فهرست مطالب

مطالعات فهم حدیث - سال پنجم شماره 1 (پیاپی 9، پاییز و زمستان 1397)

نشریه مطالعات فهم حدیث
سال پنجم شماره 1 (پیاپی 9، پاییز و زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/07/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • قاسم بستانی، زهرا چنانی، سیما البوغبیش * صفحات 9-33
    گرچه بیشتر روایات فضائل قرائت قرآن با ذکر سند همراه است، اما به دلایلی نمی توان در مورد آن ها حکم کلی صادر کرد. زیرا ذکر سند به تنهایی کافی نیست و باید میزان ارزش و اعتبار آن ها نقد و بررسی شود. لذا مقاله پیش رو با تکیه بر منابع شیعی صرف، دامنه ی مطالعاتی خود را بر روی مهم ترین جوامع حدیثی و زبده ترین مصادر تفسیری متمرکز نموده و در ابتدا با نگاهی گذرا به پیشینه ی این علم، تطوراتی که بر آن گذشته، اهم کتب حاوی این علم، اهداف و اغراض راویان این احادیث و بررسی دیدگاه علما و مفسران در این خصوص پرداخته است. آن گاه با استخراج احادیث قرائت قرآن از کتب مذکور، آن ها را در هر کتاب به طور جداگانه شمارش نموده؛ احادیث ثواب ها و عقاب ها را نیز مشخص کرده و سپس با تقسیم احادیث هر کتاب به سه دسته: «من قرا القرآن»، «من قرا سوره» و «من قرا آیه» تعداد آن ها را نیز در هر دسته جداگانه شمارش نموده است که نتیجه ی آماری حاصل از آن چنین بود: تعداد کل احادیث فضائل قرائت قرآن موجود در جوامع حدیثی مورد مطالعه، 764 حدیث و در مصادر تفسیری مورد مطالعه، 1397 حدیث می باشد که مجموع آن 2161 حدیث می شود. 4 روایت از این تعداد انتخاب گردید و به میزان اعتبار، سنجیده و نقد و بررسی شد که هر 4 مورد ضعیف السند بودند.
    کلیدواژگان: اعتبارسنجی، روایات، راویان، قرائت قرآن، جوامع روایی شیعه
  • مهدی آشناور*، ابراهیم ابراهیمی، علی حسن بگی، کیوان احسانی صفحات 33-53
    حدیث پژوهان معیارهای مختلفی را برای ارزیابی احادیث وضع کرده اند؛ از جمله این ملاک ها، عدم مخالفت حدیث با حس و ‏تجربه (دانش های تجربی) است که در این مقاله ضمن بررسی دیدگاه ‏حدیث پژوهان و نیز بررسی چند نمونه به اعتبارسنجی این ‏ملاک پرداخته می شود. هدف از این پژوهش، اعتبارسنجی ملاک عدم مخالفت حدیث با دانش های تجربی است، که با روش کتابخانه ای نگارش یافته است. سوالی که در اینجا مطرح است این که علوم تجربی در نقد و فهم حدیث چه جایگاهی دارد؟ آیا به عنوان یک معیار و ملاک برای نقد حدیث می توان بدان استناد کرد؟ در صورت تعارض روایت با دانش های تجربی نقش این ملاک چیست؟ با بررسی ویژگی ها و چیستی دانش های تجربی و نیز نمونه های حدیثی که با علوم تجربی تعارض دارند نتیجه ای که حاصل شد این است که اولا با توجه به محتوای تعدادی از احادیث، در فهم و نقد حدیث باید از ملاک و معیار دانش های تجربی بهره برد و این که در این راستا تنها می توان به قطعیات دانش های تجربی تکیه کرد و نه فرضیات و نظریه ها؛ چرا که ممکن است پس از مدتی ابطال گردند. ثانیا در برخی از تعارضات احادیث با دانش های تجربی، با توجه به برخورداری معصومین (ع) از علم لدنی، نمی توان هر حدیثی را صرفا به خاطر مخالفت با فلان نظریه مشهور کنار گذاشت. ثالثا دانش های تجربی و احادیث، تاثیر متقابلی نسبت به هم داشته اند به طوری که دانش های تجربی باعث فهم بهتر و تفسیر روشن تر احادیث شده و محتوای علمی برخی روایات نیز در گسترش دامنه تحقیقات دانش های تجربی نقش بسزایی داشته است.
    کلیدواژگان: معیارهای نقد حدیث، علوم تجربی، علم قطعی، فهم حدیث، اعتبارسنجی
  • زینب سادات حسینی، فاطمه قربانی * صفحات 55-75
    درباره علل نزول آیات حجاب، روایات متعددی در منابع اهل سنت گزارش شده است که به برخی وقایع تاریخی زمان رسول الله (ص) باز می گردد. با توجه به اهمیت موضوع و برداشت های متفاوت از وجوب این حکم الهی، بررسی صحت این روایات و تاریخ گذاری آن و تبیین و جمع روایات به ظاهر مختلف ضروری می نماید. این مقاله با نگاه مشترک به متن و سند، به روش توصیفی _ تحلیلی و با عنایت به مبانی کلامی، به ارزیابی سندی و محتوایی روایات این حوزه می پردازد. با پیاده سازی روش تعیین حلقه مشترک با نگاه ینبل و موتسکی و نیز روش سنتی، سند را مورد بررسی قرار داده و در تبیین موضوع و اعلام نتیجه متقن و یقینی، جهات دلالی را نیز مورد توجه قرار داده است. در پایان با عنایت به نتایج ارائه شده، موانعی در پذیرش صحت برخی روایات همچون ضعف راوی و نیز جهات دلالی در این حوزه یافت شده که صدور آن ها را غیر قطعی می نماید. ضمن اینکه اثبات می نماید برخلاف نظر برخی مستشرقان، همه روایات از طریق تعیین حلقه مشترک، ضرورتا جعلی نبوده و نظر افراط گرایانه در رد روایات، صائب نمی باشد.
    کلیدواژگان: آیات حجاب، اهل سنت، حجاب، حلقه مشترک، سند، روایات، متن
  • سید محمدرضا حسینی نیا * صفحات 77-95
    روایت «لا تسبوا الدهر» که به طرق مختلف از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده، به صراحت مخاطبان را از سب روزگار برحذر داشته و روایت «یا دهر اف لک من خلیل» که به طرق مختلف از حضرت امام حسین (ع) نقل شده، دلالت دارد بر این مطلب که آن حضرت روزگار را اف گفته است. در این که آیا واژه اف از واژگان سب به شمار می آید یا خیر؟ اختلاف است، در صورتی که واژه مذکور از واژگان سب به شمار آید، میان دو روایت یاد شده؛ تعارض ایجاد می شود. دانشمندان علم حدیث سه راه حل توقف، تساقط و جمع بین روایات را از راه حل های تعارض برشمرده اند. نگارنده تحقیق پیش رو با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی، ضمن بررسی سندی و متنی دو روایت مذکور، بر اساس قاعده «الجمع مهما امکن اولی من الترک»، راه حل جمع بین دو روایت را انتخاب کرده و به این نتیجه دست یافته است که واژه اف از مصادیق سب به شمار نمی آید و افزون بر آن، اطلاق واژه «دهر» بر لفظ جلاله « الله » در همه موارد استعمال؛ نیازمند ادله و قرائن قطعی است.
    کلیدواژگان: دهر، تعارض، سب، روایت، اف، تعارض روایات
  • علیرضا حیدری نسب*، مهرناز گلی، غلامرضا رضوی دوست، الهه داوودی صفحات 97-115
    ولایت مداری مردم سیستان، با سابقه و فرازمند است؛ شیخ کلینی نامه ای از امام جواد (ع) خطاب به حاکم سیستان آورده است. حضرت (ع) در این نامه که با وصف ارسال و در منابع متعدد وارد شده است، ضمن پذیرش وساطت برای یکی از شیعیان بدهکار، والی سیستان را به احسان به برادران ایمانی و خداباوری سفارش کرده است. والی که محب اهل بیت (ع) بوده با اجابت درخواست، بدهی را از متقاضی سیستانی برداشته است. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی نگارش یافته است علاوه بر ارزیابی سندی، محتوای نامه را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار داده و نشان می دهد این نامه با صرف نظر از وضعیت سند، از شواهد متعدد قرآنی و شهرت روایی عملی برخوردار می باشد. وجود این شواهد، اصالت، اعتبار و صدور نامه از سوی معصوم (ع) را مدلل می سازد. پیام اصلی نامه آن است که مومنان، هنگام داشتن قدرت باید نسبت به برادران ایمانی خود اهل احسان و اخلاص باشند.
    کلیدواژگان: امام جواد (ع)، مکاتبات امام جواد (ع)، حاکمان سیستان، ولایت مداری اهل سیستان
  • شادی نفیسی*، حسین افسردیر صفحات 117-134
    بینامتنیت از جمله مباحث نوین در حوزه مطالعات ادبی است که به بررسی روابط بین دو متن می پردازد. نظریه پردازان مختلف با خاستگاه ها و تحلیل های متفاوتی به تبیین این روش پرداخته اند. ژنت از جمله مشهورترین نظریه پردازان متاخر در این زمینه است که به تفصیل به طبقه بندی انواع روابط بینامتنی و تحلیل چگونگی آنها پرداخته است. از بین متون دینی، ارتباط نهج البلاغه با قرآن، به ویژه با توجه به این که امام علی (ع) قرآن ناطق دانسته شده اند و بر معیت ایشان با قرآن تاکید شده است، همواره مورد عنایت شارحان نهج البلاغه بوده است. استفاده از روش بینامتنیت در تحلیل این رابطه، نه تنها به تعمیق فهم ما از قرآن و نهج البلاغه کمک می رساند، بلکه به استانداردسازی روش بررسی آن هم کمک می کند. استفاده از این روش، کارکردهای مختلفی دارد که یکی از آن ها در جهت تصحیح متون است. در این مقاله با این هدف به بررسی نهج البلاغه پرداخته ایم و نشان داده ایم که توجه به این رابطه به شناسایی تصحیف، درج و اضطراب در متن نهج البلاغه کمک می کند. تصحیف گاهی در حرکات واژگان و گاهی در ریشه واژه ها صورت گرفته است. ده نمونه از این دو نوع تصحیف در نهج البلاغه یافت شد. آسیب دیگر، درج یک یا چند واژه در متن حدیث بود. در نهج البلاغه دو نمونه از این نوع آسیب وجود داشت. آسیب دیگر اضطراب متن حدیث است. از این نوع آسیب تنها یک مورد در نهج البلاغه یافت شد.
    کلیدواژگان: بینامتنیت، رابطه نهج البلاغه با قرآن، تصحیح متن، تصحیف، حدیث مضطرب، حدیث مدرج
  • وحید شریفی گرم دره*، محسن رفعت صفحات 137-159
    سخن گفتن با تکیه بر قیود و قرائن، امری رایج در محاورات عقلایی است؛ قرینه، جانشین دلالت وضعی برای لفظ بوده و در جهت فهم مراد متکلم اصلی ترین نقش را ایفا می کند. یکی از قرائن لفظی متصل که در شناخت مقصد اصلی کلام متکلم به صورت عام و کلام معصوم (ع) به صورت خاص مورد بررسی علمای فقه الحدیث قرار گرفته است، قرینه سوال راوی است. این قرینه که در زمره ی قرائن تعیین کننده ی مراد در این علم شناخته می شود، دارای ثمرات متعددی برای فقیه، از جمله کنار گذاشتن فهم پیشین از مضمون گزاره های معصوم (ع)، تخصیص عمومیت کلام وی، تقیید اطلاق و یا جمع بین این مدرکات می شود. به جهت صدور بخش کثیری از روایات معصوم (ع) در جواب و سیاق سوال راوی و پاسخ بدان، بررسی و تبیین این قرینه ی مهم، معرفی نقش و تاثیر آن در برداشت مختلف از روایت و اختلاف فهم فقها از حدیث اهمیت می یابد. این پژوهش با رویکردی توصیفی - تحلیلی می کوشد تا به این قرینه مهم توجه کرده و تعامل فقها با آن را واکاوی نماید.
    کلیدواژگان: فقهالحدیث، قرینه متصل، سوال راوی، ظهور روایت، فقیه