فهرست مطالب

پژوهش سیاست نظری - پیاپی 7 (زمستان 1388 و بهار 1389)

نشریه پژوهش سیاست نظری
پیاپی 7 (زمستان 1388 و بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/09/17
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صفحه 0
  • احمد بستانی صفحات 1-26
    این مقاله به بحث از نسبت وجودشناسی و اندیشه سیاسی در نگرش فلاسفه و حکمای مسلمان، به ویژه در ایران، اختصاص دارد. در نظام های فلسفی قدیم وجودشناسی از اهمیت کانونی برخوردار بود و تمامی مباحث فکری، از جمله اندیشه سیاسی را از خود متاثر می ساخت. فلسفه سیاسی اسلامی نگرشی است آرمان گرا که واقعیت سیاسی موجود را نفی می کند و افقی نوین می گشاید. این سیاست آرمانی اما پشتوانه در وجودشناسی حکمای اسلامی دارد و از همین روی فهم مبانی فلسفه سیاسی اسلامی بدون مطالعه موشکافانه مبانی وجودشناسانه و کی هان شناسانه فلسفه اسلامی میسر نخواهد شد. در بحث حاضر این نکته به ویژه از این جهت اهمیت اساسی دارد که فلاسفه مسلمان معتقد بودند نظام سیاسی مطلوب باید از نظم کی هانی حاکم بر عالم هستی دقیقا الگوبرداری شود. بدین سان هرگونه انسجام یا خلل در نگرش وجودی و کی هانی می تواند تاثیری مثبت یا منفی بر آرمان گرایی سیاسی داشته باشد. در این میان شهاب الدین سهروردی با طرح «حکمت نوری» و تدوین نظام نوینی در کی هان شناسی توانست افق های جدیدی در فلسفه سیاسی آرمانی بگشاید. این مقاله علاوه بر بحث از مبانی آرمان گرایی در فلسفه اسلامی به طور خاص مورد حکمت الاشراق را نیز بررسی خواهد کرد
    کلیدواژگان: فلسفه اسلامی، وجودشناسی، آرمان گرایی، حکمت اشراق، عالم خیال
  • مرتضی بحرانی، سیدیاسم گورابی صفحات 27-49
    می توان در پاسخ به این پرسش که جایگاه دانشی به نام فلسفه سیاسی در میان سایر دانش های انسانی کجاست، دوره های مختلفی را شناسایی کرد: در اندیشه سنتی که نگاهی هنجاری و فضیلت محور به انسان و جامعه دارد، فلسفه سیاسی که پیوند عمیقی با اخلاق دارد ذیل حکمت عملی قرار می گیرد و از سوی دیگر، گزاره های معرفتی خود را جهان شمول معرفی می کند. در دوران مدرن از یک سو هنجاری بودن فلسفه سیاسی مورد تشکیک قرار گرفت و از سوی دیگر موضوع فلسفه سیاسی تا حد زیادی به امور ممکن و در دسترس از جمله قدرت و امنیت تقلیل یافت. در دوران معاصر، و به دنبال تجزیه «علمی» دانش ها، تلاش های زیادی شد تا از موجودیت این معرفت در مقابل حملات پوزیتویستی دفاع به عمل آید؛ در نتیجه فلسفه سیاسی دست از بسیاری از مدعیات هنجاری و جهان شمول خود برداشت در دوران معاصر فلسفه سیاسی برای ادامه حیات و اثبات موجودیت و فایده مندی خود، بطور جدی به تامل در باب خاستگاه و جایگاه خود پرداخته است، درست به همان سان که طی چرخش زبانی، زبان هم زمان، ابژه و سوژه واقع شد؛ این امر توانست فلسفه سیاسی را اعتباری دیگر ببخشد. در نهایت این که «امر سیاسی» به مثابه مقوله ای بس مهم می تواند در تبیین جایگاه کنونی فلسفه سیاسی و تفسیر معنا و مقصود آن کارگر و حائز اهمیت باشد.
    کلیدواژگان: فلسفه سیاسی، طبقه بندی دانش، معرفت هنجاری، اخلاقی، امر سیاسی
  • محمدرضا تاجیک صفحات 51-69
    آماج رویکرد انتقادی رورتی عمدتا معرفت شناسی غربی و در متن و بطن آن، نظریه معرفتی بازنمایی است. رورتی با منظر و نظری پراگماتیستی در پی یافتن توجیه و توضیحی برای نگرش اخلاقی و سیاسی غرب امروز است. این منظر و نظر رورتی، سخت وام دار آموزه های زبان شناختی و رویکردهای توصیفی در شکل گیری درک آدمی از امور است. اما، آیا رورتی می تواند در این فضای نظری از آفات فراتئوری ها، از یک سو، و نگاه های هنجاری در عرصه علوم، از سوی دیگر، پرهیز کند؟
    کلیدواژگان: مطلق خاص (Particular Absolute)، واژه های نهایی (غائی)، رند، رند لیبرال، پراگماتیسم، نام انگاری، همبستگی، بازنمایی
  • مصطفی یونسی، شروین مقیمی زنجانی صفحات 71-94
    موضوع این مقاله یافتن نسبت دلالت های سیاسی تراژدی آنتیگونه با دموکراسی آتنی است. رهیافتی که در رسیدن به این مقصود مورد نظر است، رهیافت ساختاری است. یکی از مؤلفه های اصلی در رهیافت ساختاری، کشف تقابل های دوتایی در درون اثر است تا از این رهگذر به کشف تقابل ها در حیاتی سیاسی اجتماعی رهنمون شویم که به یک معنا بستر خلق اثر را تشکیل می دهد. تقابلی که از حیث اندیشه سیاسی در محور تراژدی آنتیگونه برجسته می شود، و شبکه ای از تقابل ها، گرد آن شکل می گیرند، تقابل میان «خانواده» و ارزش های آن، و «سامان سیاسی» و مناسبات شهروندی است. کریستیان مایر، ژان پیر ورنان، چارلزسگال، و حتی مایکل زلناک همگی بر اهمیت اساسی این تقابل، در کانون تراژدی آنتیگونه، صحه نهاده اند. تقابل خانواده/پولیس از منظر اندیشه سیاسی واجد کمال اهمیت است، چرا که از حیث خاستگاه تاریخی بسط و تحول مقوله پولیس در یونان باستان، چنین تقابلی نشانگر گسست از جهان «موکینایی» و گذار به عصر مناسبات شهروندی است. همین تقابل است که زمینه را برای برخورد «قوانین نانوشته الهی» و «قوانین مدون انسانی» آماده می کند. تقابلی که شالوده اساسی این مقاله را تشکیل می دهد.
    کلیدواژگان: تراژدی، سیاست، دموکراسی آتنی، پولیس، تقابل، خانواده، قانون، امر الهی، امر انسانی
  • وحید سینایی صفحات 95-111
    ارتش های ملی و نظام وظیفه از جمله نهادهایی هستند که به دنبال ایجاد دولت ملت شکل گرفتند. زیرا دعوی سلطه انحصاری دولت بر قوه قهریه و انحصار کاربرد مشروع زور در چارچوب یک قلمرو مشخص مستلزم تشکیل نهادهای نظامی مدرن یعنی ارتش ملی و نظام وظیفه بود. این پیوند از طریق بنیآنهای حقوقی نظری این دولت؛ حاکمیت ملی و ناسیونالیسم برقرار شد. در این چارچوب ملت به حوزه تامین منابع انسانی پیرامونی سازمان های نظامی دولت تبدیل و با برقراری نظام وظیفه عمومی ارتش های ملی تشکیل شدند. این ارتش ها به نوبه خود به تحکیم و تثبیت دولت مدرن کمک کردند.
    کلیدواژگان: دولت مدرن، ارتش ملی، نظام وظیفه، حاکمیت ملی، ناسیونالیسم
  • منصور ساعی صفحات 113-142
    هدف اصلی مقاله حاضر بررسی «میزان و چگونگی بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی هویت ملی در سریال های درجه الف تاریخی تلویزیون در سه دهه بعد از انقلاب اسلامی (1388 1359)» است. در این مقاله 15 سریال تاریخی الف و پرمخاطب تولید و پخش شده از شبکه یک و دو در سه دهه بعد از انقلاب (از هر دهه 5 سریال) انتخاب و مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که تحت تاثیر سیاست های فرهنگی و رسانه ای تلویزیون، بازنمایی هویت ملی ساختی ایدئولوژیک پیدا کرده است. ساخت زبانی و تصویری تلویزیون در روایت و بازنمایی ابعاد تاریخی و سیاسی مبتنی بر انگاره سازی منفی از گذشته تاریخی و میراث سیاسی ایرانیان و کم توجهی به نمادهای ملی مانند پرچم و سرود ملی و جهت گیری و شخصیت پردازی مثبت نسبت به شخصیت های تاریخی دارای پایگاه مذهبی بوده است.
    کلیدواژگان: هویت ملی ایرانیان، تلویزیون، سریال های تاریخی، بازنمایی، هویت تاریخی، هویت سیاسی
  • عباس حاتمی صفحات 143-174
    مرور ادبیات موجود نشان می دهد اقتصاددانان تا قبل از دهه 1970 عموما بر عوامل اقتصادی به عنوان علت وقوع بی ثباتی های اقتصادی تاکید می کردند. اما از دهه 1970 به این سو اقتصاددانان سیاسی سر برآوردند که عامل وقوع این بی ثباتی های اقتصادی را به عوامل غیر اقتصادی نسبت می دادند. این دسته از اقتصاددانان سیاسی تلاش کردند با ارائه نظریه هایی مانند سیکل تجاری سیاسی، عوامل غیراقتصادی یا به عبارتی دقیق تر عوامل سیاسی را شناسایی نمایند که عامل بی ثباتی در اقتصاد کلان بودند. به همین منظور آنها سیکل های تجاری سیاسی فرصت طلبانه و سیکل های تجاری سیاسی حزبی را ارائه نمودند که اولی انتخابات و دومی جابه جایی احزاب در قدرت را عامل بی ثباتی های اقتصادی می دانست. این مقاله در تداوم ادبیات مزبور بر گونه های دوگانه سیکل های تجاری سیاسی متمرکز شده، تلاش می کند اولا نشان دهد چگونه و براساس چه سازوکاری عوامل سیاسی باعث بی ثباتی در اقتصاد کلان می شوند. ثانیا استدلال می کند سیکل های تجاری سیاسی را باید به علت تاکید بر عوامل سیاسی در توضیح فرایند های اقتصادی، مصداق بارزی از بازگشت دوباره سیاست به اقتصاد دانست که در حدود دو قرن اید های منسوخ شده در نظر گرفته می شد. ثالثا نشان می دهد که این بازگشت از یک سو نقدی اساسی بر داعیه اقتصاددانان جریان غالب در اقتصاد است که از دیرباز اصرار بر جدایی اقتصاد از سیاست دارند و از دیگر سو بر اهمیتی تاکید می گذارد که مطالعات میان رشته ای در دهه های اخیر پیدا کرده اند.
    کلیدواژگان: انتخابات، بی ثباتی های اقتصادی، سیکل تجاری سیاسی فرصت طلبانه، سیکل تجاری سیاسی حزبی، رهیافت میان رشته ای
|
  • Ahmad Bostani Pages 1-26
    In this paper, we focus on the relationship between ontology and political thought in Moslem philosophers’ views, especially in Iran. According to ancient philosophical systems, the ontological point of view is very important, and every intellectual argumentation, including political one, must be understood in the light of ontology. Islamic political philosophy consists in an idealism that rejects the political reality and opens new ideal horizons. This political idealism is based on the ontological foundations of Islamic philosophy; therefore, understanding Islamic political philosophy implies understanding its ontological and cosmological basis. This is important for the present article, especially in this point that according to Muslem philosophers an ideal political system should be of the same system as the whole cosmos. Discussing the basis of ideaism, the present paper, as a case study, aims to show that the Illuminationist philosophy of Suhrawadi has elaborated a new ontological system, based on the Light, and therefore, it can provide a new model for ideal politics.
  • Morteza Bahrani, S.Yasem Gourabi Pages 27-49
    In questioning the status of political philosophy among other fields of humanities, there would be many answers in different paradigms. In classical thoughts, with a normative view on human being and society, political philosophy lies under the category of practical philosophy. In this respect, it has a fixed correlation with ethics, and all its statements seem to be universal. But in modern era, the normative characteristic was seen as problematic, and political philosophy was reduced a power/security oriented realm. Protecting itself against the attacks of positivists, political philosophy abandoned its cliams of universality and normativity. In order to retain its existence and to affirm its utility, political philosophy appeared as a paradigm focusing on itself as its object. This is like what happened in the field of linguistics where language turned out to be its subject and object at the same time. Finally, “political entity can be effective and important in explaining the present status of political philosophy, and interprating its meaning.
  • Mohammadreza Tajik Pages 51-69
    Western epistemology, particularly representationalist epistemology, is the basic conviction behind Rorty's critical attacks. Rorty's pragmatic approach aims to find explanations for political and ethical viwes of contemporary West. Such an approach is deeply rooted in teachings of linguistics, and descriptive approaches toward the formation of human’s understanding of entities. But in an atmosphere of theories, can Rorty be able to avoid meta-theoretical damages on the one hand, and normative views in the field of science, on the other hand?
  • Mostafa Younesie, Shervin Moghimi Zanjani Pages 71-94
    The main purpose of this article is to find the relation between political implications of Sophocles’s Antigone and “Athenian Democracy”. To do so, we have used a structuralist approach the main feature of which is exploring binary oppositions in the text which in turn results in finding the oppositions within the political-social life that provides a ground for the creation of the text. From the point of view of political thought, the most prominent opposition in the tragedy of Antigone which creats a network of oppositions around itself, is the one drawn between “family”- with its values- and “political system” and the relationships among the citizenry. The importance of this opposition has been confirmed by Christian Meier, Jean Pierre Vernant, Charles Segal, and even Micheal Zelnak.It reveals a transition to the epoch of citizenry’s relations. It also caused the confrontation between “unwritten divine laws” and “man-made written laws”, the opposition that is the main focus of the present article.
  • Vahid Sinaee Pages 95-111
    National armies, and conscription are institutions that established by nation-state. Because the state’s claim on exclusive dominatation over and the legitimate use of force in a specific territory required formation of military institutions, i.e. national army, and conscription. This link was established through the legal- theoretical foundations of the state, i.e. national sovereignty, and nationalism. In this context, nation served as a source of human forces to military organizations, and conscription, which in turn helped strengthen and stabilize the modern state.
  • Mansour Saei Pages 113-142
    The main objective of the present article is to study the frequency and ways of representing features of national identity in A grade historical serials on television during the three decades after the Islamic Revolution (1359-1388). 15 ‘A’ grade historical serials, out of 50, produced and broadcasted through channels One and Two during the last three decades (5 serials per decade) were analised. The findings of the study shows that under the influence of media and culture policies, the representation of features of national identity has got an ideological status. Linguistic and imagery construction of TV in representing historical and political dimensions is based on creating a negative picture of Iranian historical and political heritage, neglecting national symbols such as national flag and anthem, and taking positive attitude towards historical figures of religious status.
  • Abbas Hatami Pages 143-174
    Reviewing economic literature indicates that economists were emphasizing on economic factors as causes of economic instabilities until 1970s. But since then, political economists emerged who attributed economic instability to factors other than economic ones. Offering theories such as political business cycle, they tried to prove that political factors lead to economic instabilities. They offered opportunistic political business cycles and partisan political business cycles that respectively, attributed the economic instabilities to election, and to replacement of political parties. To elaborate this literature, the present article first focuses on these two kinds of political business cycles and tries to explain through which mechanisms political factors cause instabilities in economic sphere. It considers political business cycles as a sign of "bringing the politics back in economics" an idea which is an obsolete thought, dating back to the past two centuries. Finally, the article indicates that "bringing the politics back in economics" can question those economists who insist in separation of economics from politics, and emphasizes interdisciplinary studies developed in the recent decades.