فهرست مطالب

سیاست علم و فناوری - سال یازدهم شماره 3 (پیاپی 39، پاییز 1397)

فصلنامه سیاست علم و فناوری
سال یازدهم شماره 3 (پیاپی 39، پاییز 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/07/22
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مهدی الیاسی * صفحه 0
    مهمان سردبیر: دو رویکرد پیشبرد تکامل سیاست های نوآوری کشور در طول نیم قرن اخیر و به ویژه پس از انقلاب اسلامی، بر پایه سرمایه گذاری ها و تلاش های انجام شده در حوزه آموزش عالی و پژوهش، مسیر رشد علمی کشور رو به تکامل بوده و ظرفیت های بالقوه توسعه مبتنی بر دانش و فناوری تا حدودی فراهم شده؛ اما شواهد عینی، بیانگر لزوم تمرکز بیشتر سیاست های این حوزه بر نوآوری و اثرات اقتصادی است و نیاز داریم که به نسل جدیدی از طراحی سیاستی در حوزه علم، فناوری و نوآوری وارد شویم. این مسیر تکاملی در حوزه سیاست ها و قوانین و مقررات را کشورهای پیشرفته و صنعتی نظیر انگلستان از اواخر قرن 15، ایالات متحده آمریکا از اواخر قرن 18، آلمان از اواسط قرن 19 و ژاپن از اواخر قرن 19 آغاز نموده و توسعه آنها تا حد زیادی مرهون سیاست گذاری های صنعتی یا به تعبیری قوانین و مقررات مرتبط با توسعه فناوری و نوآوری است. در ایران نیز مسیر تکاملی قوانین و مقررات از تمرکز بر سیاست های آموزش و توسعه علمی به سمت تمرکز بر توسعه فناوری و نوآوری حرکت کرده است. اسناد سیاستی و بالادستی متعددی نظیر نقشه جامع علمی کشور، سیاست های کلی علم و فناوری، سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و سیاست های کلی برنامه های پنج ساله توسعه کشور و قوانین و مقررات اجرایی مختلف همچون قانون حداکثر استفاده از توان داخلی، قانون حمایت از شرکت ها و مؤسسات دانش بنیان، قانون برنامه ششم توسعه، قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و قانون حمایت از سرمایه گذاری خارجی و امثال آنها، تا حدودی این تکامل را نشان داده و تصویری شفاف از اهداف توسعه علم و فناوری کشور ارائه نموده اند. اما با وجود سابقه طولانی در تدوین و اجرای برنامه های سیاستی، مواردی مانند تعدد قوانین و مقررات کاملا افقی، عدم انسجام قوانین ویژه علم و فناوری با سایر قوانین کشور، نبود توازن و تعادل بین سیاست های سمت عرضه و سیاست های طرف تقاضای فناوری، عدم تدوین برنامه های اجرایی مشخص در راستای تحقق اهداف سیاست های کلان کشور و عدم توجه به ابعاد کامل مسائلی نظیر توسعه اقتصاد دانش بنیان، همگی از مصادیقی است که اثربخشی این سیاست ها را کاهش داده است. بر اساس تجارب کشورهای پیشرو حوزه فناوری و نوآوری، می توان دو رویکرد تاثیرگذار در افزایش اثربخشی سیاست ها را شناسایی کرد که باید در طراحی سیاست های نسل دوم جهش علم، فناوری و نوآوری به آنها توجه داشت:  اول اینکه تجربه کشورهای پیشرفته، مملو از نمونه هایی است که نشانگر حرکت از سیاست های افقی به سمت "توسعه نظام های تنظیم گری (رگولاتوری) بخشی" است. به عنوان نمونه تجربه توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات چین نشان می دهد که سیاست گذاران با اهرم کردن بازار داخلی و شناخت دقیق از زنجیره ارزش بخش های هدف، دقیقا مشخص کرده اند که کدام بخش ها باید در داخل کشور و بهره گیری از نیروی انسانی و مشارکت شرکت های بومی تولید شود. چالش اصلی تدوین قوانین و مقررات اثربخش برای توسعه اقتصاد دانش بنیان در کشور نیز به همین موضوع باز می گردد. بدنه اصلی اقتصاد کشور در بخش ها و صنایع مختلف که بیشترین سهم از تولید ناخالص ملی را دارند سیاست مناسب و مشخصی برای ارتقاء فناوری در حوزه خود ندارند. نظام رگولاتوری بخش های مختلف برای توسعه فناوری و نوآوری آماده نیست و هنوز بخش های اصلی اقتصاد کشور خود را بیشتر مسئول ارائه خدمت می دانند تا توسعه فناوری و توان داخلی. اگر چه دانش انباشت شده که بیشتر از طریق یادگیری حین انجام کار در بخش های مختلف صنعتی و اقتصادی کشور ایجاد شده ظرفیت جذب لازم برای توسعه فناوری و نوآوری را فراهم نموده اما تنظیم گری نامناسب در بخش ها نه تنها امکان توسعه فناوری در قسمت های مهم زنجیره ارزش را فراهم نکرده بلکه حتی در بیشتر موارد، شناخت درست و مناسبی از این توانمندی ها و نقاط مهم زنجیره ارزش بخش در دستگاه های اجرایی کشور وجود ندارد. در واقع عامل اصلی اجرا نشدن قوانینی نظیر حداکثر استفاده از توان داخل نیز به این موضوع برمی گردد که دستگاه های بخشی بیشتر خود را مسئول اجرای به موقع پروژه ها دانسته و دغدغه توسعه توانمندی نداشته اند و یا اصلا اهداف مشخص و از پیش تعیین شده ای برای اینکه در هر پروژه چه بخشی از توان فنی و مهندسی کشور می تواند در زنجیره ارزش ارتقاء یابد وجود نداشته است.  دومین نکته قابل مشاهده از تکامل مقررات گذاری در حوزه فناوری و نوآوری کشورهای پیشرفته "تعریف برنامه های ویژه به جای قوانین مکرر" است. لازمه این موضوع نیز تعریف نهادی مسئول برای اجرای برنامه های مشخص سیاستی است که می تواند از بین نهادهای موجود انتخاب و یا به صورتی نهادی جدید تاسیس شود. متاسفانه تبدیل اهداف سیاستی به مصوبات قانونی و یا مقررات هیات وزیران و ابلاغ آن به دستگاه های دیوان سالار و مفروض نمودن اجرایی شدن آنها در این نظام لخت، یکی از موانع و چالش های اساسی در این خصوص است. به عنوان نمونه مؤسسه Bpifrance که نهاد مسئول تامین مالی نوآوری در فرانسه است فارغ از تکامل ساختاری خود از زمان تاسیس، در پنج برنامه عملیاتی بیش از 208 طرح مشخص (دارای تعریف شفاف هدف، ذینفعان و فرآیندهای ارزیابی، تخصیص، کنترل و نظارت) را طراحی و اجرا نموده است. علاوه بر این برنامه هایی نظیر Innobiz کره جنوبی و SBIR و STTR ایالات متحده آمریکا که برای حمایت از شرکت های کوچک و متوسط است تنها نمونه هایی کوچک از این تغییر رویکرد است. در داخل کشور نیز نمونه این تکامل را می توان در تجربه اجرای قانون حمایت از شرکت ها و مؤسسات دانش بنیان دید که با وجود تمام کم و کاستی های قانونی و اجرایی آن، اجرای این قانون در قالب یک برنامه و با در نظر گرفتن نهادی مسئول و همچنین تعیین اهدافی مشخص، موجب پیشبرد هدف قانون گذار شده و می توان با تحلیل اثرات و اصلاح ضعف های موجود در اهداف و ابزارهای سیاستی، در قالب این رویکرد برنامه ای برای اجرایی سازی سایر اهداف طراحی نمود. دکتر مهدی الیاسی معاون سیاست گذاری و توسعه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری
  • مریم قائدی*، مهرداد مدهوشی، نادر رازقی، عبدالحمید صفایی قادیکلایی صفحات 1-17
    فساد در آموزش عالی پدیده ای است که نظام های آموزشی همواره با آن درگیر و هزینه های هنگفتی بابت آن پرداخته اند و هدف مقاله حاضر تدوین یک الگوی دانشگاهی عاری از فساد بر مبنای اسناد فرادستی و قوانین و مقررات نظام آموزش عالی ایران است که در پرتو آن رسالت کلیدی این نظام پیگیری شده و ارتقاء کیفیت آن نیز تامین شود. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن کیفی می باشد. در تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده و با رویکرد استقرایی، محتوای متنی اسناد فرادستی آموزش عالی به عنوان راهبردهای ابلاغی، تحلیل و مفاهیم در قالب کدهای باز و محوری استخراج شدند. ابتدا نمونه ای 77تایی از مجموعه قوانین آموزش عالی به صورت غیراحتمالی و هدفمند انتخاب و به واسطه آنها گونه شناسی قوانین نظام آموزش عالی ارائه و سپس با تحلیل محتوای 7 سند فرادستی منتخب آموزش عالی و استخراج گزاره های الزام آور برای دانشگاه ها، 19 مفهوم اصلی استخراج شد. مفاهیم استخراج شده در قالب چهار رویکرد گروه بندی شده اند: رویکرد مدیریتی و سیاست گذاری در آموزش عالی، تامین منابع مالی و زیرساختی، تربیت نیروی انسانی متعهد و متخصص و همچنین اجرای سیاست که پایش و ارزیابی آنها الگویی برآمده از معیارهای اسناد فرادستی آموزش عالی را پدید آورده است. در انتها نیز پیشنهاداتی جهت اجرایی شدن الگوی استخراج شده مطرح شده است.
    کلیدواژگان: فساد دانشگاهی، اسناد فرادستی، آموزش عالی، سیاست گذاری
  • ارزش گذاری فناوری با رویکرد تحلیل اختیارات واقعی: مطالعه فناوری کاشی های نانوآنتی باکتریال
    کمیل فتاحی، علی بنیادی نایینی *، محمد علی شفیعا صفحه 6
    یکی از چالش های حمایت از کارآفرینان، ارزش گذاری فناوری آنها به منظور تامین مالی از طریق سرمایه گذاری خطرپذیر است. در خلال فرآیند تامین مالی، برای سرمایه گذار مطلوب است که با مشخص شدن تدریجی عدم قطعیت ها، این حق را داشته باشد که با اعمال اختیاراتی نظیر توسعه، تحدید و یا فسخ، میزان سرمایه گذاری خود را افزایش و یا کاهش داده و یا حتی متوقف نماید. از سوی دیگر، منطقی است که کارآفرین در صورت اعطاء چنین اختیاراتی، ارزش بالاتری را برای فناوری خود طلب نماید. در این مقاله، مرور مطالعات و بهره مندی از نظرات خبرگان به عنوان روش تحلیل اختیارات واقعی ارزش گذاری فناوری در تامین مالی خطرپذیر قرار گرفته است. بر خلاف پژوهش های قبلی که از اختیار ترکیبی بهره برده اند از "اختیار انتخاب" برای اعمال انعطاف پذیری های سرمایه گذاری در مرحله تجاری سازی استفاده و بدین طریق میزان ارزش افزوده برای ترغیب کارآفرین به اعطاء اختیارات مذکور محاسبه می شود. در پایان با ارزش گذاری یک فناوری موردی از طریق بکارگیری رویکرد پیشنهادی و حصول ارزش افزوده ای نزدیک به 36/4 میلیارد ریال در مقایسه با روش مرسوم تنزیل جریان نقدی، مشخص شد که محاسبات یک مورد واقعی با استدلال مطرح شده منطبق است.
    کلیدواژگان: ارزش گذاری فناوری، تحلیل اختیارات واقعی، اختیار انتخاب، تامین مالی خطرپذیر، ارزش گذاری فناوری، تامین مالی خطرپذیر
  • مهدی خلیلی * صفحات 17-29
    هدف مقاله حاضر این است که نسبت فناوری با ارزش های اخلاقی را کاویده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا مصنوعات فناورانه به لحاظ اخلاقی بی طرف هستند یا خیر. برای این مقصود به آراء دو تن از فیلسوفان هلندی فناوری، یعنی (ایبو) فن دی پول و پیترپائول فربیک ارجاع داده می شود. بر اساس آراء پول، کارکرد یا تاثیرات جانبی مصنوعات می توانند با ارزش های اخلاقی در ارتباط باشند و از این رو، مصنوعات می توانند ارزشی را مجسم کنند یا در عمل موجب ظهور ارزشی خاص شوند. بر اساس آراء فربیک مصنوعات، عمل و درک انسان را تحت تاثیر قرار می دهند و می توان این تاثیر را ارزیابی اخلاقی و طراحی فناورانه ای را پیشنهاد کرد که زندگی فضیلت مندانه ای را برای انسان به ارمغان آورد. در انتها نیز با نگاهی انتقادی تلاش شده طرحی سازوار ارائه شود تا ذیل آن بتوان به یک معنا مصنوعات فناورانه را (اخلاقا) خوب یا بد دانست و از اخلاق طراحی دفاع کرد.
    کلیدواژگان: مصنوع فناورانه، بی طرفی، کارکرد، طرح استفاده، میانجی گری، اخلاق طراحی، عاملیت اخلاقی، مسئولیت پذیری
  • محمد سعید تسلیمی، محمدحسین نقوی* ، نیما مختارزاده، علی بابایی صفحات 29-45
    از دهه 90 میلادی فعالیت های پراکنده ای برای تولید داخلی زیست داروها آغاز و اکنون حدود 20 داروی نوترکیب در کشور تولید می شود. ظهور چندین شرکت فعال در این حوزه و تولید برخی داروهای خاص فناورانه - که ایران دومین تولیدکننده آنها در دنیا است – نشان دهنده پیشرفت شگرف ایران در تولید داروهای زیستفناورانه و شکل گیری یک صنعت کاملا مستقل طی کمتر از دو دهه است. در این مقاله ظهور صنعت زیست داروی ایران به عنوان یک مطالعه موردی خاص در نظر گرفته و در یک تحقیق کیفی اکتشافی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور داده ها از طریق مصاحبه های اکتشافی و نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از تحلیل تم و کدگذاری، تحلیل شدند. بررسی ها نشان می دهد که شکل گیری اجتماعات منسجم میان برخی افراد در سطوح میانی دولت و دانشگاه منجر به ایجاد کارآفرینی نهادی جمعی بین دولت و دانشگاهیان شده و همین نیز نقطه آغاز ظهور صنعت زیست داروها در ایران است. علاوه بر این نشان داده شده که نهادهای واسطه ای سه نقش مهم در ظهور این صنعت در ایران ایفاء کرده اند: ایجاد درهم تنیدگی دولت-دانشگاهیان، ایجاد اجتماع منسجم میان کارآفرینان نهادی و همچنین تسهیل تامین مالی و برقراری ارتباطات بین المللی.
    کلیدواژگان: ظهور صنعت، حوزه نهادی، کارآفرینی نهادی جمعی، اجتماع منسجم، نهاد واسطه ای، زیست داروها
  • جهانگیر یداللهی فارسی*، محمد صادق برادران، سید رضا حجازی، مرتضی اکبری صفحات 45-59
    مطالعه شایستگی کارآفرینان فناور به عنوان قلب کسب‏وکارهای فناورانه، یکی از حوزه‏های پژوهشی اصلی در قلمروی کارآفرینی فناورانه است. با این حال، این مطالعات عمدتا با رویکردی منطقی انجام گرفته به طوری که ضمن در نظر گرفتن کارآفرین و کار به شکل موجودیت هایی مستقل، فهرست هایی ساده سازی شده از شایستگی ها ارائه شده که تناسب چندانی با ماهیت نامعین و نااطمینانی بالا در فرآیند کارآفرینی فناورانه نداشته است. این مقاله بر آن است تا با بکارگیری رویکرد تفسیری به عنوان رویکردی بدیل، فهم موجود از شایستگی کارآفرینان فناور را توسعه ببخشد. بدین منظور، در چارچوب روش پدیدارشناسی با 19 کارآفرین فناور فعال کشور در بخش های مختلف فناوری مصاحبه شده است. تحلیل استقرایی داده ها حاکی است که شایستگی در تجربه زیسته کارآفرینان فناور، مقوله ای است بروز یابنده (نه پیشینی) ، نسبی (نه مطلق) ، کلی (نه مجموعی از اجزاء غیرمرتبط) و وابسته به نحوه ادراک کارآفرینان فناور از معنای کارآفرینی فناورانه. یافته های این پژوهش برای کارآفرینان فناور (از طریق تشریح مفهوم توسعه شایستگی) ، فعالان حوزه آموزش (با ارائه راهکارهای نوین آموزشی همچون یادگیری حین عمل و مبتنی بر ارتقاء ادراک نقش) و مدیران مراکزی همچون شتاب دهنده ها و صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر (از طریق بهبود روش های شناسایی و هدایت افراد مستعد به منظور کارآفرینی فناورانه) کاربرد دارد.
    کلیدواژگان: کارآفرین فناور، پدیدارشناسی، شایستگی، رویکرد تفسیری، کسب وکار فناورانه
  • تحلیل کیفی تجارب فرصت های مطالعاتی اعضاء هیات علمی
    ناصر شیربگی، پریسا غلامی صفحات 73-86

    در سیاست‌گذاری آموزش عالی، فرصت مطالعاتی می‌تواند به عنوان یک راهبرد مهم توسعه حرفه‌ای اعضاء هیات‌علمی و ارتقاء کیفیت دانشگاه‌ها مدنظر قرار گیرد. مقاله حاضر با رویکردی تفسیری به تحلیل تجارب اعضاء هیات‌علمی از گذراندن دوره‌های فرصت مطالعاتی و تاثیر این دوره‌ها بر توسعه حرفه‌ای آنها پرداخته است. مشارکت‌کنندگان در تحقیق هم شامل 25 نفر از دارندگان تجربه فرصت مطالعاتی بوده که به صورت هدفمند و ملاکی انتخاب شده‌اند. داده‌های مطالعه با مصاحبه‌های واقعه‌مدار گردآوری و به شکل استقرایی در قالب تحلیل مضمونی با نرم‌افزار Nvivo10 کدگذاری شدند. بنا به دیدگاه اعضاء هیات‌علمی، آنهایی که به فرصت مطالعاتی اعزام می‌شوند باید با بهره‌گیری از این فرصت، تغییرات عمده‌ای در سبک زندگی شخصی و کار حرفه‌ای خود ایجاد کنند: تنظیم برنامه بلندمدت برای زندگی خود و خانواده، سرمایه‌گذاری برای فرزندان در خارج از کشور، ترویج کار گروهی و اشتیاق بیشتر به تالیف کتب و مقالات علمی با کیفیت بالاتر، بهبود مهارت‌های تدریس و برخورد شایسته‌تر با دانشجویان و نهایتا ایفاء نقش به عنوان رابط با دانشگاه‌های خارج کشور. نتیجه کاربردی و پیشنهاد این پژوهش هم آن است که برای افزایش تمایل اعضاء هیات‌علمی در استفاده از فرصت‌های مذکور به عنوان عاملی موثر در ارتقاء شاخص‌های آکادمیک دانشگاه و ترغیب آنها در دستیابی به دانش تخصصی روز، اقداماتی از جمله تسهیل و تثبیت مقررات استفاده از فرصت مطالعاتی و ایجاد زیرساخت‌های مناسب اجرای نوآوری‌ها و تجارب کسب‌شده اساتید مدنظر قرار گیرد.

    کلیدواژگان: فرصت مطالعاتی، اعضاء هیات علمی، آموزش عالی، توسعه حرفه ای، کارراهه شغلی، روایت پژوهی
|
  • Maryam Ghaedi*, Mehrdad Madhoushi, Nader Razeghi, Abdolhamid Safaei Pages 1-17
    Since corruption in higher education is a pervasive phenomenon that educational systems have always been involved with and paid heavily for it, The purpose of the present study is formulating a non-corruption university model based on upstream documents and the laws and regulations of the higher education system in order to pursue the key mission of the higher education system and to improve its quality. This study is an applied research that has been done through qualitative content analysis method and based on the deductive approach of textual content, upstream documents related to higher education are analyzed as communicated strategies, and corresponding concepts are derived in the form of open and axial codes. In the first section, 77 examples of the set of laws on higher education in the country were selected through non-probabilistic and targeted sampling, so a typology of the rules of the higher education system was presented. In the second section, by analyzing the content of the 7 upstream documents of higher education, and deriving of the obligatory statements for universities and institutes, 19 main codes are extracted and grouped in four axes. These are: management and policy approach in higher education, providing infrastructure and financial resources, training of committed and expert human resources and policy implementation, which monitoring and evaluation of these has led to a model based on the standards of upstream documents in higher education. Finally, some suggestions for implementing this model are proposed.
    Keywords: Academic Corruption, Upstream Documents, Higher Education, Policies
  • Technology Valuation via Real Options Analysis: Case Study of NanoAntibacterial Tiles Technology
    Komeil Fattahi, Ali Bonyadi Naeini *, Mohammad Ali Shafia Page 6
    Technology valuation of entrepreneurs is one of the most critical challenges for financing them through the venture capital (VC) financing process. During the financing process and with the gradual identification of uncertainties, it is desirable for the investor to achieve the rights to terminate, increase or decrease the amount of his investment by exercising an option to abandon, expand, or contract. On the other hand, it is reasonable that by granting such rights to the investor, the entrepreneur requests a higher value for the relevant technology. In this paper, by reviewing the literature, and also by using the experts’ opinions, real options analysis (ROA) has been proposed for technology valuation during the VC financing process. Also, unlike previous researches that have utilized the compound options, an “option to choose” is used to apply investors’ flexibilities during the commercialization stage and contribute to determine the amount of value added to encourage the entrepreneur for granting the mentioned rights to the investor. Finally, by observing the results of technology valuation for one case study through the proposed method and the attainment of a value-added about 4.36 billion rials compared with the traditional discounted cash flow (DCF) method, it became clear that the calculations of a real case are consistent with the reasoning.
    Keywords: Technology Valuation_Real Options Analysis (ROA)_Option to Choose_Venture Capital (VC) - Technology Valuation_Venture Capital (VC)
  • Mahdi Khalili * Pages 17-29
    The aim of this article is to analyze the relationship between technology and ethical values, and to demonstrate that technological artifacts are not ethically neutral, but rather can be morally assessed. To do so, it is referred to two Dutch philosophers of technology, namely (Ibo) van de Poel and Peter-Paul Verbeek. According to Poel’s view function and side-effects of artifacts can be related to ethical values, accordingly, artifacts can embody values, and in practice lead to the supervenience of values. On the basis of Verbeek’s opinion, artifacts affect human action and perception. This effect can be ethically assessed, and technological design bringing about virtuous life for human beings can be suggested. At last, with the aid of a critical analysis of what was stated, it is tried to present a consistent proposal, according to which technological artifacts are in a sense good or bad, and design ethics is defensible.
    Keywords: Technological Artifacts, Neutrality, Function, Use Plan, Mediation, Design Ethics, Ethical Agency, R
  • MohammadSaeid Taslimi, Mohammad Hossein Naghavi*, Nima Mokhtarzadeh Pages 29-45
    Currently about 20 recombinants of biopharmaceuticals are produced in Iran only after less than 20 years of the beginning of sporadic activities in this field. Iran has exceptional growth in this area which led to the emergence of an independent industry. In these twenty years several companies have been established and Iran managed to be the second ranked in the world in the production of some of the special biopharmaceuticals. In this article, we considered the emergence of the biopharma industry in Iran as a special case study and investigated the case through a qualitative exploratory study. We collected the experimental data conducting 30 exploratory semi-structured interviews and analyzed it using thematic analysis methodology. Our results show small and powerful communities among middle managers at university and government has led to the collective institutional entrepreneurship between government and academics, and this is the starting point for the emergence of the biopharma industry in Iran. In addition, the present paper shows that intermediary institutions played three important roles in the emergence of this industry in Iran: 1) Creating a state – academic society embeddedness; 2) Building community among institutional entrepreneurs; 3) Facilitating the financing processes and establishing international networks.
    Keywords: Industry Emergence, Institutional Field, Collective Institutional Entrepreneurship, Community, Inter
  • Jahangir Yadollahi Farsi*, mohammad sadegh baradaran, Seyed Reza Hejazi, Morteza Akbari Pages 45-59
    The study of the competence of technology entrepreneurs as the heart of technological business is one of the main areas of research in the field of technological entrepreneurship. However, in the dominant rationalistic view in this studies, technology entrepreneurs’ competence is seen as constituted by a specific set of components used in performing particularly given functions. In the present study, phenomenology is proposed and explored as an interpretive methodology alternative to this view, which is more compatible with technology entrepreneurship. Findings showed that the nature of the competence required for technology entrepreneurship is emergent, holistic, and relational. Also, the findings of this study suggest that technology entrepreneurs’ way of conceiving the entrepreneurship specifies which competence’s components they develop and what meaning these components take. Our research provides technology entrepreneurs with an understanding of competence when creating and development of their businesses. Moreover, education services, identification of technology entrepreneurs in accelerators, and venture capital and business angels’ investment can be enhanced based on information gathered in this study.
    Keywords: Technology Entrepreneur, Phenomenology, Competence, Interpretive Approach, Technological Business
  • Qualitative Analysis of the Faculty Members’ Sebbatical Leave Experiences
    Naser Shirbagi, parisa gholamy Pages 73-86

    In higher education policy making, sabbatical leave can be considered as an important tool for professional development of faculty members and for improving the quality of the university. The present study was conducted with an interpretive approach with the purpose of narrative analysis of scientific experiments of faculty members from studying the periods of sabbatical leave and their impact on professional development. Data was collected using a contingency interview. Research potential contributors were university faculty members who had at least one study experience opportunity. Sampling was done purposefully. After interviewing 25 participants, the data were categorized as inductive and based on thematic analysis using Nvivo10 software.The narratives suggested that the members of the delegation could use the experiences that provided them thesabbatical leave in the first place changes in their personal lifestyle and their attitudes that having a long-term program for themselves and their family, investing in children overseas, In the field of academic can the desire to do group work and promote it at the university, compilation of books and top scientific articles, improvement of teaching skills and familiarity with students' academic needs, being known as an associate with universities External was the benefits of these experiences. Participants also reflected the challenges of sabbatical Leave in terms of individual and organizational challenges. Research findings recommends taking measures to create the infrastructure for implementing the innovations and professors' experiences in order to create the enthusiasm of the faculty members to gain knowledge of their specialty and to increase these opportunities in higher education institutions as a factor in promoting the academic indices of the university. Simple and persistent regulations should be considered in the event of changes in managerial positions.

    Keywords: Sabbatical Leave, Faculty Members, Higher education, Professional Development, Narrative Research, C