فهرست مطالب

فصلنامه علوم زراعی ایران
سال نهم شماره 3 (پیاپی 35، پائیز 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/08/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • عباس جعفری، رجب چوکان، فرزاد پاک نژاد وعباس پورمیدانی صفحه 200
    به منظور شناسایی هیبریدهای ذرت دانه ای متحمل به تنش خشکی، این پژوهش در سال زراعی 1385 در نزدیکی شهرک شکوهیه در استان قم در منطقه ای نیمه خشک و معتدل، اجرا گردید. در این تحقیق20 هیبرید ذرت در قالب دو آزمایش جداگانه و با استفاده از طرح بلوک کامل تصادفی، در چهار تکرار در شرایط آبیاری معمول (آبیاری بعد از تخلیه 30 درصد آب قابل دسترس) و تنش خشکی (آبیاری بعد از تخلیه 60 درصد آب قابل دسترس) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس عملکرد دانه و اجزای عملکرد در شرایطآبیاری معمول وتنش خشکی وجود تنوع در بین هیبریدها را نشان داد. بیشترین عملکرد دانه را در شرایط نرمال و تنش به ترتیب هیبریدهای BC504 و BC652 داشتند. هیبریدهایBC678 و NS504 به ترتیب کمترین عملکرد را در شرایط نرمال و تنش داشتند. برای ارزیابی تحمل هیبریدها به تنش از شاخص های حساسیت به تنش (SSI)، میانگین هارمونیک (Harm)، تحمل(TOL)، بهروری متوسط (MP)، تحمل به تنش (STI) و میانگین هندسی بهروری (GMP) استفاده گردید. با بررسی شاخص های انتخاب برای تحمل به خشکی هیبریدهای BC504، BC652، BC404، KSC302،KSC320 و KSC647 به عنوان هیبرید های متحمل به تنش معرفی شدند. شاخص های STI، MP، GMP و Harm مناسب ترین شاخص ها برای کاربرد در برنامه به نژادی ذرت معرفی شدند. شاخص های مذکور بیشترین همبستگی را با عملکرد دانه در شرایط نرمال و تنش خشکی داشتند.
    کلیدواژگان: ذرت، هیبرید، تنش خشکی، شرایط نرمال، شاخص های تحمل، عملکرد دانه
  • محمدرضا مرادی تلاوت، سید عطاء الله سیادت، حبیب الله نادیان، قدرت الله فتحی صفحه 213

    به منظور بررسی اثر سطوح مختلف نیتروژن و بور بر عملکرد، پروتئین و روغن دانه کلزا هیبرید هایولا 401، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 85-1384 در مزرعه پژوهشی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین اجرا گردید. عوامل آزمایش شامل نیتروژن در سه سطح (150، 200 و 250 کیلوگرم در هکتار) و بور در چهار سطح (0، 5/2، 5 و 10 کیلوگرم در هکتار) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش نیتروژن تا 250 کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه (2890 کیلوگرم در هکتار) به طور معنی داری افزایش یافت. از طرفی عملکرد دانه به طور معنی داری تحت تاثیر مصرف بور قرار گرفت. به نحوی که بیشینه عملکرد دانه (2760 کیلوگرم در هکتار) با مصرف 10 کیلوگرم بور در هکتار به دست آمد. اثر متقابل نیتروژن و بور بر عملکرد دانه معنی دار نشد. با این حال، بیشینه عملکرد دانه با مصرف 250 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و 10 کیلوگرم بور در هکتار با میانگین حدود 3100 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. در مجموع با مقایسه میانگین تیمارهای مورد بررسی، مشاهده شد که تیمار 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و 10 کیلوگرم بور در هکتار، عملکرد دانه و روغن بالاتری را نسبت به تیمار 250 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و عدم مصرف بور تولید کرد. درصد روغن و پروتئین دانه به مقدار زیادی تحت تاثیر مصرف نیتروژن قرار گرفت. به نحوی که با افزایش کاربرد نیتروژن، درصد پروتئین و روغن دانه به ترتیب افزایش و کاهش معنی داری را نشان دادند. در حالی که بین سطوح مختلف بور از نظر اثر بر درصد پروتئین و روغن دانه تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتایج همچنین نشان داد که رابطه عملکرد دانه و درصد پروتئین و روغن دانه به صورت معادله درجه دو می باشد. این رابطه به شدت تحت تاثیر نیتروژن قرار گرفت. به نحوی که با افزایش نیتروژن، کاهش درصد روغن و به ویژه پروتئین دانه در سطوح بالای عملکرد دانه کندتر بود. هر چند اثر بور بر رابطه بین عملکرد و درصد پروتئین و روغن دانه کمتر از اثر نیتروژن بر این رابطه بود، ولی با افزایش کاربرد بور نیز تا اندازه ای از نرخ کاهش درصد پروتئین و روغن دانه کلزا در سطوح بالای عملکرد کاسته شد.

    کلیدواژگان: بور، نیتروژن، پروتئین دانه، روغن دانه، عملکرد دانه، کلزا
  • آرش کبریایی، امیر یزدان سپاس، ساسان کشاورز، محمدرضا بی همتا، توحید نجفی میرک صفحه 225

    به منظور مطالعه پایداری عملکرد دانه و اثر متقابل ژنوتیپ×محیط، 20 ژنوتیپ امید بخش گندم نان زمستانه و بینابین در سال های زراعی 81-80 13و 82-1381 از لحاظ صفت عملکرد دانه(YLD) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بررسی شدند. مناطق اجرای آزمایش شامل 10 مکان کرج، زنجان، اردبیل، اراک، میاندوآب، جلگه رخ، مشهد، همدان، اقلید و تبریز بودند. پس از تجزیه واریانس ساده و مرکب، پارامتر های پایداری شامل واریانس محیطی، ضریب تغییرات محیطی، اکووالانس ریک، واریانس پایدای شوکلا، ضریب رگرسیون، میانگین مربعات انحراف از خط رگرسیون، ضریب تشخیص، واریانس درون مکانی و روش گزینش همزمان برای عملکرد و پایداری (YS) برای صفت یاد شده محاسبه و ژنوتیپ ها با یکدیگر مقایسه شدند. بر اساس نتایج حاصله ژنوتیپ های C-80-14، C-80-19 و C-80-20 به عنوان ژنوتیپ های با عملکرد پایدار شناخته شدند. اما از نظر پارامتر گزینش همزمان برای عملکرد دانه و پایداری (YS) ژنوتیپ های C-80-4، C-80-6 و C-80-11 به عنوان برترین ژنوتیپ ها شناخته شدند. از بین این ژنوتیپ ها، C-80-4و C-80-6 در طرح های تحقیقی- تطبیقی و تحقیقی- ترویجی که در برخی از مناطق در اقلیم سرد به اجرا درآمد مورد ارزیابی های بیشتر قرار گرفتند که براساس نتایج حاصله در مقایسه با ارقام غالب و رایج آن مناطق عملکرد بیشتری تولید نمودند.

    کلیدواژگان: گندم، اثر متقابل ژنوتیپ × محیط، پارامترهای پایداری عملکرد دانه، واریانس
  • محمد جعفر بحرانی، غلامحسین بابایی صفحه 237

    به منظور بررسی اثر سطوح مختلف تراکم بوته و کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه دو رقم کنجد (Sesamum indicum L.) در سال 1381 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در منطقه کوشکک، آزمایشی با استفاده از طرح کرت‎های دو بار خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی به اجرا درآمد. تیمارها شامل نیتروژن در سه سطح (صفر، 60 و 120 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) بعنوان فاکتور اصلی، تراکم بوته در چهار سطح (6/16، 8/20، 0/33 و 6/41 بوته در متر مربع) بعنوان فاکتور فرعی و رقم شامل ارقام کنجد محلی زرقان و داراب-14 در فاکتور فرعی-فرعی بودند. اثر تراکم بوته و کاربرد کود نیتروژن بر تعداد روز های تا رسیدگی دانه، تعداد کپسول در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، شاخص برداشت و درصد روغن و پروتئین دانه معنی‎دار بود. با افزایش میزان نیتروژن عملکرد دانه ارقام افزایش یافت، ولی واکنش ارقام به سطوح مختلف کود نیتروژن یکسان نبود. اثر متقابل کود نیتروژن× تراکم بوته × رقم بر عملکرد دانه معنی‎دار بود و بالاترین عملکرد دانه (2164 کیلوگرم در هکتار) در تراکم 6/41 بوته در متر مربع؛ 60 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار در رقم داراب-14 بدست آمد. عملکرد دانه با شاخص برداشت همبستگی منفی و معنی‎دار (r= -0.31*) و با وزن هزار دانه و درصد روعن دانه نیز همبستگی مثبت (r= 0.23) داشت. در صد روعن دانه با درصد پروتئین دانه همبستگی منفی و معنی‎دار (r= -0.86**) داشت. در مجموع، دو رقم کنجد از لحاظ عملکرد دانه تفاوت معنی‎داری با هم نداشتند. چنین استباط می شود که رقم محلی زرقان دارای قدرت کود ‎پذیری بیشتری بود. البته رقم داراب-14 دیررس‎تر از رقم محلی زرقان می‎باشد و بنابراین در مناطقی که در کشت های تابستانه کنجد احتمال بارش‎ها و سرمای پاییزه زودرس وجود دارد، برای سهولت درامر برداشت می توان رقم محلی زرقان که زودرس تر است کشت گردد و کود نیتروژن نیز به مقدار کمتری مصرف شود.

    کلیدواژگان: تعداد کپسول در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، شاخص برداشت، درصد روغن دانه، درصد پروتئین دانه
  • احمد مرسلی، مجید آقاعلیخانی، امیر قلاوند صفحه 246

    به منظور بررسی عملکرد علوفه چهار اکوتیپ خلر(Lathyrus sativus L.) تحت تاثیر تراکم و روش کشت، آزمایشی در تابستان 1384 در شهر هیدج از توابع شهرستان ابهر، بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. در این آزمایش چهار اکوتیپ جغرافیایی خلر شامل زنجان، اردبیل، شهرکرد و مشهد در دو روش کشت کرتی و جوی پشته ای و در دو تراکم (110000 و 220000 بوته در هکتار)، به عنوان کشت دوم در ششم مرداد کشت گردید. برای تعیین سرعت رشد محصول و سرعت رشد نسبی، در طول دوره رشد هفت نوبت نمونه برداری انجام شد. در برداشت نهایی محصول، علاوه بر صفات کمی (وزن تر و خشک علوفه و ارتفاع گیاه)، صفات کیفی علوفه (درصد ماده آلی، پروتئین خام، کلسیم، فسفر و فیبر محلول در شوینده خنثی NDF)) نیز اندازه گیری شدند. نتایج نشان دهنده برتری سرعت رشد محصول و سرعت رشد نسبی در روش کرتی نسبت به روش جوی و پشته ای بود. وزن تر و خشک علوفه نیز در روش کرتی و تراکم 220000 بوته در هکتار بطور معنی داری بیشتر از روش کشت جوی و پشته ای و تراکم 110000 بوته در هکتار بود. در بین اکوتیپ های مختلف، اکوتیپ مشهد با تولید 4/29 تن در هکتار(علوفه تر) و 98/5 تن در هکتار (علوفه خشک) حائز رتبه اول گردید، که از لحاظ علوفه تولیدی نسبت به اکوتیپ های زنجان و شهرکرد تفاوت معنی داری نداشت. اکوتیپ اردبیل به علت گلدهی زود هنگام با تولید 66/2 تن در هکتار (علوفه خشک) کم ترین تولید علوفه را داشت. ارتفاع گیاه در تراکم 220000 بوته در هکتار بیشتر از تراکم 110000 بوته در هکتار بود. درصد پروتئین خام به طور بسیار معنی داری تحت تاثیر عوامل مورد بررسی قرار گرفت. اثر اصلی روش کاشت و تراکم بوته برای درصد کلسیم و تراکم بوته برای درصد NDF معنی دار نبود. درصد فسفر علوفه تحت تاثیر هیچ یک از اثرهای اصلی قرار نگرفت.
    اکوتیپ های اردبیل، زنجان و شهرکرد به ترتیب بیشترین درصد پروتئین خام، NDF و کلسیم را به خود اختصاص دادند. در مجموع اکوتیپ مشهد با تراکم 220000 بوته در هکتار و روش کشت کرتی به عنوان ترکیب تیماری برتر در این تحقیق تعیین شد.

    کلیدواژگان: خلر، تراکم بوته، عملکرد علوفه، اکوتیپ، نظام زراعت دوگانه، روش کشت
  • محمد هادی حسین زاده، مسعود اصفهانی، بابک ربیعی، محمد ربیعی صفحه 263

    به منظور بررسی اثر فاصله ردیف های کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام کلزا (Brassica napus L.) برای کشت در اراضی شالیزاری گیلان، آزمایشی طی دو سال زراعی 83 -1382 و 84-1383 در موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) اجرا شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. چهار رقم کلزا به نام های Hyola308، RGS003، PF7045/91 (ساری گل) و Hyola401 به عنوان عامل اصلی و سه فاصله ردیف کاشت 20، 25 و30 سانتی متر با تراکم ثابت 40 بوته در متر مربع به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل از تجزیه مرکب داده های دو ساله آزمایش نشان داد که بین ارقام کلزا از نظر عملکرد دانه، درصد روغن دانه، عملکرد روغن دانه، عملکرد بیولوژیک، طول دوره رویش، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، طول خورجین، وزن هزار دانه، تعداد شاخه های فرعی درجه یک، دو و سه و ارتفاع بوته در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنی داری وجود داشت. رقم PF7045/91 با بالاترین عملکرد دانه، درصد روغن دانه، عملکرد روغن دانه، عملکرد بیولوژیک، طول دوره رویش، تعداد خورجین در بوته، تعداد شاخه های فرعی درجه یک و دو و ارتفاع بوته، نسبت به ارقام دیگر برتری داشت. بین فواصل ردیف کاشت از نظر شاخص برداشت و طول دوره رویش اختلاف معنی داری مشاهده شد. ضرایب همبستگی بین صفات نشان دادکه بین عملکرد دانه با تعدادخورجین در بوته (**84/0r =)، تعداد شاخه های فرعی درجه دو(**60/0r =) و ارتفاع بوته(**95/0r =) و بین درصد روغن دانه با تعداد خورجین در بوته(**51/0r =) و ارتفاع بوته(**84/0r =) و بین عملکرد روغن دانه با عملکرد دانه(**99/0r =) و درصد روغن دانه (**82/0r =) همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. رقم PF7045/91 بیشترین و رقم Hyola308 کمترین درصد جذب تابش(به ترتیب 5/75 و 5/61 درصد) و نیز بیشترین وکمترین کارایی مصرف تابش (به ترتیب 33/2 و 54/1 گرم بر مگا ژول) را در بین ارقام کلزا داشتند و فاصله کشت 20 سانتی متر نیز بیشترین درصد جذب تابش(5/68 درصد) را دارا بود. به طور کلی رقم PF7045/91 به دلیل داشتن خصوصیات مرفولوژیکی مناسب و در نتیجه دارا بودن عملکرد دانه، درصد روغن و عملکرد روغن بیشتر نسبت به سایر ارقام مورد بررسی جهت کشت دوم پس از برداشت برنج در منطقه قابل توصیه می باشد. ضمنا دو رقم RG5003 و Hyola401 نیز به دلیل زودرس تر بودن نسبت به رقم PF7045/91 برای مناطقی که فصل زراعی کوتاه تر می باشد مناسب می باشند

    کلیدواژگان: فاصله ردیف کاشت، کارایی مصرف تابش، کلزا، عملکرد دانه و اجزای آن
  • اردلان مهرانی، سیدافشین مساوات، احمدعلی شوشی صفحه 282

    به منظور مقایسه و ارزیابی عملکرد دانه وکاه و صفات مرفولوژیکی مختلف ده رقم ارزن معمولی و همبستگی صفات مورفولوژیک با عملکرد دانه،آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار، به مدت سه سال(82 -1380)، در سه منطقه کرج، گرگان و صفی آباد دزفول اجرا شد. صفات مورفولوژیک و کمی مورد بررسی شامل تعداد پنجه در بوته، تعداد برگ در بوته، تعداد ساقه در بوته، تعداد روزهای تا گلدهی، طول خوشه، تعداد دانه درخوشه و وزن هزار دانه بود. تجزیه واریانس مرکب صفات مورفولوژیک و کمی در هشت محیط نشان داد که ارقام از نظر عملکرد دانه، تفاوت معنی دار داشتند. در بررسی همبستگی عملکرد با صفات نیز مشخص شد که در مناطق اجرای تحقیق عملکرد کاه با هیچ یک از صفات، همبستگی معنی داری نداشتند. درمقابل ضریب همبستگی، عملکرد دانه در کرج با وزن هزار دانه (**733/0r =) و طول خوشه (*638/0r =)، در گرگان با تعداد برگ (*685/0r =) و تعداد پنجه (*687/0r =)، و در دزفول با روزهای تا گلدهی (*703/0r =)، طول خوشه (**858/0r =)، تعداد بذر در خوشه (*685/0r =)، وزن هزار دانه (*635/0r =) و عملکرد کاه (**780/0r =) معنی داری است. میانگین صفات، روز تا گلدهی، تعداد برگ در بوته و تعداد پنجه در بوته در سه منطقه به ترتیب با ضرایب همبستگی782/0، 677/0 و 657/0 با میانگین عملکرد دانه در این مناطق همبستگی مثبت و معنی داری نشان داد.

    کلیدواژگان: ارزن معمولی، عملکرد دانه، صفات مورفولوژیک، روز تا گلدهی، خوشه، وزن هزار دانه
|
  • Jafaria., R. Choukan, F. Paknejad, A. Pourmaidani Page 200
    To study the drought tolerance in some of grain maize hybrids, this study was carried out in Qom province in 2006 cropping season. Twenty maize hybrids were evaluated in randomized compelet block design with four replications, in two separate expriments, under normal irrigation(30% depletion of available water) and drought stress (60% depletion of available water). Results of analysis of variance for grain yield and its components showed variation among hybrids under normal and drought stress conditions. The highest yield under normal and stress conditions belonged to hybrids BC504 and BC652, repectively. While, hybrids BC678 and NS504 showed the lowest yield under normal and stress conditions, respectively. To evaluating the response of hybrids to drought stress, different indices, including, Stress Susceptility Indices (SSI), Harmonic mean (Harm), Tolerance index (TOL), Mean Producivity (MP), Stress Tolerance Index (STI) and Geometric Mean Productivity (GMP) were used. Different indices revealed hybrids BC504, BC652, BC404, KSC302, KSC320 and KSC647 as tolerance under stress condition. STI, MP, GMP and Harm indices, were identified as suitable indices to be used in applied maize breeding programs. These indices showed the highest corrolation between grain yield under normal and drought stress conditions.
    Keywords: Maize, Hybrid, Drought stress, Normal condition, Tolerance indices, Grain yield
  • Moradi Telavat, M. R., S. A. Siadat, H. Nadian, G. Fathi Page 213

    In order to investigate the effect of different levels of nitrogen and boron fertilizers on canola grain protein, oil and yield, in Ahwaz region, an experiment was conducted in 2005-2006 cropping season in Ramin Agriculture and Natural Resources University. The experimental design was a randomized complete blocks with three N rates (150, 200 and 250 kg/ha) and four B rates (0, 2.5, 5 and 10 kg/ha). All treatments were replicated four times. Result showed that with increasing nitrogen rates, grain and oil yield significantly increased. Application of boron also significantly influenced grain yield. Nitrogen × boron, on grain and oil yield was not significant. However, highest grain and oil yield was obtained from 250 and 10 Kg/ha N and B, treatment. With comparison of treatments it was observed that 200 Kg N/ha with 10 Kg B/ha produced grain and oil yield higher than 250 Kg N/ha without Boron. Grain protein and oil contents with increasing of nitrogen levels were significantly increased and decreased, respectively. But boron application had no effect on grain protein and oil contents. Results also showed that relationship between grain yield and grain oil and protein contents can be showed with a logarithmic equation. These relationships was significantly affected by nitrogen levels. With increasing of nitrogen rates, reduction of grain oil and protein contents, were slower in higher levels of grain yield. Although, effect of boron were small on this traits, but grain oil and protein contents in higher levels of grain yield was less than lower yields.

    Keywords: Boron, Nitrogen, Canola, Grain oil, Grain protein, Grain yield
  • Kebriyaia., A. Yazdansepas, S. Keshavarz, M. R. Bihamta, T. Najafi Mirak Page 225

    To study genotype×environment interaction and stability of grain yield in bread wheat genotypes, 20 promising winter and facultative bread wheat lines were evaluated for grain yield (YLD) in 10 locations in 2001/02 and 2002/03 cropping seasons. Ten locations included Karaj, Zanjan, Ardebil, Arak, Miandoab, Jolgerokh, Mashhad, Hamedan, Eqlid and Tabriz. Experimental design in each environment was randomized complete block (RCB) with three replications. Stability parameters including environmental variance, environmental coefficient of variation, Wricke´s ecovalence, stability variance of Shukla (σ, regression coefficient, deviation from regression, coefficient of determination, intra-locational variance (MSy/l) and simultaneous selection for grain yield and stability (YS) were estimated. Results of stability analysis showed that based on the most methods, lines C-80-14, C-80-19 and C-80-20 were determined more stable than the otherse considering the majority of the statistic parameters. However, based on simultaneous selection for yield and stability method genotypes C-80-4, C-80-6 and C-80-11 were identified as the superiors. Among these genotypes, C-80-4 and C-80-6 were further evaluated in on- farm and verification trials in farmers´ fields in different regions of cold zone which based on the results they produced higher yield than the commercial cultivars of the regions.

    Keywords: Wheat_Genotype × environment interaction_Stability parameters_Variance
  • Bahrani, M. J., G. H. Babaei Page 237

    A field experiment was conducted to evaluate the effect of different levels of plant density and nitrogen fertilizer (N) on grain yield and its components and some quality traits in two sesame (Sesamum indicum L.) cultivars-using split-split plot arrangement in randomized complete block design with three replications at Agricultural Research Station of Kushkak, College of Agriculture, Shiraz University in 2002 cropping season. The treatments included: plant density (16.6, 20.8, 33.0 and 41.6 plants m-2) assigned to main plots, nitrogen fertilizer (N) (0, 60, and 120 kg ha-1) and cultivars (CV) (Local Zarghan and Darab-14) were randomized in sub-plot and sub-sub plots, respectively. Both plant density and N fertilizer had significant effect on days to maturity, capsule number per plant, 1000-grain weight, grain yield, harvest index, oil and protein contents. Grain yield of cultivars increased with increased N rate, but CVs had different response to N levels. There was a significant interaction between N × plant densities × CV on grain yield, and the highest grain yield (2161 kg ha-1) was produced by Darab-14. in 41.6 plants m-2 and 60 kg N ha-1, which was not significantly different from local Zarghan, at this plant density. Grain yield had negative and significant correlation (r= -0.31*) with harvest index and positive correlation (r= 0.23) with 1000-grain weight and oil content. Grain oil content had negative and significant correlation (r= -0.86**) with grain protein content. In summary, two sesame cultivars had no significant yield differences, but it local Zarghan, was more responsive to N application. Of course Darab-14 is harvested later relative to local Zarghan and therefore, it is recommended early maturity local Zarghan be sown where there are early autumn rain and cold with less N fertilizer application.

    Keywords: Capsule number per plant, 1000, grain weight, Grain yield, Harvest index, Oil content, Protein content
  • Morsalia., M. Aghaalikhani, A. Ghalavand Page 246

    In order to study the effect of plant density and planting method on forage yield and quality of four grass pea (Lathyrus sativus L.) ecotypes, a field experiment was carried out during 2005 summer season in Hidaj town (Zanjan province, Iran). Treatments were arranged in a factorial experiment using Randomized Complete Blocks Design with four replications. Grass pea seeds of Zanjan, Ardabil, Shahre-e-Kord and Mashhad ecotypes (E1-E4) were sown in two planting methods (flat plots and furrowed plots) (P1 and P2) at two plant densities (110,000 and 220,000 p.ha-1) (D1 and D2) on July 28, 2005. The former crop was wheat. Seven destructive samples were taken during grass pea growing season to study the trend of CGR and RGR. Different quantitative traits (plant height, forage fresh and dry yield) and quality traits [DM(%), crude protein(%), Ca(%), P(%) and NDF(%)] of forage were measured. Result showed that grass pea grown in flat plots had higher CGR and RGR. Also fresh and dry forage yield in flat plots with 220000 p.ha-1 were significantly more than furrowed plots with 110/000 p.ha-1. Mashhad ecotype by producing 29.4 t.ha-1 fresh forage yield and 5.98 t.ha-1 dry forage yield was the best forage producer among all ecotypes. However, there was no significant difference between Mashhad, Zanjan and Shahre-e-Kord ecotypes. The Ardabil ecotype produced the lowest forage yield as 21.7 t.ha-1 and 2.66 t.ha-1 for fresh and dry weight, respectively. Plant height in dense plots (220000 p.ha-1) was significantly higher than 110,000 p.ha-1. Crude protein percent was significantly affected by all factors. Main effects of planting method and plant density were significant for Ca% and NDF%. Phosphorus percent has not affected by any of experimental factors. The Ardabil, Zanjan and Shahre-e-Kord ecotypes were superior for CP%, NDF% and Ca%, respectively. It can be concluded that P1D2E4 system (Mashhad ecotype sown in flat plots with 220000 p.ha-1) was superior.

    Keywords: Grass pea (Lathyrus sativus L.), Plant density, Forage yield, Planting pattern, Double cropping system
  • Hossein Zadeh, M. H., M. Isfahani, B. Rabiei, M. Rabiee Page 263

    The effect of row spacing on grain yield, yield components and oil content of four rapeseed (Brassica napus L.) cultivars was investigated in a paddy fields as second crop after rice at Rice Research Institute of Iran (Rasht), in 2003-2004 and 2004-2005 cropping seasons. The experiment was conducted as a split plot arrangement in a randomized complete block design with four replications. Four rapeseed cultivars: Hyola308, RGS003, PF7045/91 and Hyola401 were assigned to main plots and three row spacings: 20, 25 and 30 cm at constant plant densities` (40 plant/m2) were randomized in sub-plots. Results showed that rapeseed cultivars were significantly different in grain yield, oil content, oil yield, biological yield, days to maturity, number of siliques per plant, number of grains per silique, silique length, 1000- grain weight, number of first, second and third order auxiliary branches, and plant height. Results also indicated that, PF7045/91 ranked the first in grain yield, oil content, oil yield, biological yield, days to maturity, number of siliques per plant and number of first and second order branches and plant height. Row spacing had significant effect on biological yield, harvest index and days to maturity, but its effect on grain yield, oil content and oil yield was not significant. However, row spacing of 20 cm ranked the first in grain yield, oil content, and oil yield. Correlation coefficients between traits indicated that grain yield was significantly correlated with number of siliques per plant, second order branches and plant height. Number of siliques per plant and plant height were significantly correlated with oil content. Results showed that PF7045/91 ranked the first in light interception (LI%) and radiation use efficiency (RUE) (75.5% and 2.33 g.MJ-1, respectively) and Hyola308 ranked the least (61.5% and 1.54 g.MJ-1, respectively). Row spacing of 20 cm also ranked the first in light interception (68.5%).

    Keywords: Correlation, Light interception, Radiation use efficiency, Rapeseed (Brassica napus L.), Row spacing, Yield, Yield components
  • A. Mehrani, A. Mosavat, A. A. Shooshi Page 282

    This experiment was conducted to study straw and grain yield and morphological traits in 10 common millet by using a RCB design with three replications in Karaj, Dezful and Gorgan in three consecutive growing seasons (2000-2003). Data were recorded on traits such as tiller no.plant-1, leaf no.plant-1, stem diametere, days to 50% flowering, panicle length, seed number per panicle, 1000- grain weight. The grain and straw yields of each variety was also determined by harvesting a 5 m2 area of two center rows in each plot, and the weights were then adjusted to 14% of moisture. Results indicated that there were significant differences for all traits among varieties at 0.01 probability level, except for, days to 50% flowering and straw yield. Mean comparisons showed that var. 2 with 9.2 leaves, var. 9 with the stem diameter of 8.54 mm, var. 1 with panicle length of 35.7 cm, var. 9 with 1111 grain per panicle, var. 9 with 1000- grain weight of 5.16 g, and var. 3 with the grain yield of 1.859 t/ha had the highest values among the other varieties. Meanwhile, the results showed that there were significant and positive correlation between straw yield and number of grain per panicle (0.695*) but there were significant and positive correlation between grain yields and tiller number per plant (0.657*), leaf number per plant(0.677*), days to 50% flowering(0.782*) and straw yield (0.782*).

    Keywords: Common millet, Grain yield, Morphological traits, Days to flowering, Panicle, 1000 grain weight