فهرست مطالب

پژوهش سیاست نظری - پیاپی 1 (پاییز و زمستان 1384)

نشریه پژوهش سیاست نظری
پیاپی 1 (پاییز و زمستان 1384)

  • بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1384/10/10
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فاطمه صادقی صفحات 1-14
    این مقاله کوششی است برای تبیین برخی از جنبه های تعاملات تمدنی شامل ایده گفت و گوی تمدن ها از منظر دیدگاه های جنسیت، به ویژه دیدگاه ژولیا کریستوا، فمینیست بلغاری الاصل فرانسوی.
    پرسش های بنیادینی که مقاله حاضر در صدد پاسخ دادن به آنهاست، عبارتند از: چنانچه به تعبیر کریستوا سامان نمادین جوامع مدرن را از یکسو و آنارشی نشانه ای سایر جوامع را از سوی دیگر در نظر بگیریم، آیا امکان برقراری یک گفت و گوی تفاهم آمیز میان آنها وجود دارد یا خیر؟ آیا این گفت و گو صرفا نوعی گفت و گوی جدلی خواهد بود که به تعبیر لیوتار در «چنبر تعارض ها» و منازعات قدرت خواهد افتاد؟ نهایتا آنکه تحت کدام شرایط، امکان چنین گفت و گوی تفاهم آمیزی وجود خواهد داشت؛ گفت و گویی که در آن تحول و تقلیل یک فرهنگ به دیگری (در اینجا تقلیل امر نشانه ای به امر نمادین) صورت نگیرد؟
    کلیدواژگان: امر نشانه ای، امر نمادین، تقابل، چند آوایی، میل متکثرزنانه
  • هادی خانیکی صفحات 15-42
    در این مقاله تلاش شده است با تمسک به تنوعات فلسفه سیاسی مدرن، الگوهایی که هر یک به نحوی مستعد پذیرش ایده گفت وگوی تمدنها هستند، طبقه بندی شوند. این الگوها در قالب سه دسته نظریه «لیبرالی مصلحت جویانه»، «لیبرالی متکی بر پیوند اخلاقی» و «غیرلیبرالی متکی بر همبستگی سیاسی» قابل طرح هستند. هابرماس، گادامر، باختین و فیلسوفان اجتماع گرا نظریه پردازانی هستند که می توانند ذیل این تقسیم بندی ها مورد مطالعه قرار گیرند.
    بخش دوم مقاله به بررسی الگوهای پدید آمده در عرصه ارتباطات طی سه دهه پایانی قرن بیستم و توصیف مختصر ویژگی های هر یک اختصاص دارد. نظم پارادایمی نخست عمدتا دربرگیرنده یک الگوی نقاد به نظم سرمایه دارانه در عرصه جهانی است، الگوی پارادایمی دوم به روایت هابرماس از ارتباط قرابت بیشتر دارد و الگوی سوم به مبانی نظری اجتماع گرایان نزدیک می شود.
    بخش سوم مقاله در پی آن است که به اعتبار نظریه ها و سرمشقهای مطرح شده به وجوه عمده فلسفی و سیاسی که ایده گفت وگوی تمدنها را به نظریه علمی نزدیک می کند، بپردازد. بر این اساس می توان پیوندهای بیشتری میان اندیشه های «اجتماع گرا» و ایده «گفت وگوی تمدنها» برقرار کرد.
    کلیدواژگان: اندیشه های اجتماع گرا، باختین، گادامر، گفت و گوی تمدنها، نظریه لیبرال، هابرماس
  • حمیرا مشیرزاده صفحات 43-68
    اگرچه گفت وگوی تمدن ها مفهومی کاملا جدید نیست؛ با طرح مجدد آن از سوی سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، در اواخر دهه 1990 میلادی مورد توجه جدی قرار گرفت. این مفهوم در روابط بین الملل دارای مدلولات مهم نظری در سطوح مختلف هستی شناختی، معرفت شناختی، جامعه شناختی و هنجاری است و در عین حال، به اندازه کافی مداقه نظری نشده است. به نظر می رسد که از میان نظریه های روابط بین الملل، نظریه به اصطلاح انتقادی، یکی از بهترین بسترهای نظری برای فهم و مفهوم بندی جایگاه نظری گفت وگوی تمدن ها است. شهرت نظریه انتقادی به دلیل تاکید آن بر گفت وگو و گفتمان و نقش آن در شکل دادن به بنیان حقیقت، غیبت و اجماع است. اینها می توانند در سطح بین الملل پیامدهای مهمی در ابعاد نظری و فرانظری داشته باشند. این مقاله نشان می دهد که چگونه این انگاره می تواند در سطح هستی شناسی، برداشت دولت محور را از روابط بین الملل متحول سازد. از لحاظ معرفت شناختی می تواند به عنوان بنیانی برای برداشت هایی غیر اروپا محور از روابط بین الملل عمل کند و در سطح جامعه شناختی، راهی به سمت شکل گیری اجتماع اخلاقی است. سرانجام اینکه از نظر هنجاری معطوف به سیاست جهانی عادلانه تری است که کمتر جنبه برون گذارانه دارد. استدلال این مقاله آن است که همه این ابعاد کم وبیش با تعهدات فرانظری، نظری و اخلاقی نظریه بین المللی انتقادی همخوانی دارند.
    کلیدواژگان: نظریه انتقادی، هستی شناسی
  • سید رضاشاکری صفحات 69-108
    جستجوی اندیشه سیاسی در تفکر رضا داوری اردکانی، دغدغه این نوشتار است. بر این اساس مقاله می کوشد در یک پس زمینه تاریخی یعنی از طریق بازنمایی بستر و شرایط تاریخی در قالبی نظری، به قوام یافتن اندیشه فلسفی داوری در دو بخش مربوط سیاست بپردازد. دو محور اساسی در کلیت جریان اندیشه سیاسی داوری بچشم می خورد؛ یکی تامل و کند کاو در دستگاه فلسفه سیاسی فارابی مؤسس فلسفه اسلامی و دوم بازخوانی و نقد داوری از مبانی تجدد است. نتیجه آنکه اندیشه سیاسی داوری به ضرورت فلسفی است و در حوزه سیاست متاثر از زمانه ای است که افکار و آرای او در آن شکل یافته است و به همین دلیل در بخش هایی متضمن نظریه سیاسی است.
    کلیدواژگان: تجدد، سیاست، فارابی، فلسفه سیاسی، نظریه سیاسی، نقد
  • عباس منوچهری صفحات 109-130
    یکی از مفاهیم محوری در فلسفه اخلاق ارسطو، دوستی است. این مفهوم پس از وی در سیر تاریخ اندیشه به حاشیه رفت، اما در عصر حاضر مجددا مورد توجه جدی قرار گرفته است. در این نوشتار ضمن بررسی مفهوم دوستی در سیر اندیشه، نسبت آن با فلسفه سیاسی معاصر مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: دوستی، همبستگی
  • مرتضی بحرانی صفحات 131-150
    این مقاله در پی تبیین جایگاه دموکراسی در اندیشه سیاسی اسلام از نظر یوسف القرضاوی (از متفکران اسلامی میانه رو عرب) است. از نظر او اسلام قرنها جلوتراز غرب، پدیده دموکراسی و قواعد و معیارهای آن را معین کرده اما تبیین جزئیات آن را به اندیشمندان مسلمان واگذار کرده است. راهکارهایی چون امر به معروف و نهی از منکر، شورا، بیعت و مشارکت زنان در عرصه های سیاسی اجتماعی از جمله این قواعد هستند. البته پذیرش دموکراسی به معنای کنار نهادن حاکمیت خداوند نیست زیرا اصل حاکمیت مردم که بنیان دموکراسی محسوب می شود، با اصل حاکمیت خدا در تضاد نیست بلکه حاکمیت خدا با حاکمیت فردی که اساس استبداد است در تضاد است. هدف از دموکراسی کنار نهادن حاکمیت طاغوت و ستمکاران است نه نفی حاکمیت خدا و بنابر این اجرای دموکراسی به منظور جلوگیری از استبداد و سلطه طاغوت گام نهادن در راستای تحقق حاکمیت خداوند است. از نظر وی استدلال به اینکه دموکراسی، حکومت اکثریت است و اکثریت هم در قرآن مذموم شمرده شده اند، استدلالی نابجاست که بر پایه یک مغالطه استوار است. زیرا فرض بر آن است که ما از دموکراسی در جامعه اسلامی سخن به میان می آوریم، جامعه ای که اکثریت آن دارای عقل و اندیشه اند.
    کلیدواژگان: اسلام، دموکراسی، قرضاوی، شوری، بیعت
  • توحید محرمی صفحات 151-179
    مقاله با طرح ضرورت نظارت بر قدرت سیاسی، چگونگی نظریات ارائه شده در این زمینه با توجه به آراء فقهاء شیعه را بررسی و تحلیل می کند برخی از فقهاء عظام شیعه که معتقد به مشروعیت الهی بلاواسطه می باشند، نظارت درونی (عدالت و فقاهت) را شرط لازم و کافی دانسته اند و به مؤلفه های نظارت بیرونی نیز پرداخته اند و گروه دیگر که مشروعیت دولت اسلامی را الهی مردمی می دانند؛ علاوه بر لزوم نظارت درونی، نظارتهای بیرونی نهادینه شده را شرط لازم سلامت قدرت سیاسی دانسته اند. بحث ضرورت طرح موضوع، مفهوم نظارت، لزوم نظارت درونی، شرایط رهبر از دیدگاه عقل و قرآن، دلائل لزوم نظارت بیرونی، قائلین به لزوم و کفایت نظارت درونی، قائلین به لزوم نظارت درونی و بیرونی عمده ترین مباحث این مقاله را تشکیل می دهند.
    کلیدواژگان: شیعه، حکومت اسلامی، فساد، قدرت، قدرت سیاسی، نظارت
|
  • Fateme Sadeghi , Islamic Azad University Pages 1-14
    This article is an attempt to clarify some aspects of interaction among civilizations from a feminist point of view. Questions that this article tries to answer are: If we consider the “symbolic” order of modern societies on one hand, and “semiotic” anarchy (in Kristevian terms) of other societies on the other, is there any possibility to establish a dialogue among these cultures on the basis of mutual understanding? Or would that be an agonal dialogue which, as Lyotard puts it “falls in the domain of agonistics” of power? And finally, how would a non- agonal dialogue be possible without reduction of any culture into another?
  • Hadi Khaniki , Tabatabai University Pages 15-42
    The present paper is inspired by part of a research titled “Dialogue of Civilizations and International Communications: An Analysis of the Actual and Theoretical Grounds of Realizing a Dialogue among Civilizations”. In part one, a review of various modern schools of political philosophy is carried out with a view to distilling models which would be congenial to the idea of the dialogue of civilizations. These are divided into the three categories of “interest-oriented liberal”, “liberal based on an ethical relationship”, and “non-liberal based on political solidarity”. Part two is an examination of the various patterns that have emerged in the field of communications in the past thirty years, as well as a brief account of their distinctive characteristics. The first paradigmatic order mainly encompasses a model critical of the prevailing capitalist system in the world. The second paradigmatic model, as underlined by Habermas, has stronger affinities to the notion of communication. The last model is more in tune with the views of communitarians. The final part is an attempt at ascertaining the degree to which the examined theories and guidelines lend philosophical and political substance to the idea of dialogue of civilizations as a scientific theory. Based on such an approach it becomes possible to establish stronger links between communitarian notions and the idea of dialogue among civilizations.
  • Homeira Moshirzadeh , Tehran University Pages 43-68
    Although “dialogue of civilizations” is not a wholly new concept, its popularity was due to its being reintroduced by the Iranian President in the late 1990’s. As a notion in international relations, it has significant theoretical implications at different levels including ontological, epistemological, sociological, and normative. It is, however, theoretically underdeveloped. Among the theories of international relations, the so-called critical international theory might be seen as one of the best theoretical contexts for understanding and conceptualizing the theoretical contribution of dialogue of civilizations. This paper attempts to clarify this contribution. Critical theory is best known for its emphasis on dialogue and discourse and on the way that dialogue can shape the foundation for truth, objectivity, and consensus. At the international level, these may have more specific implications both in meta-theoretical and theoretical aspects. This paper will show how ontologically this idea can alter the state-centric conception of international relations. Epistemologically, it may function as a basis for non Euro-centric conceptions of international relations. Sociologically, it is a way towards the formation of moral community. And finally it is normatively oriented towards a less-exclusionary, fairer world politics. It will be argued that in all these four aspects it is more or less consistent with meta-theoretical, theoretical, and moral commitments of critical international theory.
  • Seyed Reza Shakeri Pages 69-108
    This essay is a look into the political thought of Reza Davari. The author seeks to address two basic pivots in Davari’s political thinking; first his deliberations on Farabi’s political philosophy; and second, his critique of modernity. It is claimed here that Davari’s political thought is primarely philosophical, and also necessarily affected by the historical context of his life.
  • Abbas Manouchehri Pages 109-130
    Friendship was one of the pivotal notions in Aristotle’s Ethics. It has, however, been neglected and marginalized in the history of western thought. There has, however, in recent times a new attentionbeing paid to this notion. This essay studies the relationship between contemporary political philosophy and friendship by assesing the notion of solidarity in this regard.
  • Mortaza Bahrani Pages 131-150
    This article seeks to explain the role of democracy in Islamic political thought of Youssef Al Gharzavi. In his view, Islam has recognized democracy and has specified rules and criteria for it. Promoting goods and preventing evils, council, allegiance, and women participation in social and political arena are examples for these rules.
  • Touhid Moharrami Pages 151-179
    The author examines the notion of monitoring "political power" monitoring presented theories in Shiite foghaha’s views. Disscussing views regarding the necessity and sufficiency of inner control, as well as those regarding the necessity of both inner and outer control, constitute the core issues of this essay.