فهرست مطالب

فصلنامه علوم زراعی ایران
سال هفتم شماره 4 (پیاپی 28، زمستان 1384)

  • تاریخ انتشار: 1385/01/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • فرشته مهدوی، محمدعلی اسماعیلی، اللهیار فلاح، همت الله پیردشتی صفحه 280

    به منظور مطالعه شاخص های فیزیولوژیک و مرفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد ارقام بومی و اصلاح شده برنج، در سال 1382 این آزمایش در موسسه تحقیقات برنج کشور در آمل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارها عبارت بودند از: 6 رقم اصلاح شده ایندیکا شامل ندا، فجر، دشت، شفق، پویا و خزر، 2 رقم اصلاح شده ژاپونیکا شامل اوندا، فوجی مینوری و 2 رقم بومی منطقه شامل طارم و رمضانعلی طارم. به علت اختلاف در الگوی رشد ارقام، از شاخص حرارتی درجه روز رشد (GDD) جهت محاسبه شاخص های رشد استفاده گردید. علاوه بر شاخص های رشد (سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی، سرعت فتوسنتز خالص، شاخص سطح برگ، نسبت سطح برگ، دوام سطح برگ و وزن مخصوص برگ) صفاتی از قبیل تعداد دستجات آوندی میانگره انتهائی، تعداد رگبرگ در برگ پرچم، مقدار کلروفیل برگ پرچم (SPAD value)، طول میانگره انتهائی، طول پدانکل، زاویه برگ پرچم، ارتفاع بوته و قابلیت پنجه زنی نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام اصلاح شده نسبت به ارقام بومی، ماده خشک کل، سرعت رشد محصول، شاخص سطح برگ، نسبت سطح برگ و وزن مخصوص برگ بالاتری داشتند اما، سرعت رشد نسبی و سرعت فتوسنتز خالص در ارقام بومی بیشتر از ارقام اصلاح شده بود. رقم ندا با بیشترین شاخص سطح برگ (7/5) عملکرد دانه بالائی داشت. ارقامی با بیشترین و کمترین ماده خشک کل بیشترین و کمترین عملکرد دانه را نیز داشتند (به ترتیب ارقام اوندا و رمضانعلی طارم). در این آزمایش، ارقام بومی با ارتفاع بوته بالاتر و قابلیت پنجه زنی کمتر نسبت به ارقام اصلاح شده، عملکرد دانه پائینی داشتند. ارقام اصلاح شده در مقایسه با ارقام بومی تعداد دستجات آوندی و رگبرگ بیشتری داشتند. در این تحقیق، رقم اوندا با مقدار SPAD 35/48، بیشترین میزان کلروفیل برگ پرچم را داشت. رقم ندا با بالاترین قابلیت پنجه زنی، بیشترین تعداد خوشه در واحد سطح را به خود اختصاص داد. در این تحقیق، ارقام اصلاح شده ایندیکا به علت قابلیت پنجه زنی، تولید ماده خشک، سرعت رشد محصول، شاخص سطح برگ و شاخص برداشت بالا عملکرد دانه بالائی تولید کردند. براساس نتایج این تحقیق به نظر می رسد که با متمرکز کردن اهداف اصلاحی بر روی افزایش مقدار کل ماده خشک و بهبود دو شاخص سرعت رشد محصول و شاخص سطح برگ می توان به افزایش عملکرد دانه در برنج امیدوار بود.

    کلیدواژگان: برنج، اجزای عملکرد، شاخص های رشد، درجه روز، رویش
  • تعیین نرم های نظام تلفیقی تشخیص و توصیه (دریس) برای تشخیص وضعیت تغذیه ای و مطالعه تعادل عناصر غذایی گندم آبی در استان آذربایجان شرقی
    ولی فیضی اصل، احمد بایبوردی صفحه 298

    به منظورتعیین نرم های نظام تلفیقی تشخیص و توصیه (دریس) در گندم آبی، تعداد 982 نمونه برگ پرچم در مرحله گرده افشانی از مزارع گندم در استان آذربایجان شرقی شامل شهرستان های تبریز، مراغه، مرند، میانه، شبستر، سراب، بستان آباد، بناب، ملکان، اهر، کلیبر و هریس در طی 5 سال زراعی (1383-1378) جمع آوری شد. پس از آماده سازی نمونه ها، غلظت عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، روی، مس و بور در آن ها اندازه گیری شد. در مرحله رسیدن فیزیولوژیکی، عملکرد دانه گندم در تمامی مزارع مورد مطالعه اندازه گیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که غلظت بهینه عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، روی، مس و بور با استفاده از روش دریس و خطوط مرزی به ترتیب 46/2 (درصد)، 23/0 (درصد)، 74/1 (درصد)، 9/137 (میلی گرم در کیلوگرم)، 4/59 (میلی گرم در کیلوگرم)، 7/16 (میلی گرم در کیلوگرم)، 5/16 (میلی گرم در کیلوگرم) و 0/63 (میلی گرم در کیلوگرم) است. به منظور استفاده از روش دریس در تفسیر نتایج تجزیه اندام های هوایی گندم آبی و ایجاد تعادل تغذیه ای در این گیاه، نرم های دریس برای 24 فرم بیان تعیین شد. در مجموع از 24 نرم دریس توصیه شده در استان آذربایجان شرقی به غیر از فرم های بیان بور و با احتمال کمتری مس می توان از تمامی نرم ها در تشخیص کمبود و دستیابی به تعادل تغذیه ای در گندم آبی استفاده کرد.

    کلیدواژگان: نرم های دریس (DRIS)، خطوط مرزی، گندم آبی، تعادل عناصر غذایی، وضعیت تغذیه ای
  • وفا مردوخی، محمد ترابی، غلامحسین احمدی، شهریار جاسمی، فرزاد افشاری صفحه 310

    به منظور ارزیابی واکنش لاین های امیدبخش گندم نان به بیماری سیاهک پنهان معمولی گندم، تعداد 20 ژنوتیپ از اقلیم معتدل، 14 ژنوتیپ از اقلیم سرد، 20 ژنوتیپ از اقلیم گرم و مرطوب شمال و 20 ژنوتیپ از اقلیم گرم و خشک جنوب به همراهی شاهد حساس در دو فصل زراعی 83-1381 در کرج و کرمانشاه در طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار برای لاین های هر اقلیم مورد بررسی قرار گرفتند. برای دستیابی به آلودگی یکنواخت از آلودگی مصنوعی بذر ژنوتیپ های گندم به نسبت وزنی 5 در هزار با اسپور قارچ استفاده شد. میانگین درصد سنبله های آلوده در هر رقم و لاین مشخص شد و لاین ها بر این اساس گروه بندی شدند. تجزیه واریانس مرکب میانگین آلودگی نشان دهنده اختلاف معنی دار بین لاین های هر اقلیم بود و در میان لاین های اقلیم معتدل رقم تجارتی پیشتاز و دو لاین خواهری Alvand/MV17 با میانگین آلودگی 3/0%، 9/0 % و 1/1% مقاوم و لاین Flt/Tajan با آلودگی 8/63% حساس ترین لاین و شاهد حساس یعنی رقم بولانی دارای 8/48% آلودگی بود. در میان لاین های اقلیم سرد لاین K2340/Sx/Mt/Gb/3/K340-/Fr/Pi«S»/Kt54*//Nar«S»/5/1-32-1317//II/Y50E/3/Cno/Jar//On/4/Anza/3/Pi/Nar/Hys با آلودگی 5/0% مقاوم و رقم تجارتی شهریار با آلودگی 7/33% حساس به بیماری شناسایی شد و شاهد حساس بولانی نیز 7/63% آلودگی داشت. در میان لاین های اقلیم شمال لاین Chum/8/3Hel/3*Cno7g/2*Seri/4/Star با آلودگی 1/10% نیمه حساس، رقم تجارتی تجن با آلودگی 8/15% حساس بود و شاهد حساس بولانی 3/50% آلودگی داشت. در میان لاین های اقلیم جنوب، لاین Janz/Attila/4/San/Ald«S»//Avd/3/Kea«S»/Ghk«S» با آلودگی 2/4% مقاوم، رقم تجارتی چمران با آلودگی 17% حساس بود و شاهد حساس بولانی 58% آلودگی داشت. با توجه به این که در ایران تعداد ارقام و لاین های گندم آبی مقاوم به بیماری سیاهک پنهان گندم اندک است، این لاین های مقاوم در صورت دارا بودن صفات زراعی مطلوب به عنوان ارقام مقاوم یا مستقیما قابل استفاده اند ویا می توانند به عنوان منابع مقاومت در برنامه های به نژادی برای تولید ارقام مقاوم به این بیماری مورداستفاده قرار گیرند.

    کلیدواژگان: گندم، لاین های امیدبخش، سیاهک پنهان معمولی، مقاوم، حساس
  • عبدالامیر راهنما، عبدالمهدی بخشنده صفحه 324

    کشت مستقیم کلزا بعد از محصولات تابستانه به واسطه سبز شدن غیریکنواخت نتیجه مطلوبی ندارد. این طرح با هدف مقایسه کشت مستقیم و نشایی کلزا هیبرید هایولا308 طی دو سال زراعی 82-1381 و 83-1382 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان اجراء گردید. پنج تاریخ کاشت 20/8، 30/8، 10/9، 20/9 و 30/9 در کرت های افقی و دو روش کاشت مستقیم و نشایی، در کرت های عمودی طرح آماری بلوک های کامل تصادفی به روش استریپ پلات مقایسه گردید. مقایسه میانگین ها نشان داد که 40 روز تاخیر در کاشت، فاصله بین اولین و آخرین تاریخ کاشت، موجب شد که متوسط فاصله زمانی کاشت تا جوانه زنی یا بازیافت نشاء ها 5/3 روز افزایش، طول دوره گلدهی و رسیدگی 4/11 و 0/33 روز، تعداد خورجین در بوته و تعداد دانه در خورجین 9/35 و 7/2 عدد، عملکرد دانه و روغن 8/1762 و 4/938 کیلوگرم در هکتار کاهش یافت. کشت نشایی 9/1 روز طول دوره گلدهی، 2/57 عدد تعداد خورجین در بوته و 4/1 عدد تعداد دانه در خورجین، 0/492 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه و 6/162 کیلوگرم عملکرد روغن در هکتار را افزایش داد. اثرات متقابل تاریخ کاشت و روش کاشت نشان داد که اختلاف بین صفات ذکر شده در دو روش کاشت مستقیم و نشایی به خصوص در کشت های دیرهنگام بیشتر است. متوسط دو سال عملکرد دانه و روغن در کلیه تاریخ های کاشت در کشت مستقیم معادل 0/2329 و 7/808 کیلوگرم در هکتار و در کشت نشایی به ترتیب معادل 9/2817 و 7/984 کیلوگرم در هکتار بود. در مجموع، کشت مستقیم کلزا در دامنه 20 آبان لغایت 10 آذر قابل توصیه است و در صورت ضرورت و از بین رفتن بخش هایی از مزرعه بر اثر عوامل غیرقابل پیش بینی اگر از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد، کشت نشایی کلزا در دامنه 10 آذر لغایت 30 آذر در منطقه جنوب خوزستان توصیه می گردد. همچنین کشت نشایی کلزا برای ترمیم نقاط آسیب دیده مزرعه نیز کاربرد دارد.

    کلیدواژگان: کلزا، تاریخ کاشت، روش کاشت، کاشت نشایی، کاشت مستقیم
  • عزیز آفرینش صفحه 337
    به منظور بررسی اثر سرزنی بر عملکرد دانه ذرت، این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار و به مدت دو سال زراعی (82-1381) با استفاده از رقم KSC 704 به اجرا درآمد. عامل اول سه سطح مختلف سرزنی شامل حذف کامل اندام هوایی از بالای بلال، باقی گذاشتن یک برگ و دو برگ بالای بلال و عامل دوم، تاریخ های مختلف سرزنی شامل حذف پس از پایان گرده افشانی (هنگام قهوه ای شدن ریشک ها) و سه تاریخ حذف به فاصله 10 روز پس از این مرحله، مجموعا چهار تاریخ، به علاوه تیمار شاهد بدون سرزنی بود. بنابراین مجموعا 13 تیمار وجود داشت. نتایج نشان داد که صفات عملکرد دانه و وزن هزاردانه به ترتیب در سطح پنج و یک درصد معنی دار هستند. تیمار شاهد بدون سرزنی با عملکرد دانه 94/9 تن در هکتار و وزن هزاردانه 4/327 گرم بیشترین و تیمار قطع کامل بوته از بالای بلال در پایان گرده افشانی، با عملکرد دانه 15/8 تن در هکتار و وزن هزار دانه 79/269 کمترین بود. بنابراین عمل سرزنی باعث کاهش 18درصد درعملکرد دانه و وزن هزاردانه گردید. اثر تیمار بر میزان پروتئین دانه معنی دار نبود. به علاوه هیچیک از آثار متقابل تیمار درسال معنی دار نشد، که بیانگر ثابت بودن نتایج تحقیق در دو سال اجرای آزمایش است. اثر میزان قطع برگ و زمان قطع برگ برای صفت عملکرد علوفه تر در سطح یک درصد معنی دار شد. تیمار قطع کامل بوته با عملکرد علوفه 57/6 تن در هکتار بیشترین و تیمار باقی گذاشتن دو برگ بالای بلال با 63/2 تن در هکتار کمترین علوفه را تولید کرد. در اثر سرزنی، درحدود 57/6 تن در هکتار علوفه حاصل گردید، اما کاهشی معادل 79/1 تن در هکتار برای عملکرد دانه را نیز در پی داشت و چون هدف از کشت ذرت در استان خوزستان تولید دانه است، بنابراین سرزنی توصیه نمی گردد. اما چنانچه هدف از کشت، علاوه بر تولید دانه ذرت، تولید علوفه تر نیز باشد، بهترین زمان سرزنی جهت دست یابی به عملکرد بالای علوفه، ضمن حفظ عملکرد دانه، سرزنی در پایان گرده افشانی و یا ده روز پس از پایان گرده افشانی است.
    کلیدواژگان: سرزنی ذرت، علوفه ترذرت، عملکرد دانه ذرت، وزن هزاردانه
  • علی افتخاری، امیرحسین شیرانی راد، عبدالمجید رضایی، حمید صالحیان، محمدرضا اردکانی صفحه 347
    به منظور تعیین دوره بحرانی کنترل علف های هرز سویا، در سال 1381 آزمایشی در ایستگاه تحقیقاتی دشت ناز ساری با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و 16 تیمار به اجرا در آمد. تیمارها شامل دوره های مختلف عاری از علف هرز و نیز دوره های متفاوت رقابت علف های هرز در مراحل فنولوژیک گیاه بود. دو تیمار نیز به عنوان شاهد آزمایش یکی کنترل در تمام فصل رشد و دیگر رقابت علف های هرز در تمام فصل رشد در نظر گرفته شدند. از میان هشت گونه علف هرز شناسایی شده، علف هرز تاج خروس با 2/47 درصد، بیشترین و علف هرز پیچک با 3/2 درصد کمترین سهم تجمع ماده خشک علف های هرز را داشتند و با افزایش دوره عاری از علف هرز، وزن خشک علف های هرز به طور معنی دار کاهش یافت. طول دوره عاری از علف های هرز تاثیر معنی دار بر تعداد گره ساقه، وزن خشک دانه و تعداد دانه در غلاف نداشت. حداکثر تعداد غلاف در بوته، مربوط به تیمار شاهد عاری از علف های هرز با 85 غلاف و کمترین آن مربوط به تیمار شاهد رقابت با علف های هرز با 40 غلاف در هر بوته بود، همچنین عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و تعداد شاخه های فرعی در بوته نیز با افزایش دوره تداخل علف های هرز به مقدار بسیار معنی داری کاهش یافت به طوری که میزان عملکرد دانه در تیمار شاهد عاری از علف های هرز از g/m2 570 به g/m2 185در تیمار شاهد رقابت علف های هرز رسیده است. با توجه به نتایج این تحقیق، می توان نتیجه گرفت که با حذف علف های هرز فقط بین مراحل فنولوژیک V3 (25 روز پس از کاشت) تا R1 (52 روز پس از کاشت) از کاهش معنی دار عملکرد دانه جلوگیری می شود. روند تغییرات درصد عملکرد مشاهده شده نسبت به شاهد در دوره مذکور از 93/99 درصد در تیمار FR1 ب به 76/80 درصد در تیمار FV11 (45 روزه پس از کاشت) و از 59/98 درصد در تیمار CV3 به 2/72 درصد در تیمار CV7 (37 روز پس از کاشت) رسیده است.
    کلیدواژگان: تداخل، کنترل، دوره بحرانی، سویا و علف های هرز
  • بهرام میرشکاری، عزیز جوانشیر، عادل دباغ محمدی نسب، قربان نورمحمدی، حمید رحیمیان مشهدی صفحه 365

    به منظور مطالعه تاثیر تداخل تاج خروس ریشه قرمز بر عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان هیبرید Hysun-33، در سال 1383 آزمایشی در مزرعه تحقیقات کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و با دو عامل تراکم تاج خروس (5، 15 و 25 بوته در هر متر از ردیف کاشت) و زمان سبز شدن تاج خروس (همزمان و 15 و 30 روز بعد از سبز شدن آفتابگردان) اجرا شد. سبز شدن بذرهای آفتابگردان و تاج خروس به طور متوسط بعد از 4 روز روی داد. صفات مورد ارزیابی شامل ارتفاع ساقه در مرحله گلدهی، قطر طبق، تعداد دانه در هر طبق درصد پوکی دانه، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، درصد روغن و عملکرد روغن بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تاثیر تیمارهای مختلف بر روی تمامی صفات مورد مطالعه در سطح 99% معنی دار است. بعد از تیمار شاهد، بیشترین وزن هزاردانه به مقدار 12/67 گرم و عملکرد دانه به مقدار 3467 کیلوگرم در هکتار از تیمار تراکم 5 بوته تاج خروس در هر متر ردیف و زمان تداخل 30 روز بعد از سبزشدن آفتابگردان به دست آمد. درصد روغن دانه در تمامی تیمارها به جز سه تیمار سطح اول تراکم در سطوح مختلف تداخل نسبت به شاهد کاهش معنی دار داشت. بیشترین عملکرد روغن (1539 کیلوگرم در هکتار) و کمترین عملکرد روغن (19/818 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب از تیمارهای سبز شدن 5 بوته تاج خروس در مرحله 30 روز پس از سبز شدن آفتابگردان و 25 بوته تاج خروس در مرحله همزمان با سبز شدن آفتابگردان به دست آمد. به نظر می رسد که تراکم بیشتر از زمان سبز شدن علف هرز بر روی درصد روغن دانه تاثیرگذار است. در رقم مورد مطالعه زمان تداخل تاج خروس از نظر تاثیر منفی بر روی عملکرد دانه از تراکم آن مهم تر بود.

    کلیدواژگان: آفتابگردان، تاج خروس ریشه قرمز، تراکم، زمان سبز شدن، عملکرد
|
  • Mahdavif., M. A. Esmaeili, A. Fallah, H. Pirdashti Page 280

    In order to study growth indices, morphological and physiological traits, grain yield and its components in rice landraces and Improved cultivars, a field experiment was carried out in the Rice Research Institute of Iran (Amol) located in the north of Iran in 2003 cropping season. This experiment was laid out in randomized complete block design with three replications, Eight improved cultivars; Neda, Dasht, Fajr, Pouya, Khazar, Shafagh (Indica), Onda, Fuji Minori Japonica and two landraces; Tarom and Ramazan Ali Tarom were studied. Because of the differences in developmental pattern among the cultivars growing degree days (GDD) was used instead calendar days in calculating growth indices. Growth indices (Crop Growth Rate = CGR, Relative Growth Rate = RGR, Net Assimilation Rate = NAR, Leaf Area Duration = LAD, Leaf Area Ratio = LAR, Leaf Area Index = LAI) and traits such as number of vascular bundles, flag leaf angle, SPAD value, peduncle length, internode length, tillering capacity and plant height were measured. Results showed that growth indices (TDM, CGR, SLW and LAI) of improved cultivars were greater than landraces. But RGR and NAR of landraces were higher than improved cultivars. Neda had the greatest LAI (5.7) and highest grain yield. Cultivars which had the greatest and the lowest TDM, had the highest and the lowest grain yield, respectively (Onda and Ramezan Ali Tarom). In this study, landraces had taller plant height, less tillering capacity and lower grain yield than improved cultivars. The modern cultivars had greater number of vascular bundles and flag leaf vein than landraces. Onda had the greatest SPAD value (48.35). Neda had the highest panicle/m2 because of greater fertile tillering number. Indica improved cultivars, due to high tillering capacity, Total Dry Matter, Crop Growth Rate, Leaf Area Index and Harvest Index had higher grain yield. However landraces had lower tillering capacity, Total Dry Matter, Crop Growth Rate, Leaf Area Index and Harvest Index therefore lower grain yield. It is concluded that increasing grain yield in rice can be achieved ruough increasing total dry matter and improveing physiological indices.

    Keywords: Rice, Grain yield, yield components, Growth indices, Growing Degree Days (GDD)
  • Determination of Diagnosis and Recommendation Integrated System (DRIS) norms for diagnosis of nutrient situation and study of nutrients balance for irrigated wheat crop in East Azarbayjan
    Feizi Asl, V. A. Baybordi Page 298

    In order to determine DRIS norms for irrigated wheat, 982 plant samples were collected from Irrigated wheat pilot project in East Azarbayjan (Tabriz, Maragheh, Marand, Mianeh, Shabestar, Sarab, Bostanabad, Bonab, Malekan, Ahar and Kaleibar). Plant samples were taken from flag leaf at anthesis stage, for 5 years (1999-2004). Following sample preparation, N, P, K, Fe, Mn, Zn, Cu and B concentration were analysed in Lab. At maturity stage, data of grain yield were collected in all relevant fields. The results showed that means of optimal N, P, K, Fe, Mn, Zn, Cu and B concentrations by DRIS and boundary lines were 2.46%, 0.23%, 1.74%, 137.9 mg. kg-1, 59.4 mg. kg-1, 16.7 mg. kg-1, 16.5 mg. kg-1 and 63.0 mg. kg-1, respectively. To use DRIS for irrigated wheat crop, data interpretation and studying of nutrient balance in plant, DRIS norms for 24 expression forms were defined. It can be concluded that expression forms for irrigated wheat crop in East Azarbayjan, except for B and Cu expression forms, can be used for deficiency diagnosis and studying of nutrient balance in plants

    Keywords: DRIS norms, Boundary lines, Irrigated wheat
  • V. Mardoukhi, M. Torabi, G. Ahmadi, Sh. Jasemi, F. Afshari Page 310

    Reactions of 74 promissing genotypes from temperate, cold, northorn warm and humid and Southern warm and dry agro-ecological senes together with a commercial check and a susceptible check were evaluated for their reactions to common bunt in Karaj and Kermanshah, during 2002-2004 growing seasons. Genotypes were evaluated under artificial inoculation using a randomized compelet block desigen with three replications. Mean percentage of infected spikes were analysed and genotypes were classified. Combined analysis of variance on mean percentage of infected spikes showed significant differences between genotypes in different agro ecological zones. Among temperate agro-ecological zone entries, commercial cultivar‘Pishtaz’ and two sister lines of ‘Alvand/MV17’ with 0.3,0.9 and1.1percent infection, respectively, were resistant and Flt/Tajan’with 63.8% was the most susceptible genotypes, Bolani had 48.8% infected spikes. Among cold agro-ecological zone entries‘K2340/Sx//Mt/Gb/3/K340 /Fr/Pi/"S"/Kt54*//Nar"S"/5/1-32-1317//II/Y50E/3/Cno/Jar//On/4/Anza/3/Pi/ Nar/Hys with 0.5% infection was resistant.Commercial cultivar ‘Shahreiar’ with 33.7% infected spikes was susceptible and susceptible check had 63.7% infected spikes. Among nothern warm and humid Agro-ecological zone entries Chum/8/3Hel/3*Cno7g/2*Seri/4/Star with 10.1% infection was moderately susceptible and commercial check ’Tajan’ with 15.8% and susceptible check with 50.3% infected spikes were susceptible. Among Southern warm and dry agroecological zone entries Janz/Attila/4/San/Ald"S"//Avd/3/Kea"S"/Ghk"S" with 4.2% infected spikes was resistant. Commercial cultivar ‘Chamran’ and susceptible check with 17% and 58% infected spikes respectively, were susceptible. Considering that in commercial irrigated wheat cultivars resistant cultivars to common bunt are highly reguested in Iran, the resistant genotypes found in this study are very useful to be grown as cultivars or used as sources of resistance in wheat breeding programs.

    Keywords: Wheat, promising genetypes, common bunt, resistance, susceptible
  • Rahnema. A. A. Bakhshande Page 324

    Direct seeding of canola after summer crops has not proved to be suitable, because of low establishment. This experiment was carried out in order to compare of direct seeding and transplanting methods of canola hybrid Hayola 308 in Khuzestan agricultral research center during 2002 and 2003 cropping cycles. A strip plot arrangement in randomized complete block design was used, with 5 planting dates (Oct, 10 and 20, Nov.1, 10and 20) as horizontal plots and two direct seeding and transplanting methods as vertical plots. Means comparision showed that 40 days delay in sowing date lead to increasing of 3.5 days of sowing to germination interval and 11.4 and 33.0 days in flowering and maturity respectively. It also decreaed pods per plants by 35.9, grains per pods by 2.7, grain yield to 1762.5 kg/ha and oil yield to 938 kg/ha. The transplanting method increased duration to flowering by 1.9 days, pods per plant 57.2 and grains per pod by 1.4, grain yield by 492 kg/ha and oil yield by 162.6 kg/ha. The interaction between sowing dates and planting methods showed that there are significant differences interactions between direct seeding and transplanting methods specially in late sowing dates. Considering economic yield, planting date of canola is recommended from Oct.10 to Nov. 1. Using transplanting method Nov. 10 until Nov. 20 would be suitable. In addition, transplanting method of canola is recommended for recovering the no or low established patches in the field.

    Keywords: Canola, sowing dates, plantin methods, transplanting, direct seeding
  • Afarinesh. A Page 337
    To study the effect of the intensity and timing of topping on maize grain yield, an experiment was conducted for two years during 2002-2003 cropping seasons at Safiabad Agriculture Research Center (SARC) using KSC 704 maize hybrid. The experiment was carried out in factorial experiment using a Randomized Complete Block Design with four replications. Treatments were three levels of topping above the ear after anthesis (complete topping, one leaf left and two leaves left) and four topping dates (immediately after anthesis and three topping dates following anthesis with 10 days interval) and control treatment without topping. Results indicated that, there were significant differences among treatments for grain yield and 1000 kernels weight. Topping decreased grain yield and 1000 kernels weight. Control treatment had the highest grain yield (9.94 t/ha) and 1000 kernels weight (327.4 g), and complete topping treatment at anthesis had the lowest grain yield (8.15 t/ha) and 1000 kernels weight (269.79 g). Therefore, topping can decrease grain yield and 1000 kernels weight about 18 percent. There was no significant differences for protein content among treatments. The effect of topping and topping dates for forage yield was also significant. Complete topping with (6.57 t/ha) forge yield had the highest and two leaves with (2.63 t/ha) had the lowest level. Therefore, although topping produced about (6.57 t/ha) forage yield, however, reduced grain yields about (1.79 t/ha) or 18 percent, hence it is not recommended.
    Keywords: Topping, maize forage, maize grain yield, thousand kernal weight
  • Eftekharia., A. H. Shriani Rad, A. M. Rezaih., Salehian, M. R. Ardakani Page 347
    In order to determine critical period of weeds control in soybean a field expriment was carried out in Agricultural research station, Dashtenaz, Sari in 2003 cropping season. The experimental design was a complete Randomized block with 3 replications with 16 treatments. The treatment were included different stages without weeds, weeds competition during different plant phenological stages. The control treatment were weeds free and with weeds competition during growing season. Among recognized weeds species, Amaranthus retrofelexsus and Convolvulus arvensis had the maximum and minimum dry matter, at the rate of 47.2% and 2.3%, respectively. Weeds dry matter also decreased significantly with increasing weeds free peroid. The weeds free peroid did not significantly affect on the stem nodules, seed dry weight and the number of grain per pods. The maximum number of pods per plant (85) was recorded in the control plot (weeds free). The minimum number of pods per plant (40) was recorded in the control plot (with weeds competition during growing season). The number of unfilled pods per plant, biological yield, seed yield and the number of sub branches per plant decreased significantly with increasing the period of weed interference. Therefore seed yield (570g/m2) in the control plot (weeds free) decreased (185g/m2) in the control plot (with weeds competition). It can be concluded that significant decrease in grain yield can be prevented by control of weeds between phenological stages V3 (25days after seeding) and R1 (52days after seeding). The trends of variation of seed yield in comparison to the controlds, in this period (V3 to R1) showed that it has decreased from 99.3 % in FR1 80.76 % in FV11 treatment and from 98.59% in CV3 to 72.2% in CV7.
    Keywords: Weeds, Soybean, Critical period, Control, Interference
  • Mirshekari. B., A. Javanshir, A. Dabbaghe., Mohammadi Nasab, G. Noormohammadi, H. Rahimian Mashhadi Page 365

    In order to study effect of redroot pigweed (Amaranthus retroflexus L.) interference in sunflower, hybrid Hysun 33, a field experiment was carried out in the field research station of Islamic Azad University of Tabriz in 2004 cropping season. Three different pigweed densities of 5, 15 and 25 plants per meter of row and three time of emergence of 0, 15 and 30 days after sunflower emergence (DAE). The experiment of design was a randomized complete blocks with factorial arrangement and three replications. Emergence of sunflower and redroot pigweed seeds occurred after 4 days. Evaluated studied traits were stem height at the flowering stage, disc diameter, seed number in each disc, unfilled seed percentage, 1000 seeds weight, seed yield, oil percentage and oil yield. Analysis of variance indicated that difference between treatments due for studied traits were significant. The highest 1000 seeds weight (67.12g) and grain yield (3467kg ha-1) obtained from density of 5 plants m-1 in row and interference time of 30 DAE. Seed oil percentage in all treatments except three treatments including; first level of density at difference levels of interference time decreased in comparison with control treatment. The highest (1539kg ha-1) and the lowest (818.19 kg ha-1) seed oil yield obtained from density of 5 plants per meter in row and interference time of 30 DAE and density of 25 plants per meter in row and interference time of emerging with sunflower, respectively. It can be concluded that, redrect pigweed density has higher effect than it’s interference time on seed oil percentage and yield loss is more affected by interference time than by density.

    Keywords: Density, time of emergence, Redroot pigweed, Sunflower, Seed Yield, Oil yield