فهرست مطالب

فصلنامه علوم مدیریت ایران
پیاپی 32 (زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/12/12
  • تعداد عناوین: 6
|
  • طاهره مرادیان، ابوالحسن فقیهی، جمال الدین طبیبی صفحات 1-26
    حکمرانی بیمارستانی، بویژه در قلمرو بیمارستان های دولتی، موضوعی است که پژوهشگرها به عنوان یک حوزه ی پژوهشی متمایز تاکنون کمتر بدان پرداخته اند. هدف این پژوهش طراحی مدل حکمرانی بیمارستانهای دولتی ایران است. روش این مطالعه مشاهده مستقیم و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق، با سی نفر از خبرگان عرصه سلامت کشور بود که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها با روش تحلیل شبکه تم و به کارگیری نرم افزار ATLAS.ti6 انجام شد. یافته های پژوهش به استخراج ابعاد اصلی و فرعی و تعاریف نظری و عملیاتی مفهوم حکمرانی بیمارستان های دولتی و به طراحی مدل حکمرانی بیمارستان های دولتی ایران منجر شد. ابعاد اصلی استخراج شده که در طراحی مدل نهایی بکاررفتند عبارتند از؛ تصمیم گیری شورایی، پاسخگویی جامع، بودجه ریزی استراتژیک، تعامل سازنده با جامعه و آزادی عمل در تعامل با بازار. به نظر می رسد، یافته های پژوهش و مدل طراحی شده می تواند به عنوان راهکاری برای خروج از چالش های کنونی بیمارستان های دولتی، به سیاستگذاران این عرصه پیشنهاد شود. علاوه براین دستاوردهای این پژوهش، با ارائه طیف وسیعی از ابعاد فرعی و مفاهیم نظری و عملیاتی حکمرانی بیمارستان های دولتی، به بسط تئوری حکمرانی کمک نموده است.
    کلیدواژگان: بیمارستان های دولتی ایران، تئوری حکمرانی، تحلیل تم، مدل حکمرانی بیمارستانی
  • سیما ساغروانی، سعید مرتضوی، محمد لگزیان، فریبرز رحیم نیا صفحات 27-46
    مفهوم «ظرفیت مازاد سازمانی»، در ادبیات سازمان و مدیریت، جایگاه قابل توجهی داشته و اشاره به منابع سازمانی مازادی دارد که صاحبنظران، نقطه نظرات متفاوتی در رابطه با آن ارائه داده اند و آن را عمدتا از زاویه مالی مفهوم پردازی کرده اند. اما پژوهش حاضر بر آن بود تا با شناسایی انواع جدیدی از «ظرفیت های مازاد سازمانی» زوایای نوینی از این مفهوم را واکاوی نماید. بدین منظور با 16 نفر از مدیران صنایع استان خراسان رضوی به عنوان جامعه مطالعه، مصاحبه عمیق صورت گرفت. نتایج حاصل از کدگذاری و تحلیل داده ها نشان داد که سازمان ها، عمدتا کارکنان خود را با 5 دسته از «ظرفیت های مازاد سازمانی» تجهیز می کنند؛ بطوریکه این ظرفیت ها، تنها به «منابع مالی مازاد»، ختم نمی شود. این 5 دسته عبارتند از: «برقراری ارتباط مازاد با کارکنان»؛ «ارائه آموزش های مازاد به کارکنان»؛ «ارائه فرصت های مازاد جهت احیإ قابلیت های کارکنان»؛ «توجه مازاد به دغدغه های شخصی و خانواده های کارکنان»؛ «اعطای تسهیلات مالی و رفاهی مازاد به کارکنان». در واقع، یافته های حاصل از پژوهش، با ارائه اشکال دیگری از مفهوم ظرفیت های مازاد سازمانی، ضمن تایید زاویه مالی ظرفیت مازاد سازمانی، مصادیق دیگری از این مفهوم را شناسایی کرد و زمینه را برای بسط این حوزه در مطالعات سازمانی، فراهم ساخت. این یافته می تواند دلالت های قابل توجهی برای خط مشی گذاران سازمانی داشته و کنش های آنان را در جهت اهداف سازمان، جهت دهد.
    کلیدواژگان: ظرفیت مازاد سازمانی، منابع سازمان، نظریه داده بنیاد، رویکرد گلیزری
  • نسترن حاجی حیدری، علی عمویی اوجاکی صفحات 47-78
    یکی از دارایی های دانشی که امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده است، دانش مشتری می باشد. دانش مشتری به عنوان منبع اطلاعاتی مهم بازاریابی شناخته شده است. شرکت های زیادی رویکرد مدیریت دانش مشتری به منظور بهره گیری از مزایای دانش مشتری، به کار گرفته اند. در این مطالعه به دنبال آن هستیم مدلی برای بلوغ مدیریت دانش مشتری توسعه دهیم تا با استفاده از این مدل شرکت ها بتوانند سطح قابلیت ها و توانایی ها و کاستی های خود را در مدیریت دانش مشتری بشناسند. برای تحقق این هدف، رویکرد فرا تحلیل و روش دلفی را برای توسعه مدل بلوغ مورد استفاده قرار دادیم و نیز با نتایج آنها ابزاری را برای سنجش بلوغ توسعه دادیم و در یک مطالعه موردی، سطح بلوغ مدیریت دانش مشتری را در بانک های ایرانی سنجیدیم. یافته های حاصل از روش دلفی و رویکرد فراتحلیل، مدل بلوغی بود که دارای سه بعد سازمان، ابزار و فرآیند بود که بلوغ مدیریت دانش مشتری را در 5 سطح عدم آگاهی کامل، تعریف شده، مدیریت شده، ارتقاء یافته و بهینه نشان می داد. نتایج داده های بانکی نیز نشان داد که سطح بلوغ مدیریت دانش مشتری در بانک های ایرانی کمتر از سطح متوسط قرار دارد و اکثر بانک هایی که در این مطالعه مشارکت کردند به «کسب دانش از مشتری» که بیانگر نقش فعال مشتری در کسب و کار است، توجه بسیار اندکی دارند.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش مشتری، مدل بلوغ مدیریت دانش مشتری، کسب دانش از مشتری، فرا تحلیل، روش دلفی
  • مهدی شیخ زاده، صادق معتمدی صفحات 79-110
    امروزه برونسپاری در صنعت خودرو هم یک ضرورت اجتناب ناپذیر و هم یک مسئله چالش انگیز محسوب می شود، به طوری که برای مدیریت مناسب این مهم، داشتن یک چارچوب جامع ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق سعی شده است که بر اساس چهار سوال اصلی تحقیق برونسپاری شامل «چه چیزی؟»، «چه شرکتی؟»، «به چه شرکتی؟» و «چگونه؟»، چارچوبی جامع برای برونسپاری در صنعت خودرو از دیدگاه خودروسازان ارائه شود تا بر اساس آن، عوامل موثر بر برونسپاری در این صنعت و نیز ارتباط و نوع اثرگذاری آن ها روشن شود. از آن جا که فاز طراحی ماهیت متفاوتی نسبت به فاز تولید دارد، مدل های متمایزی برای برونسپاری این دو فاز ارائه و طی یک روش کمی و پیمایشی مورد آزمون قرار گرفته اند. داده ها از طریق پرسشنامه از مدیران و کارشناسان دو شرکت بزرگ این صنعت در کشور، ایران خودرو و سایپا، اخذ شده و مدل های ارائه شده با روش مدلسازی معادلات ساختاری آزموده شده اند. یکی از مهم ترین دستاوردهای این تحقیق این است که «پیمانه بندی» تنها عاملی است که برونسپاری دو فاز طراحی و تولید را از یکدیگر متمایز می کند. علاوه بر این، بر خلاف انتظار، «پیمانه بندی» در تولید اثر معناداری بر «میزان شراکت» نداشته است که به واسطه ساختار متفاوت زنجیره تامین در ایران قابل توجیه است. این مشاهده به نوعی بیانگر علت ضعف نسبی کارآیی در صنعت خودرو در ایران بوده که خود می تواند موضوع تحقیقات آتی در این حوزه باشد.
    کلیدواژگان: برونسپاری، صنعت خودرو، چارچوب جامع، طراحی در قیاس با تولید، مدلسازی معادلات ساختاری
  • آزیتا کرمی پور صفحات 111-138
    این تحقیق به مطالعه تاثیر عوامل مرتبط با تکنولوژی(دوره عمر، میزان عدم قطعیت و اهمیت استراتژیک) بر انتخاب روش مناسب کسب تکنولوژی؛ (تحقیق و توسعه درونی، همکاری و خرید) می پردازد. با استفاده از تئوری های سازمان و ادبیات مربوط سیزده فرضیه معرفی شده و با استفاده از روش آنالیز واریانس و کای مربع آزموده شدند. براساس این مطالعه که در میان 62 سازمان تکنولوژی-محور ایرانی و برای بیش از80 تکنولوژی انجام شد، نتایج زیر بدست آمد: دو عامل دوره عمر تکنولوژی و عدم قطعیت فنی تکنولوژی بر تمایل سازمان ها به کسب تکنولوژی از طریق تحقیق و توسعه داخلی تاثیر منفی دارند. دو عامل موثر بر کسب تکنولوژی از راه همکاری اندازه عدم قطعیت فنی و تجاری تکنولوژی می باشند که به ترتیب دارای اثرات مثبت و منفی بر این روش می باشند. دو عامل دوره عمر و اندازه عدم قطعیت فنی تکنولوژی دارای اثر مثبت بر کسب تکنولوژی از طریق خرید می باشند. نویسندگان همچنین مدلی را پیشنهاد می کنند که در آن روش مناسب کسب تکنولوژی بر اساس دو عامل اندازه عدم قطعیت فنی و تجاری تکنولوژی تعیین می شود.
    کلیدواژگان: روش های دستیابی به تکنولوژی، دوره عمر تکنولوژی، عدم قطعیت تجاری و فنی - اهمیت استراتژیک تکنولوژی
  • مرجان فیاضی صفحات 139-156
    مفهوم فلات زدگی شغلی مدتهاست که در ادبیات کارراهه شغلی، مورد توجه و بحث قرار گرفته است. فلات زدگی شغلی، وقتی اتفاق می افتد که فرد در پستی قرار بگیرد که احتمال ترفیع یا افزایش مسئولیت هایش غیر ممکن باشد. هدف از این پژوهش، بررسی میزان فلات زدگی شغلی ادراک شده کتابداران کتابخانه های دانشگاهی کشور و تاثیر آن بر تعهد عاطفی و دلبستگی به کار آنان است. برای این منظور، اطلاعات جمع آوری شده به صورت تصادفی به دو روش دستی و الکترونیکی از نمونه ای 537 تایی کتابداران شاغل در سطوح و رده های مختلف شغلی کتابخانه های دانشگاهی کشور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد میزان فلات زدگی شغلی (فلات ساختاری و فلات محتوایی) در کتابداران دانشگاهی، بیش تر از حد متوسط است و در حالی که جنسیت لفرلد در ادراک فلات زدگی شغلی تفاوت معناداری ایجاد نکرده است، اما سابقه کار بیش تر و ساعات طولانی تر کاری باعث ادراک فلات زدگی بیش تر در بین کتابداران دانشگاهی مورد بررسی شده است. علاوه بر این، تحلیل های رگرسیونی نشان می دهد فلات شغلی ادراک شده، بر دلبستگی به کار و تعهد عاطفی کتابداران تاثیر معنادار دارد. به عبارت دیگر، کتابدارانی که فلات زدگی بیش تری را ادراک کرده اند، دلبستگی به کار و تعهد عاطفی کمتری را نیز گزارش نموده اند. با این وجود، عامل انگیزه درونی، رابطه بین فلات زدگی شغلی با تعهد عاطفی و دلبستگی به کار را تعدیل کرده است. به عبارت دیگر، کتابداران فلات زده ای که انگیزه درونی بیش تری داشته اند، به نسبت افرادی که انگیزه کمتری داشته اند، تعهد عاطفی و دلبستگی به کار بیش تری را گزارش کرده اند.
    کلیدواژگان: فلات زدگی شغلی، فلات ساختاری، فلات محتوایی، دلبستگی به کار، تعهد عاطفی، انگیزه درونی
|
  • Tahere Moradian, Abolhasan Faghihi, Jamaledin Tabibi Pages 1-26
    Designing a governance model for Iran''s public hospitals Hospital governance، notably، public hospital governance (PHG) is a distinct area of research that few researches have addressed this issue so far. The purpose of this study was to investigate and design a sound model for public hospital''s governance in Iran. We used a mixed method covering both direct observation and semi-structured interviews. The interviewees were thirty Iranian health experts who were selected by a snowball sampling approach. The finding of the study came up with introducing several theoretical dimensions and sub- dimensions for the concept of public hospital governance، thus، proposing a sound model for (PHG) in Iran. The model that emerged from this research، may be used to meet the challenges Iran''s policy-makers and administrators are confronting in the health and hospital administration of the country. Furthermore، by presenting a range of sub-dimensions، it will advance the theoretical and conceptual framework for public hospital governance.
    Keywords: Governance, Public, Hospital governance, Semi, Structured interview
  • Sima Saghravani, Saeed Mortazavi, Mohammad Lagzian, Fariborz Rahimnia Pages 27-46
    Organizational slack refers to the excess capacity of organizational financial as well as non - financial resources. The present study، aims to identify new types of organizational slack. using the Glaserian methodology of grounded theory، 16 in-dept interviews were conducted with managers of several private industries in the province of Khorasan Razavi. The findings of this study show that these managers mainly provide their employees with 5 types of organizational slack which are beyond limited financial slack resources. These include: «slack relationship with employees»; «employees slack training»; «slack opportunities to fulfill employees capabilities»; «slack attention to individual employees'' concerns and their families» and «providing financial and well being slack facilities to employees». This study illimunates new perspectives on organizational slack and will expand our knowledge about organizational resources literature and will improve understandings of the hidden perspectives of the concept. These findings can have significant implications for policy makers and set their actions regarding organizational goals.
    Keywords: Organizational slack, Organizational resources, Grounded theory, Glaserian approach
  • Nastaran Hajiheydari, Ali Amoei Ojaki Pages 47-78
    Customer knowledge is an asset that has attracted many attention. It has been determined as important information source for marketing. To gain the benefits of customer knowledge، many companies have employed customer knowledge management (CKM) approach. The present research aimed to develop a customer knowledge management maturity model which may help companies to know about their potential customer knowledge management capabilities and shortcomings. To achieve this goal، meta-analysis and Delphi approaches were used to develop the model. The developed maturity model has three dimensions (organization، tool and process) and five maturity levels (lack of awareness، defined، managed، enhanced and optimized). Data collected brom banks indicate that Iranian banks'' CKM maturity level is below the average. Althogh، the customer knowledge plays an active role in business، most of participated banks in this study have paid little attention to it.
    Keywords: customer knowledge management, customer knowledge management maturity model, knowledge from customer, meta, analysis, Delphi method
  • Mahdi Sheikh Zadeh, Sadegh Motamedi Pages 79-110
    Outsourcing in the auto industry is currently a necessity and yet a challenging issue for which a comprehensive framework sounds imperative، in order to facilitate managerial decisions. By addressing four main related questions of “What”، “Who”، “To whom”، and “How”، from perspective of automakers، this research aims at providing a comprehensive framework comprising of key influential factors and their interactions. Given the fact that design phase has a different nature from production phase، a separate outsourcing model is provided for each of the mentioned phases; both validated through a quantitative survey research method. Data collection was through questionnaires distributed amongst managers and senior business analysts of the two main Iranian automakers; Iran Khodro and Saipa. Validation of the models was accomplished by structural equation modeling. Among other findings، as one of the key results، it was observed that modularity is the sole differentiating factor of the two phases of design and production. Furthermore، it was unexpectedly observed that modularity has no significant impact on the level of partnership between automaker and supplier. This، however، can be explained by considering dissimilar supply chain structures of the current state of the industry and the norm. This observation can be viewed، to some extent، as one of the potential drivers of inefficiencies in the Iranian auto industry، which can be subject of future researches.
    Keywords: Outsourcing, Auto industry, Design vs. production, Structural equation modeling
  • Azita Karami Poor, Dominique Jolly, Vincent Boly Pages 111-138
    This research aimed to investigate the determinants of technology sourcing modes (TSMs). Based on a conceptual framework، three group of modes were determined; namely، internal development، cooperation and acquisition. The literature review explored factors affecting different modes of technology sourcing while categorizing them into three categories; namely، Technology-related، Firm-specific and environmental factors. Amongst numerous factors supposed to influence TSMs، three of the most referred factors in technology- related factors were selected. A list consisting ofThirteen hypotheses were proposed، argued and tested in Iranian high-tech firms. The study was confined to four technology intensive industry including; telecommunications and microelectronics، Information technologies، nanotechnologies and biotechnologies. The results of hypothesis testing and regression model determine factors affecting of TSMs. Our findings showed negative effect of stage of technology life cycle and degree of technical uncertainty، on propensity to internal development. Moreover، our study revealed the positive effect of degree of technical uncertainty and negative effect of degree of commercial uncertainty on propensity to cooperate. Our results show that propensity to acquire is positively affected by the stage of technology life cycle and degree of technical uncertainty.
    Keywords: Technology Sourcing Modes, Technology Life Cycle, Technical, Commercial Uncertainty
  • Marjan Fayyazi Pages 139-156
    The concept of career plateau has been discussed in the career management literature for some time. Career plateauing occurs when employees reach a position in the organization from which they are unlikely to be further promoted or given positions of increased responsibility. The purpose of this study is to examine the perceived career plateau of academic librarians and its impact on affective commitment and job involvement. The data analyzed in this study was collected from 537 questionnaires which were filled either manually or electronically by librarians. The results show that the rate of job Plateau (structural Plateau and content Plateau)، is more than average among librarian، In spite of gender which does not make a significant difference in the perception of job plateau among librarian، tenure and longer working hours lead to greater perceived career plateau. Moreover، regression analyses results indicate that the impact of career plateau on affective commitment and job involvement is significant، meaning that the librarians perceiving more career plateau have less job involvement and affective commitment. Interestingly، interstice motivation plays a moderator role between the job Plateau and both mentioned dependent variables.
    Keywords: career plateau, structural plateau, content plateau, job involvement, affective commitment, interstice motivation