فهرست مطالب

سیاست علم و فناوری - سال دهم شماره 2 (پیاپی 34، تابستان 1396)

فصلنامه سیاست علم و فناوری
سال دهم شماره 2 (پیاپی 34، تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/07/28
  • تعداد عناوین: 7
|
  • ابراهیم سوزنچی کاشانی صفحه 0
    تقریبا شکی نیست که قانون حمایت از شرکت های دانش بنیان در مقایسه با قوانین و مقررات قبلی، یک قانون پیشرو است. گرچه این قانون تلاش دارد تجاری سازی اختراعات و نوآوری را مورد حمایت قرار دهد اما این مسئله نباید باعث شود چشم خود را به روی ایرادهای آن ببندیم.
    این شماره از فصلنامه سیاست علم و فناوری به موضوع شرکت های دانش بنیان می پردازد و تلاش دارد از زوایای مختلف به جنبه های مختلف سیاست کشور در باب حمایت از این گونه شرکت ها بپردازد. سوالات مهمی در ارتباط با این سیاست و نحوه اجرا و نتایج آن مطرح گردیده که بخش قابل توجهی از آن در مقالات این شماره پوشش داده شده است.
    نوشته پیش رو قرار است به صورت مکمل آن مقالات در خصوص شرکت های دانش بنیان صحبت کند و به این منظور، از زاویه ایراد این قانون و آئین نامه آن به مسئله ورود می کند. طبق تعریف آئین نامه، شرکت های دانش بنیان باید درصدی از درآمد خود را از فروش کالاهای دانش بنیان کسب کنند یعنی کالاهایی که قبلا لیست شده و شامل کالاهای با فناوری برتر و متوسط می شود. اگر شرکت ها نشان دهند که توانمندی مرتبط با دانش فنی را کسب کرده اند در زمره حمایت های این قانون قرار می گیرند.
    عده ای عنوان می کنند که به این ترتیب، کشور در حال حمایت از شرکت های مبتنی بر فناوری است. بر این اساس، تحلیل رفتار شرکت های دانش بنیان بسیار ضروری است که به این منظور از داده های پیمایش نوآوری بهره می گیریم که در آن 586 شرکت دانش بنیان حضور داشتند: 568 شرکت عنوان کردند که در طول سه سال گذشته حداقل یک نوآوری محصول داشته اند. در طرف مقابل یعنی شرکت های غیردانش بنیانی که در پیمایش شرکت کرده اند 1300 شرکت چنین ادعایی را مطرح کرده اند. مقایسه رفتار این شرکت ها با یکدیگر نتایج جالبی به دست می دهد. در پیمایش نوآوری، اکثر بنگاه ها عنوان کرده اند که نوآور هستند اما شرکت های دانش بنیان ادعا کرده اند که در زمینه نوآوری درونی، بالاتر از شرکت های غیردانش بنیان هستند (نوآوری محصولی مشتمل بر چهار دسته است: نوآوری درونی، نوآوری با همکاری سایرین، بهبود محصول نوآوری شده به وسیله دیگران و ارائه محصول نوآوری شده دیگران به وسیله خود).
    از منظر انواع نوآوری فرآیند (که خود شامل سه دسته بهبود یا ارائه روش های جدید تولید، بهبود یا روش های جدید شبکه توزیع و لجستیک و همچنین بهبود یا ارتقاء زنجیره تامین و نگهداری است)، سطح آنها در زمینه بهبود یا ارائه روش های جدید تولید محصول، بسیار بالاتر از شرکت های غیردانش بنیان است. رخدادی که البته بر خلاف روال موجود در دنیاست که شرکت های دارای فناوری بالا و متوسط، از منظر نوآوری محصول، بالاتر و از منظر نوآوری فرآیند، پائین تر هستند.
    از منظر فعالیت های مرتبط با نوآوری وضعیت به چه صورت است؟ در این حوزه، سطح شرکت های دانش بنیان در سه نوع فعالیت تحقیق وتوسعه درونی، فعالیت نوآورانه به منظور ارائه محصول به بازار و همچنین در زمینه طراحی، بیشتر است. شرکت های غیردانش بنیان صرفا در یک حوزه برتر هستند و آن اخذ دانش فنی از سازمان های دیگر است که البته میانگین این فعالیت هم به صورت کلی در هر دو دسته از شرکت ها بسیار پائین است. شرکت های غیردانش بنیان بیشتر ترجیح می دهند دانش فنی را از خارج خریداری و استفاده کنند.
    از منظر اطلاعات مرتبط با نوآوری، شرکت های دانش بنیان در اتکاء به اطلاعات مراکز تحقیقاتی، سطح بالاتری دارند اما در زمینه اتکاء به اطلاعات بازار، نه تنها تفاوتی میان آنها و شرکت های غیردانش بنیان نیست بلکه غیردانش بنیان ها حتی اتکاء بیشتری به تامین کنندگان بازار به صورت خاص دارند و در ارتباط با اطلاعات رقبا، مشتریان و مشاوران نیز تفاوت معناداری با هم ندارند. در زمینه همکاری ها هم، شرکت های دانش بنیان صرفا از جنبه همکاری با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی از شرکت های غیردانش بنیان به طرز معناداری پیش تر هستند. این مسئله نشان می دهد که شرکت های دانش بنیان بسیار به دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی متصل هستند و شاید به همین دلیل هم باشد که بیشتر این شرکت ها از دل آن مجموعه ها خارج شده اند (نه به صورت حقوقی، بلکه به صورت حقیقی که افراد دانشگاهی آنها را تاسیس کرده اند).
    این اطلاعات با فرض اینکه صحیح باشد یک نکته اصلی را به ما گوشزد می کند و آن اینکه شرکت های دانش بنیان ما، رفتارهای خاصی را در نوآوری از خود بروز داده اند که با غیردانش بنیان ها (پارادایم غالب در کشور) تفاوت های خاصی دارد. برخی از آنها طبیعی و برخی هم نیازمند توجه ویژه است. برای شرکت های دانش بنیان نوآوری درونی محصول، بیشتر است اما نمی دانیم چرا برای آنها، نوآوری فرآیند درونی هم بیشتر است. آنها تحقیق وتوسعه بیشتری انجام می دهند تلاش بیشتری برای معرفی محصول به بازار دارند و طراحی هم برای آنها مهم تر است. همچنین اتکاء بسیار بالاتری به مراکز تحقیقاتی و دانشگاه ها چه از منظر اطلاعاتی و چه از منظر همکاری ها دارند.
    از قدیم گفته اند «هر چه بکاری همان را درو می کنی». شرکت های دانش بنیان ما در حال تلاش برای نوآوری محصول از طریق تحقیق وتوسعه درونی، مبتنی بر اطلاعات و همکاری با دانشگاه ها و سپس تلاش ویژه تر برای ارائه این محصولات به بازار هستند. آنها تحقیق وتوسعه بیرونی بیشتری ندارند به اطلاعات بازار نظیر مشتریان و تامین کنندگان وابسته تر از شرکت های غیردانش بنیان نیستند حتی کنفرانس ها و نمایشگاه های خارجی و سایت های اینترنتی برای آنها مهم تر نیست.
    این نشانه ها به نوعی خبر از یک مدل عمدتا خطی می دهد یا مدلی که دنبال همان تجاری سازی دستاوردهای موجود در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی است و به نظر می رسد این آئین نامه نیز در حال تقویت چنین رفتاری است. در پیشینه به آن مدل STI نوآوری می گوییم. از آن طرف هم می دانیم که این مدل نمی تواند ما را به همپایی برساند و حتی برای همپایی خود آن بنگاه ها نیز کارآمد نیست. بنابراین شاید سوال اصلی این باشد که سیاست های DUI چگونه تدوین خواهند شد؟ تغییرات جدی را باید در کجا به انتظار نشست؟
  • مهدی گودرزی*، مهشید جهانی، محمد نقی زاده صفحه 1
    امروزه اصلی ترین دارایی شرکت های فناور و دانش بنیان، دارایی های فکری است. این شرکت ها علاوه بر مدیریت دارایی های ملموس و متداول، نیازمند وجود توانمندی مدیریت دارایی های فکری در سبد توانمندی های خود هستند. از این رو در ابتدا باید بتوانند دارایی های فکری خود را ممیزی نمایند. اما سوال اصلی این است که چه چارچوبی برای مدیریت دارایی های فکری و نحوه بکارگیری و پیاده سازی آن در شرکت های دانش بنیان وجود دارد؟ با در نظر داشتن اینکه حوزه زیست فناوری در ایران یکی از حوزه های پیشرو در ایجاد شرکت های دانش بنیان بوده است، هدف این مقاله ارائه چارچوبی برای ممیزی مدیریت دارایی های فکری در شرکت های دانش بنیان به طور کلی و بررسی دقیق تر آن در حوزه مذکور است تا با شناسایی وضع موجود مدیریت دارایی های فکری در آنها و مشخص نمودن نقاط ضعف و قوت موجود در ساختار اجرایی شان، راهکارهایی برای ارتقاء سطح مدیریت دارایی های فکری در شرکت های دانش بنیان این حوزه، ارائه دهد. روش تحقیق بکاررفته در این مقاله، پیمایشی و ابزار گردآوری داده های آن، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه بوده که برای تحلیل داده های گردآوری شده از روش تحلیل تم استفاده شد. بر این اساس، شاخص های اصلی چارچوب ممیزی مدیریت دارایی های فکری تحت عناوین توانمندی رهبری و مدیریت دارایی های فکری در سازمان، میزان ساختارمندی مدیریت دارایی های فکری در سازمان، توانمندی شناسایی و احصاء دارایی های فکری سازمان، توانمندی حفاظت از دارایی های فکری سازمان، توانمندی تجاری سازی دارایی های فکری سازمان و نهایتا توانمندی رصد و پایش دارایی های فکری رقبا و سایر بازیگران شناسایی شد. پس از وزن دهی شاخص های شناسایی شده، از روش مقایسه های زوجی مشخص شد که وضعیت شرکت های دانش بنیان حوزه زیست فناوری از منظر مدیریت دارایی های فکری بسیار ضعیف می باشد. در نهایت هم توصیه هایی به ستاد توسعه زیست فناوری ایران و مدیران شرکت های مورد مطالعه ارائه شده است.
    کلیدواژگان: دارایی های فکری، ممیزی مدیریت مالکیت های فکری، شرکت های دانش بنیان، زیست فناوری
  • سید سروش قاضی نوری*، جهانیار بامدادصوفی، نیلوفر ردایی صفحه 13
    شرکت های دانش بنیان نقش بزرگی در رقابت پذیری کشورها داشته و مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفته اند. یکی از مهم ترین چالش های بقاء و رشد این شرکت ها تامین مالی مناسب است. ابزارهای تامین مالی مختلفی برای آنها معرفی و مطالعات زیادی هم بر روی این ابزارها انجام گرفته اما با این حال تمرکز اکثر این مطالعات بر چرخه عمر بنگاه بوده است. این در حالی است که با توجه به تفاوت ابزارها از یک سو و همچنین تفاوت در ویژگی ها و عملکرد شرکت های دانش بنیان از سوی دیگر، نیاز به دسته بندی شرکت ها بر اساس متغیرهای موثر بر تامین مالی و به تبع آن پیشنهاد ابزارهای مناسب برای هر گروه احساس می شود. در این مقاله با تحلیل خوشه ای251 شرکت دانش بنیان، ساختار خوشه ایجدیدی مشتمل بر چهار خوشه تازه کاران، تولیدکنندگان کوچک، خدمات دهندگان کوچک و قدیمی ها ارائه و با شناسایی ویژگی های مالی این خوشه ها (به کمک پرسشنامه و همچنین بر اساس داده های صورت های مالی) ابزارهای مناسب تامین مالی هر یک پیشنهاد شده است. در حالی که تازه کاران کمترین تعداد گزینه ها را برای تامین مالی خود داشته اند قدیمی ها طیف گسترده ای از روش ها در دسترس شان بوده است. تولیدکنندگان و خدمات دهندگان کوچک نیز در برخی روش ها نظیر زیر کلید گرفتن انبار با یکدیگر متفاوت بوده اند.
    کلیدواژگان: ابزارهای تامین مالی، شرکت های دانش بنیان، حمایت مالی شرکت های دانش بنیان
  • مهدی الیاسی*، سید حبیب الله طباطباییان، کیارش فرتاش صفحه 31
    بررسی تجارب عمده سیاست گذاری در حوزه علم و فناوری برای آگاهی از چالش ها و درس آموخته های فرآیند سیاستی آنها، اقدامی حائز اهمیت است. بر این اساس در مقاله حاضر، قانون حمایت از شرکت های دانش بنیان که یکی از مهم ترین تجارب سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری در کشور محسوب می شود با استفاده از چارچوب ائتلاف مدافع (که چارچوبی شناخته شده برای تحلیل فرآیند سیاستی در شرایط بروز اختلاف و تفاوت دیدگاه بین بازیگران سیاستی است) در بازه زمانی سال های 1386 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد نیاز تحقیق به کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته با بازیگران اصلی این فرآیند و تحلیل محتوای اسناد سیاستی مرتبط با آن جمع آوری شده است. نتایج، حاکی از وجود دو ائتلاف عمده در این فرآیند می باشد که یکی از نقش معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با رویکردی مابعد دانشگاهی به عنوان مجری قانون حمایت می کند و دیگری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دبیرخانه شورای عتف با رویکردی کم و بیش دانشگاه محور است. مهم ترین سازوکارهای تغییر در این فرآیند بر اساس میانجی گری بازیگران بی طرف و تغییرات بیرونی ناشی از تغییر دولت در سال های 1388 و 1392 حاصل شده است. دلالت های کاربردی این مقاله می تواند در تلاش های آینده سیاست گذاری علم و فناوری برای به حداقل رساندن مناقشه های سیاستی مفید باشد.
    کلیدواژگان: قانون حمایت از شرکت های دانش بنیان، چارچوب ائتلاف مدافع، شرکت دانش بنیان
  • صنم سادات فرنودی، سید سپهر قاضی نوری*، رضا رادفر، سید حبیب الله طباطباییان صفحه 49
    در فضای اقتصادی امروز ایران مکررا به اهمیت ایجاد و رشد شرکت های دانش بنیان اشاره می شود. درک علل رشد این گروه از شرکت ها می تواند برای مدیران جهت پیشبرد اهداف سازمانی و برای سیاست گذاران جهت تدوین سیاست های اثربخش، مفید واقع شود. بسیاری از محققین این حوزه به صورتی تفکیک شده برعوامل فردی، سازمانی و محیطی رشد شرکت های دانش بنیان متمرکز شده اند. این مقاله به شناسایی مسیرهای ممکن دستیابی به رشد برای شرکت های تحت پوشش قانون حمایت از شرکت ها و موسسات دانش بنیان مصوب سال 1389 پرداخته است. برای تامین هدف مذکور، این مطالعه در گام اول اقدام به مصاحبه با 22 تن از مدیران شرکت های رشدیافته کرده که با استفاده از روش تحلیل موضوعی، مضامین کلیدی حاکم بر فرآیند رشد آنها را شناسایی و نهایتا مسیرهای ممکن دستیابی شرکت ها به رشد بر مبنای روش تحلیل مقایسه ای کیفی تبیین شده است. در گام بعد نیز پرسشنامه طراحی شده، برای 22 شرکت رشدیافته قبلی و 8 شرکت رشدنیافته ارسال و داده های به دست آمده با نرم افزار FSQCA مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های این مقاله، شرکت های دانش بنیان بر اساس دو مسیر ترکیبی از عوامل موثر بر رشد شرکت ها، قادر به دستیابی به پیامد رشد خواهند بود که البته مسیر مبتنی بر نقش دولت، از احتمال رخداد بیشتری برخوردار است.
    کلیدواژگان: رشد شرکتهای دانش بنیان، تحلیل مضامین، تحلیل مقایسه ای کیفی، شروط لازم و کافی رشد
  • رضا نقی زاده * صفحه 67
    مدل های همکاری شرکت های کوچک دانش بنیان با مجموعه های صنعتی و اقتصادی جهت رفع نیازهای آنها و اتصال شرکت های دانش بنیان به بازار، اهمیت ویژه ای دارد. هدف مقاله حاضر ارائه الگوی توسعه همکاری های مشترک میان شرکت های کوچک دانش بنیان و مجموعه های صنعتی و اقتصادی، مبتنی بر روش تضمین خرید در بستر نهادی ایران است. در این پژوهش بر اساس روش مطالعه موردی و با استفاده از سه گانه اطلاعاتی مصاحبه، مرور مطالعات پیشین و بررسی شواهد و همچنین آمار و رویدادها، الگوی توسعه همکاری های مشترک میان شرکت های کوچک دانش بنیان و مجموعه های صنعتی و اقتصادی از طریق روش تضمین خرید ارائه شده است. برای طراحی الگو، ابتدا نه چالش کلیدی در توسعه همکاری های مشترک شناسایی شدند که الگوی طراحی شده سعی نموده است به تمامی آن چالش ها پاسخ دهد. بر این اساس هفت کارکرد برای نهادهای میانجی مشتمل بر تامین مالی، ضمانت، توانمندسازی، واسطه گری، تسهیل گری، سیاست گذاری و نهایتا ارزیابی توانمندی های فنی، تخصصی و ارتباطی، شناسایی و تحلیل شده اند.
    کلیدواژگان: شرکت های دانش بنیان، مجموعه های صنعتی و اقتصادی، مطالعه موردی
  • سید حمزه حسنی*، سید محمد صاحبکار خراسانی صفحه 83
    به اعتقاد اندیشمندان، تولید کالا و خدمات دانش بنیان یکی از ملزومات تحقق اقتصاد دانش محور است. امروزه حمایت از این گونه فعالیت های اقتصادی به یکی از دغدغه های جدی دولت ها تبدیل شده است. حرکت اساسی این جریان در ایران از سال 89 و با تصویب قانون حمایت از شرکت ها و موسسات دانش بنیان آغاز شد. اما گام اول در این مسیر، شناسایی محصولات دانش بنیان است و تاکنون مدل هایی نیز به این منظور ارائه شده اما بکارگیری آنها با موانعی همراه بوده است. این مدل ها عمدتا صنایع را تقسیم بندی کرده اند در حالی که واحد تحلیل در قانون مذکور، محصولات و خدمات است. در این پژوهش تلاش شده به روش نظریه بنیادی کلاسیک، شاخص هایی برای شناسایی محصولات و خدمات دانش بنیان ارائه شود. 26 نفر از خبرگان در یک نمونه گیری قضاوتی هدفمند مورد مصاحبه قرار گرفته اند و سپس، کدها و مفاهیم به دست آمده تحلیل و در قالب معیارهای شش گانه شناسایی محصولات و خدمات دانش بنیان نظم یافته اند. در گام بعد هم این نتایج با مفهوم قابلیت های پویا مقایسه شده و نظریه نهایی ارائه گردیده است. یافته ها نشان می دهد که شناسایی محصولات و خدمات دانش بنیان، از طریق بررسی قابلیت های پویای همه تولیدکنندگان آنها امکان پذیر است. لازم به ذکر است که بر اساس شروط شش گانه به دست آمده در این مطالعه، در فرآیند بازنگری آئین نامه ارزیابی شرکت های دانش بنیان (سال 95) معیار «شرط ورود شرکت های جدید» با عنوان «شرط قابلیت کپی برداری» به متن آئین نامه تشخیص صلاحیت شرکت ها و موسسات دانش بنیان اضافه شد.
    کلیدواژگان: محصولات دانش بنیان، قابلیت های پویا، پویایی های فناورانه
|
  • Mohammad Naghizadeh, Mehdi Goodarzi * Page 1
    SNowadays, the main assets of the technology-based or knowledge-based companies are intellectual assets. These companies in addition to the management of common tangible assets need to have intellectual property management as their capabilities. Therefore, they should be able to audit their intellectual assets at the first stage. The main question is, which framework is there for the intellectual property management and how to apply and implement it in knowledge-based companies? In considering Biotech in Iran as the pioneer sector in establishing knowledge-based companies, the purpose of this study is providing a whole framework for auditing the management of intellectual assets in knowledge-based companies to identify the status of the intellectual asset management and specifying their strengths and weaknesses. Based on the level of intellectual assets` management in the field of biotechnology knowledge-based companies, some recommendations have been addressed. Survey and content analysis are the main research methods of this study and by interviewing with experts and disturbuting questionnaires within biotech companies, all the data have been collected. The main indicators of intellectual property management audit framework are: the leadership and management competencies of the intellectual assets, the structure of intellectual assets management, Identifying and recognizing competencies of the intellectual assets, the ability of protecting intellectual assets in the organization, the organization's ability to commercialize its’s intellectual assets, and finally the ability of observing and monitoring the competitors’ intellectual properties. After weighting identified factors in the paired comparison, we found that the status of biotechnology knowledge- based companies in the management of intellectual assets is very weak. in order to improve the management of intellectual property in the of biotech companies some recommendations have been deliverd separately to Iran Biotech Inititive Council and the managers of survied companies, finally.
    Keywords: Intellectual assets, Intellectual Property Management Auditing, Knowledge, Based Firms, Biotechnology
  • Soroosh Ghazinoori *, Jahanyar Bamdad Soofi, Niloufar Radaei Page 13
    Today, knowledge-based firms play a significant role in the competitiveness of countries and, therefore, attract the attention of policy makers. One of the biggest challenges of survival and growth in these companies is the suitability of financing. Although different financing instruments are defined for them and various studies have been conducted about these instruments, the major part of these researches are focused on the firm's life cycle. Hence, the variability of instruments on the one hand and differences in the characteristics and performance of the firms on the other hand rise a need to cluster them (firms), based on the factors affecting on the financing, and consequently suggesting the suitable instruments for each cluster. Therefore in this study, financial features have been identified with the help of a questionnaire and their financial statements, also, a cluster analysis has been done with a sample size of 253 Iranian knowledge-based firms. As a result, there is a taxonomy of four types of firms named: New-Comers, Small Manufacturers, Small Service focused firms and Old-timers and suitable financial instruments for each of them are determined. Accordingly, New-Comers have the least choices for financing and Old-timers are faced with a vast range of instruments. Financing for Small Producers and Small Service Providers are different in some cases such as Warehouse Receipts.
    Keywords: Financing Instruments, Knowledge-Based Firms, Financial Supporting of Knowledge-Based Firms
  • Kiarash Fartash, Mehdi Elyasi * Page 31
    Analyzing major S&T policy making experiences is an important step to be aware of challenges and drawing lessons from policy processes. Based on this, current paper is investigating the law for supporting knowledge-based firms by the well-recognized advocacy coalition framework (ACF) over the last decade (from 1386 to 1395). Data needed for this research were gathered by conducting semi-structures interviews with policy participants and content analysis of available policy documents. Results indicate that, there are two main coalitions in this process of which one is supporting vice-presidency for science and technology with a post university approach as main body in charge of executing the law and the other supporting ministry for research, science and technology as well as science, research and technology council's secretariat with a more or less academic approach. The main change mechanisms in this process involve neutral policy brokers and external changes due to the major changes in administration in 1388 & 1392. Practical implications of this paper can be used in future S&T policy making attempts in order to minimize the policy struggles and stalemates.
    Keywords: Law for Supporting Knowledge, Based Firms, Advocacy Coalition Framework, Knowledge, Based Firms
  • Sanam Farnoudi, Seyed Sepehr Ghazinoory*, Reza Radfar Page 49
    Nowadays in Iran's economic, often refers to the importance of creation and growth of knowledge-based company and the main purpose of this has been considered to show the position of knowledge and knowledge-based products in increasing the competitiveness level of country. Understanding the reasons for the growth of these company can help to managers and policy makers in order to achieve the organizational goals and to formulate effective policies. Many of the researchers in this field have investigated separately role of on individual, organizational, and environmental factors in achieving to growth of knowledge-based company. This study is aimed to identify possible paths for achieving to growth of company that have been covered by approved law in 2010 about protecting knowledge-based company and institutes. In order to achieve this purpose, interviews were conducted with 22 managers of the grown knowledge-based company. Using the thematic analysis, the effective key themes on growth process of these company were identified and using the qualitative comparison analysis technique has attempted to determine the possible paths for achieving to growth. A designed questionnaire has been received from 22 grown company and 8 non-grown company during the 2013-14 years in order to use the qualitative comparison analysis method. Obtained data were analyzed using FSQCA software. Finally, the dominant path for the growth of knowledgeable-based company in Iran has been identified. According to the findings of this research, knowledge-based company will be able to achieve growth based on the two combination paths from effective factors on growth of company, that path based on role of government is more likely to happen.
    Keywords: Growth of Knowledge Base Firms, Thematic analysis, Qualitative Comparison Analysis, Necessary, Sufficient Conditions for Growth
  • Reza Naghizade * Page 67
    The cooperation models between small knowledge-based companies and Industrial and economic firms are important for meeting the needs of the larger firms and entering the knowledge-based companies to market.
    The objective of the research is presenting a framework for developing the cooperation between small knowledge-based companies and Industrial and economic firms based on Guaranteed-Buys method in the context of Iran.
    The research methodology was Case Study and the interview, literature review and investigation of the statistics and real events created the triangulation in this research.
    At the first, the nine challenges in the cooperation between small knowledge-based companies and Industrial and economic firms in Iran were identified and thereafter the suggested framework tried to solve these challenges.
    In the framework, the functions of financing, warranty, capability building, Intermediation, facilitating and policy making, technical capability assessment and relationship were identified and investigated deeply in the context of Iran for intermediaries.
    Keywords: Knowledge, Based Firms, Industrial, Economic Firms, Case Study
  • Seyd Hamzeh Hasani *, Mohammad Sahebkarkhorasani Page 83
    According to many thinkers, production of knowledge-based products and services comprises an essential component of knowledge economy. So that, supporting such economic activities has become a serious concern to governments. In Iran, this movement was fundamentally started by adopting Knowledge-Based Companies and Institutions Support Act of 2010. However, the first step toward realizing this purpose is to identify knowledge-based products and services. As of now, various methods have been presented for this purpose. Meanwhile, implementation of them has faced particular challenges, because these methods have been mainly based on industrial categorizations. This is while, products and services are regarded as the unit of analysis in related laws of Iran. In the present research, an attempt has been made to present criteria for identifying knowledge-based products and services. Classical grounded theory was used to approach this purpose. On this basis, theoretical sampling was performed via purposive judgment method, wherein 26 experts were interviewed. Then the relationship among the resulted concepts was investigated and organized into six constraints for identifying knowledge-based products and services. Finally, findings of this research were compared to the concept of dynamic capabilities and final theory was presented. The theory indicates that, knowledge-based products and services can be identified through investigating dynamic capabilities of majority of manufacturer of these products. Furthermore, the six constraints obtained in the present research were used in the revision process of the knowledge-based companies evaluation code, which was undertaken in 2016, with the criterion of "new companies entrance constraint" added to the knowledge-based companies and institutions qualification code under the title "imitability".
    Keywords: Knowledge, Based Products, Dynamic Capabilities, Technological Dynamics