فهرست مطالب

Zahedan Journal of Research in Medical Sciences - Volume:3 Issue: 2, 2001

Zahedan Journal of Research in Medical Sciences
Volume:3 Issue: 2, 2001

  • تاریخ انتشار: 1380/05/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مقالات پژوهشی
  • فریدون عزیزی، مهدی هدایتی، پروین میرمیران، نادر نعمتی، رضا راست منش، ربابه شیخ الاسلام صفحه 61
    کمبود ید و اختلالات ناشی از آن طی قرنها یکی از شایعترین بیماری ها در نقاط مختلف دنیا بوده است. گواتر به عنوان مشخص ترین نشانه کمبود ید در بسیاری از نقاط ایران به صورت آندمیک و هیپرآندمیک وجود دارد. برنامه کنترل و پیشگیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1378 به مرحله اجراء درآمده است. به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1375 این بررسی در دانش آموزان 8 تا 10 ساله استان سیستان و بلوچستان انجام شد. طی یک بررسی توصیفی مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد 2500 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) از نظر شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی، سنجش TSH، T4، T3 سرم به روش رادیوایمنواسی و جذب (T3RU) T3 و نمونه ادرار برای اندازه گیری ید ادرار به روش هضم مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین TSH، T4، T3 سرم بترتیب: 2.0±1.8? Iu/ml، 172±60 ng/dl، 9.0±5?g/dl بود. تفاوتی بین آنها در دو جنس و بین دانش آموزان شهری و روستایی وجود نداشت. 2 نفر T4 بالاتر از 12.5?g/dl داشتند. TSH بالاتر از 5? Iu/ml در 5 نفر مشاهده شد. میانه دفع ادراری ید در جمعیت مورد مطالعه 23? g/dl بوده که در 90% موارد بیشتر از 10? g/dl بود. ید ادرار کمتر از 5? g/dl در 4% موارد وجود داشت. درصد کلی گواتر در استان 23% بوده که بترتیب در دختران و پسران 24% و 23% بود. یافته های این بررسی نشان می دهد که 7 سال پس از شروع ید رسانی و 2 سال پس از آنکه بیش از نیمی از جمعیت استان از نمک یددار استفاده کرده اند، ید ادرار در گروه سنی 8 تا 10 ساله استان سیستان و بلوچستان به حد مطلوب سازمان بهداشت جهانی رسیده است. اما با توجه به اینکه هنوز 23% از جمعیت مورد مطالعه مبتلا به گواتر هستند، این استان از نظر گواتر در سال 1375 آندمیک محسوب می شود.
    کلیدواژگان: گواتر، اختلالات ناشی از کمبود ید، غلظت ید ادراری
  • اکبر بهداد، سعید توحیدی صفحه 67
    هدف از این بررسی تعیین میانگین طول روده باریک در بیمارانی است که لاپاراتومی شده اند که بیانگر میانگین طول روده باریک در جامعه می باشد. اهداف جزیی آن نیز تعیین میانگین طول روده باریک در افراد مورد مطالعه بر حسب جنس و قد و مقایسه آن بوده است.این مطالعه در سالهای 1378 و 79 بر روی 50 بیمار بالغ زن و مرد که در بیمارستانهای آموزشی اصفهان تحت لاپاراتومی قرار گرفتند صورت گرفت. افرادی که پریتونیت و انسداد روده داشتند از مطالعه خارج شدند. پس از باز کردن شکم تحت بیهوشی عمومی قبل از دستکاری احشاء شکمی طول روده باریک با استفاده از بند ناف با طول معینی که روی لبه آنتی مزانتریک روده گذاشته شد از لیگامان ترایتز تا دریچه ایلئوسکال اندازه گیری شد و سپس اطلاعات هر فرد شامل جنس، قد و طول روده باریک در یک فرم گردآوری و تحت آنالیز آماری قرار گرفت. میانگین طول روده باریک در افراد مورد مطالعه در حدود 78.4±459.6 سانتی متر محاسبه شد. اختلاف معنی داری بین طول روده باریک در زنان (468.2 سانتی متر) و مردان (456.2 سانتی متر) وجود نداشت. بین طول روده و قد نیز رابطه معنی داری یافت نشد. میانگین بدست آمده با مطالعات دیگر و کتب رفرانس کاملا متفاوت و با تعداد کمی از مطالعات قبل مشابه می باشد. این اختلاف با توجه به شرایط محیطی، نوع روش اندازه گیری، مطالعه روی جسد یا انسان زنده قابل انتظار می باشد. برای تعیین دقیق طول روده باریک و رابطه آن با شرایط محیطی قد، جنس، وزن و... نیاز به مطالعه وسیعتر با تعداد نمونه بیشتر می باشد.
    کلیدواژگان: روده باریک، طول، لاپاراتومی
  • محمدرضا روحانی، اسدالله گل بابایی، مهناز شهرکی پور صفحه 71
    یکی از مشکلات موجود پس از عمل کاتاراکت، افزایش فشار داخل چشمی (IOP) است که می تواند منجر به عوارضی از جمله ادم و درد قرنیه یا نوروپاتی ایسکمیک اپتیک شود. جهت اجتناب از این عوارض ناگزیر از استفاده از دارو جهت کنترل فشار داخل چشمی می باشیم. در این مطالعه به منظور ارزیابی داروهای موجود در ایران در کنترل افزایش فشار داخل چشمی بعد از عمل کاتاراکت و لنز داخل چشمی با بیهوشی عمومی تعداد یکصد بیمار کاندید عمل کاتاراکت خارج کپسولی و لنز داخل چشمی با بیهوشی عمومی بر حسب زمان مراجعه به 5 گروه 20 نفره تقسیم شدند. برای هر یک از گروه ها به ترتیب قطره تیمولول، دورزالامید و پیلوکارپین 2 درصد موضعی یا استازولامید خوراکی تجویز شده و یک گروه هم بعنوان شاهد هیچ داروئی دریافت نکرد. فشار داخل چشمی یکساعت قبل از عمل و در فواصل 3 تا 5، 8 و 24 ساعت بعد از عمل باتونومتر اپلاناسیون چک شد. در دو مورد (4%) افزایش IOP بیش از 30 میلیمتر جیوه مشاهده شد که یک مورد در گروه پیلوکارپین (8 ساعت بعد از عمل) و یک مورد در گروه شاهد (24 ساعت بعد از عمل) بود. کمترین میانگین IOP در 5-3 ساعت بعد از عمل مربوط به گروه دورزالامید بود (12±2.6 mmHg، p=0). بیشترین میانگین IOP در گروه پیلوکارپین و 8 ساعت بعد از عمل دیده شد (18.6±3.9 mmHg، p=0.4) در 8 و 24 ساعت بعد از عمل تیمولول، موثرترین دارو ارزیابی شد (بترتیب با میانگین، IOP (11.3±2.8 mmHg، 14.2±3 mHgبدین ترتیب تمولول، دورزالامید و استازولامید در کاهش فشار داخل چشمی بعد از عمل کاتاراکت و لنز داخل چشمی با بیهوشی عمومی بصورت قابل ملاحظه ای موثر بودند و این تاثیر در مصرف دورزالامید بیشتر بود. پیلوکارپین تاثیری در کنترل IOP نداشت.
    کلیدواژگان: استازولامید، تیمولول، پیلوکارپین، دورزالامید، فشار داخل چشمی، کاتاراکت خارج کپسولی
  • حمیدرضا محمودزاده ثاقب، زهرا حیدری، عبدالرحمن دزفولیان، پادماکار چیت نیس، محمدحسین نوری صفحه 79
    روش های استریولوژیک به منظور به دست آوردن اطلاعات کمی در ارتباط با ساختمانهای سه بعدی از مقاطع بافتی بکار می روند. هدف پژوهش حاضر استفاده از تکنیکهای جدید و بدون تورش استریولوژی جهت بررسی تغییرات حجم و تعداد گلومرولهای کلیه پس از کاربرد مزمن استات سرب بصورت کمی و در محیط سه بعدی می باشد. سرب یکی از فلزات سنگین است که اثرات منفی بر عملکرد کلیه دارد. این اثرات هم لوله ها و هم گلومرولها را درگیر می نماید. در مورد اثرات سرب روی بافت کلیه و گلومرولها مطالعات هیستولوژیک کیفی زیادی انجام شده است و در مواردی تغییر در حجم و تعداد گلومرولها گزارش شده است. در این مطالعه چهار گروه رت نر بالغ (هر گروه (n=9به صورت تصادفی انتخاب شد. گروه های آزمایش به ترتیب مرود تجویز محلول آشامیدنی استات سرب 0.5% و 1% به مدت 8 هفته قرار گرفتند. گروه شاهد آب مقطر و گروه شاهد مثبت محلول اسید استیک 0.4% در همان مدت دریافت کردند. آنالیز استریولوژیک شامل تعیین حجم مرجع (VRefrence)، کسر حجمی گلومرولها (VVGlom) و حجم گلومرولها (VGlom) با استفاده از اصول کاوالیه انجام شد. چگالی عددی گلومرولها (NVglom) و تعداد کل گلومرولها (NTglom) نیز با روش دیسکتور فیزیکی محاسبه شد. نتایج حاصل نشان داد تعداد گلومرولها در گروه مورد تجویز استات سرب 1% کاهش معنی داری نسبت به گروه های شاهد و شاهد مثبت از خود نشان می دهد (P<0.05) اما در گروه مورد تجویز استات سرب 0.5% تفاوت معنی داری مشاهده نشد (P>0.05). از طرف دیگر بدنبال مسمومیت با سرب حجم کل گلومرولها در هر دو گروه مورد تجویز استات سرب (0.5% و 1%) در مقایسه با گروه های شاهد و شاهد مثبت تفاوت معنی دار آماری از خود نشان می دهد (P<0.01). بررسی حاضر، نتایج تحقیقات هیستولوژیک مشاهده ای کیفی را با روشی دقیق و بدون سوگیری تآیید نموده نشان دهنده تغییرات در تعداد و حجم گلومرولهای کلیه بدنبال مسمومیت با سرب می باشد.
    کلیدواژگان: استریولوژی، اصل کاوالیه، دیسکتور فیزیکی، گلومرول، کلیه، استات سرب
  • غلام رضا کمیلی، صالح زاهدی اصل، محمدکاظم غریب ناصری صفحه 87
    بعضی از ترکیبات حاوی آلومینیم سالهاست که به عنوان آنتی اسید مصرف می شوند. با توجه به نقش محوری کلسیم در مکانیسم ترشح اسید و اثر مهاری آلومینیوم بر کانالهای کلسیمی وابسته به ولتاژ، در این مطالعه اثر دریافت آلومینیوم بالا بر ترشخ اسید معده تحریک شده ناشی از تحریک التکریکی عصب واگ مورد بررسی قرار گرفت. در موشهای صحرائی پس از بیهوشی (Nesdonal 60، mg/kg) و لوله گذاری معده، در ناحیه گردن اعصاب واگ راست و چپ بدقت از شریان کاروتید جدا شده و سپس قطع می شد. ضربان قلب قبل و بعد از قطع واگ ثبت می شد. پس از واگوتومی دو طرفه در ناحیه گردن، ابتدا ترشح اسید پایه اندازه گیری شده، سپس انتهای محیطی یکی از رشته های قطع شده واگ (چپ یا راست) با محرک الکتریکی (12 ولت، 4 هرتز، بمدت 15 دقیقه) تحریک می شد. از شروع تحریک واگ تا برگشت مقدار اسید به حد پایه، مقدار اسید در فواصل 15 دقیقه ای با تکنیک wash out اندازه گیری می شد. دو دقیقه قبل از تحریک بار دوم، آلومینیوم (10 یا 50 میکروگرم بازای کیلوگرم) از ورید دم تزریق شده و مجددا از شروع تحریک تا برگشت اسید به حد پایه، ترشح اسید اندازه گیری شد. آنالیز آماری با استفاده از Paired t-test انجام شد. در گروه اول، تحریک واگ ترشح اسید را بطور معنی داری افزایش داده (از 0.12±3.5 به 2.3±35.4 میکرومول در 15 دقیقه) (p<0.0001) و تزریق آلومینیوم تاثیر قابل ملاحظه ای نداشت. در گروه دوم، تزریق آلومینیوم توانست ترشح اسید را در پاسخ به تحریک واگ بطور معنی داری کاهش دهد (P<0.001). بنظر می رسد که اثر مهاری آلومینیوم بر ترشح اسید معده بصورت وابسته به دوز می باشد. همچنین آلومینیوم علاوه بر نقش بافری در ترشح اسید، موجب کاهش ترشح اسید معده در موش صحرائی نیز می شود.
    کلیدواژگان: ترشح اسید معده، عصب واگ، آلومینیوم، موش صحرایی
  • رسول یوسفی مشعوف، زهرا حیدری صفحه 93
    آلودگی میکروبی بخشهای مختلف بیمارستان ها و عوارض ناشی از آن از جمله معضلاتی است که در مراکز درمانی موجب خسارت و زیانهای جبران ناپذیری می گردد. یکی از این عوارض ابتلای بیماران بستری در بخش ها به عفونتهای ناشی از آلودگی های میکروبی محیط بیمارستان می باشد. به منظور شناسایی عوامل مهم میکروبی که معمولا سبب آلودگی های قسمتهای مختلف بیمارستان ها می گردند و همچنین به منظور تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی این عوامل، این مطالعه مقطعی در دو بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی همدان صورت گرفت. در این پژوهش نمونه گیری به مدت یکسال و ماهی یک نوبت از وسایل، اشیاء و قسمت های مختلف بخش های مراقبت ویژه بعمل آمد و مجموعا 620 نمونه گرفته شد. نمونه ها بوسیله سواب استریل مرطوب بلافاصله در محیطهای blood agar، EMB کشت داده شد و یک اسمیر نیز جهت رنگ آمیزی گرم، همزمان تهیه گردید. پس از شناسایی و تعیین عوامل باکتریایی، سوشهای مهم مورد آزمایش آنتی بیوگرام بروش انتشار در آگار (Agar disk diffusion) قرار گرفتند. میانگین میزان فراوانی آلودگی در 2 بخش CCU، ICU تعیین گردید که 42.3% باکتری های گرم منفی و 57.7% نیز باکتری های گرم مثبت بودند. میزان آلودگی باکتریایی مربوط به بخش ICU، 31.5% و آلودگی مربوط به بخشCCU، 33.9% بود. مهمترین باکتری های جدا شده عبارت بودند: از میکروکوکها، استافیلوکوکهای اورئوس و اپیدرمیدیس،E.coli، باسیلوس سوبتیلیس، کلبسیلا، آنتروباکتر، پسودوموناس، دیفترئیدها و آنتروکوکها. بیشترین مقاومت داروئی در استافیلوکوک ها، میکروکوک ها، کلبسیلا، آنتروکوک ها و پسودوموناس آئروژینوزا مشاهده گردید. مقاومت نسبت به سفازولین، تتراسیکلین، سولفامتوکسازول، پنی سیلین و آمپی سیلین بیشتر از سایر آنتی بیوتیکها وجود داشت.
    کلیدواژگان: عفونت بیمارستانی، مقاومت دارویی، مراقبت ویژه
  • هوشنگ رفیق دوست، محمد اکبری، حسن مرزبان صفحه 101
    آنومالی های ناشی از تاثیر الکل بر روی جنین گسترده بوده و اصطلاحا سندرم الکلی جنینی (F.A.S) خوانده می شود. در مورد مکانیسم پاتولوژیک اثرات الکل نظریات گوناگونی ارائه گردیده است. براساس یکی از جدیدترین مکانیسم های پیشنهادی، الکل باعث تغییر در سطوح پروستاگلندین های خون و بافتهای مادر و جنین می شود. از طرف دیگر، آسپیرین بعنوان یک مهارکننده قوی پروستاگلندین معرفی گردیده است و گزارش هایی نیز مبنی بر کاهش شیوع ناهنجاری های اندامها و کلیه ها در جنین موشهای حامله دریافت کننده الکل و آسپیرین بطور همزمان موجود است. گزارشهای دیگری نیز دال بر فقدان اثرات مهاری آسپیرین ارائه شده است هدف از این مطالعه تعیین اثرات تجویز آسپیرین بر روند ناهنجاری زائی الکل است. در این تحقیق 135 سر موش نر و ماده (یک سر نر به ازای سه سر ماده) در حیوانخانه و در پنج گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه اول هیچ ماده ای در طول بارداری دریافت ننمود. گروه های دوم، سوم، چهارم و پنجم بترتیب حجمهای مناسبی از سرم فیزیولوژی، الکل، آسپیرین، الکل و آسپیرین توام را پس از تایید حاملگی و مشاهده واژینال پلاک در روز هشتم بارداری بطریقه اینتراپریتونئال دریافت داشتند. در روز 18 موشهای حامله بطریق سرویکال دیسلوکیشن کشته شدند. جنینهای هر یک از گروه های فوق جمع آوری و سپس ناهنجاری های احتمالی و ماکروسکوپیک سیستم اسکلتی بررسی و مطالعه گردید. سپس به کمک رنگ آمیزی اختصاصی آلیزارین رد و آلسین بلو تعداد مراکز استخوانساز در هر یک از گروه های فوق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل درصد بالاتری از جنین های جذبی، قد و وزن کمتر و همچنین بیش از 2.4% ناهنجاری های سیستم اسکلتی را نسبت به تجویز الکل بصورت جداگانه نشان داد بنابراین می توان گفت تجویز همزمان آسپیرین با الکل از شیوع ناهنجاری های اسکلتی نمی کاهد. براین اساس می باید مکانیسم های دیگری را در روند ایجاد ناهنجاری ها بجز نقش پروستاگلندین ها جستجو نمود.
    کلیدواژگان: الکل، آسپیرین، پروستاگلندین، ناهنجاری های مادرزادی، تراتوژن
  • صفحه 109
  • مقالات مروری
  • عباس عرب ورامینی، مهبیز رهبرآزاد صفحه 111
    بسیاری از تصمیم گیری ها در مورد ارائه بهترین درمان و تستهای تشخیصی در بیمارستانها و کلینیکها براساس شواهد علمی روز گرفته نمی شود. در عین حال، منابع موجود جهت تصمیم گیری های کلینیکی قابل اعتماد نبوده و یا در بسیاری از موارد توسط متخصصین مختلف مورد تناقض می باشد. در چنین محیطی مسئولیت قضاوت کلینیکی متخصصین بر عهده خود آنان می باشد. وجود انحراف (Bias) در بسیاری از تحقیقات دارا بودن توانائی های فراتر از جستجوی تنها در بانکهای اطلاعاتی را برای درمانگرها اجتناب ناپذیر کرده است. درمانگرها باید مجهز به دانش تجزیه و تحلیل تحقیقات علمی شوند. این دانش توسط پارادایمی جدید در علوم پزشکی تحت عنوان Evidence-Based Practice امکان پذیر گشته است. حجم وسیع مقالات چاپ شده در زمینه علوم پزشکی دسترسی و قضاوت در مورد بهترین اطلاعات را غیر ممکن ساخته است. بکارگیری Check list می تواند فرد را در جهت انجام سریع و سیستماتیک و تجزیه و تحلیل اطلاعات کمک کند. هدف این مقاله نشان دادن راهکارهایی سیستماتیک جهت ارزیابی تحقیقات علمی در زمینه مؤثر بودن درمان (Treatment efficiency) می باشد.
  • چکیده مقالات به انگلیسی
    صفحه 123