فهرست مطالب

علوم زراعی ایران - سال شانزدهم شماره 3 (پیاپی 63، پاییز 1393)

فصلنامه علوم زراعی ایران
سال شانزدهم شماره 3 (پیاپی 63، پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/09/22
  • تعداد عناوین: 7
|
  • فاطمه مصطفایی، آقافخر میرلوحی*، قدرت الله سعیدی، محمدرضا سبزعلیان، پروانه عسگری نیا، مهدی قیصری صفحه 165
    گلرنگ با کیفیت بالای روغن دانه و تحمل زیاد به تنش های محیطی در تولید دانه های روغنی از اهمیت خاصی برخوردار است. گونه های وحشی خویشاوند تلاقی پذیر یکی از منابع ژن های مفید برای بهبود ارقام زراعی در این گیاه به شمار می آیند.
    این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و تحمل به خشکی 41 فامیل F3 حاصل از تلاقی بین گونه ای گلرنگ اهلی (Carthamus tinctorius L.) و گلرنگ وحشی(C. oxyacanthus L.) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در دو محیط تنش و عدم تنش خشکی انجام شد. وراثت پذیری عمومی بالایی برای صفات تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد انشعاب در بوته، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و عملکرد دانه تک بوته در این جمعیت، مشاهده شد. بیشترین ضریب تنوع ژنتیکی مربوط به صفت عملکرد دانه تک بوته در شرایط تنش و عدم تنش (به ترتیب 41 و 36 درصد) بود. نمودار توزیع فراوانی صفات بیانگر تفکیک متجاوز در بین فامیل های F3 مورد ارزیابی در هر دو جهت و در هر دو شرایط تنش و عدم تنش خشکی برای اکثر صفات بود. وجود اثر متقابل معنی دار فامیل و محیط در همه صفات بیانگر واکنش متفاوت فامیل ها در بروز این صفات در محیط های مختلف رطوبتی بود. فامیل 36 که دارای عملکرد بالایی در هر دو شرایط محیطی و کاهش عملکرد پایین در اثر تنش بود، به عنوان برترین فامیل شناسایی شد. نتایج این آزمایش نشان داد که می توان در برنامه های اصلاحی از گلرنگ وحشی L. C. oxyacanthus جهت بهبود بعضی از صفات ژنوتیپ های زراعی گلرنگ و تولید لاین های متحمل به خشکی بهره برداری کرد.
    کلیدواژگان: تفکیک متجاوز، تنش خشکی، تنوع ژنتیکی و گلرنگ وحشی
  • عزیر فومن*، عظیم خزایی صفحه 181
    در این پژوهش 15 لاین سورگوم علوفه ای که از برنامه های اصلاح سورگوم در ایران تولید شده و همگی آنها لاین خالص و از آزمایش مقدماتی انتخاب شده بودند، به منظور ازریابی عملکرد در شرایط منطقه معتدل کرج مورد بررسی قرار گرفتند. این آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، در چهار تکرار به مدت سه سال (88-1386) اجرا گردید. چهار صفت شامل عملکرد علوفه تر، علوفه خشک، ارتفاع بوته و تعداد پنجه در هر چین یادداشت برداری گردید. از همه تیمارها دو چین علوفه برداشت شد. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد بین سال ها، لاین ها، چین ها و اثر متقابل سال × لاین، لاین × چین، سال× چین و سال × لاین × چین برای همه صفات مورد بررسی اختلاف معنی داری وجود داشت. چون اثرات متقابل سال در لاین و همچنین در چین معنی دار بود، بنابراین داده های هر سال جداگانه مورد تجزیه واریانس مرکب قرار گرفتند. تعیین لاین های برتر بر اساس نتایج مقایسه میانگین هر سال انجام گرفت. در این آزمایش، چهار لاین KFS3، KFS1، KFS18 و KFS2 با عملکرد علوفه تر در یک فصل زراعی در مجموع دو چین با میانگین سه ساله 8/ 182، 4/ 172، 7/ 144 و 1/ 143 تن در هکتار و همچنین همین لاین ها به ترتیب با عملکرد علوفه خشک 8/ 33، 3/ 30، 1/ 29 و 4/ 26 تن در هکتار در شرایط آب و هوایی کرج بیشترین تولید محصول را بخود اختصاص دادند. البته لاین KFS17 با لاین KFS2 از نظر عملکرد علوفه خشک تولید برابر داشت. لاین KFS6 کمترین عملکرد علوفه تر و علوفه خشک (به ترتیب 6/ 106 و 8 /21 تن در هکتار در سال) را تولید کرد. بیشترین و کمترین میانگین سه ساله ارتفاع بوته به ترتیب از لاین های KFS3 و KFS10 با 8/ 195 و 9/ 138 سانتی متر بدست آمد. بیشترین و کمترین تعداد پنجه به ترتیب از لاین های KFS10 و KFS1 با 0/ 3 و 2/2 عدد به دست آمد. این لاین ها بعد از تکمیل آزمایشات به زراعی می تواند در اختیار بهره برداران قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ارتفاع بوته، چین برداری، لاین خالص، سورگوم و عملکرد علوفه
  • فاطمه حسن زاده اول*، سیده ملیحه میرهاشمی، محمد کاظمی، محمد بنایان صفحه 191
    با هدف بررسی سودمندی، رقابت و میزان جذب و کارایی مصرف تابش درکشت مخلوط مرزه و شبدر ایرانی تحت تاثیر تراکمهای مختلف مرزه و در شرایط آب و هوایی مشهد، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هفت تیمار و سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل کشت مخلوط شبدر ایرانی با تراکم ثابت 80 بوته در متر مربع و مرزه با تراکم های 27، 40 و 80 بوته در متر مربع و کشت خالص هر دو گونه با تراکم های ذکر شده بودند. نتایج نشان داد که نسبت برابری سطح زیرکشت و زمان در تمام تیمارهای کشت مخلوط بیشتر از یک بود. کارایی مصرف تابش گیاه مرزه در کشت خالص بین 32/ 1 تا 70/ 1 گرم بر مگاژول و در کشت مخلوط بیشتر از کشت خالص و بین 60/ 2 تا 98/ 2 گرم بر مگاژول به دست آمد. بیشترین کارایی مصرف تابش مرزه مربوط به تیمار کشت مخلوط مرزه با تراکم 27 بوته در متر مربع و شبدر بود. در تیمارهای کشت خالص مرزه با افزایش تراکم از 27 به 80 بوته در متر مربع، افزایش میزان مجموع تابش فعال فتوسنتزی جذب شده و کاهش میزان ماده خشک باعث کاهش کارایی مصرف تابش گردید. کارایی مصرف تابش گیاه شبدر در همه چینهای آن در تیمارهای کشت مخلوط بیشتر از کشت خالص بود. در چین اول شبدر ایرانی که بیشترین دوره رشدی (116 روز) را داشت بیشترین کارایی مصرف تابش شبدر نیز در تیمار کشت مخلوط مرزه با تراکم 27 بوته در متر مربع و شبدر بهدست آمد. در این تیمار میزان افزایش ماده خشک شبدر، بیشتر از میزان افزایش مجموع تابش فعال فتوسنتزی جذب شده توسط شبدر نسبت به سایر تیمارهای مخلوط بود. بنابراین این تیمار، بهترین تراکم کشت مخلوط از نظر کارایی مصرف تابش و همچنین نسبت برابری سطح زیر کشت و زمان و ارزش اقتصادی شناخته شد.
    کلیدواژگان: تابش فعال فتوسنتزی، تراکم بوته، شبدر، مرزه و نسبت برابری سطح کشت و زمان
  • پرویز رضوانی مقدم*، محمدبهزاد امیری، سید محمد سیدی صفحه 209
    به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و زیستی بر عملکرد دانه، اجزای عملکرد، عملکرد روغن و ترکیب اسیدهای چرب تشکیل دهنده روغن کنجد، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار در سال 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل 1- تیوباسیلوس، 2- کود گرانوله، 3- کود گاوی، 4- کود گاوی + تیوباسیلوس، 5- کود گاوی + گرانوله، 6- نیتروکسین + بیوفسفر، 7- میکوریزا + نیتروکسین + بیوفسفر و 8- شاهد (عدم مصرف کود) بودند. بر اساس نتایج به دست آمده، بیشترین تاثیر در افزایش معنی دار تعداد کپسول در بوته در تیمار کود گاوی + تیوباسیلوس (101 کپسول در بوته) مشاهده گردید. همچنین تیمارهای تیوباسیلوس و نیز کود گاوی + گرانوله بیشترین تاثیر را بر عملکرد دانه داشتند، به طوری که تیمارهای ذکر شده در مقایسه با تیمار شاهد، منجر به افزایش معنی دار عملکرد دانه (به ترتیب تا 45/ 15 و 52/ 18 درصد) شدند. از نظر مقادیر اسیدهای چرب تشکیل دهنده ساختار روغن بر اساس میانگین تیمارهای مورد آزمایش، اسید اولئیک سیس (65/ 45 درصد) و لینولئیک سیس (54/ 30 درصد) دارای بیشترین مقدار بودند. بیشترین مقدار اسید لینولنیک به طور معنی دار در تیمار شاهد (93/ 0 درصد) و کمترین مقدار آن در تیمارهای کود گاوی (33/ 0 درصد)، میکوریزا+ نیتروکسین+ بیوفسفر (33/ 0 درصد) و کود گاوی + گرانوله (35/ 0 درصد) مشاهده گردید. همچنین بیشترین افزایش در اسید اولئیک سیس در نتیجه کاربرد کود گاوی + گرانوله (58/ 48 درصد) به دست آمد. طبق نتایج این آزمایش به نظر می رسد که فراهمی مواد آلی و عناصر غذایی خاک به ویژه تحت شرایط استفاده تلفیقی کود گاوی + گرانوله می تواند ضمن افزایش عملکرد با افزایش درصد اسید اولئیک و نیز کاهش میزان اسید لینولنیک و بهبود کیفیت روغن کنجد در شرایط اقلیمی محل اجرای آزمایش شده است.
    کلیدواژگان: اسید اولئیک، اسید لینولنیک، تیوباسیلوس، کنجد وکود گرانوله
  • علیرضا کوچکی*، سید محمد سیدی، مهدی جمشید عینی صفحه 222
    به منظور مطالعه اثر سطوح آبیاری و کشت پر تراکم بر رفتار بنه های دختری و جذب فسفر در زعفران (Crocus sativus L.)، آزمایشی در دو سال زراعی 1392 و 1391 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. در این آزمایش، مقادیر آبیاری (50، 75 و 100 درصد نیاز آبی زعفران) به عنوان عامل اصلی و سطوح کشت پر تراکم شامل 100، 200 و 300 بنه در متر مربع همراه با شاهد (کشت 50 بنه در متر مربع)، عامل فرعی بودند. بر اساس نتایج آزمایش کمترین تعداد بنه های دختری، عملکرد بنه های دختری و میزان جذب فسفر در کل بنه های دختری در نتیجه تراکم 50 بنه در متر مربع و 50 درصد آبیاری، به ترتیب 178، 450 و 65/ 0 گرم در متر مربع مشاهده شد. از سوی دیگر، بیشترین مقادیر شاخص های ذکر شده (806، 2709 و 3/3 گرم در متر مربع) نیز در نتیجه تراکم کشت 300 بنه در متر مربع و 100 درصد آبیاری به دست آمد. در سال اول اجرای آزمایش، کاهش 50 درصد آبیاری، نقشی در کاهش معنی دار تعداد گل، عملکرد گل تر و عملکرد کلاله خشک زعفران نداشت. با این وجود در سال دوم، کاهش آبیاری تا سطح 50 درصد در مقایسه با شاهد (100 درصد آبیاری) منجر به کاهش معنی دار تعداد گل، عملکرد گل تر و عملکرد کلاله خشک زعفران (به ترتیب تا 19، 28 و 22 درصد) شد. با در نظر گرفتن ارزش اقتصادی بالای آب مصرفی در مناطق خشک و نیمه خشک کشور، به نظر می رسد که برنامه آبیاری زعفران بر اساس 75 درصد نیاز آبی گیاه می تواند برای اقلیم محل اجرای آزمایش منطقی و قابل توجیه باشد.
    کلیدواژگان: تراکم بنه، زعفران، عملکرد کلاله خشک، فسفر و نیاز آبی
  • اسماعیل قلی نژاد، اسماعیل رضایی چیانه* صفحه 236
    تولید ارگانیک گیاهان دارویی تضمین کننده سلامت و ایمنی محصولات و داروهای تولید شده از آنها می باشد. در این راستا، به منظور ارزیابی عمکرد دانه و کیفیت سیاهدانه در کشت مخلوط با نخود در شرایط ارگانیک، آزمایشی در سال زراعی 1392- 1391 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ای در استان آذربایجان غربی- شهرستان نقده به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایشی شامل نسبت های کاشت 100:0، 25: 75، 50:50، 75: 25 و 0:100 (نخود و سیاهدانه) به روش جایگزینی بودند. نتایج نشان داد که نسبت های مختلف کاشت اثر معنی داری بر صفات مورد مطالعه دو گیاه نخود (به جز ارتفاع بوته و تعداد دانه در غلاف) و سیاهدانه (به جز میزان اسانس) داشتند. در گیاه نخود تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد زیستی و عملکرد دانه در کشت خالص بیشتر از سایر تیمارها به دست آمد، اما بالاترین میزان پروتئین دانه (8/ 24 درصد) در نسبت کشت 25 درصد نخود + 75 درصد سیاهدانه مشاهده شد. نتایج در مورد گیاه سیاهدانه نشان داد که بیشترین تعداد برگه در بوته، تعداد دانه در برگه، عملکرد زیستی، عملکرد دانه و عملکرد اسانس از کشت خالص و بالاترین ارتفاع بوته و وزن هزار دانه از نسبت کاشت 75 درصد نخود + 25 درصد سیاهدانه حاصل شد. در میزان اسانس بین تیمارها اختلاف معنی دار مشاهده نشد. بالاترین میزان (LER (1/45 در نسبت کاشت 25 درصد نخود + 75 درصد سیاهدانه به دست آمد که نشان دهنده 45 درصد افزایش سودمندی زراعی نسبت به کشت خالص دو گونه است. با توجه به عملکرد و نسبت برابری زمین محاسبه شده به نظر می رسد که نسبت کاشت 25 درصد نخود + 75 درصد سیاهدانه می تواند در افزایش درآمد اقتصادی و بهره وری استفاده از زمین های کشاورزی به طور قابل ملاحظه ای موثر باشد.
    کلیدواژگان: اسانس، پروتئین دانه، سیاهدانه، کشاورزی پایدار و کشت مخلوط
  • فرناز فرجی، مسعود اصفهانی*، محمدرضا علیزاده، علی اعلمی صفحه 250
    به منظور ارزیابی صفات مورفولوژیک مرتبط با خوابیدگی بوته در ژنوتیپ های بومی و اصلاح شده برنج، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1391 در موسسه تحقیقات برنج کشور - رشت به اجرا گذاشته شد. ژنوتیپ های برنج مورد آزمایش شامل سه رقم بومی (هاشمی، سنگ جو و علی کاظمی) و سه لاین (831 و 841 و 416) بودند. با توجه به نتایج تجزیه همبستگی، همبستگی مثبت و معنی داری بین قطر متوسط میانگره سوم با مقاومت به شکستگی میانگره سوم (**961/ 0=r) و قطر متوسط میانگره چهارم با مقاومت به شکستگی میانگره چهارم (**902/ 0=r)، قطر متوسط میانگره سوم و چهارم با مقاومت فشاری بوته به ترتیب (**884/ 0=r) و (**853/ 0=r) وجود داشت. همچنین، همبستگی مثبت و معنی داری بین نسبت وزن تر به طول میانگره با مقاومت به شکستگی در میانگره سوم (**937/ 0=r) و مقاومت فشاری بوته (*752/ 0=r)، نسبت وزن تر به طول میانگره با مقاومت به شکستگی در میانگره چهارم (**825/ 0=r) و مقاومت فشاری بوته (**810/ 0=r) مشاهده شد. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام نشان داد که تنها صفت قطر متوسط میانگره روی مقاومت فشاری بوته اثر معنی داری داشت که به تنهایی 88 درصد از تغییرات را توجیه کرد. در مرحله بعد صفت نسبت وزن تر به طول میانگره با ضریب تبیین 86/ 0 تنها صفت موثر در مقاومت به شکستگی میانگره بود که این نتایج با نتایج حاصل از ضرایب همبستگی مطابقت داشت. نتایج نشان داد که صفات قطر متوسط و نسبت وزن به طول میانگره های سوم و چهارم اهمیت زیادی در مقاومت به خوابیدگی برنج دارند و می توانند به عنوان شاخص هایی غیر مستقیم جهت انتخاب ژنوتیپ های با مقاومت بالا در مرحله گلدهی در نظر گرفته شوند.
    کلیدواژگان: برنج، خوابیدگی بوته، شاخص خوابیدگی و گشتاور خمشی
|
  • Mostafaief., A.F. Mirlohi*, Gh. Saiedi, M.R. Sabzalian, P. Asgarinia, M. Gheisari Page 165
    safflower species. Iranian Journal of Crop Sciences. 16(3): 165-180. (In Persian). Safflower with high grain oil quality and good tolerance to environmental stresses can be important for oil seed production. A good source of useful genes for improving cultivars of this plant species is its wild relatives. This experiment was conducted to assess the genetic variation and tolerance to drought stress in F3 families derived from a cross between domesticated (Carthamus tinctorius L.) and wild (C.oxyacanthus L.) safflower species using a randomized complete block design with three replications under drought stress and non stress conditions. High heritability was observed for the studied traits including: days to flowering, days to physiological maturity, plant height, number of branches per plant, number of head per plant, number of grain.head, 1000-grain weight and grain yield. The highest genetic coefficient of variability belonged to grain yield per plant 41% and 36% in stress and non-stress conditions, respectively). Transgressive segregation was also observed among the F3 families in both directions and both conditions for most of the traits. The presence of significant genotype by environment interaction for the studied traits implied different reactions of families to drought stress and non-stress conditions. Family 36 with high yield in both stress and non-stress conditions and low reduction in grain yield under drought stress was identified as the superior family. Result of this experiment indicated that there are possibility of improving drought tolerance in safflower genotypes using inter-specific corssing with Carthamus oxyacanthus L.
    Keywords: Drought stress, Genetic diversity, Transgressive segregation, Wild safflower
  • Fouman A.*, A. Khazaei Page 181
    Fouman, A. and A. Khazaei. 2014. Evaluation of forage yield of forage sorghum lines under Karaj conditions in Iran. Iranian Journal of Crop Sciences. 16(3): 181-190. (In Persian). Fifteen forage sorghum lines developed in sorghum breeding program in Iran were evaluated for forage yield under Karaj condition in Iran in 2007-2009 growing seasons. The experimental design was randomized complete block design with four replications. Four traits including fresh fodder, dry matter, plant height and number of tillers were measured in each cutting. All treatments were harvested at two cuttings. Combined analysis of variance showed significant differences between growing seasons, sorghum lines, cuttings, growing season × lines, line × cutting, growing season × cutting and growing season × line × cutting interactions for all of traits. Since the growing season × lines and growing season × cutting interactions were significant, therefore, combined analysis of variance was performed for each growing season. KFS3, KFS1, KFS1 and KFS2 forage sorghum lines produced the highest fresh fodder with 182.8, 172.4, 144.7 and 143.1 t.ha-1 and dry matter with 33.8, 30.3, 29.1 and 26.4 t.ha-1, respectively. Dry matter production of KFS17 and KFS2 was similar. However, KFS6 produced the lowest fresh fodder and dry matter with 106.6 and 21.8 t.ha-1, respectively. The highest and lowest plant height was recorded forKFS3 and KFS10 with 195.8 and 138.9 centimeter, respectively. KFS10 and KFS1 forage sorghum lines produced the highest and lowest tiller number with 3.0 and 2.2 tillers.plant-1, respectively.
    Keywords: Cutting, Plant height, Pure line, Sorghum, Forage yield
  • Hassanzadeh, Aval*F., S. M. Mirhashemi., M. Kazemi, M. Banayan, Aval Page 191
    To evaluate advantage, competition and radiation interception and use efficiency in summer savory- Persian clover intercropping as affected by plant density of summer savory under Mashhad conditions in Iran, an experiment was conducted using randomized complete block design with three replications and seven treatments. Treatments were intercropping of Persian clover with 80 plants.m-2 and summer savory with 27, 40 and 80 plants.m-2 and sole cropping of both crops with abovementioned densities. Results showed that Area Time Equivalent Ratio in all intercropping treatments were more than one. Radiation use efficiency (RUE) of summer savory in sole cropping was between 1.32- 1.70 g.Mj-1, and it was higher in intercropping than sole cropping (between 2.60- 2.98 g.Mj-1). The highest RUE of summer savory was obtained in intercropping of summer savory with 27 plant.m-2 and Persian clover. However, in sole cropping treatments by increasing plant density from 27 to 80 plants.m-2 cumulative intercepted photosynthetic active radiation increased but dry matter decreased and RUE reduced. RUE of Persian clover, in all harvests, was greater in intercropping than sole cropping. In the first harvest of Persian clover that had the longest growth duration (116 days), the highest RUE was obtained in intercropping of summer savory with 27 plants.m-2 and Persian clover. In this treatment increasein dry matter of Persian clover was higher than increase in intercepted photosynthetic active radiation of Persian clover. Therefore, this treatment was identified as suitable intercropping plant density considering RUE, Area Time Equivalent Ratio and Economic value.
    Keywords: ATER, Clover, Photosynthetic Active Radiation, Plant density, savory
  • P. Rezvani Moghaddam*, M. B. Amiri, S. M. Seyyedi Page 209
    To study the effect of organic and bio-fertilizers on yield, yield components, oil yield and fatty acids composition of sesame, an experiment was conducted in 2010 at Agricultural research field, Ferdowsi University of Mashhad, Iran. The experimental design was randomized complete block design with three replications and eight treatments. The experimental treatments included: 1- Thiobacillus sp., 2- Granule fertilizer, 3- Cow manure, 4- Cow manure + Thiobacillus sp., 5- Cow manure + granule fertilizer, 6- Nitroxin + Bio-Phosphate, 7- Mycorrhizae + Nitroxin + Bio- Phosphate and 8- Control (no fertilizer). Results showed thatthe highest number of capsule per plant (101 capsules) was observed in cow manure + Thiobacillus sp. In addition, Thiobacillus and cow manure + granule fertilizer had significant effect on increasing seed yield. Application of Thiobacillus and cow manure + granule fertilizer increased seed yield of sesame by15.45% and 18.52 %, respectively. Oleic (cis) and linoleic acids (cis) were the major fatty acids (45.65% and 30.54%, respectively). The highest linolenic acid content was observed in control treatment (0.93%). In contrast, the lowest linolenic acid content was obtained in application of cow manure (0.33%), mycorrhizae + Nitroxin + bio-Phosphate (0.33 %) and cow manure + granule (0.35 %) treatments. The highest oleic (cis) acid content was observed in cowmanure + granule fertilizer (48.58 %) treatment. Based on our results, it is concluded that organic matter and nutrient availability of soil, especially by application of cow manure + granule fertilizer, was effective on increasing the tolerance of sesame oil to heat by increasing oleic acid content and decreasing the linolenic acid.
    Keywords: Granule fertilizer, Linolenic acid, Oleic acid, Sesame, Thiobacillus
  • Koochekia.*, S.M., Seyyedi, M. Jamshid Eyni Page 222
    Effect of irrigation levels and high corm density on growth and phosphorus uptake of daughter corms of saffron (Crocus sativus L.) was studied under a field experiment as split-plot arrangement in complete randomized block design with three replications at Faculty of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran, during 2012 and 2013. The irrigation levels were applied based on saffron water requirement (50, 70 and 100%) and high corm density (50, 100, 200 and 300 corms.m-2) were assigned and randomized in the main and sub plots, respectively. Results showed that the lowest corm number, yield and phosphorus content of corms (178.67, 450.11 and 0.65 g.m-2, respectively) were observed by sowing 50 daughter corms per m2 + 50% irrigation. In addition, the highest corm number, yield and phosphorus content of corm 806.67, 2709.18 and 3.38 g. m-2, respectively) were obtained by sowing 300 daughter corms per m2 + 100% irrigation. In the first year, flower characteristics of saffron was not affected by 50% irrigation. However, in the second year, flower number, fresh flower and dry stigma yields significantly decreased by supplying 50% water requirement of saffron (by 19, 28 and 22%, respectively) as compared to control (100% water requirement). Considering the economic value of irrigation water in arid and semi-arid regions of Iran, the irrigation scheduling based on 75% crop water requirement may be reasonable.
    Keywords: Corm density, Dry stigma yield, Irrigation, Phosphorus, Saffron
  • Gholinezhade., E. Rezaei, Chiyaneh* Page 236
    Organic production ensures the safety and security of medicinal plants products and drugs. To evaluate grain yield and quality of black cumin (Nigella sativa L.) in intercropping with chickpea (Cicer arietinum L.) under organic farming condition, a field experiment was conducted using randomized complete block design with three replications on a filed located in Naghedeh,West Azerbaijan province, Iran, in 2012-2013. The planting ratios were 0:100, 25:75, 50:50, 75:25 and 100:0 (chickpea: black cumin) using replacement method. Results showed that different planting ratios had significant effect on studied traits in chickpea (except plant height and number of grain.pod-1) and black cumin (except essential oil content). In chickpea, the highest pod.plant-1, 1000 grain weight, biological and grain yield were obtained in sole cropping, however, the highest protein content (24.8%) was achieved in planting ratio of 25:75 (chickpea: black cumin). Results showed that in black cumin the highest follicule.plant-1, grain.follicule-1, biological yield, grain yield and essential oil yield were obtained in sole cropping, however, the tallest plant height and the most heavy1000 grain weight were obtained in planting ratio of 75:25 (chickpea: black cumin). There was no significant difference between treatments in essential oil content. The highest LER values (1.45) were obtained in planting ratio of 25:75 (chickpea: black cumin). This means that grain yield in intercropping improved by 45% as compared with sole cropping. According to the grain yield and LER, it seems that 75% black cumin + 25% chickpea was suitable for increasing the income of farmers and land use efficiency.
    Keywords: Black cumin, Essential oil, Intercropping, Protein of grain, Sustainable agriculture
  • Farajif., M. Esfahani*, M.R. Alizadeh, A. Aalami Page 250
    To evaluate the morphological characteristics and lodging related traits in local and improved rice genotypes, a field experiment was carried out using randomized complete block design with three replications in 2013 at the Rice Research Institute of Iran, Rasht, Iran. Rice genotypes included three local cultivars (Hashemi, Sangjo and Alikazemi) and three improved lines (841, 831 and 416). Results showed significant relationship between average diameter of internode whit breaking resistance of third internode (r = 0.961**) and average diameter of fourth internode whit breaking resistance of fourth internode (r = 0.902**), average diameter of third and fourth internode with pushing resistance (r = 0.884** and r = 0.853**, respectively). Also significant positive correlation between fresh weight:length ratio of internode whit breaking resistance in third internode (r = 0.937**) and pushing resistance (r = 0.752*), fresh weight:length ration of internode with breaking resistance in fourth internode (r = 0.825**) and pushing resistance (r = 0.810**) were observed. Stepwise regression analysis showed that average diameter of internode was the only trait that significantly affected the pushing resistance, and explained 88% of observed variance alone. Fresh weight:length ratio of internode had highly significant effect on breaking resistance (r2 = 0.86) which corresponded with the results of correlation analysis. It seems that the thickness and weight:length ratio of internode have major roles in resistance of rice plant to lodging and could be considered as indirect criteria in selection for resistant to lodging in rice breeding programs.
    Keywords: Bending moment, Lodging index, Rice