فهرست مطالب

Zahedan Journal of Research in Medical Sciences
Volume:9 Issue: 3, 2007

  • تاریخ انتشار: 1386/08/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حسین خوشرنگ، آرمان پرویزی، سودابه حدادی، آبتین حیدرزاده صفحه 155
    زمینه و هدف
    رخداد لرز پس از عمل جراحی بسیار شایع است و سبب افزایش مصرف اکسیژن، افزایش فشار خون، فشار داخل جمجمه و فشار داخل چشم و درد پس از عمل می شود. بنابراین جلوگیری از لرز مخصوصا در افراد مسن و بیماران قلبی اهمیت دارد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه اثربخشی پتیدین و دگزامتازون و دارونما برای پیشگیری از لرز پس از عمل جراحی انتخابی شکمی بود.
    مواد و روش کار
    این مطالعه بصورت کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 1383 بر روی 114 بیمار (ASA Class I،II) کاندید عمل جراحی انتخابی شکم تحت بیهوشی عمومی در مرکز آموزشی درمانی پورسینای رشت انجام شد. بیماران واجد شرایط بطور تصادفی ساده به سه گروه پتیدین(P)، دگزامتازون (D) و دارونما (N) تقسیم شدند. روش القاء و حفظ بیهوشی در همه بیماران یکسان بود.درجه حرارت بیماران قبل از جراحی، قبل از خروج لوله تراشه، ابتدا و انتهای ریکاوری اندازه گیری شد. پنج دقیقه قبل از پایان عمل به بیماران گروه P mg/kg 3/0 پتیدین،به بیماران گروه D mg/kg1/0 دگزامتازون و به بیماران گروه N cc3 نرمال سالین 9/0درصد تزریق شد.بیماران از نظر بروز لرز در ریکاوری تحت نظر و در صورت بروز لرز با mg 25 پتیدین وریدی تحت درمان قرار گرفتند. کلیه اطلاعات با نرم افزار آماری SPSS و تستهای Chi-square و ANOVA مورد آنالیز قرار گرفتند. 05/0P-value< معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    بین سه گروه بیماران از نظر سن، جنس و میانگین مدت عمل تفاوت معنی داری وجود نداشت. بروز لرز در گروه نرمال سالین 18 مورد (4/47%)، در گروه دگزامتازون 7 مورد(4/18%) و درگروه پتیدین 3 مورد (9/7%) بود و در نتیجه از نظر بروز لرز بین گروه های پتیدین و دگزامتازون با گروه شاهد تفاوت معنی دار وجود داشت (0001/0 =P) اما بین پتیدین و دگزامتازون از این نظر تفاوت معنی داری وجود نداشت (155/0 =P).
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان می دهد که هر دو داروی پتیدین و دگزامتازون در پیشگیری از لرز پس از عمل جراحی انتخابی شکمی موثرند.
    کلیدواژگان: بیهوشی عمومی، جراحی شکمی، دگزامتازون، لرز، پتیدین
  • مجید سیرتی ثابت، پرتو شیراوژن سیلاخوری صفحه 163
    زمینه و هدف
    استفاده فراوان از منابع تغذیه الکتریکی موجب شده است تا افراد زیادی در معرض میدان های الکتریکی و مغناطیسی با فرکانس 60-50 هرتز قرار گیرند. تاکنون گزارشات متناقضی در ارتباط با اثر میدان های الکترومغناطیسی روی سیستم های زنده ارائه شده است. آنزیم آلانین ترانس آمیناز (ALT) و آنزیم آسپارتات ترانس آمیناز (AST) آنزیم های غیراختصاصی پلاسما هستند که افزایش فعالیت آن ها در سرم بیان گر آسیب سلولی است. این مطالعه به منظور بررسی اثر میدان الکترومغناطیسی با فرکانس کم بر فعالیت آنزیم های ALT و AST سرم موش آزمایشگاهی انجام شد.
    مواد و روش کار
    این مطالعه تجربی بر روی 24 سر موش نر با وزن تقریبی 5 ±30 گرم در چهار گروه (هر گروه شش موش) در سال 1386 در دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام شد. سه گروه در معرض میدان الکترومغناطیسی با فرکانس 25، 50 و 100 هرتز و شدت میدان 250 میکروتسلا به مدت سی روز و روزانه یک ساعت قرار گرفتند. یک گروه نیز به عنوان شاهد در شرایط مشابه بود اما در معرض میدان الکترومغناطیسی قرار نگرفت. نمونه خون موش ها بعد از 30 روز گرفته شد. فعالیت آنزیم های ALT و AST در سرم به روش کینتیکی در oC37 سنجش شد. از نرم افزار کامپیوتری SPSS (11) و آزمون t و واریانس یک طرفه جهت بررسی آماری و تحلیل داده ها استفاده گردید.
    یافته ها
    فعالیت آنزیم ALT سرم موش برای گروه هایی که در معرض فرکانس 25، 50 و 100 هرتز قرار گرفتند به ترتیب IU/L 2/6 ± 3/84، IU/L 3/14±8/89 و IU/L 8/10± 8/84 و میزان فعالیت آنزیم AST به ترتیب IU/L 1/9 ± 8/183، IU/L 5/10 ± 5/185 و IU/L 7/15±5/163 بود. بین فعالیت آنزیم های ALT و AST گروه های قرار گرفته در معرض میدان و گروه شاهد تفاوت آماری معنی داری مشاهده شد (05/0 P <).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، میدان الکترومغناطیسی با فرکانس 25، 50 و 100 هرتز و شدت 250 میکروتسلا سبب افزایش فعالیت آنزیم های آلانین و آسپارتات ترانس آمیناز سرم موش آزمایشگاهی شد. افزایش فعالیت آنزیم های ترانس آمیناز در سرم می تواند به دلیل اثر میدان الکترومغناطیسی بر سلول های کبدی باشد.
    کلیدواژگان: میدان الکترومغناطیسی، ترانس آمیناز، موش، آسیب سلولی
  • علی خوانین، سید باقر مرتضوی، رمضان میرزایی، حسین ایمانی، یعقوب فتح الهی، انوشیروان کاظم نژاد، مهدی اکبری صفحه 171
    زمینه و هدف
    افزایش تراز فشار صدا از حد معین برای سلامتی مضر است. از طرفی حلالهای آلی مانند تولوئن یکی از مواد شیمیایی است پکه در فرآیندهای صنعتی توام با صدا مصرف زیادی دارد. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثرات صدا، تولوئن و اثر توام تولوئن و صدا در تراز فشار صدایdBA100 با فرکانسهای4000 و8000 هرتز بر عملکرد پاسخ شنیداری ساقه مغز) (Auditory Brainstem Response ABR خرگوش طراحی و انجام شد.
    مواد و روش کار
    این مطالعه در سال 1381 در آزمایشگاه دانشگاه تربیت مدرس به روش تجربی روی 48 سر خرگوش سفید نر نیوزلندی با وزن gr200±1800در 6 گروه انجام گرفت. گروه ها شامل گروه کنترل، مواجهه با صدای dBA100 در فرکانس 4000 هرتز، مواجهه با صدای dBA100 در فرکانس 8000 هرتز، مواجهه با تولوئن در غلظت ppm1000، توام تولوئن و تراز فشار صدای dBA 100 با فرکانس 4000 و توام تولوئن و صدای dBA100 در فرکانس 8000 هرتز بودند. بعد از اتمام مواجهه، شنوایی سنجی به روش پتانسیل بر انگیخته ساقه مغزی با محرک تون برست و کلیک در شدت 110دسی بل اندازه گیری وثبت شد. اشکال موجیABR برای خرگوش های در معرض تولوئن و گروه های توام صدا وتولوئن در فرکانسهای مذکور بررسی شد و داده های مربوطه پس از استخراج، با استفاده از نرم افزار آماری SPSS11 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. مقایسه بین میانگین مقادیر پارامترهای مورد اندازه گیری در بین گروه های مورد مواجهه با آنالیز واریانس یک طرفه ((ANOVA و آزمون Past hoc توکی و مقایسه میانگین اختلافات قبل وبعد از اندازه گیری در هر گروه با آزمون t-test Paired انجام شد و 05/0 P < معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    میانگین زمان تاخیر تشکیل موج پنج در گروه کنترل07/0±84/4،در گروه مواجهه با تولوئن 07/0±18/5، در گروه مواجهه با صدا ی4000 هرتز 07/0±5/5، در گروه مواجهه با صدای 8000 هرتز 07/0± 19/5، در گروه مواجهه با صدا در فرکانس 4000 هرتز وتولوئن 15/0±79/5 و در گروه مواجهه با صدا در فرکانس 8000 هرتز و تولوئن 15/0±46/5 میلی ثانیه بدست آمد. که در مقایسه بین میانگین های زمان تاخیر موج پنج گروه کنترل با دو گروه صدا (01/0P=)، کنترل با تولوئن (07/0P=) و کنترل با دو گروه توام صدا وتولوئن (0001/0P=) تفاوت آماری معنی داری بدست آمد.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه مواجهه خرگوش با تولوئن وصدا هریک به تنهایی باعث آسیب شنوایی می شود ولی مواجهه توام تولوئن وصداهای زیر با فرکانسهای 4000و8000 باعث شدیدترشدن آسیب می گردد بطوری که در آزمایش پاسخ شنیداری ساقه مغز موج پنج در فرکانس های بم تشکیل نمی شود.
    کلیدواژگان: پاسخ شنیداری ساقه مغز، تولوئن، صدا، خرگوش
  • بهمن فولادی، ایرج شریفی، عادل ابراهیم زاده، محمد هاشمی شهری، حمیدرضا مرادقلی، افسانه سرابندی نو، اصغر فضائلی* صفحه 181
    زمینه و هدف

    لیشمانیوز جلدی در ایران دارای کانون های متعددی است و طی دو دهه اخیر رو به فزونی بوده و کانونهای جدیدی را به وجود آورده است. تشخیص این بیماری معمولا به روش میکروسکوپی صورت می گیرد اما این روش از حساسیت لازم برخوردار نیست و استفاده از روش های دیگری مانند PCR مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه حاضر، کارآیی روش PCR در مقایسه با روش میکروسکوپی و کشت in vitro برای تشخیص مستقیم لیشمانیوز جلدی و شناسایی گونه انگل مورد ارزیابی قرار گرفته است.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه از تعداد 73 بیمار مشکوک به لیشمانیوز جلدی از روستاهای میرجاوه در فاصله زمانی زمستان 1384 تا بهار 1385 نمونه برداری از زخم انجام شد و نمونه ها با سه روش میکروسکوپی، PCR و کشت در محیط NNN مورد آزمایش تشخیصی قرار گرفتند. حساسیت و ویژگی روش ها بر اساس ماخذ Wassertheil-Smolle محاسبه گردید.

    یافته ها

    4/38درصد از نمونه ها با روش میکروسکوپی، 5/55 درصد با روش PCR و 15/63 درصد با روش کشت NNN مثبت تشخیص داده شدند. با روشPCR مستقیم گونه انگل در همه نمونه ها لیشمانیا ماژور (Leishmania major) تعیین شد. حساسیت و ویژگی محاسبه شده در مقایسه با روش کشت، برای روش میکروسکوپی بترتیب 61% و 100% و برای روش PCR 76% و 73% بدست آمد. حساسیت هر دو روش میکروسکوپی و PCR از روش کشت پائین تر بود اما حساسیت PCR در مقایسه با روش میکروسکوپی بالاتر بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به حساسیت بالاتر روش PCR نسبت به روش میکروسکوپی و قابلیت آن در شناسایی گونه انگل لیشمانیا (همزمان با تشخیص) و همچنین حساسیت چشمگیر روش کشت، پیشنهاد می گردد امکان انجام این دو روش (PCR و کشت) در کنار آزمایش میکروسکوپی حداقل در برخی مراکز تشخیصی فراهم گردد تا در مواردی که نیاز به تشخیص گونه لیشمانیا می باشد و هم در موارد مشکوکی که لام میکروسکوپی منفی می شود مورد استفاده قرار گیرند.

    کلیدواژگان: لیشمانیوز جلدی، تشخیص، PCR، In vitro
  • دکترمحسن نورمندی پور، مصطفی رفیع زاده شاهی صفحه 191
    زمینه و هدف
    درمان کانال ریشه در دندانهای نابالغ بدون پالپ با مشکلاتی همراه است و روند اپکسیفیکیشن با استفاده از Mineral trioxide aggregate ((MTA و متعاقب آن مسدود کردن فضای کانال بوسیله رزین کامپوزیت باعث بهتر شدن پیش آگهی می شود. لذا این تحقیق با هدف ارزیابی قابلیت سیل کنندگی مواد تقویت کننده ریشه در مدلهای اپکسیفیکشن طراحی و اجرا گردید.
    مواد و روش کار
    این مطالعه آزمایشگاهی در سال 1384 در دانشکده دندانپزشکی زاهدان انجام شد در این مطالعه 49دندان پرمولر تک ریشه کشیده شده انسان پس از آماده سازی بصورت اپکس باز، 4میلی متر پلاگ اپیکالی MTA را بصورت ارتوگراد دریافت کردند (بجز دو دندان کنترل مثبت). سپس نمونه ها به سه گروه تقسیم شدند (15=n). باقیمانده فضای کانال در گروه اول با کامپوزیت Luxa core در گروه دوم با گلاس اینومر chemfil و در گروه سوم با گوتاپرکای ترموپلاستیک و سیلر AH26 پر گردید. دو دندان بعنوان کنترل مثبت و دو دندان نیز بعنوان کنترل منفی در نظر گرفته شدند. ریشه تمامی نمونه ها بمدت یک هفته در محلول فوشین 1درصد قرار گرفت و پس از آن ریشه ها به دو نیم شده و ریزنشت آنها با استرئومیکروسکوپ (X20) و کولیس دیجیتال بررسی شد. نتایج با استفاده از آزمون های آماری Kruskal-Wallis و Mann-Whitney و نرم افزار کامپیوتری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 05/0P< از نظر آماری معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    100درصد پلاگهای اپیکالی MTA ریزنشت داشتند و در 6/86 درصد آنها رنگ از پلاگ اپیکالی عبور کرده بود. مقایسه ریزنشت میان گروه هایی که فضای کانال در آنها با مواد ترمیمی پر شده بود با گروه دارای پر کردگی گوتاپرکا و سیلر تفاوت معنی داری نشان داد. (01/0P<) بطوریکه کانالهای پر شده با گوتاپرکا و سیلر ریزنشت کمتری را نشان دادند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این تحقیق بنظر می رسد که مواد ترمیمی مورد استفاده جهت تقویت ریشه، نمی توانند کانال ریشه را بخوبی مهر و موم کنند. بنابراین پیشنهاد می شود که قبل از استفاده از مواد تقویت کننده ریشه از پرکردگی گوتاپرکاوسیلر در حداقل ضخامت استفاده شود.
    کلیدواژگان: اپکسیفیکیشن، پلاگ اپیکالی MTA، ریزنشت، فضای کانال ریشه
  • نور محمد بخشانی، کبری لشکری پور، سمیه بخشانی، محسن حسین بر صفحه 199
    زمینه وهدف
    نوجوانی مرحله ای اساسی در زندگی است که با تغییر و رشد سریع مشخص می شود. این تغییرات با رفتارهای مرتبط با سلامتی ارتباط دارند و بر آنها تاثیر می گذارند. پژوهش حاضر جهت بررسی شیوع رفتارهای پرخطر مرتبط با آسیبهای عمدی و غیر عمدی دانش آموزان نوجوان دوره دبیرستان دراستان سیستان و بلوچستان اجرا شده است.
    مواد و روش کار
    پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی است که در آن با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای در سال 84-1383 تعداد 1855 دانش آموز دبیرستانی استان سیستان و بلوچستان (930 دختر و 925 پسر) انتخاب و پرسشنامه رفتارهای پرخطر را در کلاس تکمیل کرده اند. این پرسشنامه رفتارهای پرخطر مرتبط با رانندگی نا ایمن، پرخاشگری، حمل اسلحه، احساس غمگینی، فکر و اقدام خودکشی، فرار از منزل و مدرسه را مورد ارزیابی قرار میدهد. پس از تکمیل پرسشنامه ها داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و استفاده از شاخص های توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    براساس یافته های این پژوهش، 6/42 درصد دانش آموزان طی 12 ماه قبل از بررسی سوار موتور سیکلت شده بودند که 78 درصد آنها هیچگاه از کلاه ایمنی استفاده نکرده بودند. 5/14 درصد به ندرت و 5/17درصد اکثر مواقع از کلاه ایمنی استفاده کرده بودند. در طول سال گذشته 2/39 درصد دانش آموزان اصلا از کمربند ایمنی هنگام سوار شدن ماشین استفاده نکرده بودند و 7/35 درصد به ندرت و 9/24 درصد همیشه از کمربند ایمنی استفاده کرده بودند. همچنین 39 درصد سوار ماشینی شده بودند که راننده آن مواد مصرف کرده بود.3/49 درصددانش آموزان نیز یکبار یا بیشتر بدون گواهینامه رانندگی کرده بودند. در حدود 1/22 درصد دانشآموزان دبیرستانی در طول زندگی حداقل یک روز اسلحه (تفنگ یا چاقو) و 7/6 درصد نیز طی سال گذشته حداقل یکبار تفنگ همراه داشتند. طی 12 ماه گذشته، 3/53 درصد دانش آموزان حداقل یکبار در دعوا و درگیری فیزیکی شرکت داشتند و 8/41 درصد نیز در این درگیری ها زخمی شده بودند. همچنین 6/19 درصد دانش آموزان سعی کرده بودند خودشان را از بین ببرند و 69 درصد نیز تجربه چندین روز غمگینی را گزارش نموده بودند. به دلیل احساس عدم امنیت 2/14 درصد دانش آموزان یکبار یا بیشتر به مدرسه نرفته بودند و طی سال قبل از مطالعه 9/40 درصد دانش آموزان حداقل یکبار مدرسه و 4درصد دانش آموزان یک روز یا بیشتر بدون اجازه منزل را ترک کرده بودند.
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش نشان می دهد که بسیاری از دانش آموزان
  • آزاده صفایی، بیژن مقیمی دهکردی، سید رضافاطمی، سمیه غیاثی، محمدرضا زالی صفحه 209
    زمینه و هدف
    سرطان کولورکتال یکی از مهم ترین سرطان ها در سراسر جهان است. اما اطلاعات پیرامون این سرطان در ایران محدود می باشد. این مطالعه با هدف تحقیق پیرامون خصوصیات اپیدمیولوژیک سرطان کولورکتال در ایران، با استفاده از داده های 6 ساله مرکز ثبت سرطان، طرح ریزی و اجرا شده است.
    مواد و روش کار
    این مطالعه توصیفی – تحلیلی در فاصله سالهای 1386-1379 بر اساس پرونده 1138 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال در مرکز ثبت سرطان مرکز تحقیقات بیماری های گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. اطلاعات پرونده ها از طریق مصاحبه و استفاده از گزارشات پاتولوژی جمع آوری و در فرم های مخصوص ثبت سرطان ثبت شده بود. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های آماری ANOVA، t-test و Chi-square انجام شد.
    یافته ها
    از میان 1138 بیمار مبتلا، 696 نفر مرد بودند. حدود 43درصد از بیماران در زمان تشخیص بیماری در گروه سنی زیر 50 سال قرار داشتند. تفاوت معنی داری میان دو جنس از نظر سن تشخیص بیماری مشاهده نشد.در 400 نفر (1/35%) از بیماران سابقه فامیلی ابتلا به سرطان گزارش گردید. شایع ترین نوع هیستولوژیک تومور، آدنوکارسینوما بود. در بیشتر موارد (1/39%) درجه تمایز یافتگی تومور خوب گزارش شده بود و اختلاف معنی داری نیز بین دو جنس وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه احتمال این که عوامل ژنتیکی در ابتلا به سرطان کولورکتال در ایران نقش مهمتری را ایفا کنند قوت می گیرد، لذا انجام مطالعات بیشتر در این زمینه ضروری بنظر می رسد.
    کلیدواژگان: سرطان کولورکتال، مطالعه اپیدمیولوژیک، ایران
  • جاوید دهقان حقیقی، سید احمد محمودیان، احمد جمشیدی، مریم هرمزی، هدایت الله عسگری صفحه 217
    زمینه و هدف
    شیوه مراقبت از بیماران نقش اساسی در کیفیت خدمت رسانی به آنها دارد و مدیریت بیماران در جهت دستیابی به بهترین عملکرد مراقبتی از آنها، به عنوان یکی از وظایف اصلی پزشکان مطرح می باشد. با این وجود در حال حاضر در کشور ایران، برای این امر مهم برنامه ای جامع وجود ندارد و آموزش پزشکان و دانشجویان پزشکی بر محور بیماری است، در حالی که می بایست محور اصلی بیماران باشند. این تحقیق در راستای ارائه راهکار عملی آموزش مدیریت بیماران اجرا شده است.
    مواد و روش کار
    این کارآزمایی در عرصه در سال 85-1384 بر روی 60 پزشک عمومی شاغل در مراکز بهداشتی – درمانی شهری اصفهان انجام شد. 30 پزشک از مرکز بهداشت شماره یک و 30 پزشک از مرکز بهداشت شماره 2 اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. در اجرای طرح از 4 نفر پزشک عمومی که توسط مجریان طرح آموزش های لازم را دریافت کرده بودند، به عنوان مربی استفاده شد. در شروع مطالعه، گروه مداخله در جلسات آموزش تئوری مدیریت جامع بیماران که توسط مجریان طرح ارائه شد شرکت کردند و در پایان این جلسه بسته آموزشی مدیریت جامع بیماران به آنها داده شد، سپس مجریان طرح با همکاری مربیان طرح، مدیریت بیماران را به صورت عملی و هنگام ویزیت بیماران به این گروه آموزش دادند. در گروه شاهد هیچگونه مداخله ای صورت نگرفت و در طول مطالعه هر دو گروه مداخله و شاهد، تحت آموزش های معمول مراکز بهداشت 1و 2 شهرستان اصفهان بودند. در ابتدای وانتهای مطالعه عملکرد پزشکان توسط چک لیست ارزیابی شد و اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های t زوجی و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 05/0P< از نظر آماری معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    میانگین نمره انواع عملکرد پزشکان گروه مداخله و شاهد در ابتدای مطالعه یکسان بود ولی تغییرات میانگین نمره انواع عملکرد پزشکان گروه مداخله پس از آموزش مدیریت جامع بیماران به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود. در پایان مطالعه، میانگین نمره عملکرد بالینی در گروه مداخله 9/48 و در گروه شاهد 1/42 بود (05/0 < P)، میانگین نمره عملکرد مدیریتی در گروه مداخله 6/38 و در گروه شاهد 32 بود (05/0>P)، میانگین نمره عملکرد آموزشی در گروه مداخله 4/26 و در گروه شاهد 1/22 بود (05/0>P).
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد که آموزش مدیریت جامع بیماران، می تواند در بهبود عملکرد پزشکان در سه حیطه عملکرد آموزشی، مدیریتی و بالینی موثر باشد.
    کلیدواژگان: مدیریت جامع بیماران، عملکرد پزشکان، عملکرد بالینی، عملکرد مدیریتی، عملکرد آموزشی
  • هادی صفدری، کیارش قزوینی صفحه 225
    زمینه و هدف
    عفونتهای ادراری از علل عمده مراجعه بیماران به کلینیکها و بیمارستان ها است و درمان سریع آن با توجه به ایجاد عوارض بسیار مهم است. از آنجا که اشریشیاکلی شایعترین باکتری عامل عفونت های ادراری در هر دو جنس و تقریبا در تمام سنین است این مطالعه به بررسی الگوی مقاومت اشریشیاکلی های جداشده از مجاری ادراری نسبت به آنتی بیوتیک های رایج در درمان این عفونت ها در مشهد می پردازد.
    مواد و روش کار
    این مطالعه توصیفی در فاصله زمانی 84-1383 در بیمارستان قائم شهر مشهد انجام شد. در این بررسی نمونه های ارجاع شده در طول یک سال مورد مطالعه قرار گرفتند و آزمون تعیین حساسیت جهت اشریشیاکلی های جدا شده نسبت به 9 آنتی بیوتیک معمول به روش کربی بایر انجام گرفت و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده گردید.
    یافته ها
    از تعداد 6024 نمونه مورد بررسی در آزمایشگاه نتیجه کشت 1472 نمونه مثبت بود که در این بین اشریشیاکلی فراوان ترین (33%) باکتری جدا شده از ادرار بود. تقریبا 97 درصد اشریشیاکلی های جدا شده نسبت به آمپی سیلین مقاوم بودند و مقاومت نسبت به برخی از آنتی بیوتیکهای دیگر نظیر کوتریموکسازول نیز بالا بود.
    نتیجه گیری
    با در نظر گرفتن نتایج این مطالعه، بهتر است در درمان اولیه عفونت های ادراری از آنتی بیوتیک هایی از قبیل آمپی سیلین، کوتریموکسازول کمتر استفاده گردد و در عوض آنتی بیوتیک هایی با مقاومت کمتراز قبیل سیپروفلوکساسین جایگزین آنها گردد.
    کلیدواژگان: عفونتهای ادراری، اشریشیاکلی، آنتی بیوتیک، الگوی مقاومت، مشهد
  • افشین طاهری اعظم، کورش شهرکی صفحه 231
    دررفتگی مفصل ساب تالار دررفتگی همزمان سطوح دیستال تالوس در هر دو مفصل تالوکالکانئال و تالوناویکولار می باشد و حدودا یک درصد موارد دررفتگی های حاد پا را شامل می شود. این در رفتگی همیشه با تغییر شکل واضح پا همراه است. شایعترین نوع دررفتگی ساب تالار به سمت داخل (80% موارد) و موارد کمتر شایع شامل دررفتگی به سمت خارج، قدام و یا به خلف(20% موارد) است. این در رفتگی اغلب همراه با شکستگی های استئو کوندرال می باشد. اصول درمانی شامل جا اندازی بسته و آتل گیری می باشد. رادیوگرافی دقیق و انجام سی تی اسکن برای بررسی پایداری مفصل پس از جا اندازی و بررسی قطعات شکستگی داخل مفصلی ضروری می باشد. با توجه به اهمیت آسیب ساب تالار و لزوم رسیدگی سریع جهت درمان، به علت عوارض عروقی و آسیب بافت نرم اطراف، در این مقاله یک مرد 17 ساله با در رفتگی به داخل مفصل ساب تالار به دنبال تصادف با موتور سیکلت و بدون شکستگی استئوکوندرال معرفی می شود که توسط جا اندازی بسته تحت بی حسی نخاعی مورد درمان گرفت.
    کلیدواژگان: دررفتگی، مفصل ساب تالار، شکستگی، استئوکوندرال
|
  • Khoshrang H. , Parvizi A. , Haddadi S. , Heidarzadeh A. Page 155
    Background
    Post-operation shivering is very common and followed by many problems such as increased oxygen consumption, blood pressure, intracranial and intraocular pressure, and post-operation pain. Therefore, prevention of shivering is important especially in elderly and ischemic heart disease patients. The goal of this study was comparing the effect of Pethedine (Meperidin), Dexamethasone and Placebo on prevention of shivering.
    Material And Methods
    This double blind clinical trial study was carried out on 114 patients of ASA class I and II who were candidates for elective abdominal surgery under general anesthesia. The patients were randomly divided into three groups including those who received Pethedine (P), Dexamethasone (D) and Placebo (N). Induction and maintenance of anesthesia for all patients were similar. Temperature of patients was measured in 4 steps: before induction, before extubation, in the beginning of recovery and the end of recovery. Five minutes before the ending of the surgery 0.3mg/kg of Pethedine, 0.1mg/kg of Dexamethasone and 3ml of saline 0.9% were injected to groups P, D and N respectively. IN recovery all patients were controlled for visible shivering. 25mg of Pethedine was injected intra venously while shivering. All data were statistically analyzed by SPSS software and ANOVA and chi square tests.
    Results
    There were no significant differences among three mentioned groups regarding of gender, age and duration of surgery. 18 cases (47.4%) in group N had post-op shivering. Whereas, in group D only 7 cases (18.4%) had shivering and the difference was significant (P value= 0.0001). Also in group P just 3 cases (7.9%) had shivering that the difference from Placebo group was significant (P value= 0.0001). But the difference between groups P and D was not significant too (P value= 0.155).
    Conclusion
    The present study showed that Pethedine and Dexamethasone are effective drugs for preventing the post-op shivering in elective abdominal surgery.
    Keywords: Abdominal surgery, Dexamethasone, General anesthesia, Meperidine
  • Sirati Sabet M. , Silakhori P. Page 163
    Background
    The widespread use of electric power results in exposure of humans to low level 50/60 Hz electric and magnetic fields. There are some controversial reports about the impact of electromagnetic field (EMF) on biological systems. Alanine transaminase (ALT) and aspartate transaminase (AST) are nonspecific enzymes of plasma whose elevations are an indicator of cellular damage. The aim of this investigation was to study the effect of low frequency EMF exposure on activities of serum ALT and AST of mice.
    Materials And Methods
    In this experimental study twenty four male mice weighting 30 ± 5 g were divided into four groups each of six animals. The treatment groups were exposed to electromagnetic field (EMF) tensity of 250 microtesla and with frequency of 25, 50 and 100 Hz for one hour per day for thirty days. The control group was in the similar situation without exposure to EMF. The blood samples were taken after thirty days. ALT and AST activities were determined at 37oC by kinetic method. The data were analyzed by SPSS (version 11.5) computer software.
    Results
    Mice serum ALT activity was 84.3 ± 6.2, 89.8 ± 14.3 and 84.8 ± 10.8 IU/L and AST activity was 183.8 ± 9.1, 185.5 ± 10.5 and 163.5 ± 15.7 IU/L in groups exposed to 25, 50 and 100 Hz electromagnetic fields respectively. Significant differences were detected in ALT and AST activities between exposed groups and control group (P< 0.05).
    Conclusion
    In this study, 250 microTesla intensity EMF with 25, 50 and 100 Hz frequency increased the mice serum ALT and AST activities. Serum ALT and AST activities enhancement can be due the electromagnetic fields effect on liver.
    Keywords: Electromagnetic Field, Transaminase, Mice, Cellular Damage
  • Khavanin A. *, Mortazavi Sb *, Mirzaii R. , Imani H. , Fathollahi I. , Kazemnejad A. , Akbary M. Page 171
    Background
    An increase more than definite limit in sound pressure level is harmful for health, mean while, organic solvents like toluene are used in industrial processes with noise widely. So, this study was going to investigate the relationship between toluene (1000 ppm), noise and toluene along with noise (frequencies 4000 and 8000 Hz) per auditory Brain Stem response (ABR) on rabbits being exposed to these contaminants.
    Materials And Methods
    This survey was done in experimental method on 48 three months old, male adult white New Zealand rabbits (1800±200 g body weight), in nine groups which were exposed to toluene(1000 ppm), noise (4000Hz), 100 dB SPL, combination of toluene and noise (4000Hz), noise (8000Hz) and combination toluene and noise (8000Hz). ABR test measurement was conducted using click and tone burst stimuli in 110dB sound pressure level. Then the results of ABR test of groups exposed were analyzed by SPSS software. One-way variance (ANOVA) analysis was used to compare the groups and Tukey test was applied as a post hoc test for comparison among the groups. P values were obtained by Tukey test. t-test was conducted for comparison of ABR test results after and before exposing groups. Differences at the level of P<0.05 were considered statistically significant.
    Results
    The results of the study showed that Exposing rabbit's to combination of toluene and noise caused hearing impairment in all of frequencies auditory especially in frequencies 250, 500 and 1000Hz. So that, wave five in ABR test (tone burst stimuli) didn’t formed in 250-1000Hz frequencies. The mean of latency time of V wave (5 wave) were as follows; In control group 4.84±0.07ms, group exposed to toluene 5.18±0.07ms, noise group (4000Hz) 5.5±0.07ms and in combination noise and toluene group (4000Hz) 5.79±0.07 ms. The mean of latency time of V wave in control was compared to that of group noise group P=0.01, toluene group P=0.07 and combination noise and toluene group P=0.0001.
    Conclusion
    According to the result of this study, Both toluene and noise exposure caused the rabbits in hearing impairment but combination of toluene and noise exposure in frequencies of 4000 Hz and 8000Hz was much worse than hearing impairment. So that, the ABR test on rabbits didnt formed V wave in low frequency.
    Keywords: Auditory Brainstem Response, Rabbit, Toluene, Noise
  • Fouladi B., Sharifi I., Hashemi Shahri M., Moradgholi Hr, Sarabandi-No A., Ebrahimzadeh A., Fazaeli A. Page 181
    Background

    Cutaneous leishmainasis (CL) is highly prevalent in several provinces of Iran, having increased during the recent decades. The diagnosis of CL in most of clinical laboratories is usually performed using routine microscopy. However, this method is not sensitive enough, and the assessment and utilization of other methods, including a variety of PCR techniques, have been taken to consideration. In the present study, a direct PCR, based on kDNA primers, in comparison with the microscopic examination and in vitro NNN culture was evaluated for the detection of CL.

    Materials and Methods

    The scrapings were taken from 73 patients from Mirjaveh, Sistan & Baluchestan province, and subjected to the comparative diagnoses.

    Results

    The results showed that 38.4%, 55.5% and 63.2% of the specimens were positive by microscopy, PCR and NNN culture, respectively. The parasite species were also characterized by the current PCR. Separate comparisons of both microscopy and PCR methods with NNN culture, showed that the sensitivity of the PCR (76%) is higher than that of microscopy (61%). The calculated specificity, however, was 100% for microscopy and 73% for PCR.

    Conclusion

    In addition to the higher sensitivity, this particular PCR, which uses species-specific primers, has a major advantage of identification of Leishmania species at the same time. It is, therefore, concluded that this PCR technique can be a suitable complement to the routine microscopic examination for diagnosis and identification of the parasite species from suspected leishmaniasis.

    Keywords: Cutaneous leishmaniasis, PCR, Detection
  • Noormandi Poor M. *, Rafeazadeh Shahi M. Page 191
    Background
    Treatment of the immature pulpless tooth presents both an endodontic and restorative challenge. A more favorable long–term prognosis may be achieved with a mineral trioxide aggregate (MTA) apexification procedure followed by an internal bonding technique. We investigated the efficacy of this treatment option by evaluation the sealing ability of restorative materials used to strengthen the weakened root in this new treatment concept.
    Materials And Methods
    Forty – nine single rooted bicuspid extracted human teeth were used in this study. After preparation in a standardized in- vitro open apex model, MTA (proroot-Angelus) was placed as orthograde apical barrier at a thickness of 4 mm (except 2 teeth saved as positive control). Then samples were divided into three groups (n=15). Group 1 was filled with a flowable dual cure composite (Luxa Core-Dual; DMG) from MTA barrier to 2 mm below the orifices. Group 2 was filled with a self cure glass ionomer (ChemFil; Dentsply) and group 3, was filled with AH26 sealer and thermoplastisized gutta percha. Four teeth were used as positive and negative controls. The teeth were immersed in 1 % basic fuchsin for 7 days. The roots were split and examined with steromicroscope (x20) for dye leakage.
    Results
    100 % of the MTA barriers showed leakage and 86.6 % of them showed complete dye penetration through the barriers. We found a significant difference in dye leakage between groups filled with restoration material (composite resin or glass ionomer) and group that filled with sealer and gutta percha (P< 0.01).
    Conclusion
    Based on these results it appears that restoration materials may not adequately seal obliterate entire remaining canal.
    Keywords: Apexification, MTA, Apical plug, Root canal space
  • Bakhshani Nm , Lashkaripour K. , Bakhshani S., Hoseinbore M. Page 199
    Background
    Adolescence is an important stage of life marked by changes and rapid development. These changes are associated with health-related behaviors and influence. The purpose of this research was to determine the prevalence of health–related risk behaviors leading to unintentional and intentional injuries among adolescent high school students of Sistan & Balouchestan province.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, a multistage cluster sampling method was used to select a representative sample of high school students of Sistan & Balouchestan province. A total of 1855 students (925 males and 930 females) were selected and asked for completion of the questionnaire of risk behaviors.
    Results
    During 12 months preceding the survey, 42.6% of students had ridden motorcycle; 78% of the riders never, 14.5% rarely and 7.5% always used safety helmet. In response to the question of using seat belt while driving a car, they stated never, rarely and always with 39.2%, 35.7% and 24.9%, respectively. They showed that 39% had ridden with a driver who had used drug (opiate or alcohol) and 49.3% stated to have driven a car one or more times without license during lifetime.About 22.1% of high school students had some time carried a weapon (a gun, knife) and 6.7% had carried a gun during the 12 months preceding the study. In that period of time, 53.3% of students were involved in a physical fight and 41.8% reported injury due to their fights, 19.6% had attempted or designed a suicide and 69% reported sadness for several days. About 14.2% had been absent from school one or more times because of unsafe feeling at school or on the way to or from school. In the year prior to the survey, 40.9% had left school without permission. Also, 4% of students had left their home for one day or more.
    Conclusion
    The findings indicated that many high school students of Sistan & Balouchestan were engaged in behaviors that place them at risk of serious health problems. Planning and improving health policies and programs, particularly focusing on adolescents, are recommended to reduce risk associated behaviors.
    Keywords: Risk behaviors, intentional, unintentional injuries, students, adolescents
  • Safaei A. , Mogheymi Dehkordi , Fatemi Sr *, Ghiyasi S. , Zali Mr Page 209
    Background
    Colorectal cancer (CRC) is one of the most common cancers worldwide. But information regarding CRC in Iran is limited; the aim of this study was to investigate the epidemiologic features of CRC in Iran, using 6-year data from cancer registry.
    Materials And Methods
    This survey was a descriptive-analytic study conducted on 1138 colorectal cancer patients who registered in Cancer Registry Center of Research Center for Gastroenterology and Liver Disease, Tehran, Iran. These data were gathered through interview and pathology reports recorded in cancer registry forms. Data analysis was performed by descriptive and univariate methods.
    Results
    Of 1138 patients, 696 cases were male. There was no significant difference between males and females regarding age at diagnosis. 400 patients (35.1%) had a family history of cancer. The most common histology type of tumor was adenocarcinoma, NOS. In most cases (39.1%) tumor grading was well differentiated and there was no significant difference between males and females.
    Conclusion
    Colorectal cancer is a disease with nonspecific symptoms. Family history of cancer was evident in 35.1% of our cases and also 42.9% of patients were below the age of 50 years old, suggesting that genetic factors may play an important role in the development of this disease in our country.
    Keywords: colorectal cancer, Epidemiologic study, Iran
  • Dehghan Haghighi J. , Mahmoodiyan Sa , Jamshidi A. Hormozi M., Asgari Ha Page 217
    Background
    How to care for the patients has a principle role in the quality of the services provided, so patient's management is one of the major duties of doctors. However, in Iran there is not a comprehensive program to achieve this goal and medical training is based on diseases while it should be patient based. This study tries to provide a practical approach in training how to manage patients.
    Materials And Methods
    In this research 60 general practitioners working in urban health centers in Isfahan were randomly selected and studied. 30 physicians from health center number 1 were put in case group and the other 30 from health center number 2 were placed in control group. In conducting the project 4 physicians who had received necessary training worked as instructors. In the beginning of the study, the case group attended in theory classes about integrated patient management, and at the end of this class a package of integrated patient management was given to them. Then the plan was performed practically in the field. Throughout the study both case and control group received the usual training of health centers. The performance of the physicians were evaluated through check list both in the beginning and end of the study.
    Results
    Before the study the mean scores of physician's performance in both groups was the same; however, after the intervention the mean score of the case group was significantly higher than that of the control group. In the end of the study the mean score of clinical performance in case group was 48.9 and in control group was 42.1 (P< 0. 05), mean score of management performance in case group was 38.6 and in control group 32 (P< 0.05), and mean score of training performance in case group was 26.4 and in control group 22.1 (P< 0.05).
    Conclusion
    Results indicated that integrated management training can enhance educational, clinical and management performances of physicians.
    Keywords: The holistic patient's management, physician's function, clinical function, management function, education function
  • Safdari H. , Ghazvini K. Page 225
    Background
    Urinary tract infection is one of the most common cause of the admission patients to the hospital and clinics. Because the side effects of UTI emergency treatment is very important.The aim of this study was to determine antibiotic resistance pattern of E.coli isolated from urinary tract infections in Mashhad.
    Materials and Methods
    We studied specimens collected from patients during 1 year period. Antibacterial susceptibility test was performed by Kirby-Bauer method against 9 common antibiotics and the data were analyzed by SPSS software.
    Results
    During this period 6024 urine samples were examined of which 1472 had positive culture. Escherichia coli with the frequency of 33% were the leading uropathogen. About 97% of isolated E.coli was resistance to Ampicillin. Resistance rate against other antibiotics was also high.
    Conclusion
    Considering antibiotic susceptibility pattern for E.coli which is the most common uropathogen, it seems that antibiotics like Ampicillin and Co-trimoxazol should be used cautiously for treatment of E.coli UTI; instead other antibiotics like Ciprofloxacin can be recommended.
    Keywords: Urinary infection, E.coli, resistance
  • Taheriazam A. , Shahraki K Page 231
    Subtalar dislocation is the simultaneous dislocation of the distal articulations of the talus at both the talocalcaneal and talonavicular joints. It can occur in any direction and always produce significant deformity. Most common is the medial dislocation (80% of cases). Less common presentations are lateral (20% of cases), anterior and posterior dislocations. These dislocations are associated with osteochondral fractures. Closed reduction and immobilisation remains the mainstay of treatment. Proper radiographs and CT scan confirms the post reduction alignment stability of subtalar joints and intraarticular fracture fragments. We report a case of medial subtalar dislocation with no osteochondral fracture fragments in a 17-year-old young man.
    Keywords: subtalar, dislocation, osteochondral fracture