulation of DLPFC significantly decreased heroin crack craving compared to sham stimulation (P0.05).
    Conclusion
    Applying transcranial direct current stimulation as a complementary treatment is recommended for decreasing drug craving.
    Keywords: Addiction, Cue, Induced Craving, Heroin Crack, Transcranial Direct Current Stimulation, Men
  • Bahador Neamati *, Mehraban Sadeghi, Abdalmajid Fadaie, Morteza Sedehi, Mahya Azari, Tayeb Mohamadi Pages 122-131
    Background And Aims
    Surface waters are often included numerous dissolved and suspended impurities. Smaller particles called colloids are removed after coagulation and flocculation. The aim of this study was to evaluate the efficacy of the combination process of advanced coagulation and direct filtration to remove color and turbidity from surface waters.
    Methods
    This experimental study was done in pilot scale with a capacity of 144 L/h. Both, color and turbidity were evaluated in this research. Water samples were collected from Choghakhor wetland, which located about 65 km of Shahrekord. The color and turbidity was measured using spectrophotometer. Taguchi method was used for data collection. In this study, the effects of pH, coagulant dose of ferric chloride (FeCl3) and input flows on removing color and turbidity were examined.
    Results
    The results showed that the optimum conditions for the removal of color was around 96% (i.e. color reduced from 140 TCU to 5.3 TCU. Initial turbidity was removed more than 95% (i.e., from 32 NTU to 1.4 NTU). The optimum conditions pH for color and turbidity removal were obtained at pH 6.2, Chloroferric dose of 40 mg/L, and flow rate 95 L/h. Based on the analysis of the factors examined, pH has the greatest influence on the removal of contaminants and the concentration of coagulants and debbie were next in ranking.
    Conclusion
    The combined Process of advanced coagulation can improve the efficiency of water refinery by remove the colors and turbidity with direct filtration.
    Keywords: Enhanced coagulation, Direct filtration, Color, Turbidity
  • Afshin Salahian, Hasan Palahang* Pages 132-142
    Background And Aims
    According to the prevalence of opiates dependent and its individual and social outputs, the aim of this study was to examine the effectiveness of problem solving group training on marital satisfaction and quality of life in Drug-dependent patients (opiates).
    Methods
    This research was a study in experimental category with 2 groups of experimental and control and 3 phases; pre, post and follow-up (after 1 month) test. The study population consisted of all Drug-dependent patients in Shahrekord, and the research sample was 40 persons with entrance criterion. The data collection instruments were Quality of Life, and Enrich Marital Satisfaction questionnaires. The treatment was 8 sessions with 2-hour instruction.
    Results
    Findings indicated that group problem solving instruction on marital satisfaction in post-test (F=37.58; P
    Conclusion
    Results showed that the problem solving instruction promoting quality of life in drug-dependent patients and reducing their marital conflicts. So, the problem solving instruction is effective in improving the family situation.
    Keywords: Problem solving, Conflict, Quality of life, Shahrekord
  • Marziyeh Tavalaee, Kazem Parivar, Soudabeh Javadian Elyadari, Mohammad Hossein Nasr Esfahani* Pages 143-169
    Background And Aims
    Centerospmes are only organelle without membrane in vertebrate cells and are mostly composed from two main structures; centriols and pericentrial materials. During development, major changes occur in the centrosome structure and morphology that the most of these changes happen during the process of gametogenesis, fertilization and early development in embryo development. The aim of this review article was to familiarize to the structur and component of centrosomes, its role in gametogenesis and early stages of development as well as cellular and molecular mechanism involved in this process. In addition, importance of centrosomes is also discussed. This article is the first study that centrosomes are thoroughly studied from cellular, molecular and clinical aspects.
    Methods
    Literature search in Entrez PubMed as well as other data sources from 1985 to 2015 was done.
    Results
    Male and female gametes produce centrosome in a mutual model. After combitation of centrosomes components of gametes to each other, a functional centrosome for zygot is created.
    Conclusion
    Centrosomes study has opened new ways for treatment of infertility related to centrosomes deficits, inability to form sperm aster and mitotic apparatus of cell division that is necessary to ensure proper growth.
    Keywords: Centerospme, Fertilization, Gametogenesis, Infertility, Embryonic development