فهرست مطالب

پژوهش سیاست نظری - پیاپی 11 (بهار و تابستان 1391)

نشریه پژوهش سیاست نظری
پیاپی 11 (بهار و تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1392/10/30
  • تعداد عناوین: 7
|
  • وحید سینایی*، سمیه زمانی صفحه 1
    این مقاله با استفاده از نظریه ساختار- کارگزار و روش تحلیل ساختارهای قانونی و مطالعه کنش های کارگزاران با طراحی و کاربست یک مدل مفهومی- نظری به بررسی عوامل موثر بر نقش مجلس شورای اسلامی در فرایند سیاست گذاری در ایران و میزان اثرگذاری آن در این فرایند می پردازد. در چارچوب نظریه ساختار- کارگزار، نقش مجلس در سیاست گذاری متاثر از دسته ای از ساختارها و کنشگران است. ساختارها شامل اختیارات و صلاحیت های مجلس، سازمان درونی مجلس، چگونگی توزیع قدرت در نظام سیاسی و ساخت های بیرون از مجلس اما موثر بر آن و کنشگران شامل رئیس مجلس، رئیس قوه مجریه، نمایندگان و گروه های نفوذ هستند. داده های موجود و گردآوری شده و کاربست آنها در چارچوب نظریه ساختار و کارگزار و مدل مفهومی مقاله نشان می دهد مجلس در فرایند سیاست گذاری ایران تعیین کننده نیست، اما اثرگذار است.
    کلیدواژگان: مجلس شورای اسلامی، ایران، سیاست گذاری، ساختارها و کنشگران
  • علی اکبر اسدی کویجی*، ابوالفضل شکوری صفحه 37
    بحث در باب ثبات سیاسی و نظم اجتماعی و بالعکس انحطاط و زوال، یکی از بحث های محوری در اندیشه سیاسی و اجتماعی است. سده ها قبل، یکی از اندیشمندان اسلامی، ابن خلدون با رویکردی نوین، با نظریه پردازی در حیطه مفهوم عصبیت، به کالبدشکافی نظم و ثبات سیاسی پرداخته و مفهوم سازی جدیدی در حیطه آن صورت داده است.
    امروزه نیز تحلیل نظم و ثبات سیاسی- اجتماعی حول مفهوم سرمایه اجتماعی، نگرشی خاص را میان پژوهشگران گسترش داده و نظریه پردازی های مختلفی را مترتب شده است.
    هدف مقاله حاضر، تبیین ضرورت بازنگری و شناخت اندیشه متفکر بزرگ اسلامی، ابن خلدون و کاربردهای کنونی آن است؛ زیرا عقیده بر این است که بسیاری از جنبه های اندیشه او همراه با اصلاح و جرح و تعدیل، قابل انطباق و بهره گیری برای شرایط اجتماعی نوین است و به نظر می رسد رسیدن به این خواسته از راه مطالعه تطبیقی میان جنبه ای از اندیشه او و یکی از مفاهیم عصر جدید به عنوان راه حل بسیاری از معضلات، امکان پذیر باشد. هدف این است که با تحلیل محتوای اندیشه ابن خلدون در باب عصبیت و مقایسه آن با مفهوم سرمایه اجتماعی، پرتویی نو بر اندیشه او به منظور قابل فهم ساختن هر چه بیشتر آن برای مردمان این روزگار و حل معضلات جوامع کنونی تابانده شود.
    یافته ها و نتایج مقاله نشان می دهد که اندیشه اجتماعی- سیاسی ابن خلدون می تواند در پرتو مفاهیم مدرن بازخوانی شده و امکانات نظری- تحلیلی مناسبی برای تبیین سرمایه های اجتماعی به دست دهد.
    کلیدواژگان: عصبیت، سرمایه اجتماعی، دولت و ثبات سیاسی
  • رضا رحمتی*، علی کریمی(مله) صفحه 63
    دولت شکل گرفته در فضای مسلط نظام وستفالیایی، که در آن دولت قدرت فائقه داشت، در مواجهه با جهانی شدن و همچنین در قالب برداشت نظریه پست مدرنیسم دچار تحول و در برخی موارد از جمله گزاره های شهروندی و حقوق بین الملل مجبور به واگذاری قدرت خود شده است. جهانی شدن فرایندی است که سیاست را جهانی کرده و به شبکه ای شدن در دهکده ای جهانی و شکل گیری حوزه عمومی جدیدی انجامیده است که شهروندان آن فارغ از دخالت قدرتی که انحصار مشروع کاربرد زور را داشته باشد با هم در تعامل هستند. نظریه پست مدرنیسم نیز که به دولت به عنوان یکی از بازیگران حوزه تعریف شده روابط بین الملل می نگرد و تلاش دارد از خرده نظام های فراموش شده اعاده وجود کند، به صورت بندی متفاوتی از عناصر شاکله دولت جدید رهنمون می شود. این دولت جدید را می توان به دلیل پذیرش هنجارهای نهادینه زدایی شده نظام بین الملل و ساختارزدایی شدن نظام متصلب وستفالیایی، دولت بین المللی شده نام نهاد. لذا فرضیه این پژوهش این است که نظریه پست مدرنیسم در روابط بین الملل و فرایند جهانی شدن در عرصه نظری، به شکل گیری گفتمان جدیدی در حوزه تکوین و قوام دولت بین المللی شده منجر گردیده است. در همین راستا سه خط بارز تغییر، شامل دولت غیر ملی شده، دولت غیردولتی شده و رژیم های سیاسی- اقتصادی نهادینه شده، شاخص های تحول گفتمان دولت را از قالب وستفالیایی به دولت بین المللی شده، نشان می دهند.
    کلیدواژگان: دولت، دولت بین المللی شده، پست مدرنیسم، نظریه، سیاست جهانی شده و جهانی شدن
  • هادی خانیکی*، حمید سرشار صفحه 91
    این مقاله بر اساس مطالعه یک نمونه 365 نفری از دانشجویان دانشگاه کردستان با روش پیمایشی و استفاده از تکنیک پرسش نامه به فرهنگ سیاسی دانشجویان و عوامل موثر بر آن پرداخته است. در این فرایند بر مبنای نظریه آلموند و وربا سه نوع فرهنگ سیاسی «محدود»، «تبعی» و «مشارکتی» در نظر گرفته شده که بر اساس سه نوع جهت گیری «شناختی»، «احساسی» و «ارزیابانه» نسبت به چهار مقوله «نظام به عنوان یک کل»، «درون دادها»، «برون دادها» و «خود همچون یک بازیگر سیاسی» مشخص می شود. متغیرهای زمینه ای و مستقل در این پژوهش عبارت اند از: جنسیت، قومیت، مذهب، رشته تحصیلی، مقطع تحصیلی، جامعه پذیری سیاسی و رسانه های جمعی. نتایج تحقیق نشان می دهد که جمعیت مورد مطالعه الگوهای متفاوتی از فرهنگ سیاسی دارند و الگوی غالب در میان آنان الگوی «غیرمشارکتی- اعتراضی» است که در نظریه آلموند و وربا تعریف نشده است. یافته های این پژوهش همچنین حاکی از آن است که از میان عوامل موثر بر فرهنگ سیاسی، متغیرهای استفاده از رسانه های جمعی، مذهب، قومیت و مقطع تحصیلی تاثیر معناداری بر الگوی فرهنگ سیاسی دارند.
    کلیدواژگان: فرهنگ سیاسی محدود، تبعی، مشارکتی، غیر مشارکتی، اعتراضی، جهت گیری شناختی، احساسی و ارزیابانه
  • شفیع بهرامیان*، امید بهرامیان صفحه 131
    با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی استان آذربایجان غربی و تکثر قومی و فرهنگی آن، بررسی عوامل موثر بر تقویت ارتباط سازنده بین اقوام ساکن و همگرایی آنها و همچنین تاثیر این همگرایی بر میزان امنیت پایدار، مسئله این پژوهش بوده است؛ لذا این تحقیق در پی شناسایی عوامل موثر بر همگرایی اقوام و تاثیر آن بر احساس امنیت پایدار در آذربایجان غربی است. روش تحقیق این پژوهش از نوع پیمایشی با پرسش نامه کتبی و جامعه آماری آن کل شهر های دوقومیتی استان آذربایجان غربی و شهر مهاباد است. روش نمونه گیری در آن از نوع خوشه ایو حجم نمونه 500 نفر است. با بررسی اطلاعات به دست آمده در این تحقیق نتایج زیر حاصل شده است:- همگرایی اقوام بر امنیت پایدار تاثیر مستقیم دارد و بیش از 20% از تغییرات آن را تبیین می کند و به ترتیب بیشترین تاثیر را بر ابعاد امنیت ملی، امنیت انسانی و در نهایت بعد امنیت جهانی دارد.
    - از عوامل بررسی شده که تاثیرشان بر تقویت همگرایی اقوام معنی دار بوده است: سن و دخالت بیگانگان در دو بعد میزان استفاده و میزان اعتماد به بسته های فرهنگی و خبری رسانه های بیگانه، تاثیر معکوسی بر میزان همگرایی اقوام می گذارند.
    - از عوامل شناسایی شده دیگر که به صورت معنی دار بر تقویت همگرایی اقوام تاثیر می گذارند، به ترتیب، متغیرهای تاثیر دخالت نخبگان سیاسی، سرمایه فرهنگی، تحصیلات، ملی گرایی (ایرانی بودن)، دین گرایی، تصور مردم از فضای سیاسی- اداری و سابقه ازدواج برون گروهی در نزدیکان، بیشترین تا کمترین تاثیر را بر همگرایی اقوام در آذربایجان غربی دارند.
    - تاثیر عوامل زمینه ای مانند جنسیت و نوع شغل سرپرست خانوار و همچنین متغیرهای اساسی احساس محرومیت نسبی و گرایش به جهان وطنی، بر تقویت همگرایی اقوام این استان از نظر آماری تایید نشد.
    کلیدواژگان: همگرایی اقوام، امنیت پایدار، قوم آذری و کرد، ابعاد امنیت پایدار
  • شهروز ابراهیمی* صفحه 161
    «حاکمیت» اگر چه با تغییر و تحولات رخ داده در روابط بین الملل، حقوق بین الملل و اشکال ارتباطات، متحول شده، ولی این تحولات عملی بدون عقبه نظری صورت نگرفته است. اصل «حاکمیت» پس از معاهده وستفالیا (1648) همراه با تاسیس سیستم دولت ملت ها به وجود آمد؛ ولی این ادعای هنجاری و اصل حقوقی هرگز مطلق نبوده است. در عرصه نظریه پردازی تحول این اصل از سده های 18و19 تا به امروز در نتیجه چالش های نظری آن و در بستر تقابل رویکردها بوده که متحول شده و به تدریج از مطلق بودن آن کاسته شده است.
    در این مقاله، این تحولات که در اصل حاکمیت ایجاد شده، در بستر چهار تقابل نظری کلان سیاسی بین المللی بررسی شده است: تقابل اول که ریشه در دوره روشنگری اروپا و سده های 18 و 19 دارد بین «اجتماع گرایی» و «جهان میهن گرایی» است. تقابل دوم، «بین رئالیسم» و «ایده آلیسم» است که از شکل گیری رسمی رشته روابط بین الملل تا دهه 1970 ادامه دارد. تقابل سوم بین «نورئالیسم» و «لیبرالیسم» (از دهه1970 تا 1990) و بالاخره تقابل آخر بین رئالیسم و نورئالیسم با مجموعه نظریه های انتقادی پس از جنگ سرد است. ویژگی عمده این چهار تقابل که از عصر روشنگری اروپا در عرصه نظریه پردازی حاکمیت و دولت آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد، این است که در هر یک از این تقابل های نظریه پردازی، در واقع تقابل بین ایده حاکمیت محدود به سطح«دولت» و حاکمیت «فراتر از سطح دولت» است.
    کلیدواژگان: اجتماع گرایی، جهان، وطنی، رئالیسم، ایده آلیسم، اجتماع گرایی نو و جهان، وطن گرایی نو
  • زینب صابر*، پرویز ضیاء شهابی صفحه 181
    نسبت سوژه و قدرت در رمان های دن کیشوت و مادام بوواری با ابتنای بر دیدگاه های میشل فوکورمان های دن کیشوت و مادام بوواری از جمله آثار تاثیرگذار بر تاریخ ادبیات داستانی شمرده می شوند. در این مقاله تلاش شده با تکیه بر دیدگاه های میشل فوکو (1926-1984)، فیلسوف فرانسوی، این دو رمان مقایسه و تحلیل شود.
    فوکو با تبیین سازوکار ساختار قدرت در صورت بندی سوژه، به نقد مبانی متافیزیک غربی اهتمام دارد. طرح فکری فوکو، برملا کردن معیارها و اصول بدیهی انگاشته ای است که ساختار قدرت بر آن اساس، شکل بهنجار زیستن را تعریف می کند. در این طرح فکری، تفسیر آثار ادبی جایگاه حائز اهمیتی دارد.
    این مقاله می کوشد نحوه مواجهه و مقابله دن کیشوت و مادام بوواری را با فرایند بهنجارسازی در فرهنگ غربی تبیین کند و نشان دهد که این دو چگونه برای گریز از زندگی بهنجار، شیوه ای تازه از زیستن را بر مبنای ادبیات و داستان برای خویش خلق می کنند و به تعبیر بهتر با کمک گرفتن از ادبیات و جهان داستان، شکل دیگری از سوژه مندی را برای خود تعریف می کنند. در این فرایند، داستان و واقعیت و یا واژه ها و چیزها در هم می آمیزند.
    مقاله حاضر بر آن است تا از سویی طرح زندگی دن کیشوت و مادام بوواری را بر اساس مفاهیم بهنجارسازی و انقیاد فوکو تحلیل و تبیین کند و نشان دهد که ادبیات در گونه ای خاص می تواند به شکلی اصیل در مقابل ساختارهای مسلط بر زندگی بهنجار، بایستد و با استقرار خود به منزله شکلی تازه و متمایز از هنجار مسلط، طرحی نو دراندازد؛ و از سوی دیگر نشان دهد که ساختار مسلط نیز در مقابل هر تفاوتی با مشخص کردن آن تفاوت به مثابه گونه ای «نابهنجاری» به کنترل، اصلاح، طرد، حبس و حذف شکل های مختلف غیریت مبادرت می ورزد.
    کلیدواژگان: دن کیشوت، مادام بوواری، فوکو، شباهت، واژه ها و چیزها، بهنجار، نابهنجار
|
  • Vahid Sinaee*, Somaye Zamani Page 1
    Law-making assemblies are one of the institutions involved in the process of policy making. The range of their intervention is from real determination to formal influence. This fluctuation is affected by two categories of structural factors and agents. The structures include the jurisdiction of Parliament, internal organizations of parliament, the power distribution in political systems and external structures which have impact on Parliament. The agents include executive head of parliament, chief executive, representatives and influential groups. Three types of parliament are detectable from relationship of these structures and agents that are determinative parliament, effective, low- of -effect and neutral in the process of policy making. This study is going to investigate the role of Islamic assembly in the process of policy makings in Iran based on the theoretical framework. The results of this study show that assembly had causative, and not determinative, role in regard to structural factors and agents in the process of policy makings.
    Keywords: Parliament (Islamic Assembly), Iran, Policy Making, Structure, Agent
  • Aliakbar Asadi Koyji*, Abolfazl Shakoori Page 37
    Political stability and social order and, vice versa social decline and decay, are in the center of political and social thought. Centuries ago, an Islamic thinker, Ibn Khaldun discussed social order and political stability and gave a theory in regard of Loyalty (Asabiyah). Nowadays, the debates on social order and political stability have focused on the concept of “social capital”, and specific attitudes have developed among researchers. The aim of this paper is content analysis of Ibn Khaldun thought about Asabiyah, by comparing it with the concept of social capital; claiming that this can be done by a comparative study between new and traditional concepts. In this method we can throw a new light on the thinker’s thought in order to reload his thought for contemporary era and solving some of problems of current society.
    Keywords: Loyalty (Asabiyah), Social Capital, State, Political Stability
  • Reza Rahmati*, Ali Karimi (Male) Page 63
    The power of the state that was constituted under the dominant Westphalia system, and characterized by the it’s supreme power according to Hegelian tenets, has changed and decreased due to the globalization process in one hand, and the postmodernism theory in the other hand, especially regarding to the citizenship concept and international law. Globalization is such a process that globalizes politics and makes it as a network in a global village and shapes a new public sphere. In this new sphere the citizens are free from the intervention of the power possessing the sole legitimate use of power. Additionally the postmodern theory, that considers the state as one of the actors in the international relations and tries to reshape the forgotten subsystems, form the new components of the new state. This new state is called globalized state because of the acceptance of deinstitutionalized norms in the international system and deconstruction of inflexible Westphalia system. Accordingly this article, s hypothesis is that, three lines of change, including the non-nationalized state, non stated state and politico-economic institutionalized regimes, all led to the transition of the state to the new form and content named as globalized state.
    Keywords: Globalized State, Postmodernism, Theory, Globalized Politics, Globalization
  • Hadi Khaniki*, Hamid Sarshar Page 91
    This paper focused on political culture and effective factors on political culture. It categorizes three pure types of political culture, according to Almond and Verba's theory, which are “Parochial”, “Subject” and “Participant”. These types are identified according to the “cognitional”, “emotional” and “evaluative” attitudes towards four conceptions: “system as a hole”, “outputs”, “inputs” and “self as a political actor”. The independent and grounding variants of this research include: gender, ethnicity, religion, academic discipline, academic level, political socialization and mass media. This research is done in survey method, according to a sample of 365 students of Kurdistan University. The results showed that the students have different types of political culture; and the dominant model among them is “non-participative protestor”; a model that was not defied in Almond and Verba's theory. The results also indicated that among the effective variants on political culture, the ethnicity, religion, academic level and mass media have meaningful impact on political culture of the students.
    Keywords: Political Culture, “Parochial”, “Subject”, “Participant” Types, “Non, participative Protestor” Model, “cognitional”, “emotional”, “evaluative” attitudes
  • Shafih Bahramiyan*, Omid Bahramiyan Page 131
    Regarding geo-political situation of west Azrabayejan and various racial trends in this province, the study of effective factors on integrating the races and the relationship between racial integration and feeling of stable security in west Azarbayejan is the core of this paper; so, the research was done by using survey method and by filling questionnaires in all biracial cities of this province and also in Mahabad city, as our statistical population in a sample of 500 persons. The results show that: a) racial integration has meaningful effect on stable security and more than 20% of changes can be analyzed by this factor. This factor has the most impact on national security, human security and global security; b) among the impact factors, age and the foreign intervene have reverse impact on racial integration, regarding scale of use and scale of trust to foreign mass media; c) other impact factors on racial integration, ranging from the most to the least impact, are: political elite, cultural capital, education, nationalism (pan Iranism), religion, the attitude toward political and administrative sphere, and marriage status; d) the study could not approved the meaningful relationship between racial integration and the following factors: gender, job, relative deprivation feeling, and tendency to universalism.
    Keywords: Racial Integration, Stable Security, Race of Kurd, Turk, Aspect of Stable Security
  • Shahrooz Ebrahimi* Page 161
    It seems that all the changes and evolutions in the concept of sovereignty have been occurred in theoretical framework, then in sphere of international relations and international laws and other forms of international affairs. National sovereignty and the concept of “nation- state” came to essence as a normative and legal principle after Westphalian Treaty (1648); but this normative and legal principle has never been absolute. So in the 18th and 19th centuries, and in the course of different approaches, it evolved completely and its normative aspect has been declined. The paper attends to four major controversial trends in political and international sphere, which are: a) contrast between communitarianism and universalism, which emerged from the European enlightenment in 18th and 19th centuries; b) contrast between realism and idealism, which came out after the establishing the discipline of international relations and had lasted till to 1970; c) contrast between neo-realism and liberalism, from 1970 to 1990; and d) contrast between realism and neo-realism in one side and critical post-cold war theories. The main discrepancy of these trends is on extent and limits of the state sovereignty.
    Keywords: Sovereignty, Communitarianism, Universalism, Realism, Idealism, Neo, realism, Liberalism, International Relations
  • Zaynab Saber*, Parviz Ziya Shahabi Page 181
    Don Quixote and Madame Bovary are among the most influential novels in the history of fictions. This paper compares the elements of these two novels, based on Michel Foucault’s theories (1926-1984). Foucault analyzes the structure of power in the form of subjectivity and criticizes the bases of Western metaphysic. Foucault, in his whole project, reveals the obvious principles and criteria in which the structure of dominant power defines the good life based on them. In this project, the interpretation of fiction has very important role. Accordingly, this paper tries to analyze how Don Quixote and Madame Bovary exhibit the normalization of a special form of good life in western culture and how they introduce a new style of life according on fiction; or In other word, how they establish a new subjectivity, and how, in this process, story and fact, words and things are combined. So, the paper reveals that the fiction can set up a way of life that resist against the dominant structure of normal life. On the contrary, the dominant structure refuses to accept the changes and stands firm against new trends by controlling, modifying, excluding, and imprisoning any forms of otherness.
    Keywords: Don Quixote, Madame Bovary, Michel Foucault, Words, Things, Good, Bad