فهرست مطالب

معارف عقلی - پیاپی 31 (پاییز و زمستان 1394)

نشریه معارف عقلی
پیاپی 31 (پاییز و زمستان 1394)

  • فلسفه اسلامی
  • تاریخ انتشار: 1394/08/18
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صفحه 5
  • عباس حاجیها صفحه 7
    حکمت اشراق، حکمتی وزین و تاریخ مدار است که ریشه در حکمت های هرمسی، یونانی، ایرانی و اسلامی دارد. از این رو، بنیادهای حکمت اشراق را به لحاظ هریک از حوزه های فلسفی یادشده بررسی و مهم ترین و بنیادی ترین عناصر حکمت اشراق را در حوزه های فلسفی پیش گفته ردیابی کرده ایم.
    در این باره هرمس را به لحاظ نظریه درجات متعدد عالم و مبدا بودن او در دو حوزه حکمای ایرانی و یونانی مورد توجه قرار داده ایم و در این راستا به خمیره ازلی حکمت و به سرچشمه های یونانی حکمت اشراق و فیلسوفان اثرگذار یونانی بر آن پرداخته ایم که عبارت اند از: فیثاغورث، انباذقلس و افلاطون.
    همچنین با بررسی دقیق سرچشمه های ایرانی حکمت اشراق، مهم ترین مبانی و عناصر حکمی ایرانی در حکمت اشراق را نشان دادیم و روشن ساختیم که این عناصر ریشه در حکمت فهلویون دارند. این مبانی همچون «نور»، «کیان خره»، «ارباب انواع» و «انائیت ازلی»، آنقدر مهم اند که بدون حکمت اشراقی بودن، فهم آنان ممکن نمی شود. پس با بحث درباره این عناصر به مبداشناسی حکمت اشراق پرداخته ایم که از مهم ترین آنها «خورنه» است که در مبحث «کیان خره» ولایت الهی را در صولت شهریار یادآور می شود.
    کلیدواژگان: حکمت اشراق، نور، ارباب انواع، کیان خره، انائیت ازلی، کشف و شهود، خمیره ازلی حکمت
  • مهدی حسین زاده یزدی صفحه 35
    سوبژکتیویسم از آموزه های بنیادین فلسفه جدید است. در فلسفه جدید جایگاه سوژه، در منظومه معرفت بشری رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد تا جایی که می توان رخداد سرنوشت سازی را که فلسفه جدید با آن آغاز می شود، پیدایش مفهوم سوژه دانست. سوژه در برخی نگرش های فلسفی جدید، نه تنها همچون معیاری برای معرفت به شمار می آید، بلکه شان هستی بخشی نیز پیدا می کند. سوژه است که به غیر خود تعین می بخشد و موجودیت غیر سوژه مبتنی بر ابژه بودن آن برای سوژه می گردد. دیگر وجود مستقلی در مقابل سوژه مطرح نیست و همه موجودات، حتی خداوند نیز قائم به سوژه هستند.
    با وجود این، در آثار فلسفی، مانند بسیاری از اصطلاحات دیگر، تعریف واحدی از سوبژکتیویسم دیده نمی شود. این اصطلاح دارای ابهام زیادی است. در آثار گوناگون به تناسب، تعریف های مختلف و گاه متناقضی ارائه می شود. از طرفی برخی تعریف ها، سوبژکتیویسم را با تعریفی خاص به حوزه معرفت شناسی محدود می کنند؛ در حالی که قلمروهای دیگری مانند اخلاق و زیبایی شناسی در دیگر تعریف ها لحاظ می شود. در مواردی یک نظام فلسفی از سوی برخی شارحان آن، سوبژکتیویستی و از سوی برخی دیگر ابژکتیویستی به شمار می آید. برخی از کاربردهای این اصطلاح با تعریف های رایج تفاوتی بنیادین دارند.
    این ابهام ممکن است برخی اشتباهات را در پژوهش درباره فلسفه جدید موجب شود. این نوشتار به دنبال آن است تا گامی هرچند ناچیز در مسیر روشن شدن این اصطلاح بر دارد.
    کلیدواژگان: سوژه، ابژه، سوبژکتیویسم، ابژکتیویسم، فلسفه سوژه
  • یدالله رستمی صفحه 57
    در این نوشته، به مسئله صفات خداوند از نگاه کندی و مقایسه آن با نظریه های ارسطو و خدای ارسطو می پردازیم. برآنیم تا به فهم درست نوآوری های متافیزیکی کندی در این زمینه دست یابیم. ما در پی اثبات استقلال فکری کندی در بررسی چند صفت خداوند، از جمله جوهر بودن، واحد بودن، فاعلیت و عالم بودن، از نظریه های ارسطو هستیم و با رجوع به متن آثار کندی و شارحان آثار او در این زمینه، در حد توان، تاثیر ایمان مسبوق به قرآن کریم را در بررسی و خلق مفاهیم فلسفی کندی، نشان خواهیم داد.
    کلیدواژگان: ارسطو، کندی، صفات خدا، واحد، عالم، فاعل، خلق از عدم
  • نجمه غفاری ریسمانچی صفحه 71
    مسئله حرکت و ثبات از قدیمی ترین مسائل فلسفی است که خاستگاه آن را می توان در اندیشه فیلسوفان پیش از سقراط جست وجو کرد. هر چند که بسیاری از فیلسوفان به موضوع حرکت توجه کرده اند، با این حال هنوز مباحثی در مسئله حرکت باقی است که ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول کرده و مورد پرسش است و شاید بتوان گفت مهم ترین این پرسش ها مربوط به حرکت نفس است؛ چرا که از سویی، نفس را موجودی بسیط و مجرد دانسته اند و از سوی دیگر، حرکت محتاج موضوعی است که مرکب از قوه و فعل باشد و در نتیجه، حرکت در مجردات و بسائط بی معنا خواهد بود.
    در این مقاله بر آنیم که به موضوع حرکت در نفس در حکمت متعالیه بپردازیم و افزون بر بیان مبانی نظری و استدلال صدرا بر حرکت جوهری نفس، به تلاش برخی از پیروان صدرا در حل مشکل حرکت نفس و پیرو آن حرکت در مجردات اشاره کنیم.
    کلیدواژگان: حرکت، نفس، حرکت نفس، حدوث جسمانی نفس، حرکت مجردات
  • رضا قاسمیان مزار صفحه 87
    علم حضوری به امر مادی از نظر سهروردی مانند علم حضوری به مجردات است؛ با این تفاوت که علم حضوری به امر مادی در گرو شرایطی است که تا آن شرایط محقق نگردد علم حضوری نیز به ماده تعلق نخواهد گرفت. این شرایط عبارت اند از: 1. احاطه عالم به معلوم؛ 2. غایب نبودن شیء مادی از نفس؛ 3..سالم بودن عضو ادراکی حسی؛ 4. قابلیت معلوم واقع شدن امر مادی؛ 5. نبودن حجاب میان قوه مدرکه و شیء مادی.
    شرایط بالا تنها در علم به مادیات ضروری است ولی در علم نفس به مجردات حاصل است.
    کلیدواژگان: علم حضوری، سهروردی، حجاب، امور مادی
  • محمدحسین وفاییان صفحه 105
    نظام هستی را می توان در قالب دو سلسله طولی و عرضی علت ها، تبیین کرد. علت های چهارگانه فاعلی، غایی، مادی و صوری، در ایجاد شیء موثر بوده و از این رو، «وجوب و وجود» معلول در سلسله طولی علت ها، نسبتی ضروری و ذاتی با «وجوب و وجود» علت خود دارد. علت اعدادی در برابر علت های حقیقی (موثر) قرار داشته و تنها در سلسله ای عرضی که ویژه عالم ماده و حوادث زمانی مترتب بر یکدیگر است، واقع می گردد. علت معده، امر سابق هر حادثه زمانی است که با حمل امکان استعدادی امر لاحق، تنها در تعین فرد ماهیت موثر بوده و از این رو نقشی در «ایجاد» امر لاحق ندارد.
    انحصار سخن از علت های اعدادی در مقوله حرکات، سبب می شود که علت های معده، اموری نامتناهی و غیر مجتمع الوجود باشند. از سوی دیگر، از آنجا که علت معده، موجد امر لاحق نبوده و تناسب ذاتی با آن ندارد، علم به علت معده (امر سابق)، سبب علم ضروری به معلول (امر لاحق) نیز نمی گردد.
    کلیدواژگان: علت حقیقی، علت معده، امکان استعدادی، حرکت، زمان
  • حامد فقیهی صفحه 125