فهرست مطالب

علوم زراعی ایران - سال نوزدهم شماره 2 (پیاپی 74، تابستان 1396)

فصلنامه علوم زراعی ایران
سال نوزدهم شماره 2 (پیاپی 74، تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/06/30
  • تعداد عناوین: 6
|
  • امیر حجارپور*، افشین سلطانی، ابراهیم زینلی، حبیب الله کشیری، امیر آینه بند، محمد ناظری صفحات 86-101
    به منظور تعیین خلاء عملکرد گندم و تعیین عوامل محدودکننده عملکرد و سهم هر یک از آن ها در ایجاد خلاء عملکرد، بر اساس اطلاعات جمع آوری شده مربوط به مدیریت زراعی (حدود 250 متغیر) از 684 مزرعه در سطح استان گلستان در طی دو سال زراعی 93-1392 و 94-1393، تولید گندم در سه شرایط شامل؛ دیم کم بازده (216 مزرعه)، دیم پرمحصول (119 مزرعه) و آبی (349 مزرعه) با استفاده از روش تحلیل مقایسه کارکرد (CPA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در هر سیستم یک مدل تولید تعیین و عملکردهای پتانسیل گندم تخمین زده شد که در شرایط دیم کم بازده، دیم پرمحصول و آبی به ترتیب 5025، 7954 و 8029 کیلوگرم در هکتار بود. با توجه به اینکه متوسط عملکرد این مزارع به ترتیب 1966 ، 3985 و 3936 کیلوگرم در هکتار بود، بنابراین خلا عملکرد 60، 50 و 51 درصد تخمین زده شد. دلایل ایجاد این خلاء به ترتیب اهمیت در شرایط: الف- دیم کم بازده: عدم استفاده از دستگاه کاشت بذر در داخل بقایا (32 درصد)، وضعیت نامناسب بستر (17 درصد)، عدم محلول پاشی عناصر غذایی (15 درصد)، عدم استفاده از گاوآهن قلمی (15 درصد)، عدم مصرف علف کش (13 درصد) و عدم مصرف بهینه کود نیتروژن (9 درصد)؛ ب- دیم پر محصول: عدم وارد کردن بقولات در تناوب (26 درصد)، مساحت کم مزارع (21 درصد)، عدم مصرف بهینه کود نیتروژن (15 درصد) ، عدم مصرف بهینه کود پتاسیم (12 درصد)، عدم مصرف کود دامی (11 درصد)، عدم استفاده از زیرشکن (10 درصد) و عدم استفاده از قارچ کش (5 درصد)؛ ج- آبی: آبیاری (27 درصد)، عدم مصرف بهینه کود نیتروژن (25 درصد)، عدم رعایت تاریخ کاشت بهینه (20 درصد)، عدم استفاده از رقم مناسب (10 درصد)، عدم استفاده از زیرشکن (9 درصد) و عدم استفاده از فاروئر (8 درصد) بودند. به نظر می رسد که با مدیریت صحیح مزارع و در نظر گرفتن عوامل خلاء عملکرد ذکر شده، می توان عملکرد دانه گندم در استان گلستان را در مزارع دیم کم بازده در حدود 3000 کیلوگرم در هکتار و در مزارع دیم پرمحصول و آبی در حدود 4000 کیلوگرم در هکتار نسبت به عملکردهای فعلی کشاورزان، افزایش داد.
    کلیدواژگان: پتانسیل عملکرد، تولید دیم، عملکرد واقعی و گندم
  • سید شهریار جاسمی*، فریبا نقی پور، سارا سنجانی، اسماعیل اسفندیاری پور، هنگامه خرسندی، گودرز نجفیان صفحات 102-115
    گندم نان اصلی‏ترین محصول زراعی است که به دلیل تنوع ارقام و اثر متقابل آن‏ها با محیطی که در آن کشت می‏شوند، از تنوع کیفیت بالایی برخوردار است. در بسیاری از نقاط جهان، آب و هوا، وضعیت زمین زراعی و مدیریت زراعی نقش تعیین کننده‏ای در کیفیت ارقام گندم دارند. با توجه به عدم وجود آمار و اطلاعات در خصوص وضعیت کیفی ارقام مختلف گندم در مزارع کشاورزان، در این تحقیق خصوصیات کیفی و نانوایی شامل؛ وزن هزار دانه، میزان پروتئین و گلوتن مرطوب و ارتفاع رسوب SDS در دانه چهار رقم گندم [چمران، پیشگام (آبی) و سرداری و آذر 2 (دیم)] که بیشترین سطح زیر کشت را در کشور دارند، طی سال‏های زراعی93-1392 و 94-1393 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که گندم دیم آذر2 در استان‏هایی که طی دو سال زراعی کشت شده بود، با میانگین 46/11 درصد پروتئین، 3/26 درصد گلوتن مرطوب و 2/55 میلی‏لیتر ارتفاع رسوب SDS، از کیفیت بالاتری نسبت به رقم سرداری برخوردار بود. بین خصوصیات کیفی دو رقم گندم آبی چمران و پیشگام در استان‏های مختلف کشور تفاوتی مشاهده نشد. نتایج نشان داد که ارقام گندم کشت شده در استان‏های کردستان، همدان و کهگیلویه و بویراحمد از کیفیت پایین‏تری از لحاظ صفات کیفی مورد مطالعه برخوردار بودند. به نظر می رسد پایین بودن کیفیت دانه در استان های مذکور به دلیل وجود درصد بالای مزارع دیم در این مناطق می باشد که دچار کمبود عناصر غذایی موجود در خاک بیشتری هستند.
    کلیدواژگان: ارقام زراعی، پروتئین، کیفیت، گلوتن مرطوب و گندم دیم
  • نرگس خمدی، مجید نبی پور*، حبیب الله روشنفکر، افراسیاب راهنما صفحات 116-131
    به منظور ارزیابی بنیه بذر و عملکرد دانه سه رقم گندم نان بهاره در تیمارهای پرایمینگ بذر و زمان کاشت، سه آزمایش در شرایط آزمایشگاه و مزرعه در سال زراعی 94-1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. در آزمایش اول، اثر هفت مدت خیساندن بذر به روش هیدروپرایمینگ (صفر، 6 ، 8 ، 10 ، 12 ، 14 و 16 ساعت) بر ویژگی های جوانه زنی و رشد گیاهچه ارقام گندم استار، چمران و فونگ در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش دوم، ویژگی های بیوشیمیایی و فعالیت آنزیمی در بذرهای پرایم شده در سه مدت زمان 6 ، 8 و 10 ساعت اندازه گیری شدند. در آزمایش سوم اثر سه زمان کاشت 21 آبان، 19 آذر و 17 دی (به ترتیب؛ نسبتا زودهنگام، بهینه و دیرهنگام) و پرایمینگ بذر بر عملکرد ارقام گندم به صورت کرت های خرد شده فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمایش اول نشان داد که پرایمینگ بذر به مدت 8 ساعت، خیساندن بیشترین اثرات مثبت را بر بهبود بنیه بذر ارقام گندم داشت. نتایج آزمایش دوم نشان داد که با افزایش مدت پرایمینگ تا 10 ساعت، فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز و محتوای قندها و پروتئین های محلول در بذر، افزایش یافت. افزایش محتوای مالون دی آلدئید و ناکافی بودن فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان (افزوده نشدن فعالیت آنزیم با افزایش مدت زمان پرایمینگ یا کاهش فعالیت آنزیمی) در تیمار 10 ساعت پرایمینگ نسبت به تیمار 8 ساعت، مشاهده شد. همبستگی فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان با ویژگی های جوانه زنی و رشد گیاهچه مثبت و معنی دار بود. نتایج آزمایش مزرعه ای نشان داد که تیمارهای پرایمینگ بذر باعث بهبود 3/2 درصدی سبزشدن بوته ها و کاهش زمان سبز شدن تا 4/1 روز، نسبت به شاهد، شدند. اثر متقابل زمان کاشت و رقم نشان داد که تاخیر در کاشت، بیشترین و کمترین تاثیر را از نظر عملکرد دانه به ترتیب در رقم دیررس استار (با حداکثر عملکرد 8/6421 کیلوگرم در هکتار) و رقم زودرس فونگ (با حداکثر عملکرد 0/5441 کیلوگرم در هکتار) داشت. تیمار پرایمینگ باعث 7 درصد افزایش در عملکرد دانه کلیه ارقام گندم نسبت به تیمار شاهد شد. بیشترین عملکرد دانه از تیمار پرایمینگ بذر و رقم چمران (7/5699 کیلوگرم در هکتار) بدست آمد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدت زمان مناسب پرایمینگ بذر، در بهبود سبز شدن گیاهچه در زمان های کاشت دیرهنگام، به دلیل دمای پایین تر هوا در دوره کاشت تا سبز شدن، موثرتر است.
    کلیدواژگان: جوانه زنی، زمان کاشت، فعالیت آنزیمی، گندم و هیدروپرایمینگ بذر
  • محمد اسماعیل صداقت، یحیی امام* صفحات 132-147
    یکی از راه های جلوگیری از کاهش عملکرد گندم نان در شرایط محدودیت آب، استفاده از تنظیم کننده های رشد است. به همین منظور، اثر سه نوع تنظیم کننده رشد (سایکوسل، اسید سالیسیلیک و براسینواسترویید) بر رشد و عملکرد چهار رقم گندم (چمران، شیرودی، پیشتاز و سیروان) در تیمارهای آبیاری معمول و قطع آبیاری پس از گلدهی، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت کرت های خرد شده فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی (94-1393 و 95-1394) اجرا شد. نتایج نشان داد که قطع آبیاری باعث کاهش معنی دار تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و عملکرد دانه ارقام گندم در مقایسه با آبیاری معمول گردید. در بین اجزای عملکرد، کمترین اثر قطع آبیاری بر وزن هزار دانه (2/11 درصد) و بیشترین اثر آن بر عملکرد بیولوژیک (2/25 درصد) مشاهده شد. محلول پاشی تنظیم کننده های رشد، به ویژه سایکوسل، باعث افزایش تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله، شاخص برداشت، وزن هزار دانه و عملکرد دانه ارقام گندم شده و پس از آن، به ترتیب اسید سالیسیلیک و براسینواسترویید، بدون تفاوت معنی دار نسبت به یکدیگر، قرار گرفتند. بیشترین عملکرد دانه تحت تاثیر تیمار سایکوسل در دو سال آزمایش (به ترتیب 3696 و 4439 کیلوگرم در هکتار) بدست آمد. همچنین بیشترین عملکرد دانه از رقم سیروان در دو سال آزمایش (به ترتیب 3608 و 4448 کیلوگرم در هکتار) مشاهده گردید. نتایج این آزمایش نشان داد که اگر چه قطع آبیاری باعث کاهش عملکرد و اجزای آن شد، لیکن محلول پاشی تنظیم کننده های رشد باعث جبران بخشی از کاهش عملکرد ناشی از تنش خشکی گردید که میزان آن برای سایکوسل، اسید سالیسیلیک و براسینواسترویید به ترتیب 3/31، 5/23 و 2/23 درصد بود. بر اساس نتایج این آزمایش به نظر می رسد که استفاده از تنظیم کننده های رشد می تواند جهت افزایش تحمل ارقام گندم به تنش خشکی انتهای فصل مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: اسید سالیسیلیک، براسینواسترویید، سایکوسل، شاخص برداشت، سطح برگ و گندم نان
  • پیمان شریفی*، هاشم امین پناه، علی اکبر عبادی صفحات 148-164
    تحقیق حاضر به صورت دو آزمایش جداگانه تحت شرایط تنش خشکی و آبیاری معمول، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، در سال زراعی 94-1393 در موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت اجرا شد. مواد گیاهی مورد استفاده شامل 14 لاین موتانت برنج (هفت لاین از رقم هاشمی، شش لاین از رقم طارم محلی و یک لاین از رقم خزر) و چهار رقم هاشمی، طارم محلی، خزر و گیلانه بودند. تجزیه به عامل ها، در شرایط آبیاری معمول و تنش خشکی پنج و چهار عامل اصلی را شناسایی کرد که به ترتیب 5/81 و 3/79 درصد تغییرات صفات را توجیه کردند. نتایج این تجزیه نشان داد که در هر دو شرایط آبیاری معمول و تنش خشکی، انتخاب بوته هایی با باروری خوشه و طول خوشه بالاتر و طول میانگره و ارتفاع بوته کوتاه می تواند به افزایش عملکرد دانه بیانجامد. ژنوتیپ ها بر اساس تجزیه خوشه ایدر هر دو شرایط در پنج گروه دسته بندی شدند. تجزیه تابع تشخیص صحت صددرصدی گروه بندی ژنوتیپ ها را در تجزیه خوشه اینشان داد. نتایج حاصل از تجزیه های مختلف، لاین های TM6-230-VE-8-4-1، TM6-250-10-7-1، TM6-B-2-1-E و HM5-250-E-1-1 را با عملکرد دانه بیشتر در شرایط تنش خشکی (6/2227 کیلوگرم در هکتار) و صفات مطلوبی مانند باروری خوشه بالا (9/80) و طول خروج خوشه از غلاف پایین (3/6 سانتی متر) به عنوان ژنوتیپ های برتر شناسایی کردند. میانگین عملکرد دانه ژنوتیپ های یاد شده در شرایط آبیاری معمول، 9/4739 کیلوگرم در هکتار بود. کاهش عملکرد دانه ژنوتیپ های مذکور بر اثر تنش خشکی، 53 درصد و برای کلیه ژنوتیپ ها، 60 درصد بود. بنابراین، ژنوتیپ های منتخب یاد شده می توانند در پیشبرد برنامه های اصلاحی در توسعه ارقام جدید برنج با تحمل بیشتر به تنش خشکی، مورد توجه قرار داده شوند.
    کلیدواژگان: برنج، تجزیه تشخیص، تجزیه خوشه ای، تجزیه به عامل ها و تنش خشکی
  • مسعود کاوسی، مهرزاد الله قلی پور* صفحات 165-180
    به منظور بررسی واکنش دو رقم برنج نسبت به میزان کود نیتروژن، آزمایشی به صورت فاکتوریل با سه عامل؛ رقم در دو سطح (رقم اصلاح شده گیلانه و رقم بومی آبجی بوجی)، نحوه مصرف کود نیتروژن در دو سطح (با تقسیط و بدون تقسیط) و مقادیر کود نیتروژن در پنج سطح (صفر،60، 75، 90 و 105 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع اوره) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی موسسه تحقیقات برنج (رشت) و ایستگاه تحقیقات چپرسر (تنکابن) طی دو سال 1393 و 1394 اجرا شد. در این تحقیق، اثر تیمارهای آزمایشی بر صفات عملکرد دانه، ارتفاع بوته، شاخص برداشت و کارایی زراعی مصرف نیتروژن ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که اختلاف رقم گیلانه با رقم آبجی بوجی (به عنوان یکی از والدین رقم گیلانه) از نظر عملکرد دانه و ارتفاع بوته در سال های اجرای آزمایش، یکسان و پایدار بود، به طوری که عملکرد دانه رقم گیلانه در کلیه سطوح کودی و در هر دو سال آزمایش نسبت به رقم آبجی بوجی به طور معنی داری بیشتر و ارتفاع بوته آن در همین شرایط به طور معنی داری کمتر بود. واکنش دو رقم برنج گیلانه و آبجی بوجی نسبت به کود نیتروژن در دو منطقه رشت و چپرسر از نظر عملکرد دانه تفاوت داشته و دارای روند مشابهی نبودند و بنابراین به نظر می رسد که برای بهره برداری از حداکثر پتانسیل عملکرد ارقام برای تولید محصول، مدیریت کود نیتروژن در دو مکان باید به شیوه های متفاوتی اجرا شوند. بالاتر بودن کارایی زراعی مصرف نیتروژن در رقم گیلانه در تیمارهای تقسیطی کود نیتروژن (با حداکثر 5/18 کیلوگرم بر کیلوگرم) نسبت به رقم آبجی بوجی (با میانگین 12 کیلوگرم بر کیلوگرم)، نشان دهنده برتری کارایی مصرف کود نیتروژن رقم گیلانه و برتری شیوه تقسیط کود بر شیوه بدون تقسیط است. نتایج آزمایش نشان داد که برای رقم محلی آبجی بوجی در منطقه چپرسر، مصرف 75 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به صورت تقسیط (با عملکرد 3830 کیلوگرم در هکتار) و در منطقه رشت، مصرف 90 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدون تقسیط
    (با عملکرد 4050 کیلوگرم در هکتار)مناسب تر است. برای رقم اصلاح شده گیلانه، مصرف 90 کیلوگرم نیتروژن در هکتار با تقسیط (با عملکرد 4970 کیلوگرم در هکتار) و مصرف 105-90 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به صورت تقسیط به ترتیب در دو منطقه چپرسر و رشت، (با عملکرد 5050 و 4650 کیلوگرم در هکتار) مناسب تر تشخیص داده شدند.
    کلیدواژگان: برنج، پتانسیل عملکرد، تقسیط کود، رقم گیلانه و نیتروژن
|
  • Hajjarpoua.*, A. Soltani. E. Zeinali. H. Kashiri, A. Aynehband, Mohammad Nazeri Pages 86-101
    In this study, all information about management practices in wheat crop were recorded and measured (including 250 variables) from 684 irrigated and rainfed wheat fields during two growing seasons of 2013-2014 and 2014-2015 in Golestan province, Iran. Wheat production in Golestan province can be divided into three production systems including low- yielding rainfed, high- yielding rainfed and irrigated wheat. This study covered 216 fields in low-yielding rainfed, 119 fields in high- yielding rainfed and 349 fields in irrigated wheat and evaluated using comparative performance analysis (CPA). In each system one production model was identified and according to this model, potential yields of wheat were estimated. The results showed that while the average yield of farmers were 1966, 3985 and 3936 kg kg.ha-1, they could harvest up to 5025, 7954 and 8029 kg.ha-1 in low-yield rainfed, high- yielding rainfed and irrigated farms, respectively, hence there were yield gaps of 60, 50 and 51%, respectively. The most important factors found for these yield gaps in low- yielding rainfed system included: use of no-till planter (32%), seedbed prepartation (17%), foliar fertilization (15%), chisel (15%), herbicide (13%) and nitrogen fertilizer (9%). The most important factors for yield gaps in high- yielding rainfed system included: legume rotation (26%), field size (21%), nitrogen fertilizer (15%), potassium fertilizer (12%), manure fertilizer (11%), subsoiler (10%) and fungicide (5%). However, the most important factors for yield gaps in irrigated wheat system included: irrigation (27%), nitrogen fertilizer (25%), sowing date (20%), use of N8720 cultivar (10%), subsoiler (9%) and using of furrower (8%). It was concluded that with proper management of field and considering the listed yield gaps factors in each system, it would possible to obtain higher yield levels comparing with current yield levels that farners harvest. The amount of yield increased will be about 3000 kg.ha-1 in low- yielding rainfed wheat system and about 4000 kg.ha-1 in high- yielding rainfed wheat and irrigated wheat systems in comparison with current yield levels.
    Keywords: Actual yield, Rainfed wheat production, Wheat, Yield potential
  • Jasemi, Sh.*, F. Naghipour, S. Sanjani, A. Esfandyaripour, H. Khorsandi, G. Najafian Pages 102-115
    Bread wheat is known as the staple food crop and its quality properties are variable because of diffrences among cultivars, climatic conditions and farming systems. Due to the lack of adequate information about the quality of different bread wheat cultivars in the farmers’ fields, in this research quality and bakery properties (thousand grain weight, protein content, wet gluten and SDS) of grain samples of four different cultivars of bread wheat (irrigated and rainfed), collected from the farmers’ fields during two growing seasons 2013-14 and 2014-15, which grown on large areas in the country were evaluated. The results showed cv. Azar 2 had better quality than cv. Sardari cultivar by 11.46% protein, 26.3 wet gluten and 55.2 ml SDS in two growing seasons. On the other hand, the quality characteristics of Chamran and Pishgam irrigated bread wheat cultivars were notsignificantly different in different provinces. Also the lowest quality of wheat was observed in Kurdistan, Hamadan and Kohgiluyeh and Boyerahmad. This may be due to nutrient shortage in the soil of those provinces that are largely under rainfed production of wheat.
    Keywords: Cultivars, Protein content, Quality, Rainfed bread wheat, Wet gluten
  • Khamadin., M. Nabipour*, H. Roshanfekr, A. Rahnama Pages 116-131
    To evaluate germination and grain yield of three spring bread wheat cultivars affected by seed hydropriming and sowing date, three experiments were conducted. In the first experiment, effect of 7 hydropriming durations (0, 6, 8, 10, 12, 14 and 16 h) was examined on germination and seedling growth of Star, Chamran and Fong cultivars. In the second experiment, some biochemical traits and enzyme activities were measured in the primed seeds for 6, 8 and 10 h hydropriming durations. Effect of three sowing dates (12 Nov., 10 Dec. and 7 Jan.). hydropriming and control treatments on grain yield of wheat cultivars was researched in third experiment which was carried out as factorial arrangement in randomized complete block design with three replications in the research field of Faculty of Agriculture, Shahid Chamran University of Ahvaz, during 2014-2015 growing season. Results of the first experiment showed that hydropriming with 8 h imbibition had the most positive effect on seed vigor of bread wheat cultivars. Results of the second experiment showed that with increasing hydropriming duration to 10 h, α amylase enzyme activity and of soluble carbohydrates and proteins contents in seeds increased, also higher malondialdehyde content and insufficient antioxidant enzyme activities (enzyme activity was not increased or reduced by following imbibition to 10h) in 10 h when compared with 8 h hydropriming duration was observed. In this research, Relationship between antioxidant enzyme activities with germination and seedling growth were positive and significant. Results of the field experiment showed that hydropriming treatments significantly improved seedling emergence, by 2.3%, and reduced average emerging time by 1.4 days as compared with control. The sowing date× cultivar interaction effect indicated that delayed sowing had the highest and lowest effect on star and fong cultivars, respectively. Average grain yield significantly increased, by 7%. in hydropriming treatment in comparison to control. Also application of seed hydropriming with suitable soaking duration improved seed emergence in delayed sowing dates.
    Keywords: Bread wheat, Enzymatic activity, Germination, Seed hydropriming, Sowing date
  • Sedaghat, M. E., Y. Emam* Pages 132-147
    Plant growth regulators (PGRs) have been used to reduce losses of wheat grain yield under limited moisture conditions. The effect of three PGRs including cycocel, salicylic acid and brassinoestroeid on growth and grain yield of four bread wheat cultivars Chamran, Shiroudi, Pishtaz and Sirvan under normal and withholding irrigation after flowering was examined. The experiment was carried out as factorial split plot arrangement in randomized complete block design with three replications in 2014-15 and 2015-16 growing seasons. The results showed that water stress significantly reduced number of grains per spike, grain weight per spike, thousand grain weight, harvest index, biological yield and grain yield. However, water stress had the least effect on thousand grain weight (11.2%) and the highest effect (25.2 %) was observed on biological yield. Furthermore, application of PGRs, especially cycocel, increased spikes.m2, grains per spike, harvest index, thousand grain weight and grain yield. Cycocel, salicylic acid and brassinoestroeid, had positive non-significant effect on grain yield components. The highest grain yield was achieved from application of cycocel in both growing seasons (3696 and 4439 kg.ha-1, respectively). Also, the highest grain yield was obtainted from Sirvan cultivar in both growing season (3608 and 4448 kg.ha-1, respectively). According to these results, although water stress reduced yield and its components, the alleviating effect of PGRs could compensate some proportions of water stress effect. The compensatory effect of PGRs was 31.3, 23.5 and 23.2 percent for cycocel, salicylic acid and brassinoestroeid, respectively. Therefore, application of PGRs can be considered as an alternative way to alleviate the effect of terminal drought stress on grain yield of bread wheat cultivars.
    Keywords: Brasinosteroeid, Bread wheat, Cycocel, Harvest index, Leaf area, Salicylic acid
  • Sharifip.*, H. Aminpanah, A. A. Ebadi Pages 148-164
    The present study was conducted in two separate experiments under drought stress and normal irrigated conditions using randomized complete block design with three replications at Rice Research Institute of Iran in Rasht, Guilan, Iran, during 2014-2015 growing season. Plant materials included 14 mutant lines (7 lines from Hashemi, 6 lines from Tarom and one line from Khazar) and four commercial rice cultivars (Hashemi, Tarom, Khazar and Gilaneh). Factor analysis resulted in five and four main factors for normal irrigated and drought stress conditions, which explained 81.5% and 79.3% of the total variation, respectively. The results indicated that under drought stress and normal irrigated conditions, selection of plants with high grain fertility (%) and panicle length and shorter plant height and internode length leads to increased grain yield. Cluster analysis classified the genotypes into five groups under both conditions. Discriminant function analysis indicated very high accuracy (100%) of grouping based on cluster analysis. The results of different analyses identified rice lines; TM6-230-VE-8-4-1, TM6-250-10-7-1, TM6-B-2-1-E and HM5-250-E-1-1 as superior genotypes with higher grain yield (2227.6 kg.ha-1) and the other desirable traits including high grain fertility (80.9%) and low panicle exsertion (6.3 cm) under drought stress condition. The average grain yield of these genotypes was 4739.9 kg.ha-1 in normal irrigated condition. Reduction of grain yield due to drought stress was 53% for these genotypes, and 60% for all of genotypes. Therefore, these selected genotypes can be considered in rice breeding programs to improve drought tolerance germplasm.
    Keywords: Cluster analysis, Discriminant analysis, Drought stress, Factor analysis, Grain yield, Rice
  • Kavoosim., M. Allahgholipour* Pages 165-180
    To evaluate response of two rice cultivars to different rate of nitrogen fertilizer, an field experiment was carried-out with three factors including cultivar at two levels (Gilaneh and Abjiboji), nitrogen fertilizer application at two levels (split and non-split) and rate of nitrogen fertilizern at five levels (0, 60, 75, 90 and 105 kg.ha-1 nitrogen from urea source). These factors were arranged as factorial in randomized complete block design with three replications at the experimental field of rice research institute (Rasht) and rice research station of Chaparsar (Tonkabon) in two growing years 2014 and 2015. Grain yield, plant height, harvest index and agronomic nitrogen use efficiency were measured. The results revealed that the difference between Gilaneh and Abjiboji (A local cultivar) for grain yield and plant height was the same in two growing seasons. However, the grain yield of Gilaneh was significantly higher than Abjiboji, and its plant height was significantly shorter than this local rice cultivar at all levels of fertilizer in two growing seasons. Also, the response of graing yield of these two rice cultivars to nitrogen fertilizer was different in two locations (Rasht and Chaparsar). Therefore, management of nitrogen fertilizer application should be different in Rasht and Chaparsar. The superiority of nitrogen use efficiency of Gilaneh in split application of nitrogen fertilizer (Max. 18.5 kg.kg-1) compare to Abjiboji (12 kg.kg-1), revealed the superiority of Gilaneh and split application of nitrogen fertilizer. For Abjiboji split application of 75 kg.ha-1 nitrogen fertilizer (with grain yield of 3830 kg.ha-1) can be recommended in Chaparsar, and 90 kg.ha-1 nitrogen fertilizer as nonsplit in Rasht (with grain yield of 4050 kg.ha-1) were suitable. However, for Gilaneh, new improved rice cultivar, split application of 90 and 90-105 kg.ha-1 nitrogen fertilizer can be recommended in Chaparsar and Rasht (with grain yield of 5050 and 4650 kg.ha-1), respectively were more suitable.
    Keywords: Gilaneh cultivar, Nitrogen fertilizer, Split application of nitrogen fertilizer, Rice, Yield potential